فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۰۱ تا ۶٬۳۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت دگرنویسی عنوان های نرم افزارهای دیداری-شنیداری غیرفارسی در فهرست پیوسته کتابخانه مرکزی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی و ارائه دستورالعمل پیشنهادی، انجام شد. روش: مطالعه حاضر پیمایشی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش 2213 مورد عنوان های منابع نرم افزاری دیداری-شنیداری غیرفارسی در فهرست پیوسته کتابخانه مرکزی سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی است، که از سال 1372 تا اول دی ماه سال 1393 در این فهرست وارد گردیده است. گردآوری داده ها با استفاده از کارت مشاهده محقق ساخته انجام گردید. یافته ها: از 2213 عنوان منبع تعداد 1772 مورد از این عنوان ها در فهرست نویسی آنها از عنوان روی منبع استفاده شده، در 134 مورد از عنوان ها دگرنویسی انجام شده است، در 7 مورد از این منابع ترجمه و در 300 مورد از آنها ترکیبی از ترجمه و دگرنویسی صورت گرفته است. نتیجه گیری: در سازمان کتابخانه ها، فهرست نویسی منابع نرم افزاری مانند دیگر مواد دیداری-شنیداری صورت می گیرد و برای منابع نرم افزاری تمایزی قائل نشده اند. با توجه به اینکه سرشناسه منابع دیداری-شنیداری عنوان منبع است، جستجوی منابع نرم افزاری دیداری-شنیداری اگر با عنوان صورت گیرد، وجود دگرنویسی برای عنوان این منابع امری ضروری می نماید. برای یکدستی این دگرنویسی، شیوه ای مشخص و معیار، ضروری به نظر می رسد. همچنین برای ضبط واژه های قرضی در فارسی، به سبب اختلاف فاحش نشانه های الفبای زبان های خارجی، مشکلات جدی وجود دارد. الفبای فارسی آوانگار نیست و به همین جهت در ضبط دقیق تلفظ ها دچار مشکل است. از این رو، ضبط تلفظ واژه های بیگانه در فارسی با چندگونگی روبه روست. لذا بهتر است سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مراکز اسناد آستان قدس رضوی، برای منابع با ویژگی های خاص به دستورالعملی مجزا از فهرست نویسی سایر مواد دیگر داشته باشد.
شناسایی و رتبه بندی الزامات رضایتمندی کاربران پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC) با استفاده از مدل کانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی الزامات رضایتمندی کاربران پایگاه استنادی علوم جهان اسلام( ISC ) بر اساس مدل کانو است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع، توصیفی- پیمایشی از شاخه میدانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضاء هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های تابعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه پیام نور بود. ابزار گردآوری پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مدل کانو بود. پرسشنامه استفاده شده دارای 38 سوال به صورت زوجی، یک سوال عملکردی (مثبت) و یک سوال غیر عملکردی (منفی) بود. روایی آن از دیدگاه صاحب نظران بررسی و مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (81/0) استفاده شد. حجم نمونه طبق جدول مورگان 382 نفر در نظر گرفته شد که در چارچوب نمونه گیری در دسترس پرسشنامه ها توزیع و گردآوری گردید. داده های بدست آمده بر اساس جدول ارزیابی مدل کانو با استفاده از نرم افزار اکسل و اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد از 19خواسته بررسی شده در پرسشنامه، هفت(7) خواسته اساسی، پنج (5)خواسته عملکردی و هفت(7) خواسته جذاب بود. پاسخگویان هیچ خواسته ای را به عنوان معکوس در نظر نگرفته و همچنین نسبت به هیچ کدام از گزینه ها بی تفاوت نبوده اند. نتایج نشان داد از هفت خواسته اساسی، ارائه وضعیت رتبه بندی با بیشترین ضریب رضایت (52/0)، از پنج خواسته عملکردی، ارائه وضعیت استنادی مقاله بازدید شده توسط کاربر در سایر پایگاه های استنادی توسط پایگاه استنادی علوم جهان اسلام با بیشترین ضریب رضایت (60/0) و از هفت خواسته جذاب، اطلاع رسانی در خصوص انتشارات مورد علاقه کاربر با بیشترین ضریب رضایت (74/0) در صدر قرار دارند.
شناخت و تحلیل سیستمی متدولوژی های کیفیت داده و ارائه یک چارچوب جامع (با استفاده از روش فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم وجود تحقیقات فراوان در حوزه کیفیت داده، تاکنون پژوهشی که بتواند دیدگاه جامعی نسبت به متدولوژی های کیفیت داده فراهم آورد، انجام نشده است. در این مطالعه 3909 مقاله و پژوهش مرتبط در بازه ی زمانی ماقبل 2020 از نمایه های استنادی وب آوساینس[1] و اسکوپوس انتخاب شد که با استفاده از روش فراترکیب و معیارهای ورود در نهایت 27 مقاله در راستای هدف پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این راستا ضمن به کارگیری دیدگاه سیستمی، با استفاده از روش کدگذاری باز، کدهای مربوط به سه مقوله ی اصلی رویکرد سیستمی شامل ورودی، فرایند و خروجی استخراج گردیدند و مفاهیم مشابه در کدهای فرعی و در ادامه کدهای فرعی در کدهای اصلی دسته بندی شدند. ورودی های اصلی شامل زمینه و وضعیت سازمان، داده ها و منابع اطلاعاتی و ابعاد کیفیت داده هستند. همچنین گام های متدولوژی های کیفیت داده در سه مرحله اصلی بازسازی وضعیت، ارزیابی/ اندازه گیری و ارتقاء طبقه بندی شده اند. علاوه بر این خروجی های کیفیت داده در شش دسته کلی شامل فهرست فعالیت ها و تکنیک های مرتبط مشخص شده برای ارتقاء کیفیت داده ها، فرایندهای کنترل شده یا بازطراحی شده، جریان ها و پایگاه های داده اندازه گیری یا ارتقاء داده شده، نتایج ارائه شده از وضعیت کیفیت داده، سیاست ها یا قوانین کیفیت داده تصحیح شده و هزینه ها و منفعت ها طبقه بندی شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند ابزار مناسبی جهت شناخت متدولوژی های کیفیت داده موجود و همچنین ارزیابی نقاط ضعف و قوت متدولوژی های کیفیت داده باشد. [1] Web Of Science (WOS)
کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال نهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
189 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، کاربست هستی شناسی ها در بازیابی اطلاعات مجموعه های دیجیتالی، با تأکید بر تصاویر بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش کتابخانه ای و مرور نظام مند منابع با رویکرد تحلیلی انجام گرفته است. با استفاده از این روش، منابع حول محور پژوهش، جمع آوری و برای بررسی دقیق تر گزینش شده و در نهایت منابع بر اساس دستورالعمل مشخص و نظام مندی، مرور شدند. در این روش، همه پژوهش های انجام شده در حوزه هستی شناسی و تأثیر آن در بازیابی تصاویر بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش های بازیابی تصویر، با عنایت به پیشینه های صورت گرفته شامل: بازیابی تصویر مبتنی بر متن، بازیابی تصویر مبتنی بر محتوا، بازیابی تصاویر مدل ترکیبی و بازیابی معنایی (مفهومی) تصاویر هستند که از طرح های بازخورد مرتبط، برای بهبود عملکرد و همچنین دقت فرآیند بازیابی تصویر استفاده کرده اند. اکثر پژوهش های بررسی شده بر ضرورت بکارگیری هستی شناسی ها در مجموعه های دیجیتال، تأکید کرده بود. بنابراین، در شرایط کنونی که به سوی وب معنایی در حرکت هستیم، به منظور سازماندهی تصاویر دیجیتالی که خود با مشکلات گوناگون ساختاری و زبانی همچون چندمعنایی ها، رفع ابهامات، شبهات و استعاره های انسانی برای ماشین، بکارگیری هستی شناسی ها جهت بهبود دسترس پذیری و دقت بازیابی، بسیار مؤثر است.
عوامل مؤثر بر استفاده از اینترنت در بین دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه های غرب کشور (ارومیه، کردستان، رازی کرمانشاه، بوعلی همدان)
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۲
49 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر استفاده از اینترنت در میان دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاه های غرب و شمال غرب ایران (ارومیه، کردستان، رازی کرمانشاه و بوعلی همدان) است. نمونه مورد بررسی 609 دانشجو در این دو مقطع تحصیلی بود که داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. ضمناً از همه گروه های تحصیلات تکمیلی شامل گروه علوم انسانی، گروه علوم پایه، گروه فنی و مهندسی و گروه کشاورزی در نمونه گیری استفاده شده است. در این پژوهش از روش های رگرسیون خطی، رگرسیون لاجیت و روش پروبیت با استفاده از نرم-افزار SPSS، برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. در ضمن ضریب آلفای کرونباخ که پایایی پرسشنامه را ارزیابی می کند، در این تحقیق 87/. بود که نشان از پایایی قابل قبولی برای این پرسشنامه دارد. نتایج این پژوهش بیانگر تأثیر منفی دانشگاه بر استفاده از اینترنت و تأثیر مثبت گروه تحصیلی، ترم تحصیلی، وضعیت اشتغال و منابع اطلاعاتی بر استفاده از اینترنت است. هم چنین آزمون هاسمر- لمشو تأیید کننده مدل ارائه شده است. در نهایت پیشنهاد می گردد مدیریت دانشگاه ها، سیاست ها و خط مشی های روشن و عملی را جهت دسترسی و استفاده از اینترنت فراهم نموده و پایگاه های اطلاعاتی تخصصی طراحی و در جهت عملیاتی شدن آن تلاش نماید تا زمینه های توسعه علمی و از آن طریق توسعه اقتصادی و غیره فراهم گردد.
عملکرد و هم پوشانی ابزارهای کاوش فازی و غیرفازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : شناسایی قدرت بازیابی ابزار کاوش فازی و غیرفازی و میزان هم پوشانی بین آنها. روش شناسی: این پژوهش با نمونه گیری طبقه ای تصادفی و هدفمند از میان همه ابزارهای کاوش فعال در وب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها سه سیاهه وارسی پژوهشگرساخته بوده است. یافته ها: ابزارهای غیرفازی متاکراولر، بینگ، و امرالد به ترتیب، و ابزارهای فازی گوگل، یاهو، و اسک بیشترین دقت را داشتند. در میان هر شش ابزار، گوگل قوی ترین و امرالد ضعیف ترین عملکرد را داشت. در جستجوی کلیدواژه ای، بینگ و متاکراولر بیشترین و در جستجوی سؤالی، یاهو و متاکراولر ببیشترین هم پوشانی را داشتند. در جستجوی عبارتی نیز بیشترین هم پوشانی بین یاهو و متاکراولر مشاهده شد. در سه جستجوی سؤالی، عبارتی، و کلیدواژه ای همه نتایج امرالد منحصر به فرد بود. نتیجه گیری: گوگل بهترین و امرالد ضعیف ترین عملکرد را داشتند. با اینکه متاکراولر یک ابرموتور کاوش محسوب می شود اما نسبت به گوگل که یک موتور کاوش عمومی است ضعیف تر بود. در کل، ابزارهای کاوش فازی عملکرد قوی تری داشتند. بیشترین هم پوشانی نیز در میان متاکراولر با یاهو و بینگ مشاهده شد.
