فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تحلیل فضایی محرومیت های توسعه یافتگی با مطالعة شهرستان های استان گیلان صورت گرفته است. براین اساس، از پنج معیار (فعالیت و سرمایه گذاری های صنعتی، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی، جمعیت، راه و ارتباطات و بهداشت و درمان) و نوزده زیرمعیار استفاده شد. همچنین شهرستان های استان گیلان از طریق مدل تاپسیس و وزن دهی با شیوة AHP از منظر خبرگان در دو سطح حجم نمونه استادان دانشگاهی و مسئولان امر رتبه بندی و سطح بندی شده اند. در راستای تحلیل فضایی محرومیت ها، پس از ارزش گذاری زیرمعیارهای پژوهش از طریق سنجش میزان همبستگی، مهم ترین عامل، میزان نرخ بیکاری شناخته شده است. سپس با استفاده از روش دلفی راهکارهای مؤثر بر کاهش محرومیت های توسعه یافتگی از سوی کارشناسان شناسایی شده اند و از طریق مدل AHP میزان اهمیت عوامل مورد نظر اولویت بندی شده اند. مهم ترین راهکارها «بازشناسی فرصت های اشتغال از منطقة آزاد تجاری- صنعتی انزلی» و «فراهم آوردن فرصت های سرمایه گذاری بخش خصوصی» معرفی شده اند، اما تعامل دانشگاه و بخش صنعت از طریق پارک های علم و فناوری و رویکرد به شکل گیری خوشه های صنعتی به هدایت منطقة آزاد انزلی، موجب توسعة متوازن و ساماندهی فعالیت شهرک ها و نواحی صنعتی شهرستان های استان گیلان می شود و فرصت های اشتغال را بدون مهاجرت در شهرستان های استان فراهم می آورد تا از این طریق محرومیت توسعه یافتگی استان نیز کاهش یابد. مهم ترین موانع پیش روی توسعة متوازن شهرک های صنعتی استان گیلان نیز کمبود نقدینگی، تهیة مواد اولیه و ماشین آلات تأثیرگذار بوده است. در این پژوهش، شهرستان های شفت، فومن، رضوان شهر، ماسال و صومعه سرا شهرستان های محروم ناحیة غرب و شهرستان املش در ناحیة شرق استان گیلان شناخته شده اند.
ارزیابی سیاست مسکن مهر با توجه به شاخص های پایداری نمونه: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به منزله ساختاری چندبعدی، علاوه بر جنبه های فیزیکی، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دارد که این ابعاد، کارایی و پذیرش مسکن را شکل می دهند. برنامه ریزی برای مسکن گروههای کم درآمد، یکی از چالش های کشورهای در حال توسعه است؛ اما در بیشتر مواقع به علت محدودیت های مالی و فنی، مسکن فقط سقفی بالای سر قلمداد می شود. یکی از پرهزینه ترین سیاست های مسکن گروه های کم درآمد در ایران، طرح مسکن مهر بوده است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی سیاست های مسکن مهر با توجه به شاخص های پایداری (نمونه: شهر خرم آباد) است. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از دو روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و الگو هایی همچون آزمون T و نیز رگرسیون خطی و چندگانه تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهند شاخص پایداری مسکن (که ترکیبی از ابعاد چهارگانه است) در نمونه مدنظر، کمتر از میانگین است؛ در میان چهار بُعد پایداری، به جز ابعاد اقتصادی، میانگین همه ابعاد کمتر از متوسط است. همچنین همه زیرشاخص های ابعاد اجتماعی و فرهنگی کمتر از میانگین بوده و در بین ابعاد کمّی و کیفی نیز، زیرشاخص های کمّی کمتر از متوسط بوده است. درنهایت نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد پایداری مسکن و زیرشاخص های آن، تأثیر مهمی در میزان کارایی مسکن مهر داشته اند.
تحلیلی بر برنامه ریزی و رابطه میان عدالت شهری و سرمایه اجتماعی در محله های شهر فردوسیه – شهرستان شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت شهری در محله ها به عنوان ابزار برنامه ریزان شهری به طور چشم گیری رو به افول نهاده است و این در صورتی است که زمینه های لازم برای ایجاد و ارتقای سرمایه اجتماعی وجود دارد تا بتوان عدالت را در سطح خردتر آن یعنی محلات پدیدار نمود.مشارکت و اعتماد شهروندان به مدیران شهری را می توان از عوامل مهم در شکل گیری سرمایه اجتماعی در محلات بیان کرد.هدف از این پژوهش مطالعه و بررسی ارتباط میان عدالت شهری و سرمایه اجتماعی در محلات شهر فردوسیه می باشد.نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی و تحلیلی از نوع رابطه ای و مقایسه ای است و برای این منظور از داده های حاصل از پرسشنامه و مصاحبه و برداشت های میدانی از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی،آزمون همبستگی،آزمون رگرسیون و آزمون واریانس و مدل تحلیل مسیر)در نرم افزار spss استفاده شد.جامعه آماری،شامل ساکنان شهر فردوسیه با جمعیت 30577 نفر است که تعداد 384 نفر از آن ها با استفاده از جدول مورگان در پنج محله به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند.بر اساس یافته های پژوهش در میان عدالت اجتماعی و سرمایه اجتماعی رابطه ای به میزان 523/0وجود دارد و به عبارتی می توان گفت که در تمام محله ها به غیر از محله محمود آباد با عدالت شهری بالا،میزان سرمایه اجتماعی پایین می باشد.همچنین در تبیین ابعاد تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی،مشارکت با میزان 778/0 بیشترین تاثیر را بر عدالت اجتماعی در محله ها دارد.
