فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
43 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناخت رابطه بین دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما و توانایی های اطلاع رسانی آنان به همراه ارائه الگوی هستی شناسی آرشیو صداوسیما است. این پژوهش، کاربردی و ازنظر نوع پژوهش ترکیبی متوالی (کیفی-کمی)، ازنظر روش پژوهش، آمیخته[1] است. گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و پرسشنامه بود. ابتدا در مطالعه دلفی از طریق مصاحبه با خبرگان و صاحب نظران در حوزه آرشیو که تعداد افراد در مطالعه دلفی 10 نفر بود، مؤلفه های اصلی تهیه شد و پرسشنامه محقق ساخته بین آرشیویست های صداوسیما مستقر در تهران که تعداد آن ها 120 نفر بود به صورت سرشماری توزیع شد. برای تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از دو روش کیفی (مطالعه دلفی) و کمی (پرسشنامه) استفاده شده است. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون کولموگراف اسمیرنوف، جهت نرمال بودن داده ها و تحلیل داده ها از آزمون t (همبستگی)، از نرم افزار لیزرل[2]، برای ارائه الگوی هستی شناسی از نرم افزار پورتژه[3] استفاده شده است. فرضیه های پژوهش نیز با استفاده از فن مدل یابی معادلات ساختاری آزمون شده است. KMO یا آزمون مشخصه کایزر- مایر- اولکین یک معیار ارزیابی است که در تحلیل عاملی و تحلیل مؤلفه ها برای ارزیابی مناسبی داده ها و استفاده از مدل های عاملی استفاده می شود. این آزمون به اندازه گیری این موضوع می پردازد که آیا داده ها مناسب هستند تا از روش های تحلیل عاملی استفاده شود یا خیر. KMO یک اندازه گیر از میزان مشابهت بین متغیرها در داده ها است. مقادیر KMO بین 0 و 1 قرار دارند. اگر مقدار KMO نزدیک به 1 باشد (به عنوان مثال 8/0 یا بالاتر)، این نشان دهنده این است که داده ها به خوبی برای تحلیل عاملی مناسب هستند. نتایج حاصل از پژوهش تائید کننده این نظر هست که آرشیویست با دایره واژگانی غنی می تواند در اطلاع رسانی به کمک هستی شناسی آرشیو، بهینه و مفید باشد. هستی شناسی پیشنهادی حاصل تبدیل مفاهیم حوزه برنامه های صداوسیما که در آرشیوهای آن موجود است در چهار مرحله: گردآوری مفاهیم، کشف و تعیین روابط میان مفاهیم، ایجاد کاربرگه برای هر مفهوم و پیاده سازی هستی شناسی در محیط پروتژه انجام پذیرفت. این الگوی پیشنهادی می تواند برای تولید هستی شناسی آرشیو صداوسیما مفید واقع شود. میانگین دایره واژگانی غنی در بین پاسخگویان برابر با 01/4 و حداقل و حداکثر آن 3 و 5 است بنابراین میانگین دایره واژگانی غنی در حد متوسط به بالا است که نشان دهنده این است که آرشیویست با دایره واژگانی غنی به کمک هستی شناسی آرشیو، می تواند منابع اطلاعاتی مرتبط با نیاز اطلاعاتی مراجعان به آرشیو های صداوسیما را در اختیار آنان قرار دهد. همچنین میانگین متغیر کیفیت اطلاع رسانی آرشیویست های صداوسیما در بین پاسخگویان برابر با 89/3 و حداقل و حداکثر آن92/2 و 72/4 است؛ بنابراین میانگین متغیر کیفیت اطلاع رسانی آرشیویست ها در حد متوسط به بالا است و با هستی شناسی آرشیو، کیفیت اطلاع رسانی بهتر خواهد شد. رابطه مثبت و معنی داری بین هستی شناسی و دایره واژگانی آرشیویست های صداوسیما برای اطلاع رسانی وجود دارد؛ به این معنا که با افزایش این متغیر میزان استفاده بهینه از دایره واژگانی و اطلاع رسانی بهینه آرشیویست های صداوسیما نیز افزایش می یابد. ارائه اطلاعات مفید در کمترین زمان، قابل توجه است و آرشیویست های صداوسیما توانایی ارائه اطلاعات متناسب با نیاز اطلاعاتی مراجعین را دارند. آموزش استفاده از ابزارهای بازیابی اطلاعات، هستی شناسی و به کارگیری تجربیات حرفه ای آرشیویست ها، کیفیت اطلاع رسانی را بهتر می کند. [1]. Mix methode[2]. lisrer[3]. protege
نقش رهبری دانش محور در عملکرد نوآورانه بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
117 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه موفقیت سازمان ها بیش از هر زمان دیگری درگرو کسب مزیت رقابتی به واسطه عملکرد نوآورانه ناشی از دانش محوری است. بر این اساس پژوهش حاضر به بررسی نقش رهبری دانش محور در عملکرد نوآورانه در سازمان های دولتی استان گیلان پرداخته است. این پژوهش ازنظر روش توصیفی- پیمایشی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل سازمان های دولتی شهر رشت است که به دلیل در دسترس بودن، بین همه آن ها پرسشنامه توزیع گردید. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده معنادار بودن تأثیر انتقال دانش بر عملکرد نوآورانه (63/0r =)، به کارگیری دانش بر عملکرد نوآورانه (26/0r =) و ایجاد دانش بر عملکرد نوآورانه (21/0r =) است. تأثیر انباشت دانش بر عملکرد نوآورانه نیز هم از طریق انتقال دانش و هم به کارگیری دانش، معنادار است. نهایتاً، بر اساس یافته ها، تأثیر رهبری دانش محور بر مستندسازی دانش (58/0r=)، تأثیر رهبری دانش محور بر به کارگیری دانش (39/0r=) و تأثیر رهبری دانش محور بر ایجاد دانش (41/0r=) معنادار است. بااین وجود، تأثیر رهبری دانش محور بر انتقال دانش معنادار نیست. بر اساس نتایج حاصل از مسیرهای غیرمستقیم مدل پژوهش، رهبری دانش محور به واسطه متغیرهای ذخیره سازی و انتقال دانش، بیشترین اثر غیرمستقیم را بر عملکرد نوآورانه شرکت ها دارد؛ بنابراین، با تأکید بر ذخیره سازی دانش از سوی مدیریت سازمان، انتقال دانش و نوآوری بیشترین افزایش را خواهد داشت.
شناسایی و رتبه بندی نیازهای آموزشی جامعه عرب استان خوزستان در حوزه خدمات کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی نیازهای آموزشی جامعه عرب استان خوزستان در حوزه کتابخانه های عمومی است. روش: رویکرد پژوهش حاضر روش آمیخته است. ترتیب انجام مبتنی بر توالی کیفی-کمی با تأکید بر اهمیت یافته های کیفی است. داده های کیفی جمع آوری شده با استفاده از روش گروه متمرکز (مصاحبه عمیق و گروه کانونی) با فن تحلیل مضمون برای دستیابی به سنخ شناسی و اولویت بندی نیازهای جامعه هدف در ارتباط با کتابخانه های عمومی تحلیل شد. جهت تعیین جامعه پژوهش در مرحله کیفی 5 شهرستان استان به صورت هدفمند انتخاب شد. در بخش کمی با توجه به نتایج حاصل از مصاحبه ها، پرسشنامه ای برای پیمایش اجتماعی در سطح شهرستان های استان خوزستان طراحی شد. برای تعیین نمونه از نمونه گیری طبقه ای تصادفی در بخش کمی و روش سهمیه ای در بخش کیفی استفاده شد. نمونه 517 نفر از جامعه عرب زبان خوزستان بود. یافته ها: نیازهای آموزشی جامعه عرب خوزستان به ترتیب اولویت عبارتند از: نیازهای هویتی، نیازهای هنری، نیازهای کارآفرینی، زبانی و مذهبی، نیازهای علمی و مهارت های اجتماعی. برنامه های آموزشی مناسب برای این جامعه این امکان را در اختیار مدیران و تصمیم گیران کتابخانه های عمومی قرار می دهد تا بتوانند برنامه هایی دقیق در اجرای برنامه های آموزشی در کتابخانه های عمومی تهیه کنند. نتیجه گیری: این پژوهش در زمینه خدمات چندفرهنگی و کتابخانه های عمومی و ارائه خدمات و استفاده گروه های قومی و اقلیت ها از کتابخانه های عمومی ارزشمند است. درصورت کاربست نتایج توسط مدیران و برنامه ریزان نهاد کتابخانه های عمومی کشور به عنوان نقشه راه می توان امیدوار بود زمینه های ارائه خدمات مطابق نیاز جامعه استان خوزستان فراهم آید.
تأثیر نشست های کتاب خوان با محوریت ادبیات نوجوانان بر میزان مسئولیت پذیری اعضای 9 تا 14 سال کتابخانه عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش کشف میزان تأثیر نشست های کتاب خوان با محوریت ادبیات نوجوانان بر مسئولیت پذیری اعضای 9 تا 14 سال کتابخانه عمومی شهر مود در استان خراسان جنوبی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در زمره تحقیقات شبه آزمایشی با طرح گروه آزمایش و گروه کنترل است. درجمع آوری داده ها از پرسشنامه مسئولیت پذیری نوجوانان (نعمتی،1386) که شامل 50 سؤال است استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 120 عضو نوجوان کتابخانه عمومی شهر مود بود که تعداد 40 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه در دو گروه 20 نفری، به روش گمارش تصادفی انتصاب شدند. در تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تی مستقل استفاده شد. یافته ها: میانگین مسئولیت پذیری اعضای نوجوان کتابخانه، بیشتر از حد متوسط و کمتر از حد مطلوب بود. تفاوت معنی داری میان مسئولیت پذیری و همچنین هفت مؤلفه آن -شامل خودمدیریتی، نظم پذیری، قانونمندی، امانتداری، وظیفه شناسی، سازمان یافتگی و پیشرفت گرایی- در دو گروه آزمایش و کنترل مشاهده شد. مرحله پیگیری نشان داد که میزان میانگین مسئولیت پذیری و شش مؤلفه آن رو به فزونی بوده است. نتیجه گیری: این پژوهش به دنبال آن بود تا قدمی در مسیر پر کردن خلأ نظری و کاربردی در زمینه انجام مطالعات مربوط با نمایان کردن ظرفیت کتابخانه های عمومی در رشد شخصیت و کسب مهارت های فردی و اجتماعی نوجوانان بردارد.
اثربخشی کتاب درمانی بر جرئت ورزی دانش آموزان چهارم ابتدایی شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کتاب درمانی بر جرئت ورزی دانش آموزان کم جرئت پایه ابتدایی انجام شده است. روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دختر کم جرئت پایه چهارم ابتدایی شهر قاین بودند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. مداخله کتاب درمانی بر روی گروه آزمایش، طی ۸ جلسه، هر جلسه یک کتاب داستان و به مدت ۴۵ دقیقه، و هفته ای دو بار برگزار شد. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از برتری معنادار گروه آزمایش بر گروه کنترل در مرحله پس آزمون بود. نتایج به دست آمده ماندگاری اثربخشی را در مرحله پیگیری نیز نشان داد. با توجه به یافته ها، می توان نتیجه گرفت که کتاب درمانی به روش گروهی می تواند به عنوان روش مؤثر در بهبود و نگهداشت رفتار جرئت ورزانه در کودکانی به کار رود که با ضعف در این مهارت مواجه اند. نتیجه گیری: قصه درمانی نسبت به کار مستقیم با کودکان به دلیل علاقه وافر آنان به قصه جذاب تر است. در نتیجه، کودکان می توانند نحوه نگاه خود را از مرکز درمانی، به یک محیط آموزشی، سرگرم کننده و درمانی تغییر دهند. این پژوهش می تواند قصه درمانی را به عنوان شیوه ای جذاب برای کودکان معرفی کند. ویژگی مهم دیگر قصه سرگرم کنندگی، آرامش بخشی و لذت بخشی آن است. این تأثیرها همانند نیروی محرکه عمل می کنند و تحول ساختارهای ذهنی را سریع تر می کنند. در پژوهش حاضر با روش کتاب درمانی به شکل قصه درمانی این فرصت برای کودکانی که از نظر جرئت ورزی در سطح پایینی بودند فراهم شد تا بر ضعف موجود در خود غلبه کنند.
