فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان عرفانی با گونه های مختلفش، زبانی است که عارفان به وسیله آن معانی بلند عرفانی، عواطف فردی و تجربه های روحی خود را بیان می کنند. هدف از این نوشتار، مطالعه موردی ویژگیهای زبان عرفانی در مقالات شمس تبریزی است. بررسی زبان عرفانی شمس در مقالاتش، ضمن آنکه ما را با دنیای خاص عارفان آشنا می کند ، موجب فهم بهتر آموزه ها ی او و زمینه ساز حل بسیاری از مشکلات مثنوی مولانا خواهد شد. مهمترین ویژگیهای زبان عرفانی شمس عبارت اند از: اقتدار، شفافیت، متناقض نمایی، هنجارگریزی، محاوره ای و عامیانه بودن، روایت گری، تاویل گرایی وآهنگین بودن که میزان غلظت آنها بنابر موقعیتهای گوناگون تغییر می کند. این خصوصیات با اندکی تفاوت در زبان سایر عارفان نیز دیده می شود اما آنچه زبان شمس را از زبان دیگران ممتاز می کند بازتاب یافتن نگاه انتقادی او در زبانش است که از سلوک رندانه و جسورانه او نشات می گیرد.
اصول ساختواژی واژه سازی و واژه های نوساخته عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره مهمترین دغدغه فرهنگستان در دوره های مختلف، ساختن واژه های فارسی در دو حوزه عمومی و تخصصی بوده است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی (فرهنگستان سوم) واژه سازی را با حوزه عمومی آغاز کرد که ماحصل آن در «فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان: دفتر اول» آمده است. واژه سازی، چون متعلق به ساختواژه است، قاعدتاً باید طبق اصول این حوزه انجام شود. در مقاله حاضر، ابتدا اصول ساختواژی واژه سازی به منزله یک چارچوب تحلیل ارائه می گردد و سپس بر اساس آن، نمونه ای از واژه های عمومیِ نوساخته فرهنگستان بررسی می شود تا میزان انطباق آنها با اصول واژه سازی مشخص گردد. بر این اساس، می توان دلایل یا زمینه های پذیرش این واژه های نوساخته و عدم پذیرش برخی دیگر را دریافت. از آنجا که واژه سازی در حوزه عمومی اولین تجربه فرهنگستان سوم است، تحلیل دلایل یا زمینه های پذیرش یا عدم پذیرش در حکم نوعی محک این تجربه است و، به علاوه، نکات راهگشایی را نیز برای اقدامات و تجربه های آتی عرضه می کند.
اهمیت هجا و ساختار درونی آن به عنوان یک واحد زبانی در جریان فرایند تولید گفتار (براساس شواهدی از خطاهای گفتار در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه زبانشناسان، هجا را به عنوان یک واحد زبانی دارای اهمیت تلقی می نمایند و برای آن، ساختار داخلی و سلسله مراتبی قائلند. روانشناسان زبان نیز در نتیجه مطالعات متعدد خود بر روی فرایند تولید گفتار، اهمیت هجا را به عنوان یک واحد تولیدی در جریان تولید گفتار تایید کرده اند. در این مقاله تلاش می شود با بررسی پاره ای از خطاهای گفتار زبان فارسی، صحت ادعاهای فوق مورد بررسی قرار گیرد.
نقش ساختار آوایی کلمه در موسیقی شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر عربی در جستجوی آفاق تازه در تلاش است تا صور موسیقیایی جدیدی برای بیان مفاهیم درونی و ذهنی انسان معاصر بیابد. موسیقی آوایی حاصل از لفظ و حروف در مقابل آهنگ بیت و سطر و موسیقی فکر (پژواک اندیشه) در مقابل آهنگ عروضی، و موسیقی تعبیری درونی در برابر آهنگ ترکیبی خارجی از جمله صور نوین موسیقی شعر عربی است و از مهم ترین ویژگی های آن این است که در آن لفظ به جای بیت- سطر- واحد موسیقیایی و هارمونیک است.
مقوله های زبانی در علم صرف روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نتیجه مطالعه دستوری واژه در حوزه علم صرف روسی، دو نوع مقوله زبانی از یکدیگر متمایز می شوند. این دو مقوله عبارتند از: «مقوله دستوری» و «انواع لغوی-دستوری». تعیین مقوله های دستوری با استناد به یک سری خصوصیات دستوریِ واژه انجام می پذیرد. زبان شناسان و دستور نویسان روس با لحاظ نمودن معیارهای متفاوت، مقوله های دستوری را به انواعی تقسیم می کنند. در تعیین انواع لغوی دستوری، علاوه بر خصوصیات دستوری، یک سری خصوصیات لغوی و معنایی نیز در نظر گرفته می شوند. انواع لغوی-دستوری را در ارتباط با واژه ها باید یک مقوله درون طبقه ای دانست که در درون اقسام کلمه مختلف مشخص می شوند.