بررسی رفتار اطلاع یابی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در استفاده از منابع علمی پیوسته
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال دوم بهار ۱۳۹۵ شماره ۶
100 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رفتار اطلاع یابی اعضای هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی در استفاده از منابع اطلاعاتی پیوسته بوده است. روش این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی پیمایشی اجرا شده است. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بوده که در بین 472 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی توزیع شده است. یافته های پژوهش نشان داد 80 درصد اعضای هیات علمی از طریق جست وجو در اینترنت و مطالعات شخصی با منابع پیوسته آشنا می شوند و هدف اصلی آن ها در استفاده از منابع پیوسته انجام فعالیت های پژوهشی و به روز کردن اطلاعات است. در بین انواع منابع اطلاعاتی پیوسته استفاده از مجلات و کتب الکترونیکی بیش از سایر انواع منابع کاربرد داشت. 88درصد هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی از منابع اطلاعاتی رایگان برای رفع نیازهای خود بهره می گرفتند. مهم ترین معیار اعضای جامعه برای ارزشیابی منابع پیوسته وجود اطلاعات جدید و روزآمد است. نتایج پژوهش نشان داد که عدم دسترس پذیری دائمی به بانکهای اطلاعاتی به علت اشتراک نشدن به موقع و نداشتن سیاست جامع و کامل در این زمینه و همچنین سرعت پایین اینترنت از جمله مهم ترین موانع اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در استفاده از منابع اطلاعاتی پیوسته ذکر شده است.
ارزیابی شایستگی های مدیران کتابخانه های دانشگاهی: مطالعه ی موردی: کتابخانه های دانشگاه های شهرستان اهواز
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
91 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن ارائه ی الگوی مفهومی شایستگی های مدیران کتابخانه های دانشگاهی به ارزیابی شایستگی های مدیران کتابخانه های دانشگاهی شهرستان اهواز از دیدگاه کارکنان این کتابخانه ها بپردازد. روش پژوهش: این پژوهش که به صورت پیمایشی انجام شده، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی و تحلیلی بود. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه ی کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهرستان اهواز (91 نفر) بودند. در نهایت 68 پرسشنامه گردآوری و تحلیل شد (نرخ بازگشت 72/74 درصد). یافته ها: الگوی مفهومی شایستگی های مدیران کتابخانه های دانشگاهی در 7 دسته (فردی- رفتاری؛ اجتماعی- ارتباطی؛ اخلاقی- ارزشی؛ سازمانی- مدیریتی؛ بینشی- ادراکی؛ نوآورانه- کارآفرینانه و تخصصی) شناسایی شد. شایستگی های مدیران کتابخانه های دانشگاه های شهرستان اهواز از دیدگاه کارکنان این کتابخانه ها متوسط رو به بالا ارزیابی شده است. نتیجه گیری: با توجه به تحولات صورت گرفته ناشی از رشد فناوری های مختلف و حرکت بیش تر این کتابخانه ها به سمت دیجیتالی و الکترونیکی شدن، کتابخانه های دانشگاهی نیازمند مدیرانی هستند که علاوه بر دانش مدیریتی و تخصصی، از آخرین پیشرفت های فناوری آگاهی یابند و مهارت های سواد اطلاعاتی و سایر مهارت های نوآورانه و فناورانه را فراگیرند. اصالت اثر: عمده ترین مطالعات صورت گرفته برای مطالعه ی مدیران کتابخانه های دانشگاهی، به بررسی وضعیت عمکرد مدیریت این کتابخانه ها از ابعاد محدودی پرداخته شده است. این در حالی است که در پژوهش حاضر به ارزیابی شایستگی های مدیران کتابخانه های دانشگاهی اهواز از ابعاد مختلف پرداخته شده است. نتایج حاصل از این ارزیابی ها می تواند زمینه را برای برنامه ریزی در جهت رفع نقاط ضعف مدیران فراهم کند.
How does the evidence-based approach contribute to ethical policy making in science and technology?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Evidence-based policy-making is a continuous process of collecting valid and ethical information, intelligently analyzing it, and effectively communicating the findings to policymakers at the operational level in a controlled manner. This approach enables policymakers to take a proactive stance toward the consequences of science and technology (S&T) and develop ethical policies to achieve favorable economic and social outcomes in the S&T field. The purpose of this research is to describe how the evidence-based approach contributes to ethical policy-making in science and technology (S&T). To achieve this goal of explaining the evidence-based policy-making approach, the concept of strategic intelligence in policy-making has been utilized to elucidate the theoretical foundations of the research. The ethical components of evidence-based policy-making are then identified from relevant resources and documents through a documentary study. To classify the ethical components of evidence-based policy-making, identify the relationships between them, and formulate the framework for evidence-based ethical policy-making, a thematic analysis method inspired by the 7-step approach of Noblit and Hare (1988) has been used. Based on the results of this research, the steps of evidence-based ethical policy-making include the identification of information sources, the use of analytical tools for strategic intelligence in policy-making, policy intelligence, and ethical policy formulation. Also, in all these steps, policymakers must adhere to ethical principles of politics, which include participation, objectivity, methodicality, and learning.
