فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیات آغازین سوره برائت برای اعلام بیزاری خدا و رسول او از مشرکان و روشن شدن وضعیت آن ها در جامعه نوپای اسلامی و پیراستن خانه خدا و کنگره عظیم حج از پیرایه های شرک نازل شد. پیامبر اسلامJ نخست این آیات را به همراه دستورهای دیگر به ابوبکر داده تا در روز حج اکبر به مشرکان ابلاغ کند؛ اما با وحی الهی از او بازستانده و سرپرستی حجاج و اعلام برائت بر عهده امام علیA گذاشته می شود. علی رغم اتفاق فریقین در اصل داستان، زاویه دیدها و برداشت های متفاوتی در اصل این ماجرا و محدودبودن آن به سوره برائت و نیز تفسیر «رجل منی» و چرایی این اتفاق وجود دارد. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس مستندات روایی متواتر در کتاب های تفسیری، تاریخی و روایی فریقین، در صدد است تا اثبات کند امام علیA که به شهادت وحی الاهی، نفس و جان پیامبرJ بود، مأموریت یافت آیات آغازین سوره توبه را ابلاغ کند. عبارت «رجل منک» می رساند که اگر تنها قرابت فامیلی، دلیل بر افضلیت بود، می بایست عباس عموی پیامبرJ که مأمور این ابلاغ می شد. این امر نمایان گر آن است که «از پیامبرJ بودن» در این روایت از جنس قرابت های فامیلی و نسبی نیست؛ بلکه از جنس قرابت ها و مناصب معنوی است. تغییر مأمور ابلاغ آیات برائت با دستور الهی و نزول فرشته وحی، از سویی اعلام افضلیت امام علیA بر دیگر صحابه را دارد و از طرف دیگر جنبه زمینه چینی و آماده سازی اذهان جامعه برای پذیرش ولایت و جانشینی حضرت امیرA است.
اصطلاح شناسی «صحیح الحدیث»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۵
467 - 487
حوزههای تخصصی:
بررسی معنایی «صحیح الحدیث» با تأکید بر دیدگاه شیخ عاملی موضوع پژوهش قرار گرفته است تا ضمن معرفی نظر متأخران و بازخوانی اختلاف نظرهای موجود درباره این اصطلاح در قلم قدما، به طرح نظر یکی از صاحب نظران برجسته قرن یازدهم، شیخ محمد عاملی، به عنوان فردی که نظرات رجالی اش مورد رجوع بسیاری از بزرگان در مباحث رجالی هستند، بپردازد؛ زیرا تحلیل و بررسی نگاه ایشان در کنار سایر نظرها راهگشای دست یابی به معنای نهایی آن خواهد بود. در این راستا با نگاهی گزارشی- تحلیلی یافته های ذیل به دست آمده است: اصطلاح «صحیح الحدیث»، ناظربه راوی و حدیث او (هر دو) می باشد و کاربرد این اصطلاح درباره کتابِ راوی، اشاره به صحیح بودن احادیث کتاب خاص وی است و همه روایات او مدنظر نیست. در سایر موارد، اصطلاح مزبور اثبات کننده صحت کل روایات آن راوی فی النفسه بوده و همه راویان اسناد روایات آن راوی را شامل نمی شود که در این مورد اصطلاح موردنظر ناظر به حال راوی نیز است.
بررسی دیدگاه ها در مفهوم شناسی حدیث «نیه المؤمن خیر من عمله»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
72 - 94
حوزههای تخصصی:
استناد فراوان به حدیث مشهور «نیه المؤمن خیر من عمله» در عرصه های مختلف علمی، حاکی از اهمیت این حدیث در میان عالمان مسلمان است. درباره مفاد و مفهوم این حدیث، دیدگاه ها مختلف است و می توان در این زمینه، به بیش از ده دیدگاه اشاره کرد که البته برخی از آن ها، قابل ارجاع به یک دیگرند و بیشتر آن ها، به طور کلی مخدوش و مردود یا ناقص و فاقد جامعیت لازم اند. در این میان، نظریه ای مورد پذیرش و قابل دفاع به نظر می رسد که از پشتوانه کافی روایی برخوردار است. بر اساس این دیدگاه - که از آن به «نظریه اصاله النیّه»"تعبیر می کنیم - اصل و اساس عمل و شکل دهنده آن نیّت است و بنابراین، مبنای ارزش گذاری کار و ملاک در خیر یا شرّ بودن آن نیز نیّت خواهد بود.