تحلیل فضایی آسیب پذیری اجتماعی خانوارها دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آسیب پذیری سکونتگاه ها، فقط عوامل کالبدی و فیزیکی اهمیت ندارد، بلکه عناصر اجتماعی سهم مهمی در میزان آسیب پذیری دارند. منطقة 6 شهر تهران به دلیل موقعیت مرکزی آن و همچنین وجود کاربری های مهمی نظیر وزارتخانه ها، سفارتخانه ها، مؤسسات آموزش عالی، مراکز درمانی و بیمارستان های عمومی، شرکت های بزرگ اقتصادی و...، درصورت بروز حوادث بسیار آسیب پذیر خواهد بود. با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیق حاضر در پی ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری اجتماعی در بین خانوارهای محلات منطقة 6 تهران است. روش به کاررفته در تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. حجم جامعه شامل تمام خانوارهای منطقة 6 تهران یعنی 29051 خانوار است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر 331 نفر محاسبه شد و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، به نسبت جمعیت هر محله، تعداد پرسشنامه مشخص شد. به منظور تحلیل داده ها برای تعیین نقاط آسیب پذیر از تکنیک لکه های داغ، برای پهنه بندی و تعمیم یافته های تحقیق به کل منطقه از تکنیک میان یابی کریجینگ، برای شاخص سازی و بی مقیاس سازی از تکنیک فازی و برای محاسبة وزن هریک از لایه ها از تکنیک دلفی استفاده شد و درنهایت برای شاخص سازی معیارها از تکنیک مجموع سادة وزین استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد میزان آسیب پذیری در کل منطقه، متوسط رو به پایین (4/0 تا 6/0) است. نقشة پهنه بندی آسیب پذیری اجتماعی نشان می دهد آسیب پذیری محلات امیرآباد، قزل قلعه و شیراز، کم (02/0 تا 4/0) است و محلات شریعتی، دانشگاه تهران، بهجت آباد، قائم مقام- سنایی، گاندی و عباس آباد، آسیب پذیری اجتماعی بالایی (6/0 تا 8/0) دارند.
تأثیر منظر رودکنارهای شهری در توسعه پایدار (نمونه موردی: رودخانه سلطان آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت جهان با روندی افزایشی، از اوایل قرن 21 به بعد به سوی شهری شدن پیش می رود؛ از این رورویکرد توسعه پایدارشهری را به دلیل مزایای زیست محیطی، جای خود را در اغلب کشورها باز کرده است .از آنجا که منظرشهری در نقش یک راوی، مسئولیت انتقال پیام های گوناگون را برعهده می گیرد، با دارابودن سه بعد احساسی، فرهنگی و اکولوژیکی می تواند در رودخانه های درون شهری که از فضاهای طبیعی پراهمیت هستند، علاوه بر تأثرات گسترده ای که براکوسیستم شهر دارند، عنصری اکولوژیک می باشد که نقش خود را به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در توسعه پایدار نشان می دهد. رودخانه سلطان آباد شیراز یکی از پتانسیل های تجمع در شهر شیرازمی باشد که این عامل می تواند بر ارتقاء توسعه پایدار و منظر شهری در شهر شیراز مؤثر باشد. این تحقیق با مطالعات میدانی و کتابخانه ای، نقش توسعه پایدارشهری در منظر و طراحی رودکناری شهر شیرازرا به عنوان هدف خود قرار داده و با استفاده از تکنیک دلفی پرسشنامه تخصصی تهیه گردید که توسط 60 نفر از متخصصین حوزه شهرسازی، معماری شهر شیراز پاسخ داده شد. جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارspss استفاده و تحلیل آماری در 2 گروه توصیفی و تحلیلی انجام شد. جهت سنجش روایی از آلفای کرونباخ و به منظور تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون آنالیز واریانس بهره گرفته شد. براساس نتایج پژوهش، طراحی حاشیه درون شهری با ضریب همبستگی 854/0 و سطح معنی داری 000/0، رابطه معنی داری با توسعه پایدار شهری داشته است و همچنین وجود سطح معنی داری آزمون آنالیز واریانس، مقدار 000/0 p<شده که این بدان معناست که معیارهای توسعه پایدار شهری در ایجاد طراحی رودخانه های درون شهری و منظر پایدار شهری تأثیرگذار است و لیکن بین این معیارها اختلاف معناداری وجود دارد.