بررسیِ تحلیل عامل تأییدیِ مقیاسِ سنجش رفتار اطلاعاتی دانشجویان دوره دکتری دانشگاه های استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت رفتار اطلاعاتی جستجوگران اطلاعات در پژوهش های حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، این پژوهش با هدف بررسیِ تحلیلِ عاملِ تأییدیِ مقیاس سنجشِ رفتار اطلاعاتی انجام شده است. روش: تعداد 245 نفر از دانشجویان دوره دکتری دانشگاه های استان خوزستان با روش نمونه گیریِ تصادفیِ طبقه ای انتخاب شدند و مقیاس سنجش رفتار اطلاعاتی را تکمیل کردند. داده ها به روش تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار آماری 21- Spss و Amos تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد مدل شش عاملیِ مقیاسِ رفتار اطلاعاتی برازنده داده هاست و ضریب های پایایی آلفای کرونباخ این ابزار برای شش عامل از 73/0 تا 87/0 متغیر بود. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر این است که مقیاس سنجش رفتار اطلاعاتی، ابزاری معتبر و پایاست و می تواند در پژوهش های مربوط به این حوزه و برای اندازه گیری رفتار اطلاعاتی، استفاده شود.
تأثیر استفاده از شبکه های پیام رسان تلفن همراه بر عادت مطالعه بر اساس نظریه راجرز: مطالعه موردی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام بر عادت مطالعه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظرِ هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری اطلاعات در زمره پژوهش های شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی است که در سال تحصیلی 1396-1397 مشغول به تحصیل بودند. برای انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. به منظور سنجش عادت مطالعه آزمودنی ها از مقیاس عادت های مطالعه پالسانی و شارما (1989) استفاده شد. برای اجرای مداخله متغیر مستقل، پروتکلی مبتنی بر مبانی نظریه راجرز طراحی، و به گروه آزمایش آموزش های لازم ارائه شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد تفاوت معناداری بین میانگین عادات مطالعه در گروه آزمایش و گروه کنترل وجود ندارد. بر این اساس، می توان نتیجه گرفت که استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام تأثیر معناداری بر عادات مطالعه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان نداشته است . تحلیل یافته ها نشان می دهد که دانشجویان در عمل، خواندن از طریق شبکه های پیام رسان را دشوار می بینند، و احتمال تأثیرگذاری شبکه پیام رسان تلگرام می تواند از طریق ارتقای سطح دانش و مهارت دانشجویان در استفاده از این شبکه ها افزایش یابد. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر تأثیر معناداری استفاده از شبکه پیام رسان تلگرام مبتنی بر تلفن همراه را بر عادت مطالعه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان بررسی کرده است. این پژوهش با توجه به اینکه برای رسیدن به نتیجه از روش شبه آزمایشی بر مبنای نظریه راجرز استفاده کرده است دارای نوآوری روش شناختی و بافتی است.
نگاشت شبکه همکاری علمی نهادهای پژوهشی حوزه کتابخانه های دیجیتالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر مصورسازی و تحلیل شبکه هم تألیفی نهادهای پژوهشی حوزه کتابخانه های دیجیتالی در ایران است. روش شناسی: این پژوهش به روش علم سنجی و با استفاده از شاخص های خرد و کلان تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تعداد 554 مدرک علمی تولیدشده توسط پژوهشگران نهادهای ایرانی با موضوع کتابخانه های دیجیتالیدر قالب کتاب ، مقاله مجله های فارسی و انگلیسی، مقاله همایش های داخلی و خارجی و پایان نامه دوره های کارشناسی ارشد و دکتری داخل کشور تا پایان سال 1392 (2013) است. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای اکسل، اس.پی.اس.اس، نودایکس. ال، یو.سی.آی.نت و وی.اُ.اس.ویوور تجزیه وتحلیل شد. همچنین از ابزارهای وبگاه های اوپن هیت مپ و گوگل ترندز نیز بهره برده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از رشد صعودی تولیدات علمی، بالا بودن میزان همکاری های درون سازمانی و پایین بودن سهم مشارکت های بین المللی است. نهادهای پژوهشی استان تهران بیشترین سهم از تولیدات علمی و هم تألیفی ها را داشته اند. ماحصل بررسی شاخص های تولید و مرکزیّت شبکه همکاری نهادهای پژوهشی از نقش کلیدی و مؤثر دانشگاه های آزاد واحد علوم وتحقیقات تهران، تهران، آزاد واحد همدان، الزهرا و آزاد واحد تهران شمال در حوزه کتابخانه های دیجیتالی ایران حکایت داشت. همچنین، بررسی شاخص های کلان نیز نمایان ساخت که این شبکه هم تألیفی مستقل از مقیاس بوده و با وجود انسجام پایین، ویژگی های پدیده جهان کوچک را دارد. نتیجه گیری: در کل می توان نتیجه گرفت، تمایل پژوهشگران نهادها برای تشکیل خوشه ها و اجتماعات پژوهشی رو به افزایش است، ولی همچنان ارتباطات ضعیف میان گروه ها از موانع توسعه علمی، یادگیری بیشتر و نوآوری در حوزه کتابخانه های دیجیتالی ایران است.
مطالعه وضعیت آینده اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی در شبکه های اجتماعی از دیدگاه متخصصان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است که به تعیین وضعیت آینده روند اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی در شبکه های اجتماعی از دیدگاه خبرگان علم اطلاعات و دانش شناسی ایران بپردازد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با استفاده از روش آمیخته انجام شده است. در بخش آلتمتریکس تمام مقالات حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی که در پایگاه وب آو ساینس نمایه شده اند، از نظر شاخص های آلتمتریکس در شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت و میزان اشاعه هر یک از گرایش های موضوعی به روش تحلیل محتوای کمی مشخص شد. سپس برای پیش بینی آینده اشاعه تولیدات علمی در شبکه های اجتماعی از مطالعه دلفی، سناریونویسی و پیمایشی تحلیلی استفاده شد. یافته ها: بر اساس پژوهش حاضر ریسرچ گیت، مندلی و آکادمیا از شبکه های اجتماعی مورد استقبال پژوهشگران وکتابداری و اطلاع رسانی، مطالعات سنجشی و بازیابی اطلاعات از اولویت های پژوهشی برتر در شبکه های اجتماعی در افق ده ساله آینده خواهند بود. نرخ رشد اشاعه تولیدات علمی پژوهشگران علم اطلاعات در شبکه هایاجتماعی از سناریوی رشد تداوم گذشته پیروی خواهد کرد. همچنین توسعه کیفی تولیدات علمی، میزان جذابیت موضوعات پژوهشی و خود آرشیوی بیش از سایر عوامل بر روند رشد اشاعه در سال های آتی تأثیرگذار خواهند بود. نتایج: از نمره اشاعه می توان به عنوان یکی از سنجه های جایگزین شاخص های آلتمتریکس در برون یابی روند علم، پیش بینی های آتی و ارزیابی پژوهشگران حاضر در شبکه های اجتماعی استفاده کرد. امر اشاعه اطلاعات در شبکه های اجتماعی بیش از سایر عوامل به کیفیت بروندادهای علمی مرتبط خواهد بود.
علم اطلاعات و دانش شناسی به مثابه رشته یا میان رشته: مروری مجدد بر مسأله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی متون و منابع موجود در زمینه مطالعات میان رشته ای به منظور تعیین جایگاه علم اطلاعات و دانش شناسی در میان ابعاد رشته و میان رشته و پاسخ به این سؤال صورت گرفت: آیا امکان دارد واقعیتی به نام میان رشته بدون اینکه قبل از آن رشته بودن برای یک حوزه علمی محقق شود، به وجود آید ؟ روش/ رویکرد پژوهش : به منظور حصول به نتیجه مطلوب، پژوهش به صورت کتابخانه ای و با بررسی و تحلیل متون صاحب نظران و گونه های میان رشته انجام شد. یافته ها : تاکنون هفت گونه عمده برای مطالعات میان رشته ای شناسایی شده است: درون رشتگی، بین رشتگی، میان رشتگی، چندرشتگی، تکثررشتگی، فرارشتگی و پسارشتگی که از میان گونه های ذکر شده، تنها دو گونه بین رشتگی و میان رشتگی منجر به زایش رشته علمی جدید می شوند و علم اطلاعات و دانش شناسی نتیجه هیچ یک از دو گونه مذکور نیست. نتیجه گیری : علم اطلاعات و دانش شناسی به لحاظ موضوع و مسئله مورد بررسی، دارای وجه تمایز از دیگر حوزه های علمی است و می تواند به عنوان یک رشته شناخته شود، زیرا موضوع این علم تنها اطلاعات مضبوط است؛ اما به دلیل پیچیدگی این مفهوم، محققان این رشته ناگزیر به سمت مطالعات میان رشته ای حرکت کرده اند که نه تنها نقطه ضعفی برای این رشته شمرده نمی شود بلکه سبب رشد و گسترش این حوزه می شود.
تحلیل حرکات چشم کاربران و نقش توانمندی های آن ها هنگام تعامل با رابط کاربر وب سایت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی هرگونه تأثیر قابلیت های کاربران، از جمله سبک های یادگیری، سواد اطلاعاتی و یا سواد رسانه ای بر نحوه انجام حرکات چشمی آن ها حین تعامل با رابط کاربر وب سایت ها بر اساس فرضیه چشم-ذهن است. این پژوهش به روش آمیخته و با رویکرد توضیحی متوالی انجام شد. جامعه پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. نمونه گیری آزمودنی ها (جامعه پژوهش) از طریق روش های آمیخته متوالی و به صورت نمونه گیری در هر لایه بود. سرانجام، تعداد ۲۰ نفر آزمودنی به عنوان نمونه نهایی در دو مرحله گردآوری داده های پژوهش حضور یافتند. برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای مختلف و متنوعی مانند پرسشنامه استاندارد سبک یادگیری «فلدر و سولومن»، پرسشنامه سواد اطلاعاتی و سواد رایانه ای و نشست تعاملی با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. این پژوهش همبستگی بالا میان توانمندی سواد رایانه ای با سواد اطلاعاتی در دانشجویان را نشان داد. همچنین، برخی توانمندی های آزمودنی ها می توانست بر حرکات چشم در فرایند تعامل با رابط کاربر وب سایت تأثیرگذار باشد. بین سواد اطلاعاتی و حرکات چشم رابطه وجود داشت. مدت خیره شدن برای آزمودنی هایی که سطح سواد اطلاعاتی بالایی داشتند، از افرادی که سطح سواد اطلاعاتی کمتری داشتند، بیشتر بود. آزمودنی هایی که سبک یادگیری حسی داشتند، تعداد خیره شدن بیشتری را تجربه کردند. برای افرادی که «سبک پی درپی» داشتند، مدت خیره شدن ها بیشتر بود، اما تعداد خیره شدن ها به علت خطی نگاه کردن به رابط کاربر، کمتر از «سبک سراسری» بود. آزمودنی هایی که سواد اطلاعاتی پایین و سبک یادگیری انعکاسی داشتند، تعداد خیره شدن های بیشتری را در صفحه تجربه کردند. افرادی که سبک یادگیری کنشی و سواد اطلاعاتی بالا داشتند، مدت زمان بیشتری را در خیره شدن به صفحه صرف می کردند. آزمودنی های با سواد اطلاعاتی پایین، تعداد خیره شدن فراوان تری نسبت به افراد با سواد اطلاعاتی بالا داشتند. با بررسی حرکات چشم کاربران مشخص شد که رابط کاربر می تواند بر حرکات چشم آن ها اثرگذار باشد. در فرایند تعامل، حرکات چشم کاربران از مؤلفه های کلی تر به مؤلفه های جزئی تر تغییر می کرد. به طور کلی، مشخص شد که سطح سواد اطلاعاتی ممکن است در حین تعامل با وب سایت، حرکات چشم کاربر را هدفمند کرده و چگونگی پردازش اطلاعات رابط کاربر را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، سبک یادگیری بر حرکات چشم کاربران در حین تعامل اثرگذار بود.
رهگیری رسالت و جایگاه کتابخانه آموزشگاهی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف رهگیری رسالت و جایگاه کتابخانه آموزشگاهی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران مانند سند چشم انداز در افق 1404، قانون اساسی، قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (1396-1400)، سند نقشه جامع علمی کشور، سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور، سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی انجام گرفته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی به روش اسنادی و تحلیل محتوای کیفی براساس رسالت کتابخانه آموزشگاهی ایفلا در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیو دی اِی استفاده شد. یافته ها: بر اساس رسالت کتابخانه آموزشگاهی از منظر ایفلا، رسالت و کارکرد کتابخانه آموزشگاهی در سه مقوله اصلی آموزش و سوادآموزی، فرهنگی و فناوری قرار گرفت. در میان اسناد بررسی شده تنها چهار مرتبه به طور مستقیم به کتابخانه آموزشگاهی اشاره شده است. سند چشم انداز، برنامه ششم توسعه، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در مقوله فرهنگی، سند قانون اساسی و نقشه مهندسی فرهنگی در مقوله آموزش بیشترین رسالت مرتبط با کتابخانه آموزشگاهی را به خود اختصاص داده اند. رسالت و کارکرد مربوط به مقوله فناوری نیز در سند چشم انداز، برنامه ششم توسعه و نقشه جامع علمی کشور قابل توجه است. نتیجه : تنوع مقوله ها و مضامین شناسایی شده در سه سند نقشه مهندسی فرهنگی کشور، سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی در ارتباط با رسالت کتابخانه آموزشگاهی، نشان از پتانسیل بالای سه سند فوق در راهبری رسالت و کارکرد کتابخانه آموزشگاهی دارد. در اسناد بالادستی و بندهای مرتبط با رسالت کتابخانه آموزشگاهی به طور مستقیم به کتابخانه آموزشگاهی اشاره نشده، اما بسیاری از بندها قابلیت پیگیری، تحقق و اجرا توسط آموزش وپرورش و به طور خاص کتابخانه های آموزشگاهی را دارند. این کتابخانه ها به شرط برخورداری از حمایت لازم نظیر اختصاص و دریافت بودجه، امکانات و تجهیزات و همچنین بهره مندی از نیروهای متخصص در تحقق رسالت و مأموریت های کلان آموزشی، فرهنگی و فناوری کشور همچون سایر نهادهای مرتبط در کشور قادر خواهند بود به عنوان بازوهای توانمند عمل کرده و زمینه رشد و تعالی کاربران خود در درجه اول و در مرحله بعدی شهروندان هر جامعه ای را آماده سازند.
