فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سرقت علمی، عبارت است از کپی کردن کلمات، متون، تصاویر و مانند آن و استفاده از اندیشه های دیگران به عنوان اندیشه خود است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان عوامل مختلف بر تمایل دانشجویان دکتری دانشگاه بوعلی همدان به سرقت علمی است. روش: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دکتری دانشگاه بوعلی همدان تشکیل می دهند که براساس فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 263 نفر به دست آمد. جهت گردآوری داده ها از پنج پرسشنامه استفاده شد. پایایی این پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 948/0، 955/0، 968/0، 986/0 و 975/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش، از مدلیابی معادلات ساختاری در نرم افزار وارپ پی ال اس 7 استفاده گردید. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که متغیرهای درک سرقت علمی، نگرش به سرقت علمی و ارزش های شخصی، بر میزان سرقت علمی دانشجویان تأثیر منفی و معنی داری دارند. همچنین، متغیر محق پنداری تحصیلی بر میزان سرقت علمی دانشجویان تأثیر مثبت و معنی داری دارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد دانش، درک و آگاهی دانشجویان از سرقت علمی و مصادیق آن، سیاست ها و مجازات قانونی در این زمینه در سطح پایینی قرار دارد که لازم است مسئولان و مدیران دانشگاه ها در راستای آگاه سازی و آشنایی بیشتر دانشجویان و عواقب این کار اقدامات لازم را انجام دهند و با برگزاری دوره ها و کارگاه های آموزشی میزان سرقت علمی را کاهش دهند.
شناسایی عوامل توسعه دهنده فرهنگ تاکید علمی در مدارس: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
139 - 156
حوزههای تخصصی:
نتایج تحقیقات پیشین حاکی از آن است که فرهنگ تاکید علمی در مدارس، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و اثربخشی مدرسه را تسهیل می کند. هدف از این مطالعه شناسایی عوامل توسعه دهنده فرهنگ تاکید علمی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1398 بود. این مطالعه به روش کیفی از نوع پدیدارشناختی انجام شد. حجم نمونه شامل 24 نفر از صاحب نظران حوزه تعلیم وتربیت بودند که با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت، بطوری که داده های لازم براساس اشباع نظری جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار NVivo 10 استفاده گردید. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که چهار عامل بیش ترین نقش را در رشد و توسعه فرهنگ تاکید علمی در مدارس ایفا می نمایند. این عوامل عبارتند از: «کیفیت فعالیت های آموزشی و پرورشی» دارای بیش ترین امتیاز و در جایگاه اول، «بازخورد سازنده» در جایگاه دوم، «کیفیت محیط آموزشی» در جایگاه سوم، «امنیت روانی و شغلی» در جایگاه چهارم قرار گرفتند. بنابراین، برای این که فرهنگ تاکید علمی در مدارس رشد و توسعه پیدا کند، باید تمام عوامل مطروحه در مدارس بطور هماهنگ مورد توجه قرار گیرند؛ زیرا دستیابی به رشد و توسعه فرهنگ تاکید علمی مستلزم آن است که نظام آموزش وپرورش از برنامه ریزی دقیق و متناسب با نیاز مدارس برخوردار باشد.
بررسی مهارت های نشر در مجلات علمی در دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال هفتم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۶
119 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به دنبال بررسی و تعیین میزان آگاهی و مهارت دانشجویان دکتری در انتشار منابع خود در مجلات علمی و سنجش رابطه بین مهارت نشر در مجلات و متغیرهای رشته، جنسیت، سن و همچنین رابطه آن با تعداد مقالات منتشر شده در مجلات داخلی و بین المللی و در نهایت تأثیر شرکت در کارگاه های آموزشی مرتبط بر میزان این مهارت است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با روش کمی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان به تعداد 2432 نفر است. نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه ای بود که حجم آن با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 332 نفر برآورد شد که در نهایت 302 نفر پاسخگو بودند. یافته ها: میزان مهارت دانشجویان در حد متوسط و در رشته های مختلف متفاوت بود. اما جنسیت و سن بر میزان آن تأثیری نداشت. همچنین میزان این مهارت با تعداد مقالات منتشره در مجلات داخلی و بین المللی همبستگی مثبتی داشت و شرکت در کارگاه های آموزشی مرتبط موجب افزایش میانگین امتیاز آن بود. ارزش: از آنجا که مهارت دانشجویان در حد متوسط بود، این پژوهش می تواند آغازگر پژوهشی باشد که مشابه سواد اطلاعاتی، چارچوبی را تحت عنوان سواد نشر در مجلات علمی ایجاد نماید تا پژوهشگران مبتدی از آن بهره مند گردند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر اکتسابی بودن این مهارت، ضرورت طرح ریزی دوره های آموزشی مرتبط تأثیر نقش نویسنده در افزایش این مهارت، ضرورت اصلاح و توجه به آیین نامه ها و ضوابط پذیرش دانشجو و اهمیت برگزاری کارگاه های آموزشی مرتبط از جانب دانشگاه ها بود.
