فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، اصل صرفه جویی در گفتار به عنوان یک قانون جهان شمول در زبان شناسی تجزیه و تحلیل می شود. صرفه جویی در مصرف انرژی به هنگام گفتار معمولاً در مواردی عینیت پیدا می کند که گوینده ناگزیر است دو واحد زبانی نامتقارن با هم را در گفتار خود به کار گیرد. موضوع اصلی بحث در این مقاله، پدیده زبانی تلفیق است که به وضوح در گروه زبان های هند و اروپایی و به ویژه در زبان های روسی و انگلیسی دیده می شود. نگارنده در این پژوهش مانند بسیاری از زبان شناسان بر این باور است که وجود دوگانگی نامتقارن در نشانه های زبانی، موجب پیشرفت و پویایی نظام زبان می شود. پدیده تلفیق به عنوان نتیجه و نمادی از کارکرد اصل صرفه جویی در گفتار، در ساختارهای نحوی همه زبان های دنیا یک اصل تأثیرگذار است. بر اساس نتایج به دست آمده، گویندگان استفاده از پدیده زبانی، تلفیق واحدهای زبانی با یکدیگر را بهترین شیوه برای صرفه جویی در مصرف انرژی و زمان گفتار می دانند. این واحدهای زبانی ممکن است از نظر معنایی به طور همزمان با نهاد و گزاره در زنجیره گفتار مرتبط باشند و از نظر مورفولوژیکی نیز ساختمانی شبیه ترکیب و گروه واژه داشته باشند.
بررسی نشانه معناشناسی آیات مربوط به قیامت و معاد از سوره قیامت بر پایه مطالعات نشانه شناختی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به تحلیل و بررسی آیات قیامت و معاد از سوره «قیامت» بر اساس مطالعات نشانه شناختی گریماس پرداخته شده است. هدف نگارندگان مقاله تفسیر آیات قرآن نیست، بلکه در این جستار سعی بر آن است تا لایه های متعدد متن، شامل ساختار زیربنایی گفتمان، نظام گفتمان روایی و نیز پدیدارشناسی زیبایی شناختی آن، در تحلیل آیاتی از سوره قیامت معرفی شود؛ تأثیر نشانه شناسی در نظام معنایی قرآن بررسی شود؛ و نیز نظم و ترتیب خاص میان مجموعه معانی آیات نشان داده شود. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است، بدین صورت که داده های متنی موجود تحلیل می شوند و مبانی نظری با نتایج محک زده می شوند، یعنی از مبانی نظری برای تحلیل داده های موجود استفاده می شود. گفتنی است که داده های این پژوهش از میان آیاتی چند از سوره قیامت با تفسیر آن ها انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بررسی نشانه معناشناسی آیات قیامت و معاد با مطالعات نشانه شناختی گریماس، به ویژه با مربع نشانه شناختی او همگرایی دارد و نیز می توان مراتب نفس را، که در آیات سوره قیامت به آن ها اشاره شده است، با نظام گفتمانی روایی گریماس تطبیق داد و نیز زیبایی شناختی آیات قیامت و معاد را با توجه به پدیدارشناسی زیبایی شناختی توصیف کرد.
ترجمة عناصر فرهنگی از زبان فارسی به زبان فرانسه: تحلیل و بررسی ترجمة نشانه های فرهنگی در داستان مهمان مامان اثر هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با تکیه بر اثری که رابطة مستقیمی با فرهنگ و جامعة ایرانی دارد، به تحلیل و بررسی ترجمة عناصر فرهنگی از زبان فارسی به زبان فرانسه می پردازیم. مهمان مامان اثر هوشنگ مرادی کرمانی است که ماری بل باهیا آن را در سال 2008 به فرانسه ترجمه کرد. هدف نگارندگان از برگزیدن این کتاب، نمایش دنیایی از انسانیت، عشق و دوستی میان انسان ها در جامعة ایرانی است که نویسنده با سبک خاص و زبان عامیانة خود به خوبی آن را به تصویر کشیده است. آثار او که بیشتر درزمینة ادبیات کودک و نوجوان هستند، بسیار مورداستقبال محافل ادبی و مطبوعات در داخل و خارج از ایران قرار گرفته اند و به زبان های بسیاری ترجمه شده اند. در این پژوهش، به بررسی ترجمة عناصر فرهنگی پرداخته ایم و دو پرسش اساسی را مطرح کرده ایم: آیا نشانه های فرهنگی و معنای غیرصریح (تلویحی) آنان ترجمه پذیر هستند؟ چگونه این امر محقق می شود؟ هدف ما بررسی این است که آیا می توان فرهنگ یک جامعه را ترجمه کرد. با این هدف، ازنظریة معنی شناسی زاویة دید بهره برده ایم و براساس این نظریه به بررسی ترجمه پرداخته ایم. این نظریه، نظریة نوینی است که پیش از این بیشتر در مطالعات زبان شناختی استفاده شده است؛ اما درزمینة ترجمه-شناسی نیز کاربردی است.
نظام بازبینی در زبان فارسی معاصر: تحلیلی از مشخّصه های حالت و تتا با رویکرد کمینه گرا
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به توصیف چگونگی بازبینی حالت های ساختاری فاعلی، مفعول رایی، ازی، برایی، بایی و به ای و نقش های تتا می پردازد. پیکره مورد بررسی 182 جمله دارای فعل مرکّب متعدّی است که در چارچوب فرضیه های موجود در برنامه کمینه گرا تحلیل می شود. تمامی حالت های ساختاری در رابطه هسته - مشخّص گر بازبینی و به محض ادغام با هسته گروه، نقش تتای آنها بازبینی می شود. برخلاف فرضیه های کمینه گرا، بازبینی حالت مفعول رایی توسّط عنصر «را» صورت می گیرد؛ اگر بروز واجی داشته باشد. در بازبینی سایر حالت های مفعولی، همزمان با بازبینی حالت ساختاری، نقش تتای گروه های حرف تعریف نیز بازبینی می شوند، به طوری که مشخّصه بازبینی کننده با نقش تتای حرف اضافه ارتباط دارد. همچنین نمی توان رابطه معناداری میان همه حالات دستوری و نقش های تتای گروه های اسمی قائل شد، بنابراین نمی توان افعال را به دسته بندی های مشخّصی تقسیم کرد.
نقشِ تخطّی از اصول گرایس در ایجاد نسل جدید لطیفه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی زبان شناختی طنز از دیرباز مورد توجه بوده و از زمان طرح نظریة معناشناختی تولید طنزِ راسکین (1985) انسجام روش شناختی بیشتری یافته است. در کنار عواملی مانند عدم تجانس، ابهام و اغراق، نقض اصل همیاری مکالمه ای گرایس (1975) و اصول چهارگانة آن یکی از مهم ترین عواملی است که به ایجاد موقعیت طنز می انجامد. تأثیر نقض اصولی مانند اصل ارتباط و کیفیت بر ایجاد لطیفه و موقعیت طنز بارها از رویکردهای مختلف مطالعه شده است.
هدف این پژوهش، بررسی نقض اصول همیاری مکالمه ای گرایس و نقش آن در تولید لطیفه های موسوم به «پَ نه پَ» است که به تازگی در فضای اینترنت و پس از آن در گفت وگوهای روزمرة گویشوران بسیار رواج پیدا کرده است. در این پژوهش، سازکار تولید این گونه لطیفه ها در قالب روند نمایی سه مرحله ای نمایش داده می شود. پرسش اصلی پژوهش این است که نقض اصول گرایس چگونه به خلق موقعیت طنز می انجامد و سازکار زبانی تولید این گونه از لطیفه ها چگونه است. چارچوب نظری پژوهش، اصل همیاری گرایس است و داده ها به صورت تصادفی از میان لطیفه های منتشر شده در فضای مجازی انتخاب شده اند. این نسل جدید از لطیفه های ایرانی از آنجا که ضعف های ارتباطی و اجتماعی جامعه را دست مایة طنز قرار می دهند، میتوانند موضوع پژوهشهای بیشتری به لحاظ زبان شناسی و جامعه شناسی باشند؛ زیرا علاوه بر ویژگی های زبانی درخور توجه آن ها، عدم تمرکز این دسته از طنزها بر لهجه&"">تحلیل گفتمان؛ جامعه شناسی زبان؛ کاربرد شناسی زبان
ساخت نحوی بدل و بند موصولی توضیحی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت رفتار نحوی ای که بندهای موصولی و بدل فارسی براساس خوانش معناییِ خود در هر جمله نشان می دهند، توجیه نحوی دارد. به بیانی دیگر، این تفاوت ناشی از محل استقرار فرافکنِ متمم نما و گروه حرف تعریف در میان سایر فرافکن های نقشی جمله است. در این پژوهش بند موصولی، به صورت افزوده، و بدل ها، به صورت افزودگی یا همپایگی، ترسیم می شوند. در حالی که با ترسیم افزودگی به جای افزوده، نمودارهای بند موصولی و بدل یکی می شوند. بنابراین اگر به پیروی از زبان شناسانی همچون هگمن، که افزوده را به صورت افزودگی در نظر می گیرند، این حد افراط را قبول کنیم، تمایز آن ساخت ها مشخص نمی شود. بدل ها خود نوعی ساخت موازی در نظریه عمومی زبان تلقی می شوند. ملاک تشخیص این ساخت ها، ملاک های ساختاری و معناشناختی است. نمودار درختی و ویژگی معنایی آنها حاکی از تمایز این ساخت ها با ساخت های موصولی و متممی است. در این پژوهش سعی می شود پس از ارائه توصیفی جامع از ساخت های موازی، به خصوص بدل در زبان فارسی، کاراییِ رویکرد نحوی در این زمینه بررسی شود و تحلیلی جامع از این ساخت ها همراه با توصیف مقولات مورد نظر، برمبنای ویژگی های دستوری، به دست داده شود.
بررسی توانش معنایی کودکان در سطح روابط معنایی بین گزاره ای حاوی کمیت نمای «هر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا یکی از شاخصههای مهم در بررسی فرآیند یادگیری زبان مادری است. مطالعة آنچه کودکان راجع به معنا در سطوح مختلف میدانند، میتواند راهی برای دستیابی به چگونگی سخنوری بشر باشد. هدف از این تحقیق، بررسی میزان فهم کودک از نقشهای معنایی کمیتنمای جهانی «هر» در سطح روابط بین گزارهای است. بررسی روابط معنایی بینگزارهای حاوی کمیت نمای «هر» در کودکان، نه تنها گام ارزشمندی در دستیابی به معناشناسی «هر» خواهد بود، بلکه سهم بسزایی را در بررسی توانش معنایی کودکان ایفا خواهد کرد. در این تحقیق با استفاده از یک روش تجربی جدید، توانایی کودکان در استنباط بین جملات متضمن و مستلزم مورد بررسی قرار گرفته است. برای نمونهگیری، از 28 کودک دختر، بین سنین سه تا شش سال استفاده شده و گزینش کودکان به صورت تصادفی است. در نهایت در این مطالعه، توانش بزرگسالمانند کودکان، با توجه به معناشناسی در هر دو سطح ترکیب و مقایسة معنای جملهای، تأیید می شود.
الگوی نحوی ساخت بند موصولی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان حقوقی؛ واکاوی نقش کارگفت در بافت حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل نقش نظریه های کاربردشناسی در بافت حقوقی، موضوعی جدید است. این پژوهش در بستری زبان شناختی و با تکیه بر نظریة «کارگفت» جان آر. سرل (1975) به بررسی نقش کارگفت در بافت حقوقی پرداخته است. به همین منظور، متن بیست دادنامة حقوقی صادره از یکی از شعب دیوان عالی کشور به عنوان پیکره انتخاب و از منظر نظریة کارگفت تحلیل شد. هدف اصلی این نوشتار را میتوان بررسی میزان تطبیق پذیری نظریة کارگفت با این متن حقوقی، کارکردهای ویژة نظریة کارگفت در این گونة حقوقی و تحلیل کاربردشناختی این رویداد حقوقی- گفتمانی در دو سطح خرد و کلان از منظر کنش منظوری (غیر بیانی) دانست. نتایج از تراکم بالای کارگفت در پیکره، اهمیت و تأثیر بسزای آن در بافت حقوقی و به ویژه این گونة حقوقی (دادنامه) حکایت می کند. از منظر رویداد گفتمانی و بر اساس برآیندهای مذکور، هر دادنامة حقوقی یک کنش کاربردی- اعلامی در سطح کلان گفتمان حقوقی به شمار می آید که تعداد زیادی کارگفت توصیفی و اعلامی و اندکی کارگفت های دیگر را شامل می شود.
استعاره های مفهومی شادی در زبان فارسی: یک تحلیل پیکره مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استعاره های مفهومی حوزه شادی در پیکره ای نمونه از زبان فارسی می پردازد. در این پژوهش، تلاش شده با بهره گیری از پایگاه دادگان زبان فارسی، پیکره ای از متون نوشتاری زبان فارسی معاصر که شباهت بیشتری به زبان روزمره سخنوران دارد، نمونه گیری و سپس استعاره های مفهومی از آن استخراج گردد. این پیکره نمونه شامل 14 متن از نویسندگان معاصر نظیر «هدایت»، «نفیسی»، «دانشور»، «آل احمد»، «اسلامی ندوشن»، «ابراهیمی»، «دهخدا»، «پزشک زاد»، «چوبک»، «کسروی»، «افغانی»، «محمود»، «حجازی» و «گلستان» می باشد. پس ازمطالعه پیکره، موفق به استخراج 297 مورد عبارت استعاری در 33 نگاشت نام شدیم. سپس تلاش شد تا پربسامدترین نگاشت های استعاری و پربسامدترین حوزه های مبدأ که در ساخت استعاره های شادی به کار می روند، تعیین گردد و در مجموع با توجه به یافته های پیکره ای مشخص گردد که فارسی زبانان بیشتر از چه حوزه های مبدأ و نگاشت نام هایی برای بیان مفهوم شادی بهره می برند. برای مثال مشخص گردید که حوزه های مبدأ «شیء»، «ماده» و «عمل» پرکاربردترین حوزه های مبدأ پیکره هستند که برای بیان حوزه شادی به کار می روند. در نهایت نیز مقایسه ای میان استعاره های مفهومی حوزه شادی در دو زبان فارسی و انگلیسی انجام گرفت.
بررسی کاهش واکه ای و مشخصه های آکوستیکی واکه /æ/ در لهجه کرمانی
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه کاهش واکه ای واکه /æ/ در لهجه کرمانی است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به سوی واکه های دیگر گرایش می یابند. به منظور بررسی کاهش این واکه در لهجه کرمانی، تعداد 6 نفر گویشور مرد بومی زبان فارسی شرکت کرده اند که سه نفر از آنها گویشور بومی لهجه کرمانی و سه نفر دیگر گویشور بومی لهجه معیار هستند. داده های این تحقیق شامل 4 کلمه می باشد که با استفاده از میکروفون Shure و نرم افزار Praat در اتاق آکوستیک گروه زبان شناسی دانشگاه صنعتی شریف توسط گویشوران خوانده شده و ضبط شده اند. سپس مقدار دیرش، انرژی، فرکانس سازه های اول، دوم و سوم، فرکانس پایه و مرکز ثقل طیفی واکه موردنظر اندازه گیری شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که دیرش، انرژی و فرکانس پایه این واکه در لهجه کرمانی کمتر از دیرش، انرژی و فرکانس پایه آن در فارسی معیار است. همچنین، نتایج بررسی فرکانس سازه های اول و دوم واکه موردنظر تأئیدی است بر این ادعا که واکه /æ/ در لهجه کرمانی گرایش به سوی مرکز دارد؛ بنابراین، این نوع کاهش واکه ای در لهجه کرمانی کاهش مرکزگرا نامیده می شود.
بررسی استعاره مفهومی رفتن در شعر قیصر امین پوربر پایه معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی صفت های کوتاه در مقایسه با صفت های بلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی، صفت های کوتاه در کنار صفت های بلند، به عنوان گونهای از صفت های بلند به کار می روند. گاه کاربرد یکی از این صفت ها به استفاده از دیگری ترجیح داده میشود و علت این ترجیح، با مسائلی متفاوت همچون سبک، معنا، نقش در جمله، تغییر پذیری و یا تغییر ناپذیری آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد؛ از این روی، بسته به اینکه کدام گونه از صفت ها در کدام ساختار جمله مناسبتر است، باید یکی از آنها را برگزید؛ همچنین نباید این صفت ها را با مقولههای شبیه آن از لحاظ تلفظ و نوشتار (صفت های فعلی، قید ها، مقوله قید حالت و модальные слова یعنی کلمه هایی که به کمک آنها، گوینده ارتباط جمله خود را با واقعیت نشان میدهد) اشتباه گرفت.
در زبان روسی، برخی اقسام کلام همچون صفت های کوتاه، صفت های فعلی و قید های فعلی، بیشتر در زبان رسمی و ادبی استفاده می شوند؛ اما این بدان معنا نیست که در زبان محاوره کاربرد ندارند.
به طور کلی، صفت های بلند به لحاظ صرف شدن، هماهنگی با اسم و کاربرد بیشتر در زبان روسی، برای دانشجویان خارجی ملموس ترند؛ بدین سبب، در پژوهش حاضر، بیشتر بر صفت های کوتاه و در صورت نیاز، مقایسه آن ها با صفت های بلند تأکید کرده ایم تا به کمک شیوه آموزشی گذر از مطالب آسان به سوی مطالب مشکلتر، این گونه صفت ها را نیز بیشتر بررسی و مطالعه کنیم.