ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱٬۷۲۸ مورد.
۱۵۸۱.

مقایسه فرود از ارتفاع 3000 متری به دو شیوه تداومی و تناوبی بر کوفتگی تاخیری عضلانی، شاخص های آسیب عضلانی و شاخص های سیستم ایمنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرود از ارتفاع سیستم ایمنی فعالیت تناوبی فعالیت تداومی پسران نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
مقدمه و هدف: نحوه فرود از ارتفاع، یکی از مهمترین سوالاتی است که ذهن کوهنوردان را به خود مشغول کرده است. در این مطالعه به مقایسه فرود از ارتفاع 3000 متری به دو شیوه تداومی و تناوبی بر کوفتگی تاخیری عضلانی، شاخص های آسیب عضلانی و سیستم ایمنی پسران نوجوان پرداخته شده است.مواد و روش ها: بدین منظور، 20 پسر نوجوان سالم غیرورزشکار (با میانگین سنی 1.03±16.4 سال و شاخص توده بدنی 2.6±20.06 کیلوگرم بر متر مربع) در دو گروه 10 نفری با شاخص های آنتروپومتریکی یکسان، با استفاده از تلکابین به ارتفاع 3000 متری انتقال داده شدند و سپس مسیر پیاده روی به مسافت 14 کیلومتر را به دو گونه تداومی و تناوبی به طرف دامنه کوه اجرا کردند. سلول های سیستم ایمنی، هموگلوبین و هماتوکریت خون، شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز) و میزان کوفتگی تاخیری عضلانی قبل، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از کوه پیمایی مورد اندازه گیری قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری برای آنالیز آماری استفاده شد. سطح معناداری 0.05>P در نظر گرفته شد.یافته ها: شاخص های سیستم ایمنی در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت، اما 24 ساعت پس از فعالیت سلول های سیستم ایمنی نسبت به قبل از فعالیت در گروه تداومی به طور معناداری کاهش یافت. کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در بین دو گروه تفاوتی نداشت، این آنزیم ها بلافاصله پس از فعالیت در هر دو گروه افزایش پیدا کرد، اما میزان افزایش کراتین کیناز در گروه تداومی بیشتر بود. همچنین میزان کوفتگی عضلانی در گروه تداومی بیشتر از گروه تناوبی بود.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اگرچه سطوح شاخص های سیستم ایمنی و آسیب عضلانی در بین دو گروه یکسان بود، اما پایین آمدن از ارتفاع بصورت تداومی نسبت به روش تناوبی موجب سرکوب سیستم ایمنی و افزایش میزان کوفتگی تاخیری عضلانی در پسران نوجوان کم تحرک می شود. 
۱۵۸۲.

اثر حفاظتی عصاره پلی فنولی خار مریم (Silymarin) بر آسیب عضلانی ناشی از یک جلسه فعالیت هوازی در مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیلی مارین آسیب عضلانی فعالیت هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه و هدف: خارمریم گونه گیاهی یک یا دوساله از تیره کاسنی است. اثرات دارویی این گیاه به دلیل حضور گروهی از فلاونولیگنان ها به نام سیلی مارین است. چنین پیشنهاد شده است که سیلی مارین دارای ویژگی های ضدالتهابی، ضداکسایشی، پایدارکننده غشاء سلولی و تنظیم کننده نفوذپذیری سلول بوده و می تواند از تظاهرات نامطلوب برخی از شاخص های آسیب عضلانی در افراد بیمار و حتی ورزشکاران جلوگیری کند. لذا تحقیق حاضر به منظور تعیین تأثیر مصرف سیلی مارین بر برخی از شاخص های آسیب عضلانی در سرم مردان فعال پس از یک جلسه فعالیت هوازی انجام شد.روش شناسی: 22 مرد فعال (با میانگین سنی 2/11±25/09سال، درصد چربی 1/94±13/56و اکسیژن مصرفی بیشینه 4/88±50/51میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) در قالب طرح نیمه تجربی، دو سویه کور و تصادفی در دو گروه همگن 11 نفری (شش میلی گرم به ازای هرکیلوگرم از وزن بدن در روز مکمل سیلی مارین یا شبه دارو) تقسیم شدند. پس از مکمل دهی هفت روزه، آزمودنی ها فعالیت هوازی شامل؛ دویدن روی نوارگردان با شیب صفر درجه به مدت 30 دقیقه با شدت 65-70% ضربان قلب ذخیره را اجرا کردند. تغییرات شاخص های آسیب عضلانی (AST، CK و LDH تام سرمی) طی چهار مرحله (حالت پایه، پس از دوره مکمل دهی، بلافاصله و 24 ساعت پس از اجرای فعالیت ورزشی) اخذ شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر بین گروهی، پس تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری 0/05بررسی گردید.یافته ها: نتایج بدست آمده حاکی است که30 دقیقه فعالیت هوازی منجر به افزایش معنی دار سطوح سرمی آنزیم های آسیب عضلانی بلافاصله و 24 ساعته در هر دو گروه می گردد (0/05<P). هرچند، دامنه تغییرات 24 ساعته تمامی آنزیم های عضلانی گروه دریافت کننده سیلی مارین به طور معنی داری کمتر از گروه دارونما بود (0/05>P).بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که احتمالاً مکمل دهی سیلی مارین به طور معنی داری بتواند از آسیب عضلانی ناشی از فعالیت هوازی در مردان فعال بکاهد.
۱۵۸۳.

