فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی وجود یا عدم وجود ارتباط بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت اعضای هیات علمی گروه ها و دانشکده های تربیت بدنی در دانشگاه های کشور بود. نمونه آماری شامل 157 عضو هیات علمی دانشکده/ گروه های تربیت بدنی بود. ابزار اندازه گیری این تحقیق شامل پرسش نامه ارزیابی فرهنگ سازمانی (OCAQ) و پرسش نامه خلاقیت رندسیپ (Randsepp) بود. نتایج نشان داد که میانگین نمره فرهنگ سازمانی 91 )از حداکثر نمره ممکن (150 و میانگین نمرات زیرمجموعه های هماهنگی با تغییر (17.3)، هم سویی اهداف فردی و گروهی (18.2)، کار گروهی هماهنگ (19.1)، مشتری گرایی (18.8) و قدرت فرهنگی سازمانی (17.6) از حداکثر نمره 30 بود. نمرات فوق نشان می دهد که فرهنگ سازمانی موجود در سطحی متوسط قرار دارد. میزان خلاقیت اعضای هیات علمی نیز با میانگین 1.3 )از حداکثر نمره ممکن (100 در حد بسیار پایین و غیر خلاق بود. نتایج آزمون فرضیات تحقیق نشان داد که همبستگی بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت برابر با 0.63 بود که در سطح (P=0.05) معنی دار بود. این نتیجه موید زیر بنای نظری تحقیق است که فرهنگ سازمانی به عنوان یک عامل تسهیل کننده و برانگیزنده به طور مستقیم و غیر مستقیم بر میزان خلاقیت افراد اثر دارد. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که زیر مجموعه های قدرت فرهنگ سازمانی (P<0.05 و (t=5.12، هماهنگی با تغییر (P<0.05 و (t=3.64 و هم سویی اهداف فردی و گروهی (P=0.031 و (t=-2.17، دارای رابطه خطی با متغیر معیار بوده و واجد شرایط پیش بینی خلاقیت هستند.با توجه به یافته های تحقیق چنین استنباط می شود که سازمان ها می توانند با توافق بر سر ارزش ها و باورهای موجود در سازمان، تطابق با تغییر، توجه به افراد، هماهنگی در کار و همسو کردن اهداف فردی و سازمانی به افزایش خلاقیت افراد کمک کنند و برنامه ریزان نیز نمی توانند اساس و معیار افزایش خلاقیت افراد را بدون توجه به فرهنگ سازمانی پایه ریزی کنند.
مقایسه پروتکل وابسته به زمان در برابر پروتکل های وابسته به مسافت در تعیین نقطه شکست ضربان قلب(HRDP) در بین دانشجویان پسر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق مقایسه پروتکل وابسته به زمان، در برابر پروتکل های وابسته به مسافت، در تعیین نقطه شکست ضربان قلب (HRDP) در بین دانشجویان پسر فعال دانشگاه محقق اردبیلی است. بدین منظور 30 نفر (با م یانگ ین± انحراف مع یار سنی2/0±8/21سال، قد2± 173 سانت ی متر، وزن1/2 ± 1/68 ک یلوگرم، Vo2max 1/2±83/46 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها در سه جلسه مجزا، با حداقل فاصله 72 ساعت، سه آزمون فزاینده را تا سر حد واماندگی انجام دادند. آزمون ها شامل پروتکل وابسته به زمان کویپر و همکاران و پروتکل های وابسته به مسافت جونزو داست، گیسل و هافمن بود. برای تعیین نقطه انحراف ضربان قلب در هر یک از پروتکل ها، ضربان های قلب فعالیت آزمودنی ها لحظه به لحظه، با استفاده از تله متری (مدل پولار) ثبت شد. برای تعیین HRDP و منحنی عملکرد ضربان قلب (HRPC)، از نرم افزار ویژه و روش بیشترین فاصله (Dmax) استفاده شد. برای تجزیه و تحل یل نتایج داده ها از روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) با اندازه های مکرر (آزمون تعقیبی بونفرنی) استفاده شد. یافته ها نشان می دهد در همه آزمودن ی ها و در هر سه پروتکل تمرینی وابسته به زمان و مسافت، HRDP به طور میانگین برای پروتکل کویپر و همکاران HRmax 88%، پروتکل جونز و داست HRmax 86% و پروتکل گیسل و هافمن HRmax 84% مشاهده شد. همچن ین نتایج نشان داد بین مقادیر میانگین های HRDP در دو آزمون کویپر و همکاران و جونز و داست اختلاف معنی دار وجود ندارد (675 /0= P و 211/0=F)، اما بین مقادیر میانگین های HRDP در دو آزمون کویپر و همکاران و گیسل و هافمن و همچنین جونزو داست، گیسل و هافمن اختلاف معنی دار مشاهده می شود (05/0P<). با توجه به نتایج می-توان چنین نتیجه گیری کرد که با استفاده از هر سه پروتکل تمرینی بر روی نوارگردان، با بهره گیری از روش Dmax، می توان HRDP را تعیین نمود.