تحلیل روایی ارتباط جنسیت و فضایل اخلاقی با تکیه بر آموزه های شیعی (مطالعه موردی صبر و حیا در برابر شهوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
157 - 180
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بنیادین در پژوهش های اخلاقی، تفاوت در ویژگی های اخلاقی زن ومرد است. در دوران معاصر، طرفداران برابری زنان با مردان، از جمله برخی اندیشمندان شیعی، سعی در انکار وجود این تفاوت ها دارند، لذا قایل به تفکیک نقش ها بر اساس جنسیت و تأثیر انکار ناپذیر آن نیستند. از منظرهای مختلفی به این موضوع پرداخته شده است. ما در این مقاله، با رویکرد تحلیل روایی، به این موضوع پرداخته ایم. با بررسی کتب روایی و نظرات مترجمان و شارحان شیعی، ذیل روایاتی که بر فزونی حیا و صبر زنان در برابر شهوت جنسی، نسبت به مردان دلالت دارد، دست یافتیم که این روایات، به لحاظ سندی و محتوایی در آموزه های شیعی معتبر هستند و همچنین تحقیقات تجربی هم، این تفاوت ها را تأیید می کنند. لذا اثبات وجود این تفاوت ها در آموزه های شیعی، مصداقی بر نفی تساوی انگاری مطلق در ویژگی های اخلاقی زن و مرد است.
واحدی نیشابوری و فضایل و روایات اهل بیت در الوسیط (کارکردها و اعتبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره جستن فرقه های اسلامی از احادیث یکدیگر یا نقل احادیثی با موضوع محوری مورد اهتمام دیگران، از دغدغه های دانشیان آن ها در سده های مختلف اسلامی بوده و در گذر تاریخ فرازوفرودهایی داشته است. واحدی نیشابوری از مفسران اثرگذار قرن پنجم هجری است که در تفسیر الوسیط خویش فضایل اهل بیت و روایات منقول از اهل بیتk را آورده است. این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی چنین دست یافته است که او در ترسیم فضای نزول آیات، شناخت فضایل آیات، ایضاح مراد ظاهری آیات و گاه بیان مصادیقی که در دایره شمول آیات قرار می گیرند، از این روایات بهره برده است. واکاوی نحوه تعامل وی با این احادیث نشان می دهد که او معمولاً احادیثی از این دست را معتبر می شمارد، مگر اینکه با اصول بنیادین باور او در تعارض باشد یا در برابر قول اکثریت مفسران قرار گرفته باشد. در این صورت یا چون روایت مربوط به تطبیق آیه تطهیر بر اهل بیتk، نقل های دیگر را رجحان می دهد یا چون روایت مربوط به ابلاغ سوره برائت از سوی امام علیR، عدم دلالت آن بر افضلیت ایشان را تبیین می کند.
تحلیل دیدگاه دانشمندان اسلامی پیرامون استحقاقی یا تفضلی بودن ثواب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰شماره ۱۴
213 - 231
حوزههای تخصصی:
حدیث « لاَ یدْخِلُ أَحَداً الْجَنَّهَ عَمَلُهُ » و روایات هم مضمون آن از احادیث مشکل در جوامع روایی اهل سنّت به شمار می آید. این روایات، بر فضل و رحمت خداوند نسبت به بندگان بدون در نظرگرفتن معصیت و عبادت آن ها اشاره دارد. بر اساس ظاهر این احادیث، اعمال انسان نقشی در ورود به بهشت و جهنم او ندارد؛ حال آنکه از نظر امامیه و معتزله بر پایه ادله عقلی و نقلی، آدمی در مقابل فرمانبری و اطاعت، مستحق ثواب و در مقابل عصیان، مستحق عذاب است. برخلاف جبریه که این روایات را بر عدم موضوعیت عمل در کسب ثواب حمل می کنند. اندیشمندان اشاعره، احادیث فوق را مؤیدی در اثبات تفضلی بودن ثواب الهی می دانند. پرداختن به معانی گوناگون «باء» در روایاتی چون « لَا یدْخُلُ أَحَدٌ مِنْکمُ الْجَنَّهَ بِعَمَلِهِ » و « لَنْ ینْجُوَ أَحَدٌ مِنکمْ بِعَمَلِهِ » و رفع تعارض آن با آیاتی مانند آیه P ادْخُلُوا الْجَنَّهَ بِمَا کنْتُمْ تَعْمَلُونَ O مهم ترین شاخصه شرح اشاعره محسوب می شود. در این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا پس از تبیین روایات فوق، به طور دقیق دیدگاه ها و ادله و نقدهای اندیشمندان اهل سنّت ذیل این احادیث که در سه محور قابل دسته بندی است، مطرح می شود و در نهایت نیز با توجه به مبانی فکری امامیه به ارزیابی آن ها پرداخته می شود.
واکاوی معیارهای شناخت احادیث جعلی از منظر علامه امینی در الغدیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۵
296 - 322
حوزههای تخصصی:
روایات معصومان(ع) از منابعِ مهم فهم دین است که متأسفانه برخی از آنها در طول تاریخ از سوی دشمنان و نیز دوستان ناآگاه مورد تحریف قرار گرفته و دانشمندان و حدیث پژوهان شیعه و سنی، به منظور جلوگیری از اشاعه دروغ و خرافه در مجموعه های حدیثی به بررسی و شناسایی احادیث موضوع پرداخته و راه های شناخت و مصادیق آن را بیان کرده اند. از جمله دانشمندانی که در این عرصه تلاش نموده، علامه امینی است که حدود 200 صفحه از جلد پنجم کتاب گرانسنگ الغدیر را به این موضوع اختصاص داده است. این نوشتار به روش تحلیل محتوا و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به معیارهای وضع شناسی از نظرگاه علامه امینی در سه بخش معیارهای مصدری، سند و محتوایی می پردازد. براین اساس، از مهمترین معیارهای ساختگی بودن حدیث در حوزه مصدری، اخذ حدیث از آثار وضّاعین، اخذ حدیث از قصّاص و عدم نقل حدیث در کتب معتبر است و در حوزه سندی، جعلی بودن اصل سند، محرّف و مصحّف بودن راوی، شهرت داشتن راوی به فسق، وضع، جعل و کذب، نقل مناکیر و غرائب، مجهول بودن راوی از مهمترین معیارهای شناخت حدیث جعلی است و مخالفت محتوای حدیث با آیات قرآن، سنت، تاریخ قطعی، موازین عقل، واقعیات خارجی، نظر مشهور، مسلمات مذهب و تعارض محتوای حدیث با دیدگاه راوی، از مهمترین معیارهای محتوایی در شناخت احادیث ساختگی، به شمار می روند.
معناشناسی «عقل عن الله» در روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
25 - 41
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به معناشناسی عبارت«عقل عن الله» در احادیث پرداخته است. به این منظور معنای لغوی «عقل» ارائه و کاربردهایش در ترکیب با حرف جرّ «عن» گردآوری و دسته بندی شده است. بر این پایه، عبارت «عقل عن» در روایات فقهی به معنای تحمل و پرداخت دیه خطای دیگری است. در روایات غیر فقهی اما، «عقل» به معنای فراگیری و دریافت و نگاهداری در ذهن است. در این حوزه، عبارت مزبور با واژه مبارک «الله» ترکیب شده که به معنای فراگیری و دریافت از خداست. در بیشتر این کاربردها، مفعول بی واسطه دیده نمی شود، ولی موجود و در تقدیر است؛ زیرا «عَقَلَ» فعل متعدی و نیازمند مفعول است. با توجه به وجود مفعول «أمره» در برخی از کاربردها و نیز سیاق روایات، می توان مفعول را فرمان یا شأن الهی و عبارت مزبور را به معنای فراگیری و دریافت اوامر الهی از خداوند یا آنچه به شأن او مربوط است، دانست؛ خواه این دریافت از طریق فرستادگان خدا باشد یا گوش سپردن به ندای فطرت.
موانع درونی خود تربیتی در تحقق کمال انسانی در جامعه اسلامی از منظر امام علی(ع)
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
107 - 142
حوزههای تخصصی:
خودتربیتی یعنی اینکه انسان به تربیت و پرورش استعدادها و توانایی های خود در جهت کمال انسانی بپردازد. خود تربیتی برای رسیدن به اهدافی همچون سرآمدی دریک مجموعه، بارور کردن ظرفیتهای انسان، موفقیت در زندگی، کسب آرامش و کاهش استرس و صدها هدف دیگر انجام می پذیرد. حضرت علی (ع) نمونه عالی الگوی خودتربیتی می باشند. باتوجه به سخنان مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب مبنی بر اینکه مردم باید با پرورش معنویت و اخلاق در تمام حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی رشد یابند و در این راه تلاش و جهاد کنند و همچنین حکومتها اولأ خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند و ثانیأ زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادها کمک برسانند و نیز بنابر ضرورتی که ایشان فرمودند به نگارش این تحقیق میان رشته ای پرداخته شده است. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی این نکات را بیان کرده است. یکی از منابعی که انسان را در شناخت این موانع یاری می دهد نهج البلاغه است، لذا این تحقیق به بحث موانع درونی خودتربیتی در تحقق کمال انسانی در جامعه اسلامی از منظر امام علی (ع) خواهد پرداخت. موانع درونی خودتربیتی شامل سه مولفه (اعتقادی، اخلاقی و رفتاری) می باشد، انسان با شناخت و رفع این موانع، هم به تربیت خود و پرورش استعدادها پرداخته است و هم تحقق کمال انسانی در جامعه اسلامی را ممکن کرده است. این پژوهش به صورت کتابخانه ای و به روش تحلیلی- توصیفی انجام پذیرفته است.
بررسی تضعیف ابوالمفضل شیبانی در تحریف و جعل اسناد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰شماره ۱۴
136 - 167
حوزههای تخصصی:
ابوالمفضل شیبانی (م. ۳۸۷ق) از جمله راویان پرکاری است که روایات پرشماری در منابع حدیث و کلام فرق اسلامی دارد و حتی جمعی از بزرگان فریقین او را به حافظ بودن می ستایند. با وجود این، گاه دخل و تصرفات غیرمتعهدانه ای در نقل روایات و اسناد داشته و جمعی از رجالیان متقدم مانند جمع زیادی از مشایخ نجاشی و برخی از بزرگان عامی سده چهار و پنج همچون دارقطنی و برخی از شاگردان روایی شیبانی او را تضعیف کرده اند. از امامیه نیز بزرگانی چون ابن غضائری او را متهم به سندسازی می کند. اما جمعی از عالمان سده های اخیر، پیشنیان رجالی را به تندروی یا تأثیرپذیری از نگرش های کلامی عامه در تضعیف متهم کرده اند. بنابراین، مسأله اصلی مقاله، یافتن راه هایی برای قضاوت در این اختلافات است. یافته تحقیق آن است که نقد های این عالمان بر تضعیفات پیشینیان نا تمام است و با روش هایی تاریخی مانند ابحاث طبقاتی و بررسی های تطبیقی منابع می توان برخی از تحریفات شیبانی را کشف کرد. همچنین شیبانی مانند برخی از جریان های حدیثی رقیب امامیه، گاه با مقابله به مثل، اسنادی ساختگی در تأیید مذهب ارائه داده است.
