هدف از مطالعه حاضر، مقایسه نیمرخ مهارت های روانی کشتی گیران تیم های ملی جوانان و بزرگسالان در دو رشته آزاد و فرنگی بود. به این منظور 285 نفر از کشتی گیران تیم ملی (جوانان آزاد 70 = n، جوانان فرنگی 71 = n، بزرگسالان آزاد 73 = n، بزرگسالان فرنگی 71 = n) که طی یک سال گذشته به اردوهای تمرینی برای شرکت در مسابقات آسیایی، جهانی، المپیک و تورنمنت های معتبر بین المللی دعوت شده بودند، به طور غیرتصادفی و هدفدار در چهار گروه بررسی شدند. برای بررسی نیمرخ مهارت های روانی کشتی گیران از پرسشنامه SASI Psych استفاده شد. پس از تعیین شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف استاندارد و هنجار درصدی، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) شش مهارت روانی کشتی گیران در چهار گروه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج آزمون نشان داد که در چهار مهارت روانی انگیزش، تمرکز، اعتماد به نفس و هدف چینی اختلاف معنی داری در بین آزمودنی های چهار گروه وجود ندارد (01/0 P<) و اختلاف مشاهده شده در دو عامل کنترل روانی و تصویرسازی ذهنی (01/0 P< و 5/3 = F) معنی دار بود.
هدف این مقاله، توصیف شیوه زندگی و وضعیت قامت دانشجویان دانشگاه الزهرا و ارتباط آنها با یکدیگر بود. بدین منظور تمام دانشجویان (261 زن) دانشگاه الزهرا که در نیمسال دوم تحصیلی 83-1382 واحد تربیت بدنی (1) را می گذراندند، به صورت هدفمند انتخاب شدند. بنابراین جامعه آماری منطبق بر نمونه آماری بود. پرسشنامه محقق ساخته شیوه زندگی توسط شرکت کنندگان تکمیل و وضعیت بدنی دانشجویان تحت آزمون استاندارد نیویورک از طریق دستگاه اسپاندیلومتر و صفحه شطرنجی بررسی شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد نزدیک به نیمی از آزمودنی ها کیف خود را با شانه راست بدن حمل می کنند و وزن کیف بیش از نیمی از آنها متوسط بود. بیشتر دانشجویان در هیج فعالیت بدنی شرکت نداشتند و حدود 30 درصد آنها از کفش های ورزشی استفاده می کردند. حدود نیمی از آنها کمردرد، درد عضلات پشت، سرشانه و گردن داشتند. بیش از نیمی از آنها هنگام استراحت به صورت چهارزانو می نشستند. بیشتر آنها دارای افت شانه در سمت راست بودند. بین وضعیت نشستن دانشجویان به هنگام مطالعه با پای پرانتزی، نحوه حمل کیف با افت شانه، وضعیت خوابیدن با پشت گود و گرد، نوع کفش با شست کج و همچنین بین ورزش و دردها کمر و عضلات شانه ارتباط معناداری وجود داشت.
هدف از این تحقیق، مقایسه عوامل فشارزای روانی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار و رابطه این عوامل با بهداشت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان است. نمونه آماری تحقیق را 77 دانشجوی ورزشکار و 228 دانشجوی غیرورزشکار تشکیل می دهند. که با روش تصادفی مرحله ای انتخاب شدند، ابزار تحقیق شامل پرسشنامه فشارزای روانی دانشجویی (SSQ) و بهداشت روانی(SCL-25) بود. روایی و پایایی این پرسشنامه ها تایید شد. آزمون فرضیه های تحقیق در سطح (05/0 ? P) نشان داد که بین عوامل فشارزای روانی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنی داری وجود دارد. بین دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار در مورد تحمل فشارزای روانی ناشی از عوامل شرایط تحصیلی، فراغت از تحصیل و محیط خوابگاه تفاوت معنی داری مشاهده شد. بین وضعیت بهداشت روانی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنی داری به دست نیامد. بین عوامل فشارزای روانی دانشجویان با بهداشت روانی آنها رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. از بین عوامل فشارزای روانی دو عامل شرایط تحصیلی و فراغت از تحصیل بیشترین رابطه را با بهداشت روانی دانشجویان نشان داد. همبستگی چندگانه بین عوامل فشارزای روانی و بهداشت روانی نشان داد، متغیرهای شرایط تحصیلی، محیط آموزشی، فراغت از تحصیل و محیط خوابگاه به عنوان مؤلفه های فشارزای روانی به طور معنی داری بهداشت روانی را پیش بینی می کنند.
مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین مدل پنج عاملی شخصیت و غیبت بسکتبالیست های لیگ برتر ایران اجرا شد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق ورزشکاران مرد نخبه بسکتبال، و نمونه ها شامل ورزشکاران شرکت کننده در لیگ برتر بسکتبال در سال 1384 (195 نفر) بودند. سابقه غیبت سال های 1383 و 1384 ورزشکاران از بایگانی باشگاه ها استخراج شد. همچنین ویژگی های شخصیتی ورزشکاران از طریق پرسشنامه شخصیتی مک کری و کوستا، و ویژگی های فردی و جمعیت شناختی توسط پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون همبستگی مجذور خی توافقی پیرسون مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد، در مقایسه با نمونه های هنجاری مردان عادی، میزان روان نژندی ورزشکاران نخبه بسکتبال در حد متوسط، میزان برون گرایی در حد بالا، میزان انعطاف پذیری در حد متوسط، میزان دلپذیر بودن در حد کم، و میزان وظیفه شناسی آنان در حد متوسط بود. همچنین، بین صفات شخصیتی روان نژندی، برون گرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن، و وظیفه شناسی با غیبت رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0 P < ). بین ویژگی های فردی (سن، میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، تعداد افراد تحت تکفل، سابقه فعالیت ورزشی، باشگاهی، ملی، و غیبت قبلی) با غیبت رابطه معنی داری وجود نداشت (05/0P < ). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش مدل پنج عاملی شخصیت در محیط ورزش بسکتبال مبنای سودمندی برای آزمایش رفتار منفی غیبت نیست (امکان سنجی رابطه ) و با وجود پایداری قابل توجه ویژگی های شخصیتی، سازمان ها می توانند با تغییر محیط یا با ارائه دستورالعمل های انضباطی غیبت را کنترل کنند.
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه برخی مهارتهای روانی تکواندوکاران زن برتر و غیر برتر. جامعه آماری این تحقیق را تمامی دختران تکواندوکار شرکت کننده در مسابقات انتخابی تیم شهر تهران در سال 1384 تشکیل می دهد که جمعا 152 نفر بودند. از میان نفرات اول تا سوم وزنهای هشت گانه، 15 نفر به صورت هدفمند تکواندوکار برتر و 15 نفر به صورت تصادفی ساده از میان تکواندوکارانی که به مقامی دست نیافته بودند افراد غیر برتر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ارزیابی مهارتهای روانی انستیتوی ورزش استرالیای جنوبی (SASI) استفاده شد نتایج بیانگر پایین تر بودن مهارت انگیزش (P<%5) و بالاتر بودن مهارتهای تمرکز و تصویر سازی ذهنی (P<%5) در افراد برتر است. در دیگر مهارتهای روانی بین افراد برتر و غیر برتر تفاوت معناداری مشاهده نشد (P<%5). با توجه به این یافته ها می توان گفت تمرکز و تصویر سازی در موفقیت تکواندوکاران اهمیت بیشتری دارند و شایسته است در برنامه ریزی و آماده سازی تکواندوکاران در رقابتها مورد توجه بیشتر مربیان و روان شناسان ورزشی قرار گیرند.
در این پژوهش، سازه های شخصیتی سختکوشی، جامعه گرایی و خودپیروی در ورزشکاران ورزش های گروهی و فردی مقایسه و تاثیر این سازه ها بر موفقیت ورزشی بررسی شد. به این منظور 134 ورزشکار داوطلب (92 گروهی، 42 فردی، 88 پسر و 46 دختر) از دانشجویان رشته های مختلف ورزشی دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران و ورزشکاران باشگاه های سایپا، قزوین، صنام، پیکان، پاس، پیروزی، ایران خودرو، آرارات و رازی در این پژوهش شرکت کردند. از ورزشکاران خواسته شد مقیاس سختکوشی و مقیاس جامعه گرایی – خودپیروی را تکمیل کنند. به منظور سنجش موفقیت ورزشی آزمودنی ها، مقیاس موفقیت ورزشی در اختیار مربیان قرار گرفت و ضمن تشریح اهداف پژوهش، از آنها خواسته شد پرسشنامه را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که نمره ورزشکاران ورزش های گروهی در متغیر جامعه گرایی به صورت معنی دار بیش از نمره ورزشکاران ورزش های فردی در این متغیر شخصیتی و نمره ورزشکاران ورزش های فردی در متغیر خودپیروی به صورت معنی دار بیش از نمره ورزشکاران ورزش های گروهی است. تفاوت نمره های دو گروه در مورد متغیر سختکوشی از نظر آماری معنی دار نبود. نتایج همچنین نشان داد که متغیرهای سختکوشی و جامعه گرایی می توانند واریانس موفقیت ورزشی را به صورت معنی دار در ورزش های گروهی و متغیرهای سختکوشی و خودپیروی می توانند واریانس موفقیت ورزشی را به صورت معنی دار در ورزش های فردی تبیین کنند.
