فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۸۸۱ تا ۷٬۹۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
پیکره دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
53 - 71
حوزههای تخصصی:
بیش از هزار سال است که هنر اسلامی بدین نام شناخته می شود و در کشورهای اسلامی و غیر آن هر از گاهی رویدادهایی مرتبط با آن بر پا می شود. در سال های اخیر، شاهد برپایی نمایشگاه های متعددی با عنوان "هنر اسلامی معاصر" در موزه ها و گالری ها یا نمایشگاها هستیم. در این رویدادها، آثاری از هنرمندان مختلف به نمایش گذاشته می شود. هدف این مقاله، مطالعه محتوی نمایشگاه های "هنر اسلامی معاصر" به منظور درک بیشتر آنها ست. روش تحقیق به کار برده شده در این پژوهش تحلیلی- توصیفی است و گردآوری به صورت کتابخانه ای است که با بررسی صفحات و کاتالوگ های رسمی نمایشگاه ها و موزه ها نتایج آن ارائه می شود. با بررسی نمایشگاه های مورد مطالعه م ی توان به این نتیجه رسید که در آثار به نمایش گذاشته شده، نوآوری و استفاده از ابزارهای جدید و گاه تکنولوژی برای آفرینش هنری، بیان دیدگاه های اجتماعی هنرمندان، به کار بستن میراث فرهنگی و هنر اسلامی کشورهای زادگاه آن ها(کاربرد فرم یا معنا و یا هر دو)، دارا بودن عناوین نو مطابق تحولات اجتماعی و اقتصادی دنیای امروز، سبب پیدایش هنری میان هنرمندان کشورهای مسلمان و یا با تبار اسلامی شده است که به دلیل پررنگ بودن رد پای هنر دوران اسلامی در آن ها، بیشترتوسط غربیان، هنر اسلامی معاصر نام گرفته است
مقایسه تطبیقی کیفیت پیاده راه ها در ایران و خارج کشور با مدل ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پی گسترش استفاده از وسایل نقلیه و افت کیفیت محیطی به خصوص در بافت مرکزی شهرها، تلاش برای بهبود شرایط زیست مردم و باز گرداندن فضاهای شهری به آن ها از اهمیت بسزایی برخوردار شد. پیاده راه سازی نیز به عنوان یکی از سیاست های حرکت به سمت پیاده مدار نمودن شهرها از نیم قرن گذشته مورد توجه بسیاری از شهرهای جهان قرار گرفته است. با این وجود اجرای پیاده راه ها در شهرهای مختلف با نتایج متنوعی همراه بوده است؛ تا جایی که برخی پیاده راه ها با شکست مواجه شده و مجددا به روی سواره ها باز شده اند. از همین رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است با شناسایی شاخص هایی معتبر به مقایسه تطبیقی نمونه هایی از پیاده راه های موفق در داخل و خارج از کشور پرداخته شود تا از این طریق بتوان مهم ترین نواقص پیاده راه های داخلی به نسبت نمونه های خارجی را شناسایی کرد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است. همچنین به منظور مقایسه منطقی میان نمونه ها از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است تا کلیه روابط میان خوشه ها و گره ها در ارزیابی حفظ شوند. مقایسات زوجی گره ها و خوشه ها نیز بر اساس نظرات گروه کارشناسی (روش دلفی) انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد کیفیت پیاده راه های داخلی نسبت به نمونه های موفق خارجی به طور محسوسی پایین تر است که یکی از اصلی ترین علل آن کم توجهی به مسائل «اجتماعی-مدیریتی» در فرایند برنامه ریزی و طراحی پیاده راه است. لذا توجه به نیازهای ذی نفعان در فرایند طراحی، تنوع کاربران محیط، انعطاف پذیری طرح و خارج شدن از نگاه صرفا ترافیکی به پیاده راه ها از پیشنهادات کلی پژوهش هستند.
بررسی تأثیر تکنولوژی در دسترس بر نحوه ی تفکر طراحان محصول مبتدی و حرفه ای با استفاده از روش لینکوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
111 - 118
حوزههای تخصصی:
مطالعات رفتاری از رایج ترین مطالعات شاخه های علوم انسانی هستند که رفتارهای جامعه مورد مطالعه، درشرایط ویژه مشاهده و ضبط می شوند. رفتارها، کدگذاری شده و تبدیل به یک زنجیره حرکت میشوند که به لحاظ آماری قابل آنالیز هستند. هدف از پژوهش حاضر، افزایش دانش نسبت به طراحان و شناخت ابعاد متفاوت رفتاری آنهاست. دراین مقاله، با انجام طراحی توسط طراحان حرفه ای و مبتدی، نحوه تفکرشان دربرخورد با مسائل درشرایط مختلف، مورد بررسی قرارگرفت. نمونه آماری، دانشجویان مقطع کارشناسی طراحی صنعتی دانشگاه هنر اسلامی تبریز بودند. 8 گروه 2 نفره از دانشجویان سال اول، بعنوان طراحان مبتدی و 8 گروه 2 نفره از دانشجویان سال آخر بعنوان حرفه ای درنظرگرفته شدند. انتخاب، اتفاقی و با دعوتنامه از سوی محقق صورت پذیرفت. نیمی از طراحان درشرایط پاسخ تکنولوژیک و نیمی دیگر درشرایط غیرتکنولوژیک، به طراحی پرداختند. جلسات طراحی ضبط و با استفاده از روشFBS کدگذاری شدند. آنالیز داده ها توسط روش لینکوگرافی و برنامه لینکودر انجام شد. براساس آزمون T، مقدار P در شاخص های شناختی بالاتر از 0.05 بودند. درنتیجه حل مسائل درشرایط مختلف به سطح توانایی های طراحان مرتبط نمیباشد. همچنین طراحان حرفه ای و مبتدی فارغ ازاینکه چه سؤالی به آنها داده شده، از استراتژی واحدی برای حل مسئله استفاده مینمایند. همچنین در مکتوب نمودن مدارک، تغییر معنادار دارند (05/0p<).
