فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر نظام اخلاقی برپایهٔ مبانی نظری بر ایدئولوژیک خاص خود استوار است. در نوشتار حاضر به این مسئله پرداخته شده است که اریک فروم (1980 1900 م) این مبانی را جهت تدوین نظام اخلاقی تربیتی خود از آموزه های اومانیستی اتخاذ کرده است. لذا گزاره های اخلاقی آن منحصر به حیات دنیوی انسان است و پیامدهای اخلاقی حاصل از این نظام نیز متناسب با جامعه ای اومانیست می باشد.
از آنجایی که رواج اخلاقیاتِ اومانیستی، ضمن دورکردن افراد از منابع حقهٔ اخلاقی در اسلام، زمینه های پیدایش تفکرات انحرافی و الحادی را در حوزهٔ اخلاق و عرفان پدید می آورد، بررسی پایه های فکری این نویسندهٔ شهیر، به ویژه با تکیه بر معارف حقهٔ اسلامی، خالی از فایده نیست. بدان جهت که مباحث اخلاق اسلامی از گستردگی قابل توجهی برخوردار است، دیدگاه های اخلاقی حضرت آیت الله جوادی آملی که برپایهٔ کلام حق تعالی و سیرهٔ معصومین است در جهت نقد دیدگاه های فروم در این مقاله مورد اتکا قرار گرفته است.
آیت الله جوادی آملی، بر ابعاد روحانی و جسمانی وجود انسان و خلود بُعد روحانی او تأکید دارند؛ و ازاین رو عمل به آموزه های اخلاقی اسلام را علاوه بر عالم حاضر، در حیات جاودانه و اخروی انسان نیز مؤثر می دانند.
نوشتار حاضر به تفاوت مبانی دیدگاه های اخلاقی اریک فروم با دیدگاه اخلاقی اسلام در مسیر تدوین اصول دستیابی انسان به نیکبختی می پردازد.
بخشش از دیدگاه روان شناسی و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی شباهت ها و تفاوت های بخشش (بخشودن، بخشایش) از دیدگاه قرآن کریم و روان شناسی می باشد که به روش کتابخانه ای و روش تحلیل محتوایی، که نوعی تفسیر قرآن به قرآن است، انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که کلمه عفو، بهمعنای ""نگرفتن انتقام دربرابر خطای دیگران توسط شخص قادری که حق انتقام گرفتن را دارد""، نزدیک ترین معنا با کلمه بخشش را دارد. هر دو دیدگاه بر تأثیر عفو در ایجاد صلح، افزایش بهزیستی روانی و رضایت از زندگی تأکید دارند. اما در قرآن کریم، علاوه بر بیان روابط بخشش با متغیرهای دیگر، فضل را علت بخشش می داند و عفو کردن را مشروط به شرایطی کرده است و همچنین با جهت گیری اخروی، بیشترین انگیزه انجام بخشش را در معتقدان به خود ایجاد می کند.
جهانی شدن و بحران مادری
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن به عنوان پدیده ای فراگیر، حاصل تغییر و تحولاتی است که تمامی جوامع بشری و نهادهای آن را با چالش مواجه ساخته است. هیچ بعدی از ابعاد زندگی بشری نیست که به گونه ای درگیر این فرایند فراگیر نبوده و یا مصون از آن باقی مانده باشد. نهاد خانواده و نقش بی بدیل مادری نیز از این قائده مستثنا نیست و تغییر و تحولاتی را تجربه کرده است. این نوشتار با تاکید برنظریهواترز در تلاش است تا به تأثیر جهانی شدن بر نقش مادری و به بحران کشیدن آن با شیوه اسنادی بپردازد. براساس این نوشتار امروزه در اثر فرایند جهانی شدن شاهد بحران های گوناگون در عرصه های گوناگون هستیم که یکی از بارزترین این بحران ها، بحران مادری است. جهانی شدنِ، برخی افکار و باورها را در حوزه جنسیت و نقش های جنسیت، اساس خانواده و موقعیت مادری دچار معضلات جدی کرده و آن را به مرز بحران رسانده است.
مقاله حاضر با نگاه نقادانه به روند جهانی شدن در حوزه مادری، به بررسی سه بعد از ابعاد این روند(موقعیت ساختاری، بعد فرهنگی و سیاسی) و عناصر هر یک و ارتباط آنان بر تغییرات نقش مادری در جهان پرداخته است.
آخرت به مثابه جهان اخلاق
حوزههای تخصصی:
دنیا و آخرت به مثابه دو نظام احسن با قوانینی متفاوت هستند که انسان به عنوان یک موجود عاقل، صاحب اراده و مسئول در آنها حاضر می شود. او باید در این جهان میان دو نوع زندگی دست به انتخاب بزند؛ انتخابی که موقعیت وجودی او را رقم می زند: یا این زندگی را آن طور که در واقع هست، به زندگی جهان دیگر متصل بداند یا آنها را بریدهٔ از هم دانسته، تنها به این سرا معتقد شود. او در مقام عمل باید یا این زندگی را با قوانین جهان آخرت به مثابه جهان اخلاق اداره کند یا تنها با قوانین این جهان که قوانین طبیعت است، حیات خود را سامان بخشد. این انتخاب و تصمیم گیری، پایه در جدالی در وجود انسان دارد که «ستیز عقل و نفس» نام گرفته است. نفس از این جهان است و عقل از آن جهان و هر کدام انسان را با اعمال قوانین خود به جهان مناسب آن می کشانند.
قرآن و زندگی مسالمت آمیز پیروان ادیان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
در طول تاریخ زندگی بشر، ادیان فراوانی ظهور کرده و هر یک از آنها پیروانی داشته اند. از سویی تاریخ، نزاع های فراوانی را بین پیروان ادیان گزارش کرده است. قرآن، کتاب الهی جهان شمول و جاودانه، اصول و مبانی و راه کارهایی را ارائه می دهد که با عمل به آنها می توان به زندگی مسالمت آمیز و در نتیجه به صلح و امنیت دست یافت. آن اصول و مبانی عبارت اند از: باور به کرامت انسان، توجه به اصول مشترک بین ادیان، احترام به مقدسات پیروان دین، دعوت به حکمت و موعظه حسنه و... . این پژوهش در صدد بررسی این مؤلفه ها از منظر قرآن کریم است.
اخلاق تبلیغ دین در عصر حاضر؛ ارزش ها و معضل ها (بایسته های اخلاقی تبلیغ دین از منظر آیت الله جوادی آملی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
محور اصلی این پژوهش، ارزش ها و اصول اخلاقی در تبلیغ دینی است. این پژوهش با روش کتابخانه ای به انجام رسیده است و تلاش شده از آثار آیت الله جوادی آملی به مسائل اصلی پژوهش، پاسخ داده شود. مسائل اصلی این پژوهش، در دو محور پیگیری شده است: نخست، با توجه به آسیب های عینی و عصری تبلیغ دینی، بر چه ارزش های اخلاقی ای باید تأکید کرد؟ دوم، راه برون رفت از تعارض های اخلاقی در عرصهٴ تبلیغ دینی چیست؟ در پاسخ به محور نخست، بر اصولی همچون «تلاش برای ابلاغ پیام دین نه هدایت مردم»، «امانتداری در ابلاغ پیام»، «مطابقت عمل با گفتار» و «پرهیز از خود محوری در دعوت» تأکید شده است. در پاسخ به محور دوم، به اخلاق تبلیغ همچون یکی از شاخه های بومی اخلاق کاربردی، توجه شده است. تلاش بر این بوده است که پاره ای تعارض های موجود در عرصهٴ تبلیغ معرفی شود. آن گاه با توجه به دیدگاه های آیت الله جوادی آملی راه حل هایی برای این معضلات به دست داده شود. در این محور، مسائلی همچون «تبلیغ دینی در آوردگاهی به وسعت جهان»، «عقل یا احساسات» و «ترویج عقلانیت یا روح تعبد» محل توجه بوده است.
بررسی مسأله ی حب ذات از دیدگاه وظیفه گرایی و فضیلت محوری اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که حب ذات، میلی فطری در انسان هاست و از طرفی دیدگاه هایی متفاوت و حتی متضاد درباره ی آن وجود دارد، پژوهش حاضر بر آن است تا این مسأله را از جنبه ی اخلاقی و با روش تطبیقی و تحلیلی بررسی کند. بدین منظور دو مکتب مهم اخلاقی، یعنی: وظیفه گرایی و فضیلت محوری اسلامی انتخاب شد. در بررسی روشن شد که در مکتب وظیفه گرایی بین تعریف ارائه شده از حب ذات و مبانی این مکتب تناقض وجود دارد، ولی مکتب اسلام با قرار دادن حدودی برای حب ذات، آن را به وسیله ای برای رسیدن به هدف والای انسان، یعنی قرب به خدا، تبدیل می کند
بررسی تطبیقی نظریات کانت،آدامز و استاد مصباح در باب نسبت دین و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نسبت دین و اخلاق و این که آیا احکام اخلاقی از دین اخذ شده اند یا زیربنایی مستقل از دین دارند در طول تاریخ یکی از دغدغه های جدّی اندیشمندان محسوب شده و ثمرات قابل توجّهی بر آن مترتّب گردیده است، این مختصر در جهت تبیین رابطه بین دین و اخلاق از دیدگاه اسلام، نظریات اندیشمندانی چون سقراط، آدامز و کانت از عالم غرب و نظریّه ی عدلیه و استاد مصباح در عالم اسلام را بررسی نموده، و ضمن نقد نظریّه ی سقراط، آدامز و کانت، به تبیین نظریّه ی استاد مصباح به عنوان جامع ترین نظریّه در این باب پرداخته و آن را مطابق با مبانی اسلام دانسته است. هم چنین نظریّه ی اخلاق سکولار نیز به طور مختصر تبیین شده و مورد نقد قرار گرفته است
نقد مفهوم «معنویت» در «تربیت معنوی» معاصر، معنویت دینی و نوپدید (تشابه ذاتی یا اشتراک لفظی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی جهتگیریها نسبت به «تربیت معنوی» است. دو جهتگیری در رویارویی با تربیت معنوی عبارت است از: 1 ـ جهتگیری دینی 2 ـ جهتگیری فارغ از دین. در تربیت معنوی با جهتگیری دینی، یک دین خاص محور توجه است و تلقی معنویت عبارت از ارتباط با خالق و آماده شدن برای قرب اوست. در جهتگیری فارغ از دین، ضمن تشکیک در مفروضه های دینی، انسان در وضع جاری مورد توجه است و معنویت تلاشی برای دستیابی به آرامش در موقعیت عدم تعین موجود است. در این مقاله نشان داده شده است که معنی اصطلاح معنویت به عنوان عنصر مشترک در دو جهتگیری با یکدیگر تفاوتهای قابل ملاحظه ای دارد؛ بنابراین با قدری مسامحه می توان اشتراک لفظی را بر تشابه ذاتی این مفهوم در دو رویکرد مورد بررسی، ترجیح داد.
نفس و ابعاد مهار آن در قرآن و حدیث(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آن گاه که سخن از مهار نفس به میان می آید ذهن بسیاری از انسان ها به سوی تهذیب نفس و سیر و سلوک عرفانی و دشواری های پیش روی آن می رود و چنین تصور می شود که موضوع کنترل نفس امری است بسیار دشوار و نیازمند استاد و مرشد، و بنابراین، خارج از توان افراد عادی. مقاله به دنبال تبیین مفهوم و اهمیت و سپس راه کار مهار نفس از طریق مهار فکر، قلب و جوارح است. موضوع کنترل نفس با وجود دشوار بودنش، در سه حوزة مزبور دست یافتنی است، گرچه به نظر می رسد در مرتبة عالی آن، بهره مندی از راه نمایی های پیری مرشد اجتناب ناپذیر خواهد بود.
جستاری در نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در رسانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویکرد تحلیلی و توصیفی به بررسی راهکارهای نهادینه سازی اخلاق در رسانه می پردازد.
رسانه ها در هر نظام سیاسی مهم ترین ابزار اشاعه فرهنگ، ارزش ها و هنجارهای حاکم و پذیرفته است که موجبات ثبات سیاسی در جامعه را فراهم می سازد. رسانه ها در یک جامعه برای اینکه در رقابت با رسانه های رقیبب بتوانند به حیات خود ادامه دهند، و رضایت مخاطبان را کسب نمایند، چاره ای جز بهره گیری از شگردها و شیوه های گوناگون هنری و جذابیت های شکلی، تبلیغی، روان شناختی، برای نفوذ در میان مخاطبان خود ندارند. متأسفانه رسانه ها در نظام اسلامی، علی رغم برخورداری از محتواهای غنی، به دلیل ضعف ساختاری و فقدان جذابیت های لازمِ مخاطب پسند، نسبت به رسانه های رقیب، اقبال چندانی از برنامه های آن نمی شود. از این رو، این مقاله، در تلاش است تا راهکارهایی را برای نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در رسانه بیان کند.
نکات مرتبط با محتواهای آموزش ارزش های دینی و اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرایند تعلیم و تربیت، به ویژه آموزش ارزش ها، همواره به عنوان یکی از زیرساخت های مهم سازندگی و اصلاح انسان و اجتماع، مورد توجه بشر بوده است. این فرایند، خود از ارکانی تشکیل شده است که محتواهای آموزشی مناسب، یکی از آن ارکان می باشد. این پژوهش بر آن است تا به ارائة اصول مناسب در سازمان دهی و تنظیم محتواهای آموزش ارزش های دینی و اخلاقی بپردازد. پژوهش حاضر، نظری و از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و نتایج، بیانگر ارائة معیارهای درست انتخاب محتواهای آموزش ارزش ها، نحوة سازماندهی آنها، به ویژه منابع مناسب، جهت آموزش ارزش های دینی و اخلاقی است.
درآمدی بر شناخت مفاهیم اخلاق اجتماعی در قرآن؛ کاوشی در ضرورت شناخت حدود امر به معروف و نهی از منکر با تکیه بر آیه ی 105 سوره ی مائده(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر از مهم ترین مباحث دینی مطرح در حوزه ی اخلاق اجتماعی است. حتی می توان آن را سرسلسله ی مباحث این حوزه دانست. امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین و فریضه ای الهی و بنا به عقیده ی عموم اندیشمندان شیعه واجب کفایی است. در زمان برپایی حکومت اسلامی، احیای این فریضه بر جامعه ی اسلامی لازم است. در برخی از آیات قرآن کریم به اقامه ی این فریضه امر شده است و از دیگر سو، پاره ای از آیات قرآن فرد را مسؤول اعمال خود می داند و می گوید گمراهی و هدایت دیگران به فرد ضرری نمی رساند. آیه ی 105 سوره ی مائده از این نمونه است. نگارنده بر آن است در این مقاله به دفع این شبهه بپردازد و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را روشن نماید. هدف نوشتار حاضر اثبات این نکته است که امر به معروف و نهی از منکر و دعوت به دین هیچ گونه منافاتی با خودسازی و پرداختن به خود ندارد و هر یک از مفاهیم در جایگاه خاص خود تعریف شده است
تبیین سعادت قصوی از منظر مسکویه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسکویه، علاوه بر بیان دیدگاه خودش دربارهٔ سعادت قصوی، دیدگاه حکیمان سلف را دربارهٔ این مسئله گزارش می کند و دیدگاه های فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو را برمی رسد. برای تبیین دیدگاه مسکویه دربارهٔ سعادت قصوی، می توان بیان او را به دو قسمت سلبی و ثبوتی تقسیم کرد: بر اساس بیان سلبی او، حصول سعادت قصوی در تمتع از لذات حسی نیست. بر اساس بیان ثبوتی او شش ملاک (رسیدن به افق فرشتگان، دریافت حکمت از ساکنان ملأ اعلی، حرکت شوقی و عشقی به سوی خدا، دستیابی به کمال نهایی در دو بعد نظری و عملی، رسیدن به نعم بی حد و حصر بهشت، و تقرب به خدا) وجود دارد. نگارنده بر این باور است که این ملاک ها مانعة الجمع نیستند، بلکه امکان جمع این ملاک ها وجود دارد. گرچه برخی از این ملاک ها قابل نقد هستند، اما در مجموع این ملاک ها، مبین تأثر شدید مسکویه از دین مقدس اسلام است.
سعادت قصوی، کمال نهایی، نظری و عملی، تقرب به خدا، بهشت، مسکویه.
اخلاق محبت در آرا و اندیشه های آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
محبت و عشق از عناصر کلیدی و زیربنایی در عرصه های معرفتی، اخلاقی و عرفانی است. از این رو پژوهش دربارهٴ آن در همهٴ ساحت های یادشده، می تواند بخشی اصلی از مباحث زیربنایی یا روبنایی شمرده شود.
جایگاه محبت در عرصهٴ اخلاق و رابطهٴ عمیق و تنگاتنگ آن با بخش های مختلف اخلاق و عرفان عملی، باعث می شود پیوندی ناگسستنی میان اخلاق و عرفان از یک سو، و اخلاق و محبت و عشق از دیگر سو، پدید آید. عمق این درهم تنیدگی تا جایی است که محبت و عشق به شکوفایی و شکل گیری یک نظام اخلاقی مبتنی بر محبت، منتهی شده است. این نظام اخلاقی مبتنی بر محبت و عشق که «اخلاق محبت» خوانده می شود، از یک جهت، مبانی کلامی و فلسفی خود را با عنصر محبت (محبت خدا) مرتبط می داند؛ و از جهت دیگر، در پرتو اصل محبت و عشق، به مسائل فرعی و موضوعات متنوع اخلاقی می پردازد.
در این پژوهش بر آنیم که با تکیه بر آرا و اندیشه های استاد فرزانه، آیت الله جوادی آملی، اصول و مبانی «اخلاق محبت» را بررسی و احصا نموده، جایگاه آن ها را در شاخصه دهی به یک ساختار نظام مند اخلاقی در مقایسه با سایر نظام های رایج و تعریف شدهٴ اخلاقی ترسیم کنیم. در نهایت شاخصه مبنایی برای تمایز «اخلاق محبت» و دیگر نظام های اخلاقی، به دست خواهیم داد.
اهم این اصول و مبانی، در چهار گروه کلی «معرفتی و معرفت شناختی»، «مبدأشناختی»، «انسان شناختی»، و «عملی و غایت شناختی» قرار می گیرند.
بررسی مقایسه ای اصول تربیت اخلاقی و تربیت عرفانی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت عملی تعلیم و تربیت عرفانی
این مقاله با هدف بررسی تحلیلی اصول تربیت اخلاقی و اصول تربیت عرفانی به معنای قواعد تجویزی، عام و کلی ای که در فرایند تحول اخلاقی و عرفانی به کار گرفته می شود، و تعیین میزان انطباق و عدم انطباق آنها با یکدیگر سامان یافته است. پرسش اصلی این است که اصول و قواعد کلی حاکم بر دو فرایند تربیت عرفانی و اخلاقی به چه میزان انطباق دارند. روش پژوهش، روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کتب اخلاقی، و عمدتاً عرفان عملی و استنطاق این متون برای به دست آوردن اصول تربیتی و مقایسه آن دو دسته اصول بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که علی رغم اینکه ماهیت تربیتی دو فرایند تربیت عرفانی و اخلاقی، اقتضای اصول مشترکی مانند تدریج، شریعت محوری و ترابط تأثیری ظاهر و باطن را دارند، اما در بخشی از اصول ناهمپوشان هستند. دو اصل توده محوری و پرورش تعقل اخلاقی از اصول مختص تربیت اخلاقی و اصول فردمحوری، ترتب اندراجی، انحلال فردیت و لزوم مرشدمحوری از اصول مختص تربیت عرفانی شناخته شد.
اخلاق و فرزانگی از منظر فارابی و کنفوسیوس
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تحقیق حاضر با مقایسه اخلاق و فرزانگی در دو نظام فلسفی فارابی و کنفوسیوس، به بررسی تحلیلی نقش و جایگاه اخلاق در این دو نظام پرداخته است. ابتدا هر یک از دو نظام فلسفی را با توجه به تأکیدهایشان بر مفاهیم اخلاقی خاص، بررسی کرده، سپس به نتیجه گیری پرداخته ام و شباهت ها و تمایزهای این دو نظام فلسفی را بررسی نموده ام. نظام فلسفی فارابی نظامی مبتنی بر حکومت «رئیس اول» است که از لحاظ کمالات عقلانی به عقل فعال متصل شده است و می تواند حقایقی را دریافت کند که سعادت انسان بر آن متوقف است و آن گاه می تواند مردم را به سوی آن هدایت کند. مدینهٔ فاضله تحت رهبری رئیس اول است که نبی یا فیلسوفی که به کمال عقلانی رسیده است فضایل اخلاقی را در جامعه گسترش می دهد، و با همکاری و همیاری افراد آن، به سعادت حقیقی خویش نایل می شود. نظام فلسفی کنفوسیوس، نظامی است تحت رهبری انسان فرزانه ای که به کمالات نظری و عملی نایل شده است و می تواند جامعهٔ انسانی را به سعادت برساند. هر دو نظام فلسفی، هدف خود را تربیت انسان و کمال او می دانند، هر دو نگرشی جامعه گرا دارند و اخلاق و سیاست را به هم پیوند می زنند. اما فارابی هدف از تربیت انسان در مدینهٔ فاضله را سعادت اخروی می داند، در حالی که کنفوسیوس به سعادت دنیوی می اندیشد. نظام فلسفی فارابی، اتحاد فلسفه و دین را مطرح می کند؛ در حالی که نظام کنفوسیوسی نظامی عقلانی است. همچنین این دو نظام در نقش حاکم فرزانه در جامعه متفاوت هستند. فارابی مدینه ای را که هیچ گونه حاکم فرزانه در آن حاکم نباشد، «مدینهٔ جاهله» می داند که نمی تواند انسان را به کمال برساند؛ اما کنفوسیوس به هر حال برای حاکم فرزانه در جامعه نقش مثبتی قائل است.