واکاوی جریان اطلاعات در فعالیت های پژوهشی پژوهشگران کتابخانه, موزه و مرکز اسناد آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی وضعیت جریان اطلاعات در فعالیت های پژوهشی پژوهشگران سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی و موانع پیش روی آن صورت گرفته است. روش شناسی : روش تحقیق مورد استفاده، پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی استکه جریان اطلاعات را از استفاده منابع اطلاعاتی تا تولید و انتشار، بررسی می کند. جامعه آماری پژوهش را 25 نفر از پژوهشگران این سازمان تشکیل می دهند که سه سال متوالی حایز رتبه های برتر پژوهشی شده اند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد در مرحله گردآوری و استفاده از اطلاعات، پژوهشگران به استفاده از منابع چاپی تمایل بیشتری دارند تا منابع الکترونیکی. آنها از میان منابع چاپی، کتاب های چاپی فارسی و از میان منابع الکترونیکی، بیشتر از پایگاه های اطلاعاتی فارسی استفاده می کنند. در مرحله تولید و ذخیره اطلاعات، بیشتر تمایل دارند تولیدات علمی خود را به صورت چاپی منتشر کنند تا الکترونیکی و در این بین سهم تولید مقاله فارسی در هر دو شکل، بیشتر است. در مرحله اشاعه اطلاعات نیز بر انتشار تولیدات علمی در قالب های چاپی تأکید دارند تا الکترونیکی و در این بین نیز سهم مقاله فارسی بیشتر است. افزون بر این، موانع پیش روی جریان اطلاعات از دو بُعد فردی و سازمانی، بررسی شده است.
A Systematic Review of Innovation Ecosystem Subcategory Metaphors: Towards Evidence-Based Policymaking(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In recent years, ecological metaphors have gained popularity in the field of innovation. Such excessive preoccupation of researchers with common ecological metaphors, such as ecosystems, and a lack of due attention to the development of other ecological principles, challenges the systematic conceptual framework of the field. This raises the metaphorical concept of a "boundary object," which could hinder the connection between theoretical discussions on innovation ecosystems and their practical applications and policy development. Therefore, there is a need for an evidence-based approach to define and map the innovation ecosystem metaphorically. The concepts deployed would form a part of the conceptual network of the innovation ecosystem. As part of an effort to implement evidence-based practice in the field of innovation ecosystems, this study employs Scaringella's and Radziwon's (2019) systematic review framework and the comparative-qualitative content analysis method. The analysis is based on a structured matrix that is rooted in metaphor mapping. Upon analyzing the content of the selected articles, the ecological metaphors grounded in innovation ecosystems can be classified into two general categories: metaphors related to actors (species, population, and community) and metaphors related to the environment (landscape, biome, and ecotone). The developed framework serves as a tool for innovation policymakers, enabling them to make informed decisions by gaining a comprehensive understanding of the seven hierarchical metaphorical layers within innovation ecosystems. Consequently, policymakers should not restrict their governance to the suggestions offered by the prevailing literature on ecosystems. Instead, they should also give equal attention to the various dimensions of innovation ecosystems, including actors, the environment, and the relationships between them, from an ecological perspective.
نسخه شناختِ محامد حیدریّه برمبنای نقد متن شناختی با رویکرد درون متنی و برون متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا با نقد اثری کمتر شناخته شده به نام محامد حیدریه بر مبنای رویکرد نقد متنی و روش تحلیل کیفی، الگوی شناخت نامه تحلیلیِ اثر را ترسیم نماید. مطابق این الگو، متن مورد بحث از حیث شناسنامه متن شناختی، نقد منابع، روش تصحیح مرتبط با هویت نسخه شناختی، تحلیل محتوا و از حیث سبک زبانی- ادبی نثر مؤلف در سطوح سه گانه واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی شده است. روش شناسی: در این مقاله برای تهیه شناخت نامه تحلیلی محامد حیدریه با رویکرد نقد متنیِ مبتنی بر شناخت اثر در دو سطح «درون متن» و «برون متن»، از روش تحلیل لایه ای متن استفاده شده است. یافته ها: نظریه پردازان علوم زبان شناسی، امروزه دیگر زبان را توده ای از آواها و نشانه های بی نظم نمی دانند؛ بلکه به زعم ایشان، زبان شبکه ای نظام مند از سطوح به هم وابسته ای است که برونداد هر سطح زبانی، دروندادی برای سطح دیگر است. از دریچه این نوع نگاه، در عملیات تصحیح، وجود نقشه سبکی از یک متن، ذوق و اجتهاد مصحح را جایگزین استدلال های سبکی برای برتری واریانت نزدیک به سبک «نسخه مادر» می کند و به نقد متنی، چهارچوب نظری می بخشد. نتیجه گیری: محامد حیدریه اثر ارزشمندی به نثر است که توسط محمدصادق خان اختر با قلمی فاخر و پندآموز تألیف شده و به پادشاه شهر اَوَده یعنی غازی الدین حیدر تقدیم می گردد و در جایگاه یک متن ادبی- تاریخی با رویک ردی تعلیمی از یک شاعر شیعی و یکی از آثار برج ای مانده از روزگارِ اقتدار زبان فارسی در هند، دارای اهمیت فراوان و ارزش زبانی- سبکی بسیاری است.
