فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
نماد پردازی قرآنی در شعر معاصر فلسطین ( شخصیت یوسف (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها، همواره در دو حوزه ی معناگرایی و تصویرآفرینی نقش پربار داشته اند و همین دو خصلت ارزشمند ادبی سبب شده است تا نمادها در ساز و کار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. شاعران نیز برای رهایی از ورطه ی تاریک و ناپیدای شعارزدگی وگریز از هرگونه سانسور، راهی جز تمسک به نمادهای گوناگون نیافتند .بر همین اساس می توان گفت یکی از انگیزه های رویکرد شاعران معاصر فلسطین به سمبل(نماد)، بیان غیر مستقیم افکار واندیشه واحساسات می باشد. در این روش شاعر به منظور پربار کردن محتوای شعری و تبین اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه و حالات درونی خود به صورت رمز گونه، پرده از حقایق می گشاید. در میان سمبلها، نمادهای دینی به لحاظ ماهیت مذهبی و تأکید شاعران بر محتوای غنی فرهنگ قرآنی، نسبت به نمادهای حماسی، نمود بیشتری دارند. از میان نمادها ی قرآنی شخصیت حضرت یوسف (ع) به دلیل برخورداری از پتانسیل ودلالتهای بالقوه و سازگار با تجربه درونی شاعران فلسطین،نسبت به سایر سمبلهای دینی بسامد بیشتری داشته است. شاعران فلسطینی در آثار خود ابعاد داستانی شخصیت حضرت یوسف (ع) را مورد بازنگری قرار داده، از آن، در جهت انتقال داده های ذهنی خود به شکل رمزگونه ونمادین بهره جسته اند. در ضمن شاعران فلسطین در پرداختن به این گونه نمادها (نمادهای قرآنی) همواره وجه تحریکی و تشجیعی آنها را مد نظر داشته اند. نتیجه تحقیق حاکی از آن است که فراخوانی شخصیت حضرت یوسف (ع) در شعر فلسطین، مفاهیمی چون مقاومت وپایداری،امید و رهایی ازگرداب بحرانهای سخت، را پررنگ وتقویت کرده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی و توصیفی است و سعی در پاسخ دادن به سؤالات زیر دارد:
الف: نماد چیست و چه تأثیری بر فرآیند زبان شعری دارد؟
ب: مهمترین انگیزه های شاعران فلسطین از کاربرد نمادین شخصیت حضرت یوسف (ع) چیست؟
ج: فراخوانی شخصیت یوسف (ع) و داستان آن، چه تأتثری بر افق شعری شاعران فلسطینی ومخاطبان آنان داشته است.
تحلیل رمان «کودک پاک کن» (طفل الممحاة) اثر ابراهیم نصرالله از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم
حوزههای تخصصی:
ابراهیم نصر الله، رمان نویس معاصر فلسطینی، در مجموعه رمان های «کمدی فلسطینی» غالباً به شکلی واقع-گرایانه توجه خویش را به موضوع فلسطین و سرنوشت مصیبت بار مردم این سرزمین معطوف نموده است، اما او در یکی از رمان های این مجموعه، به نام: «طفل الممحاة» (کودکِ پاک کن)، شیوه ای متفاوت در پیش گرفته و در آن، برخلاف دیگر آثارش، از الگوی واقع گرایانه در روایت و پیرنگ حوادث پیروی نکرده است، وی در این رمان. حوادث فرا واقعی را در بستری از واقعیت ها ارائه نموده و پیرنگ رمان را بر آن ها استوار ساخته است. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی این رمان را از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که نویسنده درتلاش به منظور ایجاد هماهنگی میان مضمون و فرم، ابتکاری نو در رمان معاصر عربی به خرج داده است. او با این اثر، میان باورهای عامیانه مردم با رئالیسم جادویی پیوندی هنری ایجاد نموده است.