تحلیل سنجه های استنادمحور برای تعیین میزان ربط مقاله ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت توانایی سنجه های استنادمحور (هم استنادی، زوج کتاب شناختی، امسلر، پیج رنک و هیتس(اعتبار و کانون)) برای تعیین میزان ربط مقاله ها با یکدیگر. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، مجموعه مقالات موجود در زیرمجموعه دسترسی آزاد پاب مد سنترال مجموعه آزمون سایترک بود که بر اساس سه سنجه هم استنادی، زوج کتاب شناختی و امسلر با سایر مقالات رابطه استنادی داشتند. از میان 26262 مقاله، 30 مقاله به عنوان مقالات پایه انتخاب شد و مقالات مرتبط با هر یک از آن ها بر اساس سنجه ربط مش بازیابی گردید؛ هر یک از سنجه های استنادمحور متغیر مستقل و سنجه ربط مش متغیر وابسته بود. با استفاده از نرم افزار شبیه ساز ومپ سرور و پی.اچ.پی.مای ادمین یک پایگاه مای. اس. کیو.ال ایجاد شد؛ سپس، با مطالعه کلیه کدهای مورد نیاز از بسته کد منبع سایترک، کدهای لازم با اعمال تغییرات ضروری، اجرا و نتایج حاصل در پایگاه مای. اس. کیو.ال وارد شد. با نوشتن پرس وجو به زبان اس. کیو.ال، شبکه استنادی مجموعه به صورت کامل استخراج شد سپس با کدنویسی به زبان پایتون اعداد مربوط به پیج رنک و هیتس (اعتبار و کانون) به صورت جداگانه محاسبه گردید. یافته ها: نتایج نشان داد تمامی شش سنجه در سطح یک صدم همبستگی معنادار و مثبت با میزان ربط مقاله ها داشت؛ به عبارت دیگر، با افزایش مقادیر هریک از سنجه ها، درجه ربط مقاله ها نیز افزایش یافت. بیشترین میزان همبستگی مربوط به سنجه امسلر و پس از آن، زوج کتاب شناختی بود. پس از سنجه ها ی امسلر و زوج کتاب شناختی، بیشترین همبستگی میان متغیر هیتس(اعتبار) با ربط مقاله ها بود. متغیر پیج رنک در مرتبه چهارم قرار داشت؛ در نهایت، کم ترین میزان همبستگی با ربط مقاله ها، مربوط به سنجه های هم استنادی و هیتس( کانون) بود؛ بنابراین، از میان سنجه های استنادی بررسی شده در این پژوهش، سنجه های امسلر، زوج کتاب شناختی، هیتس(اعتبار) و پیج رنک بیش از سایر سنجه ها از پتانسیل لازم برای تعیین میزان ربط مقاله ها برخوردار بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت سنجه های استنادمحور مطالعه شده قادرند درجه ربط مقاله ها را برآورد کنند و در بافتارهای مختلف بازیابی اطلاعات شامل موتورهای جست وجو، پایگاه های اطلاعاتی و استنادی، سامانه های پیشنهاددهنده و حتی کتابخانه های دیجیتالی برای دسترسی به مقالات مرتبط، پیشنهاد مقالات مشابه و رتبه بندی نتایج بازیابی کاربرد داشته باشند؛ همچنین، لازم است به سنجه امسلر که نسبت به دو سنجه سنتی هم استنادی و زوج کتاب شناختی، در سامانه های اطلاعاتی کمتر استفاده شده است، بیش از پیش توجه شود؛ از طرفی، علیرغم اینکه سنجه هم استنادی در برخی از پایگاه ها و سامانه های بازیابی اطلاعات بین المللی( مانند ساینس دایرکت و سایت سیر) برای بازیابی مدارک مرتبط و پیشنهاد مدارک مشابه استفاده می شود در مقایسه با سایر سنجه ها از کارایی کمتری برخودار است.
مطالعه تطبیقی قواعد فهرست نویسی نسخ خطی آستان قدس رضوی با استاندارد آر. دی. ای. و ارائه الگوی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت توصیف نسخ خطی در پایگاه نسخ خطی آستان قدس رضوی و استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آر.دی.ای.) است. روش/ رویکرد پژوهشی: این پژوهش با روش سندی-کتابخانه ای با رویکرد تطبیقی انجام شده است. به این صورت که از روش سندی-کتابخانه ای برای استخراج عناصر فهرست نویسی نسخ خطی آستان قدس رضوی و استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آر.دی.ای.)؛ و روش پیمایشی- توصیفی با رویکرد تطبیقی جهت بررسی میزان انطباق عناصر پیشینه های کتاب شناختی پایگاه نسخ خطی آستان قدس رضوی با عناصر نسخ خطی استاندارد توصیف و دسترسی به منبع (آر.دی.ای.)، استفاده شده است. بدین منظور پیشینه های کتاب شناختی نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب و به طریق سیاهه وارسی با قواعد آر.دی.ای. مطابقت داده شد. این پژوهش ضمن تطبیق فوق، وضعیت توصیف نسخ خطی در پایگاه نسخ خطی آستان قدس و استاندارد آر.دی.ای. را نشان می دهد. جامعه مورد بررسی، عناصر موجود در فصل (1-7) استاندارد توصیف و دسترسی به منبع آر.دی.ای. (2014) و عناصر به کاربرده شده در فهرست نویسی نسخ خطی کتابخانه آستان قدس (عناصر کتاب شناسی و نسخه شناسی پایگاه نسخ خطی آستان قدس (روزآمدشده در سال 1393) ) و همچنین کتاب قواعد فهرست نویسی نسخ خطی از محمد وفادار مرادی است. یافته ها: با بررسی روشمند مشخص شد از مجموع عناصر شناسایی شده در آر.دی.ای. (فصل 1 تا 7)، 33 عنصر مناسب جهت توصیف نسخ خطی است. از این کل، تعداد 29 عنصر، به عبارتی 77.88 درصد عناصر موجود در آر.دی.ای. با عناصر به کار رفته در فهرست نویسی آستان قدس رضوی مطابقت دارد و تنها 12.12درصد عدم تطابق مشاهده شد. همچنین از سوی دیگر، 46 عنصر در فهرست نویسی نسخ خطی آستان قدس رضوی به کار رفته که از این تعداد، 63 درصد با عناصر استخراج شده از استاندارد RDA دارای تطابق است؛ از آنجا که فهرست نویسی خطی آستان قدس به دو بخش کتاب شناسی و نسخه شناسی تقسیم می گردد، از 34 درصدی که شامل عدم تطابق است، 97.30 درصد مربوط به بخش نسخه شناسی (توسط سیاهه ای از عناصر استخراجی از دو مجموعه ذکر شده) است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان دهنده نزدیکی مجموعه عناصر و قواعد مرتبط در فهرست نویسی نسخ خطی آستان قدس به آر.دی.ای. است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد آر.دی.ای. در تبیین ویژگی های خاص نسخ خطی و جزئیات، ضعیف تر از قواعد آستان قدس رضوی عمل کرده است. با توجه به این که ویژگی هایی از نسخ خطی در فهرست نویسی آستان قدس مدنظر قرار می گیرد که تحت عنصر مشخصی نیست؛ بدین جهت نمی توان در فراوانی و آمار موجود در تحقیق محاسبه گردد و در صورت رفع این ایراد، ضعف ذکر شده در آر. دی. ای. بیشتر نمایان می گردد.