Improving the Quality of Business Process Event Logs Using Unsupervised Method(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the contemporary dynamic business environment, the dependability of process mining algorithms is intricately tied to the quality of event logs, often marred by data challenges stemming from human involvement in business processes. This study introduces a novel approach that amalgamates insights from prior works with unsupervised techniques, specifically Principal Component Analysis (PCA), to elevate the precision and reliability of event log representations. Executed through Python and the pm4py library, the methodology is applied to real event logs. The adoption of Petri nets for process representation aligns with systematic approaches advocated by earlier studies, enhancing transparency and interpretability. Results demonstrate the method’s efficacy through enhanced metrics such as Fitness, Precision, and F-Measure, accompanied by visualizations elucidating the optimal number of principal components. This study offers a comprehensive and practical solution, bridging gaps in existing methodologies, and its integration of multiple strategies, particularly PCA, showcases versatility in optimizing process mining analyses. The consistent improvements observed underscore the method’s potential across diverse business contexts, making it accessible and pertinent for practitioners engaged in real-world business processes. Overall, this research contributes an innovative approach to improve event log quality, thereby advancing the field of process mining with practical implications for organizational decision-making and process optimization.
شاخص های شبکه های ایگو محور: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش های قلمرو شاخص های شبکه های ایگو به منظور تعیین ابعاد و جنبه ها و نیز دسته بندی شاخص های بررسی شده در متون در راستای ایجاد مبنایی جهت ارزیابی عملکرد برون دادهای علمی و یا شبکه های افراد، هدف اصلی مقاله حاضربود.روش: پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی و به روش مرور نظام مند انجام شده است. مراحل جست وجو و تحلیل داده ها در این مطالعه بر اساس راهنمای استاندارد پریزما تدوین شده است. بدین منظور بیست و سه پژوهش مرتبط با شاخص های شبکه ایگو از 2003 تا 2023 در مجموعه هسته وب گاه علم و اسکاپوس و IEEE جست وجو و پس از پالایش نتایج ارائه شده اند. در هر سه پایگاه محدودیت های نوع مدرک (مقاله و کتاب)، و بازه زمانی (2003 تا 22 may 2023) و زبان (انگلیسی) اعمال شد.یافته ها: متون مرورشده در این پژوهش سه سطح از شاخص های شبکه ایگو با توجه به ویژگی های ساختاری و ترکیبی را در قالب بیست و یک شاخص شناسایی کرده اند که عبارتند از: شاخص های پیوند ایگو آلتر، شاخص های ویژگی های آلتر، و شاخص های پیوند آلتر آلتر. چهار شاخص ویژگی های پیوند ایگو آلتر شامل اندازه شبکه، تعدد، قدرت پیوند، و پراکندگی پیوند است که نشان دهنده ابعاد متفاوت روابط میان موجودیت مرکزی (ایگو) و آلترها است. شاخص های مرتبط با ویژگی های آلترها که در شبکه ایگو وجود دارند شامل شش شاخص ترکیب شبکه، شباهت ایگو و آلتر، ناهمگونی، مرکزیت آلتر، پراکندگی آلترها، و پراکندگی جغرافیایی هستند. دو مفهوم رایج در علوم اجتماعی مانند سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی را می توان زیرمجموعه معیار ترکیب تعریف و محاسبه کرد. یازده شاخص تراکم، تعداد و اندازه مؤلفه ها، چاله های ساختاری برت (سه معیار اندازه مؤثر، محدودیت، و سلسله مراتب جهت محاسبه این شاخص پیشنهاد شده است)، شاخص واسط گلد و فرناندز، شاخص بینابینی ایگو، مرکزیت رتبه، نزدیکی و بینابینی آلتر، دسته ها، تعداد گره های منفصل، و هسته پیرامونی در دسته پیوندهای آلتر آلتر مورد بررسی قرار گرفت. برخی از معیارهای ساختاری شبکه مبتنی بر نمودار هستند و بر اساس نظریه نمودار سنجیده شدند که از جمله آن ها می توان به شاخص های تراکم، مرکزیت نزدیکی، درجه و بینابینی آلتر، دسته ها، تعداد گره های منفصل، و هسته پیرامونی اشاره کرد. این معیارها زمانی که در شبکه های ایگو مورد استفاده قرار می گیرند، اغلب معنی و تفسیر خاصی دارند به ویژه اگر ایگو از شبکه حذف شده باشد این معانی با معانی شبکه های کل محور متفاوت است.نتیجه گیری: نتایج حاکی از برخی از شکاف های پژوهشی در قلمرو شبکه های ایگومحور افراد و شبکه های ایگومحور استنادی هست که به لزوم بررسی شاخص های شبکه های ایگومحور، نرم افزارهای مورد نیاز جهت اجرای شاخص ها، شیوه دیداری سازی، اعتبارسنجی، کاربرد شاخص ها در حوزه علم سنجی، ارزیابی پژوهش، و سیاست علم و فناوری می توان اشاره کرد.
شناسایی موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
67 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال است. روش اجرای این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه مبنایی است. جامعه آماری شامل 10 نفر از متخصصان دانشگاهی است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. حجم نمونه براساس اصل اشباع نظری محاسبه شد. ابزار پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مورد موانع توسعه ای متاورس در کتابخانه های دیجیتال است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر نظریه مبنایی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که 53 مضمون محوری در قالب شرایط علّی شامل «وجود یک مشکل یا مسئله»، «عوامل فردی»، «سازمانی- مدیریتی»، «فناوری»، «سیاسی»، «اجتماعی»، «نهادی» و شرایط زمینه ای شامل «توسعه فناوری»، «درک کاربران»، «اهداف کتابخانه»، «وضعیت اقتصادی»، «سطح سواد فناوری»، «فرهنگ ها و ارزش ها»، «پیشینه و تجربه»، «نیاز کاربران»؛ شرایط مداخله گر شامل «منابع محدود»، «سرعت بالای تغییر فناوری»، «عدم قطعیت در آینده متاورس»، «عوامل انسانی»؛ راهبردها شامل «آموزش و آگاهی بخشی»، «همکاری با شرکت های فناوری»، «توسعه زیرساخت های فناوری»، «تحقیق و توسعه» و پیامدها شامل «کاهش دسترسی به اطلاعات»، «عدم انطباق با استانداردها»، «خطرات امنیتی و حریم خصوصی»، «عدم پذیرش از سوی کاربران» بودند. براساس نتایج می توان گفت که در مسیر توسعه متاورس موانع مختلفی به چشم می خورد. زمانی که این موانع مورد شناسایی قرار گیرند و راهکارهای لازم برای رفع آن ارائه شود می توان گفت که با توسعه متاورس، کتابخانه ها فرصت های جدیدی برای ارائه خدمات به کاربران خود خواهند داشت. با تفکر خلاقانه در مورد نحوه استفاده از این فناوری، کتابخانه ها می توانند به پلتفرم های آموزشی و اجتماعی ارزشمندی تبدیل شوند.
عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش سازمانی: مطالعه دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
157 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش درصدد شناسایی و تحلیل مهمترین عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش سازمانی در حوزه مدیریت دانش است تا زمینه را برای مدیریت درست و برنامه ریزی مناسب برای مدیران سازمان ها فراهم نماید.روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش های مرور نظام مند و دلفی انجام شد. خبرگان شرکت کننده در دلفی به وسیله نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. خبرگان انتخاب شده ، اساتید حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، جامعه شناسی و مدیریت در دانشگاه های تربیت مدرس، تهران، خوارزمی، شهید بهشتی، شاهد، مالک اشتر و علامه طباطبایی بودند که سابقه علمی و پژوهشی در موضوع مدیریت دانش و اعتماد سازمانی را داشتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از توزیع فراوانی، میانگین، ضریب توافق، آزمون تی تک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد عوامل اعتمادآفرین مؤثر بر تسهیم دانش را می توان در شش بعد کلی شامل عوامل اعتماد سازمانی، هنجار ذهنی، نگرش به تسهیم دانش، انگیزش بیرونی، انگیزش درونی و حمایت سازمانی دسته بندی نمود. در میان عوامل مؤثر از دیدگاه خبرگان، عامل اعتماد سازمانی با میانگین کل برابر با 4/86 دارای بیشترین تأثیرگذاری و انگیزش بیرونی با میانگین کل برابر 4/14، دارای کمترین تأثیرگذاری بر تسهیم دانش است.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که جهت فرآیند تسهیم دانش کارآمد و ایجاد بستری پویا، توجه و سیاست گذاری مناسب مدیران و شاغلان حرفه ای مدیریت دانش برای بهبود فرهنگ تسهیم دانش میان بخش های مختلف سازمان ضروری به نظر می رسد. در همین راستا، به سازمان ها پیشنهاد می شود با تقویت عوامل اعتمادآفرین و محرک های انگیزشی، تسهیم دانش میان کارکنان را تسهیل نمایند.
نیازهای اطلاعاتی و انتظارات جامعه آذری ساکن در استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان از کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد به کشف نیازهای اطلاعاتی و انتظارات جامعه آذری ساکن در استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان از کتابخانه های عمومی بپردازد. روش: این پژوهش با رویکرد کمّی و به روش پیمایش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. جامعه پژوهش شامل کتابداران، کاربران و غیرکاربران کتابخانه های عمومی در استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و خوشه ای انتخاب شدند. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه از سوی متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و علوم اجتماعی تأیید شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش آزمون-بازآزمون استفاده شد. بازه زمانی انجام پژوهش سال های 1399-1400 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و پاسخ به سؤالات پژوهش از آماره های فراوانی، میانگین و آزمون کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: شبکه های اجتماعی مهم ترین منبع کسب اطلاعات در گروه کاربران و غیرکاربران بودند. موضوعات مورد علاقه شرکت کنندگان به ترتیب روانشناسی، مهارت های زندگی و آموزش زبان بودند و آنها منابع اطلاعاتی غیردرسی و سرگرمی را به دو زبان فارسی و ترکی آذری ترجیح می دهند. مهم ترین نکته در ارتباط با کمیت و کیفیت منابع اطلاعاتی توجه ناکافی به منابع مربوط به فرهنگ و زبان جامعه آذری بود. آنها توجه به منابع اطلاعاتی مربوط به فرهنگ و زبان جامعه آذری را ضروری می دانند. در زمینه شناسایی نیازهای آموزشی، آموزش مهارت های عمومی زندگی مهم ترین نیاز آموزشی شناسایی شده توسط جامعه مورد مطالعه بود. از دیدگاه کاربران، داستان سرایی به زبان ملی؛ از دیدگاه غیرکاربران، ارائه اطلاعات کاریابی؛ و از دیدگاه کتابداران، برگزاری برنامه های فرهنگی-هنری از مهم ترین نیازهای فرهنگی-اجتماعی کتابخانه های عمومی استان های مورد مطالعه محسوب می شود. اصالت/ارزش: جامعه مورد مطالعه طیف وسیعی از نیازهای اطلاعاتی، آموزشی، اجتماعی-فرهنگی و خدماتی را داشتند. آنها بر لزوم توجه بیشتر به منابع مربوط به فرهنگ و زبان جامعه آذری تأکید داشتند. کتابخانه های عمومی باید خدمات و منابع متناسب با نیازها و انتظارات خاص جامعه آذری را طراحی و ارائه کنند. بدین طریق هم به حفظ میراث و فرهنگ اقوام کمک می کنند و هم موجبات مراجعه و استفاده بیشتر از کتابخانه های عمومی را در استان های مورد مطالعه فراهم می سازند.