خصوصی سازی و اصلاح ساختار ورزش قهرمانی در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۵ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه میران ارشد بخش تربیت بدنی در فرایند خصوصی سازی و تعدیل ساختار ورزش قهرمانی در کشور بود . بدین منظور 8 گروه اصلی مدیران بخش های ستادی و اجرایی سازمان تربیت بدنی ، مدیران تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش و علوم ، تحقیقات و فناوری مورد پرسش قرار گرفتند . روش پژوهش بررسی کتابخانه ای و تحلیل مطالعات انجام شده و نیز میدانی و پیمایشی بوده است . در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه که یکی از ابزارهای تحقیق زمینه یابی است ، نظرهای مدیران ورزش کشور در مورد موضوع تحقیق در خصوص تعدیل ساختاری از طریق سیاست خصوصی سازی در ورزش بررسی شد . روایی و پایایی پرسشنامه که برای بررسی متغیرهای مورد نظر به کار گرفته شد ، پس از تایید مورد استفاده قرار گرفت . بر اساس نتایج تحقیق ، 89/2 درصد مدیران ورزش کشور با تعدیل ساختاری ورزش کشور از طریق خصوصی سازی موافق اند . در این میان مدیران آموزشی بیشترین توافق و مدیران اجرایی کمترین توافق را با این نظر داشتند.
اثر فعالیت ورزشی ترکیبی بر سطوح هورمون جنسی متصل به گلوبولین در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند که کاهش سطوح هورمون جنسی متصل به گلوبولین (SHBG)، ممکن است خطر ابتلا به سرطان پستان و بازرخداد آن را در زنان یائسه افزایش دهد. هدف این پژوهش بررسی اثر 15 هفته فعالیت ورزشی ترکیبی بر سطوح SHBG در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 29 زن یائسه مبتلا به سرطان پستان به دو گروه تجربی (میانگین سن 21/6 ± 14/57 سال) و کنترل (میانگین سن 43/6 ± 33/57 سال) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 15 هفته، هر هفته 4 جلسه (2 جلسه پیاده روی و 2 جلسه تمرین مقاومتی) به فعالیت ورزشی پرداختند. در این مدت گروه کنترل در هیچ برنامه فعالیت ورزشی یا بدنی شرکت نکردند. وزن بدن،BMI،WHR و سطوح سرمی SHBG پیش و پس از 15 هفته اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA)انجام گرفت (05/0p). یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثر معنی-دار فعالیت ورزشی ترکیبی بر وزن بدن،BMI و سطوح سرمی SHBGزنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود (05/0p< ). در گروه تجربی، پس از 15 هفته، وزن بدن و BMI به طور معنی دار کاهش و سطوح سرمی SHBG به طور معنی دار افزایش یافته بود. ازآنجا که افزایش سطوح سرمی یا پلاسمایی SHBG، خطر ابتلا به سرطان پستان و یا بازرخداد آن را کاهش می دهد، فعالیت ورزشی ترکیبی همزمان با درمان سرطان پستان ممکن است با افزایش سطوح SHBG خطر بازرخداد آن را کاهش دهد.