ارائه چارچوبی برای ارزیابی وبگاه ها از منظر معماری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر که حجم اطلاعات به صورت نمایی در حال افزایش است و کاربران گزینه های زیادی برای دسترسی به اطلاعات مورد نیاز خود دارند، نشر و اشاعه اطلاعات در محیط وب باید با دقت بیشتر و مبتنی بر اصولی مشخص صورت گیرد. از این رو، اگر سازمان ها به دنبال جلب رضایت کاربران خود در استفاده از وبگاه هایشان هستند باید ضمن شناخت نیازها و رفتار کاربران، درک روشنی از اهداف کسب وکار خود و نوع محتوایی داشته باشند که قصد ارائه آن را در بستر وب دارند. بدین منظور عناصر اطلاعاتی باید به نحوی مناسب سازماندهی و برچسب زنی شوند تا بتوانند به راحتی در دسترس کاربران قرار گرفته و قابل فهم باشند. چنین چالش هایی موضوع معماری اطلاعات، به عنوان یک حوزه عملی و یک زمینه پژوهشی است. نقش معماری اطلاعات در کاربردپذیری محیط های اطلاعاتی از یک سو و نیاز سازمان ها و کسب وکارها به ایجاد بستری اطلاعاتی برای تعامل هدفمند و سازنده با مخاطبان و کاربران خود و ارائه خدمت به آن ها از سوی دیگر، اهمیت به کارگیری اصول معماری اطلاعات در سازمان ها را برجسته می سازد. با توجه به آنچه گفته شد، در این پژوهش قصد داریم که ضمن تبیین سیستم معماری اطلاعات، به بررسی و معرفی اجزای مختلف آن بپردازیم. سپس، با بهره گیری از مطالعات اسنادی و پنل خبرگی، چارچوبی برای ارزیابی معماری اطلاعات در وبگاه به عنوان بستر اصلی تعامل با کاربران سازمان پیشنهاد خواهیم داد. چارچوب پیشنهادی، سیستم معماری اطلاعات را در یک فضای بزرگ تر با نام محیط اطلاعاتی در نظر می گیرد. محیط اطلاعاتی از سه مؤلفه بافت، محتوا و کاربر تشکیل می شود. کاربر به دنبال بهره برداری از محتواست و این محتوا برای بافت محیط اطلاعاتی که معرف سازمان و کسب وکار آن است، تولید ارزش می کند. از سوی دیگر، بافت به دنبال بهبود محتواست و محتوا نیز در جذب کاربر مؤثر است. با شناخت هر یک از این مؤلفه ها و توجه به روابط بین آن ها، نیازهای محیط اطلاعاتی مشخص شده و به سیستم معماری اطلاعات وارد می شود. سیستم معماری اطلاعات خود از چهار زیرسیستم به نام های سازماندهی، برچسب زنی، پیمایش، و جست وجو تشکیل یافته که بر یکدیگر تأثیرات متقابلی داشته و در بهبود هم نقش دارند. سیستم سازماندهی ساختار و دسته بندی اطلاعات یک وبگاه را مشخص می کند، سیستم برچسب زنی اطلاعات مرتب شده توسط سیستم سازماندهی را با کمک برچسب هایی توصیف می کند، سیستم پیمایش به کاربر کمک می کند که در وبگاه حرکت کرده و به محتوا و اطلاعات مورد نظر دسترسی پیدا کند، و سیستم جست وجو به نوار جست وجو و امکانات آن در یک وبگاه اشاره دارد. برای ارزیابی هر یک از زیرسیستم های معماری اطلاعات در چارچوب پیشنهادی، یک سیاهه وارسی ارائه شده که از اجماع نظر خبرگان به دست آمده است. در نهایت، ارزیاب می تواند با شناسایی مؤلفه های محیط اطلاعاتی و با کمک این سیاهه های وارسی نسبت به ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه اقدام کند.
ارائه چارچوبی برای بازیابی تعاملی اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر نظریه شناختی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ابعاد تعامل به عنوان مفهومی اساسی در محیط های رایانه ای برای درک و ترسیم کارکرد روانی و رفتارهای کاربران و در نتیجه، طراحی بهینه نظام های بازیابی تعاملی اطلاعات ضروری است. از طرف دیگر، مسئله تعامل به دلیل ماهیت پیچیده ای که دارد، توجه همزمان به عوامل شخصی-شناختی، رفتاری و محیطی کاربران در فرایند بازیابی اطلاعات و درک درست این مؤلفه ها را می طلبد. از این رو، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب و تعیین عناصر اصلی و فرعی تعامل بازیابی اطلاعات مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی «بندورا» و توسعه سیاهه وارسی بعد تعامل بازیابی اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر این نظریه است. پژوهش حاضر در دو مرحله به روش کتابخانه ای و پیمایشی، یعنی نظرسنجی از خبرگان و پانل «دلفی» انجام شده است. نخست، با بررسی متون مختلف، مؤلفه های مختلف تعامل در سامانه های کتابخانه های دیجیتال و همچنین، مؤلفه های تأثیرگذار نظریه شناختی اجتماعی در رفتار اطلاعاتی استخراج و ارزیابی شد. سپس، ابعاد و مؤلفه های تعامل مبتنی بر نظریه شناختی-اجتماعی با استفاده از آرای خبرگان دانشگاهی برآوُرد و در پرسشنامه ای در قالب طیف «لیکرت» پنج گزینه ای تنظیم و اعتبارسنجی گردید. مؤلفه های اصلی شامل سه بعد تعامل با اطلاعات، تعامل با رابط کاربری و تعامل با وظایف، و مؤلفه های فرعیِ هر یک از آن ها گروه معلول، و نظریه شناختی-اجتماعی با سه مؤلفه اصلی شخص، محیط، و رفتار، گروه علت ها را تشکیل می دهند. جامعه خبرگان، بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی، شامل ۱۷ متخصص حوزه بازیابی اطلاعات بود. با توجه به مقادیر بالای ض ریب ت وافقی «کن دال» در دو مؤلفه شخص و رفتار ح دود ۰/۷۷ و ضریب ۰/۷۲ در مؤلفه محیط در مجموع، ۶۰ مؤلفه در این سه بعد مورد توافق و اجماع واقع شد. بر اساس یافته های پژوهش و در ضمن مراحل دوگانه دلفی و پس از حذف مؤلفه هایی با میانگین کمتر از عدد ۳ در طیف «لیکرت»، تعداد ۲۱ مؤلفه در بُعد شخص، ۲۰ مؤلفه در بُعد رفتار و ۱۹ مؤلفه در بُعد محیط مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گویه اعتبار در هر سه مولفه شخص، رفتار، و محیط و گویه های جامعیت و پیچیدگی وظیفه کاری عینی در مؤلفه محیط و گویه دشواری وظیفه کاری ذهنی در مؤلفه رفتار از نظر خبرگان پژوهش نیز کم اهمیت بود و در نتیجه، حذف شدند. چارچوب به دست آمده از این پژوهش می تواند به عنوان مبنای پژوهش های آتی در جهت کاربست این مؤلفه ها با تأکید بر سه جنبه اساسی رفتار کاربر در طراحی بهینه نظام های بازیابی تعاملی اطلاعات قرار گیرد. .
