فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۲٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اشتراک عینی فنی است که در آن، شاعر با انتخاب مجموعه ای از اشیاء، موقعیت ها، موضوعات، حالات یا زنجیره ای از حوادث، به نحوی مؤثر واکنشی عاطفی در خواننده به وجود می آورد. در این حالت، شاعر نیازی به بیان صریح احساسات ندارد؛ بلکه آن ها را در قالب اشیاء، موقعیت ها و غیره در ذهن خواننده تداعی می کند. در اشعار نیما یوشیج و احمد شاملو نمونه های بسیاری از فن اشتراک عینی را می بینیم. به نظر می سد تاکنون تحقیق برجسته و قابل توجهی از اشتراک عینی از این دو شاعر دیده نشده است؛ بنابراین هدف مقاله این است که به مقایسه این فن در برخی اشعار این دو بپردازد. از اشعار نیما می توان به شب پا، بخوان ای همسفر با من، شب همه شب، هست شب و از اشعار شاملو به رانده، گل کو، سخنی نیست، او را صدا بزن، مرثیه، وصل، ابراهیم در آتش اشاره کرد.
The Relationship between High School Students’ Beliefs about Language Learning and Their Use of Language Learning Strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Gaining insights into the learners’ individual characteristics such as beliefs about language learning and their relationship with learning strategies is essential for planning effective language instruction. Thus, the present study investigated the relationship between beliefs about language learning and learning strategy use in Iranian high school students. This study also compared the correlation of the two variables between males and females and monolingual and bilingual students. The strategy inventory for language learning (SILL) and the beliefs about language learning inventory (BALLI) were used to collect data from four hundred and sixty-two high school students from different cities of the country. Descriptive analyses, Pearson r correlation, and the Fisher z-transformation test, were used to analyze the data. The results revealed that the students used metacognitive strategies most and compensation and affective strategies least. Also, they held strong motivational beliefs about English language learning. Significant positive correlations were found between beliefs and strategy categories. The strongest correlation was found between the students’ metacognitive strategies and their motivation and expectations. The findings revealed no significant difference between the correlation coefficients of monolinguals and bilinguals, and males and females in terms of their language learning beliefs and strategies. Regarding the pedagogical implications of the results, it is discussed that knowledge of students’ language learning beliefs and their preferred strategies can lead teachers and educational authorities toward more informed instructional choices.
تأثیر فعالیتهای تکلیف مدار بر مبنای درون داد و برون داد با میزان درگیری متفاوت بر دانش واژگانی زبان آموزان ایرانی (The Relative Effectiveness of Input and Output-oriented Tasks with Different Involvement Loads on the Receptive and Productive Vocabulary Knowledge of Iranian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر در چارچوب شیوه های ادراکی فعالیت های تکلیف مدار ، با استفاده از یک شیوه آموزشی، به بررسی تاثیر نسبی فعالیت های تکلیف مدار با میزان درگیری متفاوت بر دانش واژگانی زبان آموزان ایرانی پرداخته است. هدف اصلی تحقیق، بررسی رابطه بین میزان درگیری با فرضیه درون داد (کراشن،1985) و فرضیه برون داد (سواین، 1996) بوده است تا مشخص شود آیا میزان درگیری با نوع فعالیت تکلیف مدار (درون داد و برون داد) عامل تعیین کننده در تاثیر این نوع فعالیتها در یادگیری واژگان می باشد. در این تحقیق از یک شیوه شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون- تیمار- پس آزمون استفاده گردید. نمونه آماری 127 نفر از دانشجویان زبان عمومی در دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مبارکه بود که در قالب چهار گروه آزمایشی در این تحقیق شرکت نمودند. بر خلاف پیش بینی های فرضیه میزان درگیری، نتایج تحقیق نشان داد که میزان درگیری تنها عامل تعیین کننده در تاثیر فعالیتهای تکلیف مدار نمی باشد بلکه نوع فعالیت های تکلیف مدار هم نقش بسزایی در تاثیر این نوع فعالیتها در زمینه آموزش واژگان انگلیسی دارد. یافته های تحقیق نشان داد که علیرغم اینکه طرح پیشنهادی لافر و هالستین (2001)، بعنوان اولین گام ارزشمند در ایجاد یک تئوری در زمینه یادگیری واژگان زبان دوم است، شاخص میزان درگیری نمیتواند بطور مستقل و جدا از نوع فعالیتهای تکلیف مدار تاثیر گذار باشد و این فرضیه نیاز به اصلاح و باز بینی دارد.