نقش تعدیل گری رفتار نوع دوستی و انگیزش درونی در تاثیر مالکیت روانشناختی دانش بر رفتار پنهان سازی دانش (مورد مطالعه: معلمان شهرستان آران و بیدگل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
205 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف: پنهان سازی دانش یک پدیده نسبتاً رایج در سازمان های آموزشی و مدارس است که آثار مخربی را بر جای می گذارد. معلمان ممکن است به دلایل مختلفی، دانش مربوط به شغل شان را با دیگران به اشتراک نگذارند و در بعضی از موارد، دانش را از آ ن ها پنهان کنند. از این رو، ضرورت دارد سازه های مؤثر بر کاهش پنهان سازی دانش در سازمان مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل گری رفتار نوع دوستی و انگیزش درونی در تأثیر مالکیت روان شناختی دانش بر رفتار پنهان سازی دانش معلمان بود.
روش: نوع پژوهش، توصیفی همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل معلمان شهر آران و بیدگل بود که حجم نمونه از طریق الگوی مونت کارلو، 250 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش شامل: چهار پرسشنامه مالکیت روان شناختی دانش، نوع دوستی، انگیزش درونی و پنهان سازی دانش بود. روایی پرسشنامه ها به صورت سازه، همگرا و واگرا تأیید شد. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای مالکیت روان شناختی دانش 0/74، رفتار نوع دوستی 0/77، انگیزش درونی 0/84 و پنهان سازی دانش 0/71 به دست آمد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین مالکیت روان شناختی دانش و پنهان سازی دانش پایین تر از نمره ملاک و نوع دوستی و انگیزش درونی بالاتر از نمره ملاک بود. ضریب مسیر متغیرها نشان داد مالکیت روان شناختی روی پنهان سازی دانش، تأثیر مثبت و معنی دار، نوع دوستی روی پنهان سازی دانش و انگیزش درونی روی پنهان سازی دانش، تأثیر منفی و معنی دار دارد و نقش تعدیل کنندگی نوع دوستی و انگیزش درونی تأیید شد.
نتیجه گیری: طبق نتایج می توان گفت که پنهان کردن یا به اشتراک گذاشتن دانش نه تنها به سطح دارایی فرد نسبت به هدف مالکیت بلکه به انگیزه درونی و رفتار نوع دوستانه نیز بستگی دارد.
استقرار نظام کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور بر اساس معماری سازمانی توگف: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به دنبال بررسی چگونگی استقرار نظام کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور بر اساس معماری سازمانی توگف است.
روش پژوهش: به دلیل تعداد اندک پژوهش های چگونگی پیاده سازی معماری سازمانی در چارچوب توگف به منظور کسب دانش ضمنی در سازمان های پروژه محور و همچنین عدم تصویری جامع از این پژوهش ها و روش های به کار گرفته شده، لازم بود در جهت تصمیم آگاهانه و جمع بندی در راستای اهداف مطالعه، نتایج آن ها به صورت جامع مورد بررسی قرار گیرند که مطابق با پروتکل کیچنهام و چارترز، 12 مقاله جهت مرور یافته ها انتخاب شد.
یافته ها: شواهد نشان داد، جهت کسب دانش ضمنی، چارچوب های «معماری سازمانی توگف» به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش سازمانی بوده و آن را مدلی ضروری برای انتقال دانش آشکار و ضمنی دانسته اند. آنان در رابطه با مفیدترین اجزای توگف نشان دادند که چرخه «روش توسعه معماری» مفیدترین روش است و می تواند فعالیت های مدیریت دانش را در بر گیرد؛ هر چند حفظ و استفاده از دانش به طور مستقیم مورد توجه قرار نگرفته است و هیچکدام تمام گام های این چرخه را به صورت بالفعل پیاده سازی نکرده اند.
نتیجه گیری: بنابر مرور، چارچوب معماری سازمانی توگف در سطح جهانی برجسته تر است و برای پیاده سازی مدیریت اّشکال دانش و درس آموخته های پروژه ها در نظر گرفته شده، اما با توجه شکاف های پژوهشی موجود، توأم سازی دانش ضمنی و آشکار در فرایندهای سازمانی و چگونگی ذخیره به منظور بازیابی آن به طور مستقیم مورد توجه قرار نگرفته و به صورت بالقوه بوده و پیاده سازی نشده است. از طرف دیگر، در پژوهش ها سایر ذینفعان دانشی در نظر گرفته نشده و اساس دانش ضمنی پروژه ها دچار نقصان شده است.
ساخت و اعتباریابی ابزار اندازه گیری کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی ایران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی-همبستگی است. نمونه آماری 300 نفر از کتابداران نهاد کتابخانه های عمومی ایران است که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده و روایی ابزار به شیوه روایی محتوا و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی محاسبه شد. پایایی ابزار نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. یافته ها: تمامی بارهای عاملی شاخص های کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی (یادگیری مادام العمر، پاسخ اضطراری، مشارکت مدنی، توسعه اقتصادی، سلامتی، و تنوع و شمول) بالاتر از ۵/۰ به دست آمدند که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی روایی و پایایی مناسب ابزار را تأیید کرد. اصالت/ ارزش: نبود پژوهش در حوزه کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی مشهود است و اکثر پژوهش ها در زمینه کارآفرینی به صورت کلی انجام شده است. ابزار استانداردی که بتوان وضعیت کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی را ارزیابی کرد، در پژوهش های قبلی مشاهده نشد. بنابراین، پژوهش حاضر از بُعد موضوعی و روش شناختی دارای نوآوری است و به این سبب دارای اعتبار است که ابزار سنجش کارآفرینی اجتماعی را در بافت کتابخانه های عمومی ایران طراحی و اعتبار یابی کرده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی ابزار سنجش کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی ایران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی-همبستگی است. نمونه آماری 300 نفر از کتابداران نهاد کتابخانه های عمومی ایران است که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده و روایی ابزار به شیوه روایی محتوا و تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی محاسبه شد. پایایی ابزار نیز با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. یافته ها: تمامی بارهای عاملی شاخص های کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی (یادگیری مادام العمر، پاسخ اضطراری، مشارکت مدنی، توسعه اقتصادی، سلامتی، و تنوع و شمول) بالاتر از 0.5 به دست آمدند که نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی روایی و پایایی مناسب ابزار را تأیید کرد. اصالت/ ارزش: نبود پژوهش در حوزه کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی مشهود است و اکثر پژوهش ها در زمینه کارآفرینی به صورت کلی انجام شده است. ابزار استانداردی که بتوان وضعیت کارآفرینی اجتماعی در کتابخانه های عمومی را ارزیابی کرد، در پژوهش های قبلی مشاهده نشد. بنابراین، پژوهش حاضر از بُعد موضوعی و روش شناختی دارای نوآوری است و به این سبب دارای اعتبار است که ابزار سنجش کارآفرینی اجتماعی را در بافت کتابخانه های عمومی ایران طراحی و اعتبار یابی کرده است.
شناسایی انواع همکاری های غیر رسمی در مقالات حوزه شیمی و رابطه آن با استناد: مطالعه علم سنجی بخش سپاسگزاری مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع همکاری های غیر رسمی در بخش سپاسگزاری مقالات حوزه شیمی است. روش پژوهش: این پژوهش، یک مطالعه کمی با رویکرد علم سنجی و مبتنی بر فنون داده کاوی روش کتابخانه ای و توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را مقاله های پژوهشی با دسترسی باز پایگاه وب آوساینس تشکیل می دهد. برای داده کاوی و استخراج بخش سپاسگزاری مقالات، از نرم افزار شناساگر موجودیت های اسمی استنفورد استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد سپاسگزاری مقالات حوزه شیمی با توجه به مدل سه سطحی ساختار متون سپاسگزاری هایلند به ترتیب به عمل تشکر، عمل بازتاب و عمل آگاهی بخشیدن اختصاص دارد.همچنین آکادمی علوم چین، دانشگاه برکلی کالیفرنیا و انستیتوی تکنولوژی ماساچوست (ام آی تی) سازمان ها و دانشگاه هایی هستند که بیشترین سپاسگزاری از آن ها صورت گرفته بود. میزان استناد در میان مقالاتی که تعداد افراد سپاسگزاری شده در آن ها بیش از دو نفر(متوسط تعداد افراد سپاسگزاری شده) است بیشتر از تعداد استناد به مقالات دیگر است. بعلاوه بین تعداد افراد سپاسگزاری شده در مقاله با میزان استناد به مقاله ارتباط معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه سپاسگزاری می تواند بر دریافت استناد موثر باشد، می توان با آگاهی رسانی به افراد و مجاب کردن آن ها به اهمیت استناد در شکل گیری هویت و برند شخصی و حقوقی با نهادینه سازی حس وفاداری و تشکر در افراد موثر بود. بعلاوه شاید یکی از دلایل شدت کم ارتباط بین میزان استناد و سپاسگزاری عدم وجود یکدستی در نام افراد و سازمان ها و نیز محل ارائه سپاسگزاری در اکثر مقالات که در بخش انتهایی مقاله است، دانست.
اصطلاحنامه ها: تسهیلگرهای ایجاد و توسعه هستی شناسی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل کمی و کیفی مطالعات با موضوع کاربرد اصطلاحنامه در ایجاد و توسعه هستی شناسی ها و شناسایی دامنه های موضوعی، رویکردها، روش ها و تبیین محورهای عمده مطالعات این حوزه انجام شده است.روش: این پژوهش توصیفی-تحلیلی با روش مرور نظام مند و با استفاده از روش پتیکرو و رابرت (2008) انجام شده است. تحلیل و مصورسازی داده ها با استفاده از نرم افزار دیتارپر انجام شده است.یافته ها: تحلیل مطالعات حوزه کاربرد اصطلاحنامه در ساخت و توسعه هستی شناسی ها، ضمن شناسایی و ارائه دامنه های موضوعی مطالعات، فراوانی، روش ها، زبان ها ورویکردهای مورد توجه نشان داد که مطالعات این حوزه با تمرکز بر شش محور اصلی انجام شده اند: کاربرد اصطلاحنامه در توسعه و ساخت هستی شناسی در ارتباط با بازیابی اطلاعات چندزبانه، کاربرد اصطلاحنامه در توسعه و ساخت هستی شناسی با هدف پوشش دامنه موضوعی خاص، استفاده از استاندارد ایزو 25964 در توسعه هستی شناسی با استفاده از اصطلاحنامه، ارائه چارچوب، روش و ابزار برای کاربرد اصطلاحنامه در ساخت و توسعه هستی شناسی، بهبود روابط معنایی و ترسیم مفاهیم با استفاده از کاربرد اصطلاحنامه در ساخت و توسعه هستی شناسی، و مطالعات مروری کاربرد و تبدیل اصطلاحنامه به هستی شناسی.نتیجه گیری: دامنه های موضوعی متنوعی در بازه های زمانی متفاوت از مزایای استفاده از اصطلاحنامه در فرایند ایجاد و توسعه هستی شناسی بهره برده و زیر چتر این ابزار معنایی زمینه سازماندهی، بازیابی و دسترسی دقیق تر و سهل تر را برای علاقه مندان و ذی نفعان حوزه مربوطه فراهم نموده اند. علی رغم این تلاش ها، فقدان رویه و چارچوب استاندارد و مورد توافق و لزوم روزآمدسازی روش ها و رویکردها و ابزارها به دلیل وابستگی این فرایند به فناوری های پردازش زبان طبیعی، مهندسی دانش و همچنین پرداختن به آن از زاویه دید کاربردی و نه صرفاً نظری از جمله مواردی است که موجب شده این حوزه نیاز به پژوهش های بیشتر به منظور تکامل داشته باشد.