نقش تدابیر اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی در طب سنتی بر سلامت انسان و تأثیر آن بر شکل گیری سازمان فضایی معماری مسکونی سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۹۷-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، واکاوی خاستگاه دانش اقلیمی معماران سنتی و یافتن نقش مبانی طبی تدابیر اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی، به مثابه رفتار تنظیم کننده شرایط محیطی بر سلامت انسان و شکل گیری سازمان فضایی معماری مسکونی چهار اقلیم ایران با تکیه بر مبانی طبی است. روش تحقیق در بخش گردآوری اطلاعات، تفسیری تاریخی و در حوزه شواهد مصداقی، موردپژوهی و تطبیقی تحلیلی و در بخش تحلیل اطلاعات، کیفی است. یافته های تحقیق نشان می دهند مبانی طبی طراحی اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی، بر ویژگی هایی همچون مکان یابی، تنظیم زمانی، تنظیم طبقات ارتفاعی و جهت گیری فضا اشاره دارد. مجموع تحلیل ها حکایت از آن دارد که سازمان فضایی 18 خانه بررسی شده در چهار اقلیم ایران در سلسله مراتبی از طراحی اقلیمی متناسب با مطالعات اقلیمی پزشکان، به عنوان بخشی از آگاهی اجتماعی زمانه، که یکی از معیارهای شکل دهنده سازمان فضایی خانه های سنتی در گذشته بوده، شکل گرفته است و با مبانی طبی طراحی اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی در طب هماهنگی دارد. نحوه انجام جابه جایی فصلی درون خانه ای به دو عامل زمان و مکان جابه جایی فصلی که در مبانی طبی به آن ها اشاره شده وابسته بوده و در سازمان فضایی خانه ها اثرگذار بوده است و به صورت دووجهی و تک وجهی درون گرا، تک وجهی برون گرا، فصلی، روزانه و شبانه، عمودی و افقی در محور آسمان (بام، بالاخانه، پایین خانه، زیرزمین) و محور زمین (جلوسرا، عقب سرا) انجام می گرفته است. در این میان، جابه جایی فصلی، به عنوان شیوه زندگی اقلیمی و درمان اقلیمی، و جابه جایی فصلی درون خانه ای، به عنوان یک راهکار مناسب اقلیمی، می تواند در جهت حفظ سلامت، بهره مندی از عناصر اقلیمی پایدار و دستیابی به آسایش حرارتی در خانه های معاصر امروزی استفاده شود.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهری در محله آب و برق مشهد
حوزههای تخصصی:
روند شهر نشینی در جهان همواره رو به رشد بوده است. افزایش رشد جمعیت در مناطق شهری در آینده همواره با تهدیداتی مواجه بوده است که یکی از عمده ترین آن ها سوانح طبیعی می باشد. در دهه های اخیر، رویکردهای مقابله با سوانح طبیعی مفهوم جدیدی را تحت عنوان تاب آوری شهری مطرح کرده اند. با توجه به اینکه چارچوب های مفهومی متعددی برای تحلیل تاب آوری به وسیله محققان مختلف پیشنهاد شده است با ارزیابی و مقایسه مدل های مفهومی تاب آوری، این پژوهش در پی آن بوده است تا مدل مفهومی قابل استنادی برای تحلیل و اندازه گیری تاب آوری در بعد کالبدی در مقیاس محله ارایه کند. این مقاله کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد و روش گردآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است همچنین برای جمع آوری و طبقه بندی اطلاعات و تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t-test تک متغیره استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از بین مولفه های بررسی شده (کاربری اراضی، شبکه دسترسی، مسکن و فرم، شکل، الگو و اندازه) مولفه مسکن بالاتر تر از حد میانگین آزمون (عدد3) قرار دارد و بیشترین تاثیر را در تاب آوری کالبدی محله آب و برق در برابر سوانح طبیعی دارد.