اسطوره در شعر شعراى تموزى معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله میزان تأثیر اسطوره و بن مایه هاى آن را در اشعار سه شاعر معاصر عرب: بدرشاکر سیّاب، أدونیس، و عبدالوهاب بیاتى بررسی مى کند. اطلاق نام شاعران تموزى برآن ها، به واسطه کثرت استفاده از اساطیر، به ویژه اسطوره ى ""تموز"" است. این شاعران بر اثر تحولات موجود در جامعه عرب آن روزگار و استعمارگرى دول اروپایى و در نتیجه احساس غربت و پوچى و فرار از واقعیت به دنیاى تازه در دامان میراث کهن پناه مى برند. در این پژوهش کوشش شده تا اسطوره ی تموزدر اشعار این سه شاعر بررسى و موارد دلالت هاى مشترک آن ها استخراج شود و اندیشه هاى مشابه آن ها در به کارگیرى این پدیده تبیین گردد. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که تموز در اشعار این شعرا نماد بارورى و زندگى و مؤید اشتراکات قابل توجه درتجارب فردى و اجتماعى و سیاسى ایشان است. این شعرا دریافته بودند که زندگى عرب به علّت ستمگرى حکومت، پویایى خود را از دست داده و به سوى خشک سالى و قحطى پیش مى رفت. بنابراین از تموز ""اسطوره حاصل خیزى"" مى خواهند تا زندگى تازه اى را برای آنان بیافریند.
دانشمندان معاصر عرب: ناصیف الیازجی
منبع:
وحید خرداد ۱۳۴۵ شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
درونمایه های مقاومت در شعر هارون هاشم رشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری فلسطین، درخت تناوری است که در دامان فرهنگی انقلاب فلسطین، علیه ظلم اسرائیل روییده است. این شاخة ادبی بر پایة ستیز با بیدادگران و ترسیم چهرة آنان و به منظور دفاع از هویّت فلسطینی در مقابل تاخت و تاز بیگانگان ظهور کرده است. مقاله حاضر که به صورت توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، تلاش می کند با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با تحلیل شواهد درون متنی، درون مایه های مقاومت را در شعر یکی از برجسته ترین شاعران مقاومت؛ هارون هاشم رشید، نشان دهد و مضامین شعری وی را در دیوان « غزة فی خطّ النار » مورد بحث قرار داده و از این طریق راهگشای نوعی نگرش تازه در برخورد با این اثر ادبی ارزنده باشد. هارون هاشم رشید، شاعر فلسطینی و از پیشگامان و توسعه دهندگان شعر پایداری در ادبیّات عرب و جهان اسلام است. وی شاهد اشغال فلسطین و اوضاع نابسامان کشورهای منطقه بوده و مدت ها انتظار حرکت انقلابی مردم را می کشد. وی نسبت به مظلومیّت کشورش واکنش نشان داده و برای رهایی از این وضع، فریاد برمی آورد و تنها راه را، مبارزه و امید به خداوند می داند و هرگونه سازش را رد می کند. وی با زیباترین و بدیع ترین و در عین حال جانسوزترین واژگان، توجّه ملت های جهان را به یتیمان فلسطینی معطوف می دارد. مظلومیّت کودکان فلسطینی، امدادهای غیبی خداوند، شکیبایی در مقابل مشکلات، یادآوری گذشته درخشان اعراب، بی هویتی صهیونیسم، استعمار ستیزی و ... از بارزترین مضامین قابل بررسی در اشعار این شاعر به شمار می رود.
