ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
۱۶۲۱.

اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید با دو شیوه ی متفاوت کنترل شدت بر توان هوازی و تغییرپذیری ضربان قلب دختران جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرپذیری ضربان قلب عملکرد بیشینه آزمون آمادگی تناوبی 15-30 اکسیژن مصرفی بیشینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۸
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر ۸ هفته تمرین تناوبی شدید (HIT) با دو شیوه کنترل شدت با استفاده از ضربان قلب (مبتنی بر ضربان قلب) و یا سرعت دویدن (مبتنی بر سرعت) بر توان هوازی و تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) دختران  جوان فعال بود. روش شناسی: ۲۵ دانش آموز دختر هنرستان شکرانی اصفهان به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها در دو گروه مبتنی بر سرعت (13 نفر، سن 6/0 ± 3/17، وزن 78/7 ± 15/60 کیلوگرم، قد 08/6 ±  15/166 سانتی متر) و مبتنی بر ضربان قلب (12 نفر، سن 2/0 ± 1/17 ، وزن 86/3 ± 92/59 کیلوگرم، قد 60/2 ±  25/165 سانتی متر) تقسیم شدند. آزمودنی ها قبل و پس از 8 هفته تمرین HIT با تواتر دو جلسه در هفته، در آزمون آمادگی تناوبی 15-30 (30-15IFT (برای اندازه گیری عملکرد بیشینه (VIFT) و برآورد اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max) به عنوان شاخص های توان هوازی شرکت کردند. HRV استراحتی در هفته ابتدایی و انتهایی ثبت گردید. از آزمون های آماری تی همبسته و تحلیل کواریانس با سطح معناداری P<0.05 برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. یافته ها: 8 هفته تمرین HIT با هر دو روش افزایش های معناداری را در VO2max و  VIFT ایجاد کرد (P<0.05). HRV تنها در گروه مبتنی بر ضربان قلب افزایش معناداری را نشان داد (P<0.05). در بررسی بین گروهی، HRV در روش مبتنی بر ضربان قلب پیشرفت معنادار بیشتری را نشان داد (P<0.05). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو روش کنترل شدت در تمرینات HIT در پیشرفت توان هوازی موثر باشند اما ایجاد تغییر در HRV نیازمند بکارگیری روش مبتنی بر ضربان قلب است.  
۱۶۲۲.

تأثیر 30 ساعت بی خوابی بر فاکتورهای آمادگی جسمانی وابسته به مهارت حرکتی در مردان فعال دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی خوابی فاکتورهای آمادگی جسمانی مردان فعال دانشگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷
مقدمه: خواب یک فرآیند مهم فیزیولوژیک است که اثرات عمیقی بر سلامت روحی و جسمی افراد می گذارد.هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 30 ساعت بی خوابی بر فاکتورهای آمادگی جسمانی وابسته به مهارت حرکتی شامل سرعت، توان، تعادل، چابکی، زمان عکس العمل دیداری و هماهنگی عصبی عضلانی مردان فعال دانشگاهی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و از طرح پیش آزمون پس آزمون استفاده شد. 32 مرد فعال دانشگاه تبریز (سن 1±22 سال، قد 06/0±78/1 متر، وزن 3/7±4/72 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 4/0±7/22) به طور تصادفی به دو گروه 16 نفری (کنترل و بی خواب) تقسیم شدند. پس از اینکه در روز اول در ساعت 12:00 ظهر آزمون های آمادگی جسمانی از هر دو گروه به عمل آمد، آزمودنی ها سه روز استراحت کردند و از ساعت 6:00 صبح روز چهارم تا ساعت 12:00روز بعد گروه آزمایش دوره ی بی خوابی را سپری کرد. سپس در ساعت 12:00 ظهر روز پنجم تمامی آزمون های آمادگی جسمانی دوباره از دو گروه به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار SPSS17 و آزمون t همبسته استفاده شد.یافته ها: 30 ساعت بی خوابی افزایش معنی داری را در زمان آزمون دو 36 متر سرعت، زمان چابکی و زمان عکس العمل (05/0P
۱۶۲۳.

مقایسه اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی مردان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: NT pro BNP تخریب عضله قلبی تمرین استقامتی تمرین مقاومتی مردان میانسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه و هدف: پپتید ناتریوتیک مغزی (BNP) از میوسیت بطن ها در پاسخ به استرس عضله بطن تولید و ترشح می شود. اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی غیر فعال (NT pro BNP) به درستی مشخص نیست. هدف تحقیق حاضر مقایسه اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات مقاومتی و استقامتی بر سطح پپتید ناتریوتیک مغزی غیر فعال NT pro BNP مردان میانسال بود. روش شناسی: 12 مرد میانسال به طور تصادفی به دو گروه تمرینات مقاومتی و استقامتی تقسیم شدند. آزمودنی های گروه مقاومتی 8 هفته تمرین با 50 درصد یک تکرار بیشینه و 3 جلسه در هفته انجام دادند. آزمودنی های گروه استقامتی نیز 8 هفته، 3 جلسه در هفته با 70 درصد حداکثر ضربان قلب می دویدند. یافته ها: نتایج نشان داد اگرچه سطح NT pro BNP بلافاصله پس از یک جلسه تمرین استقامتی افزایش معنی دار یافت (05/0>P)؛ اما پس از 8 هفته تمرینات استقامتی کاهش معنی داری پیدا کرد (05/0>P). علاوه بر این، سطح NT pro BNP بلافاصله پس از یک جلسه تمرین مقاومتی تغییر معنی داری نداشت اما پس از 8 هفته تمرینات مقاومتی افزایش معنی داری یافت (05/0>P). بحث و نتیجه گیری: به طور کلی به نظر می رسد اثرات حاد و طولانی مدت تمرینات استقامتی و مقاومتی بر عملکرد عضله قلبی متفاوت است. تمرینات منظم استقامتی نسبت به تمرینات مقاومتی موجب بهبود عملکرد عضله قلبی می شود؛ با این وجود تحقیقات بیشتر در این زمینه نیاز است. واژه های کلیدی: NT pro BNP، تخریب عضله قلبی، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی، مردان میانسال
۱۶۲۴.