آینده پژوهی حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حباب شهرنشینی مفهوم جدیدی در عرصه برنامه ریزی شهری برای بررسی پایداری و ناپایداری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی است. تاکنون تعریف مشترکی از حباب شهرنشینی ارایه نشده است که حاکی از عدم وجود مطالعات بسیار در این زمینه می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع اکتشافی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 56 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد نهادی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر بر وضعیت آینده حباب شهرنشینی شناسایی شدند. سپس با نظر خبرگان به 25 عامل پیشران تقلیل یافتند. وضعیت پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری سیستم کلانشهری تهران می باشد. پنج دسته عوامل تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران ارایه گردید.
استخراج و سنجش شاخص های شهر سالم در مناطق هشت گانه شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از استاندارد سلامتی یکی از حقوق بنیادی انسان ها در سرتاسر کره خاکی است. با این حال همزمان با رشد جمعیت و تراکم ناشی از آن، ماشینی شدن زندگی و دست اندازی به طبیعت پیامدی جز تنزل کیفیت زندگی و به خطر افتادن سلامتی را به همراه نداشته است. در پژوهش حاضر که به شیوة «توصیفی-تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای شهر سالم با ارزیابی 18 شاخص فرعی در قالب3 مولفة اجتماعی، زیست محیطی و سلامتی در مناطق مختلف کلانشهر اهواز بر مبنای آمار سال 1390 و در راستای هدف اصلی این پژوهش بررسی شود. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای جمع آوری و پس از استخراج شاخص ها، اوزان هر شاخص از مدل TOPSIS بدست آمد. سپس اوزان حاصل از آنتروپی شانن و مدل تاپسیس در نقشه های فواصل اعمال و با بهره گیری از برنامه جانبیKriging ، درونیابی شد. در نهایت خروجی نهایی با ابزارFuzzy overly و گامای 9/0 استخراج شد. تحلیل یافته ها نشان می دهد که مناطق یک، سه و هفت از لحاظ برخورداری از نظر شاخص های شهر سالم در حال توسعه می باشند. مناطق چهار، دو و شش در وضعیت نیمه برخوردار و هشت و پنج در وضعیت محروم قرار گرفته اند؛ که این امر نشان از وضعیت نامناسب و دور از استانداردهای مطلوب شهر سالم در سطح جهانی و ملی در محدوده مورد مطالعه است
ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهر اساسا یک مفهوم چند بعدی بوده و شامل ابعاد فیزیکی، فضایی، اقتصادی و اجتماعی محیط زیست شهری می شود. بر این اساس کیفیت محیط شهری می تواند بر روابط اجتماعی شهروندان تاثیرگذار باشد. افراد بر اساس منافع خود، ارتباطات اجتماعی را شکل داده و بر اساس توقعات، هنجارها و نقشهای معین خ ود، ب ه آن م ی پردازند. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر کیفیت محیط شهری بر روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا در پیاده راه بوعلی سینا شهر همدان است تا گام مثبتی در جهت افزایش کیفیت محیطی فضاهای شهری و همچنین بهبود و ارتقاء سطح روابط و تعاملات اجتماعی در این فضاهاست. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی _ تحلیلی است حجم نمونه نیز به دلیل پویایی و نامشخص بودن جمعیت پیاده راه بوعلی سینا از فرمول (تعیین حجم نمونه جامعه نامعلوم) برابر با 225 انتخاب گردید. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بوده است. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS ) تحلیل واریانس یک طرفه Tو آزمون همبستگی خی دو Chi-Square Tests) بهره برده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت محیطی و روابط اجتماعی استفاده کنندگان از فضا ارتباط بالایی وجود دارد و دو متغیر سرزندگی و کیفیت عرصه های همگانی در کیفیت محیطی بیشترین تاثیرگذاری را بر سطح روابط اجتماعی در پیاده راه بوعلی سینا دارند. در واقع می توان از نتایج این پژوهش چنین استنباط کرد که این کیفیت محیط است که باعث ماندگاری فرد در فضا و ایجاد کنش اجتماعی در آن می شود. و ارتقاء و بهبود این کیفیت باعث ارتقاء سطح و بهبود روابط اجتماعی در فضاست به همین دلیل پیشنهادهای این پژوهش در جهت افزایش کیفیت محیطی در فضا ارائه شده است.