اثر یک دوره تمرینات کراس فیت بر سطح سرمی فتوئین B و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین کراس فیت فتوئین B پروفایل لیپیدی زنان دیابتی نوع 2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
مقدمه و هدف: اهداف سودمند تمرینات کراس فیت دوره کوتاه زمان اجرای آن است، که باعث دستاوردهای سلامتی بیشتری نسبت به تمرینات سنتی برای بیماران دیابت نوع 2 می شود. هدف تحقیق حاضر تعیین  اثر یک دوره تمرینات کراس فیت بر سطح سرمی فتوئین B و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 بود.مواد و روش ها: در تحقیق نیمه تجربی حاضر 30 زن مبتلا به دیابت نوع 2 به طور تصادفی به دو گروه کراس فیت (سن: 3.93±40.75 سال؛ شاخص توده بدن: 2.31±29.49 کیلوگرم بر مترمربع؛ قندخون ناشتا 6.20±168.67 میلی گرم بر دسی لیتر) و کنترل (سن: 3.11±41.55 سال؛ شاخص توده بدن: 2.45±30.55 کیلوگرم بر مترمربع؛ قندخون ناشتا 6.25±164.46 میلی گرم بر دسی لیتر) تقسیم شدند. تمرینات کراس فیت (شدت تمرین در 4 هفته اول با 75-70 درصد ضربان قلب ذخیره و از هفته 8-5 با 80-75 درصد ضربان قلب ذخیره) به صورت یک روز در میان (سه جلسه در هفته، هر جلسه تمرین شامل 6-3 ایستگاه تمرینی کراس فیت بود. حرکات مورد استفاده در این ایستگاه ها از حرکات چند مفصلی و فول بادی بودند) و به مدت هشت هفته انجام شد. نمونه گیری خون به صورت ناشتا و 48 ساعت قبل و پس از مداخله تمرین اندازه گیری شد. شدت تمرینات به وسیله ضربان قلب کنترل شد. مقایسه درون گروهی از آزمون تی وابسته و مقایسه بین گروهی از آزمون تحلیل کوواریانس، با سطح معنی داری 0.05≥P < span lang="FA"> با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین کراس فیت کاهش معنی داری در سطح فتوئین B سرمی (0.036=P < span lang="FA">)، کلسترول تام (0.001>P < span lang="FA">)، لیپوپروتئین کم چگال (0.001>P < span lang="FA">) و افزایش معنی داری در لیپوپروتئین پرچگال (0.001>P ) گروه تمرین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت که کاهش فتوئین B به عنوان یک بیومارکر مرتبط با دیس لیپیدمی در ارتباط با بهبود پروفایل لیپیدی ناشی از سازگاری به تمرینات کراس فیت می باشد.
۱۵۸۴.

اثر الگوی کاهشی شدت تمرین طی دوره تیپر بر بیان ایمونوهیستوشیمیایی کاسپاز-3 در نموسیت های نوع I و II ریه رت های جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیپر کاسپاز-3 نموسیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تیپر شدت بر بیان کاسپاز-3 در نموسیت نوع I  و نوع II بافت ریه موش های ویستار جوان بود. مواد و روش ها: در پژوهش حاضر 30 سر رت ویستار نر جوان پنج هفته ای به طور تصادفی به دو گروه 15 تایی (گروه های کنترل و تمرین) تقسیم شدند. پس از 6 هفته تمرین اینتروال برای گروه تمرین و در کنار آن استراحت برای گروه کنترل، به تعداد 5 سر رت از گروه تمرینی و 5 سر رت از گروه کنترل با بافت برداری از دوره آزمون خارج شدند. در ادامه 10 سر رت گروه تمرینی باقی مانده وارد دوره تیپر دو و سه هفته ای شدند و 10 سر رت گروه کنترل در دو گروه دو و سه هفته ای کنترل قرار گرفتند. تمرین اینتروال فزاینده به مدت 6 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 15 تا 70 متر بر دقیقه و سپس مرحله تیپر به مدت سه هفته با الگوی کاهش شدت انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (0.05P≤) استفاده شد. یافته ها: بررسی ایمونوهیستوشیمی بافت ریه گروه های مختلف نشان داد که تمرین اینتروال در افزایش معنادار بیان کاسپاز-3 در رت های ویستار جوان تأثیر گذار است (0.001P≤). در حالی که تمرینات تیپر توانست مقدار بیان کاسپاز-3 را در نموسیت های بافت ریه تقلیل دهد. در بیان کاسپاز-3 در نموسیت نوع I (0.033P≤) و نموسیت نوع II (0.001P≤) گروه تیپر شدت 3 هفته ای در مقایسه با گروه تیپر شدت دو هفته ای کاهش معنی داری مشاهده شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد استفاده از یک دوره کاهش بار تمرینی بتواند به عنوان روش مناسب در جهت کاهش آپوپتوز در آلوئول های ریوی به دنبال تمرینات شدید مورد بررسی بیشتری قرار گیرد و امکان مطالعه آن در بهبود شاخص های فیزیولوژیکی ریه در نمونه های انسانی مورد توجه قرار گیرد.
۱۵۸۵.