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر روش تدریس آموزش محور بر تولید کاربردشناختی، آگاهی فراکاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی فراگیران زبان انگلیسی (The Effect of Task-Based Language Teaching on EFL Learners’ Pragmatic Production, Metapragmatic Awareness, and Pragmatic Self-Assessment)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس فعالیت محور بر تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان بود. بدین منظور75 زبان آموز همگن و در سطح متوسط انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: 27 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مراحل قبل و بعد فعالیت (گروه آزمایشی اول)، 26 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مرحله حین فعالیت (گروه آزمایشی دوم)، و 22 نفر در گروه فعالیت محور رایج (گروه کنترل). در گروه آزمایشی اول فقط در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر پنج کنش گفتاری تأکید شد. در گروه آزمایشی دوم در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر کنشهای گفتاری تأکید نشد ولی در عوض در مرحله حین فعالیت از بازخورد کاربردشناختی در مورد تولید کنشهای گفتاری استفاده شد. به شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ گونه تدریس، توضیح، و یا بازخوردی داده نشد و آنها صرفاَ در هر یک از سه مرحله فقط فعالیت ها را تکمیل کردند. تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان به ترتیب از طریق پرسشنامه تکمیل گفتمان، پرسشنامه فرا کاربرد شناسی، و پرسشنامه خودسنجی کاربردشناختی در ابتدا و انتهای این پژوهش سنجیده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در نتیجه به کارگیری روش فعالیت محور، هر سه گروه توانستند تولید کاربردشناختی خود را به طور یکسان ارتقاء دهند، در حالی که آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی فقط در دو گروه آزمایشی ارتقاء پیدا کرد. علاوه بر این، شرکت کنندگان در دو گروه آزمایشی توانستند خود سنجی از دانش کاربرد شناسی شان را بیشتر از گروه کنترل ارتقاء بخشند. بنابر این، می توان نتیجه گرفت که استفاده از فعالیت ها در چارچوب روش فعالیت محور آموزش زبان، چه با تأکید و بازخورد بر کاربردشناسی و چه بدون تأکید و بازخورد در هر یک از سه مرحله، می تواند تولید کاربرد شناختی را در میان یاد گیرندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی ارتقاء بخشد. این در حالی است که ارتقای آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی در گرو تأکید بر کاربردشناسی و نیز ارائه بازخورد است.
الگوی تغییر زبان معلمان انگلیسی: مطالعه ی اعتبار سنجی (The Typology of EFL Teachers’ Codeswitching: A Validation Study)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از زبان اول در کلاس زبان به طور سنتی توسط زبانشناسان کاربردی سرکوب شده است. با این حال، در سال های اخیر، اعتقاد بر این است که استفاده از زبان اول می تواند به عنوان یک ابزار آموزشی توسط معلمان مورد استفاده قرار گیرد. در نتیجه، این مطالعه دو مرحله ای، به بررسی کاربرد استفاده از زبان اول توسط معلمان زبان انگلیسی پرداخت. در مرحله اول (فاز نظری)، تجزیه و تحلیل کاملی از ادبیات موجود در زمینه ی تغییر زبان (codeswitching) معلم با هدف دستیابی به یک الگوی جامع انجام شد. در مرحله دوم (فاز عملی)، به منظور اعتبار سنجی این الگو، یک جلسه ی تدریس چهار معلم زبان انگلیسی با استفاده از دوربین فیلمبرداری ضبط شد. نمونه های تغییر زبان در عملکرد آنها پیاده سازی و سپس بر اساس الگوی طراحی شده کدگذاری شد. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که الگوی طراحی شده در عملکرد معلمان نمود پیدا می کند. همچنین مشخص شد که در میان شرکت کنندگان در پژوهش، زبان اول بیشتر برای برآوردن نیازهای آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، کاربرد این یافته ها مورد بحث قرار گرفته و پیشنهاداتی برای تحقیقات بیشتر ارائه شد.
