فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
158 - 174
حوزههای تخصصی:
طنز در آثار ادبی به شکل های مختلفی نمود می یابد و نویسندگان برای آفرینش خنده از تکنیک های متعددی استفاده می کنند؛ به کارگیری بازی های زبانی، ایجاد موقعیت های خنده آور، ترسیم تصویرهای کاریکاتوری به وسیله کلمات، شخصیت پردازی های کُمیک، کوچک نمایی، بزرگ نمایی و ... ازجمله این تکنیک ها می باشد. بدیع الزمان همدانی توانسته است، در مقامات خود از این تکنیک ها بهره ببرد و در قالب طنز، مسائل و مشکلات اجتماعی جامعه خویش را به چالش بکشد. مقامه اصفهانیه، داستان کوتاهی است که همدانی در آن، رواج باورهای خرافی، عقب ماندگی عوام و تعصبات دینی را در قالب ریشخندی انتقادی بیان کرده است. تحقیق حاضر در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شگردهای طنزآفرینی بدیع الزمان همدانی در این مقامه بپردازد. آنچه ضرورت انجام این پژوهش را تبیین می سازد: اهمیتِ توجه به مقامات به عنوان میراث ادبی و بررسی آن، از ابعاد مختلف است و می توان آن را به عنوان شاهکاری ادبی و الگویی طنزآلود از ادبیات قدیم، به طنزپردازان عصر حاضر معرفی کرد. نتایج حاصل از این جستار نشان می دهد: در این مقامه، تکیه همدانی در طنزآفرینی، بر تکنیک های موقعیت محور و شخصیت محور بوده است. وی توانسته در قالب ریشخندی انتقادی و بدون آزار مخاطب، کاستی های جامعه و سنت ها و باورهای غلط مردمان زمانه خویش را بیان کند.
هنجارگریزی و برجسته سازی در سوره طه از دیدگاه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرمالیسم یا صورت گرایی یکی از نظریه های نقد ادبی معاصر در حوزه های بررسی ادبیات است که درنیمه اول قرن بیستم در روسیه به وجود آمد. برجسته سازی از مباحث مهم مطرح در این نظریه و مبتنی بر هنجارگریزی(قاعده کاهی) و توازن (که از طریق قاعده افزایی به وجود می آید) است. از این رو می توان زبان قرآن را در قالب زبان معیار، یک زبان هنجارگریز نیز دانست. اما باید توجه داشت که هنجارگریزی در قرآن بدین معنا نیست که کلام خداوند برخلاف قاعده و قیاس است بلکه شیوه بیان آن متفاوت است. به عقیده فرمالیستها آشنایی زدایی یک امر نسبی است و با مرور زمان، متن ادبی عادی و تکراری می شود. اما از آنجایی که زیبایی های ادبی وعلمی قرآن پایان ناپذیر است، پژوهشگران قرآنی پیوسته با تأمل و تدبر در آن می توانند بخش های تازه ای از آن را آشکار سازند و غبار کهنگی و عادت را از آن بزدایند. نگارندگان در این مقاله با تکیه بر نظریه فرمالیسم و با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بیان برجسته سازی(هنجارگریزی و توازن) از منظر لیچ در سوره طه پرداخته و ارتباط و تناسب ساختار آیات با محتوا و نام سوره را بررسی نموده اند.