سنجش شاخص های کارایی عضلانی و انباشت سطح لاکتات هنگام ارگومتری زیر بیشینه به دو روش رکاب زنی در دوچرخه سواران جاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارایی عضلانی الگوی پدال زنی دوچرخه سواران جاده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف: تاخیر در پدیده خستگی از عوامل موفقیت در رشته دوچرخه سواری محسوب می شود. در این  مطالعه، تاثیر دو الگوی متفاوت رکاب زدن  بر روی شاخص خستگی و کارایی عضلانی دوچرخه سواران جاده بررسی می شود.روش شناسی: 10  دوچرخه سوار حرفه ای با میانگین سنی 4/2± 7/27 سال با سابقه دوچرخه سواری3± 5/6 سال پروتکل ارگومتری زیر بیشینه را در دو جلسه مجزا، با دو الگوی متفاوت پدال زنی ( فقط فشار و فشار-کشش) اجرا کردند. کارایی عضلانی، شاخص های آمادگی هوازی، تغییرات لاکتات خون و خستگی ارادی  در پایان هر دو شیوه رکاب زنی اندازه گیری شدند.یافته ها:  تفاوت معناداری در مؤلفه های فیزیو متابولیک به دو روش رکاب زنی فقط فشار و  فشار-کشش مشاهده نشد. شاخص های خستگی شامل  غلظت لاکتات خون (77/0±04/2 و49/0±10/2)  و RPE (00/1±67/12 و 58/1±67/11) دوچرخه سواران در پایان دو روش از جنبه آماری متفاوت نبود (05/0 ).نتیجه گیری: در این پژوهش تاثیر هر دو الگوی پدال زنی هنگام ارگومتری در اندازه کارایی مکانیکی عضلات فعال پاها یکسان بوده و این امکان هست که پارامترهای غیر فیزیولوژیک مانند عوامل بیومکانیک (کینماتیک) در تغییر نیمرخ عملکرد عضلات فعال هنگام الگوی پدال زنی دوچرخه سواران جاده نقش ایفا نمایند.هدف: تاخیر در پدیده خستگی از عوامل موفقیت در رشته دوچرخه سواری محسوب می شود. در این  مطالعه، تاثیر دو الگوی متفاوت رکاب زدن  بر روی شاخص خستگی و کارایی عضلانی دوچرخه سواران جاده بررسی می شود.روش شناسی: 10  دوچرخه سوار حرفه ای با میانگین سنی 4/2± 7/27 سال با سابقه دوچرخه سواری3± 5/6 سال پروتکل ارگومتری زیر بیشینه را در دو جلسه مجزا، با دو الگوی متفاوت پدال زنی ( فقط فشار و فشار-کشش) اجرا کردند. کارایی عضلانی، شاخص های آمادگی هوازی، تغییرات لاکتات خون و خستگی ارادی  در پایان هر دو شیوه رکاب زنی اندازه گیری شدند.یافته ها:  تفاوت معناداری در مؤلفه های فیزیو متابولیک به دو روش رکاب زنی فقط فشار و  فشار-کشش مشاهده نشد. شاخص های خستگی شامل  غلظت لاکتات خون (77/0±04/2 و49/0±10/2)  و RPE (00/1±67/12 و 58/1±67/11) دوچرخه سواران در پایان دو روش از جنبه آماری متفاوت نبود (05/0 ).نتیجه گیری: در این پژوهش تاثیر هر دو الگوی پدال زنی هنگام ارگومتری در اندازه کارایی مکانیکی عضلات فعال پاها یکسان بوده و این امکان هست که پارامترهای غیر فیزیولوژیک مانند عوامل بیومکانیک (کینماتیک) در تغییر نیمرخ عملکرد عضلات فعال هنگام الگوی پدال زنی دوچرخه سواران جاده نقش ایفا نمایند.
۱۵۸۶.

مقایسه رکورد شنای سرعت و استقامت در صبح و عصر متعاقب مصرف کافئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رکورد شنا مکمل کافئین سرعت استقامت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۹
مقدمه و هدف: تحقیقات نشان داده اند که زمان روز در جذب کافئین یک متغیر مداخله گر است که باید هنگام مطالعه اثر نیروزایی کافئین در نظر گرفته شود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مقایسه رکورد شنای سرعت و استقامت دختران شناگر در صبح و عصر متعا قب مصرف کا فئین بود. روش شناسی: بدین منظور 14 دختر شناگر (سن 4± 6/24 سال، شاخص توده بدنی 73/0± 1/23) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. طرح تحقیق به شکل متقاطع و به گونه ای طراحی شد که آزمودنی ها 8 مرتبه بافاصله 5 روز از یکدیگر در یکی از دو حالت کا فئین (6 mg/kg) و دارونما (6 mg/kg) قرار گرفتند. درهرجلسه رکورد شنای 50 متر و 400 مترکرال سینه در دو نوبت صبح و عصر (8 صبح و 6 عصر) یک ساعت پس از مصرف کافئین یا دارونما اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین نتایج عملکرد شنای 50 متر (شنای سرعت) در نوبت صبح و عصر و 400 متر (شنای استقامت) در نوبت صبح و عصر تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0>P ) همچنین مصرف مکمل کافئین در مقایسه با دارونما در نوبت صبح بر عملکرد شنای 50 متر و 400 مترکرال سینه تأثیر معنی داری داشت (05/0>P ) درحالی که در نوبت عصر تفاوت معنی دار نبود (05/0<P ). بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مصرف 6 میلی گرم کافئین به ازا هر کیلوگرم وزن بدن در نوبت صبح در مقایسه با نوبت عصر می تواند بر رکورد شنای سرعت و استقامت اثر بسزایی داشته باشد که نشان دهنده تاثیر زمان مصرف کافئین بر عملکرد ورزشی است.  
۱۵۸۷.

اثر هشت هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق از مغز در هیپوکامپ موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عامل نوروتروفیک مشتق از مغز هیپوکامپ مدت فعالیت موش های صحرایی نر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۹
مقدمه و هدف: شکل پذیری عصبی به توانایی مغز و دستگاه عصبی مرکزی برای تطبیق با تغییرات محیطی و عملکرد آن اطلاق می شود. هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین استقامتی با مدت های مختلف بر سطوح عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) هیپوکامپ در موش های صحرایی نر نژاد ویستار بود. روش شناسی: برای این منظور 40 سر موش نر صحرائی شش تا هشت هفته ای با میانگین وزن 10 ± 189 گرم از انستیتو پاستور شمال ایران تهیه شدند و به طور تصادفی در گروه های کنترل، شم و دو گروه تمرینی تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت هشت هفته، هر هفته پنج روز با سرعت 20 متر بر دقیقه (معادل 50 تا 55 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه) با مدت های 30 و 60 دقیقه و شیب صفر درجه روی نوار گردان ویژه جوندگان به تمرین پرداختند. پس از هشت هفته تمرین و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه های هیپوکامپ جمع آوری گردید. سطح BDNF با استفاده از کیت و روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها به روش تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند. مقادیر 05/0 P≤ بعنوان حداقل سطح معنی داری تفاوت میانگین ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که سطوح BDNF در گروه تمرینی 60 دقیقه در مقایسه با گروه کنترل (002/0 P=)، گروه شم (006/0P=)، و گروه تمرین 30 دقیقه (02/0P=) تفاوت معناداری داشت. اما گروه تمرینی 30 دقیقه تفاوت معناداری با گروه کنترل (354/0P=) و گروه شم (55/0P=) نشان نداد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که تمرینات استقامتی با شدت متوسط و مدت 60 دقیقه در مقایسه با مدت کوتاه تر باعث افزایش بیشتری در سطوح BDNF موش ها می شود.
۱۵۸۸.

