فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
دلاله العدول فی صیغ الأفعال ( دراسه نظریّه تطبیقیّه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا البحثُ ظاهره العدول فی صیغ الأفعال، الّتی شکّلتْ مَشغلاً ذا أهمیّه بارزه لأصحاب الدّراسات اللغویّه والأسلوبیّه؛ فأعطوها بُعداً جمالیّاً ودلالیّاً، وهذا العدول عن الصیغ الأصلیّه للأفعال فی السّیاق النصّی، له أبعاد بلاغیّه، ومقاصد بیانیّه، یعمد إلیه النّاظم، فیکشف عن وجه من وجوه البیان الدّلالی الّذی یفاجئ المتلقی، ویثیر دهشته، لمخالفته القواعد المألوفه فی العرف النحوی؛ لأنّ التّرکیب المعدول دلالیّاً، یؤدّی معنىً مخالفاً لما هو ظاهر، ممّا یحدو بنا إلى الوقوف على مفهوم العدول، وتحدید المصطلح فی الدراسات النحویه والبلاغیه، مع تلمس وجود مایقابل هذا المصطلح من مصطلحات أخرى فی الدراسات الأسلوبیه المعاصره، وتحدید صوره وأنماطه فی صیغ الأفعال، إذ إنّها ظاهره نحویّه، بلاغیّه، أسلوبیه، تبرز وجهاً من وجوه جمالیات العربیه من قدرات فائقه فی التعدد الدلالی. والعدول مصطلح یقوم على مخالفه قواعد اللغه، نشأ بصوره مغایره لما هو مألوف فی الاستعمال المتعارف علیه، من خلال ملاحظه اللغویین تراکیب خالفت القاعده الأصل.
معارضه ی شعری شاعر فلسطینی «ابراهیم طوقان» با «رَئُوبین» شاعر یهودی
حوزههای تخصصی:
پس از اعلامیه ی بالفور که دولت انگلیس در آن، وعده ی تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین را داده بود، یهودیان به پیاده کردن نقشه ی خود در این سرزمین پرداختند. از جمله اقدامات آنان در این زمینه، خرید زمین از اعراب و تشویق یهودیان جهان برای کوچ به سرزمین فلسطین بود. برخی از شاعران و متفکران عرب، این خطر را به خوبی احساس می کردند. ابراهیم طوقان، شاعر مبارز فلسطینی، از جمله شاعرانی است که سهم به سزایی در شعر پایداری و بیداری مردم این سرزمین داشته است، از او قصاید زیادی در مقابله با یهودیان و اهداف صهیونیستی آنها برجای مانده است. وی در یکی از قصاید خود، به معارضه ی شعری با یک شاعر یهودی به نام رَئُوبین (Reuben or Reuben) پرداخته است. این شاعر یهودی، قصیده ای در دفاع از تجاوزات سربازان اسرائیلی در سرزمین فلسطین سروده است، طوقان با استفاده از تورات و قرآن کریم در بیان سابقه ی تاریخی یهود، ادعاهای این شاعر یهودی را به نقد و چالش کشیده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در متن دو قصیده، معارضه ی شعری ابراهیم طوقان با شاعر یهودی را بررسی نموده است.
نقد بینامتنی قرآنی در شعر دینی احمد وائلی
حوزههای تخصصی:
احمد وائلی، شاعر و خطیب مشهور و معاصر شیعی عراق، پدیده ی بینامتنی قرآنی را فراوان در شعر دینی خود به کار برده است.در این اسلوب شعری، تأثیر پذیری لفظی و معنوی شاعر از قرآن،نمود چشمگیری دارد. روش وی در کاربرد آموزه های قرآنی به دو شیوه است؛وی در شیوه ی نخست به مانند بسیاری از شاعران کلاسیک ادب عربی، برخی از الفاظ و مفاهیم قرآنی را بدون تغییر و نوآفرینی به کار برده که این روش، بیشترین بسامد را در شعرش به خود اختصاص داده است. شیوه ی دومی که شاعر از آن استفاده نموده است،روش بینامتنی (تناص) است. تأثیرپذیری وی در این بخش از قرآن کریم به گونه ای پنهان و غیر مستقیم و با مهارت و توانایی فنّی همراه است.
زن معشوق در اشعار معلقات هفتگانه (المرأة المعشوقة فی أشعار المعلقات السبع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانت المرأة هی موضوع الشعر الجاهلی، وإذا عدنا إلى الشعر الجاهلی فإننا قلّما نجد قصیدة لم تبدأ بالنسیب، والغزل، ووصف محاسن المرأة، وحبّ الشاعر وحدیثه عن الشجاعة، والفخر بها لنیل إعجابها. لقد تناول الشاعر جمالها وأول ما لفت نظره جمال وجهها، وجمال أعضائها؛ ووصف الجمال الجسدی هو الأمر العام الطاغی علی الغزل. أما وصف المحاسن الخلقیة والنفسیة، وتصویر عواطف المرأة، وحکایة الحب بین الرّجل والمرأة، فیأتی کل ذلک فی مرتبة متأخرة عن وصف الأعضاء. إن الشعراء الجاهلیین قد نحتوا للمرأة فی أشعارهم تمثالا مجلوّ القسمات، بدا بشَعرها وانتهی بقدمیها، وهو تمثال یُفیض حیویّة، ویمتلیء بصفات خلقیة، وروحیة وهی الصفات التی أحبّها الجاهلی فی المرأة بشکل عام.
یتطرق هذا المقال إلی کیّفیّة اتّجاه الشعراء الجاهلیین، إلى المرأة فی مجتمعهم ویقارن هذه النظریات، بشعر أصحاب المعلقات الجاهلیین، وبعد هذه المقارنة، یأتی بالجداول الإحصائیة مرتبة بحسب أولویة عدد الأبیات التی حول وصف المرأة بصورة عامة، ووصف المرأة المعشوقة، بصورة خاصة.
الهجره والمرأه فی روایه الإقلاع عکس الزمن لإملی نصرالله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحاول إملی نصرالله الأدیبه اللبنانیه فی کتاباتها القصصیه والصحفیه -برهافه حسها ومشاعرها السامیه وعمق بصیرتها ونفاذها- أن تلفت الأنظار إلی المسائل المعتاده وتثیر الاهتمام تجاه الجرائم التی تحدث فی المجتمع وذلک عبر تطرقها إلی المرأه ومشاکلها والهجره والحرب فی عالم مهدد بالأخطار؛ فقد الإیمان بکل القیم المعنویه بما فیها من الدین والحب.
ألحت إملی نصرالله علی حب الوطن والنضال من أجله إذ رأت أن هذه المسأله مازالت مطروحه بین الأجیال.
تکشف الکاتبه فی روایه ""الإقلاع عکس الزمن"" عن عیوب الهجره ومحاسنها ولا تستغنی عن مقارنه الوطن بالغربه وتأتی هذه الهجره وتلک المقارنه علی أساس التناغم مع الفطره الإنسانیه ضمن الترکیز علی الوعی والصحوه الثقافیه.
ومن الطبیعی، أن أی بلد لما یواجه الحروب الأهلیه والعالمیه یحتاج إلی مناضلین لکی یدافعوا عن ترابه، فالهجره الکبیره التی حصلت من لبنان إلی بلاد أخری فی الفتره الممتده من السبعینیات وحتی تسعینیات القرن الماضی، خلفت من العواقب التی تحدثت الکاتبه عنها مع التأکید علی ضیاع الهویه والحضاره.
دراسه نقدیه فی تسمیه لامیه العرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ کثیراً من العلماء والأدباء یقرّون بفضل قصیده لامیه العرب منذ عصور متوغله فی القدم، لاشتمالها ألحان ساحره للکلمات والألفاظ العذبه والمعانی العمیقه ولهذا کان موضوع السّاعه الذی یتحدّث فیه أکثر من له مقدره فی مضمار الأدب. لکن رغم کلّ هذه العنایات والاهتمامات یبدو أنّ الأمر لیس على ما علیه من الحقیقه. وإذا أردنا أن نبحث بشکل أعمق وأشمل نجد کثره المبالغه فی هذا الأمر. فالمقاله هذه، ترید تعدیلا فی هذه المبالغات وإیضاح النّواقص بمقارنتها مع أفضل القصائد الأخرى کقصیده زهیر بن أبی سلمى والنابغه الذّبیانی مع النّقد والتّحلیل فی المعنى والمحتوى، کی تفهم ماهیه هذه القصیده ومن النتائج التی وصلت إلیها المقاله بأن تسمیه القصیده لیست بسبب تفوقها وأرجحیتها على القصائد الأخرى وربّما یکون العامل الرئیس فی هذا الشّأن العصبیه والممالأه إزاء الحرکه الشعوبیه أوغیرها فلامیه العرب من إحدى قصائد جاهلیه ولیست من أهمها.
الانزیاح الکتابی فی الشعر العربی المعاصر (دراسه ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاول الشعراء المعاصرون استثمار کلّ الأدوات الفنیه حتّى یحققوا لنصوصهم قدراً من الإبداع، مِنْ هذا المنطلق، فإنَّ ظاهره الانزیاح الکتابی عباره عن کسر نظام کتابه المألوف بهدف زیاده عده الدلالات الممکنه، وهذه الظاهره تُعدُّ مِن الظواهر المهمه فی الدراسات الأسلوبیه الحدیثه التی تدرس النصّ الشعری على أنه أسلوب مخالف للمألوف والعادی. فالانزیاح الکتابی فی الشعر الحدیث یحاول أنْ یستعیضَ مِنْ خلال التعبیر بالصوره البصریه وقد تجلت مظاهرها بأشکاله المختلفه، منها: 1- تمزیق أوصال الکلمه الواحده من خلال فک ارتباطها الطباعی أو تفتیت الکلمه من خلال بعثره حروفها على الصفحه 2- تقنیه الفراغ و النقاط فی جسد النصّ الشعری 3- تضمین ألفاظ أو عبارات من لغات أخرى 4- توظیف الأشکال المختلفه والاهتمام بالفنون التشکیلیه فی نسیج النص الشعری.
من النتائج المتوخاه من هذه الدراسه نرى أنَّ الشعراء المحدثین فی کثیراً من الأحیان یجمعون بین الکتابه اللغویه والظواهر البصیریه فی النسیج الشعری، ویریدون بهذا الطریق أن یزیدوا من دلالات النصّ بصریاً؛ ولکن ما یلفت انتباهنا فی هذا الشأن، هو أنَّ توظیف الظواهر البصریه فی کثیر من الأحیان لا یضفی أبعاداً جمالیه ودلالیه فی جسد القصیده، بل على النقیض من ذلک، قد یقود الشعرَ للابتذال والسّطحیه.
مقاله به زبان عربی: سبک ابن انباری در کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین والکوفیین» (اسلوب ابن الانباری فی کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحوییین البصریین و الکوفیین» و اصوله النحویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک ابن انباری در کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین والکوفیین» و اصول نحوی او عیسی متقی زاده* مجید محمدی بایزیدی** بعد از آمیزش عرب با غیر عرب و گسترش مساله لحن، زبان شناسان تلاش کردند جهت حفظ زبان قرآن و تسهیل آموزش آن قواعد خاصی برای زبان عربی وضع کنند. ولی طولی نکشید که مساله قانونمند کردن زبان و وضع قواعد پیچیده گشت و اختلافات بار سنگینی بر شانه زبان عربی نهاد و هدف از ایجاد علم نحو به فراموشی سپرده شد، در نتیجه برخی نحویان اقدام به تالیف کتابهای در مورد مسائل مورد اختلاف کردند. از مهمترین و مشهورترین این کتابها ،کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین : البصریین و الکوفیین» می باشد. ابن انباری در این کتاب به بررسی 121 مساله مورد اختلاف بین دو مکتب پرداخته است و بسیار تلاش کرده است که از اصول خاصی در تالیف کتاب و پاسخ دادن به طرفی که حق را به جانب او نمی داند پیروی نماید. او تمام سعی خود را به کار بست تا در قضاوت خود از جاده انصاف خارج نشود؛ ولی جانبداری او از بصریها در بسیاری از مسائل و تایید آنها باعث شد بسیاری از پژوهشگران در انصاف و بی طرفی او شک کنند اگر چه آنها ارزش این کتاب را انکار نمی کنند. این مقاله در نظر دارد تا بر اساس شیوه توصیفی –تحلیلی به بررسی روش ابن انباری در تالیف این کتاب و میزان انصاف و اصول خاص او در پاسخهایش بپردازد. او با تالیف کتاب خود به سبکی خاص مسایل نحوی را از خشکی و ملال آور بودن خارج ساخته و به آنها طراوت خاصی بخشیده است و برای هر اصل فروع خاصی وضع کرده است.و استدلالاتش در حل و فصل مسائل مورد اختلاف پاره ای اوقات سست و در بیشتر موارد محکم است. کلید واژگان: ابن انباری، الانصاف فی مسائل الخلاف، اصول نحو، مکتب کوفه و بصره.
راز ماندگاری سرودهای پایداری سمیح القاسم
حوزههای تخصصی:
در شعر شاعران مقاومت فلسطین در سال های پس از جنگ جهانی دوم، شاعران تنها از دور در رؤیاهای شاعرانه شان، گاهی شبحی از بهشت گمشده ی خویش را به تصویر می کشیدند. پس از انقلاب 1952م مصر و اقدام هایی که «جمال عبدالناصر» برای ایجاد وحدت و تقویت ناسیوناسیم عرب انجام داد، این روند به گونه ای تغییر کرد و فلسطینی ها به آینده امیدوارتر شدند. سمیح القاسم شاعری است که به مقاومت و پایداری ملت فلسطین، با تمام غم و دردها، چشم امید بسته است و همه چیز را روشن و امیدوار کننده می بیند. او با سروده های خود خوشبینی و امید را به خوانندگان خویش القا می کند. شاید همین مثبت اندیشی سمیح القاسم است که او را این چنین، در دیدگاه مخاطبانش محبوب گردانیده است.
این نوشتار بر آن است تا با مقدمه ای در پیدایش شعر مقاومت فلسطین و نگاهی کوتاه به زندگی سمیح القاسم، شاعر مقاومت فلسطین، به بررسی سبب های ماندگاری شعر او بپردازد. یافته های این پژوهش، نشان می دهند که؛ قدرت پایداری قدرتمندانه در برابر سختی ها، هنرپردازی و زیبایی آفرینی در شعر مقاومت، تعمیم پذیری شعر مقاومت، خوش بینی و امید، تعهّد به آرمان و مسئوولیت انسانی، از جمله این عوامل هستند.
نگاهی اجمالی به زندگی مشقّت ها و شعر محمد ماغوط (1934-2006م)
حوزههای تخصصی:
محمد الماغوط، نویسنده، شاعر، نمایشنامه نویس، روزنامه نگار، هنرمند تئاتر و تلویزیون، یکی از مطرح ترین شخصیت های فرهنگی معاصر ادبیات عربی است که تأثیر قابل توجّه و شگرفی در دنیای ادب و فرهنگ معاصر عربی به جای نهاده است.
این شخصیت برخلاف دیگر نامداران ادبیات معاصر عربی هم چون نزار قبانی، بدر شاکر السیاب، البیاتی، ادونیس، محمود درویش و … و با وجود هم عصر بودن با آنان و نوآور بودن در شعر سپید عرب و . . . متاسفانه در مجامع فرهنگی و دانشگاهی ایران چندان شناخته شده نیست. آنچه در این نوشته خواهد آمد، تلاشی است برای آشنایی با شعر و شخصیت و مراحل تطور فکری و هنری و آثار این شاعر هنرمند تأثیرگذار1.
مفهوم میهن و بازتاب میهن دوستی و اتحاد از دیدگاه سحر خلیفه در دو رمان صبّار و عُبّاد الشمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کارکردهای ادبیات داستانی معاصر تجسم بخشیدن به دردها و دغدغه های انسان است. این نوع از ادبیات بهترین وسیله برای ترسیم وقایع جوامع بشری است؛ به ویژه آنکه زندگی بشر در حالت جنگ و جامعه زیر یوغ اشغالگران باشد، که آنگاه نقش این گونه از ادبیات در پرداختن به مسائل توده ها و موضع گیری در برابر حوادث دوچندان می گردد. دوگانه سحر خلیفه: صبّار و عبّاد الشمس، زندگی عرب های فلسطینی در کرانه غربی رود اردن را پنج سال پس از شکست سنگین حزیران 1967م ترسیم می کند. از برجسته ترین موضوعاتی که در لابه لای حوادث روایت شده در این دو رمان به چشم می خورد، می توان به خواسته های کلیدی ملت فلسطین یعنی حفظ میهن، اتحاد و امید به آینده وطنی به دور از تفرقه اشاره کرد.
مفهوم میهن در رمان های سحر خلیفه سویه های گوناگونی دارد. از مهم ترین آنها سرزمین، انسان فلسطینی، خاطرات کودکی و فرهنگ است. این رمان ها ایستادگی ملت مقاوم فلسطین اعم از زن و مرد و کودک و بزرگ در حفظ سرزمین و میهن خود را به تصویر می کشند. و توضیح می دهند که این یکپارچگی میان طبقات مختلف جامعه اعم از فرهنگی و غیر فرهنگی و ... ملت را به سوی وحدت در برابر دشمن غاصبشان سوق می دهد، اگر چه در درون خود خالی از اختلافات هم نیستند. به نظر نویسنده، باید بر وحدت و اتحاد تأکید ورزید؛ زیرا تنها راه برون رفت از تمامی مشکلاتی است که اشغالگران پدید آورده اند. البته در کنار این اتحاد، امید به آینده، زدودن ناامیدی و اندوه و سرخوردگی، سپس احیاء میهن دوستی پژمرده شده و فداکاری برای میهن همگی به نظر نویسنده از عوامل مهم و تأثیرگذار برای آزادسازی میهن فلسطین است.
القصه القصیره العمانیه المعاصره (الریاده والتأصیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یأخذ هذا البحث على عاتقه تقدیم القصه العمانیه المعاصره، بدءاً من مرحله البدایات، مروراً بمرحله التکوین، وانتهاء بالتجریب والتحدیث فی حرکه القص العمانی، ویتطرق هذا البحث أیضاً إلى الملامح الفنیه والفکریه للقصه، ورصد المتغیرات التی طرأت علیها من خلال تجارب قصصیه لکتاب یمثلون حرکه القصه العمانیه فی مراحلها کافه.
وقد حاولت من خلال هذا البحث الانفتاح على التجربه القصصیه العمانیه، لیتعرف القارئ إلى ملامح القصه العمانیه الحدیثه.
وهذه الدراسه لا تقید نفسها بمنهج معین، وإنما تحاول الاستعانه بما یفیدها من مناهج البحث الأدبی، ولا سیما التاریخی، رغبه فی رصد التحولات التی استجدت على حرکه القصه العمانیه فی العصر الحدیث.
دراسة فی الأمثال النبویة و أثرها فی الشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الأمثال النبویّة الشریفة قسم من الأمثال الاسلامیة الّتی قد جاءت فی صورة رائعة تنبىء عن عظمة البلاغة النبویّة. و هذه الأمثال بما أنّها قد اجتمعت أداتها، و استحکمت معانیها، و أبرمت أفکارها، و کملت رصانتها، و تشعّبت فوائدها، تدلّ على أنّ الرّسول(ص) کان یفتتح الکلام و یختمه بأشداقه، و یتکلّم بجوامع الکلم الّتی لم یسبقه العرب إلیها، فالألفاظ مشاکلة للمعانی فی الحسن و البهاء و القیمة، و کذلک المعانی موافقة للألفاظ فی جمالها، و هی فی انسجام ترکیبها کالعقد النظیم. أمّا هذه المقالة فقد تناولت الأمثال النبویة الموجزة من جمیع جوانبها، و قد بدأت البحث بذکر الخصائص التی تمتاز بها عمّا سواها، فأولیت تلک الأمثال العنایة التی تستحقّ، و تحدّثت عن بلاغتها و تفوّقها على أمثال العرب و العجم، ثمّ نوّهت ببعض المصنفات التی اهتمّت بجمعها و تدوینها، و انتقلت أخیراً إلى قضیة الاستشهاد بها، و ذکرت نماذج من هذه الأمثال التی تأثر بها الشعراء و صاغوا على وهج من ضیائها السّرمدی قصائدهم الرائعة و قوافیهم المتدفـّقة بالخیر و الهدایة و الإایمان.
مظاهر أفکار جمال الدّین الأسدآبادِ في أشعار محمّد مهدي الجواهري(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمال الدین الأسدآبادی (1838 - 1897 م) هو أحد أکبر المصلحین فی التّاریخ الإسلامی المعاصر. له آراء و اقتراحات قیّمة فی مجال النّهوض بالعالم الإسلامی و توحید صفوف المسلمین. و هو من روّاد مکافحی الاستبداد و الاستعمار. بذل هذا المفکر المصلح جهوداً حثیثة لتجدید الفهم الدینی فهماً یلائم مقتضیات العصر الرّاهن. کما أنّه دعا إلی نبذ بعض التفسیرات الخاطئة لبعض المفاهیم الدّینیّة مثل القضاء و القدر، و حاول تعریفها تعریفاً یتلاءم و العقل و العلوم الحدیثة لبثّ النّشاط و الأمل و الحرکة فی قلوب المؤمنین. و قد تأثّر کثیرٌ من الکتّاب و الشّعراء بآرائه هذه، و منهم الشّاعر العراقی الکبیر محمّد مهدی الجواهری (1899 - 1997 م). إذا تأمّلنا فی دواوینه و تقصّیناها رأینا أنّ رؤاه و طموحاته تشبه آراء الأسدآبادی فی المجالات المذکورة. الأمر الذی نحاول تسلیط الضوء علیه فی هذا المقال.