تأملی در مراتب وجودی محیط و تجلّی آن در بستر فرهنگی ایرانی اسلامی (نمونه موردی حیاط)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
محیط یکی از واژه های پرکاربرد در مباحث مختلف از جمله معماری است. ازآنجاکه هدف غایی معماری، طراحی محیط است؛ تبیین ماهیت وجودی معنایی محیط (که اتفاقاً کمتر موردبحث بوده و به یک مسئله بدل شده) می تواند نقش شایانی در هدفمندشدن مسیر طراحی و نقد داشته باشد. لذا هدف از مقاله پیش ِرو در عالی ترین سطح خود، پویش ماهیت محیط در عرصه معماری ایرانی اسلامی است. این مقاله که با استفاده از روش (تحقیق) استدلال های عقلی و با اتکا به مرتبه بندی هستیِ پدیده ها در حکمت ایرانی اسلامی انجام پذیرفته است، همّ آن داشته که با بررسی معنایی واژه محیط و معادل های آن در زبان های فارسی، عربی و انگلیسی، برخی از وجوه ماهیتی محیط را استخراج کند. علاوه براین، با رجوع به حکمت ایرانی اسلامی (و درصدر آن آموزه های قرآنی)، پویش دلالت های معنایی محیط ادامه یافته است. مقاله در ادامه به استخراج معانی حیاط در زبان فارسی، بینش اسلامی و معماری ایرانی اسلامی پرداخته است. نتایج تحقیق مؤید این مطلب است که محصوریت مادی اولین مرتبه از محیط است. در این مرتبت محیط جسمی است که خالی را دربرگرفته و اجسام دیگر را در خود جای داده است. محیط، در این مرتبت به سان یک جایگاه مادی نمود می یابد. آگاهی از محیط به مثابه حوزهای متمایز از حوزه پیرامونش دومین مرتبت محیط است. مخاطب این مرتبه ذهن آدمی است و عواملی مانند نوع زندگی، رویدادها و رفتارهای متمایز به انضمام عناصر متمایزکننده طبیعی به تفکیک این حوزه از حوزه پیرامونش کمک می کنند. از آنجاکه زندگی و آگاهی دو لایه معنایی از این مرتبه به شمار می آیند، محیط در این مرتبت به مثابه قرارگاهی رفتاری ادراکی متجلی می شود. سومین و بالاترین مرتبت محیط ازطریقِ وقوف به احاطه وجودی برتر محقق می شود. در این مرتبت که با نقش آفرینی نمادها تحقق می یابد؛ محیط بر سکونتگاهی معنوی دلالت دارد که تسکین دهنده روح آدمی است. بدیهی است این مراتب به صورت اعتباری تعیین شده اند و درحقیقت می توان طیفی پیوسته از مراتب محیط را متصور شد. علاوه براین، نتایج، نشان دهنده آن است که دلالت های معنایی حیاط، قرابتی نزدیک با دلالت های معنایی محیط دارد؛ این امر مؤید آن بوده که حیاط به مثابه یکی از هم خانواده های محیط و به مثابه یک فضای انسان ساخت، نمونه یا الگویی از یک محیط ایرانی اسلامی است که هر سه مرتبه در آن متجلی شده است.
نمادهای عرفانی در نگاره های دوزخ معراج نامه میرحیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۰
63 - 74
حوزههای تخصصی:
دوزخ بنابر ادیان، جایی است در جهان دیگر که گناهکاران را در آنجا به انواع عقوبت کیفر دهند. شرح این موضوع در قرآن کریم و روایات مربوط به معراج در اندیشه های اسلامی به تفصیل آمده است و بازنمود آن را نیز می توان در نقاشی اسلامی و به ویژه در نسخ خطی مصور ایرانی مشاهده کرد. یکی از نسخ مصوری که موضوع دوزخ به صورت گسترده در آن مورد تصویرسازی قرار گرفته است نسخه ای از معراج نامه ، معروف به معراج نامه میرحیدر است که در عصر تیموری در هرات تهیه شده است. با توجه به ماهیت معنوی موضوع از یک سو و بافتار عرفانی عصر تیموری از سوی دیگر، نگارگران این نسخه در آفرینش تصاویر به دفعات از نمادهای عرفانی بهره برده اند. هدف از این مقاله دستیابی به نحوه ترجمان بصری دوزخ و روایت قرآنی آن توسط نقاشان تیموری است که شامل قرآن و احادیث است. مقاله حاضر می کوشد تا ضمن شناسایی و مطالعه نمادهای عرفانی در این نگاره ها با روش توصیفی تحلیلی به بررسی 16 نگاره دوزخی از نسخه مذکور بپردازد که به روش کتابخانه ای به دست آمده اند. در همین راستا سؤال پژوهش حاضر این است که تصویرگران تیموری معراج نامه میرحیدر از کدام نمادهای عرفانی در بیان تصویری دوزخ بهره گرفته اند؟ نتایج حاصل شده نشان می دهد که نگارگران علاوه بر مصور کردن روایت ادبی به بیان مفاهیم نمادین مورد نظر خود نیز پرداخته اند. این بیان با رویکردهای بصری متنوع در اثر دیده می شود که با نمادهای عرفانی همگام است. نمادهایی همچون آتش، تاریکی، خار، غل و زنجیر و ... در نگاره های این نسخه مشاهده می شوند. دو عنصر آتش و تاریکی که به عنوان نشانه تصویری دوزخ هستند و در تمامی نگاره ها دیده می شوند؛ آتش، که مفاهیمی همچون عشق، حرص، ریاضت، شهوت، شیطان، و... را مصداقی برای آن می دانند و تاریکی نیز سرچشمه نفس در عالم روحانی است پیوند نفس به جسم، در واقع نزولی است از عالم روشنایی به عالم ظلمانی، ظلمانی به آن جهت که از اصل خود دور شده است. این مفاهیم عرفانی در نگاره های این نسخه اشاراتی است از دیدگاه عارفانه مصور این نگاره ها، به این طریق از معنای ظاهری که بیانگر داستان است، به معنای باطنی که همان معارف آموزه های دینی است رهنمون شده اند.