بررسی اثر دو الگوی تمرین مقاومتی هرمی دوگانه و سرعتی هرمی بر فاکتورهای فیزیکی و فیزیولوژیکی منتخب کشتی گیران آزادکار پسر نخبه جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی هرمی دوگانه تمرین سرعتی هرمی فاکتورهای فیزیکی و فیزیولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
مقدمه و هدف: تمرینات هرمی مقاومتی و سرعتی می توانند موجب بهبود انعطاف پذیری، قدرت عضله و توان بی هوازی شوند، اما به نظر می رسد تمرینات مقاومتی روش مؤثرتری بر قدرت عضله باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی هرمی دوگانه و سرعتی هرمی بر فاکتورهای فیزیکی و فیزیولوژیکی منتخب کشتی گیران آزادکار پسر نخبه جوان بود.مواد و روش ها: 30 نفر از کشتی گیران آزادکار پسر نخبه جوان به طور تصادفی انتخاب و به سه گروه تمرین مقاومتی (به شکل هرمی دوگانه)، سرعتی (به شکل هرمی) و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی مقاومتی و سرعتی هر یک برنامه تمرین ویژه خود را به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) همراه با آزمون تعقیبی شیداک در نرم افزار SPSS نسخه 21 و در سطح معنی داری 05/0 مورد آنالیز قرار گرفتند (05/0P<).یافته ها: نتایج نشان داد افزایش فاکتورهای وزن بدن، شاخص توده بدنی، توده چربی بدن، قدرت عضلانی پایین تنه، اوج توان و میانگین توان در گروه هرمی دوگانه به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل و گروه هرمی سرعتی بالاتر بود (0.05>P)، در مقابل، بهبود فاکتورهای زمان دوی سرعت 30 متر، زمان تست 400 متر و افت سرعت در گروه هرمی سرعتی در مقایسه با گروه کنترل و گروه مقاومتی به طور معنی داری بیشتر بود (0.05>P). همچنین، یافته های دیگر این آزمون آشکار ساخت که بهبود استقامت عضلانی پایین تنه و انعطاف پذیری در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری بالاتر بود (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که مربیان کشتی می توانند از تمرینات مقاومتی هرمی دوگانه برای بهبود قدرت عضلانی و از تمرینات سرعتی هرمی برای بهبود سرعت بدن کشتی گیران آزادکار استفاده نمایند. 
۱۵۸۹.

تأثیر 8 هفته تمرین اختصاصی و مکمل یاری ویتامین D بر مؤلفه های زیست حرکتی و عوامل التهاب کبدی فوتسالیست های تیم ملی ناشنوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارگوجامپ توان هوازی فوتسال قدرت بیشینه ویتامین D

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
مقدمه و هدف: مکمل یاری ویتامین D باالقای پاسخ های فیزیولوژیکی عضله اسکلتی و بهبود عملکرد همراه است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر 8 هفته مکمل یاری ویتامین D بر مؤلفه های زیست حرکتی و عوامل التهابی کبدی فوتسالیست های زن تیم ملی ناشنوا انجام گرفت. مواد و روش ها: بدین منظور 16 فوتسالیست زن تیم ملی ناشنوایان (سن 3.14±50.25 سال، قد 3.63±95.154 سانتی متر، وزن 3.46±58.57 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1.07±11.24 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلبانه با آرایش تصادفی به دو گروه مکمل (8 نفر) و دارونما (8 نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها 120 دقیقه قبل از فعالیت ویتامین D و دارونما را به روش دوسوکور مصرف کردند. از آزمودنی ها آزمون های قدرت بیشینه عضلات پا، توان بی هوازی و هوازی، سرعت، چابکی و 5 سی سی خون ناشتا از ورید آنتی کوبیتال قبل و بعد از آزمون گرفته شد. برنامه تمرینی شامل یک دوره برنامه تمرینات تداومی، پلایومتریک، مقاومتی و اختصاصی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های شاپیروویلک، تحلیل کوواریانس یک طرفه استفاده شد. یافته ها: تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد، بین میانگین باقیمانده نمرات ویتامین D (نانوگرم/میلی لیتر)، قدرت پا (کیلوگرم) و ارگوجامپ (توان) برحسب عضویت گروه (مکمل و کنترل) تفاوت معنی داری وجود دارد (0.05≤P ). بین میانگین باقیمانده نمرات توان هوازی، سرعت، آلانین ترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز تفاوت معنی داری در گروه (مکمل و کنترل) وجود ندارد (0.05P≥).بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از افزایش سرمی ویتامین D (19نانوگرم/میلی لیتر) است. مطلوب ترین نتیجه پژوهش حاضر این ست که سطح ویتامین D برای عملکرد عضله اسکلتی حیاتی است. حفظ سطح مطلوب ویتامین D مانع از بروز عوامل التهابی کبدی ناشی از تخریب بافت عضلانی می گردد. بنابراین، ورزشکاران باید در طول سال ارزیابی (OH)D-25 شوند، در صورت بروز مشکل مکمل یاری صورت گیرد. 
۱۵۹۰.

تأثیر تمرین و مکمل گیری ویتامین D بر تغییرات هورمونی و عملکردی فوتبالیست های نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارگوجامپ پاراتیروئید توان بی هوازی فوتبال کلسیم ویتامین D

