فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
توحید افعالی در عرفان مولوی و کلام اشعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توحید افعالی یکی از مراتب توحید (مهمترین اصل ادیان آسمانی) است. اشاعره با انکار نظام علی در عالم و ارجاع آن به عادت الاهی، تنها فاعل در عالم را خداوند می دانند. مولوی که در هستی جز وحدت و عشق نمیبیند و فعل و ذات عاشق را فانی در معشوق میداند، بیان می کند که تجلی کامل اسما و صفات حق، نظام سببیت در عالم را ضروری می کند. علیتی که مولوی در هستی مشاهده می کند، غیر از علیت مصطلح در فلسفه مشائی است و لذا منافاتی با فاعلیت مطلق خداوند ندارد. ملاصدرا با مبانی خاص فلسفه خویش، استدلالی قوی بر قول مولوی در این بحث اقامه کرده است.
متنی تازه از حروفیه
حوزههای تخصصی:
تحلیلی از راه یابی شرور در نظام هستی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به علت و کیفیت پیدایش شرور در نظام آفرینش پرداخته و ضمن بیان نظریه وحدت شخصی وجود یادآور می گردد نظام آفرینش از دید عرفان نظام تجلی و ظهور است و کثراتی که در عالم مشاهده می شود کثرت تجلیات و ظهور اسماء و صفات اوست و چون اسماء خداوند همه اسماء الحسنی می باشد در نگاه کلی به عالم همه چیز زیباست.پذیرش مطلب مذکور با مشاهده پدیده هایی چون سیل و زلزله و فقر و مرگ و ... در تقابل و تناقض نبوده و می توان با بررسی مصادیق شر و تحلیل ماهیت شرور به رفع شبهه مزبور پرداخت.شرور قابل تقسیم به دو دسته عمده است: 1ـ شربالذات 2ـ شربالعرضشربالذات عدم است و عبارت از اشیاء و پدیده هایی است که به دلیل فقدان برخی کمالات تصف به شریت می شود. شر بودن این اشیاء وصف سلبی آنهاست اما آنچه در آنها ظهور یافته جز خیر و زیبایی چیزی نیست. شرور بالعرض نیز عبارت از پدیده هایی است که به خودی خود نیکو بوده و تنها از سنجش آنها با اشیاء دیگر مفهوم شر دریافت می شود.طبق تقسیم مذکور ظهور هر شیء در عالم خیر و رحمت است و سراسر هستی جز زیبایی نمی باشد. علاوه بر این، تحلیل دقیق ماهیت شرور نشان می دهد آنچه از نظر ما شر نامیده می شود لازمه تحقق نظام هستی است به طوری که بدون آنها اصلاً نظامی در کار نخواهد بود
فالون دافا: نقدی بر یک مکتب عرفانی نوظهور
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۹
حوزههای تخصصی:
عشق حقیقی از دیدگاه عارفان
حوزههای تخصصی:
مقام عشق مقامی بس رفیع و فاتح آن به غایت در سعادت و خرسندی است، عرش وجودش منتهای آمال عارفان و سایر مقامات وابسته بدانند، ندای عشق حقیقی عامل تصفیه و به سازی روح و روان و نسیم دل افزایش الهام بخش رضایت درون است.محبت و عشق اصلی، رابطه ای است طرفینی بین خداوند و انسان، به گونه ای که هستی انسان همه متوجه خداوند است و حب الهی هم متوجه او. آن چه را در پیش رو دارید تحقیقی است مختصر پیرامون عشق حقیقی از دیدگاه عارفان. در مقاله حاضر موضوعاتی از قبیل: پیشگفتار، معنای عشق، حقیقت سیر و سلوک عرفانی، عرفانِ حقیقی و ...، مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نتیجه گرفته شده است که عارفان حقیقی و عاشقان راستین کوی دوست نه تنها از پیامدهای سوء شرک و محبت به انداد (حب نفس، مال دنیا و ...) بدورند، بلکه، کمال دوستی و محبت را فقط به خدا مخصوص دارند و پیوسته گویند: بارالها دلهامان را از آن چه خلاف دوستی توست کور مگردان و ده ها ندای جان بخش دیگر که سرانجام عاملان خود را به منزلگاه اصلی و ابدی خود که همان قرب خداست خواهد رساند.ملت عشق از همه دین ها جداست عاشقان را ملت و مذهب خداست
از ناسوت تا هاهوت
منبع:
بشارت ۱۳۸۷ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
نسبت میان عشق انسانی و عشق ربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق انسانی که در آموزه¬های صوفیه و نیز منتقدان آنها غالباً با تعبیر "عشق مجازی" ظاهر میشود، یکی از مواضع غامض و دشوار در عرفان اسلامی است. اهمیت روزبهان در این عرصه، از آنجاست که وی نه تنها از به کاربردن اصطلاح رایج "عشق مجازی" تعمداً امتناع و به¬جای آن از تعبیر "عشق انسانی" استفاده می¬کند، بلکه تجربة عشق انسانی را برای تحقق عشق ربانی اجتنابناپذیر میداند. آموزة روزبهان، بالطبع این پرسش را پیش میکشد که حیثیت معرفتشناختی عشق انسانی چیست که بدون تجربة آن، عشق ربانی رخ نمینماید. در این پژوهش، به منظور یافتن پاسخ، نخست نشان داده میشود که تحسین عشق انسانی در اندیشة عرفا در قالب پارادایم¬های گوناگون رخ داده است؛ سپس جایگاه عشق انسانی در منظومة عرفانی روزبهان مورد کاوش قرار گرفته و با شرح واژة کلیدی "تجلی" و تبیین فرایند "تأویل"، نوآوریهای روزبهان در این باب طرح و تحلیل گشته و وجوه تمایز اندیشة وی با عارفان دیگری که عشق مجازی را مقبول میداشته¬اند، تقریر شده است.
ابن عربی
رساله در عشق الاهی
بررسی ویژگی های نوع تکاملی شعر عرفانی
حوزههای تخصصی:
نوع متعالی و تکامل یافته شعر عرفانی را در ادب فارسی به صورت «شعر مغانه و قلندری» می توان مشاهده نمود. اندیشه ملامتی، رندی و قلندری در تعالی ادب فارسی تاثیری انکار ناپذیر داشته است. از شعر قلندری به عنوان نقطه عطف و تاثیری مهم در شعر عرفانی می توان یاد کرد این تاثیر ونفوذ را باید هم از حیث مضمون و محتوای عالی انسانی و هم از جهت کاربردهای زبانی و بیانی آن در نظر گرفت. غزل قلندری با حکیم سنایی غزنوی (529ـ467ق) به صورت مدون و منسجم وارد قلمروشعر فارسی گردید.اندیشه های رندی و قلندری در میان برخی از شاعران مدیحه سرا نیز رواج یافته بدون آنکه در آنان علائق وگرایشات خاص عرفانی وجود داشته باشد.
در این مقاله کوشش بر اینست تا از منظری نو و علمی وجوه صوری و معنوی شعر قلندری و همچنین انگیزه های اجتماعی پیدایش آن مورد نقد و بررسی قرار گیرد. بیان نوآوری های زبانی و واژگانی شعر قلندری در سطح کاربرد اصطلاحات و ترکیباتِ خاص، از اهداف دیگر این مقاله است.