اثر مصرف کافئین بر تغییرات ناشی فعالیت تناوبی اختصاصی در مقادیر لاکتات و غلظت FFA پلاسمای کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کافئین اسید چرب آزاد لاکتات کشتی گیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مصرف مکمل کافئین بر اسید چرب آزاد (FFA) و لاکتات (LA) پلاسمای کشتی گیران جوان پس از فعالیت تناوبی اختصاصی بود. روش شناسی: نمونه آماری پژوهش، 24 نفر کشتی گیر با میانگین سنی 8/2±20 سال و وزن 88/7 ± 54/68 کیلوگرم بودند که به صورت داوطلبانه، بر اساس مصاحبه و پرسش نامه انتخاب و به صورت تصادفی به 3 گروه 8 نفره تقسیم شدند. آزمودنی ها در دو مرحله فعالیت تناوبی اختصاصی کشتی، بدون مصرف کافئین (پیش آزمون) و پس از مصرف کافئین (پس آزمون) شرکت نمودند. گروه اول فعالیت تناوبی اختصاصی خود را در 6 دقیقه، گروه دوم در دو وهله 6 دقیقه ای با یک ساعت استراحت بین هر وهله و گروه سوم در 3 وهله 6 دقیقه ای با یک ساعت استراحت بین هر وهله انجام دادند. خون گیری در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون) و هر مرحله در سه نوبت (بلافاصله پس از 3 وهله انجام آزمون) انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) و LSD در سطح معناداری 05/0≥ P تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد میزان FFA و لاکتات در گروه های 3 گانه، پس از مصرف کافئین در مقایسه با پیش آزمون (به غیر از تغییرات لاکتات در گروه اول) معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که مصرف کافئین تأثیر چندانی در سطوح FFA و لاکتات پلاسما نداشته و نمی تواند تغییرات قابل توجهی در فرآورده های متابولیکی پس از فعالیت تناوبی اختصاصی کشتی گیران ایجاد نماید.
۱۶۲۵.

بررسی تأثیر دو الگوی کاهش وزن سریع بر آسیب سلولی عضلات قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش وزن سریع کراتین کیناز ایزوآنزیم کراتین کیناز قلبی لاکتات دهیدروژناز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه و هدف:کاهش سریع وزن بدن برای قرار گرفتن در رده وزنی پایین تر در مسابقات رشته کشتی یکی از مهم ترین معضلات این رشته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر دو نوع برنامه کاهش وزن حاد بر سطوح شاخص های آسیب سلولی میوکارد می باشد. روش کار: تعداد 16 کشتی گیر جوان (سن:31/1±18 سال، وزن:17/13±68/71 کیلوگرم، قد:40/6±171سانتی متر) به طور تصادفی و بر اساس ویژگی های ترکیب بدنی در یک طرح تحقیقی متقاطع در قالب دو گروه (گروه اول:کاهش وزن به میزان 2درصد و گروه دوم: کاهش وزن به میزان 4درصد وزن بدن) در این مطالعه شرکت نمودند. نمونه های خون در چهار مرحله؛ (قبل، بلافاصله، 6 ساعت و 24 ساعت بعد از کاهش وزن) اندازه گیری شد. روش آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی برای ارزیابی تغییرات درون گروهی و t مستقل جهت مقایسه بین گروهی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج:نتایج مطالعه حاضر نشان داد میزان CK-MB بلافاصله پس از کاهش وزن در دو گروه افزایش معنی داری دارد (009/0=P). با وجود این، در مدت 24 ساعت بعد از کاهش وزن، سطح ایزوآنزیم کراتین کیناز به مقادیر استراحت بازگشت. همچنین، افزایش معنی داری در سطح LDH در گروه اول مشاهده شد (008/0=P ). هرچند تغییر معنی داری در سطح آنزیمی CK در هر دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری:به نظر می رسد که کاهش وزن سریع به میزان 2 و 4 درصد وزن بدن نمی تواند سبب آسیب های جدی قلبی شود. گرچه سطح آنزیم های LDH و CK-MB در دو گروه بعد از کاهش سریع وزن افزایش یافت. بدیهی است انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
۱۶۲۶.

تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا در ترکیب با مصرف عصاره زالزالک بر میزان فیبروز قلبی و نشانگرهای التهابی در بافت قلب رت های سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی HIIT عصاره زالزالک فیبروز التهاب اینترلوکین 1 بتا فاکتور نکروز توموری آلفا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
اهداف:سالمندی با افزایش التهاب سیستمیک و میزان فیبروز در بافت قلب همراه است. فعالیت ورزشی منظم و گیاه زالزالک می تواند در تعدیل التهاب و فیبروز موثر باشند. هدف این پژوهش تاثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) در ترکیب با مصرف عصاره زالزالک بر میزان فیبروز قلبی و نشانگرهای التهابی در بافت قلب رت های سالمند بود.مواد و روش ها:در یک مطالعه تجربی تعداد 36 سر رت نر سالمند21 ± 2 ماه تهیه شد و به طور تصادقی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. مداخله تمرینی شامل پنج جلسه تمرین HIIT در هفته و دادن عصاره زالزالک به میزان 100 میلی گرم/کیلوگرم به روش گاواژ به رت ها به مدت هشت هفته بود. نمونه گیری پس از اتمام دوره برای سنجش TNF، IL1 و میزان فیبروز انجام گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس، آزمون بونفرونی و نرم افزار Image J مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که کاهش معنی داری در غلظت های بافتی IL1، TNF و میزان فیبروز میان گروه های تحقیق وجود داشت. هر دو مداخله ی تحقیق منجر به کاهش معنی داری در غلظت بافتی TNFو IL1 در مقایسه با گروه کنترل گردید. همچنین، بیشترین کاهش در میزان فیبرزو در گروه تمرین +عصاره مشاهده شد. با این حال، نتایج آزمون بونفرونی تفاوت معنی داری بین گروه ترکیب تمرین+عصاره در مقایسه با با گروه تمرین و گروه عصاره در کاهش میزان فیبروز نشان داد نتیجه گیری: به نظر می رسد ترکیب تمرین HIIT و مصرف زالزالک تأثیر بیشتری بر کاهش التهاب و میزان فیبروز در افراد سالمند دارد.
۱۶۲۷.

اثر یک دوره تمرینات کراس فیت بر سطح سرمی فتوئین B و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین کراس فیت فتوئین B پروفایل لیپیدی زنان دیابتی نوع 2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
مقدمه و هدف: اهداف سودمند تمرینات کراس فیت دوره کوتاه زمان اجرای آن است، که باعث دستاوردهای سلامتی بیشتری نسبت به تمرینات سنتی برای بیماران دیابت نوع 2 می شود. هدف تحقیق حاضر تعیین  اثر یک دوره تمرینات کراس فیت بر سطح سرمی فتوئین B و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: در تحقیق نیمه تجربی حاضر 30 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به طور تصادفی به دو گروه کراس فیت (سن: 3.93±40.75 سال؛ شاخص توده بدن: 2.31±29.49 کیلوگرم بر مترمربع؛ قندخون ناشتا 6.20±168.67 میلی گرم بر دسی لیتر) و کنترل (سن: 3.11±41.55 سال؛ شاخص توده بدن: 2.45±30.55 کیلوگرم بر مترمربع؛ قندخون ناشتا 6.25±164.46 میلی گرم بر دسی لیتر) تقسیم شدند. تمرینات کراس فیت (شدت تمرین در 4 هفته اول با 75-70 درصد ضربان قلب ذخیره و از هفته 8-5 با 80-75 درصد ضربان قلب ذخیره) به صورت یک روز در میان (سه جلسه در هفته، هر جلسه تمرین شامل 6-3 ایستگاه تمرینی کراس فیت بود. حرکات مورد استفاده در این ایستگاه ها از حرکات چند مفصلی و فول بادی بودند) و به مدت هشت هفته انجام شد. نمونه گیری خون به صورت ناشتا و 48 ساعت قبل و پس از مداخله تمرین اندازه گیری شد. شدت تمرینات به وسیله ضربان قلب کنترل شد. مقایسه درون گروهی از آزمون تی وابسته و مقایسه بین گروهی از آزمون تحلیل کوواریانس، با سطح معنی داری 0.05≥P < span lang="FA"> با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین کراس فیت کاهش معنی داری در سطح فتوئین B سرمی (0.036=P < span lang="FA">)، کلسترول تام (0.001>P < span lang="FA">)، لیپوپروتئین کم چگال (0.001>P < span lang="FA">) و افزایش معنی داری در لیپوپروتئین پرچگال (0.001>P ) گروه تمرین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که کاهش فتوئین B به عنوان یک بیومارکر مرتبط با دیس لیپیدمی در ارتباط با بهبود پروفایل لیپیدی ناشی از سازگاری به تمرینات کراس فیت می باشد.
۱۶۲۸.

مقایسه ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، وضعیت استرس اکسیداتیو و نیم رخ لیپوپروتئینی ورزشکاران رشته دوچرخه سواری با افراد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظرفیت آنتی اکسیدانی تام استرس اکسیداتیو نیم رخ لیپوپروتئینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۳
مقدمه و هدف: بین اثرات سودمند فعالی ت ورزش ی ه وازی و خط رات ب القوه ناش ی از اف زایش تولی د رادیک ال ه ای آزاد و ک اهش ظرفیت آنتی اکسیدانی بدن به هنگام فعالیت ورزشی پارادوکس آشکاری وجود دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی و مقایسه ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، وضعیت استرس اکسیداتیو و نیم رخ لیپوپروتئینی دوچرخه سواران مرد با غیر ورزشکاران بود. مواد و روش ها: به این منظور ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، غلظت پلاسمایی مالون دی آلدئید، دی ان کونژوگه، تری گلیسیرید، کلسترول تام، LDL ، HDL و VLDL در 14 دوچرخه سوار مرد نخبه و 14 مرد غیر ورزشکار (با دامنه سنی یکسان 21-18 سال) مورد اندازه گیری قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از آزم ون t مس تقل نش ان داد غلظ ت م الون دی آدئی د، کلس ترول ت ام و ت ری گلیس رید، VLDL و نس بت HDL/LDL در ورزش کاران ب ه ط ور معن اداری پ ایین ت ر اس ت (0.05>p). همچن ین ورزش کاران غلظ ت LDL پایین تر و HDL بالاتری را نشان دادند، هر چند که ای ن اخ تلاف ب ا گ روه غی ر ورزش کار تف اوت معن اداری نداش ت. مق ادیر دی ان کونژوگه و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام نیز در دو گروه مشابه بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران از نیم رخ لیپیدی و لیپوپروتئینی بهتری برخوردار می باشند، همچنین تمرینات منظم دوچرخه سواری در ورزشکاران منجر به استرس اکسیداتیو نمی شود.
۱۶۲۹.