بررسی تطبیقی چشم دلدار در غزلیات حافظ و ترانه نامه پِترارکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزل های حافظ و ترانه نامه پترارکا (1304-1374 م)، دست کم در سه ویژگی، زمینه ای مشترک دارند: (الف) از دیدگاه چونی، هر دو اثر اوج شعر غنایی عاشقانه قرون وسطی هستند: یکی در ادب پارسی، دیگری در ادب اروپایی؛ (ب) از دیدگاه ترتیب زمانی، هر دو دیوان در سده هشتم هجری (چهاردهم میلادی) سروده شده اند، و (ج) از دیدگاه چندی، غزل های حافظ به تصحیح دکتر خانلری 4092 بیت (یعنی، نزدیک 8184 مصرع) دارد، و ترانه نامه پترارکا کمی بیشتر از 7784 مصرع. بنابراین، هر دو اثر از نظر زمانی، تعداد برابر مصرع ها، در اوج بودن شعر غنایی قرون وسطی و کم و کیف طولی دوره زندگی دو شاعر قابل سنجش و بررسی است.
توصیف چشم یار یکی از دستمایه های اصلی شعر هر دو سراینده است: پترارکا 263 بار در ترانه نامه و حافظ 216 بار در غزلیات به چشم اشاره می کند. بعلاوه حافظ درباره «نرگس» — استعاره از چشم معشوق— در 44 بیت سخن می گوید. پرسش پژوهش این است: تصویر چشم دلدار در غزلیات حافظ و ترانه نامه پِترارکا چه شباهت ها و چه تفاوت هایی با هم دارند؟ این مقاله از روش تطبیقی برای نشان دادن ویژگی های مشترک و متفاوت تصویر پردازی چشمِ یار در شعر حافظ و پترارکا استفاده می کند.
قابلیت تعمیم پذیری پژوهش های کمّی در رشتة آموزش زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی قابلیت تعمیم پذیری یافته های پژوهش های گذشته در رشتة آموزش زبان انگلیسی انجام شده است. بدین منظور، ویژگی های کلّی شرکت کنندگان در پژوهش های کمّی رشتة آموزش زبان انگلیسی طی ده سال گذشته تحلیل شد. بررسیهای اولیه نشان داد با درنظر گرفتن محیطهای آموزشی و سن افراد آزمودنی، افراد شرکتکننده در پژوهش های گذشته را می توان متعلق به یازده گروه دانست. سپس با تعیین سهم هریک از گروه های نام برده در تحقیقات گذشته مشخص شد بیش از 60 درصد از تمام پژوهش های قبلی در محیطهای دانشگاهی و بر روی دانشجویان انجام شده است. در 20 درصد از تحقیقات قبلی فراگیران زبان در مؤسسات خصوصی زبان به عنوان آزمودنی شرکت داشته اند. سهم زبان آموزان دوره های راهنمایی، دبیرستان و پیشدانشگاهی فقط 7 درصد از کل پژوهش های پیشین است. سپس با برشمردن پاره ای از دلایل احتمالی حضور و یا عدم حضور برخی از گروه ها در تحقیقات قبلی، قابلیت تعمیم پذیری نتایج یافتههای پژوهش های پیشین مورد بحث قرار گرفته است.
The Effect of Gloss Type and Mode on Iranian EFL Learners’ Vocabulary Acquisition تأثیر انواع مختلف فهرست معانی در یادگیری لغات زبان آموزان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Vocabulary is an important component of language proficiency which provides the basis for learners’ performance in other skills. But, since vocabulary learning seems to be so demanding, learners tend to forget newly-learnt words quite soon. In order to identify vocabulary learning conditions which can produce a more lasting effect, this study investigated the effect of three kinds of gloss conditions, that is traditional non-CALL marginal gloss, audio gloss, and extended audio gloss, on vocabulary gain of EFL learners. To this end, three experimental and one control groups, each comprising 15 participants, took part in the current study. In order to ensure that the participants were from the right proficiency level, KET (Key English Test) was used as the homogenizing tool. Participants in each group read two unseen passages under one of the three mentioned conditions for experimental groups, with no gloss offered for control group. They all completed one pre-test, one reading session, one post-test, and one delayed post-test of vocabulary. The data were analyzed using t-tests and one-way ANOVAs for both immediate and delayed post-tests. Statistical analyses of the results revealed that the audio gloss group, who were provided with the voice of a speaker to read the meaning of the target word, and extended audio gloss group, who had access to audio gloss as well as L2 English example, both significantly outperformed the other groups in terms of vocabulary acquisition in both the immediate retention and in the delayed retention of key words. Further results and implications are discussed in the paper.