بررسی آگاهی و میزان استفاده کتابداران دانشگاهی از فناوری هوش مصنوعی: مطالعه موردی (کتابداران دانشگاه شهید چمران اهواز و علوم پزشکی جندی شاپور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف میزان آگاهی و استفاده کتابداران کتابخانه های دانشگاهی از فناوری هوش مصنوعی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر، توصیفی-پیمایشی از نوع کاربردی است. جامعه آماری تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور و شهید چمران اهواز که از روش سرشماری استفاده شد و در نهایت تعداد 79 پاسخنامه جمع آوری شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه وود و آلن (2018) جمع آوری و با نرم افزار اس. پی.اس. اس. نسخه 24 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد وضعیت استفاده و تعامل کتابداران در کتابخانه در رابطه با هوش مصنوعی و دستیاران مجازی (داده های مربوط به کتابخانه های برخوردار از هوش مصنوعی و دستیاران مجازی) معادل 295/3 است که در مقایسه با عدد معیار اختلاف معناداری وجود دارد. اکثر کتابداران در خصوص استفاده مسئولین کتابخانه از قابلیت های مبتنی بر هوش مصنوعی به عنوان ابزاری برای ارتباط با اعضاء معتقدند از این ابزار استفاده نمی شود. در خصوص برگزاری کارگاه آموزشی مربوط به هوش مصنوعی یا دستیاران مجازی اکثر کتابدارن عنوان کردند که این کار انجام نمی شود. اکثر کتابداران (2/53 درصد) عقیده دارند که هوش مصنوعی تأثیرگذاری مثبت بر کیفیت ارائه خدمات کتابخانه دارد. نتیجه گیری: استفاده از فناوری هوش مصنوعی و دستیاران مجازی در کتابخانه ها جهت سهولت فعالیت های کتابخانه ای در جامعه اطلاعاتی امروز، یک امر مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد و زیرساخت های لازم جهت استفاده از این فناوری ها ایجاد شود. این سیستم ها گرچه در همه موارد نمی توانند جایگزین مناسبی برای کتابداران باشند اما وجود آن ها در کتابخانه ضرورتی است که نمی توان آن را نادیده گرفت.
مرور نظام مند پژوهش های داده های پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور مطالعات انجام شده در رابطه با موضوع داده های پیوندی و شناسایی بیشترین موضوعات پرداخته شده در این موضوع، مزایا و چالش های موجود. روش: روش پژوهش مرور نظام مند است. در جستجوی اولیه در وبگاه علوم مشخص شد که 20 مجله بنا به نتایج پژوهش دارای بیشترین تولیدات علمی موضوع داده های پیوندی در مقوله علم اطلاعات و دانش شناسی اند. پس از بررسی و پایش 22966 مقاله استخراج و سپس با استفاده از راهنمای استاندارد پریزما، نهایتاً 20 مقاله انتخاب شد. ابزار پژوهش از نوع سیاهه وارسی بر مبنای معیارهای ورود و خروج بود و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: وب معنایی، هستی شناسی، داده های باز پیوندی، تعامل پذیری، شباهت داده ها، پردازش زبان طبیعی، فراداده و کتابخانه دیجیتال بیشترین موضوع هایی است که در مقالات موردنظر به آنها پرداخته شده است. مزایا و چالش های فنی(مرتبط با مجموعه داده های پیوندی، ابزارهای داده های پیوندی مرتبط با مسائل فناورانه، و هستی شناختی)، عوامل مالی و انسانی در مقالات بررسی شد. در ادامه طبق یافته ها مشخص شد که مزایا و چالش های داده های پیوندی هر دو به تفکیک به مقوله فنی و زیرمقوله فرعی«مزایا و چالش های مرتبط با مجموعه داده های پیوندی» هر کدام با 35 درصد اختصاص یافته است. امکان کشف گسترش موجودیت ها با بررسی انواع پیوند در داده های پیوندی، ایجاد پیوند مناسب داده ها با داده های سایر خدمات پیوسته، بهبود در کشف داده های باز، افزایش رؤیت پذیری داده های پیوندی با داده های سایر خدمات پیوسته از جمله مزایای مرتبط با مجموعه داده های پیوندی، و تنوع بیش از حد داده های بین رشته ای، پیچیدگی واژگانِ در دسترسی، مشکلات مربوط به فهرست نویسی منابع از جمله چالش های مرتبط با مجموعه داده های پیوندی است. طبق یافته های پژوهش، بیشترین روش ها و ابزارهای به کارگیری داده های پیوندی مربوط به «نظام ساده سازماندهی دانش» یا اسکاس، هستی شناسی دی.بی.پدیا، هستی شناسی کتابشناختی و اف.اُ.ا.اف. به ترتیب با 7، 7، 5 و 4 فراوانی است. راهکارها و پیشنهادهایی در مقالات مورد بررسی نیز در رابطه با به کارگیری داده های پیوندی ارائه شد که باز، مفید، قابل کشف، سالم و پیوندی بودن داده ها از جمله آنها است. نتیجه گیری: با توجه به مطالعات مورد بررسی، برای پیاده سازی و به کارگیری داده های پیوندی در کتابخانه ها، مراکز اطلاع رسانی و پروژه های مختلف خارجی از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده شده است که با وجود چالش های موجود، سازماندهی، جستجو، و بازیابی اطلاعات را تسهیل کرده است و مزایای مختلفی نیز به همراه دارد. پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی، مهندسان نرم افزار و... با آگاهی از موارد مطرح شده در این پژوهش می توانند در معماری کتابخانه های دیجیتال و پروژه های مبتنی بر وب موفق تر عمل کنند.
سنجش اثربخشی دوره های آموزشی ضمن خدمت(مورد مطالعه: شرکت آب منطقه ای استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
157 - 180
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ادراک کارکنان از اثربخشی دوره های آموزشی ضمن خدمت در شرکت آب منطقه ای استان مازندران صورت گرفته است. به منظور سنجش اثربخشی دوره های آموزشی در شرکت مورد مطالعه از الگوی چهار سطحی کرک پاتریک استفاده شده و سئوالات تحقیق نیز بر مبنای همین الگو، تبیین گردیده است. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر شامل انجام مصاحبه با برخی از مدیران و کارشناسان شرکت و سپس تدوین پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری و معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ادراک کارکنان از اثربخشی دوره های آموزشی در سه بعد واکنش(45/3)، یادگیری(38/3) و رفتار(25/3) در شرکت مورد مطالعه، امتیازی بیش از حد متوسط داشته، و در بعد نتایج میانگین محاسبه شده کمتر از حد متوسط(75/2) می باشد. به عبارتی دیگر، می توان اذعان داشت که ادراک کارکنان از اثربخشی دوره های آموزش برگزار شده به طور معنی دار از میانگین بالاتر بوده است، ولی یافته های مربوط به نتایج از سوی مدیران، اثربخشی مناسبی را نشان نداده است.
شناسایی شاخص های ارزیابی مخازن سازمانی: بررسی مخزن سازمانی دانشگاه الزهرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مقاله شناسایی شاخص های ارزیابی مخازن سازمانی و بررسی میزان انطباق مخزن سازمانی دانشگاه الزهرا با آن است. روش شناسی : این پژوهش از روش کیفی استفاده نموده است که در بخش کیفی برای ایجاد شاخص ها، از روش فراترکیب استفاده شده است و بررسی جامع از ادبیات برای شناسایی شاخص های موجود برای ارزیابی مخازن انجام شد و پنل خبرگان جهت پالایش شاخصها شناسایی شده است و در ادامه از چک لیست محقق ساخته استفاده شده است تا میزان تحقق شاخص های انتخاب شده را با استفاده از آمار توصیفی بررسی کند. یافته ها: در مجموع 70 عنصر تقسیم شده به شش دسته (فناوری، خطی و مشی و رویه، محتوا، بازاریابی، پرسنل و کاربرو کاربرد) جز شاخص های ارزیابی هستند که از فرا ترکیب بدست امده و مخزن سازمانی دانشگاه الزهرا مطابق با این شاخصها مورد ارزیابی قرار گرفت نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش شاخص های مخزن سازمانی در6 بعد فناوری، رویه، محتوا، بازاریابی،پرسنل و کاربرو کاربرد مفهوم سازی شدکه در خدمت تجزیه و تحلیل مخازن سازمانی است. وضعیت مخزن دانشگاه الزهرا از لحاظ استاندارد با 4|3 استاندارد منطبق است. و ضعف کمی در برخی از قسمت ها مانند رویه و خطی و مشی و مدیریت محتوا و فناوری و پرسنل دیده می شود. که باید در حوزهای مضعوف بازنگری و بررسی دقیق صورت گیرد و سعی در ارتقا کیفیت مخزن سازمانی با تطبیق آن با موسسات پیشرو و منطبق با استاندارد و یا با استانداردهای حامی مخزن سازمانی مانند اسپارک داشته باشد.
