شناسایی مؤلفه های بازیابی تعاملی اطلاعات در وب توسط کودکان دبستانی با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کودکان عصر حاضر که بومیان دیجیتال نیز نامیده می شوند، از سنین پایین تجربه و مهارت کار با رایانه را کسب می کنند و درمی یابند که می توانند از طریق وب به جستجوی اطلاعات بپردازند و نیازهای اطلاعاتی خود را از این طریق مرتفع سازند، بااین وجود در استخراج و یافتن اطلاعات متناسب با سن و نیازهای خود با دشواری هایی مواجه هستند. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و تعیین مؤلفه های تأثیرگذار بر بازیابی تعاملی اطلاعات در وب توسط کودکان مقطع دبستان بر مبنای مدل ارائه شده توسط اسپینک و ساراسویک (1998) است. این مدل توسعه ای از مدل لایه ای ساراسویک (1997) است که با در نظر گرفتن انواع بازخورد و عامل زمان نقاط ضعف آن را پوشش داده و ازاین رو به عنوان مدل مرجع پژوهش انتخاب شده است.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و با رویکرد کیفی انجام گرفته است. در این پژوهش از روش فراترکیب برای بررسی نظام مند و تحلیل و ترکیب یافته های کیفی پژوهش های انجام گرفته در حوزه بازیابی تعاملی اطلاعات و رفتار جستجوی اطلاعات کودکان استفاده شده است. برای این منظور، مقالات پژوهشی منتشرشده در نشریات علمی معتبر جستجو، بررسی و تحلیل شد. بر مبنای هدف پژوهش، مقالاتی انتخاب شدند که از سال 1998 تا 2022 به زبان انگلیسی یا فارسی به چاپ رسیده بودند و به بررسی رفتار جستجوی کودکان، در محدوده سنی 7 تا 12 سال، در وب پرداخته بودند. بر اساس معیارهای ذکرشده، 32 مقاله شامل 31 مقاله انگلیسی و یک مقاله فارسی برگزیده شد. با استفاده از نرم افزار «مکس کیودا»، مؤلفه های مرتبط با جستجوی کودکان در وب با توجه به یافته های کیفی مقالات استخراج و 225 گویه تشخیص داده شد. سپس گویه ها، بر اساس لایه های تعریف شده در مدل مرجع پژوهش مقوله بندی شد و مؤلفه های مرتبط با هر مقوله تعیین شد.یافته ها: بر اساس گویه های استخراج شده از پژوهش های منتخب، 30 مؤلفه اصلی برای بازیابی تعاملی اطلاعات در وب برای کودکان شناسایی شد. ازجمله این مؤلفه ها ، «لذّت و سرگرمی» و «یأس و ناامیدی» از جنبه عاطفی، «دانش و مهارت»، «سبک جستجو» و «نحوه قضاوت ربط» از بُعد شناختی، «نحوه انتخاب اصطلاحات پرس وجو» و «فن های مورداستفاده برای فرمول بندی مجدد پرس وجو» در زمینه پرس وجو، «کاربردپذیری موتور جستجو» و «پشتیبانی از مهارت های شناختی» از جنبه طراحی رابط کاربری برای کودکان و «ایمن و مناسب بودن محتوا» و «تناسب محتوا با سطح درک مطلب کودکان» از منظر محتوای ارائه شده به کودکان هستند. درنهایت مؤلفه های شناسایی شده در قالب مدل مرجع پژوهش ارائه شد.نتیجه گیری: مؤلفه های شناسایی شده می توانند به عنوان چهارچوبی برای مدل سازی تعامل کودکان با نظام های اطلاعاتی به کار روند و به منظور تدوین برنامه های آموزش کودکان در حوزه جستجو و بازیابی تعاملی اطلاعات در وب و همچنین طراحی نظام های بازیابی اطلاعات برای کودکان با در نظر گرفتن عوامل تأثیرگذار در بازیابی تعاملی اطلاعات توسط کودکان مورداستفاده قرار گیرند.