دراسة الطابع القصصی فی رسالة الغفران (جنبه های داستانی در رسالة الغفران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسالة الغفران یکی از کهن ترین نمونه های به جای مانده از میراث داستانی عربی است که مدتها مورد بی توجهی ناقدان قدیم قرار داشته و تقریبا تا اوایل قرن بیستم به دست فراموشی سپرده شده بود. زیرا بسیاری از ادیبان و ناقدان قدیم عرب، ابوالعلاء معری را به انحراف در عقاید دینی و به مسخره گرفتن باورهای اسلامی در این رساله متهم می کردند، به گونه ای که این رساله حدود 9 قرن مورد بی توجهی محققان قرار داشت. از زمانی که شرق شناسان این رساله را مورد مطالعه قرار دادند و میان آن و کمدی الهی دانته به مقایسه پرداختند، توجه ناقدان عرب هم به آن جلب شد. هدف این مقاله بررسی جنبه های داستانی این رساله است با علم به این نکته که این رساله، داستان به معنی امروزی نیست اما دارای جنبه های داستانی شایان توجه است. به همین دلیل، جنبه های داستانی این رساله در قالب ساختار داستانی و ساختار فکری و عقیدتی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار داستانی در این رساله از هفت عنصر تشکیل شده است: روایت، پیرنگ، حوادث، شخصیت، گفتگو، زمان و مکان. محور اصلی ساختار فکری و عقیدتی را دو موضوع شکل می دهد: شفاعت اهل بیت (ع) و توسل به آنها برای رهایی از عذاب جهنم و سختی های محشر و به تمسخر گرفتن ادبیات و شعری که در جهان آخرت سودی نمی بخشد مگر آنکه در راه خدا باشد.
روش نحوی ابوحیان
حوزههای تخصصی:
ابوحیان در نحو بیشتر به مکتب بصره تمایل دارد و روش سیبویه را الگوی خویش قرار می دهد اما به شکل تعبدی از علمای بصره پیروی نمی کند . او در اصول نحوی برخلاف کوفیان عمل می کند و از هیچ قبیله ای شاهد نمی آورد مگر اینکه لهجه آنها خالص بوده و با عجمه و لکنت نیامیخته باشد. ابوحیان همیشه موضع مخالف در برابر کوفیان ندارد بلکه در مواردی که آنان را بر حق می بیند با آن ها موافقت می نماید . نظر نحوی ابوحیان فقط در یک مورد با آرای علمای بغداد توافق دارد و آن عبارتست از جائز شمردن صیغه تعجب از افعال ناقصه منفی ‘ مانند : ((لیس))و ((مازال)). ابوحیان از ابن مضاء متأثر گردید و به الغاء عامل روی آورد ولی موضعی متعادل بین مذهب ابن مضاء و روش طرفداران نظریه عامل داشت .
رویکرد شاعران به موضوعات کلامی در شعر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی دولت امویان، و روی کار آمدن عباسیان در اوایل قرن دوم هجری، جامعه اسلامی شاهد تحولاتی عمیق در تمامی زمینه ها گردید که عمده ترین این تحولات متوجه مبانی اعتقادی مردم شده بود. ظهور مکاتب مختلف مذهبی و تنوع گرایشهای کلامی و فلسفی از شاخصه های برجسته این دوران به شمار می رود. بسیاری از علوم و معارف انسانی از جمله ادبیات و شعر عربی تحت تاثیر این امواج پر خروش فلسفی و کلامی قرار گرفت که حاصل آن را در تنوع موضوعات ادبی می توان جستجو کرد. نگارنده این مقاله سعی بر این دارد تا جنبه های مختلف این تاثیر را بررسی کرده بازتاب آن را در شعر عربی بیان نماید.
مقاله به زبان عربی: نقد و تحلیل دو رنگ سیاه و سفید در اشعار بدر شاکر سیاب (دراسه نقدیة لعنصر اللون فی أَشعار بدر شاکر السیّاب؛ الأسود والأبیض نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ به عنوان برجسته ترین عنصر درحوزه محسوسات از روزگاران پیشین توجه انسان را به خود معطوف کرده و همواره روح انسان را مسحور قدرت خویش کرده است، در این میان شاعران بیش از دیگران به رنگ ها توجه کرده و سخت مجذوب آن گردیده اند، شاعران معاصر هم به دلیل آگاهی از تنوع رنگ ها و تاثیر آن ها در روح و روان انسان با رنگ ها ارتباط برقرار کرده و در تصاویر شعری خود آن ها را به کمک طلبیدند.
با توجه به حضور جدی دو رنگ سیاه و سفید در اشعار سیاب در مقاله حاضر تلاش شده ضمن بیان اهمیت این دو رنگ، به دلالتهای آن دو در اشعار این شاعر به تفصیل اشاره شود، و ضمن پرداختن به اسباب حضور این دو رنگ، از حالات روحی و روانی شاعر پرده بردارد.
از مهم ترین دستاورد این مقاله این است که این دو رنگ در مفهوم مقابل خیر و شر، و جنگ و صلح در اشعار سیاب به کار رفته اند. رنگ سیاه از بالاترین بسامد در اشعار او برخوردار هستند که از غلبه حزن و اندوه بر روح و روان شاعر خبر می دهد اما بسامد نسبتا بالای رنگ سفید از امید شاعر به آینده پرده بر می دارد.
خوانش های گوناگونِ شاعران معاصر عربی از داستان حضرت ایوب (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه های گوناگون، اهداف مورد نظر و نیز برای رهایی شعر از حالت خطابه گری و گزارشی و در راستایِ اصالت بخشی به اثر ادبی، به فراخوانی چهره های سنتی و بویژه چهره های دینی روی آورده اند. آنان این شخصیت ها را به دلیل برخورداری از دلالت های بالقوه و سازگاری با تجربه های معاصر خویش بکار گرفته و به منظور انتقال مفاهیم ذهنی، به شکل نمادین از آنها بهره ها برده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا به واکاوی حضور شخصیت حضرت ایوب (ع) در شعر معاصر عربی بپردازد. در این راستا، نخست با نگاهی گذرا به جنبه هایی از ویژگی های شخصیتی آن حضرت در تورات و قرآن کریم پرداخته و سپس رویکرد سه شاعر معاصر عربی «بدر شاکرالسیاب»، «محمود درویش» و «عبدالعزیز المقالح» را در فراخوانی این چهره ی دینی تبیین نموده است. برداشت این است که ایوب شاعرانِ معاصر، تابع دغدغه های فردی و اجتماعی- سیاسی آنان است و عهده دار تجسم ناکامی های ایشان است.
روش شناسی معاجم عربی
حوزههای تخصصی:
مفهوم الشعر عند الرافعی والعقاد (دراسة تحلیلیة) (بررسی تحلیلی مفهوم شعر از دیدگاه رافعی و عقاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دیدگاه های نقدی برای پی بردن به کنه مفهوم شعر غالبا اختلافات معیاری وسخنهای متفاوتی را برمی انگیزد چرا که غالبا در هر برهه ای از زمان و توسط هر شاعر و ناقدی تعریف به خصوصی از شعر ارائه می شود، از سوی دیگر شعر در جوهره ی خود هنری با ویژگی های روحی است که همین ویژگی آن را به ذات انسان پیوند می دهد و طبعا هر ادیب نیز به عنوان یک انسان ذاتیت مخصوص به خود را داراست که این امر باعث می شود هر شخص بر حسب حالات ذاتی خود تعریف متفاوتی از شعر نسبت به دیگران ارائه دهد.
در این پژوهش تلاش شده تا با بررسی دیدگاه دو تن از شاعران ناقد عرب در زمینه مفهوم شعر با ارائه تصویری عام نسبت به این پدیده هنری، ضمن بررسی کتب نقدی به صورت خاص با بررسی موضوعی_تحلیلی آثار منظوم و منثور رافعی و عقاد پرداخته شود تا با محوریت دیدگاه های این دو تن هم در تعریف شعر طرحی نو دراندازیم و هم ستیزه نقدی_ادبی آن دو را از بعد هنری در حد توان داوری کنیم.
الإعجاز اللغوی الأسلوبی فی القرآن الکریم (دراسة نظریة النظم فی سورة غافر) (اعجاز زبانی در قرآن کریم (بررسی نظریه نظم در سوره غافر))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در توجه دانشمندان به قرآن کریم از همان زمان نزول آن بر پیامبر اکرم (ص) هیچ شکی نیست و از موضوعاتی که توجهی ویژه به آن داشته اند نظم قرآن و ارتباط آن با مسئله اعجاز است که این مهم نزد عبد القاهر جرجانی نضج یافت و به کمال رسید؛ چه وی با نظر و بذل توجه به منابع قبل از خود منادی نظریه نظم شده، فلسفه آن را با اسلوب منطقی و فکر آگاهانه خود بیان داشته است. از این رهگذر مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی ضمن اشاره به تعریف نظم و آراء علماء درباره آن به بررسی نظم در سوره غافر با توجه به اجزای سه گانه آن یعنی واژه، ترکیب نحوی، و معنا پرداخته است. مهم ترین یافته های پژوهش بیانگر آن است که هماهنگی در سطوح مختلف سوره از واژگان و ترکیب ها تا معانی ودلالت ها واضح و روشن بوده و انسجام کاملی در به کارگیری اسلوب های مختلف وجود دارد علاوه بر اینکه تصاویر هنری همراه با تعابیر دقیق به سوره ویژگی خاص اعجازی را بخشیده است.
التقابل فی الصحیفه السجادیه وأثره فی الانسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتیجهً لتطوّر العلوم فی جمیع المجالات وبخاصه الأدب ظهرت نظریات جدیده تحاول تحلیل النصوص وتفسیرها من منظار یختلف عمّا تعوّدنا علیه فی القدیم. فتغیّرت أغراض أدوات البیان ووسائله عمّا کان فی العلوم القدیمه فی ضوء هذه النظریات. ومن أکثر هذه النظریات انتشاراً وشیوعاً هی ما یتّصل بلسانیّات النص التی تعتبر النص کلاماً متّصلاً ذا وحده جلیّه تنطوی علی بدایه ونهایه ویتّسم بالانسجام والتماسک.
یعدّ الانسجامُ من أبرز خصائص النصّ الذی تحدّث عنه اللغویون، ومنهم: هالیدای ورقیه حسن اللذین ألفّا کتاباً یحمل نفس العنوان وذکرا عوامل مختلفه تربط بین أجزاء النص، منها التقابل الذی هو نوع من التضام الذی یندرج فی المصاحبه اللغویه التی تلعب دوراً بارزاً بأنواعها المختلفه فی انسجام النص واستمراریته. إنّ هذا التقابل یُعدّ من أکثر علاقات المعنی شیوعاً وانتشاراً فی الصحیفه السجادیه، ویشکّل ظاهره لغویه أسلوبیه ممیزه فیها.
یهدف هذا البحث إلی دراسه دور هذا العنصر البدیعی کعاملٍ من عوامل الانسجام فی الصحیفه السجادیه متّبعاً فیه الأسلوب الوصفی - التحلیلی. وتدلّ النتائج علی أنّ أسلوب التقابل فی الصحیفه یؤدّی إلى تحسین النص کمحسّنٍ بدیعیٍ معنویٍ فی ضوء البلاغه القدیمه ویعدّ وسیله من أبرز وسائل الانسجام بین الجمل فی ضوء اللسانیات الحدیثه، بحیث یتجاوز هذا الانسجام دائره جمله واحده أو عدّه جمل ویربط کلّ الأدعیه کنصّ واحد یتمحور حول محور التقابل بین موقفَی الحق والباطل اللذین یتمثّلان فی الکلمات البیضاء والسوداء.
مظاهر تباین الفکر النحوی عند المحدثین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلاف آراء و نظرات دستورنویسان درهای فکر و اندیشه را بر روی دستور زبان عربی گشود و منجر به اختلاف و نزاع فکری بین دستورنویسان گشت. این نزاع فکری, شکوفایی اندیشه و برپایی نهضت علمی در راستای علم دستور را برای زبان عربی به ارمغان آورد. دستورنویسان معاصر نیز به پیروی از پیشینیان در پاره ای از مسائل دستوری با هم اختلاف نظر داشته اند. این مسأله پژوهش حاضر را بر آن داشت که به بررسی موارد اختلاف آراء و نظرات دستوریان معاصر که با اختلاف دو مکتب دستوری بصره و کوفه شباهت دارد, بپردازد. بر این اساس با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بررسی آراء و نظرات دستوریان معاصر در پاره ای از مباحث دستوری, جلوه ها و موارد اختلاف آراء ایشان در چند قسمت مورد بحث و مداقه قرار گرفته شد, که عبارتند از: شیوه پژوهش زبانی, انواع کلام, مفهوم جمله, اعراب و علامت های آن, مرفوعات, منصوبات, مجرورات, توابع و اعراب فعل. شایان ذکر است که اختلاف نظر دستورنویسان معاصر غالبا به منظور دست یابی به روشی بنیادی و کارآمد برای تصحیح سبک دشوار و پیچیده دستور سنتی بوده است. بدین منظور برخی از دستوریان معاصر نظرات خود را بر پایه نحو کوفه که از نظر ایشان به سهولت و تفصیل مباحث مشهور بود, بنیان نهادند, و برخی دیگر برای رهایی از دشواری و پیچیدگی ناشی از دستور سنتی تنها به آنچه برای زبان آموزان آسان می نمود اکتفا کردند.
علوم عربیه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به زندگی فکری و ادبی صالح بن عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سال میلاد«صالح بن عبدالقدوس»اطلاعی در دست نیست ،ولی اغلب منابع،سال مرگش را 167ه ق یادکرده اند.وی در دوره ای می زیست که کتب گوناگونی از فارسی،یونانی و ...به عربی ترجمه می شد و بازار بحثها و جدلهای کلامی ،بسیار رایج بود.صالح درآغاز جوانی به مجالس واعظان و متکلمان رفت و آمد داشت.از همین رو،دیر نپایید که افکارش مشوش شدو کتاب «الشکوک»را به رشته تالیف در آورد.سرانجام،متهم به زندقه گشت و به همین جرم در بغداد کشته شد.این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی زندگی فکری و ادبی صالح،بررسی کند که بی شک،وی تحت تاثیر فرهنگهای بیگانه بوده است ،ولی نه به آن اندازه ای که بتوان وی را زندیق (کافر و ملحد)لقب داد.صالح ،شاعری حکیم و متکلم بود و همه اشعارش مشتمل بر مثل و اندرز و آداب است و در جمله اشعارش،بیتی که بر کفر و زندقه دلالت کند،یافت نمی شود.
بررسی اصول و شیوه های نقد ادبی نزد ابوالقاسم السبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتقدان ادبی در سنجش آثار ادبی شیوه ها و معیارهایی دارند که بر اساس آن هر اثر ادبی را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند. این معیارها و شیوه ها از دیر باز مورد توجه ناقدان ادب عربی قرار گرفته و آنان به فراخور عوامل مختلف تاریخی، ادبی و اجتماعی آثار هم عصران و پیشینیان خود را مورد نقد و ارزیابی قرار داده اند؛ از جمله این دوره ها عصر بنی احمر در اندلس یا همان اسپانیای اسلامی است که در آن شاهد ظهور جنبش ادبی گسترده و حضور بیش از یک صد تن از منتقدان ادبی می باشیم. از نامدارترین ناقدان در این دوره ابوالقاسم محمد بن الشریف السبتی صاحب کتاب ""رفع الحجب المستورة عن محاسن المقصورة"" است که در آن به شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنّی ادیب و شاعر اندلسی سده هفتم می-پردازد. این کتاب افزون بر ارز ش بلاغی، نحوی و زبانی شامل بسیاری از آراء نقدی نویسنده است که از مهم ترین آن ها جایگاه لفظ و معنا، سرقت های شعری و موازنه شاعران می باشد. نوشتار حاضر بر آن است که شیوه ها و معیارهای نقدی السبتی در شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنی رادر سه مقوله جایگاه لفظ و معنا، موازنه بین شعرا و سرقت ادبی مورد بحث و بررسی قرار دهد.