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقدمه و هدف: کمبود ویتامین D با افزایش سطوح هورمون پاراتیروئید پلاسما همراه است که منجر به افزایش تأثیرات منفی و مخرب  بر ارگانیسم و کاهش عملکرد عضلانی می گردد. پژوهش حاضر با هدف تأثیرمکمل گیری ویتامین D بر تغییرات هورمونی و عملکردی فوتبالیست های نخبه زن تیم ملی ناشنوا انجام گرفت.مواد و روش ها: بدین منظور 22 فوتبالیست زن تیم ملی ناشنوایان (سن 3.24±26.20 سال، قد 3.23±155.15 سانتی متر، وزن 2.46±56.68 کیلوگرم و شاخص توده بدن 1.07±23.61 کیلو گرم/مجذور قد) به صورت داوطلبانه با آرایش تصادفی به دو گروه مکمل (11نفر) و دارونما (11نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها 120 دقیقه قبل از فعالیت، ویتامین D و دارونما را به روش دوسوکور مصرف کردند. از آزمودنی ها قدرت بیشینه عضلات پا، توان بی هوازی و هوازی، سرعت، چابکی و 5 سی سی خون ناشتا قبل و بعد از آزمون گرفته شد. برنامه تمرینی شامل یک دوره برنامه تمرینات تداومی، پلیومتریک، مقاومتی و اختصاصی بود. برای تحلیل داده ها از آزمون های شاپیروویلک، تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">).  یافته ها: تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد، بین میانگین ویتامین D (نانوگرم/میلی لیتر)، قدرت پا (کیلوگرم) و توان بی هوازی (وات) برحسب عضویت گروه (مکمل وکنترل) تفاوت معنی داری مشاهده می شود (0.05>P < span lang="FA">). بین میانگین باقیمانده نمرات توان هوازی، سرعت، پاراتیروئید و کلسیم تفاوت معنی داری در گروه مکمل و کنترل مشاهده نشد (0.05). یافته های تحقیق حاکی از افزایش معنی دار سرمی ویتامین D (19.58 نانوگرم/میلی لیتر) در گروه مکمل نسبت به کنترل شد (0.05>P < span lang="FA">). بحث و نتیجه گیری: مطلوب ترین نتیجه پژوهش حاضر اینست که سطح مطلوب ویتامین D منجر به بازجذب کلسیم توسط کلیه ها و دستگاه گوارش و کنترل سطح هورمون های پاراتیروئیدی برای عملکرد بهینه عضله اسکلتی می شود. بنابراین، حفظ سطوح (OH)D-25 می تواند بازیابی را جهت تولید نیروی عضلانی در حین اجرای تمرینات شدید تسریع کند. ورزشکاران باید در طول سال مورد ارزیابی قرار گیرند و در صورت بروز مشکل مکمل گیری انجام پذیرد.
۱۵۹۱.

اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید با دو شیوه ی متفاوت کنترل شدت بر توان هوازی و تغییرپذیری ضربان قلب دختران جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرپذیری ضربان قلب عملکرد بیشینه آزمون آمادگی تناوبی 15-30 اکسیژن مصرفی بیشینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر ۸ هفته تمرین تناوبی شدید (HIT) با دو شیوه کنترل شدت با استفاده از ضربان قلب (مبتنی بر ضربان قلب) و یا سرعت دویدن (مبتنی بر سرعت) بر توان هوازی و تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) دختران  جوان فعال بود. روش شناسی: ۲۵ دانش آموز دختر هنرستان شکرانی اصفهان به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها در دو گروه مبتنی بر سرعت (13 نفر، سن 6/0 ± 3/17، وزن 78/7 ± 15/60 کیلوگرم، قد 08/6 ±  15/166 سانتی متر) و مبتنی بر ضربان قلب (12 نفر، سن 2/0 ± 1/17 ، وزن 86/3 ± 92/59 کیلوگرم، قد 60/2 ±  25/165 سانتی متر) تقسیم شدند. آزمودنی ها قبل و پس از 8 هفته تمرین HIT با تواتر دو جلسه در هفته، در آزمون آمادگی تناوبی 15-30 (30-15IFT (برای اندازه گیری عملکرد بیشینه (VIFT) و برآورد اکسیژن مصرفی بیشینه (VO2max) به عنوان شاخص های توان هوازی شرکت کردند. HRV استراحتی در هفته ابتدایی و انتهایی ثبت گردید. از آزمون های آماری تی همبسته و تحلیل کواریانس با سطح معناداری P<0.05 برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. یافته ها: 8 هفته تمرین HIT با هر دو روش افزایش های معناداری را در VO2max و  VIFT ایجاد کرد (P<0.05). HRV تنها در گروه مبتنی بر ضربان قلب افزایش معناداری را نشان داد (P<0.05). در بررسی بین گروهی، HRV در روش مبتنی بر ضربان قلب پیشرفت معنادار بیشتری را نشان داد (P<0.05). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد هر دو روش کنترل شدت در تمرینات HIT در پیشرفت توان هوازی موثر باشند اما ایجاد تغییر در HRV نیازمند بکارگیری روش مبتنی بر ضربان قلب است.  
۱۵۹۲.

تأثیر 30 ساعت بی خوابی بر فاکتورهای آمادگی جسمانی وابسته به مهارت حرکتی در مردان فعال دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی خوابی فاکتورهای آمادگی جسمانی مردان فعال دانشگاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴
مقدمه: خواب یک فرآیند مهم فیزیولوژیک است که اثرات عمیقی بر سلامت روحی و جسمی افراد می گذارد.هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر 30 ساعت بی خوابی بر فاکتورهای آمادگی جسمانی وابسته به مهارت حرکتی شامل سرعت، توان، تعادل، چابکی، زمان عکس العمل دیداری و هماهنگی عصبی عضلانی مردان فعال دانشگاهی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و از طرح پیش آزمون پس آزمون استفاده شد. 32 مرد فعال دانشگاه تبریز (سن 1±22 سال، قد 06/0±78/1 متر، وزن 3/7±4/72 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 4/0±7/22) به طور تصادفی به دو گروه 16 نفری (کنترل و بی خواب) تقسیم شدند. پس از اینکه در روز اول در ساعت 12:00 ظهر آزمون های آمادگی جسمانی از هر دو گروه به عمل آمد، آزمودنی ها سه روز استراحت کردند و از ساعت 6:00 صبح روز چهارم تا ساعت 12:00روز بعد گروه آزمایش دوره ی بی خوابی را سپری کرد. سپس در ساعت 12:00 ظهر روز پنجم تمامی آزمون های آمادگی جسمانی دوباره از دو گروه به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار SPSS17 و آزمون t همبسته استفاده شد.یافته ها: 30 ساعت بی خوابی افزایش معنی داری را در زمان آزمون دو 36 متر سرعت، زمان چابکی و زمان عکس العمل (05/0P
۱۵۹۳.