بررسی سیستماتیک عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در شهرهای هوشمند؛ آیا یک پارادایم جدید نیاز است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که هدف اصلی شهرهای هوشمند ایجاد زندگی بهتر برای ساکنان شهرهاست؛ اما به عقیده تعدادی از محققان این هدف بیشتر در حد یک شعار باقی مانده است و اهداف شهرهای هوشمند بیشتر متناسب و به نفع اهداف سایر ذی نفعان شهر هوشمند که نهادهای دولتی و شرکت های خصوصی هستند پیش می رود. حتی در اغلب مواقعی که به شعار شهروند محوری توجه شده و به آن عمل شده است نیز دیده می شود که شهروندان صرفاً استفاده کنندگان از سرویس های شهر هوشمند بوده یا تنها نقش گره های حسگر را در شهر ایفا می کنند و نقشی در خلق و ایجاد ابتکار عمل جهت مشارکت در اداره شهرهای خود ندارند. با درنظر گرفتن این چالش ها در زمینه مدیریت شهرهای هوشمند، تبدیل مدل های مدیریتی شهر هوشمند یک امر ضروری است. در این مقاله با انجام یک مرور سیستماتیک ادبیات با استفاده از پروتکل پریزما، نقش های مختلفی که شهروندان و عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در شهرهای هوشمند شناسایی شدند. در نهایت به این موضوع می پردازیم که با توجه به آن که روند فعلی بیانگر نقش خلاقانه و مشارکت واقعی شهروندان در پروژه های شهر هوشمند نیست، آیا نیاز به معرفی پارادایم جدیدی برای تکامل ایده شهر هوشمند وجود دارد؟ ما معتقدیم که در حال حاضر این نیاز وجود داشته و این پارادایم جدید را شهر هوشمندِ پاسخگو نامیدیم.
ایجاد سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش (نماد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ایجاد انتظام شغلی و حرفه ای در مشاغل مرتبط با رشته تخصصی علم اطلاعات و دانش شناسی از طریق پیشنهاد شکل گیری یک مرجع صنفی تدوین شده است. روش پژوهش در این مقاله سندی یا کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی است. عدم انطباق قوانین موضوعه کشور در ایجاد یک تشکل آموزشی، پژوهشی و صنفی متناسب با مشاغل و حرفه های علم اطلاعات و دانش شناسی و نیز فقدان قوانین مرتبط در شکل گیری چنین تشکلی، کانون تمرکز متخصصان این حوزه در طی بیش از 50 سال گذشته بوده است. این مسئله در حال حاضر به یک فرصت تبدیل شده است. چشم انداز این فرصت استثنایی در بسترسازی ایجاد یک تشکل کانونی صنفی، بر تجارب کتابداران پیشرو در ایجاد انجمن های صنفی، توسعه حوزه های نوین شغلی در علم اطلاعات و دانش شناسی، شکل گیری دامنه های وسیع فنی، حرفه ای و شغلی با تکیه بر فناوری اطلاعات، دانش و ارتباطات، تأثیر بی بدیل مناسب سازی و تبادل اطلاعات در زندگی روزمره افراد و افزایش روزافزون بازار کار برای مشاغل مرتبط با علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش متکی است. افزون بر این، سازوکارهای شکل گیری یک تشکل صنفی مرجع در حوزه های تخصصی گوناگون مانند مهندسی و علوم پزشکی و پیراپزشکی قابل مشاهده است. به این ترتیب، با تکیه بر تجارب متقدمان، گسترش رشته های شغلی و حرفه ای مرتبط با علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش و شکل گیری سازوکارهای نوین در ایجاد کانون های مرجع صنفی می توان به تدوین و پیشنهاد لوایح قانونی ای پرداخت که حمایت و پشتیبانی های صنفی تضمین گردد. در شکل گیری لوایح پیشنهادی بایستی دامنه، نقش، اهداف و وظایف مشاغل و حرفه های مرتبط با علوم اطلاعات، فناوری و ارتباطات تبیین گردد. در این مقاله سعی بر آن است که از طریق بحث و بررسی موارد پیش گفته، بستر شکل گیری انتظام شغلی و حرفه ای را به منظور تحقق اهداف حرفه ای آموزشی، پژوهشی و صنفی از طریق یک تشکل و سازمان قانونی و رسمی در حوزه علوم اطلاعات، دانش شناسی و مدیریت دانش، تحت عنوان «سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش (نماد)» تشریح نماییم. نتایج حاصل از این مقاله، تبیین اهداف و وظایف در شکل گیری سازمان نظام مدیریت اطلاعات و دانش به منظور تدوین لایجه قانونی برای ارائه به مجلس به منظور تصویب شکل گیری این نهاد یا سازمان مرجع است.