مسائل آموزش واژه¬سازی روسی در مراکز آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که «واژه» مهم ترین مسئله مورد بحث در علم «واژه سازی» را تشکیل می دهد و به دلیل اهمیت آن در فرایند آموزش زبان روسی، ضرورت مطالعه و بررسی دقیق این مبحث بسیار مهم در آموزش زبان روسی در مؤسسات آموزشی ایران به شدت احساس می شود.زبان آموزان ایرانی بدون درک درست این مبحث قادر به تجزیه و تحلیل جمله و در نتیجه قادر به درک آن نخواهند بود. تجربه عملی تدریس در دانشگاه تهران نشان می دهد که زبان آموزان ایرانی در یادگیری و درک ساختار تشکیل دهنده واژه دچار مشکل می شوند.از آن جا که این مبحث به تفصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران مورد بررسی قرار می گیرد، در مقطع کارشناسی کمتر به آن توجه می شود. در راستای بر طرف ساختن این مشکل، در مقاله حاضر برخی توصیه های عملی- کاربردی در مقطع کارشناسی با توجه به دوره چهار ساله آموزش در دانشگاه، پیشنهاد می شود.
بررسی برخی از حروف اضافه روسی بیانگر مناسبات سببی و مقایسه آنها با زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، حروف اضافه زبان روسی بیانگر مناسبات سببی “благодаря”، “ из” ، “ из-за” ، “ от” ،” по” ، “ с”، به لحا ظ ساختار، نقش، معنا و چگونگی ترجمه آنها به زبان فارسی بررسی می شود. اشکال لغوی و معنایی این حروف اضافه به کمک فرهنگ های لغات و کتاب هاِی درسی مشخص شده است. اشکال لغوی، دستوری و صرفی حروف اضافه، دشواری های استفاده از آنها در عمل، تجزیه و تحلیل دلایلی که می تواند باعث بکارگیری نادرست کلمات شوند، مورد بررسی قرار گرفته و توصیه هایی نیز جهت به کار گیری صحیح این حروف اضافه در ترجمه شفاهی و کتبی از روسی به فارسی ارایه شده است. دراین تحقیق، توصیه هایی برای ترجمه و معادل های فارسی حروف اضافه پیش گفته به همراه مثال های بسیار برگرفته شده از آثار ادبی، کتاب های آموزش زبان روسی و دیگر متون این زبان، ارایه گردیده است.
مصدر برساخته رویکردی توصیفی - هم زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعل های باقاعدة مختوم به «- یدن» - که از آن ها با نام های «جعلی»، «ساختگی» و جز آن یادشده - اکثریت قاطع مصدرهای ساده، به ویژه فعل های با قاعدة فارسی را تشکیل می دهند. برخی از دستورنویسان بر این باورند که دیر بازی است فعل های ساده از جمله فعل های پیش گفته در زبان فارسی ساخته نمی شوند. این در حالی است که ساخته شدن فعل های ساده و از جمله فعل های مختوم به «- یدن» در فارسی گفتاری همواره ادامه داشته است. هدف این مقاله آن است که با نقد دیدگاه های پیشین، این گونه افعال را در سطوح ساخت واژی، مقولة واژگانی و معنایی مورد بررسی قرارداده، اهمیت و جایگاه آن را در معادل گزینی برای واژه های خارجی یادآوری نماید. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که این گونه افعال به لحاظ برخورداری از ساخت پیوندی، در ساختن واژه ها به ویژه در زبان علم، می توانند بسیار سودمند واقع شوند.
تأملی بر ضمایر متصل
سببیسازی به مثابه فرآیندی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های سببی همواره از اهمیت ویژه ای در مطالعات زبانشناختی به ویژه از منظری رده شناختی برخوردار بوده اند. بنابراین، رده شناسی سببی های زبان فارسی بر اساس الگوی رده شناختی کامری یکی از موضوعاتی است که نگارندگان در این پژوهش بدان توجه داشته اند. از دیگر سوی، مفهوم سببی سازی نقش مهمی در شکل دهی تجربیات انسان ایفاء می نماید. به گونه ای که می توان آن را عضو جدایی ناپذیر شناخت بشر قلمداد نمود و یا بنا بر اظهار لیکاف مفهومی دانست که در اندیشه هر انسانی وجود دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه نوع سببی مورد نظر کامری (ساختواژی، واژگانی و تحلیلی) در زبان فارسی وجود دارد و علاوه بر آن سببی نوع چهارمی که ما آن را «سببی کلامی» می نامیم نیز در این زبان دیده می شود. همچنین، بررسی انواع ساخت های سببی در زبان فارسی نشان می دهد که درک، تجزیه و تحلیل سببی ها حاصل عوامل معنایی و عملکردهای کلی ذهن بشر است. در چنین چشم اندازی سببی ها به دو دسته ارادی و غیرارادی تقسیم می شوند. سببی ارادی بدان دسته از سببی ها اطلاق می گردد که در آن سبب ساز به منظور رسیدن به هدفش دارای اراده است (انسان) و یا قابلیت پذیرش این ویژگی را دارد (زنده انگاری استنتاجی)،و آنگاه که سبب ساز فاقد اراده باشد با یک سببی غیرارادی روبرو هستیم.
واژه بست و روابط دستوری معنایی آن با فعل در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی مقوله واژهبستها در زبان کردی (گویش سورانی، گونه مهابادی) پرداخته میشود. سؤال اصلی این تحقیق این است که واژهبست و روابط دستوری و معنایی آن با فعل در این گویش چیست؟ واژهبست در نمودار درختی (براساس نظریه حاکمیت و مرجعگزینی) چه جایگاهی دارد؟ روابط دستوری و معنایی میان فعل و ضمایر وابسته به آن پیرامون انگارههای حالتنمایی و مطابقه در زبان کردی چگونه است؟ در این پژوهش برای گردآوری دادهها از شیوههای میدانی، کتابخانهای و شم زبانی استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از روشهای توصیفی و تحلیل محتوایی استفاده شده است. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که در این زبان واژهبستها به لحاظ نحوی آزاد و به لحاظ آوایی وابسته هستند. از آنجا که واژهبستها از ویژگی موضوعهای فعل برخوردارند میتوانند یک گره نحوی جداگانه را در نمودار درختی به خود اختصاص دهند. علاوه بر موارد فوق هرچند گویش سورانی انگاره بنیادین ارگتیو ـ گسسته را در نظام زبانی خود متجلی میسازد نظام ارگتیو در این گویش هم به لحاظ حالت و هم به لحاظ مطابقت دستخوش تغییر شده است. در مقطع کنونی ویژگیهای نحوی این گویش در سطح ـ ساخت منطبق بر هیچ کدام از ویژگی زبانهای فاعلی ـ مفعولی و ارگتیو نیست. در زمان گذشته هرگاه ضمایر متصل به عنوان موضوعهای درونی و برونی فعل تظاهر یابند فاعل لازم میتواند مفعول فعل متعدی قرار گیرد و در سطح آوایی فعل یا با مفعول مطابقت دارد یا با مفعول حرف اضافه. فاعل نیز در رابطه دستوری با فعل در حالت خنثی قرار دارد
ارائه مناسب حالت حرف اضافه¬ای در مراحل اولیه آموزش روسی به عنوان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگام آموزش زبان روسی به عنوان زبان های خارجی، مقدسین های برنامه های طراحی آموزشی بر این باورند که می بایست مهارت های دستوری را در تکرار و تمرین لازم به انتخاب مناسب و در متن و جمله انجام داد. باید اضافه نمود که غیر از موارد ذکر شده، شناخت و معرفی اشکال گرامری از نظر نظری و طرق بکارگیر ابزار صرفی و نحوی نیز دارای اهمیت فراوانی است. در واقع وجود این دو در کنار یکدیگر می تواند زمینه ساز به وجود آمدن بنیه قوی مهارت های زبانی گردد. ما در این مقاله توضیح داده ایم که چگونه رعایت نکردن متدهای آموزشی می تواند به کند شدن و یا توقف حریان آموزش بیانجامد و بالعکس رعایت این اصول به تسریع و استحکام و برنامه های آموزشی در حیطه آموزش زبان روسی منجر گردد. برای نمونه میدانی کار، آموزش صحیح پرولوژنی پادژ با لحاظ معیارهای تجربی مناسب آن ارائه گردیده است.
شیوههای بیان گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، به بررسی گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی می پردازد. مفهوم گزاره و انواع آن مدت زمان مدیدی است که مورد بررسی دانشمندان و دستورنویسان می باشد. به هنگام بررسی گزاره اسمی در زبان روسی می بایست این نکته را خاطرنشان ساخت که در رابطه با ابن موضوع اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد. در بحث مربوط به تئوری گزاره در زبان فارسی همچون زبان روسی، نقاط ضعف و نارسایی هایی نیز وجود دارد. در این مقاله، انواع تقسیم بندی افعال ربطی در زبان روسی، بیان تفاوت های اساسی گزاره اسمی در زبان روسی و فارسی و همچنین ارائه نظرات مختلف در خصوص شیوه های بیان گزاره اسمی مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی ویژگیهای ساختاری و معنایی کلمات مصغر در زبانهای روسی و فارسی حسین غلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی پسوندهای زیادی در ساخت کلمات مصغر، با معنی تحبیبی، مشارکت دارند.تنوع ساختار و معانی آنها، فهم و درک آن را برای زبان آموزان ایرانی مشکل کرده و باعث اشتباهات زیادی در ترجمه و آموزش این مبحث مهم می گردد.بسیاری از پژوهشگران و زبان شناسان خارجی و روسی، مبحث کلمات مصغر (با معنی تحبیبی) را بررسی و مطالعه کرده اند، اما هنوز هم جوانبی از آن مورد بررسی و تحقیق قرار نگرفته است. پسوندها، نقش بسیاری در بیان معنی تحبیبی، به ویژه در قالب و ساختار کلمات مصغر دارند.تعداد این پسوندها در زبان روسی قابل توجه اند و با بسیاری اسامی ترکیب می شوند. لازم به ذکر است که پسوندها با دیگر کلمات نیز، مانند صفات ترکیب می شوند ولی به کمک آنها کلمات مصغر با معنی تحبیبی ساخته نمی شوند. در صورتی که در زبان فارسی در بسیاری موارد به کمک صفات، معنی تصغیر را بیان می کنیم. اسامی مصغر در زبان روسی، بیشتر از دیگر زبان ها، همه مفاهیم و معانی ظریف خرد و کلان را بیان می کنند.
باختین، گفتگومندی و چندصدایی مطالعه پیشابینامتنیت باختینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران آثار بینامتنیت اغلب با آراء میخائیل باختین به ویژه گفتگومندی و چندصدایی ارائه شده از سوی او بحث را آغاز می کنند، زیرا همین آراء او بود که راه را برای واضع بینامتنیت یعنی یولیا کریستوا گشود و رویکردی نوین در نظریه و نقد ادبی و هنری فراهم آورد. باختین دستکم در مقابل سه جریان مسلط دوره خود یعنی زبانشناسان، سبک شناسان و صورتگرایان ایستاد؛ جریاناتی که با وجود اختلافات، در مورد مطالعه متنی اشتراک داشتند. او به روابط فرازبانشناسی و فرامتنی به ویژه فرامتنهای اجتماعی باور داشت و نقش آنها را در متن ادبی بسیار مهم و اساسی می پنداشت. نظریات باختین بسیار گسترده و متنوع هستند، اما در اینجا فقط به آن بخشی که به بینامتنیت مرتبط می شود، یعنی گفتگومندی و چندصدایی بسنده می شود. بنابراین، پرسش و مسئله اصلی این مقاله همانا بررسی چگونگی ارتباط میان گفتگومندی باختینی و بینامتنیت کریستوایی و میزان تاثیر گفتگومندی بر بینامتنیت است.
بررسی آکوستیکی قلب نحوی مفعول صریح در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلب نحوی، سازه ای را از جایگاه بی نشان خود جابه جا کرده، بدون آنکه باعث نادستوری شدن جمله شود، بار اطلاعی جمله را دست خوش تغییر می کند. در این فرایند، الگوی آهنگی جمله نیز برای تعیین ساخت اطلاعی آن تغییر می کند. دراین مقاله، به بررسی و مقایسة ساخت اطلاعی و الگوی آهنگی جملات مقلوب در زبان فارسی می پردازیم. نتایج نشان می دهد که قلب نحوی در زبان فارسی از لحاظ اطلاعی، کهنه- شنونده و کهنه- بافت بنیاد است. ضمن اینکه بررسی الگوی آهنگی سازه های مقلوب نشان می دهد که در مورد تمام گروه های اسمی غیر مشخص، گروه اسمی مقلوب دارای الگوی آهنگی L+H* بوده، بنابراین دارای تأکید تقابلی می باشد. در مورد گروه های اسمی مشخص، این الگوی آهنگیL+H* در برخی موارد وجود داشته و در برخی موارد دیده نمی شود؛ بنابراین بر اساس پیش بینی عرضه شده، نوع تأکید در این شرایط وابسته به بافت است