نقش نورون های حسی پیاز بویایی در بهبود حافظه کاری رت های نر بالغ به دنبال تمرین ورزشی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی هوازی حافظه کاری تنفس بینی پتانسیل های میدانی موضعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۶۷
اهداف: تنفس از طریق بینی دارای فواید بسیاری برای سلامتی، به خصوص در هنگام فعالیت ورزشی است. گیرنده های حسی پیاز بویایی (OSNs) به تحریکات مکانیکی ناشی از جریان هوا پاسخ می دهند و پاسخ آنها با شدت جریان هوا همبستگی دارد. این اطلاعات منجربه ایجاد نوساناتی در پیاز بویایی می شود که به سایر نواحی مغز، از جمله مناطق مرتبط عملکرد شناختی، منتقل می شود. بنابراین، به نظر می رسد بخشی از اثرات تمرین هوازی بر حافظه به واسطه تحریک پیاز بویایی انجام می گیرد. بر این اساس، این مطالعه به بررسی نقش OSNs در بهبود حافظه کاری به دنبال تمرین ورزشی هوازی می پردازد.مواد و روش ها: در این مطالعه از 28 موش صحرایی نر نژاد ویستار (12-14 هفته، با وزن 250-300 گرم) استفاده شد. پس از الکترودگذاری در پیاز بویایی و هیپوکامپ، حیوانات به 4 گروه تقسیم شدند و به منظور تخریب OSNs از تزریق متیمازول (300 میلی گرم/کیلوگرم) استفاده شد. پس از تکمیل پروتکل تمرین (7 هفته/ 5 روز در هفته)، آزمون رفتاری همزمان با ثبت پتانسیل های میدانی موضعی به منظور بررسی حافظه کاری انجام و برای بررسی نتایج از روش آماری آنالیز واریانس دوطرفه استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که تخریب OSNs در اپیتلیوم بینی به طور معنی داری منجربه کاهش ظرفیت حافظه کاری شد (P=0.04). ازطرف دیگر، تمرین ورزشی هوازی منجر به افزایش توان فرکانسی در محدوده دلتا و تتا و بهبود حافظه گردید (P=0.01).نتیجه گیری: ما پیشنهاد می کنیم که تحریک غیر تهاجمی OSNs در طول تنفس بینی ممکن است به عنوان یک مکانیسم برای بهبود حافظه کاری از طریق فعالیت ورزشی معرفی شود.
۱۵۹۴.

سازگاری شاخص های عصبی عضلانی مردان سالمند سارکوپنیک به تمرین تناوبی شدید و مکمل ال- سیترولین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی کیفیت عضلانی سیترولین سارکوپنیا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۱
مقدمه و هدف: سالمندی با کاهش قدرت و توده عضلانی و یا محدودیت در فعالیت، که به عنوان سارکوپنیا شناخته می شود همراه است. بنابراین، هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و مکمل ال- سیترولین بر میزان سرمی CAF و شاخص های عضلانی مردان سالمند مبتلا به سارکوپنیا بود.مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 41 مرد سالمند سارکوپنیک به طور تصادفی در چهار گروه تمرین تناوبی شدید + دارونما، سیترولین، تمرین تناوبی شدید + سیترولین و دارونما قرار گرفتند. تمرین تناوبی شدید به مدت 8 هفته و 2 جلسه در هفته و شامل فعالیت 30 ثانیه ای رکاب زدن روی دوچرخه کارسنج (شدت 85 تا 90 درصد ضربان قلب ذخیره) بود. مکمل سیترولین یک روز درمیان به مقدار شش گرم مصرف شد. قبل و بعد از مداخله تمرینی، شاخص های عضلانی (شاخص کیفیت عضلانی، زمان آزمون برخاستن و رفتن، تعداد برخاستن نشستن از صندلی) اندازه گیری و نمونه خونی (برای اندازه گیری CAF) گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و سطح معناداری 0.05≥P استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه تمرین + مکمل و تمرین + دارونما CAF سرمی کاهش و شاخص کیفیت عضلانی و زمان آزمون نشستن و برخاستن افزایش معنی داری نسبت به گروه دارونما داشت (0.05≥P). گروه تمرین + مکمل و تمرین + دارونما منجر به بهبود شاخص توده عضلانی و سرعت راه رفتن شدند (0.05≥P).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق، تمرینات تناوبی شدید با دو جلسه در هفته منجر به بهبود شاخص های عصبی عضلانی در مردان سالمند سارکوپنیک شد و بنابراین، می تواند به عنوان یک روش موثر در پیشگیری و کاهش سارکوپنیا در نظر گرفته شود.
۱۵۹۵.

بررسی پروفایل هورمونی مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروفایل هورمونی هورمون های درون ریز ورشکاران تیم ملی دوچرخه سواری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۷
مقدمه و هدف: بررسی پروفایل هورمونی رشته های ورزشی مختلف در تحقیقات فراوانی جهت ارائه معیار و شاخص به کار می رود. با توجه به اهمیت رشته دوچرخه سواری تحقیق حاضر به بررسی پروفایل هورمونی دوچرخه سواران مرد تیم ملی ایران می پردازد.مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ۹۵ نفر از مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران با میانگین و انحراف معیار قد 4.5±175.4 سانتی متر، وزن 3.8±74.5 کیلوگرم و شاخص توده بدن 0.7±23.9 کیلوگرم بر مترمربع به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. متغییر های تحقیق شامل: (سطح سرمی هورمون تستوسترون، هورمون رشد، هورمون رشد شبه انسولینی، هورمون لوتئینی، هورمون تحریک کننده تیروئید و هورمون اریتروپویتین) بود که ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و به صورت ناشتا از ورید ناحیه آرنج آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و بررسی شدند (0.05>P).یافته ها: در مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران میانگین سطح سرمی هورمون تستوسترون 0.23± 4.44 نانوگرم/میلی لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون رشد 0.17± 0.24 نانوگرم/میلی لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون رشد شبه انسولینی 56.64±246.3 میکروگرم/لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون لوتئینی 0.72±2.44 واحد بین المللی/لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون تحریک کننده تیروئید 0.8±2.33 میلی واحد بین الملل/لیتر و میانگین سطح سرمی هورمون اریتروپویتین 0.97± 4.79 میلی واحد بین المللی/ لیتر بود.بحث و نتیجه گیری: مقادیر مرجع هورمون های بررسی شده برای جمعیت عمومی ورزشکاران نخبه معتبر نیست. محدودیت های مرجع جدیدی باید برای متغیرهای هورمونی در ورزشکاران نخبه ایجاد شود. زیرا وضعیت متابولیسمی، تغذیه ای و تمرینی آنها با جمعیت عادی غیرورزشکار متفاوت است.
۱۵۹۶.