بررسی کمی و کیفی وضعیت نام کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نام گذاری به عنوان یک پدیده زبانی، منتقل کننده معانی توصیفی، بیانی و اجتماعی است. کتابخانه های عمومی ایران نیز به جهت کارکردهای اطلاع رسانی، آموزشی و فرهنگی به صورت گسترده دارای شعبه هایی در کشور هستند که هریک دارای نام هستند و نام گذاری صحیح آن ها می تواند بر خلق ارزش و موفقیت و ارتقای جایگاه آن ها کمک کند. در این مقاله تلاش بر این است که وضع موجود نام های کتابخانه های عمومی ایران بررسی شود و مشکلات آن استخراج گردد. روش شناسی: پژوهشگران در این پژوهش طی دو مرحله، ابتدا با روش تحلیل محتوا، اقدام به توصیف وضع موجود نام های کتابخانه های عمومی کردند که از کنترل تقاطعی برای اعتبارسنجی یافته ها استفاده شد و سپس با یافته های حاصل از پاسخ سؤال اول و مطابقت وضعیت موجود با دستورالعمل نام گذاری کتابخانه های عمومی و همچنین مطابقت با نحوه نگارش خط فارسی و معیارهای زبان شناختی، مشکلات نام گذاری فعلی را استخراج کردند. یافته ها : از نتایج مرحله اول، می توان به گرایش بیشتر نام گذاری به اسامی انسان مدار با جنسیت مردانه، که بیشتر از نام شهدای انقلاب اسلامی، علمای دین و مفاخر با اندازه های نزدیک به هم بودند اشاره کرد. همچنین بیشتر اسامی متعلق به افراد معاصر بوده و بیشترین فراوانی در نام کتابخانه ها متعلق به نام شهدای منطقه خاصی یا دارای ویژگی خاص (شهدای مشهد یا شهدای گمنام) بوده است. همچنین این نتیجه حاصل شد که فرایند موجودِ نام گذاری کتابخانه های عمومی در کشور نشانگر نبود خط مشی ای علمی است که این فقدان موجب مشکلاتی مانند عدم رعایت حساسیت های مذهبی یا عدم توجه به معیارهای زبان شناختی همچون طول نویسه ها شده است. نتیجه : می توان نتیجه گرفت که وضعیت نام گذاری کتابخانه های عمومی ایران نیز همچون نام گذاری اماکن و گذرگاه هایی که در پیشینه ها بررسی شد گرایش به نام گذاری های انسان مدار، مردانه و افراد معاصر، بیشتر از دیگر مقوله ها است و در میان اسامی کتابخانه ها بیشترین تکرار مربوط به اسامی شهدا، معصومین و شخصیت های دینی است. توجه به مشاهیر علمی فرهنگی و بانوان در نام گذاری به طور قابل توجهی اندک بوده است که این وضع نشانگر اعمال ایدئولوژی حاکمان بر کتابخانه های عمومی همچون دیگر فضاهای شهری است و اگرچه می توان از نام گذاری به عنوان ابزاری قدرتمند برای اجرای بهتر کارکردهای فرهنگی اجتماعی کتابخانه استفاده کرد ولی مسئولان از این ابزار برای کنترل نمادین محیط استفاده می کنند. همچنین این نتیجه حاصل شد که دستورالعمل فعلی نام گذاری نهاد کتابخانه های عمومی به طور کامل اجرا نمی شود و مغایرت هایی در میان وضعیت نام فعلی کتابخانه ها و دستورالعمل های سازمانی و ملی وجود دارد. پیشنهاد می شود مغایرت ها رفع شده و همچنین خط مشی نام گذاری توسط نهاد کتابخانه های عمومی اصلاح شود.
رده بندی کتابخانه ای در منابع فارسی: مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی پژوهشگران کلیدی، ویژگی های نشر منابع، روند موضوعی و کمبود ها و کاستی های قابل شناسایی درموضوع رده بندی کتابخانه ای. روش پژوهش: .با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی پایگاه اطلاعات علمی ایران (ایرانداک)، پرتال جامع علوم انسانی، پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه مجلات تخصصی نور ابتدا تعداد 231 مقاله و 64 پایان نامه در این موضوع شناسایی شد. پس از پالایش در نهایت 22 مقاله و 33 پایان نامه مرتبط انتخاب و تحلیل شد. یافته ها: بررسی ها نشان داد بیشتر پژوهشگران این موضوع در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی تحصیل کرده اند. اغلب پایان نامه ها در دانشگاه تهران دفاع شده است. 17 مقاله در مجلات علمی پژوهشی چاپ شده و همانگونه که انتظار می رفت، نشریه «فصلنامه مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات» با 5 مقاله، بیشترین فراوانی را در انتشار مقالات رده بندی کتابخانه ای داراست و پس از آن «نشریه کتابداری و اطلاع رسانی آستان قدس» قرار دارد. همچنین منابع زیادی به مطالعه رده بندی دیویی و کنگره مربوط است. بیشترین مقالات منتشرشده متعلق به دانشگاه اصفهان است و دانشگاه تهران پرکارترین دانشگاه در انجام پایان نامه در این موضوع بود. مطالعات در این موضوع به دو بخش نظری و عملی قابل تقسیم است؛ در بخش نظری پژوهش ها مقدمات و کلیات، مباحث نظری و نظریه های رده بندی، ارتباط علوم و رده بندی های کتابخانه ای را بررسی کرده اند و به ویژه پژوهشگران از تعیین جایگاه علوم میان رشته در دهه اخیر استقبال کرده اند پژوهشگران بود. در بخش عملی، بررسی نظام های رده بندی و گسترش های آن و همچنین کاربرد این نظام ها در انتخاب موضوع و مدل سازی هستی نگاری با استفاده از تاکسونومی نظام رده بندی دهدهی دیویی از جمله مطالعات انجام شده پژوهشگران در این موضوع است. مشکلات گسترش رده بندی ها و همچنین رده بندی منابع دیجیتالی و ضرورت تغییر در نظام های رده بندی از مهمترین چالش های پیش روی پژوهشگران در طول این سال ها بوده. پژوهش در موضوع رده بندی منابع دیداری شنیداری ناکافی است و نیاز به توجه بیشتری دارد. نتیجه گیری: در سال های اخیر توجه به مباحث نظری بیشتر شده و این امر می تواند باعث تقویت و گسترش و یا حتی تحول در نظام های رده بندی شود. با رشد منابع دیجیتالی و شکل گیری علوم جدید و میان رشته ای و تغییرات به وجود آمده در موضوع سازماندهی اطلاعات، از کارایی نظام های رده بندی سنتی کاسته شده و لازم است تغییراتی ساختاری و محتوایی صورت پذیرد.
The Semantically Rich Learning Environments: A Systematic Literature Review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
By presenting the possibility of automatic reasoning by machines, semantic technology provides a new method for managing data and utilizing artificial intelligence based on formal and explicit patterns; emergence of these technologies in e-learning has enabled the development of next-generation learning and has created semantic-rich learning environments; So that, some researchers refer to this phenomenon as the next big wave in educational technologies. Despite the undeniable importance of this phenomenon and the many studies that have been done on semantic-rich learning environments, there is no combined knowledge that can demonstrate the evolved nature of these environments and related theories. the research, with the aim of extracting repetitive themes in the field of semantic-rich learning and expressing the basic opportunities and challenges in this field, systematically reviews the articles published in the WOS database, during the years 2000 to 2020 using the paradigm funnel technique; and has used Nvivo software in document analysis and theme extraction.