بازنمایی و تحلیل روند مقالات برتر آلتمتریکس جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که با هدف بازنمایی و تحلیل روند مقالات برتر آلتمتریکس جهان و با بهره گیری از رویکردهای علم سنجی و آلتمتریکس انجام شده است. جامعه پژوهش شامل 800 مقاله برتر از جنبه آلتمتریکس (منتشرشده در بازه زمانی 2013 تا 2020) است. برای گردآوری داده ها از پایگاه های «وب آو ساینس» و «آلتمتریکس» استفاده شد. در گام اول پژوهش، فهرستی از مقالات برتر به همراه داده های آلتمتریکس از سایت «مؤسسه آلتمتریکس» استخراج شد. سپس، به منظور تعیین وضعیت استنادی این مقالات، حوزه های موضوعی آن ها و نیز برای تعیین کشورهای سهیم در نگارش آن ها از داده های پایگاه اطلاعاتی «وب علوم» استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای «اکسل» و «اس پی اس اس» نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 45 درصد مقالات برتر در حوزه علوم چندرشته ای و 24درصد آن ها در حوزه علوم پزشکی منتشر شده اند. مجلات مهم در نگارش مقالات، نشریه «نیچر» با فراوانی 105 مقاله و سپس مجله «ساینس» با 74 مقاله هستند. ایالات متحده منتشرکننده بیش از نیمی از مقالات برتر جهان است و پس از آن انگلستان مقام دوم در جهان را داراست. در میان رسانه های اجتماعی، «توییتر»، «رسانه های خبری» و «مندلی» در رتبه های نخست تا سوم قرار دارند و روند آن ها در طول سال ها ی مورد تحقیق همواره افزایشی بوده است. میزان حضور مقالات برتر در «فیس بوک»، نسبت به سال های گذشته به شدت کاهش پیدا کرده است. این است که به نظر می رسد حضور در رسانه های اجتماعی پرطرفدارتر و تمرکز بر رسانه هایی که بیشتر مورد اقبال جامعه است، می تواند بر نمره آلتمتریک مقالات اثر بیشتری داشته باشد و رسانه هایی که به تدریج جایگاهشان در این موضوع کم رنگ شده، تأثیر کمتری بر نمره آلتمتریکس دارند. همچنین رابطه معنا دار و ضعیفی بین امتیاز آلتمتریکس و شمار استنادات مقالات برتر وجود دارد. در ضمن، با توجه به نبودِ ارتباط معنا دار بین دو متغیر فوق در برخی از سال های مورد بررسی در این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که منابع پراستناد لزوماً ممکن است به همان میزانی که استناد گرفته اند، در رسانه های اجتماعی مورد توجه نباشند و دستورالعمل واحدی برای ارزیابی همبستگی این دو متغیر وجود ندارد. به کارگیری ویژگی های مجموعه مقالات برتر از دیدگاه حوزه های موضوعی، مجلات مهم، توزیع جغرافیایی، و مقایسه شمار استنادات با شمار خوانندگان آن ها در رسانه های اجتماعی به سیاست گذاران حوزه های پژوهشی و پژوهشگران کمک می کند که بتوانند سیاست گذاری های کوتاه مدت و بلندمدت دقیق تری بر روی پژوهش ها انجام داده و میزان رؤیت پذیری و اثرگذاری بروندادهای علمی خود را افزایش دهند.
نقش میانجی انگیزش پژوهشی در رابطه بین سواد اطلاعاتی و شایستگی پژوهشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شایستگی های پژوهشی، یکی از متغیرهای کلیدی و تأثیرگذار در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی است که باید به آن توجه جدی شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انگیزش پژوهشی در رابطه بین سواد اطلاعاتی و شایستگی پژوهشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه و کردستان انجام شد.روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های پیام نور استان کرمانشاه و کردستان به تعداد 1200 نفر بود که تعداد 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه شایستگی پژوهشی یونسی و دیگران (1399)، پرسشنامه انگیزش پژوهشی صالحی و دیگران (1394) و پرسشنامه سواد اطلاعاتی یزدانی (1391) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و برای بررسی برازش مدل پژوهش از نرم افزار SmartPLS استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سواد اطلاعاتی بر انگیزش پژوهشی تأثیر مثبت و مستقیم دارد؛ انگیزش پژوهشی بر شایستگی پژوهشی تأثیر مثبت و مستقیم دارد؛ و سواد اطلاعاتی بر شایستگی پژوهشی تأثیر مثبت و مستقیم دارد. همچنین انگیزش پژوهشی در رابطه بین سواد اطلاعاتی و شایستگی پژوهشی نقش میانجی دارد. علاوه براین، نتایج پژوهش نشان داد که مدل مفهومی شایستگی پژوهشی براساس سواد اطلاعاتی با نقش واسطه ای انگیزش پژوهشی با مدل تجربی برازش دارد. نتیجه گیری: امروزه شایستگی های پژوهشی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی ضرورت دارد و با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که تقویت سواد اطلاعاتی و انگیزش پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی می تواند اثری مثبت بر رشد شایستگی های پژوهشی دانشجویان داشته باشد.
تحلیل دانش مهدویت پژوهی در ایران با رویکرد علم سنجی و خوشه بندی اطلاعات: مطالعه موردی؛ مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
89 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختار دانش حوزه مهدویت پژوهی در ایران است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. جهت تحلیل دانش مفهوم حوزه مهدویت پژوهی از ترکیب روش های علم سنجی، خوشه بندی اطلاعات و تحلیل شبکه استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در دو دهه اخیر پژوهش های حوزه مهدویت رشد چشمگیری داشته است. همچنین نویسندگان زیادی از حوزه های علمیه و دانشگاه ها در تولید مقالات آن نقش داشته اند. نتایج مربوط به تحلیل هم واژگانی نشان داد، بیش از 1340 مفهوم یا کلیدواژه مطرح شده و مفاهیم "مهدی موعود، انتظار، ظهور ،آموزه های مهدویت، غیبت، مدعیان دروغین"، بیشترین فراوانی را در بین کلیه مفاهیم داشته اند. همچنین زوج های مفهومی"انتظار-مهدی موعود، انقلاب اسلامی-انتظار، مهدی موعود–آخرالزمان، آینده پژوهی-مهدویت پژوهی و دکترین مهدویت- ظهور" بیشترین هم رخدادی دارند. علاوه بر آن، مفاهیم "مدعیان دروغین، سلفی گری، جهانی شدن، انکار مهدویت"، مضامین اجتماعی و فرهنگ مهدویت" به عنوان مفاهیم نوظهور شناسایی شدند. نتایج مربوط به خوشه بندی نشان داد دانش این حوزه در ایران از 21 خوشه اصلی تشکیل می شود. تحلیل نقشه ها نشان داد مفاهیم این حوزه روابط مفهومی زیادی با هم دارند و درصد تمرکز شبکه در حد 5/0 است که شبکه ای گسسته نیست، اما پرتراکم هم نیست.
نتیجه گیری: در این حوزه مفاهیم زیادی مطرح شده است. نتایج خوشه بندی حاکی از این است مفاهیم شکل گرفته در حوزه مهدویت پژوهی زمینه مناسبی برای پژوهش های کیفی و نظری فراهم خواهد کرد. در مجموع، این پژوهش تصویر کلانی از مفاهیم، خوشه های مفهومی و روابط مفاهیم در مقالات تولید شده حوزه مهدویت را نشان داد.