آقای دکتر علی لاریجانی در عرصه دین ، فرهنگ و سیاست چهره ای آشناست . آشنایی با فرهنگ و معارف اسلامی ، سابقه تحصیل و تدریس در حوزه فلسفه غرب در دانشگاه و سالیان طولانی تجربه در عرصه سیاستگذاری و مدیریت کشور از ایشان شخصیتی اندیشمند و توانا ساخته است . بر این اساس و با توجه به اینکه وی هم اکنون مدیریت رسانه ملی رادیو و تلویزیون کشور را به عهده دارد بر آن شدیم تا از ایشان برای گفتگویی در باب رسانه و مخاطب دعوت به عمل آوریم . آقای دکتر لاریجانی علی رغم مشغله فراوان، این دعوت را پذیرفت و فرصتی موسع و در خور به این گفتگو اختصاص داد . ما نیز به نوبه خود کوشیدیم برخی از پرسش های راهبردی را که به دلیل برخورداری از ابعاد دقیق علمی و عملی ، از مشکلات رسانه در تعامل با مخاطبان به شمار می روند مطرح کنیم . آنچه در پی می آید دیدگاه های رئیس سازمان صدا و سیما در این خصوص است.
هدف اصلی این پژوهش معرفی الگوی کارکردی رسانه جمعی سیمای جمهوری اسلامی ایران جهت مدیریت خشونت آحاد جامعه است. یافته های این پژوهش با استفاده از روش تئوری مفهوم سازی بنیادی استخراج شده است. تعداد ده نفر از اعضای هیأت علمی رشته های مدیریت رفتار سازمانی، مدیریت رسانه، روان شناسی، جامعه شناسی، ارتباطات و مدیرانی که حداقل دارای 10 سال تجربه مدیریت در حوزه رسانه های جمعی بودند به صورت نمونه گیری هدفمند و بر اساس تکنیک گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. داده های حاصل از طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد که رسانه ملی در راستای مدیریت خشونت آحاد جامعه ظرفیت ایفای سه کارکرد شکوفایی عقلانیت انتقادی، آموزش پرخاشگری حق مدار و مهارت آموزی غلبه بر خشونت و ایفای پنج کژکارکرد نهادینه سازی خشونت در نگرش و رفتار افراد جامعه، ترویج چارچوب های متعصبانه شخصی و قومی، ترویج خشونت به مثابه ابزار تفریح، انتقال ضد ارزش های مرتبط با خشونت و ایجاد ادراک فقدان عدالت در جامعه و ترویج خشونت به مثابه ابزاری جهت غلبه بر این ادارک را دارد.
رهنگ ورسانه واژه هاییی هستند کهاز لحاظ کاربردی مرتبط و از بعد مفهومی از یکدیگر مستقل هستند. آنچه از این دو واژه به ذهن متبادر می شود ، افکار عمومی است و آنچه این مقالهدر پی تحقق آن است نقش وکانالهای ارتباطی در تقویت ایستارها و نگرشها و تاحدی ابداع آنها در افکار عمومی مردم است.
"اگر چرخه ارتباط راخیلی مختصر کنیم ، می توانیم به رابطه ای بین فردی برسیم ، دو فرد که با یکدیگر در حال گفتگو هستند آنکه حرف می زند ، فرستنده و آنکه گوش می دهد ، گیرنده و آنچه بین این دو رد و بدل می شود، پیام است. در رابطه بین فردی از آنجا که نوع ارتباط ، افقی است جایگاه گیرنده و فرستنده قابل تغییر است . بهدیگر سخن ، منبع می تواند به مخاطب و یابه عکس ، مخاطب به منبع تبدیل شود.در این نوشتار ، سعی می شود بیشتر بر مخاطب تکیه شود.
"
For over two decades, the ‘information revolution’ in the Middle
East has been framed overwhelmingly in terms of media, more of it,
and in comparisons to mass media – from the advent of any-to-any
communication to ad hoc conceptualizations such as ‘crowd-sourcing’ or
‘citizen journalism’ – that register the multiplication of voices, channels
and eroding boundaries in spheres of communication. The record has
expanded more than conceptualizations of its sociologies in media and
communications studies. It’s time for other questions that elicit additional
and more basic features of Internet practices from choices that shape
individual repertoires and participation to continuities between users
and producers to how actual practices scale up, which actually link micro
and macro processes. To elicit these broader sociologies, and move
beyond the limited social physics of ‘impact’ of the Internet on culture and
lifestyles, I draw on the related sociologies of reference group and network
theory, on Science-Technology-Society studies and sociolinguistics to
bring disruption of existing institutions, on the one hand, and cooptation
by them, on the other, into more unified theory of the play of information
revolution in culture and lifestyles on the Internet.
امروزه بیماری های عفونی و مسری جای خود را به بیماری های مزمن و غیرواگیر داده اند. بنابراین به رهیافتی نو در حوزه سلامت نیاز است تا فرد از این بیماری ها در امان ماند. این رهیافت، اتخاذ سبک زندگی سالمی است که از یک سو بر مسؤول بودن فرد تأکید می کند و از سوی دیگر، نیاز به کسب دانش کافی در حوزه سلامت را خاطر نشان می کند. وسایل ارتباط جمعی به عنوان یکی از منابع اصلی کسب اطلاع، می توانند دانش مرتبط با سبک زندگی سلامت محور را در بین مخاطبان ارتقا دهند. این پژوهش، با آزمون رگرسیون چند متغیر و سپس تحلیل مسیر مدل تحقیق، نقش رسانه ها را با حضور سه متغیر کاربرد رسانه ای، احساس نیاز به راهنمایی و موقعیت اجتماعی- اقتصادی، در برجسته سازی سبک زندگی سلامت محور مطالعه کرده است. روش تحقیق در این بررسی کمّی و در قالب پیمایش و پرسشنامه تحقیق تکمیل شده است. سنجش اعتبار پرسشنامه به دو روش سازه ای و صوری و سنجش پایایی به روش های آلفای کرونباخ و آزمون- آزمون مجدد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، افراد 40 سال به بالای شهر کرمانشاه است. روش نمونه گیری تحقیق، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 400 نفر است. براساس نتایج پژوهش، رسانه ها با برجسته سازی سبک زندگی سلامت محور، دانش مخاطبان را در این زمینه ارتقا می دهند. البته تأثیر رسانه های چاپی بیش از رسانه های الکترونیک است و وقوع برجسته سازی نیز در بین مخاطبان، از جهت حس نیاز به راهنمایی متفاوت است. همچنین برخورداری از موقعیت اجتماعی- اقتصادی بالاتر، هم حس نیاز به راهنمایی بیشتر را در بین مخاطبان برمی انگیزد و هم میزان کاربرد رسانه را افزایش می دهد. حاصل چنین اختلافی، تفاوت در برخورداری از دانش مرتبط با سبک زندگی سلامت محور است .
هدف این مقاله، طبق گفته مولف آن، بررسی تصور و درک نهادی از مخاطب است. بررسی مخاطبان از دو بعد برداشت و شناخت آنان از رسانهها و طرز تلقی برخی از کارکنان رسانهها مانند ژورنالیستها و تولیدکنندگان از عموم مردم، صورت گرفته است. مولف براین باور است که تصورات رسانهها از مخاطب نقش مهمی در تولید برنامههای داستانی دارد. باتوجه به ناهمسانی مخاطبان امروزی، یکی از راههای بهدست آوردن این تصورات ناهمسان، استفاده از گروه تولید جمعی است که در تولیدات سمعی و بصری بسیار رایج است. مولف در ادامه، براهمیت شناخت مخاطب تاکید کرده و به بررسی تحقیقات انجام شده دراین زمینه میپردازد. وی چنین نتیجهگیری میکند که مطالعات و بررسیهای مختلف مانند تلویزیون بهدست خواهد داد. نکتهاین است که هرکس از مخاطبان تصورخاص خود را دارد.
دانشگاهیان برمبنای روش شناختی و دیگر گفتمانهای علمی، و موسسههای رسانهای بر مبنای اهداف سازمانی خود به مخاطب میاندیشند.