تأثیر دوازه هفته تمرین هوازی بر بیان ژن ABCG1 زنان چاق کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژن ABCG1 زنان چاق تمرینات هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۹
مقدمه و هدف: پروتیین انتقال دهنده غشایی ABCG1 ATP Binding Cassette transporter G1)) به عنوان یک واسطه کلیدی در تحویل کلسترول از ماکروفاژهای غنی از لیپید به آپو لیپوپروتیین A است که یکی از مراحل انتقال معکوس کلسترول در بدن و مرحله قطعی در جلوگیری از آترواسکلروز می باشد. افزایش بیان ABCG1 ممکن است مانع از تشکیل ماکروفاژهای غنی از لیپید شود و به دنبال آن خطر بروز آترواسکلروز کاهش یابد. نتایج مطالعات به روشنی نشان می دهد که انتقال دهندهABCG1 مسئول ساخت و فرم دهی ذرات HDL-C بوده و به همین دلیل در جلوگیری از گسترش بیماری قلبی عروقی نقش دارد. هدف از تحقیق حاظر بررسی اثر دوازده هفته تمرین منظم ورزشی بر بیان ژنی ABCG1 در زنان چاق کم تحرک می باشد. روش شناسی: 36 زن سالم در تحقیق شرکت کردند و بطور تصادفی در دو گروه شاهد (18 نفر) و گروه تجربی ( 18 نفر) با (دامنه سنی 35-30 و شاخص توده بدنی بزرگتر از 30(کیلوگرم بر متر مربع)) ، تقسیم شدند. برنامه تمرین ورزشی 12 هفته با شدت 75-65 درصد ضربان قلب ذخیره بود این تمرینات سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60-55 دقیقه اجرا شد. از تمامی آزمودنی ها در 48 ساعت قبل و بعد از انجام برنامه تمرینی خون گیری به عمل آمد. بررسی بیان mRNAژن ABCG1 آزمودنی ها با استفاده از روش Semi-quantitative-RT-PCR انجام شد. و اطلاعات به وسیله آزمون تی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه تجربی، در نتیجه تمرین افزایش معنی داری در بیان mRNA ژن ABCG1 در مقایسه با گروه شاهد تجربه کردند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان چنین نتیجه گیری کرد که تمرین هوازی می تواند با افزایش در بیان mRNA ژن ABCG1 زنان چاق نقش مؤثری در پیشگیری از بیماری های قلب و عروق داشته باشد. واژه های کلیدی: ژن ABCG1 ، زنان چاق، تمرینات هوازی
۱۶۳۰.

اثر کاهش فعالیت بدنی پس از یک دوره تمرین استقامتی بر بیان ژن های STIM1، Orai1 و MG29 در عضله پلانتاریس موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت کاهش یافته STIM1 Orai1 MG29

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
مقدمه و هدف: کاهش فعالیت بدنی در جوندگان موجب کاهش در توده عضلانی، سطح مقطع عرضی میوفیبریل ها (CSA) و تولید نیرو می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر کاهش فعالیت بدنی پس از یک دوره تمرین استقامتی بر بیان ژن های STIM1، Orai1 و MG29 در عضله پلانتاریس موش های نر ویستار بود.مواد و روش ها: 16 سر رت نژاد ویستار در محدوده وزنی 20±250 گرم به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه کنترل – لیگاسیون عصب نخاعی (SNL): شامل 8 سر موش صحرائی نر 8 هفته ای بوده که سه شاخه سیاتیک آن ها به طور محکم گره زده شد. گروه تجربی شامل 8 سر موش صحرائی که پس از یک دوره تمرین استقامتی و SNL را دریافت کردند. پروتکل تمرین استقامتی در پژوهش حاضر به مدت 4 روز در هفته و به مدت 6 هفته بود. از 10 متر در دقیقه به مدت 10 دقیقه در هفته اول، به 18-17 متر در دقیقه به مدت 30 دقیقه در هفته پنجم افزایش یافت. بعد از آخرین جلسه تمرینی، رت ها توسط تزریق درون صفاقی کتامین و زایلازین بی هوش و بافت عضله استخراج شد. جهت تعیین معنا دار بودن تفاوت بین متغیرها از آزمون آماری تی مستقل با سطح معنا داری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین استقامتی قبل از SNL باعث عدم تغییر معنادار ژن MG29  شد (P=0.07)و افزایش معنا دار در ژن Stim1  و Orai1  نیز مشاهده گردید (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: تمرین استقامتی قادر به تعدیل اختلال بیان پروتئین های، Stim1 و Orai1 در حالت نوروپاتی بود که ممکن است به واسطه سازوکارهای گوناگونی نظیر کنترل عوامل استرس اکسایشی و عوامل رشدی بتواند اثرات سودمند خود را اعمال کند.
۱۶۳۱.

مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی و هوازی بر دستگاه دفاعی آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی در مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین حاد مقاومتی تمرین حاد هوازی سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی مردان جوان سالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه و هدف: اثر تمرینات حاد هوازی و مقاومتی بر دفاع آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی به خوبی مطالعه نشده است. هدف تحقیق حاضر بررسی ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC)، بیلی روبین، و مالون دی آلدهید (MDA) پلاسما پس از یک جلسه تمرین حاد مقاومتی و هوازی در مردان جوان سالم است. روش شناسی: تحقیق از نوع نیمه تجربی است. شرکت کنندگان 29 نفر از دانشجویان سنین 19 تا 23 سال بودند که به طور تصادفی به سه گروه شامل گروه تمرین حاد مقاومتی (10 نفر)، گروه تمرین حاد هوازی (10 نفر) و گروه کنترل (9 نفر) تقسیم شدند. شرکت کنندگان فاقد هر گونه بیماری و عدم اعتیاد به سیگار یا مصرف مکمل های غذایی بودند. TAC، بیلی روبین و MDA با کیت های استاندارد و ابزارهای دقیق آزمایشگاهی اندازه-گیری گردیدند. برای مقایسه میانگین ها از آزمون های پارامتریک t همبسته و آنالیز واریانس یک راهه استفاده شد. تجزیه و تحلیل های آماری با نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت و سطح معنی داری 05/0p < منظور گردید. یافته ها: بعد از یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی و هوازی، میزان بیلی روبین (به ترتیب 006/0 p < و 005/0p < ) و TAC (به ترتیب 001/0p < و 02/0p < )، افزایش معناداری یافت؛ اما در میزان MDA تغییر معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). میانگین تغییرات در هیچ کدام از عوامل آنتی اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی سرم، بین گروه ها معنادار نبود (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: انجام یک جلسه تمرین حاد مقاومتی و هوازی، به یک نسبت باعث پاسخ سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی بدن می شود؛ و بر اساس نوع و ماهیت تمرین، نمی توان بین پاسخ های داده شده، تفاوتی قائل شد.
۱۶۳۲.

تغییرات مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه رت های نر به دنبال یک دوره تمرین مقاومتی و مصرف مکمل اسپیرولینا پلانتسیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی اسپیرولینا mTOR RAGs TSC2 4E_PBs

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: تاثیر تمرینات مقاومتی در کنار مکمل های گیاهی بر مسیر پیام رسان mTOR در بافت های غیرعضلانی کمتر بررسی شده است. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی و مکمل اسپیرولینا بر مسیر ژنی TSC2(RAGs)/mTOR /4E-BPs بافت کلیه موش های صحرایی نر بود. روش: تعداد 32 موش صحرایی 3ماهه و با میانگین وزن 20±150 گرم به طور تصادفی به چهارگروه کنترل، تمرین مقاومتی، مکمل اسپیرولینا و تمرین+مکمل اسپیرولینا تقسیم شدند. گروه های مکمل هرروز 200 میلیگرم اسپیرولینا مصرف می کردند. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت هشت هفته، هفته ای 3 روز و یکبار در روز انجام شد. میزان بیان متغییرهای وابسته تحقیق با روش Real Time_PCR اندازه گیری و با تحلیل واریانس دوراهه مورد تجزیه قرار گرفتند. یافته ها: افزایش معناداری در میزان بیان ژن 4E_PBs در گروه تعاملی مکمل اسپیرولینا و تمرین مشاهده شد (012/0 P=)، ژن TSC2 در هیچ کدام از گروهها نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نداشت. در فاکتور RAGs افزایش معناداری در هر سه گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=)،گروه تمرین مقاومتی (001/0 P=) و گروه تعامل تمرین مقاومتی و مکمل (001/0 P=) مشاهده شد. همچنین افزایش معناداری در میزان بیان ژن mTOR در گروه مکمل اسپیرولینا (001/0 P=) و گروه تمرین مقاومتی (014/0 P=) مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه که در گروه تعامل تمرین مقاومتی با مصرف مکمل اسپیرولینا افزایش معناداری در بیان ژن mTOR مشاهده نشد و همچنین به دلیل نقش بافت کلیه در عملکرد فیزیولوژیکی بدن، انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه امری ضروری بنظر می رسد
۱۶۳۳.

