فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییر معنایی واژه ها، ضمن غنی سازی گنجینة لغات هر زبان، به شعرا و ادبا این امکان را می دهد که به کلمات جان ببخشند و ابداع و خلق هنرمندانه ای از خویش باقی گذارند. غنی سازی گنجینة لغات زبان ها و از جمله زبان های روسی و فارسی به شیوه های گوناگون انجام می پذیرد. بر این اساس، در این نوشتار سعی بر آن است که با روش تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که چه فرایندهایی در روند تغییر معنایی واژگان در مفهوم سازی و غنی سازی گنجینة لغات در زبان روسی و فارسی وجود دارد؟ بررسی نمونه های موجود مؤید آن است که، استفاده از ابزارها (پیشوند گذاری، پسوند گذاری، ترکیب ریشه ها و غیره) و عناصر گوناگون، یعنی تکواژ ها، بر اساس الگوهای مشخص در واژه سازی، یکی از مهم ترین شیوه ها در این روند است. افزون بر شیوة اصلی واژه سازی، کلماتِ موجود در زبان، در روند استفاده ، به غیر از مفهوم اولیة خود برای بیان مفاهیم دیگر نیز استفاده می شوند. گاه تغییراتی نیز، به دلیل هم نشینی و مجاورت تکواژ های زبان، در زمان واژه سازی سازی، در کلمات ایجاد می شود. در نتیجه مفهوم سازی و غنی سازی گنجینه لغات در زبان فقط معلول خلق واژه نیست بلکه، با کمک واژه های موجود در زبان، گویشو ر می تواند نیاز واژگانی خود را با تغییرات معنایی واژه های موجود برطرف کند.
بررسی ویژگی های ممیز مقولات نقشی: آغازگر، مبتدا و کانون در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازنمود شبکه های اجتماعی در مطبوعات ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر حاصل یک تحقیق در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی است. در این مقاله سعی شده بر مبنای چارچوب نظری نورمن فرکلاف به تجزیه و تحلیل متون مطبوعاتی ایران پرداخته شود. داده های پژوهش به طور تصادفی از بین مقاله های چاپ شده در روزنامه های جام جم، دنیای اقتصاد، رسالت، شرق و کیهان در سال های 1390-1388 که همگی در رابطه با شبکه های اجتماعی هستند، انتخاب شده اند. نگارندگان کوشیده اند داده ها را با استفاده از فنون و ابزارهای زبان شناختیِ ارائه شده در مدل مورد نظر، توصیف، تفسیر و نیز تبیین کنند و بدین طریق به نحوه تجلی دیدگاه های فکری روزنامه نگاران ایران در رابطه با شبکه های اجتماعی پی برند. طبق نتایج به دست آمده، نویسندگان روزنامه ها نه تنها با استفاده از عناصر زبان شناختی و غیرزبان شناختی مشخص به بیان دیدگاه های خود پیرامون این شبکه ها می پردازند، بلکه هر نویسنده به نحوی خاص و متناسب با دیدگاه فکری خود و البته سیاست کلی آن روزنامه، هر یک از این عناصر را به کار می گیرد.
افعال دومفعولی در زبان فارسی: تعامل میان نحو و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ساختار افعال دو مفعولی در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. چنین بررسی ای در چارچوب دستور ساختاری گلدبرگ (زیر چاپ)، نگاهی متفاوت (غیر خطی) به چنین افعالی دارد. یکی از اهداف این پژوهش، تبیین ویژگی های درونی ساختارها و تعیین انواع ساختارهای افعال دو مفعولی در زبان فارسی است. در این مقاله درصددیم تا با نمایش تمایزات ساختاری افعال دو مفعولی در زبان فارسی، نقطة تلاقی نحو و کلام را نیز نشان دهیم. علاوه بر تفاوت های نحوی و صوری می توان به تمایزات کاربردی و کلامی نیز اشاره کرد. این مهم، تنها با نگاهی تعاملی (میان نحو و کلام) و به بیان دیگر، رویکردی صوری- نقشی میسر خواهد بود. بررسی داده های فارسی نشان می دهد که تأثیر ساخت اطلاع و تعامل آن با پذیرا و کنش رو در چنین ساختارهایی اجتناب ناپذیر است. بنابراین این بررسی نشان می دهد عوامل کاربردی، همگام با عوامل نحوی / صوری در عملکرد وابسته های اسمی تأثیر گذار هستند. ساخت اطلاع بر نحوة توزیع وابسته های اسمی و میزان سیطرة آن ها در جملات فارسی تأثیر بسزایی دارد. از این رو، این ساختارها علاوه بر تمایزات صوری، تفاوت های اطلاعی نیز دارند. در نتیجه، با اتکای به توجیه های نحوی در کنار ملاحظات کاربردی، می توان به تبیین چندجانبه و جامعی که هدف اصلی این پژوهش است، دست یافت.
اتصال پی بست های ضمیری به اسامیِ مختوم به واکه در زبان فارسی: چگونگی اتصال و بازنگری نظام پی بست های ضمیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی اتصال پی بست های ضمیریِ زبان فارسی به اسامیِ مختوم به واکه می پردازد. هدف از انجام این پژوهش بازنماییِ صورت زیرساختیِ این نوع ضمایر در زبان فارسی و چگونگیِ اتصال آنها به گروه های اسمیِ مختوم به واکه، و همچنین مطالعه انواع فرایندهای درجِ موجود بین ستاک و پی بست است. بررسی داده ها نشان می دهد که نظام پی بست های ضمیری در زبان فارسی، نظامی سه عضوی است که هریک بیانگر اول شخص، دوم شخص و سوم شخص مفرد است. این ضمایر تنها از یک همخوانِ منفرد تشکیل شده اند، که صورت جمع متناظر آنها با افزودن پسوند جمع ساز ‘-An’حاصل می گردد. همچنین، نشان داده می شود که واکه درج شده میان ستاکِ مختوم به واکه و ضمیر در قیاس با ستاک های مختوم به همخوان درج می گردد. این نوع فرایندِ درج، خود زمینه سازِ درجِ غلت یا نیم واکه میان ضمیر و واکه درجی می شود.
مفهوم سازی زندگی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی پیکره بنیاد تأثیر عوامل نقشی در قلب نحوی کوتاه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار تکیه و آهنگ زبان شمس تبریزی در مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکیه واژه برجستگی ای است که به یکی از هجاهای واژه داده می شود. تکیه، در زبان فارسی، با برخورداری از ابزار لازم (شدت، زیر و بمی) و جای گاه دستوری خاص، در جهت تبیین و تفهیم مطالب نقش دارد و در کنار آهنگ حاصل از برجستگی نمود خاص می یابد. آهنگ از تکیه جدا نیست. هر جا که تکیه هست ارتفاع صوت بیش تر می شود و در هیچ موردی یکی را جدای از آن دیگری نمی توان یافت. مقالات شمس تبریزی به عنوان مجموعه ای ارزنده از گفتارها و خطابه های شمس تبریزی دربردارنده مطالب گرانبهایی است که درک و تفهیم آن تا حدی با دشواری همراه است. نگارندگان به بررسی تکیه و آهنگ به عنوان ویژگی دستوری خاص گفتار و خطابه، که در سخنان شمس نمود بارزی دارد، پرداخته و نشان داده اند که توجه به این عامل سهولت درک و تفهیم مطالب این مجموعه باارزش را در پی دارد و نیز این امر نشان از آن دارد که شمس در مقالات، که مجموعه ای از سخنان خطابی و تعلیمی است، از تکیه و آهنگ به عنوان عوامل آوایی سخن، به منظور تأثیر بر مخاطب، به نحو احسن بهره برده است.
فعل های چندپاره زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی ساخت واژی، زبان ها بر اساس نحوه انتقال رابطه های دستوری چون زمان، نمود، جنس و مانند آن به سه گروه زبان های تصریفی، پیوندی و تحلیلی تقسیم شده اند. بر این اساس در بحث فعل، ویژگی های دستوری شخص و شمار، زمان، وجه، نمود، مفهوم سبب، گذرایی و مانند آن در زبان ها یا به وسیله وندافزایی یا با تغییر در ریشه و یا با استفاده از واژه ای مجزا بیان می شود. در زبان فارسی این مفاهیم عمدتاً با استفاده از واژه ای مستقل و جدا از بخش گزاره ای فعل بیان می شود و در بحث تصریف فعل، زبان فارسی را می توان تحلیلی دانست. در این پژوهش، نحوه انتقال مفاهیم دستوری مرتبط با تصریف فعل در زبان فارسی در چارچوب نقش و ارجاع ون ولین (2005) مورد بررسی قرار گرفته است. در رویکرد نقش و ارجاع، محمول بند در سطح هسته جمله، به وسیله یکی از روابط پیوند شامل همپایه سازی، ناهمپایه سازی و یا شبه ناهمپایه سازی ساختاربندی می شود. بر همین اساس، در این پژوهش با فرض تحلیلی بودن زبان فارسی از جهت انتقالِ معناهای دستوریِ مرتبط با تصریفِ فعل، نحوه تشکیل فعل در سطح اتصال های هسته ای در دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار می گیرد.
زنان در دو دولت: تحلیلی گفتمانی از جایگاه زنان در دولت های دهه 80 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه گفتمان لاکلا و موف به بررسی جایگاه زنان در دو گفتمان سیاسی متمایز دهه 80 شمسی بپردازد. در این راه، نخستین گام، تمایز دو گفتمان سیاسی مطرح این بازه زمانی و تمیز این دو از یکدیگر به زبان نظریه گفتمان است. در این دوره، دو گفتمان اصلاح طلب با دا ل های محوری اصلاح طلبی، توسعه سیاسی، آزادی، قانون، جامعه مدنی و اصلاحات و گفتمان محافظه کارِ رادیکال، با دال های چهارگانه عدالت گستری، مهرورزی، پیشرفت، تعالی مادی و معنوی و خدمت رسانی، حاکم صحن سیاسی ایران بوده اند. بررسی این دال ها نشان می دهد که این دو، غیر گفتمانی یکدیگر محسوب می شوند و از این رو، انتظار می رود این تفاوت در عرصه های مختلف هم دیده شود. با بررسی متون، این نتیجه حاصل شد که گفتمان اصلاح طلب با گرایش به تجدد گرایی، دال محوری مشارکت زنان را در مفصل بندی خویش دارد که با دا ل های خانواده محوری، توا نمند سازی و آموزش و آگاهی به حیات گفتمانی خویش شکل می داد. در سوی مقابل، غیر گفتمانی جایگزین، با گرایش به سنت گرایی، گره گاه خانواد ه محوری صرف را مرکز قرار داده و با دال های تعمیق باورهای دینی و حجاب و عفاف و نیز نقش تربیتی زنان، هویت گفتمانی دیگری برای آنان رقم زده است.
طبقه بندی تغییرات ساختواژی در فرایند وام گیری واژه ها از زبان ترکی به فارسی
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان پدیده ای زایا و پویا همزمان با پیشرفت بشر در حال تغییر است. یکی از تغییراتی که در اغلب زبان ها اتفاق می افتد، وام گیری ناشی از روابط گستردة اهالی زبان های مختلف است. وام گیری انواع مختلفی دارد که عبارتند از: وام گیری آوایی، وام گیری واژگانی و وام گیری دستوری. واژه ها از نظر ساختمان به انواع ساده (بسیط)، مرکب، مشتق و مشتق مرکب تقسیم می شوند؛ اما در فرایند وام گیری، گاه این ساختمان دچار تغییر می شود و عنصر قرضی می تواند در زبان مقصد به گونه های متفاوتی ظاهر شود. مقالة حاضر با بررسی 1000 واژة قرضی که از ترکی وارد فارسی شده اند، به طبقه بندی آنها بر اساس ساختمان و تغییراتی که پس از قرض گیری در آنها رخ داده است، پرداخته و آنها را در 7 طبقه شناسایی و دسته بندی می کند. این فرایندها به ترتیب فراوانی عبارتند از: 1- مشتق ترکی به سادة فارسی 2- سادة ترکی به سادة فارسی 3- مرکب ترکی به سادة فارسی 4- مشتق مرکب ترکی به سادة فارسی 5- وند ترکی به وند فارسی 6- وند ترکی به واژة سادة فارسی و 7 – واژة سادة ترکی به وند فارسی. نتایج نشان می دهد که فرایند وام گیری در زبان فارسی کمتر به ساختار ساختواژی واژه های وام گرفته شده حساسیت نشان می دهد و آنها را به صورت یک واحد به زبان فارسی وارد می کند.