خود مقدمتاً رویکرد رئالیسم انتقادی را رویکرد هماهنگ تری می یابد و متعاقباً می کوشد با ترکیب حکمت صدرایی با رئالیسم انتقادی و اتخاذ رویکرد معرفت طولی و هماهنگ و افزودن منابع معرفت وحی و شهود به منابع رئالیسم انتقادی، راهی به سوی علم دینی بیابد. کاری که خود وی هم اقرار دارد که هم چنان پروژه ای ناتمام است.
وی با تأیید رویکرد جامعه شناختی درون گرایانه و پذیرش تأثیر جامعه در محتوای علم، در عین اصرار بر واقع گرایی، می کوشد تا مسیر توجیه علم دینی را هموارتر سازد.
ایمان، در حقیقت یکی از دو فصل ممیّز انسان است و انسان با بهرهمندی از ایمان و علم به مراتب عالیه کمال میرسد. از این رو شناخت »حقیقت ایمان« برای بشر ضروری و مفید است. این مقاله بر آن است که حقیقت ایمان را از دیدگاه دو فیلسوف عالم تشیع یعنی صدرالمتألهین شیرازی و علامه طباطبایی بررسی کند و نظر این دو فیلسوف شرق را در این خصوص جویا شود. با مراجعه به کتابهای این دو فیلسوف الهی روشن میشود که ملا صدرا »حقیقت ایمان« را علم تصدیقی منطقی میداند؛ در حالی که علامه طباطبایی، آن را برتر از علم تصدیقی دانسته، بلکه علم تصدیق منطقی را شرط تحقق ایمان میداند نه خود ایمان.
آموزة گناه نخستین یکی از اصول اعتقادی مسیحیان است؛ بر اساس این آموزه، طبیعت بشری به علت گناه آدم، گناه آلود شده است، لذا برای نجات، لازم است عیسی قربانی شود. آگوستین این موضوع را به شکل مفصلی مطرح می کند. به نظر او، آدم برای زندگی بهشتی خلق شده بود و هویتی خداگونه داشت، اما بر اثر نافرمانی، آن را از دست داد و بر زمین هبوط کرد و با مرگ مواجه شد. گناه آدم دامن تمام انسان های بعدی را گرفت و عیسی با مرگش، خود را فدیة گناهان بشر کرد. دین اسلام اعتقادی به این آموزه ندارد. به اعتقاد علامه طباطبایی، آدم (ع) از ابتدا برای زندگی زمینی خلق شده بود و سکونتش در بهشت، مقدمه ای برای آن بوده است. آدم مخالف امر الهی عمل نکرد، زیرا مخالفت وی با نهی ارشادی بوده است. و عمل او ترک اولی محسوب می شود. با توبة آدم و قبولی آن در نزد خداوند، مقامِ آدم تغییری نکرد، بلکه مکان و کیفیت زندگی وی تغییر کرد. این تحقیق درصدد است که ضمن بررسی پیشینه گناه نخستین، نظر خاص آگوستین در مسیحیت و علامه طباطبایی در اسلام، و مبانی اعتقادی آن ها را در مورد این آموزه ارائه دهد.
در مقدمه این رساله زندگی و شخصیت علمی ، فلسفی ، عرفانی و اخلاقی علامه طباطبائی و نقش موثر ایشان در معرفی اسلام و تشیع و ویژگیهای مشرب فلسفی استاد بررسی و تألیفات و آثار قلمی ایشان معرفی شده است برخی از موضوعات این رساله عبارت است از : عوارض ذاتیه ، صفات فعلیه واجب ، مفاهیم اعتباری ، اجزاء قضیه ، تشکیک ، واحد ، کثیر ، ملاک حمل ، بطلان دور و تسلسل ، نفی فاعل بالجبر و العنایه ، عینیت علت غائی و فاعلی ، اضافه ، حرکت ، تجرد مطلق صور علمیه ، ارجاع علم حصولی به حضوری ، برهان صدیقین ، علم باری ، اقسام قضایا ، علل استجابت دعا یا وقوع بلایا ، علت خلود ، کافرین در عذاب ، تقابل سلب و ایجاب ، قاعده امکان اشرف معنای نفس الامر ، فطری بودن دین و ... نگارنده در این رساله از حاشیه مرحوم طباطبائی بر اسفار ملاصدرا بهره برده و آنرا با سایر حواشی نگاشته شده مقایسه کرده است .
آیت الله جوادی آملی از جمله اندیشمندان مسلمانی است که هیچ یک از تقریرهای برهان وجودی فیلسوفان غربی و مسلمان را نمی پذیرد و آن ها را نوعی مغالطه می داند؛ وی همانند منتقدان غربی این برهان، معتقد است که از هیچ مفهومی، حتی مفهوم خدا یا واجب الوجود، نمی توان وجود خارجی آن را نتیجه گرفت. وی این انتقاد را با مفاهیم فلسفه اسلامی توضیح می دهد و اشکال اصلی این برهان را در خلط حمل اولی ذاتی و شایع صناعی می داند. انتقاد دیگر استاد جوادی به این برهان این است که بر اساس این برهان ما باید از مفهوم شریک الباری هم، وجود آن را نتیجه بگیریم، چراکه در مفهوم شرک الباری نیز، تمام صفات خدا، مانند وجوب وجود و کمال مطلق، گنجانده شده است. این مقاله به بررسی دیدگاه وی درباره برهان وجودی و انتقادات او به این برهان می پردازد.