تأثیر مکمل دهی کوتاه مدت بولاغ اوتی بر میزان تخریب DNA پس از فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل دهی کوتاه مدت بولاغ اوتی تخریب DNA فعالیت ورزشی وامانده ساز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
مقدمه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر مکمل دهی کوتاه مدت بولاغ اوتی بر میزان تخریب DNA پس از فعالیت ورزشی وامانده ساز در مردان غیرورزشکار می باشد. روش شناسی: 18 مرد غیرورزشکار با دامنه سنی 20-22سال، وزن65-75کیلوگرم، قد 175- 185سانتی متر و اکسیژن مصرفی بیشینه 38 -42 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه در قالب یک طرح نیمه تجربی به صورت تصادفی در دو گروه دریافت کننده گیاه بولاغ اوتی(روزانه80 گرم به شکل خام در روز به مدت 14 روز) به تعداد 8 نفر و کنترل به تعداد 10 نفر قرار گرفتند. همه ی آزمودنی ها پس از مکمل دهی، آزمون وامانده ساز بروس را انجام دادند. نمونه های خونی طی سه مرحله( قبل و بعد از مکمل دهی و پس از فعالیت ورزشی) جهت اندازه گیری میزان پلاسمایی 8-هیدرکسی 2-دزوکسی گوانوزین گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و آزمون تی مستقل در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد مکمل دهی کوتاه مدت بولاغ اوتی موجب کاهش شاخص پلاسمایی 8-هیدروکسی 2 دزوکسی گوانوزین در حالت پایه شده است(p<0.05). هم چنین، این مکمل دهی توانست از افزایش 8-هیدروکسی 2 دزوکسی گوانوزین پس از انجام فعالیت ورزشی وامانده ساز بکاهد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان از مکمل دهی بولاغ اوتی برای کاهش آسیب های اکسایشی ناشی از فعالیت های ورزشی شدید استفاده کرد. با این وجود، با توجه به مطالعات اندک انجام شده در این حوزه، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. 
۱۶۳۴.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی پیش رونده بر توانایی راه رفتن، خستگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس تمرینات مقاومتی توانایی راه رفتن کیفیت زندگی سلامت روان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه و هدف: تمرین ورزشی یک راهکار موثر در درمان بیماری MS محسوب می شود. در این مطالعه، به بررسی تاثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر میزان خستگی، توانایی راه رفتن و کیفیت زندگی در زنان مبتلا به MS پرداخته شد.مواد و روش ها: 16 نفر از زنان مبتلا به MS در این پژوهش شرکت کردند. این افراد به طور تصادفی در دو گروه شاهد (8.15±32.37 سال) و گروه آزمایش (5.37±29.71 سال) قرار گرفتند. در گروه آزمایش فعالیت مقاومتی فزاینده به مدت 8 هفته اجرا شد. قبل و پس از برنامه تمرینی، سرعت راه رفتن، استقامت راه رفتن، خستگی و کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری برای آنالیز آماری استفاده شد. سطح معناداری 0.05>P در نظر گرفته شد.یافته ها: توانایی سرعت و استقامت راه رفتن در گروه آزمایش نسبت به قبل از تمرین به طور معنا داری افزایش یافت؛ اما، در گروه شاهد سرعت و استقامت راه رفتن نسبت به قبل کاهش معناداری یافت (0.04=P). از طرفی، کاهش معنادار خستگی در گروه آزمایش نسبت به قبل از تمرین نشان داده شد (0.001=P)؛ درحالی که خستگی در گروه شاهد نسبت به قبل به طور غیرمعناداری افزایش پیدا کرد (0.73=P). تمرینات مقاومتی موجب بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS نسبت به قبل از تمرین شد (0.01=P)، این در حالی است که میزان کیفیت زندگی (0.04=P) گروه شاهد نسبت به قبل کاهش یافت (0.04=P). میزان کیفیت زندگی و خستگی در قبل و پس از مداخله تمرینی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد، اما توانایی راه رفتن (سرعت و استقامت) پس از مداخله تمرینی در گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه شاهد بود.بحث و نتیجه گیری: تمرین مقاومتی فزاینده با شدت متوسط می تواند منجر به افزایش توانایی راه رفتن، کاهش خستگی و در نهایت منجر به بهبود کیفیت زندگی زنان مبتلا به MS می شود.
۱۶۳۵.

تاثیر مکمل یاری کوتاه مدت سلنیوم بر پراکسید هیدروژن (H2O2) و گلوتاتیون (GSH) سرم دانشجویان پسر غیرفعال به دنبال فعالیت حاد هوازی وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استرس اکسیداتیو سلنیوم پراکسید هیدروژن گلوتاتیون فعالیت هوازی حاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۰
مقدمه و هدف: فعالیت ورزشی حاد باعث تولید رادیکال های آزاد و آسیب به بافت های بدن می شود؛ با وجود این، استفاده از مکمل های آنتی اکسیدانی می تواند این تغییرات را تعدیل کند. از این رو هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر مکمل یاری کوتاه مدت سلنیوم بر پراکسید هیدروژن (H2O2) و گلوتاتیون (GSH) سرم دانشجویان پسر غیرفعال به دنبال فعالیت حاد هوازی وامانده ساز بود. روش شناسی: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح متقاطع می باشد که در سال 1397 در آزمایشگاه دانشگاه بیرجند انجام شد. ده دانشجوی پسر غیرفعال سالم با میانگین سنی 0/84±18.6 سال و شاخص توده بدنی 3.61±38.21 کیلوگرم بر متر مربع به طور تصادفی برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. این گروه 10 نفره به طور متقاطع در چهار مرحله مداخله به عنوان گروه های کنترل، فعالیت، مکمل، و فعالیت+ مکمل؛ شرکت نمودند. پروتکل تمرینی هوازی اجرا شده، آزمون استاندارد بروس بود. آزمودنی ها پس از اجرای آزمون بروس، به مدت 14 روز مکمل سلنیوم (200 میکروگرم/روز) را به صورت کپسول دریافت نمودند و در انتهای این دوره، مجددا آزمون مزبور به اجرا درآمد. نمونه های خونی بلافاصله پس از مداخله از ورید بازویی گرفته و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نرمال بودن توزیع داده ها با آزمون شاپیروویلک، اختلاف درون گروهی با استفاده از آزمون آنالیز واریانس اندازه های تکراری نوع یک و اختلاف بین گروهی با آزمون t همبسته در سطح معنی داری 0/05>p مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: به دنبال تمرین حاد هوازی وامانده ساز، سطوح سرمی H2O2به طور معنی داری (0.01=p ) افزایش یافت، در حالی که پس از 14 روز مکمل یاری سلنیوم، سطوح این شاخص به طور معنی داری (0.001=p ) کاهش پیدا کرد. از طرف دیگر؛ سطوح سرمی GSH به دنبال تمرین حاد هوازی و مکمل یاری سلنیوم، تغییر معنی داری نکرد (0.27=p ).  بحث و نتیجه گیری: تمرین حاد هوازی وامانده ساز استرس اکسیداتیو نسبی ایجاد کرد، اما مصرف کوتاه مدت مکمل سلنیوم توانست این وضعیت را تعدیل نماید.
۱۶۳۶.

تاثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر برخی فاکتورهای اندوتلیال عروق و متابولیسم گلوکز در زنان یائسه دیابتی نوع2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیابت نیتریک اکساید اندوتلین تمرین ترکیبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
مقدمه و هدف: تحقیقات بسیار اندکی در زمینه تأثیر ورزش بر مسیرهای احتمالی موثر در بهبود فشارخون در بیماران دیابتی انجام شده است، بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر اندوتلین-1، نیتریک اکساید، متابولیسم گلوکز و فشارخون زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: 28 نفر زن یائسه دیابتی به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (15 نفر) با توده بدن 3±31.7 کیلوگرم بر مترمربع و قندخون ناشتا 13±177 میلی گرم بر دسی لیتر و گروه کنترل (13 نفر) با توده بدن 3±29.8 کیلوگرم بر مترمربع و قندخون ناشتا 10±161 میلی گرم بر دسی لیتر تقسیم شدند. تمرینات شامل 3 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه تمرین هوازی با شدت 70-60 درصد حداکثر ضربان قلب و تمرین مقاومتی با شدتی معادل 60 درصد یک تکرار بیشینه، به مدت 8 هفته برنامه ریزی شد. نمونه های خون قبل و پس از دوره تمرین در حالت ناشتا جهت اندازه گیری متغیرها گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی وابسته و آنالیز کوواریانس در سطح معنی داری 0.05>P آنالیز شدند.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد تغییر معنی داری در انسولین، مقاومت به انسولین، فشارخون دیاستول، حداکثر اکسیژن مصرفی و اندوتلین-1 در گروه تمرین ترکیبی مشاهده نشد. سطوح قند خون و فشار خون سیستول در گروه تمرین به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت (0.05>P). علاوه بر این، نتایج نشان داد نیتریک اکساید در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین، تفاوت بین گروهی معنی داری برای متغیرهای سطوح قند خون، فشار خون سیستول، اندوتلین-1 و نیتریک اکساید مشاهده شد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: نظر می رسد تمرینات ترکیبی می تواند با اثرگذاری بر عوامل موثر بر کمپلیانس عروقی همچون اندوتلین-1و نیتریک اکساید و متابولیسم گلوکز باعث کاهش فشارخون در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 شود.
۱۶۳۷.

اثر ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول شنا بر عملکرد و عوامل ضربه ای شنای کرال سینه نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی ویژه عوامل ضربه ای کرال سینه یدک شناور نیروی پیشران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۷
مقدمه و هدف: تمرین مقاومتی ویژه کارایی بیشتری دارد. هدف از این تحقیق تعیین اثر ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول شنا بر عملکرد و عوامل ضربه ای شنای کرال سینه نوجوانان پسر بود. روش شناسی: 17 شناگر برتر پسر رقابت کننده در سطح استان و کشور (سن؛ 77/2 ± 15/13 سال، سابقه تمرین؛ 44/0± 34/2 سال) به دو گروه ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول  (8n=) وگروه تمرینات معمول (9n=) تقسیم شدند. پیش آزمون و پس آزمون شامل رکورد 100،25 متر کرال سینه، عوامل ضربه ای (طول ضربه و تواتر ضربه)، حداکثر نیروی پیشران و قدرت عضلات پنجه دست بود. هر جلسه بعد از گرم کردن، گروه ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول  با یدک شناور 8 تکرار 25 متری را با حداکثر سرعت شنا می کرد و گروه تمرینات معمول همین کار را بدون یدک انجام می داد. پس از این مرحله، تمرینات دو گروه کاملاً یکسان انجام می شد. طول دوره تمرین 4 هفته بود. از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری برای بررسی تفاوت های بین گروهی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که در گروه ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول افزایش معنی داری در عملکرد 100 متر، تواتر ضربه در فاصله های 5 تا 20 متر و 80 تا 95 متر وکاهش معنی داری در طول ضربه در فاصله 80 تا 95 متر نسبت به گروه تمرینات معمول مشاهده گردید (05/0 p ≤). اما تفاوت معنا داری در سایر موارد دیده نشد (0/05 p ≥). بحث و نتیجه گیری: این یافته ها نشان داد که ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول با وسیله طراحی شده باعث افزایش عملکرد در مسافت های طولانی تر می شود و این افزایش با تغییراتی از جمله افزایش تواتر ضربه و کاهش طول ضربه در فواصل پایانی شنا همراه است.    
۱۶۳۸.

تأثیر چهار هفته بی تمرینی پس از دوازده هفته تمرین منظم بر برخی شاخص های آنتروپومتریک و عملکرد جسمانی زنان والیبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی تمرینی آمادگی جسمانی ترکیب بدن والیبال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
مقدمه و هدف: همان گونه که تمرین ورزشی، موجب بهبود آمادگی جسمانی و سازگازی های فیزیولوژیک در بدن می شود، کاهش آمادگی جسمانی به دنبال قطع تمرین نیز دور از انتظار نیست. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته بی تمرینی متعاقب 12 هفته تمرین منظم بر ترکیب بدنی، سرعت، چابکی و توان عضلانی زنان والیبالیست بود.مواد و روش ها: در این پژوهش شبه تجربی، از میان والیبالیست های دختر شهرستان سمنان که در لیگ برتر و دسته یک عضویت داشتند، 24 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در پژوهش شرکت کردند. پس از 12 هفته تمرین منظم و شرکت در مسابقات فصل و 4 هفته بی تمرینی متعاقب آن (تعطیلی فصل مسابقات و هم زمان با تعطیلات نوروز)، آزمون های اندازه گیری محیط کمر، باسن، ساق پا، دوی 20 متر، ایلینویز و پرش سارجنت به ترتیب به منظور سنجش شاخص های آنتروپومتریک، سنجش سرعت، چابکی و توان بی هوازی آزمودنی ها انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی همبسته در سطح معنی داری 0.05˂Pانجام شد.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که 4 هفته بی تمرینی موجب کاهش معناداری در میزان چابکی (0.001=P) و توان بی هوازی (0.005=P) آزمودنی ها گردید. اندازه محیط اندام ها و سرعت آزمودنی ها نیز کاهش مشاهده شد اما معنادار نبود.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، 4 هفته بی تمرینی موجب افت در عملکرد و شاخص های آنتروپومتریک زنان والیبالیست گردید. ازاین رو توجه به بی تمرینی و از طرفی طراحی برنامه های متناسب با فصل خارج از مسابقه به منظور پیشگیری از اثرات بی تمرینی می تواند کمک بسزایی به مربیان و ورزشکاران در جهت حفظ آمادگی جسمانی ناشی از تمرینات نماید.
۱۶۳۹.

مقایسه آثار فعالیت های حاد وامانده ساز بر میزان واکنش تروپونین T قلبی سرم و مالون دی آلدئید بافت قلب در موش های تمرین کرده استقامتی جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت وامانده ساز تروپونین T قلبی مالون دی آلدئید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
مقدمه و هدف: برخلاف فعالیت های منظم ورزشی، فعالیت های حاد وامانده ساز ممکن است اثرات آسیب زایی بر قلب داشته باشند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه آثار فعالیت های حاد وامانده ساز بر میزان واکنش تروپونین T قلبی سرم و مالون دی آلدئید بافت قلب در موش های تمرین کرده استقامتی جوان بود. روش شناسی: تعداد 48 سر موش نر ویستار به 3 گروه 1. کنترل (بدون فعالیت) 2. تجربی( 8 هفته فعالیت استقامتی + 1جلسه وامانده سازی) 3. تجربی (8 هفته فعالیت استقامتی + 3 جلسه وامانده سازی) تقسیم شدند. درپایان تحقیق نیمی از موش ها بلافاصله پیش، و نیم بعدی بلافاصله پس از وامانده شدن بر روی نوار گردان، قربانی شدند. تروپونین T قلبی و مالون دی آلدئید به ترتیب با روش ELISA و تیوباربیوتیک اسید سنجیده شد. نتایج با استفاده از آنوای یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: مالون دی آلدئید قلب 63/34 ، 09/31 و 13/18 و تروپونین T سرم 288، 5/162، 3/82 درصد به ترتیب در گروه 1 تا 3 به دنبال وامانده سازی افزایش نشان داد (05/0P < ). با وجود این، کمترین افزایش در گروه 3 مشاهده شد (05/0P < ). بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که 3 وهله فعالیت حاد وامانده ساز متعاقب 8 هفته فعالیت ورزشی قلب را به طور موثرتری از آسیب ناشی از یک وهله فعالیت وامانده ساز در مقایسه با 8 هفته فعالیت ورزشی به تنهایی محافظت می کند. واژه های کلیدی: فعالیت وامانده ساز، تروپونین T قلبی، مالون دی آلدئید
۱۶۴۰.

تأثیر یک شبانه روز محرومیت از خواب و مصرف کافئین بر عملکرد عضلانی و فیزیولوژیکی پسران هندبالیست نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسران هندبالیست عملکرد عضلانی و فیزیولوژیکی کافئین محرومیت از خواب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
مقدمه و هدف: برخی تحقیقات تأثیر بی خوابی بر عملکرد ورزشکاران را مورد مطالعه قرار داده اند. اما پژوهشی جهت بررسی تأثیر مصرف مکمل کافئین متعاقب محرومیت 24 ساعته از خواب یافت نشد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر حاد مصرف کافئین متعاقب 24 ساعت محرومیت از خواب بر عملکرد عضلانی و فیزیولوژیکی پسران هندبالیست بود. مواد و روش ها: در این مطالعه دو سوکور و نیمه تجربی، 40 پسر هندبالیست (با میانگین سنی: 3.36±17.66 سال، قد: 7.29±179.47 سانتی متر، وزن: 14.04±82.27 کیلوگرم)، به طور تصادفی به چهار گروه (هر گروه 10 نفر) مکمل کافئین + محرومیت از خواب، دارونما + محرومیت از خواب، گروه بی خوابی و گروه خواب کامل تقسیم شدند. گروه مکمل یک ساعت قبل از شروع آزمون کپسول حاوی کافئین (5 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن افراد) و گروه دارونما (پودر نشاسته) را مصرف کردند. از آزمون آماری آنووا یک راهه (ANOVA) برای مقایسه بین گروه ها سطح معناداری  (0.05≥P < span lang="AR-SA">) استفاده شد. یافته ها: 24 ساعت محرومیت از خواب بر استقامت عضلات شکمی و انعطاف پذیری تأثیر معناداری نداشت (0.05≤P < span lang="AR-SA">). اما محرومیت از خواب موجب کاهش معنادار قدرت، توان و استقامت عضلانی کمربند شانه ای آزمودنی ها شد (0.05≥P < span lang="AR-SA">). همچنین مصرف کافئین بعد از 24 ساعت محرومیت از خواب باعث بهبود قدرت و توان عضلانی در گروه مکمل نسبت به گروه دارونما شده بود (0.05≥P < span lang="AR-SA">). اما بین استقامت عضلانی گروه کافئین با گروه دارونما تفاوتی مشاهده نشد (0.05≤P < span lang="AR-SA">). بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج، می توان بیان نمود که عملکرد جسمانی و فیزیولوژیکی به دلیل توام شدن فشار روانی ناشی از  بی خوابی و استرس ناشی از فعالیت ورزشی دچار اختلال می شود. بنابراین پیشنهاد می شود برای جبران بی خوابی و بهبود عملکرد از مکمل کافئین استفاده شود. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان