فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱٬۹۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
یتطرق هذا المقال إلی الشاعرة العراقیة نازک الملائکة التی لها دور أساسی وهامّ فی الشعر العربی الحدیث ما بین الأربعینات والستّینات من القرن الماضی؛ المرأة التی دخلت معرکة أدبیة یخوضها الرجال وقامت بالإبداع، فظهرت کمبدعة فی مجال الشعر. هی تتعلق بالمذهب الرومانسی الذی یقوم أساسه علی الإبداع دون التقلید وإنها من ممثلی المذهب الرومانسی فی العراق، التی استطاعت أن تبلغ الرومنسیة إلی ذروتها فی العراق مع أنها دخلت العراق متأخرة بالنسبة إلی البلاد العربیة الأخری. کانت نازک الملائکة من روّاد التطوّر الشعری؛ التطوّر الذی عمّ أقطار العالم. وهی من أفضل شاعرات الوطن العربی، لأنهّا شاعرة الإبداع والتجدید وناقدة فی قضایا الشعر العربی. وهی عاشت فی عزلة عن بیئتها الثقافی وکانت أسیرة عالمها العائلی المحافظ بسبب أنها نشأت فی مجتمع لم یکن فی إمکان المرأة أن تبدی آراءها ولم تکن تقدر علی أن تحضر النوادی والجماعات الأدبیة وقبول هذه القضیة أن المرأة تختلط بالرجل فی الأماکن المختلفة والأسواق کان صعبا علی الرأی العام فی المجتمع.
التناصّ القرآنی فی شعر محمود درویش وأمل دنقل (دراسه ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنَّ ظاهرهَ التناصّ الدینی والتفاعل مع النصوص القرآنیه مِن التقنیات الأسلوبیه التی حفل بها الشعر العربی المعاصر. وبما تمتلکه هذه الظاهره من مِصْداقیَّه وحُظْوَه فی توسیعِ فضاءات المعنى فی النصّ الشعری، تعمّق الشعر وتجعله مفتوحاً على التأویل والتفسیر فی الذات الإنسانیه، فإنّ فضلاً عن دورها فی قداسهِ کلام الشاعر فی سیاقه الجدید. وبالإجمال إنتاج دلاله مؤازره للنص بالتضمین أو بالتلمیح، هذا مِنْ جهه، ومِنْ جهه أخری ظهر خلال السنوات الأخیره فی التناصّ القرآنی فی الشعر العربی، ما لا یراعی الشأن القرآنی المقدّس کما ینبغی. تهدف هذه الدراسه إلى معالجه ظاهره التناصّ القرآنی ونقده فی نماذج مختاره من شعر المقاومه فی فلسطین ومصر تمثّلت فی أعمال شعریه للشاعرین: محمود درویش وأمل دنقل. من النتائج التی خرجت بها أنّنا نرى أحیاناً بعض التجانفِ للشاعرینِ عن استغلالهما الأمثل للتفاعل مع النصوص القرآنیه.
قراءه نقدیه فی کتاب النقد الثقافی للدکتور عبد الله الغذامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یهدف کتاب النقد الثقافی إلى الکشف عن المضمر النسقی فی النصوص الأدبیه التی تشکل بنیه الثقافه السائده، ویطرح مشروعه النقدی بوصفه بدیلاً من النقد الأدبی الذی تقتصر مهمته على البحث فی جمالیات هذه النصوص، لیمارس فعل التعمیه على مضمراتها التی تمثل جوهرها الحقیقی.
من هنا یأتی النقد الثقافی لیکشف عن تلک الأنساق الثقافیه، ویقوم بتعریه مضامینها، وکشف أنماطها التی تتداخل مع أنماط المجتمع، فترسخ من خلال ذلک هیمنتها علیها، ثم تعمم هذه الهیمنه عبر وسائل الإنتاج الثقافی والاجتماعی المختلفه. وقد قمنا بمناقشه مضمون هذا الکتاب فی أهم مفاصله وعملنا على تصویب بعض مساراته.