The Relationship between Internal Forms of Engagement (Cognitive-Affective) and Academic Success across Years of Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Literature has already confirmed that student engagement as an external or multidimensional construct may contribute to the academic success of college students. However, very few studies have tried to examine the contributions the more ""internal forms of engagement"" (cognitive and affective) might make in this regard, and how the engagement patterns may change over the academic years. To fill the gap, this study was carried out to answer two research questions: (1) what is the relationship between the internal forms of engagement (cognitive-affective) and students’ academic success (represented by Grade Point Average--GPA)? ; (2) How does the pattern of the relationship change across years of study? To do so, a 40-item Cognitive-Affective Engagement Questionnaire (CAEQ) was developed, validated (α=.91), and administered to a sample of 312 undergraduate English major students (222 females and 90 males). The results indicated while cognitive engagement and academic success are positively correlated throughout years of study, the relationship reaches its peak for the affective engagement in the second year and then gradually diminishes. The findings have implications for curriculum and materials developers, as well as the English language teachers who seek programs which can consistently challenge and satisfy students throughout their studies.
EFL Learners’ Preferences for Error Correction and Its Relationship with Demotivation and Language Proficiency in the Iranian Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is an attempt to explore any significant relationships between learners’ preferences for error correction, demotivation, and language proficiency (LP). One hundred Iranian EFL students, including both males and females, studying at the departments of foreign languages of Shahid Bahonar University of Kerman and Tehran University took part in this study. In order to obtain the required data, two questionnaires and a proficiency test were utilized: the learners’ preferences for error correction questionnaire (Fukuda, 2004) to measure learners’ preferences for error correction, the demotivation questionnaire (Sakai & Kikuchi, 2009) to measure demotivation, and Michigan Test (1997) to measure the learners’ language proficiency level. The findings of this study revealed that first, there was a significant negative relationship between the learners’ preferences for error correction and demotivation (- 0.79): the more satisfied learners are with the error corrections they receive, the less demotivated they will be; second, there was a significant positive relationship between learners’ preferences for error correction and LP (0.69): the higher the learners’ satisfaction with error corrections they receive, the higher their level of LP; third, there was a significant negative relationship between demotivation and LP (- 0.59): the more demotivated learners are, the less their scores of LP will be.
Life-wise Language Learning Textbooks: Construction and Validation of an Emotional Abilities Scale through Rasch Modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Underlying the recently developed notions of applied ELT and life syllabus is the idea that language classes should give precedence to learners’ life qualities, for instance emotional intelligence (EI), over and above their language skills. By so doing, ELT is ascribed an autonomous status and ELT classes can lavish their full potentials to the learners. With that in mind, this study aimed to design and validate a scale for appraising the current English language learning textbooks with respect to EI competencies. Having used several psychological models of EI, the authors developed a 44-item scale. The scale was then disseminated to in-service EFL teachers at non-profit language institutes in Iran. Rasch rating scale model was utilized to substantiate the construct validity of the scale. Three items, two representing impulse control and one pertaining to adaptability, misfitted the model, requiring to be pruned. The results also showed that the 6-point Likert scale functioned effectively. The scale is therefore a unidimensional and valid instrument with considerable implications for language teachers, syllabus designers, and materials developers.
فاعل ارجاعی ، فاعل نما و فاعل جاگیر در زبان انگلیسی فراگیر ایرانی ( Referential, Quasi, and Expletive Subjects in L2 English of Persian Speakers)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی فراگیری سه نوع فاعل اجباری رجوعی، ساختگی و اشباعی توسط فارسی زبانان فراگیر زبان انگلیسی بود. شرکت کنندگان در این تحقیق در امتحان تعیین سطح آکسفورد (OPT) شرکت کردند و از لحاظ دانش گرامر انگلیسی به سه دسته ی مبتدی، متوسط و پیشرفته دسته بندی شدند. فراگیران در دو تست ""تشخیص صحت گرامری"" و ""ترجمه"" نیز که در مطالعه ی حاضر طراحی شده و سپس روایی آن مورد سنجش قرار گرفته بود، شرکت کردند. در ضمن،6 نفر انگلیسی زبان نیز به عنوان گروه معیار در این مطالعه حاضر بودند. نتایج بررسی ها نشان داد که عملکرد فراگیران در فاعلهای اجباری ارجاعی و جاگیر به عملکرد انگلیسی زبانان نزدیک است. اما در مورد فاعلهای اجباری فاعل نما عملکرد فراگیران متفاوت است. علت این امر این است که در فارسی دو نوع فاعل ارجاعی و جاگیر موجودند اما فاعل نما موجود نیست. این مساله یافته های تحقیقات اسمیت و تسیمپلی(1995) و هاکینز و چن (1197) را در این که فراگیران بزرگسال ویژگیهایی را که در زبان خودشان ندارند نمی توانند تعدیل کنند تایید می کند.
تاثیر آموزش مهارت خواندن منتقدانه بر به یاد سپاری لغات توسط زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی (The Effect of Teaching Critical Reading Strategies on EFL Learners’ Vocabulary Retention)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تاثیر آموزش مهارت خواندن منتقدانه بربه یاد سپاری لغات زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی می باشد. بدین منظور 72 زبان آموز مونث و مذکر در سطح متوسط بین سنین 17 تا 32 سال از میان 114 زبان آموز شرکت کننده ازآموزشگاههای فرزان و فرزانگان تهران بر اساس نمره آنان به ترتیب در آزمون بازبینی شده PETو آزمون بازبینی شده لغت برگرفته از متون مورد تدریس، انتخاب شده و بطور تصادفی به دو گروه 36 نفره، آزمایش (تجربی) و شاهد تقسیم شدند. در طول 19 جلسه آموزشی، 8 متن به هردو گروه تدریس شد با این تفاوت که در گروه شاهد روش متداول آموزش خواندن و درک مطلب اجرا شد، حال آنکه در گروه آزمایش (تجربی) آموزش مهارت خواندن منتقدانه اعمال شد. در نهایت دو هفته پس از پایان دوره آموزشی هر دو گروه در آزمون پایا و بازبینی شده لغت، مشابه آزمون لغت همگون سازی در ابتدای تحقیق، شرکت کرده وبه منظور مقایسه میانگین نمرات دو گروه روش آزمون تی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که تدریس مهارت خواندن منتقدانه تاثیر معناداری بربه یادسپاری لغات زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دارد.
از بین بردن فسیل شدگی زبانی توسط بازخورد اصلاحی: آیا این امکان پذیر است؟ (Combating Fossilization through Feedback: Does it Work?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین مطالعه شبه طولی از دو روش خطای معمول و بازخورد اصلاحی جهت بررسی ثبات غلط (فسیل شدگی) میان زبانی استفاده شد. خطاهای نوشتاری در مقالات استدلالی 76 زبان آموز ایرانی در سه سطح زبانی متفاوت با استفاده از مدل ارائه شده توسط گس و سلینکر(1994) شناسایی و طبقه بندی شدند. این خطاها برای باراول با بازخورد ضمنی و برای باردوم با بازخورد صریح تصحیح شدند تا بررسی شود که آیا این دو نوع بازخورد باعث بهبود درنوشتار می شوند، و آیا خطاهائی وجود دارند که در برابر تصحیح مقاومت کنند. نتایج نشان داد که خطاهای مربوط به ""انتخاب کلمه ، جمع، شکل کلمه و حرف تعریف the"" جزوشایع ترین خطاهای این زبان آموزان بودند، که ""انتخاب کلمه"" در صدرفهرست قرار دارد. نتایج همچنین نشان داد که اگرچه هر دو نوع بازخورد می تواند منجر به کاهش خطاها شود، ارائه بازخورد صریح ومستقیم برای فراگیران روشی موثر تر میباشد. با این حال نتایج آزمون تی نشان داد که تاثیر کوتاه مدت بازخورد نمی تواند در طول زمان پایداربماند و این تایید کننده گفته کسانی ازقبیل ترواسکات (2007) است که اثر تصحیح خطا را زیر سوال برده اند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهند که خطاهای مربوط به ""ضمیر، ترتیب کلمات، مجهول و مالکیت"" را احتمالآ می توان جزو خطاهائی برشمرد که فسیل شده اند، زیرا اگر چه برای تمام انواع خطاهای دیگر بازخورد ضمنی توانست مفید باشد، این چهار خطا در برابر تصحیح مقاومت نشان دادند و تنها بازخورد صریح توانست موجب کاهش معنادار آنها شود.
معرفی الگویی جهت ارزیابی کیفیت ترجمه و توصیف دو شیوه اظهار نظر در کلاس های آموزش ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نکاتی که در آموزش ترجمه اهمیت بسزایی دارد کیفیت اظهار نظر یا واکنش استاد نسبت به ترجمه دانشجوست. در این مقاله برآنیم که دو شیوه عمده اظهار نظر در کلاس های آموزش ترجمه یعنی اظهار نظر ساده و اظهار نظر تفصیلی را توضیح دهیم و سپس بر اساس خطاهای عمده ای که در ترجمه دانشجویان در کلاس های ترجمه مشاهده کرده ایم، الگویی برای ارزیابی کیفیت ترجمه ارائه کنیم. به اعتقاد ما اگر استاد ترجمه با این خطاها آشنا باشد، می تواند با اظهار نظرهای تفصیلی، ترجمه را بهتر به دانشجویان آموزش دهد. به منظور آشنایی کمی و کیفی با اظهار نظرهای ارائه شده از سوی استادان ترجمه و نوع خطاهایی که در کلاس های ترجمه اتفاق می افتد، تحقیق میدانی انجام دادیم. داده ها از 300 دانشجوی مقطع کارشناسی رشته زبان انگلیسی (گرایش های مترجمی و ادبیات) از 10 کلاس ترجمه در دانشگاه های فردوسی، امام رضا (ع) و خیام جمع آوری شده اند. همچنین اظهار نظر استادان ترجمه (7 استاد) نیز جمع آوری و ثبت شده است. نتایج حاصل ب ه صورت جدولی ارائه و تحلیل شده اند. علاوه بر این، نمونه هایی از اظهار نظرهای ارائه شده در کلاس ترجمه نیز ذکر شده و مورد تحلیل قرار گرفته اند.
Evaluating the Effectiveness of Explicit and Implicit Form-Focused Instruction on Explicit and Implicit Knowledge of EFL Learners بررسی تأثیر آموزش شکل محور صریح و ضمنی بر دانش صریح و ضمنی زبان آموزان ایرانی به عنوان زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Although explicit and implicit knowledge of language learners are essential to theoretical and pedagogical debates in second language acquisition (SLA), little research has addressed the effects of instructional interventions on the two knowledge types (R. Ellis, 2005).This study examined the relative effectiveness of explicit and implicit types of form-focused instruction (FFI) on the acquisition of four morphosyntactic features by four measures of explicit and implicit language knowledge. The measures included: oral elicited imitation, timed and untimed grammaticality judgment, and metalinguistic knowledge tests. A pretest and two posttests were conducted immediately and three weeks after the instructional interventions. Durable effects of FFI on low intermediate Iranian learners were found for the target language forms.In particular, explicit and implicit FFI positively facilitated the development of explicit and implicit knowledge of the target features, both immediately after the instructional interventions and, marginally decreasing, over time. Also, explicit FFI was more effective than implicit FFI as measured by both explicit and implicit knowledge tests. The findings may contribute to understanding of the efficacy of explicit and implicit FFI on L2 learners’ controlled (explicit) and spontaneous (implicit) use of morphosyntactic forms at relatively early stages of L2 acquisition.
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیر روشهای آموزشی متفاوت برروی فراگیری مهارتهای ادب در زبان انگلیسی (The Effects of Different Instructional Methods on the Acquisition of English Politeness Strategies)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر تحقیقات در زمینه کاربردشناسی زبان بینابینی بر روی انجام و یادگیری کارگفتها توسط غیربومی زبانان تمرکز کرده اند و ادب را تنها یک امر جانبی انگاشته اند. تحقیق حاضر مربوط به ادب زبانی می باشد و سعی دارد تأثیر روشهای آموزشی متفاوت را برروی فراگیری مهارتهای ادب در انگلیسی بررسی کند. هشت گروه دانشجویان سال اول و سال سوم رشته های زبان انگلیسی بطور تصادفی به سه گروه آزمایشی (مطالب تقویت شده، تدریس آشکارو ایفای نقش) و یک گروه کنترل (نمایش صرف) تقسیم شدند. شرکت کنندگان در امتحان تافل، امتحان پیش آزمون و پس از آموزش هفت هفته ای مجموعه ای از مهارتهای ادب در امتحان پس آزمون شرکت کردند. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش تأثیر معنادار مثبتی بر روی یادگیری مهارتهای ادب دارد و تدریس آشکار موثرترین شیوه آموزشی می باشد. شیوه های ایفای نقش و مطالب تقویت شده در رتبه های دوم و سوم تأثیرگذاری قرار داشتند. همچنین نشان داده شد که اگرچه سطح مهارت عمومی زبان تاثیر معناداری بر روی دانش مهارتهای ادب (توانایی تشخیص مهارت ادب مناسب برای هر موقعیت اجتماعی ) دارد، ولی تأثیری بر روی فراگیری مهارتهای ادب ندارد. یافته ها دلالت بر آن دارند که آموزش مهارتهای ادب را می توان در سطح متوسط شروع کرد و تدریس آشکار به همراه فعالیتهای ایفای نقش برای زبان آموزان بسیارمفید خواهد بود.