سیر تحول مفهوم منظر در شعر فارسی قرون اولیه هجری (3 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معانی صحیح و ترکیبات به کار رفته آنهاست. تاریخ زبان شناسی و مردم شناسی ایران نشانگر آن است که شناخت منظر و تصوّر آن، همه جا و همه وقت وجود داشته است و رابطه ای معنادار میان مفهوم و فضای متصوّر برای آن وجود دارد. منظر از واژگان کهن و پرکاربردی است که در شعر قرون اولیه هجری با ظاهری مشابه و معانی مختلفی به کار رفته است. . بارزترین ویژگی منظر در روایت شاعران، دگرگونی معنای منظر و تحول مفهومی آن است که از ظاهر به باطن و از مفعول به فاعل تغییر می کند و روایت های مختلفی از منظر همانند نظرگاه، پنجره، ایوان، تماشاگاه، آسمان، دیدگاه، ترسیم می شود. واژه منظر با نگاهی کالبدی-معنایی سعی در تفسیر مفاهیم در دو دسته مادی و فرامادی دارد و شامل جنبه های توصیفی و مفهومی است. جنبه توصیفی به روایت صورت می پردازد و تمثیلی از صفات اخلاقی است و مقدمه ای بر ادراک، جنبه معنایی آن است. مقاله حاضر با بررسی مفهوم منظر در شعر شاعران قرون اولیه هجری (3 تا 7) سعی در اثبات اهمیت و نقش این واژه در گذشته تا به امروز دارد. برای فهم منظر، مفهوم واژه تا آنجا که به فهم موضوع و درون مایه آن کمک می کند در حوزه شعر قرون اولیه به عنوان منبعی مستند و کهن در فرهنگ ایرانی بررسی شده است.
تبیین مفهوم زیبایی از منظر جها نبینی اسلامی جهت ارزیابی آثار معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
101-110
حوزههای تخصصی:
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در محلات غیررسمی (محله مورد بررسی : امت آباد آمل)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل گسترش شتابان شهرنشینی و به تبع آن فقر شهری موجب شکل گیری محلاتی شده که به آن محلات خودانگیخته می گویند. محلات خودانگیخته به طورکلی ناشی از تحولات اجتماعی , اقتصادی و روند شهرنشینی و شهر گرایی کشور و نیز نادیده گرفتن اقشار متوسط و کم درآمد شهری هستند. یکی از بزرگ ترین چالش های بافت های خودانگیخته میزان تاب آوری اجتماعی و تحمل این جوامع در برابر مدیریت و کنترل تغییرات می باشد که آن را "تاب آوری اجتماعی" می نامیم. تاب آوری اجتماعی شامل شرایطی است که تحت آن افراد و گروه های اجتماعی با تغییرات محیطی انطباق می یابند و درواقع بیانگر توان جامعه برای پاسخ به بحران ها است. ظرف وقوع کلیه رویدادهای اجتماعی بستر جغرافیایی و مختصات مکانی است، لذا بین تاب آوری اجتماعی و ویژگی های مکان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. هدف اصلی این بررسی، شناسایی مؤلفه های مؤثر در ارتقای بعد اجتماعی تاب آوری و تعیین میزان اثرگذاری هرکدام از این معیارها بر تاب آوری اجتماعی محله امت آباد آمل به عنوان یک سکونتگاه خودانگیخته می باشد. این پژوهش برای اولین بار در یک محله غیررسمی ، مؤلفه های تاب آوری اجتماعی را با سه فرضیه مورد ارزیابی قرار می دهد و در انجام پژوهش، ابتدا از روش شناسی اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظام مند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً با انجام گونه شناسی کالبدی و اجتماعی محله امت آباد از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. سرانجام با توجه به وجود اشتراک نسبی عوامل استخراج شده در گونه های مختلف، عوامل مذکور در قالب سه فرضیه کلی مقوله بندی شدند. نتایج بررسی نشان می دهد که مؤلفه سرمایه اجتماعی مهم ترین معیار در تاب آوری اجتماعی محله امت آباد می باشد.
بررسی و ارائه نحوه ی توسعه مناسب مناطق شهری با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی، سنجش ازدور و بهره-گیری از منطق فازی و روش سلسله مراتبی (مطالعه موردی شهرشیراز)
حوزههای تخصصی:
امروزه، موضوع مکان یابی مناطق مناسب توسعه آتی شهرها، بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در سال های اخیر، تغییر شدید کاربری اراضی شهری بر اثر رشد بی رویه شهرها که سبب ایجادخسارات مادی و معنوی فراوان گردیده، سبب اهمیت بیشتر توجه به مساله تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار شده است از این رو، هدف پژوهش حاضر، تعیین اراضی مناسب برای توسعه آتی شهر در محدوده ی حریم شهر شیراز است. روش تحقیق از نوع تحلیل سلسله مراتبی و فازی است همچنین از روش های ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی و فازی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشه ها و لایه های مختلف استفاده شده است. در پژوهش حاضر با تهیه لایه های اطلاعاتی مختلف از جمله لایه گورستان، نیروگاه، کاربری اراضی، راه، رودخانه، فرودگاه، بیمارستان، مراکز آموزشی، خطوط انتقال گاز، خطوط انتقال آب، مراکز سوخت، فیبر نوری، قنات، چاه آب، ارتفاع، جهت شیب، شیب، کانون زلزله، پست برق، چشمه و ورود این لایه ها به محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، اراضی مناسب برای توسعه آتی شهر با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و فازی مشخص شد این اراضی عمدتاً در مناطق شرقی، شمال غربی و قسمتی از جنوب و جنوب شرق شهر شیراز قرار گرفته است و جهت-های دیگر با داشتن محدودیت های طبیعی و مصنوعی فاقد کارایی لازم برای توسعه آتی بوده اند. جهت آشکارسازی و تعیین نوع کاربری ها، مبادرت به طبقه بندی تصاویر در دو بازه زمانی سال 2000 و2016 از طریق روش طبقه بندی با نظارت ماشین بردار پشتیبان گردید. که شاخص ضریب کاپا و دقت کلی برای تصویر سال 2000 به ترتیب برابر با 0.99 و99.94 و برای تصویر سال 2016 به ترتیب برابر با 0.99 و99.96 گردید. نتایج مساحی سنجی نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه مساحت مناطق شهری در سال 2000، 114.07 کیلومترمربع بوده است که این مقدار در 2016 افزایش یافته است. درخصوص زمین های کشاورزی و باغات نیز قابل ذکر است که در سال 2000 ، 37.169 کیلومتر مربع بوده است که در سال 2016 (17.93) کاهش داشته است. مساحت زمین های بایر منطقه در سال 2000، 233.3 کیلومتر مربع که در سال 2016 مساحت زمین های بایر کاسته شده است و صرف توسعه شهر و ساخت و ساز شده است. با مقایسه نتایج حاصل از عملکرد مدل های AHP و فازی، این نتیجه حاصل می گردد که ضریب کاپای نقشه نهایی مناطق مناسب توسعه شهر شیراز به روش فازی 99.34 و ضریب کاپای نقشه نهایی مناطق مناسب توسعه شهر شیراز به روش AHP برابر با98.99 بدست آمد که نشان دهنده دقت بالای منطق فازی برای مشخص شدن مناطق مناسب توسعه فیزیکی شهر می باشد را نشان می دهند.
بررسی های ساختار یک برگ قرآن پوست نوشت متعلق به موزه قرآن و کتابت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن های سده های اولیه اسلام که به خط کوفی و اکثراً بر روی پوست نگاشته شده اند از برجسته ترین آثار باقیمانده از آن دوران می باشند که در میان ملل مسلمان و حتی غیرمسلمان از اهمیت و ارزش والایی برخوردار بوده و هستند که همین حرمت و تبرک، گاه باعث حفظ و نگهداری و گاهی نیز، درنتیجه ی استفاده ی فراوان، باعث از بین رفتن آن ها شده است. اثر موردمطالعه در این پژوهش نیز، یک صفحه قرآن در موزه ی قرآن و کتابت شهر تبریز است که با وجود ارزش های تاریخی آن، تاکنون هیچ گونه مطالعه و بررسی آزمایشگاهی در مورد ویژگی های آن ازجمله، شناسایی قدمت و اجزای تشکیل دهنده ی آن صورت نگرفته است. در طی این پژوهش، جهت بررسی اصالت اثر از روش بررسی سطحی به روش بازتاب نگاری فرابنفش، برای تشخیص نوع و جنس سند، از روش طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR)، برای تعیین گونه ی جانوری مورداستفاده از مشاهدات میکروسکوپی به وسیله لوپ دیجیتال و همچنین، مطالعه مقطع عرضی پوست با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و درنهایت، جهت شناسایی مرکب های به کاررفته، از طیف سنجی پراش پرتوایکس (SEM-EDX) بهره گرفته شده است. نتایج حاصل نشان دادند که بستر این اثر از جنس پوست بوده و پوست مورداستفاده از گونه ی پوست گوسفند است. در مورد مرکب سیاه، با توجه به وجود مس با درصد بالا در ترکیب، استفاده از مرکب مطوّس مطرح می شود. همچنین در مورد مرکب قرمز نیز با توجه به میزان جیوه و سولفور، احتمالاً از رنگ شنگرف در این مرکّب استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابی اصالت اثر نیز حاکی از آن است که هیچ گونه خطوط پاک شده و یا افزوده شده ای در این اثر مشاهده نمی شود که درنتیجه، می توان ادعا کرد که اثر عاری از هرگونه جعل در متن و امضا است.
کیفیت ادراک معنای فضا با دریافت نور روز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
1 - 18
حوزههای تخصصی:
نور انواع و درجاتی دارد که سبب پیدایش مفاهیم مستتر در فضا می شود. در متون دینی، نور در مفهومی متعالی یادشده است. ماهیت چندجانبه این عنصر، ضرورت توجه به ابعاد مادی و معنایی را آشکار می سازد. هدف این پژوهش تبیین چگونگی ایجاد کیفیت معنایی فضا با بهره گیری از نور است. در این تحقیق که از نوع کیفی و به روش استدلال منطقی انجام گرفته؛ چهارچوبی برای مراتب رسیدن از کالبد به معنا پیشنهادشده است که اساسِ آن، منتج از برداشتی مفهومی فضایی، از تفسیر نور در کلام الهی بوده و از روایتی از حضرت علی(ع) درباره نحوه ادراک، به عنوان ابزار تحلیل و تطبیق، بهره برده است تا درنهایت با تبیین مدلی از فرایند ادراک معنا در سطوح و مراتب مختلف، پاسخی به نحوه دستیابی به نور معنوی با بهره گیری از نور حسی، بر اساس مبانی اسلام باشد. چهارچوب پیشنهادی، علاوه بر کم کردن فاصله میان مفهوم متعالی نور و معنا بخشی آن در فضای معماری؛ پاسخی به نحوه ادراک معنای فضا است.
نقش طرح کالبدی-فضایی محله های شهری در ارتقاء سرمایه اجتماعی (مقایسه محله سنتی مسگرها و محله نوسازگلشهر زنجان)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی یکی از شاخصه های نوین توسعه در جامعه و محله های شهریاست که با تاکید بر "اهمیت ارتباط" ، روابط اجتماعی را در راستای افزایش سلامت روانی ، تقویت همبستگی ساکنان وکاهش معضلات اجتماعی همانند جرم و جنایت به کار می گیرد. علیرغم شناسایی ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی، نقش طرح کالبدی- فضایی محله های شهری کمتر واکاوی شده است. پژوهش حاضر، با فرض وجود ارتباط معنادار بین طرح کالبدی-فضایی محله های شهری و میزان سرمایه اجتماعی، به مورد پژوهی در دو محله تاریخی و جدید شهر زنجان می پردازد.روش تحلیل محتوای متون در بخش نظری و روش تحلیلی- توصیفی در بخش میدانیبه کار رفته است.برای تبیین فرضیه، ابتدا شاخص های سرمایه اجتماعی در هفت حوزه (اعتماد ، مشارکت ، انسجام، عضویت در گروه ها، آگاهی عمومی، امنیت ، احساس تعلق)بررسی و شناسایی شدند. سپس برای تحلیل سرمایه اجتماعی ، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی با مشارکت 305 نفر ساکن از ساکنان دو محله مسگرها (سنتی) و گلشهر (نوساز) زنجان، 7 شاخص کلی و 36 شاخص فرعی سنجش سرمایه اجتماعی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شدند و تاثیر هریک از شاخص ها در محله ها مشخص شد. نتایج نشان می دهد همانطور که سازمان اجتماعی محله، سازنده سرمایه اجتماعی است، طرح کالبدی- فضایی محله نیز می تواند ظهورسرمایه اجتماعی را تسهیل کند. بر این اساس، پیوستگی فضاهای جمعی و عمومی محله، ارتباطات همسایگی، شکل گیری مرکز محله، ایجاد ساختارهای ارتباطی-خدماتی و عملکردی محله، پیوستگی شبکه معابر پیاده ، اختلاط کاربری ها، طراحی برای کودکان، جوانان، میانسالان و کهنسالان می توانند روند ظهور ، شکل گیری و ارتقاء سرمایه اجتماعی را تسهیل نمایند.تداوم تحقیق با تمرکز بر مولفه های کالبدی- فضایی برای سنجش و تعمیق سرمایه اجتماعی در محله ها امکان پذیر است.
سنجش کیفیت محیطیِ سیستم مکان - رفتار تعاملی در اندام های گذارِ محیط های یادگیری کودکان (نمونه موردی: مدارس ابتدایی محدوده شمال شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
101 - 117
حوزههای تخصصی:
مطابق مطالعات صورت گرفته طراحی موفق فضاهای غیر رسمی (فضاهای گذار) به لحاظ کیفیت های محیطی در مدارس در تسهیل فعالیت های اختیاری و اجتماعی کاربران تأثیرگذار است و در صورت عدم وجود کیفیات لازم، الگوهای رفتاری دچار اختلال خواهد شد. از این رو بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری و کارکرد درست این قرارگاه های رفتاری می باید در ساماندهی، برنامه ریزی و طراحی محیط های یادگیری مدنظر قرارگیرد. این تحقیق بر آن است تا نقش مؤلفه های سنجش کیفیت محیطی در فضاهای گذار بر تعامل پذیری و اشتیاق به فعالیت در محیط های یادگیری را مورد ارزیابی قرار دهد. بر این اساس ابتدا به شناسایی مؤلفه های محیطی مؤثر بر کیفیت محیط های رفتاری و علت دخیل کردن مفاهیم قرارگاه رفتاری و قابلیت های مکان در بررسی این مؤلفه ها در فضاهای بینابینی پرداخته می شود و در ادامه نحوه شکل گیری مدل مفهومی آزمون فرضیات در تطابق با مدل مکان دیوید کانتر شرح داده می شود. جهت اعتبارسنجی مدل مفهومی، بستر کالبدی فضاهای بینابینی در مدارس ابتدایی محدوده شمال شرق شهر تهران مورد توجّه قرار گرفته است. طرح این تحقیق بر اساس روابط همبستگی می باشد و در فرآیند پژوهش بر اساس شیوه ترکیبی کمی- کیفی با استفاده از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه غیررسمی و مشاهده، داده های موردنیاز در خصوص آزمون فرضیه ها جمع آوری و سپس در نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود رابطه معنادار میان مؤلفه های سنجش کیفیت محیطی در فضاهای گذار و ارتقا رفتارهای تعاملی کودکان در محیط های یادگیری تایید شد. در نتیجه، با برقراری تعادل میان مؤلفه های مکان ساز کالبدی، کارکردی و معنایی، کیفیت محیطی سیستم مکان – رفتار تعاملی در فضاهای گذار در محیط های یادگیری ارتقاء می یابد.
پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره ی قاجار در هنر ایران (با تکیه بر منابع مکتوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
171 - 200
حوزههای تخصصی:
خیالی نگاری اصطلاحی است برای توصیف نوعی نقاشی روایی رنگ و روغن با مضامین مذهبی، حماسی، رزمی، بزمی و عامیانه که در دوره قاجار بر اساس هنر مردمی و دینی و با اثرپذیری از سنت نقاشی مرسوم آن زمان، رواج پیدا کرد. برخی از محققین بر این باورند که این نوع نقاشی، همراه با حفظ تمامی ارزش های هنر سنتی و مذهبی ایران و به ضرورت نیاز و خواست مردم شکل گرفته است. این نقاشی ها سرشار از پیشینه موضوعی، مضمونی و ساختار بصری هستند که طی سالیان متمادی با وجود انجام پژوهش های ارزشمند همچنان دارای جنبه های کشف نشده بسیاری هستند. پژوهش پیش رو به دنبال این باور، در پی پاسخ به چیستی مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره قاجار و چگونگی شکل گیری آنها (به صورت یکباره در دوره قاجار و یا تدریجی و نشأت گرفته از هنر تصویری دوره های مختلف ایران) و این که چه پیشینه ای در تصویر نگاری هنر ایران دارند؟ در این راستا پژوهش پیش رو بر آن است تا با دست یابی به شاخصه های مضامین، موضوعات و ساختاربصری خیالی نگاری های دوره قاجار و هنر تصویری ایران، به وجوه اشتراک آن ها با خیالی نگاری ها در مضامین، موضوعات و ساختار بصری از دوره ایران باستان تا دوره قاجار و خیالی نگاری ها، به منظور راهیابی و دستیابی به پیشینه خیالی نگاری های دوره قاجار مورد مطالعه قرار دهد. هدف از این پژوهش دستیابی به پیشینه مضامین، موضوعات و ساختار بصری خیالی نگاری های دوره ی قاجار جهت انجام مطالعات علمی با رویکردهای مختلف است. روش تحقیق از نظر هدف جزء پژوهش های بنیادی و نظری و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تطبیقی است و در گردآوری مطالب از شیوه ی کتابخانه ای استفاده شده است و آثار خیالی نگاری با شیوه تجزیه و تحلیل کیفی مورد مطالعه قرار گرفته اند. براساس این پژوهش می توان گفت: نقاشی قهوه خانه ای یا خیالی نگاری، شیوه ای خاص از هنر نقاشی و یکی از ه نرهای م ردمی و با سابقه در جامعه ی ایرانی است که از دل سنت های ایرانی س ر ب رآورده و وجوه اشتراک بسیاری در مضامین، موضوعات و ساختاربصری با هنر دوره های مختلف ایران از عیلام تا صفویه داشته و بسیار قدیمی تر از آن چیزی است که امروزه با عنوان نقاشی قهوه خانه ای شناخته می شود، و از نظر خصوصیات فیگوراتیو، مضامین و موضوعات عامیانه و مصالح به کار گرفته شده، خاص دوره ی قاجار بوده است.
بررسی تاثیر معماری سنتی بر معماری معاصر با نگاه بر معماری شهر کاشان
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص ترین مظاهر تمدن هر قوم و ملتی هنر معماری آن میباشد. بناهایی که در طول تاریخ بشریت به دست انسان ساخته میشود، معماری ایران که به صورتهای گوناگون در بناهای مختلف متجلی گشته، جایگاه خاصی را در معماری جهان داراست. در شهر کاشان، بناهای فراوانی در سطوح مختلف جامعه، کنار یکدیگر قرار گرفته است و این بافت شهری تاریخی در میان شهرهای دیگر ایران، نادر است . خانه های تاریخی کاشان، تجلی تلاش انسان گذشته در زیستن هر چه مناسب تر تلقی می گردد. امروزه سبک و هنر به کار رفته در خانه های تاریخی کاشان توجه هنرمندان و صاحب نظران مطالعات فرهنگی و معماری را به خود جلب نموده و یکی از مهمترین کانون های جهانگردی ایران به شمار می رود. نوع معماری خانه های تاریخی کاشان را میتوان پاسخ طبیعی انسان به اقلیم منطقه کاشان با زیست اقلیم خشک، تلقی کرد. در این پژوهش، به دنبال بررسی تاثیرات معماری سنتی بر معماری معاصر شهر کاشان هستیم. با بررسی عناصر و بخش های اصلی معماری خانه های تاریخی کاشان در خانه های سنتی بروجردی ها و منوچهری هاو خانه های معاصر اصفهانی ها و آزادمنش به دنبال میزان تاثیر این معماری بر خانه های معاصر ازلحاظ عملکرد، تناسبات، همنشینی و عناصر و عوامل غربی و... به این معماری هستیم.
