فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
روایت شناسی شرح شطحیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" نوشتار حاضر به روایت شناسی کتاب شرح شطحیات نوشته ی روزبهان بقلی اختصاص دارد. به این منظور، پس از بررسی و تعریف دو اصطلاح «روایت» و «شطح»، روایات کتاب دسته بندی و در نهایت شش گونه ی اصلی روایت تشخیص داده شده است: معما، گزارش، حادثه، گفت و گو، خود زندگی نامه (رمانس صوفیانه)، حکایت ترکیبی. در بررسی هر یک از این انواع، همراه با ذکر نمونه هایی از روایات، ویژگی های نوعی آن ها ذکر شده است.
"
هو الظاهر و الباطن علم ظاهر و باطن یا ظاهر و باطن علم (پیرامون علم و معرفت در مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
قوتِ اصلیِ بشر، نور خداست
شجره ی ممنوعه و شجره ی موسی (ع) از دیدگاه عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" داستان های قرآن همواره مورد توجه عرفا بوده است؛ اهل معرفت این داستان ها را تمثیل هایی رمزی می دانند که اسراری خاص در آن ها مکتوم شده است. ایشان ماجراهای قرآنی را حقایقی ابدی و بی زمان می دانند و با دیده ی کشف و شهود به جزئیات این داستان ها نگریسته، به رمزهای نهفته در آن ها پی برده و از این ماجراها رمزگشایی کرده اند. از جمله، می توان به «شجره ی ممنوعه» و «شجره ی موسی(ع)» اشاره کرد که با این دیدگاه، ابعاد متعدد معنایی پیدا کرده اند.
در این مقاله، سعی شده مفاهیم نمادین این دو درخت از دیدگاه عرفا بررسی شود و با تطبیق و تحلیل آرای مختلف، خط سیر بینش ایشان مشخص گردد.
"
دمی با" حافظ برتر..."
منبع:
اشراق ۱۳۸۶ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
«بررسی نظریه عرفانی ولایت از دیدگاه چند تن از عرفا»
حوزههای تخصصی:
مساله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظری است که پایه های استوار فلسفی نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانی سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارت های گوناگون از آن یاد کرده اند. همچون فناء ذاتی یا مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات و یا مقام توحید ذات و فناء در توحید، البته بحث ولایت در علم شریف فقه و علم کلام نیز دامنه ای وسیع دارد و فقیهان و متکلمان از دیدگاه فقهی و کلامی به بررسی و کاوش پیرامون آن پرداخته اند، ولی بحث ولایت در عرفان، دیگر است و حد آن دو علم، دیگر. بزرگان بسیاری به نگاشتن رساله در موضوع ولایت پرداخته اند که مرحوم محدث عالیقدر شیخ آغابزرگ تهرانی در جلد 25 کتاب خویش به نام «الذریعه فی تصانیف الشیعه» از آنان یاد کرده است. آنچه که مهمترین بحث این مقاله را دربرمی گیرد، اثبات این مطلب است که بسیاری از عرفا در بسیاری از اندیشه ها و نظریه های عرفانی به ویژه ولایت از شیخ محی الدین عربی تاثیر پذیرفته اند. به گونه ای که حتی عده ای از آنها این نظریه را فقط با لحن دیگری بیان کرده اند. عارفانی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند، شیخ محمود شبستری، عطار نیشابوری و علامه طباطبایی است. علاوه بر این این سه عارف بزرگ، دو به دو با یکدیگر نیز از حیث این نظریه عرفانی مورد مقایسه قرار گرفته اند.
تاملی در" حافظ برتر کدام است"
منبع:
اشراق ۱۳۸۶ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
عناصر و مولفه های عرفان عملی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۶ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
سیر و سلوک اشراقی
ابن عربی و فصوص الحکم (متن سخنرانی در شب ابن عربی - خانه هنرمندان - شنبه 8 خرداد 1386)
حوزههای تخصصی:
«روانشناسی کمال در مثنوی»
حوزههای تخصصی:
این مقاله سرآن دارد که بگوید مولانا پیش از روان شناسان کمال، به منش و هویت اصیل انسان می اندیشیده و از این که این موجود اشرف در حل مسایل حیات موی می شکافد ولی از معرفت خویش که سودمندترین معرفت هاست، غافل مانده، درد می برده است.بنابراین نویسنده در آغاز از «شخصیت» و چیستی آن به اختصار سخن گفته و زمینه را برای سنجش اندیشه های مولانا با روان شناسان دیگر فراهم آورده است.در گام بعدی ساختار اندیشه مولانا را در باب سلامت نفس و چگونگی دست یابی بدان بر رسیده و دو عنصر بنیادین این اندیشه، یعنی «نقص» و «کمال» را بازشناخته و گزارش کرده است. البته برای این که سخن به درازا نکشد و نوشته از حد یک مقاله بیرون نرود، در این نوشته اولین عنصر اندیشه مولانا، نقص، مورد بحث قرار گرفته و آن دیگری، کمال، به نوشته یی دیگر موکول شده است.
«رمز در داستان های رمزی شیخ شهاب الدین سهروردی»
حوزههای تخصصی:
کلام شیخ اشراق پر از اسرار ناگشوده است که با زبان اشارت بیان می گردد، وی پیشوایان حکمت اشراق را افلاطون و زرتشت و هرمس می داند و حکمت مشائی را مقدمه ای برای تجربه روحانی می شمارد، لذا رساله های عرفانی او مانند عقل سرخ، صفیر سیمرغ، قصه غربت غربی، آواز پر جبرئیل و … را به زبان رمزی می نویسد و نمادگرایی «نور» به نحو گسترده ای در آثار او مورد استفاده قرار می گیرد. زیرا او می خواست حکمت افلاطون و زرتشت را در یک بستر فکری جمع کند که در این سنت فکری توجه به «تمثیل» کلید دریافت رموز است.در «عقل سرخ» پس از پرسش درباره آن همه نمادها از «پیر» که روش کار در سیر و سلوک را بیان می کند جویای آگاهی از رمز و کنایات می شود.در رساله «صفیر سیمرغ» همه صفات و استعدادهای اساطیری سیمرغ و بخصوص جبرئیل را در کنار هم و به زبان رمز به سیمرغ نسبت داده است.در داستان «زال و سیمرغ» در گفت و شنود با پیر، به راز و رمزها و اشارات می پردازد. در رساله «قصه غربت غربی» به دنبال کشف اسرار سه رساله ابن سیناست.پس حکمت اشراق هم رازدانی است و هم حجاب زدایی از راز حقیقت هستی و عارف با زبان «رمز» از حقیقت اشیاء که شهود نموده است، خبر می دهد.
ویژگی های چاپ جدید فصوص الحکم و نقدهایی بر اندیشه های ابن عربی
حوزههای تخصصی:
عشق زمینی و عشق آسمانی
حوزههای تخصصی:
عشق چیست ؟
کرامت انسان و محورهای اصلی آن در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامت انسان یکی از مباحث مهم انسان شناختی در عرفان اسلامی است. اصل این نظریه در آیات قرآن مجید و احادیث اسلامی مطرح شده است. در این مقاله، محورهای اصلی کرامت انسانی از نظر مولانا در مثنوی شریف مورد واکاوی قرار گرفته است. بدین منظور، چهار اصل مسجودی آدم، تعلم و تعلیم اسماء الهی، نبوت و ولایت به عنوان محورهای این کرامت بررسی شده و به منظور تبیین بهتر این جستار، دیدگاه عارفان صاحب نظر با اندیشه ی مولانا مورد تطبیق قرار گرفته است.