عناصر الموسیقی فی دیوان ""نقوش علی جذع نخله"" یحیی السماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظراً، لأهمیه التی تحتلها الموسیقی فی الشعر، فإنّه یمکننا الحدیث عن جانبین للموسیقی فی أی عمل شعری، وهما: الموسیقی الخارجیه والموسیقی الداخلیه. وتعنی هذه الدراسه بدراسه الموسیقی بنوعیها الخارجیه والداخلیه والبحث فی الآثار والدلالات الناجمه عن کلّ نوع فی دیوان ""نقوش علی جذع نخله"" للشاعر یحیی السماوی. أما عن الموسیقی الخارجیه فقد حاولنا أن ندرس دراسه إحصائیه لنسبه تواتر البحور، والزحافات والعلل، ونسبه حروف الروی وحرکاته، وأنماط القافیه فی کلا النمطین (العمودی والحر)، عند الشاعر. أما علی صعید الموسیقی الداخلیه فتناولنا ظاهره التکرار ودورها الإیقاعی والدلالی فی تماسک القصائد، وبعض ظواهر إیقاعیه أخری کالطباق والجناس. وقد تبیّن من خلال الدراسه أن الشاعر یحاول، فی تشکیل البنیه الإیقاعیه لقصائده، الإفاده من أصغر الجزئیات وأدقها من أجل توظیفها واستثمار مکوناتها بغیه إثراء النغمه المؤثره المنبعثه من الإیقاعات الخارجیه والداخلیه وإثراء دلالات النص وبیان ما یختلج فی صدره من مشاعر الحزن والأسی والجراح التی تمر بالعراق.
ابن الأثیر؛ من العبقریّه إلی النرجسیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتابع هذا المقال نموذجاً مِن تحوّل الشخصیّه العبقریّه إلی شخصیّه نرجسیّه یُعجب فیها الشخصُ بنفسه، ویُصبح إنساناً لا یری أحداً سواه. فقد کان هناک علاقه قد تحدث بین العبقریّه والنرجسیّه. ومن خلال تلک العلاقه تترک العبقریّه فی صاحبها، طابعاً من الإعجاب المفرَط بالنفس بحیث یتّصف بالنرجسیّه وهی أن یعشق الإنسان نفسه ویعجب بها إعجاباً یُخرجه من حالته الطبیعیّه.
أمّا الشخصیّه العبقریّه التی تمّ البحث عنها فهی ابن الأثیر، العبقریّ الذی لم یسلم ممّا تترکه العبقریّه والنبوغ من الطابع السلبی فی نفس صاحبها. فقد تحوّل هذا الأدیب الکبیر إلی شخصیّه نرجسیّه بما وفّرت له عبقریّته ونبوغه من التفوق والنجاح فی مجال الأدب العربی.
وقد تطرّق هذا البحث إلی تبیین مفهوم کلٍّ من العبقریّه والنرجسیّه، ثمّ العلاقه بینهما، وقد أشار إلی حیاه ابن الأثیر، والحیاه الأدبیّه فی عصره بما تتمّ به الفائده والاستفاده فی موضوع هذا البحث، ومن ثمّ تطرّق إلی دراسه عبقریّه ابن الأثیر وأشار إلی ملامحها، ثم درس نرجسیّته وذکر مظاهرها. وقد کان کتابه المثل السائر وهو أهمّ نتاجه الأدبی مرجعاً لتطبیق هذه الدراسه.وتوصّل البحث إلی أنّ ابن الأثیر کان نرجسیّاً معتدّاً بنفسه معجباً بها بإفراط.
پارناس در اندیشه ی أمین نخله
حوزههای تخصصی:
پارناس که معادل آن در زبان عربی «الفن للفن» یا «البرناسیه» و در زبان فارسی «هنر برای هنر» می باشد یکی از مکتب های نقد ادبی و حد اعتدال میان رومانتیسم و سمبولیسم است که نه مانند رومانتیک شعر را فدای احساسات شخصی کرده و آن را وسیله ای برای بیان احساسات و ذوق درونی شاعر قرار می دهد و نه مانند سمبولیسم دارای ابهام و پیچیدگی است؛ بلکه معتقد است خود شعر هدف است نه وسیله ای برای رسیدن به هدف؛ به عبارت دیگر، شعر، خودبه خود و به خاطر خودش زیباست و باید به آن ارج نهاده و برایش ارزش قائل شویم. این جستار بر آن است تا این مکتب را در اندیشه ی یکی از شاعران برجسته ی لبنانی، امین نخله، بررسی کرده و جنبه های گوناگون آن را تبیین نماید. در این تحقیق، هدف، بیان اهداف شعر از نگاه امین نخله است چراکه وی به عنوان یک شاعر پارناسی بر آن است که شعر فقط باید زیبا باشد و نباید در آن به دنبال هدف خاصی جز زیبایی باشیم. در این مقاله که برخی از قصاید او چون «البلبل» و «الشلاّل» و «الحبیب الأول» بررسی شده است به این نتیجه می رسیم که امین نخله شاعری ساختار گرا و کلاسیک است که به شکل و فرم اهمیت خاصی می دهد و به چگونگی گفتار توجه می کند نه چیستی آن همچنین شعر او، ادبیات برج عاجی است که در آن به مسائلی چون عشق و بلبل و مانند آن می پردازد.
مقاله به زبان عربی: قدی بر کتابهای فن ترجمه ترجمه افعال ناقصه) (درساته النقدیه لکتب فن الترجمه (الافعال النقاصه نموذجا))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقدی بر کتابهای فن ترجمه (ترجمه افعال ناقصه) علی سعیداوی* منصوره زرکوب** می توان گفت اکثر کتاب هایی که در رشته زبان و ادبیات عرب برای تدریس فن ترجمه در دوره لیسانس به رشته تحریر در آمده اند دارای روش یکسانی هستند. نویسندگان این کتاب ها برای ترجمه ساختارهای نحوی وبرخی اصطلاحات، فرمول هایی ارائه داده اند، که تصور می شود پیروی از آنها در بیشتر مواقع منجر به ترجمه های قابل قبولی خواهد شد و دانشجویان می توانند آنها را سر لوحه کار خود قرار دهند. در این مقاله روش های پیشنهادی برای ترجمه برخی از افعال ناقصه وافعال مقاربه در برخی از این کتاب ها را مورد مطالعه قرار داده وبا راهکارهایی که بعضی از مترجمان برای ترجمه این ساختارهای نحوی بکار برده اند مقایسه نمودیم. در این مقایسه اختلاف زیادی بین روش مترجمان و راهکارهای های ارائه شده در کتاب های فن ترجمه مشاهده شده است. همچنین به نظر می رسد روش های پیشنهادی در کتاب های فن ترجمه همیشه نمی تواند کارساز بوده، متد تجوزی نمی تواند شیوه کاملا درستی برای تدریس ترجمه باشد. در پایان نیز پیشنهاداتی برای اصلاح تدریس ترجمه در رشته زبان وادبیات عرب ارائه شده است. کلید واژه ها: فن ترجمه، کتاب های فن ترجمه، ترجمه افعال ناقصه، ترجمه ونحو، روش تجویزی.
بررسی تطبیقی غدیریه بولس سلامه و عبدالمسیح انطاکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک واقعه غدیر یکی از مهم ترین رویدادهای تاریخ اسلام به شمار می رود؛ چراکه در آن، یکی از مهم ترین مسائل جامعه اسلامی، یعنی خلافت و جانشینی پیامبر(ص)، مشخص می شود. درباره غدیر و اتفاقات این واقعه بسیار سخن گفته اند. این حادثه را بسیاری از مورخان در کتاب های تاریخی خود ثبت کرده اند؛ همچنین، در احادیث نقل شده از ائمه (ع) اشاراتی به این واقعه شده است. بسیاری از شاعران نیز این واقعه را درقالب شعر ثبت کرده اند که درمیان آنها، شاعران مسیحی هم وجود دارد. در این مقاله، این مسئله با تحلیل دو قصیده غدیریه از دو شاعر مسیحی(بولس سلامه و عبدالمسیح انطاکی) بیان می شود. هر دو شاعر در قصاید خود:
1. تاریخ و حقایق تاریخی را مدنظر قرار داده و تاریخ را بیشتر از تخیل در اشعار خود وارد کرده اند،
2. جزئیات این واقعه (مواردی مانند میزان گرما، انبوه جمعیت، وجود نگرانی در چهره پیامبر(ص)) را نیز توصیف کرده اند،
3. به آیات قرآن، احادیث، و حوادث تاریخی اشاره کرده اند،
4. عاطفه شعری را صادقانه در اشعار خود به کار برده و در بیان احساسات خود موفق بوده اند.
بررسی بازتاب فرهنگ و تمدّن های مختلف در شعر أعشی و تأثیر این تمدّن ها بر شعر او
حوزههای تخصصی:
اعشی یکی از اصحاب معلّقات و یکی از شاعران طبقه ی اول عصر جاهلی است که در شعر وی به خاطر کثرت سفرهایش به مناطق مجاور می توان گوشه هایی از فرهنگ و تمدّن های مختلف همچون تمدّن فارسی، رومی، حبشی، نبطی، مصری، ترکی، کابلی و غیره را دید. از آنجا که او برای به دست آوردن مال و ثروت به همسایه های مجاور سفر کرد، شعر وی نمایانگر نشانه های فرهنگ و تمدّن مثل طلاق، ازدواج، جنگ، مجالس لهوولعب، وسایل عیش و نوش، آلات موسیقی و غیره است. علاوه برآن می توان در شعر وی ادیان مختلف، باورها و عقاید دینی، مراسم مذهبی مردم را دید. تمدّن و مدنیت علاوه بر خیال بر زبان، موضوعات و موسیقی شعری اعشی نیز تأثیر گذاشته است. زبان شعری وی به علت گوش دادن به سازوآواز کنیزکان برخلاف دیگر شاعران جاهلی مثل طرفة بن عبد همواره ساده بوده و فارغ از بیچیدگی است. تأثیر فرهنگ و تمدّن در موضوعات شعری وی این گونه است که او در فن مدح مثل شاعران عباسی به مبالغه می پردازد و در هجو، مهجوّ را به ریشخند می گیرد و در تغزل، در وصف معشوقه تنوّع و تفنّن به خرج می دهد. این شاعر برای موسیقی شعر خود أوزان آهنگین انتخاب می کند به طوری که پرکاربردترین أوزان شعر وی بحر طویل و متقارب می باشد. وی با به کاربردن قوافی آهنگین در غالب حروف رویّ شایع مثل لام، دال و راء، تکرار حروف و کلمات، هماهنگی آنها، برخی آرایه های بدیعی نظیر تنسیق صفات، طباق، ردّ العجز علی الصدر، انواع جناس و ... موسیقی شعر خود را افزایش می دهد و مخاطب را به هیجان درمی آورد.
بازآفرینی اسطوره «عولیس» در شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد چگونگی حضور شخصیّت اسطوره ایِ «عولیس» و شیوه های فراخوانی و به کارگیری آن را از سوی سه شاعر مهمّ معاصر عربی، همچون محمود درویش (1941-2008) محمّد عمران (1962-1983) و یوسف الخال (1917-1987) مورد بررسی و نقد قرار دهد؛ بدین جهت که نامبردگان برای القای مفاهیم مورد نظر خود به مخاطب از این چهره اسطوری بهره ها بردند و کوشیدند با کمک آن، رمزگونه به ترسیم دغدغه های شخصی و غیر شخصی بپردازند. چنین استنباط می شود که این شاعران از اسطورة یاد شده خوانش سیاسی- اجتماعی داشته اند و با الهام گیری از تجربه های سنّتی وی، در پی رسیدن به «پنه لوپة» معاصر خویش، یعنی سرزمین غصب شدة کشورشان هستند. «عولیس» در شعر آنان شخصیّتی میهن خواه و پر دغدغه ای است که از دردی مشترک می نالد و همچون پیش، تلاش و انتظار در دستور کار خود دارد. از سویی دیگر آنان به کمک این اسطوره، سعی داشتند اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی کشورهای عربی را به چالش بکشانند و در همان حال که کوشیدند با بیان سمبولیک، ادبیّت متن شعری خود را دو چندان کنند.
معرفی و نقد کتاب الرسالة الحاتمیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش نقدی است بر کتاب الرّسالة الحاتمیّة نوشتة محمّد بن حسن حاتمی (388 ه ) که صد مضمون از اشعار متنبّی را متأثّر از حکمت یونان دانسته است. این جستار کوشیده است این حکمت ها را از دیدگاه های مختلف مورد بررسی ق رار دهد و نشان ده د علاوه بر اینکه منبعی ب رای این حکمت های یونانی وجود ندارد، این مضامین قبل از آن که یونانی باشند اسلامی هستند و بسیاری از آن ها در فرهنگ ایرانیان باستان وجود داشته است، همچنین می توان ادّعا کرد که حاتمی در انتخاب برخی حکمت ها دچار خطا شده و تطبیقی شایسته در این زمینه نداشته است، به علاوه بسیاری از این صد مضمون مشترک هستند. تأثیر فراوانی که الرّسالة الحاتمیّة در ادب عربی گذاشته است، از دلایل انتخاب این کتاب برای بررسی و پژوهش می باشد.
گزارش و ارزیابی نسبت عاطفه با شناخت از دیدگاه مارتا نوسبام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاطفه یکی از احوال وجود انسان است که نسبتی پیچیده با عمل و شناخت دارد. مارتا نوسبام عاطفه را از انحای شناخت میداند و معتقد است که عاطفه شناسایی اموری است که در زندگی فرد از اهمّیّت زیادی برخوردارند و در عین حال در کنترل او نیستند. در نگاه او بر خلاف بسیاری از حالات مشابه، عاطفه ناظر به موضوع است. همین مسئله مؤیّد این نکته است که عاطفه نوعی شناخت است. مقصود بودن موضوع شناخت در عواطف باعث میشود که این نحوه از شناخت تفاوت هایی با سایر انواع آن داشته باشد. به این ترتیب، نوسبام این نظریّه را که از یک سو، با تأکید بر موضوع داشتن عواطف، شناختی است و از سوی دیگر، با مقصود دانستن این موضوع، ارزشی است، نظریّه شناختیارزشی عواطف مینامد.
قیاس خاصیه تنوع المفردات فی الأسلوب: (دراسه تطبیقیه لنماذج من کتابات خلیل جبران والمنفلوطی والریحانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المعجم اللغوی والثروه اللفظیه للشاعر أو الکاتب هی من أبرز الخواص الأسلوبیه، إذن فحص هذه الثروه فی النصوص الأدبیه یدلنا علی استبانه واحد من أهم الملامح الممیزه للأسلوب، وهذه الثروه تدل علی شخصیه الأدیب وتفرده بین الآخرین وتنوع المفردات هو أحد الخواص الأسلوبیه التی یمکن التوصل بقیاسها فی عدد من النصوص إلی إجابه مدعومه بالدلیل الإحصائی إلی ثلاثه أمور هامه: الثراء اللغوی، وکیفیه استخدام الکاتب لخاصیه تنوع مفرداته عند صیاغه النص، وإمکانیه التوصل إلی نتائج أخرى من خلال تکرار بعض المفردات. تقوم هذه الدراسه علی استخدام معطیات علم الإحصاء لتصل إلی نتائج علمیه دقیقه؛ ولهذا نرمی إلی تقدیم عرض نظری لإحدى الطرق الإحصائیه المستخدمه فی قیاس خاصیه تنوع المفردات مع دراسه تطبیقیه لنماذج من کتابات خلیل جبران، والمنفلوطی والریحانی. وأیضا الوصول إلی نتائج أخری من خلال تکرار بعض الکلمات، حیث إن تکرار بعض المفردات یبین لنا أفکار الکاتب، وشخصیته وأسلوبه إلی حد کثیر، دون أن نعرف الکاتب بصوره دقیقه وعلی فرض التعرّف إلی الکاتب فإننا نفهم مقدار نجاحه فی بیان آرائه فی نتاجه الأدبی. أماّ أهم النتائج الکلیه التی توصلت إلیها هذه الدراسه فهی أنّ أکثر الأسالیب الثلاثه تنوعاً هو أسلوب جبران (0.43) وأقلها هو أسلوب الریحانی (0.35) ویتوسط أسلوب المنفلوطی بینهما (0.38).
هنجارشکنی شاعران معاصر عربی در کاربرد داستان های دینی پیامبران
حوزههای تخصصی:
میراث دینی در همه یاشکال و نزد همه ی ملت ها، یکی از مصادر مهم الهام شعری به شمار می آید و شاعران، در بسیاری از موضوعات و آثار ادبی خود از میراث دینی استمداد نموده اند که در این میان یکی از پرکاربردترین نمادهای دینی، پیامبران الهی می باشند.
شاعران در کاربرد نمادین شخصیت های پیامبران با پررنگ ساختن ویژگی های برجسته ی حیات آنان همچون رنج وعذاب مسیح(ع) و صبر ایوب(ع) ضمن اشاره به شخصیت های دینی از آنان در تبیین و تفسیر حیات معاصر خویش مدد می جویند.
با این حال گاه شاعران معاصر عرب در کنار نمادهای مقبول و معروف به هنجار شکنی در کاربرد نمادین شخصیت های دینی رو می آورند واز قالب های نامتعارف استفاده می کنند که در این میان بیشترین هنجارشکنی در داستان مسیح(ع)، وسپس در داستان ایوب(ع)، موسی(ع)،آدم(ع) و نوح(ع) قابل مشاهده است.
این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه ی دقیق و کامل دواوین بدرشاکر السیاب، نازک الملائکه، فدوی طوقان، محمود درویش، سمیح القاسم، أمل دنقل و نزار قبانی و با استفاده از همه ی شاهد مثال های استخراجی برآن است که هنجارشکنی درکاربرد شخصیت های دینی پیامبران را تجزیه و تحلیل نماید.
أصل وفصل حکایه ضیاع البلاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتخذ هذا البحث من روایه (أصل وفصل) للکاتبه الفلسطینیه (سحر خلیفه) متناً له، مرکّزاً على الخطاب السردی للحکایه الکبرى، حکایه ضیاع البلاد عبر سیره عائله فلسطینیه عریقه کما روتها الجدّات أو الأمهات أو المصادر التاریخیه؛ وبذلک تکون الروایه موازاه فنیه لواقع تاریخی محدّد بنهایه الثلاثینیات، فتره اندحار ترکیا، وبدایات الانتداب البریطانی، وتغلغل الکیان الصهیونی فی فلسطین. وقد تمت معالجه بناء الحکایه عبر محاور رئیسه هی: الحکایه والراوی: الحکایه الأولى/شهرزاد تحکی، والنص یکتب، والحکایه الثانیه: حکایه الخروج، وهی حکایه الابنه (وداد)، والحکایه الثالثه هی حکایه الولدین (وحید)، و(أمین)، وزمن الحکایه، والحکایه حکایه مکان.
بررسی تطبیقی اندیشه های جبران خلیل جبران و فردریک نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جبران خلیل جبران از جمله شخصیّت های ادبی جهان ع رب است ک ه از اندیش ه های غ رب، ایده های زیادی کسب کرده است. فردریک نیچه آلمانی یکی از آن گزینه هاست که جبران از وی تأثیر پ ذیرفت ه و ب ازت اب این تأثی رپذیری در آث ارش نمود ی افته است. عن اصری همچون: آزادی خواهی، اعتقاد به بازگشت جاودانه، قدرت طلبی و اَبَر انسان و نگاه متفاوت و نقّادانه به دین و مسیحیّت از جمله نقاط مشترک و گاه متأثّرانه جبران از نیچه است که این تأثیرپذیری، نشأت گرفته از کتاب چنین گفت زردشت نیچه می باشد.
بررسی تطبیقی اندیشه های این دو شخصیّت در حوزه مکتب فرانسه با روشی تحلیلی، مورد تطبیق قرار گرفته و عناصر مشترک ادبی و فکری آنها در زمینه فلسفه و سایر مفاهیم نیز بررسی شده است.
لونیّات ابن خفاجه الأندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اللون من أبرز العناصر الموجوده فی الطبیعه الّتی حولنا. یستخدمه الناس فی صناعه الألبسه والأدوات والمنازل وتزیینها. وقد استفاد الشعراء من الألوان الموجوده فی الطبیعه فی قصائدهم خاصّه أثناء الوصف.
وکان الأدب العربی فی الأندلس یتمتّع بالرقی والازدهار تبعا لازدهار المجتمع فی الأندلس العربیّ وطبیعته الساحره. وقد کان ابن خفاجه من شعراء الأندلس المشهورین بوصف الطبیعه. فأکثر من استعمال اللون فی شعره، وأجاد فی وصف المناظر الطبیعیّه مستفیدا من الألوان المختلفه، وذلک یعود إلى ما یتمتّع به من دقّه الملاحظه والحسّ المرهف والمعرفه بمواطن الجمال.
ومن أبرز الشواهد على إکثار هذا الشاعر الأندلسی من استعمال الألوان فی شعره وجود قصائد کثیره التزم الشاعر فی معظم أبیاتها باستعمال الألفاظ الدالّه على الألوان. ممّا جعلنا نسمّی ابن خفاجه مبدعا لنوع خاصّ من شعر الوصف باسم ""اللونیّات""، اقتداء بالخمریّات والزهدیّات والطردیّات.
مسوّغات أمّ الباب فی التّراث النّحویّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقف هذا البحث عند مصطلح کثُر استخدامه فی نحونا العربیّ تحت عنوان "" أُمّ الباب ""، محاولاً تحدیده، مع بیان المفاهیم الّتی استُخْدِمَتْ للتّعبیر عنه، أو الّتی تنوّعت للوصول إلیه. وذلک من خلال تتبّع قسم کبیر من علماء النّحو والاطّلاع على مؤلّفاتهم. ثمّ یبحث فی توظیف هذا المفهوم فی التّراث عبر ثلاثه عناوین فرعیّه هی: الأدوات غیر العامله الّتی قام النّحاه بإعراب قسم کبیر منها بناء على المعنى الّذی تؤدّیه، فقدّموا براهین وحججاً لتسویغ أصالتها. والأدوات العامله الّتی یختلف فی بعضها الإعراب عن المعنى الدّلالیّ أو السّیاقیّ الّذی ترد فیه، وقد یتّفق فی بعضها الآخر الإعراب مع المعنى؛ کما أنّهم رَأَوا فی هذه الأدوات خصوصیّات تنفرد بها کلّ أداه عن الأخرى فی أثناء الاستدلال على الأصاله الّتی یتحدّثون عنها. والأبواب النّحویّه لبعض الأفعال الّتی بیّن البحث فیها المعطیات الّتی اعْتُمِدَتْ، والمبرّرات الّتی سوّغت هذه التّسمیه تصریحاً أو تلمیحاً. وهی مبرّرات تعود إلى الشّکل أحیاناً، وتعتمد على المضمون أحیاناً أخرى، وقد تأخذ بکلیهما معاً.
بررسی موسیقی در سروده های عربی سعدی (الصورة الموسیقیة فی أشعار سعدی العربیة )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتمد الشعر فی جمالیته علی عناصر عدة؛ منها الصورة الموسیقیة، وهی فی الشعر ذات أبعاد وسیعة، أدرکها أصحاب القریض إدراکاً تاماً وأحسنوا توظیفها. إن سعدی الشیرازی یعتبر من کبار شعراء الفرس الذین أدرکوا هذا المهم، فتلقی الشعر بذوقه المرهف، وتعاطاه فی میدانه الواسع؛ فکلامه مشهور بکونه سهلاً ممتنعاً، ولغته الشعریه ممتزجة بالصورة الموسیقیة فی أبعادها المتعددة. وهناک دراسات قامت بالبحث فی أشعاره الفارسیة ولکنها لم تعالج أشعاره العربیة؛ فجاءت هذه الدراسة لاستعراض الأبعاد المختلفة للصورة الموسیقیة فی أشعار سعدی العربیة، بعد أن مهّدت لذلک بمقدّمات. وقد تمّ الاعتماد فی هذا البحث علی ""کلیات سعدی"" بتحقیق بهاءالدین خرمشاهی، کمصدر رئیس لأشعار سعدی العربیة.