از حدود قرن سوم هجری خط کوفی در معماری ظاهر شد و تا حدود قرن هفتم هجری، گونه های متنوعی از کوفی در مناطق مختلف ایران شکل گرفت. در یک تقسیم بندی کلی، می توان عنوان کوفی تزئینی به آنها اطلاق کرد.این خط، محکم، استوار و ساختار هندسی اش مبتنی بر حرکت های صاف، زاویه دار و کشیده های طولانی است. خطوطی مانند "کوفی بنّایی، کوفی مُعقِلی، کوفی های گره دار و گُل دار". این گونه ها، بیشترین سازگاری و هماهنگی را با فضاهای معماری از جهات اجرا، زیبایی و مصالح داشتند و به واسطه قابلیت های ویژه ای مانند: انعطاف پذیری، هندسه و اندازه های متغیر حروف، ضخامت های متفاوت، کشیدگی، ترکیب و تلفیق با نقوش هندسی و گیاهی و سایر قابلیت ها، زمینه شکل گرفتن و پدید آمدن انواع کوفی تزئینی را فراهم ساختند. بیشترین نمونه های کوفی گل دار و گره دار را می توان در آجرکاری های دوره سلجوقی و گچبری محراب های دوره ایلخانی مشاهده کرد. هدف این پژوهش، بررسی ساختار و قابلیتهای متنوع کتیبه های کوفی تزئینی دوره سلجوقی و ایلخانی در معماری دوره اسلامی ایران است. سؤال این است که اجزای تشکیل دهنده کتیبه های کوفی تزئینی کدامند و چه ویژگی ها و قابلیت هایی دارند؟ روش این تحقیق توصیفی و تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تصاویر میدانی تهیه شده اند. گزینش کتیبه های مورد نظر به صورت انتخابی و از هر دوره تاریخی، پنج کتیبه که با اهداف این پژوهش مطابقت داشته اند گزینش شده اند. بررسی ها نشان می دهد کتیبه های کوفی تزئینی، از سه بخش عمده شامل نظام نوشتاری، هندسی (گره) و گیاهی، تشکیل شده اند که بیشترین دامنه خلاقیت و تنوع، در نظام هندسی و گیاهی صورت گرفته است.
بدون تردید در مطالعات باستان شناسی مذهبی عصر ساسانی، آتشکده ها و چهارتاقی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آتش که در تعالیم دین زرتشت از عناصر مقدس و مورد احترام یکتا پرستان زرتشتی بود، در مدت نزدیک به پنج قرن حکومت ساسانی با احداث آتشکده ها و چارطاقی ها در سراسر امپراطوری تقدس ویژه ای یافت. چارطاقی نو یافته خانه دیو از جمله چهارتاقی های ارزشمند عصر ساسانی است که برخی محققین خارجی و باستان شناسان ایرانی به استناد متون پهلوی بندهشن و یشت های اوستا آن را به عنوان آتشکده آذر برزین مهر - یکی از سه آتشکده شاخص دوره ساسانی - معرفی نموده اند. اگر چه در پژوهش های باستان شناختی انجام شده در این بنا مدرک معتبری در تایید این مساله بدست نیامد، لیکن مطالعه انجام شده در این بنا بیانگر آن است که این چهارتاقی، هسته اصلی باقیمانده از بنای بزرگتری است؛ متشکل از چهار جرز سنگی، راهروی طواف، پادیاو، بقایای سکوی آتشدان، اتاق انتظار، که با توجه به موقعیت قرارگیری چهارتاقی در یک پشته سنگی کم وسعت و در بین کوه های سر به فلک کشیده ریوند در نوع خود منحصر به فرد بوده و از اهمیت فوق العاده ای در شناخت آتشکده های ساسانی برخوردار است. نظر به اهمیت موضوع و جایگاه آتشکده ها در مطالعات مذهبی عصر ساسانی و به ویژه از آن جهت که این بنا تاکنون به طور علمی از منظر باستان شناختی مورد کاوش قرار نگرفته بود؛ هیات باستان شناسی ایران - لهستان برای نخستین بار طی دو فصل به مطالعه و کاوش در چارطاقی خانه دیو پرداخت. در این راستا مقاله پیش رو با هدف تکمیل مطالعات باستان شناختی بناهای مذهبی عصر ساسانی بر مبنای داده های باستان شناختی ضمن معرفی عناصر و فضاهای معماری مکشوفه چهارتاقی خانه دیو، نکاتی را نیز بر مبنای متون پهلوی در خصوص اهمیت و جایگاه آتشکده اذربرزین مهر ارایه می نماید.
از ابتدای شکل گیری هر شهر، طبیعت آن، جزئی از تصویر ذهنی شهروندان و تاریخ و هویت آن شهر محسوب می شود. نمادهای طبیعی شهر حامل خاطرات جمعی شهروندان هستند و سبب ماندگاری شهر می شوند. تأثیر طبیعت در ایجاد حس مکان انکارناپذیر است و انسان همواره به فضاهای آمیخته با طبیعت احساس تعلق می کند و این علاقه مندی به انس با طبیعت در فرهنگ ایرانیان نیز از دیرباز وجود داشته است. عناصر طبیعی به عنوان نقاط عطف و سازنده خاطرات مشترک شهروندان هر شهر از اهمیت ویژه و استراتژیک برخوردار هستند. نه تنها ارتباط نزدیک شهروندان با مؤلفه های طبیعی اهمیت ویژه ای در ارتقای سطح زندگی شهروندان دارد، امکان دید به مؤلفه های طبیعی اسطوره ای و خاطره ای هر شهر نیز در ایجاد خوانایی و همچنین حس تعلق خاطر شهروندان به شهرشان حائز اهمیت است.
شهر تهران به دلیل موقعیتش نسبت به دامنه های البرز امکانی ویژه در دید به نقاط عطف طبیعی دارد. اینکه چگونه می توان در برنامه ریزی شهر تهران و مدیریت آن حداکثر بهره را از مؤلفه ها و نشانه های طبیعی شهر در راستای دستیابی به اهداف کلان منظر شهر در خوانایی، هویت و زیباشناسی شهرها دست یافت، سؤالی است که این نوشتار تلاش می کند با بهره گیری از تجربه ای مشابه در شهر کیوتو به آن پاسخ دهد. حداقل در چهار بخش از هفت بخش سیاست منظر کیوتو، به صورت بسیار دقیق و موشکافانه به منظر شهری در ارتباط با منظر طبیعی پرداخته شده است. در شهر تهران نیز باید کریدورهای دید به مناظر طبیعی شناسایی شود. آنگاه برای ساختمان ها و بناهای موجود در پرسپکتیو دید، مقرراتی وضع شوند تا منظر شهری و منظر طبیعی در تلفیق با یکدیگر منظر جذابی را برای شهروندان و گردشگران فراهم کنند. در این صورت است که این مکان ها می توانند به نقاط شاخص شهر و محلی برای گذران اوقات فراغت و شکل گیری خاطرات جمعی تبدیل شوند.