برنامه ریزی وکالتی؛ شناسایی ابعاد و ویژگی های آن
حوزههای تخصصی:
جریان برنامه ریزی وکالتی، با هدف مبارزه با تبعیض نژادی در شهرهای آمریکا و دفاع از مردم فقیر و محرومان در سال 1965 توسط پل دیویدف مطرح گردید شکل گرفت.(مهدیزاده، 1385) این نظریه در نیمه دوم دهة شصت مطرح و در دهة هفتاد مورد اقبال و توجه قرار گرفت. دیویدف عنوان می نماید که اگر آن طور که نظریه برنامه ریزی سنتی ادعا می کند، برنامه ریزی فرایندی عقلانی و تکنوکراتیک باشد، قاعدتاً همة این برنامه ها باید مثل هم باشند. زیرا همگی براساس روش شناسی و مبانی نظری واحدی تهیه شده اند. اما در جاهایی که این اتفاق افتاده است برنامه ها مثل هم نبوده اند و همین نکته نشان می دهد که برنامه ریزی موضوعی فنی و تکنوکراتیک نیست بلکه با ارزش ها و اولویت های مردم رابطه دارد. با پذیرش چندگانه باوری در برنامه ریزی، واژه وکالتی معنا پیدا می کند، زیرا برنامه ریز به عنوان یک متخصص، نقش وکیل اجتماعات شهری یا روستایی، گروههای شغلی، قومی ونژادی، شهرها، منطقه ها، و یا حتی کشورها را برعهده می گیرد. نکتة مهم در اینجاست که برنامه ریزی که وکیل یک گروه یا اجتماع می شود می بایست ارزش ها، منافع و اولویت های آن گروه را باور داشته باشد، با آنها همدردی کند، به نفع اهداف آنها تبلیغ کند و در جهت تحقق اهدافشان بکوشد. به دنبال مطرح شدن رهیافت وکالتی در برنامه ریزی و توجه بسیاری از صاحبنظران، این رهیافت وارد مقوله برنامه ریزی شهری شد. رهیافت برنامه ریزی وکالتی، ره آورد گفتگوهای طرفداران عدالت اجتماعی درباره مسائل جوامع و به خصوص جوامع شهری است. با توجه به اهمیت مقوله عدالت اجتماعی در مباحث مرتبط با برنامه ریزی شهری، هدف از این مقاله ابتدا معرفی و نقد برنامه ریزی وکالتی و سپس بررسی مسئله نابرابری و ارتباط آن با برنامه ریزی وکالتی است.
ساختار کالبدی محله در شه رهای ایران ی-اس لامی
حوزههای تخصصی:
در شهرهای ایران، نواحی مسکونی به محله های مختلف و مجزا تقسیم می شدند، در واقع محله یک تشکل اجتماعی است که فضاها و محوطه های عمومی آن (به شکل عام و باز به شکل خاص) مکانی جهت برقراری روابط اجتماعی و ارتباطات چهره به چهره بود و در این حالت محیط به لنگرگاهی روانی مبدل می گشت که در آن هویت مندی و هم محله ای نوعی ارزش محسوب می شد. محلات که به عنوان محورهای شکل دهی بافت در شهرهای ایرانی اسلامی مطرح اند و بر همین اساس پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و کتابخانه ای در صدد است به تحلیل فضای کالبدی محلات در بافت و چگونگی عناصر وابسته در آن پرداخته تا بتواند به درک درست مخاطب از ساختار شکل گیری و توسعه محلات منجر گردد.
بازشناسی تقابل های دوگانه ی فضایِ شهریِ جنسیتی، مبتنی بر رویکرد نشانه شناسی - تحلیلی بر فضای عمومی در محلات سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای عمومی شهری، باید عرصه ای همه شمول باشد. علی رغم این موضوع، همواره مواردی وجود داشته که فضای شهری نتوانسته است به این مهم دست یابد. در این میان اگر زنان به عنوان نمونه ای از گروه های اجتماعی، حضورشان در فضا کاهش یابد، فضای شهری، به فضایی جنسیتی تبدیل می شود. براین اساس این مقاله، با طرح مسئله ی فضای جنسیتی، بر آن است تا ابعاد فضای جنسیتی را در محلات تبیین نماید. پیش فرض مقاله ی حاضر، تأثیرگذاری شکل گیری فضاهای جنسیتی در محلات (که مهم ترین بستر حضور و فعالیت زنان هستند) بر کاهش حضور و فعالیت زنان و شکل گیری هویت جنسیتی زنان به عنوان یک زن سنتی است. در این نوشتار برای بررسی فضای جنسیتی، از نشانه شناسی ساختارگرا و پساساختارگرا استفاده شده است. نمونه ی موردی به منظور بررسیِ بازنمایی رابطه ی فضا و جنسیت، نمونه ای از فضاهای محله ای سنتی در تهران- میدان امام زاده علی اکبر در محله ی چیذر- بوده است که در قالب روش تحقیق نشانه شناسی دال ها، مدلول ها و انواع رمزگان ها از خلال بررسی واحد تحلیل که در اینجا روایت های 30 زن از فضای محله ای است شناسایی شده اند. بررسی ها حاکی از آن است که عملکرد جنسیتی و نمایش عملکرد فضا، دو عامل عمده در ایجاد فضای جنسیتی هستند که تصرف فضایی، زمانی و فعالیتی-رفتاری را جنسیتی می کنند. بدین ترتیب فضای خانه به عنوان فضای درون، به فضای امن زنانه و فضای بیرون به فضای مردانه تبدیل شده است. این امر بدین معنی است که نگرش زنان به هویت خویش (در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی)، ناشی از فضای جنسیتی و ایدئولوژی و اسطوره سازی، به مثابه ی یک زن مذهبی است. نتایج بررسی ها همچنین نشان داد، رمزگان های کالبدی و فعالیتی در فضا (عملکرد جنسیتی فضا)، تحت تأثیر رمزگان اجتماعی - فرهنگی (نمایش عملکرد فضا) در ایجاد فضای نامطلوب برای زنان تأثیر داشته است. به استناد تحلیل روایت های زنان، فضای جنسیتی در مقیاس محله، فضایی غیرپاسخده، ناامن، غیرپذیرنده، نامطلوب، مردانه و ناخوشایند است.