ارزیابی محیط رابط کاربری نرم افزار ارائه جلسات مجازی اسکای روم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی محیط رابط کاربری نرم افزار اسکای روم و یافتن نقاط قوت و ضعف محیط رابط کاربری این نرم افزار انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بود. برای ارزیابی از روش ارزیابی مکاشفه استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل یک سیاهه وارسی و یک پرسشنامه محقق ساخته براساس معیارهای دهگانه نیلسن بود. روایی سیاهه وارسی و پرسشنامه به روش اعتبار محتوا توسط چند تن از اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی و مهندسی نرم افزار تأیید شد و پایایی برای سیاهه وارسی 0.86 و برای پرسشنامه 0.90 بود. در این پژوهش 10 ارزیاب متخصص نرم افزار اسکای روم را بررسی کردند. پس از تکمیل سیاهه وارسی و پرسشنامه توسط ارزیابان، با آنها مصاحبه ای از طریق نرم افزار اسکای روم برگزار گردید. در این مصاحبه نقاط قوت و ضعف محیط رابط اسکای روم پرسیده شد. یافته ها: در این پژوهش 12 نقطه قوت و 17 نقطه ضعف عمده و اساسی در محیط رابط کاربری نرم افزار اسکای روم یافت شد. همچنین یافته ها نشان داد که 66% معیارها رعایت شده است؛ اما درجه شدت رعایت معیارها 2.61 بود که با اطمینان 95 درصد در سطح متوسط ارزیابی شد. همچنین محیط رابط کاربر این نرم افزار در معیارهای «پیشگیری از خطا»، «انعطاف پذیری و کارایی استفاده» و «راهنما و مستندات» دچار مشکل اساسی بود و نیاز به توجه بیشتری داشت. ارزش/اصالت اثر: از نظر متخصصان مشکلات یافت شده می تواند برای نرم افزار مشکل ساز باشد همچنین ممکن است باعث دلزدگی، گیج شدن و در نهایت، عدم استفاده کاربر شود. بنابراین، توصیه می شود طراحان نرم افزار اسکای روم مشکلات یافت شده را حل نمایند.
فراتحلیل رابطه زیرساخت و مدیریت دانش در کتابخانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی همه جانبه تحقیقات انجام شده در زمینه مدیریت دانش و زیرساخت ها در کتابخانه و عرضه نتایج در قالب یک فراتحلیل. هدف اصلی این فراتحلیل، ترکیب و مقایسه نتایج پژوهش های انجام شده در زمینه زیرساخت و مدیریت دانش در کتابخانه با استفاده از روش های آماری فراتحلیل، برای دستیابی به نتایج منسجم است. روش : پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. داده ها به صورت کتابخانه ای گردآوری و با تکنیک فراتحلیل بررسی شدند. جامعه پژوهش، 16 پژوهش (شش پایان نامه و ده مقاله) بود که از لحاظ ملاک های درون سنجی پژوهش حاضر، انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل مطالعات مرتبط به موضوع و فرم کدگذاری فراتحلیل است. برای محاسبه ضرایب از نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA.2) استفاده شد. یافته ها : بر اساس نمودار قیفی و روش هم بستگی رتبه ای بگ و مزومدر در جامعه بررسی شده، سوگیری انتشار وجود ندارد. با توجه به مقدار شاخص Q برای 9 متغیر و آماره 2 پژوهش ها همگن نیستند. متغیر منابع انسانی با اندازه اثر بزرگ و متغیرهای هشت گانه دیگر شامل: متغیر فناوری اطلاعات با مقدار اندازه اثر منفی کوچک، ؛ منابع انسانی با مقدار اندازه اثر منفی و بزرگ، متغیرهای فرهنگ، به کارگیری دانش، خلق دانش، تسهیم دانش با اندازه اثر مثبت و کوچک، فرایند سازمانی با مقدار اندازه اثر مثبت و متوسط؛ بودجه با مقدار اندازه اثر مثبت و کوچک و ارزیابی دانش با مقدار اندازه اثر منفی و کوچک هستند پژوهش زادولی خواجه (1396) در متغیر منابع انسانی، به کارگیری دانش، خلق دانش، تسهیم دانش، فرایند سازمانی و بودجه دارای بالاترین وزن در میان جامعه پژوهش است. نتیج ه گ یری : نتایج نشان داد متغیرهای زیرساخت و فرایندهای مدیریت دانش در کتابخانه ها اثربخش نبوده است. و از لحاظ اندازه اثر آن ها کوچک است. بنابراین تقویت موارد پیش رو به دست اندرکاران کتابخانه ها پیشنهاد می شود: زیرساخت فناوری اطلاعات با تاکید بر شبکه های اجتماعی و اشتراک دانش ضمنی میان کتابداران و کاربران کتابخانه ها؛ زیرساخت فرهنگ با توجه بر سرمایه گذاری در اشاعه فرهنگ و ارزش های سازمانی مبتنی بر تبادل دانش؛ تقویت زیرساخت منابع انسانی با برگزاری دوره های ضمن خدمت و برنامه های آموزشی برای توانمندسازی کارکنان و کتابداران با هدف بهبود فرایندهای مدیریت دانش. از سوی دیگر، با توجه به اندازه اثر کوچک متغیرهای فرایندهای مدیریت دانش به پژوهشگران پیشنهاد می شود پژوهش های اثربخشی با حجم نمونه بیشتر و خطای کمتر در زمینه فرایندهای مدیریت دانش در انواع کتابخانه ها انجام دهند.
راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی درصنعت چاپ و نشر کتاب از دیدگاه ناشران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر تشدید تحریم های بین المللی باعث گردید بحث اقتصاد مقاومتی به راهبردی برای مقابله با این مسئله مطرح گردد. هدف از این پژوهش شناسایی و ارائه راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی در حوزه چاپ و نشر کتاب از دیدگاه ناشران است. روش شناسی: پژوهش حاضر، ک اربردی بوده و به روش پیمایشی-تحلیلی انجام گردید. گردآوری داده ه ا به صورت ترکیبی با شیوه تحلیل محتوا جهت استخراج راهکارها در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی و استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. یافته ها: نظر به وابستگی نسبی صنعت نشر به مواد و منابع وارداتی، یافته ها نشان داد که اکثریت ناشران مشکلات مالی و چالش های زیادی در این زمینه تجربه می کنند. مهمترین چالش ها از دیدگاه ناشران، عبارت از کمبود و گرانی مواد و مصالح چاپ و نشر، وابستگی به بازارهای پرنوسان، کمی سرمایه مادی، عدم مشارکت بانک ها و یا افراد سرمایه گذار در حوزه چاپ و نشر، اقتصادی نبودن حوزه نشر و فقدان فرهنگ مطالعه است. از منظر آنان به کارگیری راهکارهایی همچون حمایت دولت درقالب اعطای تسهیلات و اصلاح نظام بازاریابی، تبلیغات و توزیع در حوزه نشر کتاب، دانش محورکردن صنعت نشر، مدیریت مصرف و استفاده حداکثری از منابع مادی و انسانی تأثیر مثبت و معنی داری در تحقق اقتصاد مقاومتی در شرایط فعلی خواهد داشت. نتیجه گیری: اگرچه راهکارهای ارائه شده، در مواردی نیاز به اقدام جمعی ناشران و نظارت عوامل بیرونی همانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد ولیکن راهکارهایی نیز خارج از حوزه اختیارات ناشران بوده که قطعاً عز می جدی در دولت و دستگاه های ذیربط را جهت تغییر شرایط می طلبد.
A Study of knowledge Access Distribution Tools and Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
218 - 228
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this study is to research factors associated with knowledge distribution that managers can leverage to ensure a strong innovation management process and successfully deliver technological innovations to the intended consumer. Method: These approaches have strengths and weaknesses of their own about technological advances, user's reception, adaptability, and success rate within the real intelligence of generating knowledge. Findings: The learning of data access distribution- how an individual/ the organization obtains access to any individual's own and other knowledge has emerged as a key research area from a broad and deep field of study on technology transfer and innovation, and more recently from the sector of strategic management. Increasingly, knowledge access sharing research has moved to an organizational learning perspective. Indeed, experience and research suggest that successful knowledge access sharing involves extended learning processes and not simply communication processes, as ideas associated with development and innovation need. Conclusion: This study provides basic concepts of data access distribution and its means of realization.
شناخت و تحلیل سیستمی متدولوژی های کیفیت داده و ارائه یک چارچوب جامع (با استفاده از روش فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم وجود تحقیقات فراوان در حوزه کیفیت داده، تاکنون پژوهشی که بتواند دیدگاه جامعی نسبت به متدولوژی های کیفیت داده فراهم آورد، انجام نشده است. در این مطالعه 3909 مقاله و پژوهش مرتبط در بازه ی زمانی ماقبل 2020 از نمایه های استنادی وب آوساینس[1] و اسکوپوس انتخاب شد که با استفاده از روش فراترکیب و معیارهای ورود در نهایت 27 مقاله در راستای هدف پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این راستا ضمن به کارگیری دیدگاه سیستمی، با استفاده از روش کدگذاری باز، کدهای مربوط به سه مقوله ی اصلی رویکرد سیستمی شامل ورودی، فرایند و خروجی استخراج گردیدند و مفاهیم مشابه در کدهای فرعی و در ادامه کدهای فرعی در کدهای اصلی دسته بندی شدند. ورودی های اصلی شامل زمینه و وضعیت سازمان، داده ها و منابع اطلاعاتی و ابعاد کیفیت داده هستند. همچنین گام های متدولوژی های کیفیت داده در سه مرحله اصلی بازسازی وضعیت، ارزیابی/ اندازه گیری و ارتقاء طبقه بندی شده اند. علاوه بر این خروجی های کیفیت داده در شش دسته کلی شامل فهرست فعالیت ها و تکنیک های مرتبط مشخص شده برای ارتقاء کیفیت داده ها، فرایندهای کنترل شده یا بازطراحی شده، جریان ها و پایگاه های داده اندازه گیری یا ارتقاء داده شده، نتایج ارائه شده از وضعیت کیفیت داده، سیاست ها یا قوانین کیفیت داده تصحیح شده و هزینه ها و منفعت ها طبقه بندی شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند ابزار مناسبی جهت شناخت متدولوژی های کیفیت داده موجود و همچنین ارزیابی نقاط ضعف و قوت متدولوژی های کیفیت داده باشد. [1] Web Of Science (WOS)
اصطلاح نامه آموزشی (اصطلاح نامه تصویری، مدلی برای نمایش محتوای آموزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه محتوای آموزشی در قالب اصطلاح نامه تصویری به منظور افزایش یادگیری فراگیران فرضیه ای است که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد. نشان می دهیم که: 1) می توان محتوای آموزشی را در قالبِ ساختار اصطلاح نامه ای ارائه کرد، و 2) این الگوی ساختاری به عنوان یک ابزار مؤثر آموزشی، در آموزش علوم کاربرد دارد و موجب افزایش یادگیری فراگیران می شود. نخست، به عنوان مطالعه موردی، کتاب شیمی سال اول دبیرستان انتخاب شد و تمام مفاهیم و موضوعاتی که در این کتاب مطرح شده ، در قالب یک اصطلاح نامه تصویری ارائه شد. سپس، با استفاده از دو روش آزمون و پیمایش به سنجش نمرات و نظرات گروه های آزمون و واپایش در چند دبیرستان تهران اقدام شد. نتایج فعالیت های میدانی انجام شده بر روی گروه های دانش آموزان، فرضیه افزایش یادگیری به دلیل استفاده از اصطلاح نامه تصویری را تأیید می کند. استفاده از الگوی اصطلاح نامه ای برای تنظیم محتوای آموزشی ایده جدیدی است که برای اولین بار مطرح می شود. از مزایای اصطلاح نامه آموزشی می توان حشو زدایی، نگاه کلی به موضوع، یادآوری مطالب پیش آموخته، طبقه بندی و سازماندهی محتوای آموزشی، سهولت در انتقال مفاهیم، دسترسی سریع به مطالب مورد نظر، استفاده در شبکه اینترنت، و آموزش مجازی را بر شمرد.