واکاوی سبک شناسانه سوره مبارکه فجر
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
7 - 26
حوزههای تخصصی:
ضالَّه الشُّعراء بین الإبداع والتّلقّی حتّى نهایه القرن الخامس الهجریّ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
127 - 146
حوزههای تخصصی:
ضالَّه هذا البحث المعرفه؛ وأداته السُّؤال، ونهجه ال مُناقَدَهُ؛ فَثَمَّ یتجاوز التَّکرار، والأحکام العامَّه، و یتوخَّى قتل التَّالد علماً، لیسهم فی الکشف عن الطَّارف؛ ولذا ینتحی هذا البحث سمت حفریَّات المعرفه؛ فینقِّب عن ضالّه الشّعراء، وما یدور فی فلکها الدّلالیّ من قیم وصفات، فی دیوان الشّعر العربیّ القدیم، ومدوَّنه التُّراث النَّقدیِّ حتّى نهایه القرن الخامس الهجریّ؛ لعلَّه یکشف عن طبقاتٍ غیر معروفهٍ من اللَّطائف والأسرار الخفیَّه فی صنعه الشِّعر، والغایات البعیده الَّتی تحدو رکاب الإبداع؛ جاعلاً مادَّتَه تنافُس الشُّعراء العرب فی بلوغ الدَّرجات العُلَى من الشَّاعریَّه التی یحفز إدراکها إلى نشدان ما یعلوها، ورؤى النُّقَّاد فی تفاضُل أشعار الفحول، وتعاظُمِ الفضل، واستئنافِهِ غایهً بعدَ غایهٍ، وصولاً إلى ضالَّه الشُّعراء فی الصَّنعه البِکْرِ النّادره الغریبه الغامضه المُطْمِعَه، وإصابه الغایه القصوى فی الإبداع، والتّفوُّق الفنّیّ، والخِلابه، والسِّحر، والإعجاز الفنّیّ.
استقصاء الممتنع وفلسفه الامتناع فی خطب نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
275-298
حوزههای تخصصی:
استفاد الإمام علی بن أبی طالب علیه السلام فی نهج البلاغه من الفنون البیانیه المتعدده لتجسید المفاهیم المعنیه حسب مقتضی الظاهر وعقلیه المتلقی؛ فالامتناع من أهمّ التقنیات التی وظّفها الامام (ع) فی نصه الدینی؛ الفن الذی یستفاد منه حینما جزم المتکلم علی أمر وقطعَ بانتفاء الشیء، فالأداه التی یستعین بها المتکلم لإیصال المقصود تتراوح علی العموم بین (إن، لو ولولا جازمتین وغیر جازمتین). وتقصّی خطب نهج البلاغه من هذا المنظور یدعونا إلی الاعتقاد بأنّ الامتناع ببعده الحجاجی الرّصین جاء لتجسید مختلف الموضوعات متراوحاً بین امتناع الله وامتناع الإمام وامتناع الملائکه. علی ضوء حضور مکثّف لأشکال الامتناع فی بنیه نص نهج البلاغه ودور هذا الأسلوب البیانی فی الرساله الّتی یرید صاحب النص إیصالها إلی القارئ وأهمیته فی فهم نهج البلاغه، تتعاطی هذه المقاله بمنهجها الوصفی- التحلیلی موضوع الامتناع فی خطب هذا الکتاب القیّم. من المستنبط أنّ إشاره الإمام علی (ع) إلی عدد لابأس به من الامتناع انتهی إلی تنویر ذهن المتلقی تجاه الموضوعات العدیده دینیه کانت أو غیر دینیه، ثم إنّ ما یمکن أن نستشفّه من دراسه الموضوع هو أنّ الخطبه القاصعه هی أکثر خطبه توظیفاً للامتناع، هذا وإنّ الامتناع الصادر من الله تعالی مرتبط فی الکثیر بالأنبیاء والبیت الحرام.
جدلیه المکان والشخصیه فی روایه حین ترکنا الجسر لعبدالرحمن منیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۱ الشتاء ۱۴۴۱ شماره ۱
239-259
حوزههای تخصصی:
إن العلاقه بین المکان والإنسان علاقه وطیده وشیجه لأن الإنسان عندما یفقد المکان، یفقد الهدوء والسکینه. فالمکان منبع الأمن والسکینه ومرجع النفور والخوف والیأس؛ تکسب هذه العلاقه أهمیه قصوی فی عالم الروایه التخییلی الذی هو من صنع کلمات الروائی، لأنه یدین حیویته ومصداقیته إلی التلازم والتشابک بینهما؛ وإذا سلمنا بأن الشخصیه هی القوه الفاعله فی بناء النص السردی والمولده لوقائعه ولکی تتحقق هذه الأحداث وحرکه الشخصیات فلابد أن یکون هناک مسرح مکانی تتحق فیه هذه الأحداث وتتحرک الشخصیات. فالعلاقه بین المکان والشخصیه فی العمل الروائی علاقه جدلیهٌ لأن المکان لا یحقق قصدیته ودلالته و لا یعد وحده مقومه فی النص السردی إلا من خلال الشخصیه الدرامیه و من جانب آخر، إن الشخصیه الروائیه کثیراً ما تفصح عن آرائه الاجتماعیه وحالاته النفسیه عبر المکان فیکون تعبیرا عن رؤیتها للعالم وموقفها منه، فالعلاقه بینهما علاقه التأثیر والتأثر فی آن واحد. بعد قراءه روایه "حین ترکنا الجسر" لمؤلفه عبدالرحمن منیف، نلاحظ أن الکاتب یوظف المکان توظیفاً فنیاً جدلیاً ویربط بینه وبین "زکی نداوی"-الشخصیه الرئ؛ إذ یحدد الفضاء الذی تعیش هذه الشخصیه فیه بما فیها من أفکار وآراء ومشاعر وعواطف بشکل ممتاز. ومن ثمَّ یقیم صله وطیده بینها والمکان، حیث یتجسد تأثیر الشخصیه فی المکان المذکور وبالعکس.
شروط الاستثناء کمخصّص فی علمی النحو والأصول دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
37 - 50
حوزههای تخصصی:
یعدّ الاستثناء من الأسالیب الشائعه فی اللغه العربیه، حیث قد حظی باهتمام وافر لدى الألسنیین وخاصه علماء النحو والأصول لتبیین دلالاته فی صمیم اللغه. ومما یدل علیه هذا الأسلوب هو تخصیص المستثنى بالحکم، ولا یفید الاستثناء هذا المعنى حتى تتوفر له شروط. ترمی هذه الدارسه إلى تبیین هذه الشروط وتقییمها معتمدا على المنهج الوصفی والتحلیلی، کما یوظف المنهج المقارن لدراسه آراء النحویین والأصولیین فیما یتعلق بهذه الشروط. تدل نتائج البحث على أنّ القدامى من النحاه لم یتعرضوا إلى دراسه الاستثناء کمخصص، بینما عالجه المتأخرون متفقین على إفاده الاستثناء معنى التخصیص متأثرین بالأصولیین فی هذا الموضوع. فوجهات نظر النحویین والأصولیین تکون متشابهه فی بعض شروط الاستثناء، لکنها تختلف فی بعض آخر منها. وقد کان لعلماء الأصول دور فی عدد من هذه الشروط کقصد المتکلم والانفصال الزمنی بین المستثنى والمستثنى منه، وهناک شروط أخرى کمقدار المستثنى وجنسه، وهذه الشروط وإن استمدت حجتها من کتب النحو، إلا أنّها اکتست بطابع فقهی میزها عمّا وجد فی کتب النحو. فمثل هذه الشروط تکون محل النزاع بین الفریقین.
دراسه مفهوم الآیه ﴿وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا﴾ وفقاً لنهج الأنثروبولوجیا الثقافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
219-245
حوزههای تخصصی:
تعتبر الآیه الثانیه من سوره الزلزله التی تعلن إخراج الأرض أثقالها وتحدیثها یوم القیامه، من قبل العدید من المفسرین وعلماء القرآن أنها معتقدات مجازیه متعلقه بیوم القیامه التی تکشف عن وظائف استعاریه للأرض فی القرآن الکریم، فی حین أن استکشاف المعتقدات الثقافیه القدیمه لبلاد ما بین النهرین وأرض القبائل السامیّه یدلّ على أن ما ورد فی هذه الآیه لیس استعاریا أو مجازیاً فحسب، بل یعتمد على معتقدات الأعراب السابقین وغیر الأعراب والتی قد وصلت الآن إلى آیات القرآن الکریم علی محمل اللغه. یتناول هذا المقال بعد تحلیل آراء المفسرین فی تفسیر الآیه المذکوره، تداعیات تؤید هذا الادعاء، ویعید قراءه الآیه المذکوره فی السیاق الذی استندت إلیه، بناءاً على الفهم الثقافی (المعرفه الثقافیه) لما قبل الإسلام وفضلاً عن الأدبیات التفسیریه فی القرون المتقدمه.
العلاقات الفیزیاویه بین المکان والزمان فی شعر أدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
105 - 126
حوزههای تخصصی:
یعتمد الشّعراء فی نصوصهم الشعریه علی المکان والزمان وما یتعلق بهما من علاقات فیزیاویه، فالأحداث تقع فی الزمن والمکان فی بنیه حرکیّه أو سکونیه. العلاقات الفیزیاویه بین المکان والزمان فی شعر أدونیس أسهمت بشکل فاعل فی التعبیر عن أحاسیس الشاعر النابعه من موقفه الثوروی والعلاقات هذه تحمل أسساً جمالیه ذات أبعاد ودلالات نفسیّه ورمزیه حیال حوادث عصره وموطنه. تحاول هذه المقاله أن تقوم بدراسه کیفیّه حضور العلاقات الفیزیاویه بین المکان والزمان ودلالاتها فی البناء الشّعریّ عند أدونیس علی أساس المنهج النفسی، حیث تحاول أن تربط أبعاد دلالتها بعواطف الشاعر ومشاعره، کما سنتّبع فی هذه الدراسه، المنهج الوصفیّ التحلیلیّ– الإحصائیّ بالإضافه الاستشهاد بنماذج شعریّه دالّه علی استعمال هذه الظاهره ودلالاتها فی الصور الشعریه عند أدونیس. أهمّ ما یلفت الانتباه فی صوره الشعریهالفیزیاویه أنّ الشاعر یرغب کثیراً ما إلی استعمال الحرکه الزمکانیه فی نصّه الشّعری؛ إذ تتّفق دینامیکیهالمکان والزمان مع رؤیته الثوریه فی التغییر والطموح إلی تحقّق أحلامه فی بناء مستقبل زاهر وعالم جدید. ویفصح الشاعر عن اتجاهه الوثنی من خلال توظیف صور الحرکه الزمکانیه کما یتّضح من وراء صور الحرکه الزمانیه والمکانیه رأیه حول الشّعر؛إذ یعتقد أنّ الشّعر دینامیکیه وبثّ الحرکه ورفض السکون فیلجأ الشاعر إلی صور الحرکه المکانیه والسکون الزمانی فی تصویر فقدان الحبّ، کما اعتمد علی توظیف صور الجمودالزمانی والمکانی، لتحریض الموقف الثّوری والمجال الحیویّ والتجدّد علی نحو أعمق وأکثر حراره وفاعلیه ویستعرض الشاعر فی توظیف الحرکه الزمانیه والسکون المکانی إدراک عبثیهالوجود وتحطیم الزمان النجومی والغلبه علی سطوهالزمن الموضوعی فی جمود الفضاء.
جلوه های پایداری در رمان عشاق اثر رشاد ابوشاور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
175 - 197
حوزههای تخصصی:
رمان پایداری فلسطین، بیانگر سیمای شخصیت فلسطینی، قبل و بعد از واقعه نکبت بوده و از رنج ها و محنت های ملتی حکایت دارد که با شهامت و جسارت به مبارزه و مقابله با استعمارگر صهیونیسم و انواع ظلم و ستم پرداخته است و می توان آن را یکی از وسیع ترین حوزه های ادبیات عرب دانست که به عنوان ابزاری برای مقاومت و پایداری در دست نویسنده، آحاد مردم را به دفاع از ارزش ها، آزادی، دفاع از کرامت انسانی و عدالت تشویق کرده تا از جان و مال خود دریغ نکنند. خون شهیدان، به عنصری مهم در دست نویسنده تبدیل و برای ادامه سیر پایداری بر آن پافشاری می شود و شهادت طلبی یکی از محورهای پایداری به شمار می آید؛ کما اینکه اشغال سرزمین فلسطین، رمان فلسطین را به سمت پایداری و مقاومت، سوق داده است. در این راستا رمان عشاق، به بیان واقعیت تلخ اوضاع فلسطین، ترک رؤیاپردازی و زمینه چینی برای قیام، انقلاب و انتفاضه می پردازد. این رمان اثر رشاد ابوشاور با تأثیر از چنین فضایی و با ترسیم تصویر فلسطین و ذکر سایر اراضی اشغالی، به تعیین سرنوشت ملت فلسطین، با یک راهکار، یعنی پایداری و مبادرت به حفظ تمدن و هویت آن تأکید دارد. این جستار در تلاش است با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی جلوه های پایداری در رمان عشاق اثر رشاد ابوشاور، رمان نویس معاصر فلسطینی بپردازد. نتایج این جستار حاکی از آن است که نویسنده در بررسی عناصر پایداری در این رمان موفق عمل کرده و بخش وسیعی از آن را به آرمان فلسطین و آزادی آن اختصاص داده است.
آموزه های قرآنی در دیوان جواهری
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
145 - 160
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی ارتباطات غیرکلامی در رمان «النبطی» اثر یوسف زیدان
منبع:
جستارهای ادب عربی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
بررسی متون مختلف از منظر ارتباطات غیرکلامی، که زنجیرهایی از نشانه های گ سترده اس ت، می تواند به خوانشی ت ازه از متن منجر شده و از لایه های معنایی متعدد آن پرده برداری نماید. استفاده از نشانه ها و رمزها، به عنوان ابزاری نیرومند و مؤثر در تمامی ابعاد زندگی در حال افزایش روزافزون است؛ به طوری که کارکرد اصلی نشانه ها، انتقال معنا از طریق نظام پیام ها در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر، در عصر بمباران نشانه ها، یکی از پرکاربردترین و مؤثرترین روش ها در تحلیل انواع متون و آثار ادبی و هنری، تحلیل نشانه شناسی آنها است. رمان النبطی اثر یوسف زیدان، نویسنده معاصر مصری است که بیانگر زندگی شخصی راوی داستان یعنی ماریه است و به ورود اسلام به سرزمین مصر پرداخته شده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نشانه شناسی ارتباطات غیرکلامی در این رمان بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که نویسنده در قالب حوزه های معنایی مختلف مانند: محبت و مهربانی، ترس، شادمانی و خوشحالی، حیرت و تعجب و ... از دال های مختلف برای بیان مدلول های متنوع بهره برده و بدین گونه قدرت خویش را در استفاده از ارتباطات غیرکلامی نشان داده است.
انحصار یا عدم انحصار بدیعی فواصل آیات؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کلام حکیم و حکیمانه است. پایان آیاتش را که تجلی گر اعجاز و بلاغت قرآن است و نقش مهمی در زیبایی، نظم بخشی و انسجام آیات دارد فاصله می نامند. در کلام حکیم و حکیمانه هر بخشی باید در ارتباط و تناسب کامل با قبل و بعد خود باشد و فاصله نیز از این حکم مستثنا نیست. اما سخن بر سر این است که این ارتباط چگونه است؟ ابن ابی الاصبع در قرن هفتم هجری ارتباط فاصله را در چهار نوع تصدیر، توشیح، ایغال و تمکین منحصر دانسته است. اکنون و پس از گذشت چندین قرن و با توجه به گستردگی و تنوع فواصل آیات آیا این انحصار همچنان پابرجاست یا می توان انواعی دیگر بر آن افزود؟ برخی بر این گونه ها، انواعی همچون تتمیم، تکمیل و تسهیم افزوده اند. در این مقاله به شیوه ای تحلیلی انتقادی به انحصار یا عدم انحصار روابط فواصل با آیات در چهار نوع یا بیشتر پرداخته شده است.
دراسه الفکر الفلسفی لنجیب محفوظ حول العلم الحدیث فی خطابه السردی شخصیه «عرفه» فی أولاد حارتنا نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
311-335
حوزههای تخصصی:
روایه «أولاد حارتنا» لنجیب محفوظ، روایه رمزیه تعید کتابه تاریخ حیاه البشر علی محوریه حیاه الأنبیاء الکبار فی قالب سردی ولکنها فی الحقیقه أقرب الی بیان فلسفی، خاصهً فی الجزء الأخیر منها حیث تدخل شخصیه «عرفه» فی الروایه وتدور کل الأحداث حولها رمزا للعلم الحدیث. قام محفوظ بتوظیف هذه شخصیه لعرض فکره الفلسفی حول العلم الحدیث وصراعه مع الدین وخضوعه أمام حکم السلطه وتکمن ضروره البحث فی أن هذا الفکر الفلسفی حول العلم هو فکر غربی فی بدایته فکیف أثّر علی کثیر من منوری الأفکار و الکتّاب فی العالم الإسلامی وصاروا مبلغین لهذه الفکره مستخدمین الفنون الأدبیه ولذلک یهدف هذا البحث بالمنهج الوصفی التحلیلی و باستقراء تام لعناصر القصه فی قسم عرفه، تسلیط الضوء علی هذا الجانب من الروایه لتبیین المظاهر الغربیه للعلم والتی رمز بها محفوظ فی عرفه ولنبیّن أنّ محفوظ یمثّل فی شخصیه عرفه فکرا فلسفیا خاصا بالنسبه للعلم من حیث موطنه وتضاده بالدین و استخدامه السیئ من قبل السلطات الحاکمه وقد أصبح عرفه فی خطاب محفوظ السردی، أفضل تمثیل للعلم الذی نهض بخلوص لیخدم البشریه بسحره مغایرا بعض الأحیان ما جاء فی الأدیان السماویه، فالنتیجه التی یصورها محفوظ لهذا القیام لیست الّا العلمانیه القائله بموت الإله وخضوع العلم أمام السلطویه وتضحیه العواطف البشریه.
مطالعه نشانه شناسانه اشعار وطنی شوقیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز گسترده و گوناگون شعر احمد شوقی، نشان از قدرت تخیّل و میزان پویایی آن دارد. نشانه های خودنما، آرزوهای قلبی شاعر را به نمایش می گذارد و عاطفه ی خواننده را بر می انگیزد. این نشانه ها همراه با تصویرهایی آکنده از دل تنگی، برای القای پیام وطن دوستی و ملی گرایی و در بیان تأثرات ذهنی شوقی به مخاطبان پویانمایی می کنند. پژوهش حاضر می کوشد با روش توصیفی- تحلیلی، جلوه هایی از حس ملی گرایی شاعر را در چهار محور نشانه های زیبایی شناختی کلام، نشانه های زمانی و مکانی، نشانه های مربوط به هنجار گریزی نحوی و تحلیل متن به اعتبار محور افقی و عمودی بررسی کند. این نشانه ها نه تنها به قصد هنرنمایی ادبی و آفرینش تصاویر شعری، بلکه در جهت تولید معنا، برجسته سازی افکار و تجارب روحی و عاطفی شاعر به کار گرفته شده اند. این نشانه های معنایی باعث افزایش عاطفه در کلام، تصویر آفرینی، جلوه گری کلام و برانگیختن حس نوستالژی، و درنتیجه باعث ایجاد خوانش های متعدد در ذهن مخاطب خواهد شد.
دراسه دلالیه لحرکه الضمّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
21 - 36
حوزههای تخصصی:
اللغه العربیه لغه اشتقاقیه. فالکلمات فیها لا تعیش فرادى، بل لها مجتمعات مشترکه رغم کثیر من لغات العالم. وهذه المیزه معروفه عند أهل اللغه. هذا من جانب، ومن جانب آخر لها میزه أخرى، وهی قضیه الحرکات التی تنتج منها المعانی. فکلُّ حرکه تتّصف بعدّه خصائص تمیزها عن باقی الحرکات وتعطی لها خاصیه صوتیه، بحیث تدلّ على معنى معین دون غیره. یستهدف هذا البحث دراسه تاثیر أقوى الحرکات أی الضمّه (قصیرها وطویلها) فی معانی مفردات وجمل اللغه العربیه والقرآن الکریم. فدراسه تأثیر الضمه فی تقویه بنیه الأسماء والأفعال والتراکیب النحویه تکوّن المحاور الرئیسه فی هذه المقاله. تعتمد هذه الدراسه على المنهج الوصفی التحلیلی، حیث تبحث عن وصف الصوائت ووجودها فی بنیه الکلمات فی اللغه العربیه والقرآن الکریم. النتائج المستقاه من البحث تبین أنّ الضمه هی أقوى الحرکات، وهذه القوّه تؤدّی إلى تقویه المعنى فی المفردات والتراکیب الصرفیه والنحویه، حیث المرفوعات فی التراکیب النحویه هی العمده على عکس المنصوبات والمجرورات التی هما فضلتان. فیمکننا أن نضع قاعده لغویه جدیده معنونه ب «أقوى الحرکات تدلّ على أقوى المعانی»، کما قیل سابا: «زیاده المبانی تدلّ على زیاده المعانی» و«أقوى الحروف تدلّ على أقوى المعانی».
العلاقه بین الوظیفه و البنیه فی نظریه النظم دراسه فی التقدیم و التأخیر و الحذف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
73 - 84
حوزههای تخصصی:
یرتبط اسم حلقه براغ اللسانیه باللسانیات الوظیفیه عموماً؛ إذ أنها اهتمّت بوظیفه اللغه، وهی التواصل وأسبقیه الوظیفه على البنیه، لأنّالوظیفیین ینظرون إلى علاقه الوظیفه والبنیه عبر التأکید على دور المتکلم والسامع. وأما الجرجانی بصفته عالماً فی البلاغه واللغه وصاحب» الوظیفیه « کتاب دلائل الإعجاز، فیرکّز على المواءمه بین الوظیفه والبنیه، والتی تعدّ من أهمّ المعالم الوظیفیه. وبناءً علیه یمکن القول إنتتقارب مع البلاغه العربیه عامهً بما أنّ مهمّه البلاغه هی الترکیز على العلاقه بین المقام والمقال. إذن یستهدف هذا البحث دراسه العلاقه بینالوظیفه والبنیه عند الجرجانی عبر الترکیز على مبادئها وهی: وظیفه اللغه، والعلاقه بین البنیه والوظیفه، ودور المتکلم والسامع من خلالتطبیقها على التقدیم والتأخیر، والحذف، مستخدماً المنهج الوصفی التحلیلی لتبیین علاقه نظریه النظم للجرجانی والوظیفیه عبر تفسیرهذه النماذج. ومما توصل إلیه البحث هو أنّ نظریه الجرجانی تتمحور على أنّ الوظیفه الأساس للغه هی إقامه التواصل بین متکلمیها،والتواصل لا یکون بالمفردات، وإنما یکون بالجمل والوظیفه سابقه على اللفظ، والوظیفه المقصود ههنا وظیفه مقامیّه. وبناء علیه نستطیعأن نعتبر الجرجانی وظیفیاً، ولو عنده تشابهات مع المدارس اللسانیه الأخری.
دلالیه البطل فی شعر سمیح القاسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
75 - 84
حوزههای تخصصی:
إن البطل بخصائصه ومیزاته یشکل عماداً للشعر الفلطسینی کعنصر فعال فی الدفاع عن قضیه الاحتلال. وسمیح قاسم بوصفه من أکبر شعراء المقاومه کانت له مساهمات عدیده فی قضیه الاحتلال. وقد تجلّت فی شعره ملامح البطوله کمرآه للمتغیرات السیاسیه والاجتماعیه التی طرأت على رؤیه الشاعر بالنسبه لقضیه الاحتلال. فمن هنا، تتمّ معالجه دراسه دلالیه البطل کمحور أساسی فی شعره، کرکیزه لشعر المقاومه، ویتمّ رصد تحولاته عبر شعره فی المراحل المختلفه من حیاته. فهذه الدراسه التی اتخذت رؤیه توصیفیه تحلیله، اعتمدت على النص الشعری لرصد تحولات البطل معتمده على المنهج السیاقی فی الخروج برؤیه موضوعیه. وقد توصلت إلى أن البطل کنعصر محوری قد اکتسب دلالات مختلفه تبعاً للمراحل التی مرّ بها الشاعر، ففی البدایه تغلب الدلاله الأسطوریه على الموضوعیه، وفی المرحله الثانیه یأخذ البطل جانباً سلبیاً کدلاله على الضیاع وفقدان الهویه وتأخذ شیئاً فشیئاً الدلاله الموضوعیه والتعایشیه فی الغلبه على الدلاله المقاومه وتتراوح دلالیه البطل فیما بین الخذلان والسلبیه والحیره، وقد یضاف إلى دلالاته الجانب الثقافی المتمثّل فی التناقض والتشوّش الفکری. وبصوره عامّه مالت دلالیه البطل من السلبیه المقاومه إلى الإیجابیه المتسالمه والقائله بالحوار کرکیزه أخیره لحلّ القضیه.
تحلیل مؤلفه های پست مدرنیسم در رمان «الهؤلاء» از مجید طوبیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
198 - 214
حوزههای تخصصی:
با انقلاب پست مدرنیسم در ادبیات تغییر و تحولاتی صورت گرفت که از جمله آن ها می توان به داستان هایی اشاره کرد که بر طبق قاعده و اصول روایت نگارش نشده اند بلکه در طول روایت، به شیوه های مختلف بر داستانی بودن آن ها تأکید می شود. این نوع از ادبیات علاوه بر تثبیت جایگاه خود در بین نویسندگان غربی، به ادبیات داستانی عربی نیز راه یافته است و بسیاری از نویسندگان عرب توانسته اند در روایت های خود، آن مؤلفه ها را به خوبی به کار گیرند. از جمله آن نویسندگان، مجید اسحاق طوبیا نویسنده مصری با اثر خود، رمان «الهؤلاء» است. در این رمان، شیوه های به کار رفته است که آن را در زمره آثار پست مدرنیسم قرار می دهد. این پژوهش درصدد آن است با رویکرد توصیفی- تحلیلی به شگردهای مختلفی که طوبیا برای خلق داستان پست مدرن خود از آن ها بهره جسته، اشاره کند. یافته های پژوهش نشان می دهد طوبیا توانسته است مؤلفه هایی چون ساختگی و وهمی بودن شخصیت ها، تخیلی بودن راوی که در اصل خود نویسنده است، فرجام های چندگانه و فراواقعیت را در این رمان برای خواننده به معرض نمایش بگذارد. دیگر نکته مهم این رمان، ویژگی معکوس کردن است و این وارونگی را می توان در معکوس کردن اسم مجید طوبیا به صورت«أیبوط دیجم»و در طرح گردش زمین بر خلاف عقربه های ساعت و در پایان داستان، جهت مخالف حرکت قطارها مشاهده کرد.
جذور الفکر التکفیری فی واقعه الطف؛ أسبابه ونتائجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
159-189
حوزههای تخصصی:
إنّ نشأه التیارات المتشدّده تعتبر من أهم مشاکل المجتمع الإسلامی فی القرن الأول الهجری. لو أمعنا النظر علی التاریخ الإسلامی لرأینا أنها تطوّرت بجانب الإسلام الأصیل. هذه الحرکات إنبثقت من الجهل والمفاهیم الخاطئه ومقابلتهم فی منهج الإسلام واضح منطقیه عقلیه وحیانیه.لم یتم إجراء مزید من البحوث فی هذا المجال التحلیل والإسشتهاد. یلقی هذا البحث علی ظاهره التکفیر وعلامه التکفیری وجذوره فی الإسلام ویتناول أسباب الأفکار المتشدّده وخذلانه، مع الترکیز علی ملحمه کربلاء للکشف عن منهج الأئمه المعصومین (ع) تجاهها؛ ومما توصّلت إلیه هذه الدراسه من خلال المنهج التاریخی (الوصفی-التحلیلی) مع إستخدام المصادر الأصلیه. کان موقف أهل البیت(ع) منهم موقفاً عدوانیاً، فیعارضونهم فی المنهج ومبادئهم الفکریه واحتجهم الی الایات الشریفه والسنه النبویه وقواعد الهیه ویحاولون إرشاد الناس وتعلیمهم کیفیه التعامل معهم. هناک أدله متقینه فی النصوص تدّل علی جذور التیارات المتطرفه فی واقعه الطف تنبت من الهواء والجهل والجعل والتحریف وتعود إلی عدم الوعی الحقیقی عن الإسلام والروح العصبیه التی انتهت إلی التضلیل واختلاق الخلافات. کل ذلک یعنی، التکفیری بالمغامره فی التعالیم الدینیه والأثر المدمر الذی قد یلقی دائما بظلاله علی حیاه المجتمع الإسلامی. مصیرهم، حیث أن الوعد الإلهی وقد ذکر بوضوح بکلام أهل البیت (ع) وتاریخها یشهد؛ خسران التامه وقطع الرحمه الإلهیه علی طریق النقمه والانتقام الإلهی.