سنجش و ارزیابی وضعیت حقوق شهروندی در رابطه شهروندان با سازمان متروی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات بزرگ شهرهای ایران نابسامانی ترافیکی و حمل ونقل، ناآگاهی شهروندان از مقررات و قوانین و رعایت نکردن آن و همچنین رعایت نکردن حقوق شهروندان از سوی سازمان های مربوط به حمل ونقل از جمله مترو یا نبود قوانین در این زمینه است. یکی از نشانه های جامعة پایدار، رعایت حقوق شهروندی است و شهروندان و سیستم حمل ونقل شهری حقوقی متقابل نسبت به هم دارند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت حقوق شهروندی در رابطه با سازمان مترو است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعة آماری شامل استفاده کنندگان از مترو در شهر تهران است. با توجه به نتایج این پژوهش، بین سه متغیر مورد بررسی یعنی آگاهی از حقوق شهروندی و حقوق متقابل، مشارکت شهروندی و عملکرد مترو رابطة معناداری وجود دارد، اما در زمینة سایر متغیرها معناداری مشاهده نشده است. بین جنس و شغل و تحصیلات با سه متغیر مورد بررسی یعنی آگاهی از حقوق شهروندی و حقوق متقابل، مشارکت شهروندی و عملکرد مترو رابطة معناداری وجود ندارد و شهروندان فقط استفاده کنندگان مترو هستند و هیچ مشارکت اجتماعی و مالی در طرح مترو نداشته اند؛ بنابراین، احساس مسئولیت و تعهد آن ها در سطحی پایین قرار دارد و سازمان نیز در این زمینه از چیزی استقبال نکرده است. در پایان پژوهش، در راستای تدوین حقوق و قوانین شهروندی و حقوق متقابل آن ها با سازمان مترو، راهکارهایی ارائه شده است.
تحلیل استقرار فضایی- کالبدی کارکردهای دانش بنیان در مقابل کارکردهای سنتی در شهر تهران (تحلیلی بر توزیع هسته های شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با توجه به فرایند جهانی شدن اقتصاد و ضرورت های فضایی- کالبدی شهرها در این فرایند، در گام نخست ادبیات موجود در زمینة منطق استقرار فضایی کارکردهای شهری در عصر اقتصاد دانش بنیان و ساختارهای شهر چندهسته ای بررسی شده است و در گام دوم، با شناختی دربارة ضرورت های پیکربندی مجدد کارکردهای شهری به عنوان بخشی از افزایش توان در عرصة رقابت جهانی، شاخص ها درمورد شهر تهران به کار گرفته و بررسی و تحلیل شده است. در این راستا، با استفاده از روش های مختلف نرم افزاری و محاسباتی (مانند AHP_Phazzy، Janks و...)، پیکربندی فعالیت های شهری در تهران مشخص شده و درنهایت با عملیات رویهم اندازی لایه ها، مقایسه ای تطبیقی از استقرار کارکردهای سنتی و برتر ارائه شده است. محدودة مورد مطالعه شهر تهران درون محدودة شهری است و جامعة آماری شامل بیش از 6500 شرکت ارائه دهندة خدمات برتر به تفکیک 7 دسته شرکتی و تمامی فعالیت ها و کارکردهای سنتی در شهر تهران می شود. نتایج پژوهش نشان دهندة پیکربندی متمرکز، تک اندامی و تک هسته ای در هر دو بخش کارکردهای منتخب و در عین حال انطباق بیش از 70 درصد حوزة استقرار کارکردهای برتر با خدمات سنتی است. همچنین انتقال هستة کانونی فعالیت از منطقة 12 به مرز مناطق 6 و 7 و همچنین بخشی از منطقة 3 به ویژه در بخش کارکردهای اداری و خدمات برتر قابل مشاهده است؛ یعنی مرکز فعالیتی شهر در عین حفظ ساختار تک هسته ای به سمت نیمة شمالی انتقال یافته است.
بررسی رضایت مندی ساکنان مجتمع های مسکن مهر مطالعه موردی: مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت هر طرحی بستگی به میزان رضایت مردمی دارد که از آن طرح استفاده می کنند. پروژه ی مسکن مهر یکی از گسترده ترین طرح های مسکن شهری بود که در طول تاریخ برنامه ریزی مسکن کشور اجرا شده است. با این حال، برآورد رضایت ساکنان از این طرح ها کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، این مقاله بررسی رضایت مندی ساکنان از کیفیت محیط مسکونی مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل را مورد هدف قرار داده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیّت و روش توصیفی و تحلیلی است. در جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش ساکنان مجتمع های مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل می باشد که تعداد 600 سرپرست خانوار را شامل می شود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 360 سرپرست خانوار برآورد شد و به روش تصادفی منظم، پرسشنامه بین سرپرست خانوارهای ساکن توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نیز از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر نشان می دهد که بین ویژگی های فردی جنسیت و وضعیت تأهل افراد با رضایت مندی از واحدهای مسکونی رابطه ی معنی داری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین متغیّرهای سن و درآمد ماهیانه با رضایت از مجتمع مسکونی رابطه ی معنی دار وجود دارد. همچنین، نتایج مستخرج از آزمون t نشان داد که رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر بابل با توجه به میانگین کلی حاصل از 31 زیرمعیار، در حد متوسط (31/3) است، که این نتایج در سطح 99 درصد معنی دار می باشند و اینکه نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه ی دو مجتمع مسکونی مهر نشان داده که اختلاف معنی داری از نظر سطح رضایت مندی در مسکن مهر اوشیب و مهر ولایت شهر بابل وجود ندارد.
بررسی نقش مکان های سوم بر ارتقای زندگی اجتماعی شهر زنجان در بازه زمانی انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: محدوده سبزه میدان شهر زنجان-ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی شهروندان زنجان، همواره از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته است که یکی از آن ها مکان های سوم است. این مکان ها همواره محلی برای جاری شدن زندگی غیررسمی در مقابل زندگی رسمی بوده اند و از این رو، همواره نقشی اساسی در زندگی اجتماعی عمومی شهر داشته اند. مکان سوم به عنوان یکی از نهادهای اصلی حوزه عمومی، مکانی است که اولدنبرگ آن را به عنوان پناهگاه در مقابل خانه یا محل کار تعریف می کند که افراد می توانند به صورت منظم به آن سر بزنند و با دوستان یا غریبه ها ارتباط برقرار کنند. هدف این پژوهش، بررسی انواع مکان های سوم و تغییرات آن ها در گذر زمان و نیز مطالعه تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی شهروندان زنجان است. در این مطالعه، محدوده سبزه میدان بررسی می شود. برای انجام دادن پژوهش حاضر، ابتدا تمامی مستندات مربوط (در مطالعات کتابخانه ای) بررسی شدند و سپس از طریق مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه های گروهی متمرکز، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی توصیفی، روند تغییر فرم و کارکرد این مکان ها بررسی شد و نتایج بررسی، در قالب ماتریس های تحلیلی نمایش داده شدند. مطالعه روند تغییر مکان های سوم نشان می دهد مکان های سومی که در سه دوره بررسی شده ثابت باقی مانده اند، یا ماهیتی مذهبی دارند یا یکی از اجزای اصلی بازار محسوب می شوند. همچنین مهم ترین تأثیر این مکان ها، بر حوزه عمومی و خرد جمعی بوده است؛ به طوری که هرچه به عهد معاصر نزدیک می شویم، حوزه عمومی گسترده تر می شود، نقش مردم در فضاهای جمعی اهمیت بیشتری می یابد و تأثیر این فضاها در جهت گیری خرد جمعی و افکار عمومی افزایش پیدا می کند. این روند صعودی، حاصل تغییراتی است که در ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه صورت پذیرفته است. عمده ترین این تغییرات را می توان در فضاهای جنسیتی، زندگی شبانه و همچنین تأثیرات جامعه روشنفکری مشاهده کرد.
سنجش رضایتمندی از کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و مطالعه رضایتمندی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر بجنورد می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف، کاربردی می باشد. برای تحلیل متغیرهای تحقیق از روش های تحلیل آماری شامل آمار توصیفی، تحلیل عاملی و رگرسیون گام به گام استفاده گردید و روش گردآوری داده های تحقیق میدانی است. شاخص های تحقیق شامل محیط کالبدی، محیط اقتصادی و محیط اجتماعی است. مؤلفه محیط کالبدی (دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات) بیش ترین و مؤلفه پس انداز شاخص محیط اقتصادی کم ترین میزان رضایتمندی را نشان می دهد. از مجموع 26 گویه، 6 عامل با استفاده از روش تحلیل عاملی استخراج شد. این عوامل شامل بهداشت محیط، زبیاشناسی محیط، توزیع خدمات عمومی، رفاه اقتصادی، همبستگی اجتماعی و خرسندی می شود. بر اساس نتایج تحقیق تنها شاخص دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات با میانگین 6/3 بالاترین میزان رضایتمندی ساکنین از محیط کالبدی، شاخص وضعیت تغذیه با 2/3 از محیط اقتصادی و شاخص اعتماد به همسایه با 1/3 از محیط اجتماعی بیش ترین میزان رضایتمندی را از محیط های 3 گانه نشان دادند. براساس نتایج مطالعه حاضر می توان گفت، بخش قابل توجهی از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی از کیفیت زندگی خود در ارتباط با استانداردهای محیط های 3 گانه رضایت کمی دارند.
تحلیل و مدل سازی شاخص های کارآمدی بازار زمین در پایداری شهری مورد شناسی: منطقه 12 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سطح یک شهر قیمت زمین از یک منطقه به منطقه دیگر، بر مبنای ویژگی کالبدی و اجتماعی -اقتصادی متفاوت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین بر پایداری شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری ساکنان محلات منطقه 12 شهر تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران، 362 خانوار انتخاب شده اند. جهت نمایش توزیع فضایی قیمت زمین و شاخص های کارآمدی بازار زمین از نرم افزار ArcGis و در ارزیابی پایداری محلات از مدل های تحلیل عاملی و موریس و درنهایت برای آزمون های آماری جهت بررسی همبستگی بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار Spss استفاده شده است. تکنیک تحلیل عاملی نشان می دهد که در عامل کالبدی-عملکردی، محله ایران به عنوان پایدارترین محله و محله شهید هرندی ناپایدارترین محله می باشد. از نظر عامل اجتماعی، محله دروازه شمیران از نظر پایداری رتبه اول و محله بهارستان ناپایدارترین محله محسوب می شود. از نظر اقتصادی محله بازار، پایدارترین و محله آبشار ناپایداریرن می باشد. در بررسی مجدد، ضریب موریس میزان توسعه یافتگی محلات را در وضعیت متوسط و پایین تائید می کند. بررسی از طریق همبستگی پیرسون نشان می دهد که رابطه معناداری در سطح 99 % بین شاخص های کارآمدی بازار زمین و پایداری محلات وجود دارد؛ بازار زمین نقش مهمی در موفقیت برنامه های شهری ایفا می کند و این طبیعتاً زمینه رشد و شکوفایی اقتصاد شهری را به عنوان موتور محرکه شهر و منطقه در برخواهد داشت. سیاست مطلوب شهری در واقع باید مکانیسم پایداری را برای تأمین هزینه ها، ایجاد زیرساخت ها، توسعه کاربری های عمومی، تأمین زمین برای فعالیت های تولیدی و مسکن خانوارهای کم درآمد و درنهایت چهارچوبی برای پایداری شهری در برداشته باشد، در این فرایند کلید اساسی دستیابی به این مهم، بازار کارآمد زمین است.
تحلیل فضایی و اولویت بندی استان های ایران به منظور برنامه ریزی و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] به عنوان پارادایم جدید حاکم بر توسعه، با اثرگذاری بر نحوه تفکر و عمل و تغییر الگوهای کار و زندگی، محوریت تمامی جنبه های تحول و پیشرفت قرار گرفته و در واقع هم علت توسعه و هم نشان توسعه یافتگی محسوب می شود. با توجه به رشد روزافزون منفعت های اتخاذ این فناوری جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نیل به توسعه پایدار، تدوین و تبعیت از استراتژی ها و رویکردهای مناسب جهت به کار گیری ICT در کشور ما نیز یک الزام است. در این میان با توجه به نقش بنیادی فناوری اطلاعات و ارتباطات در دست یابی به توس عه پایدار و با علم ب ه این که ش کاف دیجیتال میان مناطق، عدالت ف ضایی و جغرافیایی را تحت الشعاع قرار داده و توسعه نامتعادل مناطق کشور را دامن می زند؛ لذا هر طرح و برنامه ای در زمینه توسعه ICT، باید بر اساس مطالعه و شناخت وضع موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات در مناطق و در جهت حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال صورت گیرد. در این پژوهش با بهره گیری از 40 شاخص و استفاده از نرم افزارها و مدل های کمی نظیر GIS، SPSS، TOPSIS، ضریب پراکندگی، تکنیک وزن دهی رتبه ای، روش بی مقیاس کردن خطی، همبستگی پیرسون و ... به مطالعه توسعه یافتگی استان های کشور از لحاظ شاخص های ICT پرداخته و آن ها را از این منظر رتبه بندی و سطح بندی کرده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استان های کشور از نظر شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات وضعیت مطلوبی ندارند و استان تهران به عنوان رتبه اول از این منظر در سطح نیمه توسعه یافته قرار دارد. میان استان های کشور از لحاظ توسعه یافتگی فناوری اطلاعات و ارتباطات، تا حدودی عدم تعادل و ناهمگونی یا به عبارتی دیگر شکاف دیجیتال وجود دارد؛ به طوری که استان دارای رتبه اول (تهران) نسبت به استان دارای رتبه آخر (خراسان شمالی) بیش از دو و نیم برابر و در مجموع استان های سطح اول نسبت به استان های سطح پنجم نزدیک به دو برابر توسعه یافته تر است. همچنین توسعه یافتگی ICT با میزان جمعیت و به خصوص درصد شهرنشینی رابطه مستقیم داشته؛ بدین معنی که، در مجموع بیش تر امکانات و استفاده از ICT در استان هایی متمرکز است که جمعیت و درصد شهرنشینی بیش تری دارند. در نهایت به منظور حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد تعادل در زمینه توسعه در درازمدت، استان های کشور جهت توسعه ICT اولویت بندی شده اند [1]- Information and Communication Technology
سنجش مؤلفه های مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای درجهتِ توسعة پایدار موردشناسی: استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد جهانی شدن و تغییرات سریع در فضای جهانی، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعة منطقه ای برخوردار شده است. پژوهش حاضر با درک این موقعیت، در جست و جوی پاسخ به بعضی سؤالات اساسی است تا از طریق آن ها مؤلفه های مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی سنجیده شود. در این تحقیق عوامل مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی در پنج بُعد اجتماعی، نهادی- سیاسی، اقتصادی، گردشگری و کالبدی- زیست محیطی بررسی شده است. روش تحقیق در این پژوهش بر اساس ماهیت، توصیفی و تحلیلی و از لحاظِ دستیابی به حقایق، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی و از لحاظِ هدف کاربردی است. نمونة آماری، کلیة متخصصان حوزة توسعه و رقابت پذیری استان خراسان شمالی می باشد که این 30 نفر تمام شماری شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و آزمون تحلیل عاملی اکتشافی انجام شد. نتایج یافته ها نشان می دهد که در سطح عامل ها، «عامل اقتصادی» و «عامل نهادی –سیاسی» مهمترین عوامل مؤثر در ارتقای رقابت پذیری استان هستند. در سطح بعدی عواملی چون «گردشگری» و «اجتماعی» قرار دارند و در نهایت عامل «زیست محیطی- کالبدی» کمترین تأثیر را در ارتقای رقابت پذیری منطقه ای استان خراسان شمالی دارند. با توجه به اینکه درگز در استان خراسان رضوی تنها بازارچة مرزی همجوار با استان و تنها پایگاه نزدیک تجارت خارجی استان خراسان شمالی است؛ این رویه باعث پایین آمدن شاخص های رقابت پذیری استان شده است؛ بنابراین، پیشنهاد می شود که در سیاست گذاری های توسعة استان، ایجاد بازارچة مرزی، استفاده از انرژی های نو و جذب سرمایه گذاری خارجی مورد توجه قرار گیرید.
ارزیابی طیف تاب آوری اجتماع های شهری در برابر بحران زلزله بر اساس سناریوهای شدت مختلف و استفاده از نمایه COPRAS (نمونة موردی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهادها و سازمان های فعال در زمینه کاهش سوانح بیشتر فعالیت های خود را بر دستیابی به جامعه تاب آور در برابر سوانح متمرکز ساخته اند. که در این میان بدلیل خسارات وسیع و ناهنجاری های گسترده اجتماعی، زمین لرزه ها از اولویت بالایی در تلاش برای تقویت تاب آوری جوامع در برابر سوانح طبیعی برخوردارند. بنابراین جهت هرجه بیشتر کاهش و جلوگیری از خسارات آن نیازمند مطالعه و بررسی در ابعاد متفاوت است. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از مدل های کمی کوپراس و تخمین آسیب پذیری به بررسی موضوع در شهر ایلام پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داده است گرایش به مرکز تاب آوری در شهر ایلام بین(0-1) برابر 9/0 درصد و در مرحله بعد 8/0 درصد را نشان داده است. که هم به میانگین تاب آوری شهری (686/0) نزدیک بوده و هم تائید آسیب پذیر بودن مناطقی که پائیین تر از میانگین بوده است را نشان داده است. در نهایت، میزان تاب آوری در شهر ایلام گرایش آن از تمرکز کم به زیاد، سپس نزدیک به میانگین شده و سپس خود را به گروه نما نیاز است برساند. همچنین در دیگر نتایج خسارت اجتماعی - کالبدی در اثر زلزله تا شدت 5 مرکالی با استفاده از وزن متغیرها در مدل کوپراس تعیین و میزان تاب آوری در شهر ایلام بصورت پهنه بندی ارائه گردید. لازم به ذکر است بر اساس مدل کوپراس میانگین تاب آوری در مناطق برابر 65 درصد بوده است.
ارزیابی و تحلیل ابعاد و مؤلفه های تاب آوری شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی گذشته، جهان نسبت به خطر ها بطور فزاینده ا ی آسیب پذیر شده است. شناخت و کاهش آسیب پذیری شهرها؛ بویژه در ایران که شهرها بافت نامتجانس و در عین حال کهنه ا ی دارند، از اهمیّت فراوانی برخوردار است. در سال های اخیر نهادها و آژانس های فعال در زمینه ی کاهش سوانح، بیشتر فعالیّت های خود را بر دست یابی به جامعه ی تاب آور در برابر سوانح متمرکز ساخته اند. هدف از این مطالعه ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری شهر کرمان بدون در نظر گرفتن مخاطره می باشد. به این منظور از400 کارشناس مشرف بر وضع موجود شهر بااستفاده از نمونه گیری طبقه بندی تصادفی با لحاظ کردن مواردی چون تخصص و شغل، تعداد 40 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب شده است. پایایی داده های مورد استفاده با بهره گیری از آلفای کرونباخ به میزان 942/ محاسبه شده است. برای نیل به این هدف از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تحلیل پرسشنامه بهره گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری میانه، میانگین، آزمون K-S و آزمون On sample T-test و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان می دهد تاب آوری شهر کرمان در همه ابعاد و مؤلفه ها از نظر کارشناسان پایین تر از سطح مطلوب می باشد. بطوری که مقدار محاسبه شده ی تاب آوری کلی جامعه 62/2 کمتر از حد مبنا (3) می باشد. در نهایت بر اساس آزمون رگرسیون از میان مؤلفه های تاب آوری شهر کرمان، شاخص نهادی- مدیریتی با ضریب بتا 282/0 بیشترین تاثیر را بر شاخص های تاب آوری شهر کرمان داشته است. سپس به ترتیب شاخص زیرساختی- کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با ضریب بتا 259/0، 230/0، 226/0و در انتها شاخص اقتصادی با ضریب بتا 216/0 بیشترین سهم را در تاب آوری شهر کرمان داشته اند.
لزوم برنامه ریزی توسعه درونی با تأکید بر پایداری شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست توسعه درون زای شهری، از سیاست های سه گانه توسعه شهری است که می تواند پاسخگوی بسیاری از نیازهای مردم، ازجمله اسکان سرریز جمعیت شهری و ارتقای سرانه های خدمات شهری باشد و مادامی که در شهر ظرفیت لازم وجود دارد، استفاده از سایر سیاست های توسعه شهری، تحمیل هزینه های اضافه بر محیط است. شهر مراغه باوجود ظرفیت های توسعه درونی، بدون توجه به موانع فیزیکی به رشد پراکنده وار خود ادامه می دهد که موجب اتلاف هزینه ها و ناپایداری محیطی شده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. ازاین رو پژوهش حاضر درصد است تا ضمن شناخت موانع توسعه فیزیکی شهر مراغه به منظور مقابله با گسترش پراکنده وار شهر و احیاء بافت فرسوده و قدیمی مرکز شهر در جهت ایجاد توسعه پایدار شهری، لزوم برنامه ریزی توسعه درونی شهر مراغه را بیان می کند. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. جهت ارزیابی شاخص ها برای تعیین پهنه های مناسب توسعه شهری، از مدل ANP در رویکرد تلفیقی با GIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد: شاخص های مؤثر در توسعه درونی شهر مراغه؛ شاخص متوسط تراکم ساختمانی85 درصد، متوسط سطح اشغال کل شهر 61 درصد، باغات و فضای سبز از بین رفته در فاصله سال های 1373 تا 1385 در طول 13 سال، 1859273مترمربع معادل 92/185هکتار، توزیع سازگاری کاربری ها کاملاً سازگار 25/89 درصد، 1/57درصد بناهای مسکونی دارای قدمت زیاد و مقاومت کمتراند، و 1/56 درصد ساختمان های مسکونی از کیفیت پایین برخوردارند، سرانه کلی معابر برابر 88/27 مترمربع می باشد اگرچه سرانه کلی معبر در حد بالایی است ولی تناسب لازم بین عملکردهای مختلف وجود ندارد. بافت قدیمی و تاریخی شهر مراغه دارای بافت سنتی با تسلط کاربری مسکونی و کوچه های باریک و پرپیچ وخم می باشد. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که شهر مراغه شرایط و ظرفیت های لازم برای توسعه درون زای، جهت نوسازی بافت فرسوده و ایجاد ساختمان های با تراکم بالا و کاربری مختلط مسکونی - خدماتی و دسترسی بهتر را دارا است.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه نیافتگی منطقه ای (مطالعه موردی: استان کهگیلویه وبویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه برای ساخت آینده ای بهتر و یا به تعبیری شکل دهی به ساخت اجتماعی واقعیت آینده کشورها انجام می شود. بخش بسیار مهم این برنامه، مربوط به توسعه منطقه ای است. استان کهگیلویه و بویراحمد با وجود اینکه دارای پتانسیل رشد و توسعه بوده ولی به عنوان یک استان توسعه نیافته و محروم تلقی می شود، هدف این تحقیق شناسایی موانع اصلی توسعه این استان می باشد. جامعه آماری، شامل مدیران ارشد استان است. که از این میان 23 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. نوع این پژوهش، کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تشریحی - تبینی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز، تلفیق دو روش اسنادی و دلفی به کار گرفته شد. جهت سنجش و تحلیل داده ها، از نرم فزار MICMAC استفاده شد. این نرم افزار ابتدا متغیرها مهم در حوزه مورد نظر را شناسایی کرده و سپس آن ها را در ماتریس تحلیل اثرات وارد نموده و میزان ارتباط میان این متغیرها با حوزه مربوطه توسط خبرگان، تشخیص داده می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ابتدا 35 متغیر در حوزه توسعه نیافتگی استان شناسایی گردید سپس با توجه به نظر کارشناسان در ماتریس مذکور، از این میان 12 عامل به عنوان موانع اصلی توسعه استان شناخته شد که 6 عامل، مدیریت قومی و قبیله ای- نصب و عزل زیاد مدیران - عدم درک صحیح شرایط روز توسط مدیران - عدم توجه مدیران به خواسته های مردم - عدم نگاه کلان مدیران جهت توسعه کل استان - تعصبات بی جا و تنگ نظرانه مدیران جهت توسعه مناطق به عنوان ضعف مدیریت داخلی استان و 3 عامل، عدم تخصیص بودجه مناسب- دور بودن از مرکز - عدم تسهیلات مناسب برای جذب سرمایه گذاران، به عنوان ضعف مدیریت کلان کشور و 3 عامل، تقابل فرهنگ ایلیاتی با فرهنگ مدون- اختلافات بین اقوام مختلف- پایینی نرخ باسوادی هم به عنوان ضعف فرهنگی استان مربوط می شود.