بررسی کارکردهای سیستم مدیریت CM در تثبیت شاخصه های سلامت سازمانی در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرایط اجتماعی و اقتصادی سازمان های عصر حاضر، لزوم انعطاف و توجه ویژه به ساختارهای سازمانی را بیش از پیش نمایان ساخته است؛ همچنین اهتمام مستمر نسبت به توسعه ی سازمان بر اساس ویژگی های سازمانی سالم از ملزومات هر سازمان است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکردهای سیستم مدیریت سایبرنتیکدر تثبیت شاخصه های سلامت سازمانی در سازمان های ورزشی تدوین شده است. روش تحقیق همبستگی بوده وبه شکل میدانی صورت گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش همه ی کارشناسان 15 فدراسیون ورزشی و آکادمی ملی المپیک است که بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین شد و در نهایت 89 پرسش نامه دریافت گردید (149 N=). برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی مدیریت سایبرنتیک قربانی زاده (1389) (92/0α =) و پرسش نامه ی استاندارد سلامت سازمانیOHI (مدل لایدن و کلینگل،92/0α=) استفاده شد. برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون، t مستقل و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، بین مدیریت سایبرنتیک با سلامت سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت، همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که 6/73% از واریانس سلامت سازمانی مربوط به مدیریت سایبرنتیک بوده و جریان صحیح اطلاعات بیشترین اهمیت را در پیش بینی تغییرات سلامت سازمانیداراست. با توجه به نتایج به دست آمده می توان لزوم توسعه ی سلامت و بسط شاخصه های سیستم مدیریت سایبرنتیک را با اهمیت دانست؛ همچنین لزوم توجه ویژه به اخلاقیات، توسعه و آموزش فناوری های نوین، ایجاد جریان اطلاعات و رهبری راهگشا در جهت ارتقای بهره وری مضاعف سازمان های ورزشی امری مهم دررسیدن به اهداف و راهبُردهای سازمان است.
تأثیر زانوی پرانتزی بر اجرای تکنیک شوت فوتبال در پسران فوتبالیست نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفصل زانو با ساختار پیچیده خود، ناهنجاری های مختلفی دارد. زانوی پرانتزی یکی از آن ناهنجاری هاست که 73 درصد از بازیکنان فوتبال به آن مبتلا هستند. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر زانوی پرانتزی بر اجرای تکنیک شوت فوتبال در پسران فوتبالیست نوجوان انجام شد. این مطالعه از نوع علّی پس از وقوع به صورت مقایسه ای و میدانی بود و بر روی 13 فوتبالیست دارای زانوی پرانتزی و 13 فوتبالیست دارای زانوی طبیعی نوجوان که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ناهنجاری زانوی پرانتزی با استفاده از کولیس اندازه گیری و ثبت شد. جهت ارزیابی مهارت شوت روی پای فوتبال از آزمون استاندارد شده فدراسیون فوتبال انگلستان استفاده شد. برای ارزیابی آماری از روش آزمون تی مستقل در سطح معناداری 95 درصد استفاده شد. یافته های مطالعه نشان داد گروه دارای زانوی پرانتزی عملکرد بهتری نسبت به گروه دارای زانوی طبیعی دارند (05 /0≥P) . میانگین امتیاز کسب شده در گروه دارای زانوی پرانتزی 50 /2±53 /16 و میانگین امتیاز کسب شده در گروه دارای زانوی طبیعی 40 /3±30 /12 بود. نتایج این تحقیق نشان داد که داشتن زانوی پرانتزی نه تنها اختلالی در اجرای مهارت شوت روی پا ایجاد نمی کند بلکه باعث بهبود اجرای مهارت شوت در مقایسه با گروه دارای زانوی طبیعی شده است.
اثر 12 هفته پیاده روی بر سطوح پلاسمایی لپتین زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین سطوح بالای لپتین و خطر بروز سرطان پستان در زنان یائسه ارتباط مستقیمی وجود دارد. از این رو، هدف از این پژوهش، بررسی اثر 12 هفته پیاده روی بر سطوح پلاسمایی لپتین زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان بود. به این منظور 19 زن یائسه مبتلا به سرطان پستان با دامنه سنی 50 تا 65 سال (7/2 + 05/55) که جراحی، شیمی درمانی، پرتودرمانی را انجام داده و تحت هورمون درمانی از طریق لتروزول بودند، به دو گروه تقسیم شدند. گروه تجربی 11 نفر و گروه کنترل 8 نفر). گروه تجربی برنامه تمرینی شامل 25 تا 45 دقیقه پیاده روی را با شدت 45 تا 65 درصد ضربان قلب هدف، 3 جلسه در هفته به مدت 12 هفته اجرا کردند. پیش و پس از 12 هفته، لپتین، انسولین، گلوکز، مقاومت به انسولین، شاخص های آنتروپومتریک و ترکیب بدن(وزن بدن، BMI، درصد چربی بدن، WHR و WC ) و VO2peak آزمودنی ها اندازه گیری شد. اطلاعات به دست آمده از طریق آزمون تحلیل کوواریانس ANOVA، تجزیه وتحلیل شد (05/0 P<). نتایج نشان داد، پس از 12 هفته، لپتین، VO2peak، وزن بدن BMI بین گروه کنترل و تجربی، به طور معنادار تفاوت داشت (05/0P<)، اما بین دیگر متغیرها تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0P<). لپتین در گروه تجربی 23/1 درصد کاهش و در گروه کنترل 4/7 درصد افزایش، وزن بدن در گروه تجربی 3/3 درصد کاهش و در گروه کنترل 0/2 درصد افزایش، BMI درگروه تجربی 3/2 درصد کاهش و در گروه کنترل 1 درصد افزایش، VO2peak در گروه تجربی 2/8 درصد افزایش و در گروه کنترل 5/5 درصد کاهش یافت. از نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که پیاده روی می تواند موجب بهبود VO2peak ، وزن بدن و BMI و کاهش سطح لپتین پلاسما در زنان یائسه مبتلا به سرطان پستان شود.