بلای ارتقا و نقش امتیاز مقاله و کتاب در آن
حوزههای تخصصی:
پژوهش در ارتقای دانشگاهی نقشی تعیین کننده و به تعبیری وتویی دارد که بسیار خوب است، اما به نظر می رسد باز هم نتوانسته است تأثیر لازم را در کیفیت ارتقای استادان بگذارد. در جلسه ای در بررسی مقالات مجله تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی و شِکوه از ارسال مقالات کم محتوا توسط نویسندگان، فردی اظهار داشت که: «شهرستان ها برای ارتقا مثل تهران سخت نمی گیرند؛ دانشگاه های شهرستان ها عموماً علاقه مندند تا زودتر بتوانند با داشتن استادانی با درجه بالاتر دوره هایی را برای خود تأسیس کنند». فردی دیگر گفت: «در تهرانش هم هر دانشگاهی برای خود ضابطه ای دارد!» من دراین باره قضاوتی ندارم، اما اگر چنین مسابقه ای بین دانشگاها در این سطح وجود داشته باشد و دانشگاه ها با هم و به ویژه در مقابله با دانشگاه های مستقر در تهران چنین نیتی در سر داشته باشند بسیار خطرناک است. البته، زودتر ارتقا گرفتن از نظرِ استادان امری مطلوب و دوست داشتنی است، اما حیثیت دانشگاه ها و از آن مهم تر حیثیت علمی کشور بسیار مهم تر است و همه ارکان یک نظام باید به فکر ارتقا کیفی به معنای واقعی باشند. داشتن هیئت ممیزه هم امتیازی است که وزارتخانه به بعضی دانشگاه ها می دهد، اما بدیهی است که هر دانشگاهی هم مایل است هیئت ممیزه مخصوص به خود داشته باشد. این نکته هم گفتنی است که عده ای در گروه های آموزشی و کمیته های تخصصی نسبت به ارتقای همکارانشان بخل می ورزند و برای آنکه دایره اختیارات گروه و سپس رشته از دستشان در نرود سعی می کنند کمتر کسی وارد محدوده اقتدارشان شود و سخت گیری هایی نه به لحاظ علمی، بلکه به لحاظ حرفه ای و گاهی سیاسی دارند؛ من خود شاهد بوده ام که مقاله مدیر گروه آموزشی توسط معاون پژوهشی دانشکده که مدیر مجله هم بود بدون هیچ گونه اظهارنظری و گرفتن عیبی حدود دو سال و نیم معطل شد. اما طرف دیگر قضیه هم مشکلات دیگری ایجاد می کند؛ زیرا ولنگار بودن هم آبروی دانشگاه و علم را می برد. باید راه حلی دیگر اندیشید. کنکور و نظام کنکوری هم بلای جان آموزش کشور شده است که به جای عالم پروراندن، نخبگان تست زن و حرفه مندان دقیقه نودی می پروراند. من در اینجا بحثم درباره مدارک قلابی و سرقت های علمی نیست که آن امری جداگانه است و حیثیت ملی و بین المللی ما را در معرض مخاطره قرار می دهد، بلکه اینجا بحثم بیشتر درباره آثاری است که به ظاهر پژوهش اند و نویسنده فکر می کند کاری محققانه انجام داده است در حالی که یا کپی برداری است یا پژوهش درمورد متغیرهای بی ارزش و کم ارزشی است که هیچ مشکلی را حل نمی کند و بر دانش کسی نمی افزاید. پژوهش جایگاهی بس رفیع دارد و باید در عرصه ملی و سپس بین المللی اثرگذار باشد. در غیر این صورت، مقوله ای کمّی می شود که گاه با استنادهای نابجا و زائد برای خود جایگاهی را متصور است. باید اضافه کرد که اعضای بسیاری از گروه های آموزشی برای خود تیم و گروهک می سازند و در مراحل مختلف پژوهشی به هم وابسته می شوند. اینان در استناد دادن به هم پاس می دهند و به جای خوداستنادی که وقتی از حدش گذشت امری مذموم می شود گرفتار تیم استنادی خودخواسته می شوند و ملاحظه می شود در حوزه ای خاص، نام چند تن در کنار یکدیگر همواره مطرح است. توجه بیش از حد به داشتن مقالات آی اس آی از طرف نظام آموزش دانشگاهی کشور هم مزید بر علت شده است، اما باید دید چرا؟ مقالات آی اس ای گرچه محسناتی دارند، اما باید پرسید که آیا یک مقاله آی اس آی آن قدر در سطح جهانی بدیع بوده که به کشف مسئله ای در جهان انجامیده یا به پژوهش های علمی جهانی کمکی کرده یا اینکه مطرح شدن مقاله به خاطر این است که نویسنده اطلاعاتی را از کشور خود به کشورهای توسعه یافته عرضه کرده است که آن ها یا از روی کنجکاوی یا سیاه نمایی از آن خوششان آمده و آن را منتشر کرده اند؟ این ها همه قابل بررسی است. بنابراین، صِرف انتشار در مجلات خارجی ممکن است برای فرد نمره مثبتی باشد، ولی باید دید آیا در دایره منافع ملی هم پایه و وجهه ای دارد یا خیر؟ آیا مشکلی از مشکلات مردم را حل کرده است یا نه؟ بدیهی است که در نظام ارتقا معمولاً کسی به این مسائل کار ندارد، یا کمتر کار دارد و فقط انتشار مقاله در نشریه بین المللی را اعتبار می دانند، زیرا آیین نامه یا دستورالعمل مشخصی در این زمینه وجود ندارد. در دنیا، فرایند ارتقا مانند ما نیست و همچنین به نظر نمی رسد که دانشگاه های بزرگ در دنیا نگران رتبه بندی باشند؛ اما سایر دانشگاه ها سعی دارند خود را با معیارهای آنان تطبیق دهند. شاید هم سازمان های رتبه بندی کننده همچون آی اس آس دکانهایی درست کرده