این تحقیق با هدف بررسی رابطه و مقایسه احساس تنهایی و منبع کنترل دانشجویان پسر ورزشکار و غیرورزشکار دانشگاه رازی کرمانشاه انجام شد. به این منظور 60 دانشجوی ورزشکار شرکت کننده در تمرین های تیم های ورزشی دانشگاه و 60 غیرورزشکار به عنوان آزمودنی در نظر گرفته شدند. احساس تنهایی توسط پرسشنامه احساس تنهایی UCLA و منبع کنترل توسط پرسشنامه IPC لونسون اندازه گیری شد. برای بررسی رابطه متغیرها در دو گروه از ضریب همبستگی پیرسون و برای مقایسه متغیرها بین دو گروه از آزمون t دو گروه مستقل استفاده شد. با بررسی روابط بین متغیرها، بین احساس تنهایی با منبع کنترل درونی و منبع کنترلی بیرونی (گرایش به افراد قدرتمند) در دو گروه و احساس تنهایی و منبع کنترل بیرونی (گرایش به شانس) در پسران ورزشکار رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین بین احساس تنهایی و منبع کنترل بیرونی (گرایش به شانس) در پسران غیرورزشکار ارتباط معنی داری مشاهده شد. از مقایسه متغیرها نتیجه گرفته شد که بین احساس تنهایی و منبع کنترل درونی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد اما بین منبع کنترل بیرونی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد.باتوجه به وجود رابطه معنی دار بین احساس تنهایی و منبع کنترل بیرونی (گرایش به شانس) در غیرورزشکاران، می توان گفت که غیرورزشکاران با منبع کنترل بیرونی با این بارو که کنترل کمی بر روی رویدادهای زندگی خود دارند، بیشتر احساس تنهایی می کنند. تفاوت معنی دار بین احساس تنهایی در دو گروه اثر مفید روانی – اجتماعی فعالیت های ورزشی را تایید می کند. همچنین وجود تفاوت معنی دار بین منبع کنترل درونی در دو گروه بیانگر آن است که ورزشکاران کنترل بیشتری روی زندگی خود دارند و خودشان را بیشتر مسئول موفقیت ها و شکست های خود می دانند.
سلامت جسمی و روانی کارکنان مسئله مهمی است که همواره مورد توجه مدیران و روسای سازمان ها بوده است، زیرا از جمله عواملی است که کارآیی افراد را افزایش داده و موجب بهره وری سازمان می گردد. این تحقیق به بررسی تاثیر ورزش بر فشار روانی کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه 3 کشور پرداخته است. 905 نفر نمونه به طور تصادفی از واحدهای دانشگاهی انتخاب شدند. با استفاده از دو پرسشنامه ویژگی های فردی و فشار روانی شخصی در چهار حیطه (پاسخ های جسمی، رفتاری، شناختی و هیجانی) دانش های مورد نیاز جمع آوری شد. کارکنان بر اساس میزان شرکت در فعالیت های ورزشی به دو دسته ورزشکار و غیرورزشکار تقسیم شدند. نتایج بررسی ها نشان داد که بین فشار روانی کارکنان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معنی داری وجود داشت. به طوریکه فشار روانی کارکنان ورزشکار کمتر از کارکنان غیرورزشکار بود (p<001 ) و کارکنان ورزشکاری که در طول هفته تعداد جلسات تمرین بیشتری داشتند به طور معنی داری فشار روانی کمتری را نشان دادند. همچنین با افزایش مدت هر جلسه تمرین در کارکنان ورزشکار، فشار روانی روند کاهش را نشان داد، اما این تفاوت ها فقط در پاسخ های جسمی بین زمان 15 و 90 دقیقه معنی دار بود. فشار روانی کارکنان ورزشکاری که سوابق طولانی تری در فعالیت های ورزشی داشتند کمتر بود و نیز فشار روانی کارکنان ورزشکار دارای سابقه قهرمانی در هر چهار حیطه، بیشتر از کارکنــــــان ورزشکار بدون سابقه قهرمانی بود، اما این تفاوت ها در هیچ یک از حیطه ها معنی دار نبود. نتایج حاکی از آن است که تمرینات بدنی و ورزش، یک شیوه مفید و موثر در مدیریت فشار روانی و کاهش فشار عصبی می باشد، که باید مورد توجه مدیران سازمان قرار گیرد و متغیرهایی مانند مدت، شدت وتکرار مناسب ورزش عوامل مهمی هستند که می توانند در نیل به اهداف سازمانی بیشتر مفید واقع شوند.