مقایسه دیدگاه های مدیران، معلمان تربیت بدنی و دانش آموزان درباره جایگاه و وضعیت کمی و کیفی اجرای درس تربیت بدنی در مدارس راهنمایی و متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق توصیف و مقایسه دیدگاه های مدیران معلمان تربیت بدنی و دانش آموزان درباره جایگاه ووضعیت کمی و کیفی اجرای درس تربیت بدنی در مدارس راهنمائی و متوسطه شهر جاجرم است جامعه آماری این تحقیق رامدیران معلمان تربیت بدنی ودانش آموزان دختر و پسر مقاطع راهنمایی و متوسطه شهر جاجرم تشکیل می دهند نمونه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران معلمان تربیت بدنی و 5 در صد از دانش آموزان جامعه تحت بررسی است ابزار اندازه گیری تحقیق نیز شامل سه پرسشنامه محقق ساخته ( پرسشنامه مدیران و پرسشنامه معلمان تربیت بدنی و پرسشنامه دانش آموزان ) است که برای سنجش جایگاه وضعیت کمی و کیفی اجرای درس تربیت بدنی از دیدگاه هر سه گروه و سنجش میزان همکاری مدیران از دیدگاه معلمان تربیت بدنی و دانش آموزان تهیه شده است ضریب پایایی هر سه پرسشنامه که با استفاده از آلفای کرونباخ محسابه شده است به ترتیب برای پرسشنامه مدیران 87/0=a و برای پرسشنامه های معلمان تربیت بدنی ودانش آموزان 84/0=a است تجزیه و تحلیل داده های تحقیق که با استفاده از آماری های توصیفی تحلیل واریانس یک راهه و آزمون میانه انجام گرفت نشان داد که وضعیت کمی وکیفی اجرای درس تربیت بدنی مدارس مورد مطالعه در سطح مطلوب قرار ندارد میازن همکاری مسئولان با اجرای این درس در مدارس در حد متوسط است و بین دیدگاه های گروه های تحت بررسی در خصوص وضعیت کمی اهمیت و جایگاه درس تربیت بدنی تفاوت معنی دار آماری وجود دارد
تاثیر رسانه های جمعی بر کنترل فساد در ورزش فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تاثیر رسانه های جمعی بر کنترل فساد در ورزش فوتبال بود. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و جامعه آماری شامل کلیه بازیکنان فوتبال شاغل در لیگ برتر ایران (420 =N) که با استفاده از روش تصادفی ساده و بر اساس جدول کوکران نمونه آماری تحقیق تعیین شد (203 =n). ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته در دو بخش تاثیر رسانه های جمعی 23 سوال در 4 خرده مقیاس (عوامل فرهنگ سازی، عوامل آموزشی، عوامل اطلاع رسانی و عوامل مشارکت اجتماعی) و بخش روش های کنترل فساد اداری 15 سوال در 4 خرد مقیاس (عوامل اثر بخشی قوانین، عوامل نظارتی، عوامل فرهنگی و عوامل اقتصادی و معیشتی) تنظیم و تدوین شد. روایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوایی و روایی سازه و پایایی از ضریب پایایی آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. برای تجریه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار spss و از رویکرد معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد رسانه جمعی با ضریب همبستگی 812/0 با کنترل فساد در ورزش فوتبال رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که رسانه های جمعی با مقدار ضریب مسیر 78/0 و نسبت بحرانی(CR)123/5 بر کنترل فساد در ورزش فوتبال تاثیر دارد. رسانه جمعی با ارتقا شفافیت فعالیت، در کاهش فساد نقش بسیار موثری ایفا می کند؛ چرا که افزایش در شفافیت رویه ها سبب افزایش مشارکت شهروندان و اطمینان از حقوقشان در نحوه اداره سازمانهای ورزشی می گردد.
اثر دو شدت تمرین هوازی بر سطوح لیپوکالین-2، اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر دو شدت تمرین هوازی بر تغییرات لیپوکالین-2، اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) روی 27 مرد چاق غیرفعال (سن = 5 ± 9/43 سال، شاخص توده بدن = 5/1 ± 8/31 (kg/m2) و VO2max = 8/1±8/31 ml/kg/min) انجام شد. آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه مساوی شدت متوسط، شدت بالا و بی تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرین در یک برنامه دویدن روی نوارگردان (12 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه) شرکت کردند. شدت تمرین برای گروه اول برابر با 55-45 و برای گروه دوم برابر با 75-65 درصد VO2max بود. نتایج آزمون ANOVA نشان داد 12 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی داری در مقادیر لیپوکالین-2 سرُم (از 2/11±1/53 به 1/8±5/43 g/Lµ) آزمودنی های گروه شدت بالا شده بود (05/0p<) و این کاهش، نسبت به گروه های شدت متوسط (از 3/10±2/52 به 5/8±5/47 g/Lµ) و بی تمرین (از 7/9±1/54 به 9/11±2/53 g/Lµ) معنی دار بود (05/0p<). تمرین هوازی کاهش معنی داری را در مقادیر اینترلوکین-1 بتا گروه های شدت بالا (از 315±51/1721 به 218±85/1429 pg/mL) و شدت متوسط (از 289±26/1684 به 302±12/1344 pg/mL) ایجاد کرده بود (05/0p<). در میزان کاهش، بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد؛ اما نسبت به گروه بی تمرین (از 254±65/1701 به 272±82/1711 pg/mL) به طور معنی داری کمتر بود (05/0p<). شاخص مقاومت به انسولین نیز در دو گروه شدت متوسط (از 8/0±01/3 به 8/0±61/2) و شدت بالا (از 9/0±87/2 به 6/0±84/1) به طور معنی داری کاهش یافته بود (05/0p<) و نسبت به گروه بی تمرین (از 7/0±95/2 به 9/0±11/3) نیز اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0p<). به طور کلی، این یافته ها پیشنهاد می کند برای کاهش مقادیر لیپوکالین-2 نسبت به اینترلوکین-1 بتا و شاخص مقاومت به انسولین، احتمالاً به تمرین با شدت بالاتری از 55-45 درصد VO2max نیاز است.
اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیگامان صلیبی قدامی ( ACL ) [1] یکی از پر آسیبترین لیگامانهای زانو است. تفاوت های بیومکانیکی و عصبی-عضلانی تنه و اندام تحتانی طی اعمال ورزشی، محتمل ترین دلیل اختلاف قابل توجه نرخ بالای شیوع آسیب غیر برخوردی ACL در زنان به نسبت مردان است. هدف این تحقیق ارزیابی اثر شش هفته تمرینات ثبات مرکزی بر سینماتیک تنه شامل فلکشن رو به جلو و فلکشن جانبی در زنان ورزشکار با نقص کنترل عصبی-عضلانی تنه بهمنظور پیشگیری از آسیب ACL . 22 زن ورزشکار بهطور تصادفی به دو گروه تمرینی (11 نفر) و کنترل (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرینی، تمرینات ثبات مرکزی را طی شش هفته انجام دادند و گروه کنترل هیچ تمرین خاصی انجام ندادند. سینماتیک تنه در پیشآزمون و پسآزمون طی فرود تکپا، با استفاده از دستگاه تحلیل حرکت ارزیابی شد. میزان فلکشن تنه در گروه تمرینی پس از شش هفته تمرین افزایش معنیداری پیدا کرد (از 08/20 تا 67/27 درجه)، اما در میزان فلکشن جانبی تنه کاهش معنیداری مشاهده نشد ( 314/0 P= ). در تحقیق حاضر در گروه تمرینی، میزان فلکشن رو به جلو بهطور معنیداری افزایش یافت. می توان این گونه بیان کرد که تمرینات ثبات مرکزی استفادهشده در تحقیق حاضر با افزایش ثبات ناحیه مرکزی بدن، احتمالاً استراتژی فراخوانی عضلات این ناحیه را بهبود داده است؛ از این رو با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که شش هفته تمرینات ثبات مرکزی در زنان ورزشکار با نقص عصبی-عضلانی کنترل تنه می تواند به کاهش عوامل خطر قابل تعدیل آسیب ACL نظیر برخی عوامل بیومکانیکی و عصبی-عضلانی منجر شود.