اثر فعالیت هوازی بر شاخص های خطر متابولیک و BDNF در مردان میان سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندروم متابولیک BDNF تمرین هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۴
  مقدمه و هدف: عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز ( BDNF ) علاوه بر نقش نروتروفیکی، دارای آثار متابولیکی ویژه ای است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تمرین هوازی بر شاخص های خطر متابولیک و BDNF بود.   روش شناسی: 21 مرد میان سال داوطلب دارای سندروم متابولیک به طور تصادفی در دو گروه شامل تمرین ( ME ) و کنترل ( MC ) تقسیم شدند. ابتدا مقادیر متوسط مصرف قند، چربی، پروتئین وکالری رژیم غذایی در زمان قبل از شروع تحقیق استخراج شدند. گروه ME در شش هفته تمرین هوازی با شدت متوسط شرکت کردند و در پیش آزمون و پایان دوره تمرین، خون گیری انجام شد. مقایسه بین گروهی داده ها در پیش آزمون با استفاده ازآزمون های تی مستقل وتحلیل کوواریانس چند متغیره (برای کنترل ثاثیر تفاوتهای تغذیه ای اولیه) و مقایسه درون گروهی در طول زمان با آزمون های Q کوکران و تی همبسته انجام شد.   یافته ها: تمرین هوازی سبب کاهش امتیاز z کل سندروم متابولیک (001/0= P )، BDNF پایه سرم (004/0= P )، حساسیت به انسولین (038/0= P )، فشار خون میانگین سرخرگی (024/0= P )، دور کمر (02/0= P )، قند خون ناشتا (018/0= P ) و تری گلیسرید (001/0= P ) شد. تمرین هوازی همچنین باعث افزایش لیپوپروتئین پرچگال (003/0= P ) شد، با این حال تغییری در مقدار انسولین وجود نداشت(05/0 < P ).   بحث و نتیجه گیری: تمرین هوازی در افراد سندروم متابولیک دارای فواید چندجانبه ای است، ولی در این افراد پاسخ BDNF به برنامه تمرین مشابه آزمودنی های سالم نیست که بیان می کند افزایش آن همیشه نمایانگر سلامتی نمی باشد.
۱۵۹۷.

مقایسه ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، وضعیت استرس اکسیداتیو و نیم رخ لیپوپروتئینی ورزشکاران رشته دوچرخه سواری با افراد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظرفیت آنتی اکسیدانی تام استرس اکسیداتیو نیم رخ لیپوپروتئینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۱
مقدمه و هدف: بین اثرات سودمند فعالی ت ورزش ی ه وازی و خط رات ب القوه ناش ی از اف زایش تولی د رادیک ال ه ای آزاد و ک اهش ظرفیت آنتی اکسیدانی بدن به هنگام فعالیت ورزشی پارادوکس آشکاری وجود دارد. هدف از این پژوهش ارزیابی و مقایسه ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، وضعیت استرس اکسیداتیو و نیم رخ لیپوپروتئینی دوچرخه سواران مرد با غیر ورزشکاران بود. مواد و روش ها: به این منظور ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، غلظت پلاسمایی مالون دی آلدئید، دی ان کونژوگه، تری گلیسیرید، کلسترول تام، LDL ، HDL و VLDL در 14 دوچرخه سوار مرد نخبه و 14 مرد غیر ورزشکار (با دامنه سنی یکسان 21-18 سال) مورد اندازه گیری قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از آزم ون t مس تقل نش ان داد غلظ ت م الون دی آدئی د، کلس ترول ت ام و ت ری گلیس رید، VLDL و نس بت HDL/LDL در ورزش کاران ب ه ط ور معن اداری پ ایین ت ر اس ت (0.05>p). همچن ین ورزش کاران غلظ ت LDL پایین تر و HDL بالاتری را نشان دادند، هر چند که ای ن اخ تلاف ب ا گ روه غی ر ورزش کار تف اوت معن اداری نداش ت. مق ادیر دی ان کونژوگه و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام نیز در دو گروه مشابه بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران از نیم رخ لیپیدی و لیپوپروتئینی بهتری برخوردار می باشند، همچنین تمرینات منظم دوچرخه سواری در ورزشکاران منجر به استرس اکسیداتیو نمی شود.
۱۵۹۸.

