فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۰۱ تا ۵٬۶۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۹ مورد.
نشانه شناسی شخصیت
حوزههای تخصصی:
حادثه در آشپزخانه سلطان؛ نگاهی به نمایش آبگوشت زهرماری
منبع:
بیدار مهر ۱۳۸۲ شماره ۲۲
حوزههای تخصصی:
ساختارشناسی سنگ های تراکیت در ازاره کارخانه چرم سازی خسروی/ تبریز
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از بناهای شهر تبریز از سنگ خاکستری رنگ با بافتی زبر استفاده شده که عمده آن ها بخصوص مواردی که در بخش های پایینی بناها از جمله ازاره های ساختمانی نصب شده اند دچار هوازدگی و آسیب هایی از قبیل تورق، تاول و پوسیدگی گشته اند که این آسیب ها در بناهای ثبت ملی همچون ازاره ساختمان شماره 2 مجموعه چرم سازی خسروی به واسطه شدت تخریب قابل توجه است؛ از این رو جهت شناخت علمی از فرآیند فوق مطالعات ساختارشناسی با آنالیزهای پتروگرافی، پراش پرتو ایکس و بررسی های خواص فیزیکی این سنگ ها از طریق آزمون های استاندارد درصد محتوای رطوبت طبیعی سنگ، جذب آب، تخلخل سنگ، کشش مویینگی و آزمون چشمی انجام شد، که نتایج نشان دهنده عیوب ذاتی سنگ های تراکیتی ازاره به واسطه ی حضور کانی های کائولینیت، کلسیت و هماتیت است که به ترتیب حضورشان در سنگ با وجود رطوبت، موجب تورم، انحلال و هوازدگی شیمیایی آن می شوند. از طرفی بالا رفتن تخلخل موجب افزایش درصد جذب آب سنگ ها می گردد که با توجه به وقوع چرخه های ذوب و انجماد موجود سبب هوازدگی مکانیکی و در نهایت تخریب ساختار سنگ های ازاره های مجموعه چرم خسروی شده است.
تحلیل جریان های هنری نقاشی معاصر ازبکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ازبکستان یکی از کشورهای مهم در عرصة فرهنگی آسیای مرکزی است که به واسطة نقاشی های چند هزارسالة کشف شده در محوطة باستانی افراسیاب متعلق به قرن 7 و 8 م. و نگارگری مکتب بخارا در قرون 15 و 16 م. جزء کشورهای غنی از نظر هنرهای سنتی، به ویژه نقاشی بوده است. همین امر نگارندگان را بر آن داشت تا با فرضیه ای مبتنی بر وجود نشانه هایی از نقاشی و نگارگری با سابقة ازبکستان در نقاشی معاصر، جریانات هنری معاصر نقاشی این کشور را شناسایی کنند. نقاشی دورة معاصر یکی از صورت های هنری غالب در کشور ازبکستان است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، شناخت و معرفی رویکردهای متفاوت در عرصة نقاشی معاصر ازبکستان است. لذا پژوهش حاضر در پی جستجوی پاسخ دو سؤال اساسی زیر است : چه جریان های هنری در نقاشی معاصر ازبکستان غالب هستند؟ و اینکه این منشأ جریان های هنری از کدام منابع و سرچشمه هاست؟ آنچه در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت ما را به وجود دو سبک در نقاشی قرن بیستم ازبکستان رساند : 1. نقاشی معاصر با الهام از سنت های هنری به جای مانده، به خصوص نقاشی گذشته در ازبکستان که کاربرد عناصر سنتی و سمبولیک گویای هویت گرایی در این گونه آثار تحت تأثیر نقاشی های مکشوفه محوطه باستانی پنج کنت، افراسیاب و ورخشا، نقوش منسوجات و نگاره های موضوعی قرون گذشتة ازبکستان است. 2. نقاشی معاصر ملهم از هنر و فرهنگ روسی و اروپای شرقی و به وجود آمدن هنر آوانگارد در نقاشی قرن بیستم این کشور با رواج سبک های رئالیسم، امپرسیونیسم، کوبیسم و انتزاع که علاوه بر نقاشی در طراحی پوستر، تصویرسازی کتاب و در کل به جهت توسعه هنر گرافیک در ازبکستان حایز اهمیت و قابل بررسی است. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی تحلیلی به انجام رسیده و در بخش هایی از آن بنا به ضرورت تحقیق، مطالعات تطبیقی نیز انجام گرفته است. داده های این پژوهش عمدتاً به شیوة کتابخانه ای و نیز از طریق سایت های اینترنتی و مطالعات میدانی مرتبط به دست آمده اند.
مطالعه زیرساخت های طبیعی و فرهنگی در شکل گیری شهر گرگان (جرجان) در دوران اسلامی با مطالعه موردی: کاوش در محوطه اسلامی شهر گرگان (جرجان)
حوزههای تخصصی:
چیدمان گرافیک: بررسی تطبیقی سوژه و ساختار در چهره های رئال کمال الملک و صنیع الملک
حوزههای تخصصی:
صنیع الملک و سپس کمال الملک به حق دو تن از بنیان گذاران شیوه جدید نقاشی در ایران خصوصاً در زمینه چهره پردازی هستند. این دو هنرمند پایه گذاران سبکی واقع گرایانه و منطقی در پرتره می باشند که تا قبل از ایشان این چنان بدان پرداخته نشده بود. سوژه ها و ساختارهای به کار رفته در آثار دو هنرمند آن چنان خاص است که قابل تأمل می نمایند. به طوری که با اطمینان خاطر می توان از این سبک و تکنیک های ویژه در پرتره های رئال امروزی شود برده و آن ها را در تکنیک های متفاوتی چون آبرنگ و رنگ و روغن اجرا نمود. نیز سبک و سیاق این اساتید می تواند برای نقاشان چهره پرداز امروزی خود آموزی ارزنده برای تجربه ورزی و مطالعه سیر پیشرفت این شاخه هنر در ایران باشد.
این مقاله به روش کتابخانه ای –توصیفی– تحلیلی سعی برآن دارد با بررسی و مقایسه پرتره های رئال ترسیم شده توسط این دو بزرگوار نشان دهد چه عواملی باعث پیدایش سبک خاص و پیشتازی در این شاخه هنری گشته است.
هنر از دیدگاه افلاطون
منبع:
هنر دینی ۱۳۷۸ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
فهرست کتابهای خوشنویسی
حوزههای تخصصی:
سینما و افکار عمومی سازی در سال های 1316 تا 1327 (سال های فراموش شده ی سینما در ایران)
منبع:
فارابی ۱۳۷۹ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
فراز و فرود نشانه شناسی از دانش تا روش
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۶ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
در اوایل قرن بیستم، با انتشار دیدگاه های"فردینان دوسوسور"و"چارلز سندرس پیرس"، پدیده نشانه شناسی به مثابه یک علم جدید، در مباحث زبان، ادبیات و نقد ادبی و فرهنگی مطرح شد. نشانه شناسی همواره، در همجواری مکتب ساختگرایی قرار داشته و به عنوان شعبه و شاخه ای از آن بررسی شده است. پرسش اساسی این است که آیا نشانه شناسی خود یک رشته علمی است و در قلمرو دانش(Science) جای می گیرد و یا یک روش(Method) علمی است؟ این مقاله می کوشد ضمن بررسی ریشه های نشانه شناسی و تحولات آن، موقعیت کنونی این پدیده را در علوم انسانی و هنر و ادبیات مورد ارزیابی مجدد قرار دهد.
آیا تصویر باز هم ما را تکان خواهد داد
منبع:
بیناب ۱۳۸۲ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
در دفاع از مؤلف
چیدمان عکس: نگاهی به سیر نظریه پردازی در عکاسی
حوزههای تخصصی:
بررسی مفهوم عرفانی « فضای تهی» در معماری اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۷
57 - 74
حوزههای تخصصی:
فضا ارتباط مستقیم با بحث هستی دارد. در ابتدا باید یک هستی، موضوع کار ما باشد تا پس از آن بحث فضا مطرح شود.فضای خالی(تهی) نماد امر قدسی و دروازه ای است که حضور الهی از طریق آن به نظام مادی که محیط بر انسان در سفر زمینی اوست، داخل می شود به این ترتیب فضای خالی، اثر محدود کننده فضای کیهانی بر انسان را حذف می کند،چون هروقت و هر جا حجاب جسم برداشته می شود،نورالهی به درون می تابد. در معماری اسلامی، نقش فضای تهی به دلیل آنکه بر سرشت گذرای اشیا، تأکید دارد، بسیار پررنگ است.در این هنر فضای تهی،فضایی وحدت بخش است که سایر فضاها حول آن دور می زنند و نماد حضور و نور الهی است و انسان را در برابر پروردگار قرار می دهد و او را از حضور فراگیر پروردگار آگاه می سازد. لذا در جهان بینی اسلامی، تهی بودن همان امر قدسی تأویل می گردد و تلاش معماران ایرانی در تبلور اندیشه های عرفانی خود در این فضای تهی اما پر معنا،غیرقابل انکار است.در این پژوهش ابتدا به بسط و تشریح مفاهیم فضا از نظر فیلسوفان و معماران و سپس به تبیین مبانی و مفاهیم فلسفی فضای تهی در معماری اسلامی ایران پرداخته خواهد شد.همچنین مقایسه دیدگاه های سنت گرایان و پدیدارشناسانی چون هایدگر از نظر خواهد گذشت.این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی ، تحلیلی و با رویکرد ادراکی،فلسفی می باشد.