مقایسة اثر تعداد جلسات تمرین ایروبیک و یوگا بر مؤلفه های خودتوصیفی بدنی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسة اثر 5 و 10 هفته تمرین ایروبیک و یوگا بر مؤلفه های خودتوصیفی بدنی دانشجویان دختر بود. به این منظور 57 دانشجوی دختر غیرفعال دانشگاه فردوسی مشهد با دامنة سنی 25 – 19 سال که تجربه ای در روش های تمرینی منتخب نداشتند، انتخاب و به طور تصادفی و به تعداد مساوی به دو گروه تجربی ایروبیک و یوگا و یک گروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه های تجربی، به مدت 10 هفته، 2 جلسه در هفته و 60 دقیقه در هر جلسه، در برنامة تمرینی مشخص شرکت کردند و آزمودنیهای گروه کنترل در این مدت در هیچ برنامة تمرینی سازمان یافته ای شرکت نداشتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامة خودتوصیفی بدنی (PSDQ) در سه نوبت شروع، وسط و پایان برنامة تمرین استفاده شد. تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی نشان داد در پایان 5 هفته تمرین، مؤلفه های هماهنگی و لیاقت ورزشی در گروه یوگا نسبت به گروه ایروبیک و کنترل به طور معنیداری بیشتر بود (05/0P<). همچنین در پایان 10 هفته تمرین در گروه یوگا مؤلفه های هماهنگی و فعالیت بدنی نسبت به گروه کنترل، و مؤلفة قدرت نسبت به گروه ایروبیک و کنترل به طور معنیداری بالاتر بود (05/0P<). علاوه بر این، مؤلفة هماهنگی در گروه ایروبیک به طور معنیداری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0P<). آزمون t گروه های وابسته نشان داد در گروه یوگا، مؤلفه های لیاقت ورزشی و قدرت در پایان 10 هفته تمرین به طور معنیداری بیشتر از 5 هفته تمرین بود (05/0P<). نتایج نشان داد در گروه یوگا، افزایش معنیدار مؤلفه های هماهنگی، فعالیت بدنی و لیاقت ورزشی به تأثیرات 5 هفتة اول و افزایش معنیدار قدرت به تأثیرات 5 هفتة دوم تمرین مربوط است. این نتایج به مزیت نسبی تمرینات یوگا و نیاز به تعداد جلسات بیشتر برای بهبود برخی از مؤلفه های خودتوصیفی بدنی اشاره دارد.
بررسی تغییرات اسکولیوز پس از یک دوره تمرینات اصلاحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۸۳ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تغییرات اسکولیوز پس از یک دوره تمرینات اصلاحی در یک گروه از دانش آموزان پسران بود بدین منظور 445 نفر از دانش آموزان پسر مقطع راهنمائی با استفاده از تست نیویورک غربالگری Screening شدند که 79 نفر 7/71 در صد از آنها مبتلا به عارضه اسکولیوز بودند سپس از بین این افراد 16 نفر برای گروه شاهد و 20 نفر برای گروه تجربی انتخاب شدند آزمودنی های گروه تجربی در یک برنامه تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه شرکت کردند بعد از اتمام برنامه تمرینی و اجرای پس آزمون نتایج به دست آمده از آزمون خی دو و تی استیودنت در سطح اطمینان 95% مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت مهمترین نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که میان شدت اسکولیوز آزمودنی های گروه تجربی در دو مرحله پیش و پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد 0/05 => p و همچنین رابطه معنی داری بین میزان شیوع اسکولیوز و سن آزمودنی ها به دست آمد 0/05=> p یافته های تحقیق بر اعتبار و اهمیت حرکات اصطلاحی در بهبود ناهنجارهای وضعیتی مانند اسکولیوز تاکید می کنند
بررسی ویژگی های آنتروپومتریک و برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی مردان نخبه اپه، فلوره و سابر تیم ملی شمشیربازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی ویژگی های آنتروپومتریک و برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی مردان نخبه اپه، فلوره و سابر تیم ملی شمشیربازی ایران بود. جامعه آماری 30 شمشیرباز عضو تیم ملی با دامنه سنی 67/3 ± 2/22 سال در سه اسلحه (اپه 10 نفر، فلوره 10 نفر و سابر10 نفر) بودند. از ویژگی های آنتروپومتریکی قد نشسته، طول دست ها، شاخص توده بدن و درصد چربی بدن و از فاکتورهای آمادگی جسمانی توان هوازی، توان بی هوازی، نیروی عضلانی، سرعت، چابکی، انعطاف پذیری و زمان واکنش مورد سنجش قرار گرفت. تست ها در مرکز سنجش کمیته ملی المپیک انجام گرفت. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد بین ویژگی های آنتروپومتریکی شمشیربازان سه اسلحه مرد نخبه ایران تفاوت معناداری وجود ندارد، اما از نظر فاکتورهای آمادگی جسمانی شمشیربازان فلوره از نیروی عضلانی (پا) و سرعت (40 یارد) بالاتر و شمشیربازان اسلحه سابر از انعطاف پذیری (ران) بهتری نسبت به دو اسلحه دیگر برخوردارند.
بررسی و مقایسه دو نوع برنامه تمرین اصلاحی ساختاری و اصلاحی هوازی بر برخی از شاخصهای اساسی عملکرد ریوی دانشجویان مبتلا به کیفوز دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تاثیر دو نوع برنامه اصلاحی ساختاری و اصلاحی هوازی بر برخی از شاخصهای عملکرد ریوی دانشجویان مبتلا به کیفوز دانشگاه شهید چمران اهواز بود. بدین منظور، 45 آزمودنی با میانگین سنی 1.81± 21.39 سال، قد 3.09 ± 172.16 سانتی متر و وزن 4.72 ± 66.93 کیلوگرم از بین دانشجویان مرد دانشگاه شهید چمران اهواز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس آزمودنیها به طور کاملا تصادفی در سه گروه: کنترل، تجربی 1(گروهی که فقط تمرین اصلاحی را اجرا می کردند) و گروه تجربی 2 (گروهی که پس از اتمام برنامه اصلاحی تمرین هوازی را نیز اجرا می کردند)، تقسیم بندی شدند. برای اجرای تحقیق، نخست پرسشنامه تعیین سلامتی را تکمیل کردند، سپس وزن، قد، دامنه کیفوز و شاخصهای اسپیرومتری ظرفیت حیاتی (VC)، حداکثر تهویه ارادی (MVV)، ظرفیت حیاتی با فشار (FVC) و حجم هوای بازدمی با فشار در ثانیه اول (FEV1) اندازه گیری شد. برای اطمینان از یکسان بودن گروه های تجربی، کنترل و همتراز کردن نمونه ها از نظر شاخصهای ریوی، قبل از وارد کردن هر گونه متغیری از آزمون آنالیز واریانس یک سویه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پیش آزمون و پس آزمون گروه های تجربی متعاقب 12 هفته تمرین اصلاحی ساختاری و تمرین اصلاحی هوازی از آزمونهای t وابسته، ANOVA (آنالیز واریانس یک سویه) و برای تعیین تفاوت میان گروه ها از آزمون L.S.D استفاده شد و حداقل سطح معناداری برای این تحقیق 0.05 تعیین شد. نتایج تحقیق نشان دادند که بین MVV، VC، FVC و FEV1 گروهی که تمرین اصلاحی هوازی و گروهی که تمرین اصلاحی ساختاری را اجرا کردند، تفاوت معناداری وجود داشت. (P?0.05) با این حال، بین دامنه کیفوز در گروه تمرین اصلاحی ساختاری و اصلاحی هوازی تفاوت معناداری وجود نداشت (P?0.05).
تحلیل عاملی متغیرهای بروز پرخاشگری در تماشاگران از دیدگاه داوران فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر تحلیل عوامل پرخاشگری تماشاگران فوتبال از دیدگاه داوران لیگ برتر و دسته یک کشور است. از تعداد 177 داور، 131 نفر (74 درصد) در این تحقیق شرکت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامة محقق ساخته استفاده شد که متغیرها و گویه های مختلف آن به صورت اکتشافی، شناسایی و توسط سه نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه و 16 نفر از داوران و کارشناسان داوری کشور بازبینی شدند. از روش آماری تحلیل عامل اکتشافی برای تعیین عوامل اصلی پرخاشگری تماشاگران استفاده شد. قبل از انجام تحلیل عاملی و به منظور اطمینان از کافی بودن حجم نمونه از معیار کایرز، میجر، الکین (KMO) و برای تعیین همبستگی بین متغیرها از آزمون بارتلت استفاده شد و KMO برابر 719/0 به دست آمد. ضمناً آزمون بارتلت برای داده ها برابر با 7/769 و در سطح معنیداری 001/0 بود. استخراج عامل های اکتشافی، هشت عامل را با محاسبة 56/54 درصد واریانس متغیر پرخاشگری تماشاگران از دیدگاه داوران آشکار کرد. نتایج نشان داد از دیدگاه داوران، به ترتیب، هشت عامل مدیریت امکانات و خدمات، هیجان رسانه ای، نتیجه گرایی، مدیریت مکانی و زمانی مسابقات، رفتار اعضای تیم، نوع داوری، رفتار مربی و داور و حساسیت اجتماعی و سابقة رقابت نقشس اساسی در بروز پرخاشگری تماشاگران دارند.