بررسی تاثیر هشت هفته تمرین عضلات دمی (IMT) بر عملکرد شنای 100، 200 و 400 متر دختران شناگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شنا عضلات دمی سیستم تنفس تمرین عضلات دمی (IMT)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۹
مقدمه و هدف: مطالعات پیشین نشان داده است که تمرین عضلات دمی می تواند عملکرد استقامتی را در ورزشکاران رقابتی در محدوده ای از ورزش ها بهبود بخشد. تحقیقات معدودی به بررسی تاثیر تمرینات تنفسی بر عملکرد شناگران پرداخته است. به علت ویژگی های خاص سیستم تنفس در شناگران، این پژوهش به بررسی تاثیر تمرین عضلات دمی بر عملکرد شنای دختران شناگر پرداخته است.مواد و روش ها: در این پژوهش 16 نفر از اعضای تیم شنای دختران استان کرمانشاه به صورت داوطلبانه شرکت کردند و به شکل تصادفی به دو گروه 8 نفری شبه تمرین (با میانگین سن 1/98±10/75سال، قد 14/7±140/68سانتیمتر، وزن 10/61±32/17کیلوگرم) و تجربی (با میانگین سن 2/18±10/75سال، قد 13/62±143/68سانتیمتر ، وزن 9/01±36/6کیلوگرم) تقسیم شده و به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته، 30 تنفس در هر جلسه) به تمرین پرداختند. شدت تمرین در گروه تجربی معادل عدد 5 (شدید) و در گروه شبه تمرین معادل عدد 1 (خیلی سبک) در مقیاس بورگ اصلاح شده بود. قبل و پس از پروتکل تمرینی از شناگران آزمون های 100، 200 و 400 متر شنا گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و وابسته و نرم افزار spss سطح معنی داری (P<0/05) استفاده شد.یافته ها: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که پس از تمرین عضلات دمی، عملکرد شنا در گروه تجربی، رکوردهای 200 ( 0/007=P) و 400 ( 0/006=P) به صورت معناداری بهبود پیدا کرده بود اما در رکورد 100 متر (P=0/1)، میانگین تغییرات معنادار نبود. بحث و نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که سازگاری های فیزیولوژی که در عضلات تنفسی ممکن است بر اثر تمرین عضلات دمی رخ دهد، بهبود عملکرد را در رکورد 200 و 400متر تفسیر می کند اما رکورد 100 متر تغییری معناداری نداشت؛ مکانیزم های درگیر در نتایج به دست آمده هنوز به روشنی مشخص نشده اند اما احتمالا ناشی از به تاخیر انداختن خستگی عضلات تنفسی باشد.
۱۵۹۹.

The effect of high-intensity interval training on follistatin, irisin plasma levels and lipid profile in overweight and obese women

کلیدواژه‌ها: follistatin Irisin lipid profile obese women Interval training

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۷۴
Purpose: The aim of this study was to investigate the effect of high-intensity interval training on serum levels of irisin, follistatin, and metabolic status of overweight and obese women. Methods: The current research was a semi-experimental type with a pre and post-test design. 30 women with an average age of 22.9±2.11 years, weight 82.45±6.1 kg, BMI above 28 kg/m2) voluntarily participated and they were randomly divided into two groups of 15 people including HIIT (4 bouts of 60 seconds of running at an intensity of 80-90% HRmax with a 4-minute rest in the first four weeks) and control (did not have a regular exercise program). Blood samples were taken 24 hours before the start of the training period and 48 hours after the end of the last session, to measure irisin, Follistatin, and metabolic status, by ELISA method. Then, an independent t-test was used to examine changes between groups, and a correlated t-test was used for intragroup comparison. Data analysis was done by SPSS version 25 software at a significance level of 0.05. Results: After 8 weeks of intervention, the HIIT group showed that HIIT exercises led to a significant increase in irisin(p=0.25) and follistatin(p=0.12), triglyceride (p=0.30), and total cholesterol levels. (p=0.41), LDL (p=0.14), VLDL (p=0.17), weight (p=0.31), fat percentage (p =0.21)) and BMI (p=0.251); And there was a significant increase in maximum oxygen consumption (p=0.11). However, no significant change was observed in the amount of HDL (p=0.55). Conclusion: According to the findings of the present study, in order to maintain or prevent the decrease in bone density of postmenopausal women, resistance exercises can be recommended.
۱۶۰۰.

مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات هوازی تناوبی و تداومی بر سطوح سرمی WISP1 و TNF-α در دختران دارای اضافه وزن/چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات ورزشی چاقی فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا پروتئین های سیگنالی درون سلولی CCN

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
مقدمه و هدف: پروتئین-1 مسیر سیگنالینگ القا شونده توسط Wnt (WISP1) از خانواده پروتئین های سیگنالی درون سلولی CCN، آدپیوکین جدیدی است که چاقی را به التهاب و مقاومت به انسولین مرتبط می کند. لذا هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر تمرینات تناوبی و تداومی بر سطوح WISP1،  فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α) و مقاومت به انسولین در دختران چاق/اضافه وزن بود. روش شناسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون–پس آزمون بود که 32 دختر چاق/اضافه وزن با دامنه سنی 11-9 سال و با شاخص توده بدنی 92/2±40/25 کیلوگرم برمترمربع در آن شرکت نموده و به طور تصادفی در سه گروه تناوبی (12نفر)، تداومی (11نفر) و کنترل (9نفر) قرار گرفتند. تمرینات تداومی و تناوبی به مدت هشت هفته و  سه روز در هفته (30 دقیقه پیاده روی با شدت 75-60 و 85-70 درصد ضربان قلب بیشینه به ترتیب در گروه تداومی و تناوبی) انجام شد. شاخص های WISP1، TNF-α و مقاومت به انسولین (HOMA2) در 72 ساعت قبل از شروع تمرینات و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 در سطح 05/0>P تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها: پس از هشت هفته، سطوح WISP1 در گروه کنترل افزایش معنی داری یافت (001/0p=) اما درگروه تناوبی نیز روندی افزایشی و گروه تداومی روندی کاهشی نشان داد که ازنظر آماری معنی دار نبود (به ترتیب 095/0=p و 400/0=p ). در هیچ یک از گروه ها، تغییر معنی داری در سطوح TNF-α یافت نشد (05/0<p ). در گروه کنترل، شاخص HOMA2 افزایش معنی داری یافت (016/0p=) و روند کاهشی آن در گروه تمرین تداومی نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (046/0p=). شاخص توده بدنی، نسبت دور کمر به قد و درصد چربی در هر دو گروه تمرینی بهبود یافت (05/0>p ). بحث و نتیجه گیری: اگرچه هر دو تمرینات تناوبی و تداومی توانستند موجب بهبود ترکیب بدن دختران چاق/اضافه وزن گردند، اما تنها تمرینات تداومی توانست روند افزایشی سطوح WISP1 و HOMA2 را معکوس نماید. تمرینات تداومی احتمالاً می تواند به عنوان یکی از راهبردهای مؤثر در بهبود حساسیت به انسولین در کودکان چاق موردتوجه قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان