فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
اخلاق و عرفان
روش شناسی ویلیام، چیتیک در بررسی و تفسیر متون حکمی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآمدی روش ها از عوامل رشد دانش هاست. شناسایی و ارزیابی روش های محققان برجسته، به ویژه مستشرقان می تواند به بهبود مباحث روش شناسی کمک کند. به همین منظور، این مقاله درصدد است تا روش مواجهه ویلیام چیتیک، از خاورشناسان برجسته معاصر را در مطالعه و تفسیر متون حکمی و عرفانی اسلامی بررسی و تبیین کند. چیتیک با نقد عملکرد گروهی از مستشرقان، تلاش می کند تا متناسب با فرهنگ اسلامی از روش هرمنوتیک مؤلف محور برای تفسیر متون و فهم نیّت مؤلف بهره گیرد. در این مقاله ابتدا آسیب های مطالعاتی حکمی و عرفانی از دیدگاه چیتیک معرفی و منشأ آنها توضیح داده می شود و ضمن اشاره به عناصر اصلی روش هرمنوتیکی، معیارهای کاربردی او برای تفسیر این دسته از متون تبیین می شود که مهم ترین آنها عبارتند از: بررسی روابط و تناسب های متن، شناخت ارکان اندیشه ها و تعلیم های اصلی مؤلف، مقایسه آرای نمایندگان صاحب نظر، توجه به مفروضات واحد و روش های متفاوت، توجه به لوازم معنایی اصطلاحات، شناخت ابعاد وجودی و شخصیتی مؤلف و اثر او، مواجهه مستقیم با متن، توجه به رابطه اندام وار متن، توجه به ابعاد مختلف یک مسئله، توجه به سیاق متن، هم اندیشی ذهنی با مؤلف، بهره گیری از تکنیک طرح پرسش مناسب، شناسایی مسائل بنیادی مؤلف و توجه به زمینه های آرا و تعالیم
اهل حق
مواجهه فلسفی ملاصدرا با عرفان ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بی تردید ملّاصدرا از مکتب ابن عربی به طور گسترده ای تأثیر پذیرفته است؛ از این رو، برخی ملّاصدرا را نه مؤسس یک نظام فکری که تابع ابن عربی دانسته اند. چگونه می توان با وجود استفاده گسترده ملاصدرا از ابن عربی، حکمت متعالیه او را فلسفه ای مستقل دانست؟ این پرسش پایه این جستار است. دستاورد این پژوهش نیز عبارت است از اینکه: مکتب فلسفی ملّاصدرا در عین پذیرش اولیه اقوال عرفانی ابن عربی، وجوه تمایزی نیز نسبت به آن دارد؛ تمایزهایی در محورِ نگرش وجودی و تنوع روشی و تأکید بر برهان. همچنین، از آنجا که فلسفه ملّاصدرا به مثابه شبکه معرفتی مشتمل بر نگرش، مسائل، روش و هدف است، در پی دگردیسیِ برخی جنبه های عرفان ابن عربی در فلسفه ملاصدرا، دیگر جنبه های فلسفه او نیز دست خوش تغییرشده است.
بررسی تطبیقی فقر در حکمت متعالیه و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از فقر موجودات ممکن، در هر دو حوزه ی فلسفه و عرفان، سخن بسیار است. در میان مکاتب فلسفی، حکمت متعالیه قرابت بیشتری با عرفان اسلامی دارد و فقری که در این دو حوزه تعریف و تبیین می شود بسیار به یک دیگر نزدیک اند. در حکمت متعالیه، بر پیشانی موجودات ممکن داغ فقر و هلاکت ذاتی خورده است، به گونه ای که عین ربط به علت خویش اند و از خود هیچ ندارند، بلکه به تعبیر دقیق تر، خودی ندارند. در عرفان نیز جز الف قامت یار چیزی دیگر در عالم هستی هویدا نیست و آنچه از کثرت ها در سرای وجود دیده می شود از یک سو عین فقر و روسیاهی و از سوی دیگر، وجوه و شؤونات ذات حق است. در این نوشتار، به مقایسه ی معنا و مفهوم فقر در حکمت متعالیه و عرفان می پردازیم تا در هر دو حوزه، با بیان تفاوت ها و شباهت ها، حقیقت آن سوی این روسیاهی را به تحقیق بنشینیم.
عرفان اسلامی در فرایند تعامل دین و فطرت(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی: