فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۰۰۳ مورد.
منبع:
کاوه مهر ۱۲۹۰ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
شناخت زبان شناسی کاربردی
حوزههای تخصصی:
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
پسوند در گویش مکریان
بررسی کاربرد زبان های مازندرانی و فارسی در شهر جویبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کاربرد زبان های فارسی و مازندرانی در بافت های تعاملی مختلف در میان گویش وران مازندرانی شهر جویبار است. پرسش اصلی این است که کاربرد زبان مازندرانی و فارسی، با توجه به متغیرهای سن و جنسیت در بافت های مختلف اجتماعی، چه تفاوت هایی دارند. نمونة آماری پژوهش حاضر 100 گویش ور جویباری (50 مرد و 50 زن) می باشند که خود به دو گروه 25 نفره، والدین (میانگین سنی 39 سال) و فرزندان (میانگین سنی 16 سال)، تقسیم و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامة محقق ساخته در سال 1388 گردآوری شده و از آزمون های آماری غیر پارامتریک «کولموگورف اسمیرنوف» و «خی دو» برای مقایسه استفاده شده است. بررسی پاسخ های ارائه شده نشان می دهد که به طور کلی گرایش به کاربرد زبان فارسی در میان مادران بیش تر از پدران و در میان دختران بیش تر از پسران است. بررسی تأثیر متغیر جنسیت در مجموع داده ها با استفاده از آزمون آماری خی دو نشان می دهد که تفاوت بین مردان و زنان در کاربرد زبان فارسی و مازندرانی در سطح P≤0/001 است. تفاوت کاربرد فارسی و مازندرانی بین والدین و فرزندان در سطح P≤0/001 معنادار است. در نمونه مورد بررسی در این پژوهش، تأثیر بافت بر کاربرد زبان معنادار نیست.
تکواژهای وابسته گویش مازندرانی
منبع:
فرهنگ بهار ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
فارسی کرمان
استخراج خودکار معادل های واژگانی از پیکره های دو زبانه موازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به مدد ظهور انواع فناوری های رایانه ای، پیکره های زبانی نقش بسیار مهمی در حل انواع مختلف مسائل زبانشناختی ایفا می کنند. پیکره های دو زبانه موازی در سطح جمله و در سطح واژه می توانند برای بازیابی واحدهای تک واژه ای و یا حتی چند واژه ای براحتی مورد استفاده قرار گیرند که این امر کاربردهای مفیدی در حوزه های مختلف رایانه و زبان خواهد داشت. هدف این مقاله به کارگیری یک پیکره موازی انگلیسی– فارسی از قبل طراحی شده در جهت ساخت یک مطابقه[1] (کشف اللغات) دو زبانه کارآمد با استفاده از آماره اطلاعات متقابل است. در اینجا از آماره اطلاعات متقابل استفاده می شود تا همترازی در سطح واژه بین جملات انگلیسی و فارسی پیکره مورد نظر صورت گیرد. یک پیکره زبانی همتراز شده در سطح واژه مسلماً کاربردهای زیادی از جمله در تهیه نرم افزار حافظه ترجمه، مدیریت مجموعه اصطلاحات، بازیابی اطلاعات دوزبانه، سیستم ترجمه ماشینی مبتنی بر آمار و مانند آن دارد. با استفاده از یک الگوریتم ابتکاری آزمایشی ترتیب داده شده و مقایسه ای بین برونداد همترازسازی خودکار با جملات همتراز شده توسط مترجم انسانی صورت گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که برنامه مطابقه گزارش شده در این تحقیق می تواند صحتی معادل 75 درصد را به دست آورد.
توصیف مصدر /æh/ در گویش خانیک و مقایسه با چند گویش دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های مختلف از مصدر/æh/ در گویش مردم روستای تاریخی خانیک و روستاهای همجوار با آن رواج دارد. صیغة دوم شخص مفرد حال این مصدر در گویش مزبور، بازمانده ای از زبان سنسکریت و فارسی باستان است. برخی ساخت های مصدر/æh/چون به عنوان فعل اسنادی در معنای «هستن» و «بودن» به کار می رود، از افعال پر کاربرد در این گویش به شمار می آید. در این جستار، نشان داده شده که فعل /æh/ در گویش امروز مردم خانیک چه ساخت هایی دارد. همچنین پیشینة/æh/ در زبان سنسکریت، فارسی باستان، اوستایی و فارسی میانه بررسی و نیز صیغه های آن در گویش خانیک با دیگر گویش های امروزی که در آن ها رواج دارد مثل گویش های کاخک، فردوس و گزیک مقایسه شده است. مصدر/æh/در گویش خانیک و کاخک با مقداری تفاوت، کاربرد دارد و در گویش فردوس و گزیک ردپایی از آن دیده می شود. ساخت های ریشة/æh/در فارسی معیار وجود ندارد و به کار نمی رود. معیار تلفظ فعل ها در گویش خانیک براساس سخن گویشوران کهن سال است و در دیگر گویش ها بر اساس کتاب ها یا رساله هایی است که به بررسی این گویش ها پرداخته اند. صرف فعل های مصدر//æh/، در گویش خانیک، در جای دیگری نیامده و این مقاله اولین نوشته ای است که به معرفی آن پرداخته است.
برخی از فرایندهای واجی در ترکی بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف و تحلیل برخی از فرایندهای واجی پربسامد در زبان ترکی بیجار، بر اساس گونه زبانی روستای ""اوچگنبد سلطان"" می پردازد. بدین منظور، از چهار گویشور زبان ترکی بیجار و ضبط چهار ساعت مکالمه و طرح پرسشنامه از پیش تعیین شده بر مبنای مطالعه گویش ها استفاده شده است. همچنین یکی از نگارندگان به عنوان یک گویشور ترک زبان، از صحت اطلاعات کسب شده اطمینان حاصل کرده است. هماهنگی واکه ای در پسوند جمع /l{r / و /lAr / و در پسوند مصدرساز /mAx / و /mec /، همگونی بین همخوان و واکه، هماهنگی واکه ای به هنگام افزودن پسوند ماضی ساز، تبدیل همخوانهای بی واک به واکدار و درج واکه میان خوشه همخوانی پایانی در کلمات قرضی ترکی از مهمترین فرایندهایی است که در این مقاله، با ارائه شواهد کافی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و قاعده مربوط به هر فرایند، عنوان می شود.
داده ها و قواعد ارائه شده، به منظور تأیید و اثبات این مطلب به خدمت گرفته می شوند که فرایندهای واجی مذکور، در زبان ترکی بیجار وجود دارد و مشخصه های شرکت کننده در هر فرایند، به تنهایی و مستقل از سایر مشخصه ها، در فرایند های واجی شرکت می کنند.
تغییر واکه آغازین در واژه های دو هجایی یابیشتر لهجه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه واژگان گوناگون در لهجه همدانی نشان می دهد که یکی از ویژگیهای بارز این لهجه، تغییر واکه آغازین/ a / به [e ] در واژه های دو هجایی یا بیشتر می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی این فرایند واجی و به عبارت دیگر بررسی و شناسایی محیط واجی این فرایند است که طی آن واکه افتاده / a / به [e ] ارتقاء می یابد. روش تحقیق در تهیه مقاله حاضر بصورت میدانی بوده است، بدین ترتیب که ابتدا فهرستی از واژگان بنیادی که در گفتار روزمره گویشوران مکرراً شنیده می شود،تهیه شده و سپس با در نظر گرفتن جامعه ای آماری طریقه تلفظ این واژگان توسط اعضای جامعه ثبت و ضبط گردیده است. بر همین اساس و نیز شم زبانی نگارنده بعنوان یک گویشور بومی، واژگان مورد نظر واج نگاری شده و سپس با همان واژگان در گویش معیار مقایسه شده است. نتیجه حاصله از بررسی و مقایسه این واژگان نشان دهنده این واقعیت است که در واژگان دو هجایی یا بیشتر واکه آغازین/ a/ در محیط بدون تکیه ارتقاء یافته و به [e ] تبدیل شده است.
واژه های کهن و گویشی در البلغه
منبع:
فرهنگ ۱۳۶۹ شماره ۶
حرف اضافه/ǰɑ/ در گونة بابلیِ زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گونة بابلیِ زبان مازندرانی، حرف اضافة /ǰɑ/ پسایند است و بر نقش های معناییِ خاستگاه، همراهی، ابزار و روش دلالت می کند و کارکرد معناییِ آن همانند «از» و «با» در زبان فارسی است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که با توجه به تحولات تاریخی زبان های ایرانی، کدام نقش معنایی این حرف اضافه اصلی است و کدام حاصل تغییر معنایی. در این مقاله، صورتِ کهنِ /ǰɑ/ و کارکردهای معنایی آن در دوره های باستان و میانة زبان های ایرانی بررسی و مشخص شده است که /ǰɑ/ بازماندة hačaیا hačāدر زبان های اوستایی و فارسی باستان، و sacāدر زبان سنسکریت است. کارکرد اصلی این حرف اضافه دلالت بر نقش معنایی همراهی بوده است. در تحولات تاریخی زبان، این حرف اضافه با گسترش معنایی بر نقش های معنایی ابزار، سبب و روش دلالت کرده است. بازمانده های این حرف اضافه در دوره هایِ میانه برای دلالت بر نقش های معناییِ همراهی، ابزار، روش و سبب به کار رفته اند. /ǰɑ/ در گونة بابلی زبان مازندرانی کارکرد اصلی این حرف اضافه را حفظ کرده است. داده های این پژوهش به روش کتابخانه ای و استفاده از شم زبانی گویشوران گردآوری شده و شیوة بررسی آنها توصیفی - تحلیلی است.
ساختار موضوعی افعال دومفعولی در کُردی هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران به مطالعة ساختار موضوعی افعال دومفعولی در زبان های ایرانی با رویکردهای نوین زبان شناسی کمتر پرداخته اند. در کُردی هورامی دو دسته از افعال دومفعولی اصلی و ساخت های دومفعولی فرعی وجود دارد. در این پژوهش ساختار موضوعی افعال دومفعولی اصلی از نظر مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی بررسی می شوند. این افعال براساس شواهد نحوی، ساخت واژی و معنایی به دو گروه افعال انتقال مالکیت و افعال انتقال مکانی طبقه بندی و توصیف می گردد. سپس، نمونه ای از هر گروه در چارچوب رویکرد برنامة کمینه گرایی/ صرف توزیعی (MP/DM) تحلیل می شود. این مطالعه به اصلاح مقولة الحاقی پایین پیلکانن (2008) برای تبیین ساختار نحوی و سایر ویژگی های هورامی در رویکرد مذکور می پردازد و شباهت ها و تفاوت های ساختار موضوعی آن دو را از لحاظ مقوله بندی، آرایش نحوی و بازنمایی معنایی به خوبی تبیین می نماید.