ارتباط بین حداکثر گشتاور عضلات اندام تحتانی بر پایداری پویا در حرکت پرش - فرود مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت پرش-فرود در بسیاری از فعالیتهای ورزشی مشاهده می شود، از جمله حرکاتی است که انجام آن افزایش پتانسیل اسیب شناسی از پرش- فرود را با خود به همراه دارد. باتوجه به نقش مهم قدرت عضلانی در پایداری پس از فرود، هدف از این مطالعه عبارت است از بررسی ارتباط بین حداکثر گشتاور عضلات اندام تحتانی با پایداری پویا...
اثر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه بر عملکردهای قلبی - تنفسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت است از ارزیابی تاثیر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه بر عملکردهای قلبی- تنفسی. بدین منظور درجه حرارت بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب، و فشار خون قبل و بعد از فعالیت اندازه گیری شد. 20 نفر از دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه اصفهان برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند (سن= 5/2±5/21 سال، قد= 03/1±64/1 متر، وزن=8/4±2/57 کیلوگرم). همه آزمودنیها دارای سیکل عادت ماهیانه طبیعی و منظم با دوره 26- 30 روز بودند و هیچ یک از آنها حداقل 4 ماه قبل از شرکت در آزمون، هیچ نوع داروی هورمونی و جنسی از جمله داروی ضد بارداری مصرف نکرده بودند و قبل از شرکت در آزمون هیچ گونه آسیبی ندیده بودند.
قبل از اجرای آزمون اصلی، همه آزمودنیها 2 جلسه آشنایی را برای به حداقل رسانیدن تاثیرات یادگیری و افزایش پایایی اندازه گیری دقیقاً شبیه به آزمون اصلی در آزمایشگاه اجرا کردند. آزمون اصلی در ساعات 06:00 و 18:00 و در مراحل فولیکولی و لوتئینی سیکل عادت ماهیانه اجرا شد. درجه حرارت بدن 30 دقیقه قبل از انجام سایر تستها در حالت استاندارد اندازه گیری شد. شاخصهای قلبی- تنفسی شامل ضربان قلب و فشار خون قبل و بعد از فعالیت، همچنین حداکثر اکسیژن مصرفی با اجرای پروتکل فزاینده بروس اندازه گیری شد. برای ارزیابی تاثیر ریتم روزانه، سیکل عادت ماهیانه، و اثر متقابل دو ریتم روزانه و ماهانه بر متغیرهای مورد نظر از تجزیه و تحلیل آماری تحلیل واریانس دوطرفه (ANOVA) استفاده شد.
درجه حرارت بدن به طور معناداری از ساعت 06:00 تا 18:00 به اندازه 8/0 درجه سانتی گراد افزایش داشت. ریتم روزانه تاثیر معناداری بر حداکثر اکسیژن مصرفی داشت، به طوری که در ساعت 18:00 نسبت به 06:00 به میزان 6/2 میلی لیتر بر دقیقه افزایش نشان داد. ریتم روزانه همچنین تاثیر معناداری بر ضربان قلب قبل و بعد از فعالیت داشت، به طوری که در ساعت 18:00 نسبت به 06:00 به ترتیب 8 و 4 ضربه در دقیقه بیشتر بود. ریتم روزانه، همچنین برای فشار خون سیستولیک قبل و بعد از فعالیت مشاهده شد، به طوری که در ساعت 18:00 به ترتیب 6 و 8/4 میلی متر جیوه بالاتر از ساعت 06:00 بود. سیکل عادت ماهیانه معنادار در درجه حرارت، ضربان قلب قبل و بعد از فعالیت با مقادیر بالاتر در مرحله لوتئینی نسبت به فولیکولی و در حداکثر اکسیژن مصرفی، فشار خون سیستولیک قبل از فعالیت و بعد از فعالیت با مقادیر بالاتر در مرحله فولیکولی نسبت به لوتئینی مشاهده شد. در فشار خون دیاستولیک قبل و بعد از فعالیت ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه معنادار مشاهده نشد. تاثیر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه تنها در درجه حرارت معنادار بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب، و فشار خون قبل و بعد از فعالیت تحت تاثیر ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه قرار دارند. بنابراین، در هنگام اندازه گیری دمای بدن و شاخصهای قلبی- تنفسی باید تاثیر تغییرات روزانه و سیکل عادت ماهیانه در نظر گرفته شود. لذا، در مطالعاتی که بر روی زنان انجام م