فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با نگاهی گُذرا به آثار نگارین معراج نامه شاهرخی (840 ه.ق) و تصویرسازی های کمدی الهی به ویژه در بخش دوزخ توسط گوستاو دُره (1870م) در می یابیم که این تصاویر شباهت های بی نظیری با هم دارند.کمدی الهی دانته که بزرگ ترین اثر ادبی اروپا در قرون وسطی (1300م/699 ه.ق) است و معراج نامه (شرحی که به صورت نثر درباره پدیده معراج پیامبر اکرم (ص) نوشته شده) به عنوان دو الگوی سفر معنوی و روحانی به عوالم پس از مرگ آدمی، برخاسته از باورهای قومی و دینی در دو فرهنگ غرب و شرق است. صرف نظر از ارجاعات تاریخی (از طریق ممسیس) و بینامتنی موجود در خلق تصاویر دو اثر مذکور که بازگو کننده مراحل گُذار و چگونگی رخدادها در این گونه آثار هستند، می توان گفت این مقاله سعی در بررسی تطبیقی این تصاویر در حوزة نشانه - معناشناسی دارد تا از این طریق با تحلیل نشانه شناختی (ساختارگرا) و تقابل های بنیادین معناشناختی در نظام های تصویری مشابه به شناخت و کشف دلالت های مشترک معنایی در آنها پرداخته و همچنین نقش پویاتری در درک مفاهیم عمیق درونی آنها ایفا کند.
بنابراین از مهم ترین اهداف این پژوهش علاوه بر موارد فوق، شناخت و کشف نظام های تصویری مشابه در این دو نسخه از طریق تجزیه و تحلیل ساختارهای ژرف است که مقوله های معناشناسی بنیادین در آن مطرح می شود و سپس خوانش مشابه و توجه به دلالت پردازی آنها. این مطالعه به ما اجازه می دهد علاوه بر شناخت بهتر ساختارهای ژرف در نظام های تصویری مشابه میزان همگرایی و ارتباط این نظام ها نیز شناسایی و معلوم شود . پس از تطبیـق تصاویر با نمونه هایی عالی از دو متن همچون مجازات دروغ گویان و متکبران در معراج نامه شاهرخی و شکنجه فریب کاران و دزدان در کمدی الهی مواجه شدیم که دارای قطب های متقابل با دلالت پردازی های مشابهی هستند که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.
بازنمایی گفتمان سنت اسلامی از تجربه دینی در سینمای ایران؛ تحلیل گفتمان فیلم زیر نور ماه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از نظریه بازنمایی و رویکرد تحلیل گفتمانی، به بازنمایی گفتمان سنت اسلامی در رابطه با تجربه دینی در سینمای ایران میپردازد. در واقع، سنت تنها گفتمانی است که دین و آموزه های وحیانی را به طور متقن میپذیرد و “عقل قدسی” نیز معیار داوری گفتمان سنت اسلامی در باب مسائل شناختی، هستیشناختی و اخلاقی است و در هیچ نقطه ای با آموزه های وحیانی در تقابل قرار نمیگیرد. تجربه دینی هم که تابعی از اصول موضوعه این گفتمان است به شیوه خاصی از رابطه انسان با ماوراء طبیعت اشاره دارد. این شیوه خاص رابطه در دو زمینه قابل مشاهده است: اول، در زمینه زندگی واقعی که تنها توسط فردی که چنین تجربه ای را کسب میکند قابل مشاهده است. دوم، در زمینه زندگی تخیلی فیلم و سینما که بازنمایی تجربیات فردی میباشد که توسط مخاطبان سینما قابل مشاهده است. سینمای استعلاگرای ایران به مثابه یکی از مهم ترین “رسانه های تصویری”، به بازنمایی گفتمان های مختلف شکل گرفته در رابطه با تجربه دینی پرداخته است. از میان سه گفتمان عمده روشنفکری، روشنفکری دینی و سنت اسلامی، در این مقاله به گفتمان سوم میپردازیم و فیلم سینمایی زیر نور ماه را که با این رویکرد قابل تبیین است، مورد توجه و تحلیل قرار میدهیم.
تجلی علی (ع) بر خط کوفی بنایی خط بنایی (معقلی)
حوزههای تخصصی:
تئاتر اینتراکتیو
منبع:
هنر بهار ۱۳۸۸ شماره ۷۹
حوزههای تخصصی:
تأملی در نقش مخاطب در کیفیت معماری امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این روزها معماران و مدرسه های معماری ایران در معرض بازخواست مدیران، رسانه ها و و دلسوزانی هستند که معماری با هویت ایرانی و اسلامی را از آنان طلب میکنند. این مطالبه که گاه به صدور حکم و دستورالعمل برای تولید معماری مورد نظر نیز میانجامد، هرگز پاسخ روشنی از سوی معماران نداشته است. آنچه بسیاری از مخاطبان، معماری ایرانی و اسلامیاش میخوانند، نزد معماران چیزی نیست مگر تقلیدی سطحی از شکل و ظاهر گذشتهی معماری ایران. مقاله ابتدا نگاهی دارد به تقش مخاطبان در شکل گیری معماری معاصر ایران، از شاه قاجار که هوس بناهای فرنگی در سر داشت تا مخاطب امروزی که بنایی متفاوت و شگفت آور را طلب میکند. مقاله در میانه راه به کمک پژوهشی که در شناخت مخاطبان معماری در ایران انجام شده، میزان درک و آشنایی آنان را با مفهوم معماری و معماری فرهنگی مورد کنکاش قرار میدهد و درمییابد که این آشنایی بسیار اندک و ناچیز است. نتیجه و نظریه حاصل از مقاله آن است که معماری فرهنگی حاصل نمیگردد مگر در جامعه ای فرهنگی که تشنه هنر و معماری ناب باشد. ایجاد این تشنگی بر عهده رسانه ها و متولیان آموزش عمومی و سیراب کردن جامعه به گردن معماران و مدرسه های معماری است.
ساختارگرایی و پساساختارگرایی
منبع:
فارابی ۱۳۸۰ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر جایگاه و دگرگونی شاخص های مسکن شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مروری بر شرایط مسکن در جوامع مختلف نشان می دهد که تقریبا هیچ کشوری مدعی حل مشکلات مسکن در جامعه خود نیست.مسائل برخی از کشوره از نوع کمی بوده که ناشی از کمبودهای موجود مسکن –رشد جمعیت –مهاجرت و تنگناهای اقتصادی است و عمدتا کشورهای در حال توسعه را شامل می شود.در مقابل-مسائل مسکن در کشورهای توسعه یافته بیشتر از نوع کیفی و نیز تغییر ساختارهای جمعیتی و اجتماعی است.شاخص های مسکن از یک سو ابراز شناخت وضعیت مسکن در ابعاد مختلف فوق الذکر بوده-و از سوی دیگر-ابراز کلیدی برای ترسیم چشم انداز آینده مسکن و برنامه ریزی آن هستند.مقاله حاضر به برسی تعدادی از شاخص های مسکن شهری در ایران پرداخته و جایگاه و سیر تحول آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.یافته های تحقیق نشان می دهد که شاخص های مسکن شهری در ایران تحت تاثیر دو نوع عوامل بیرونی و درونی قرار داشته اند.عوامل بیرونی موثر بر مسکن – نظیر عوامل جمعیتی-اقتصادی و اجتماعی موجبات رونق و رکود مسکن را فراهم کرده اند و برنامه های مسکن کمتر در وضعیت کلی مسکن و بهبود شاخص های آن موثر بوده اند.عوامل درونی مسکن-که عمدتا تحت تاثیر چگونگی و فرایند برنامه ریزی مسکن قرار دارند نیز در ابعاد خاصی- وضعیت مسکن را شکل می دهند .یکی از عوامل درونی مهم موثر بر مسکن- نگرش به شاخص های مسکن شهری و چگونگی بکار گیری آنها در برنامه های مسکن است.ضروری است جایگاه شاخص های مسکن در برنامه از دیدگاه علمی و بطور جامع تعیین شده و نقش آنها در قالب ابعاد اقتصادی-اجتماعی و کالبدی مورد پژوهش قرار گیرند.تبیین رابطه علت و معلولی شاخص های مسکن و سایر عوامل می تواند ضمن روشن کردن علت تحولات و دگرگونی شاخص های مسکن در کشور- موجب ارتقاء برنامه های مسکن و توسعه شهری را فراهم آورد.
تاریخ تئاتر هند
«رشد آموزش معارف اسلامی» پاییز 91
حوزههای تخصصی:
رئالیسم و سینما
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر هنر گچبری دوران ساسانی بر تزئینات گچبری معماری قرون 1 تا 5 هجری
حوزههای تخصصی:
هنر ایران از آغاز حیات خویش تا دوران اسلامی، دگرگونی های عظیم را شامل گشته است. دوران اسلامی از مهم ترین دوره های هنر ایران است که در آن بسیاری از هنرها تحت تأثیر آیین اسلام، دستخوش تحولات و پیشرفت های چشم گیری گشتند. یکی از این هنرهایی که در دوران ساسانی بسیار مورد توجه قرار گرفت و در دوران اسلامی نیز ادامه یافت، هنر گچبری می-باشد که آثار زیادی از آن در قالب تزئینات معماری برجای مانده است. این هنر در میان هنرهای مختلف قرون اولیه اسلامی، جایگاه ویژه ای دارد و به عنوان الگو و پیش زمینه ای جهت شاهکارهای گچبری دوره های بعد از خود خصوصاً سلجوقیان محسوب می گردد. درباره تأثیرپذیری هنر گچبری در ابینه قرون اولیه اسلامی ایران از هنر گچبری عصر ساسانی اطلاعات ناچیزی موجود است. بنابراین ضروری است که در این زمینه با توجه به اهمیت آن در هنر و معماری ایران، تحقیق و پژوهش بیشتری صورت گیرد. در این پژوهش، از طریق مطالعات و منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر هنر گچبری دوره ساسانی بر تزئینات گچبری قرون اولیه اسلامی(قرن1 تا 5 هجری) در ایران و خارج ایران و همچنین مضامین نقوش گچبری و شیوه های نقوش گچبری در دوران اولیه اسلامی، بحث می شود.
نقش نمادین طاووس در هنرهای تزیینی ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی نقوش اصیل قاجاری
حوزههای تخصصی:
مفهوم زیبایی نزد توماس آکوئینی
منبع:
ایمان آذر ۱۳۲۲ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
توماس آکوئینی (1225 - 1274 م) در بخش های متعددی از کتاب های خود، به بررسی مفهوم زیبایی پرداخته است. او این اشارات را به صورت پراکنده و ضمنی مطرح کرده و کتاب یا فصل مستقلی در این خصوص تالیف نکرده است. اگرچه او بسیاری از تصوراتش در باب زیبایی را از پیشینیان خود اقتباس کرده، آنها را به روش خود و در راستای نظریاتش درباره ی وجود و معرفت تفسیر کرده است. بحث از زیبایی در اندیشه ی آکوئینی در دو ساحت زیبایی متعالی و زیبایی محسوس مطرح می شود. تعریف زیبایی و بیان مشخصه های آن، بررسی مساله ی ادراک و تجربه ی زیبایی شناختی و بحث از نسبت زیبایی با صفات متعالی، به ویژه نسبت زیبایی با خیر، عناصر اصلی نظریه ی آکوئینی درباره ی زیبایی را تشکیل می دهد. در این مقاله، ضمن برشمردن عناصر اصلی مفهوم زیبایی نزد آکوئینی، نشان داده می شود که زبان فلسفی وی در اینباره اگرچه بنیادی ارسطویی دارد، از صبغه ی افلاطونی برخوردار است. به علاوه، اعتقادات مسیحی توماس قدیس در نظریه ی او دربارهی زیبایی تاثیرگذار بوده است.
نگاهی به موسیقی دوره ی صفویه (905 - 1135 ق)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
چیدمان خوشنویسی، گرافیک و نقاشیخط: مطالعه تطبیقی دو سبک رایج خط نستعلیق (سبک میرعماد الحسنی و محمدرضا کلهر)
حوزههای تخصصی:
قلم نستعلیق به عنوان دومین خط خاص ایرانیان در دوره اسلامی، پس از شکل گیری و پیدایش به همت خوشنویسان از دوره ای به دوره دیگر شاهد ویژگی ها و اختلافاتی هر چند جزئی در ساختار حروف، کلمات، اتصالات و نیز ترکیب بندی ها شد و در نتیجه این اختلافات جزئی، خوشنویسی نستعلیق هر یک از دوره ها از هم متمایز گشت. برخی از خوشنویسان شاخص هر دوره، ابتکارات و خلاقیت های نوینی را در ارتقاء زیبایی و تکامل خط نستعلیق به کار بردند که منجر به شکل گیری، تکمیل و ترویج طریقه و روش نگارش آنان شد. بعدها اقدامات و تلاش آنان توسط شاگردان و پیروانشان توسعه و ترویج یافت تا اینکه امروزه در خوشنویسی نستعلیق با دو قالب و ساختار متمایز با نام های ""مکتب قدیم"" یا ""مکتب میرعماد"" و ""مکتب جدید"" یا ""مکتب کلهر"" روبه رو هستیم. میر عماد الحسنی قزوینی از هنرمندان دوره صفوی نامدارترین خوشنویس نستعلیق که تکامل این قلم با نام وی رقم خورده است با عنایت به پیشینیان موجد سبکی شد که خوشنویسان پس از او به خط وی اقتدا نمودند. سبکی که در آن دوایر، اتصالات و کشیده ها قدری درشت تر از حد معمول و در عین حال از تناسـب کامـلی برخوردار بودند. اندام حروف نیز بسیار مسـتحکم، واضح و مشـخص و همچنین با ظرافتی استادانه نگاشته می شد و اما میرزا محمدرضا کلهر از خوشنویسان برجسته دوره قاجار با تکیه بر نبوغ سرشارش نیز براساس اصول و خواست زمانه، برپایه سبک میرعماد سبکی را پی ریخت که قلم نستعلیق را با صنعت تازه وارد چاپ سنگی آشتی داد. وی طی این فرآیند در ساختار حروف و کلمات نستعلیق با پرهیز از نازک نویسی و تیزنویسی، نوعی چاق نویسی را مرسوم ساخت که در آن دوایر کوچکـتر و تنگ تر نوشته شده و کشیده ها و فاصله پیوند حروف و کلمات کوتاه تر و ضخیم تر می شدند.