تعامل فرهنگی با اهل کتاب در سیره و سخن معصومین(ع)
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
22 - 38
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش روابط فرهنگی و اجتماعی بین مسلمانان و اهل کتاب به عنوان پیروان ادیان آسمانی در دوره معاصر و ضرورت تعامل و همزیستی با ادیان دیگر، تلاش جهت داشتن تعامل سازنده بین مسلمانان و پیروان ادیان آسمانی اهمیت فراوانی یافته است، با عطف نظر به الگو بودن معصومین(ع) و داده های تاریخی دال بر تعامل گسترده آنان با اهل کتاب، سیره و سخن معصومین(ع) می تواند جهت شکل دهی در تعامل به ویژه تعامل فرهنگی با اهلکتاب مورد استفاده قرار گیرد، به همین جهت در این تحقیق به روش علمی توصیفی تحلیلی و جمع آوری کتابخانهای مطالب به بررسی تعامل فرهنگی با اهل کتاب در سیره و سخن معصومین(ع) در سه بخش پرداخته ایم که ابتدا در بخش اول به سیره معصومان در حوزه فرهنگی با اهل کتاب پرداخته و معرفی اسلام و دعوت به آن را را رکن اصلی آن دانستیم و سپس مناظرات معصومان با اهل کتاب به عنوان نوعی تعامل فرهنگی بررسی گردید و برخی از مناظرات و بحث های علمی میان معصومان با اهل کتاب تبیین گشت و نوع و روش رفتار فرهنگی معصومین(ع) با اهل کتاب عبارت بودند از توجه به بحث های علمی، احترام به باور اهل کتاب،تکیه بر اصول مشترک، استناد به منابع مورد اعتماد اهل کتاب، رعایت ادب و اخلاق
ویژگی های فرزند صالح در سبک زندگی اسلامی از منظر قرآن و حدیث
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
39 - 63
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی در اصطلاح عبارت است از طیف رفتاریای که اصلی انسجامبخش بر آن حاکم است و عرصهای از زندگی را تحت پوشش دارد و در میان گروهی از افراد جامعه قابل مشاهده میباشددر سبک زندگی اسلامی آنچه به عنوان یکی از مسؤولیتهای بزرگ والدین برای ایجاد ویژگی ایمان در فرزندان مطرح گردیده مساله آشنا کردن فرزند با خدا و آفریدگار جهان هستی ،پرورش استعداد دینی، ایمان، نماز گزار بودن، محبت اهل بیت(ع)، آشنایی با دین و احکام و انس با قرآنویژگیهای اخلاقی فرزند در سبک زندگی اسلامی را می توان عبارت دانست از: صداقت، احترام و خدمت گذاری به والدین،تقوی، امانت داری و پرهیز از دنیا پرستی و انجام کارهای خیر. ویژگیهای اجتماعی فرزند صالح در سبک زندگی سلامی باعث میشود تا وی با شادابی و نشاط و اعتماد به نفس به تلاش و سعی بپردازد و در برخورد با افراد جامعه از روش صحیح اسلامی تبعیت نماید. پدر و مادر باید مقدّمات ایجاد اعتماد به نفس از قبیل آگاه کردن کودک نسبت به تواناییهای خود، و بر ملا نکردن عیبهایش و ایجاد برنامه در زندگی و نظم در امور را برای کودک فراهم کنند. ویژگی های علمی درست و متناسب با نیازهای کودکان و نوجوان نقش مهمی در سرنوشت آینده آنان ایفا میکند، زیرا اساس انسان را فکر و فرهنگ او می سازد و اگر این فکر و فرهنگ مبتنی بر آگاهیهای مستند و مستدل دینی باشد زندگی جهت دینی و الهی پیدا می کند. از این رو تعلیم مسائل دینی و احکام مذهبی به کودکان در روشنگری ذهن آنان و ایجاد علاقه به امور دینی و استواری در دینداری بسیار حائز اهمیّت است.آموزش دینی را از زمان کودکی آغاز نمود تا مذهب و تعالیم دینی بطور جدّی با زندگی فرد آمیخته شود و این ویژگی در او پدید آید و کودک هم در سایه آن ، اعتماد به نفس ، آرامش روان ، نظم و انضباط، صلاح و خوبیها، روحیه ایثار و فداکاری به دست آورد و از جرم و جنایت و بزهکاری دوری جوید از ویژگیهای علمی فرزند صالح در سبک زندگی اسلامی می توان به موارد ذیل اشاره نمود: برخورداری از علوم و فنون ومهارتهای اجتماعی، برخورداری از علوم دینی، ارتباط باعلما و دانشمندان.
مطالعه تطبیقی منهج مزارنگاری در کتب اربعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
31 - 49
حوزههای تخصصی:
این نوشتار، به ترتیب زمانی، به ارزیابی شیوه نگارش هر یک از مؤلفان کتب اربعه در کتاب المزار موجود در این کتاب ها می پردازد. در مطالعه تطبیقی روش های هر یک از مؤلفان کتب اربعه در «کتاب المزار» خویش به شباهت ها و تمایزاتی دست می یابیم. این شباهت ها در ساختار کلی برخی ابواب آن ها به چشم می آید، اما در تناسب ابواب، عنوان دهی آن ها، ترتیب احادیث، ذکر اسناد روایات، اختصار یا تفصیل در طرح موضوعات، تعلیقات فقهی ذیل روایات و مباحث فقه الحدیثی مربوط به احادیث و دیگر جهات، کاملاً متمایز به نظر می آیند. یافته این تحقیق آن است که «کتاب های المزار» کتب اربعه، در گذر زمان، هر یک نسبت به قبلی به جامعیت در موضوعات، چینش و ترتیب منطقی تر در نوع نگارش رو نهاده است؛ به نحوی که «المزار» شیخ طوسی نسبت به دو «المزار» پیشین، از جامعیت و روش مندی بهتری برخوردار شده است؛ ابواب در ترتیب و چینش، منظم تر و احادیث با حجم بیشتر و موضوعات گسترده تر نگارش یافته است. این موضوع درباره «المزار» شیخ صدوق نسبت به «المزار» شیخ کلینی نیز صادق است.
تحلیل گونه شناختی روایات غسل امام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
142 - 156
حوزههای تخصصی:
شماری از احادیث امامیه به این مطلب اشاره دارند که غسل امام پیشین را فقط امام پس از او باید انجام دهد. از گام های مهم برای پژوهش درباره این احادیث، دسته بندی و گونه شناسی آن هاست تا نقاط ضعف و قوت آن ها را بهتر بشناسیم و ارزیابی دقیق تری نسبت به آن ها انجام دهیم. در این مقاله، این روایات از سه جهت تقسیم بندی شده اند: اضطراب ذکر غسل در آن ها، داشتن نشانه های جعل و اشاره به بقیه اعمال تجهیز غیر از غسل. با دقت در این تقسیم بندی ها آشکار شد که قرینه های مهمی برای عدم اعتماد ما به روایات غسل وجود دارد؛ چرا که احتمال جعلی بودنِ شماری از آن ها بسیار بالاست و شماری نیز دارای دو نقل متفاوت هستند که اشاره به مسأله غسل تنها در یکی از این دو نقل وجود دارد. همچنین در تعداد فراوانی از این روایات، برخی از امور دیگرِ تجهیز، مانند تکفین یا نماز میت و... نیز الزاماً توسط امام (ع) دانسته شده است که آشکارا با واقع تاریخی تجهیز معصومان: مخالفت دارد.
لزوم اهتمام به حدیث و علوم وابسته به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۰)
235 - 245
حوزههای تخصصی:
علمای پیشین، علاوه بر قرائت و مقابله کتاب های حدیثی، اهتمام داشتند که در نقل احادیث، به ضبط درست کلمات اشاره کنند و آن را به درستی به دیگران منتقل نمایند؛ اما در دوره معاصر، هر چند تصحیح و تحقیق کتب پیشینیان، ولی در بیشتر این تصحیح ها به ضبط درست واژه ها دقت نمی شود. از سوی دیگر، در تصحیح یک کتاب حدیثی باید به نقل آن حدیث در منابع دیگر هم توجه شود تا مشکلاتی که گاهی در فهم احادیث رخ می دهد، به کمترین حد ممکن برسد. این نوشتار نمونه هایی از اشکالات پیش آمده را برشمرده است.
جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در راهبرد حفظ نظم اجتماعی؛ بازخوانی اجتماعی آیات قرآن و روایت های اهل بیت:(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
21 - 44
حوزههای تخصصی:
جایگاه ویژه آموزه های اسلامی در نظام کنترلی کشور، معرفی ظرفیت های این آموزه ها را در مطالعه آسیب های اجتماعی، اولویت می بخشد و بررسی قرآن و حدیث را به عنون منابع این مطالعه، ضروری می سازد. ظرفیت های امر به معروف و نهی از منکر، یک نمونه است. این در حالی است که: اجرای راهبرد پلیس جامعه محور، بیان گر اقبال کشور به ایده حفظ نظم اجتماعی است و درونمایه های بنیادی این ایده و آن فریضه، هم خوانی هایی جدی دارند. سه مقوله «کنترل غیر رسمی»، «جامعه محوری» و «مسئولیت اجتماعی» - که بیان گر جایگاه کنترل غیررسمی در ایده حفظ نظم اجتماعی اند - انتخاب گردیده و قرآن و حدیث، تحلیل محتوای کیفی (ترکیبی) شده اند. یافته ها هم خوانی گزاره های مرتبط با مقوله ها را در علوم اسلامی و اجتماعی عیان ساخته و در نتیجه، ظرفیت عملکرد این فریضه را به عنون راهبرد اسلامی و بومی ایده «حفظ نظم اجتماعی» نشان می دهند. روش تحقیق، ضوابطِ تفسیر متن را در این علوم، رعایت کرده و به فهمی رسیده که در هر دو آن ها روایی دارد.
کنکاشی در حدیث ضحضاح از نگاه فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰شماره ۱۴
374 - 401
حوزههای تخصصی:
مسأله ایمان حضرت ابوطالب عموی بزرگوار پیامبرJ از دیرزمان مورد منازعه شیعه و اهل سنت بوده است. در یک سو علمای شیعه عقیده دارند که جناب ابوطالب با ایمان به شریعت محمدJ از دنیا رفته است. در آن سوی گمان اهل سنّت بر این است که وی ایمان نیاورده و با حال کفر درگذشته است. مستند اصلی زعم کفر ابوطالب که مبنای فکری مورخان، مفسران و متکلمان اهل تسنن قرار گرفته و به أدنی مناسبت در آثار تاریخی، تفسیری و کلامی خود دنبال کرده اند، حدیث معروف ضحضاح است که در مصادر اولیه حدیثی و ثانویه آنان به چشم می خورد. مدلول روایت این است که ابوطالب کافر از دنیا رفته، ولی به خاطر نصرت و حمایت وی از پیامبرJ و با شفاعت آن حضرت از دَرَک أسفل دوزخ، به سطح روئین جهنم یعنی ضحضاح منتقل شده است و در حقیقت با تبدیل مرحله شدید به خفیف مشمول کاهش عذاب گردیده است. موضع دانشمندان شیعه در برابر حدیث ضحضاح این است که این روایات به لحاظ سند ضعیف و از جهت فصاحت مخدوش و از نظر دلالت با یکدیگر متهافت است و ساحت ابوطالب مبرّای از رذیله کفر است. این نوشته تلاش دارد تا با روش نقلی حدیث پژوهشی پرده از واقعیت حدیت ضحضاح و حقیقت دلالت آن بردارد تا گوشه ای از حقیقت پنهان در ورای این گونه احادیث که دست ساخته حاکمان جور و جفا و دست مایه برخی از ناآگاهان است روشن گردد.
اندازه گیری پای بندی علّامه حلّی به سند محوری در نقد حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۹)
132 - 149
حوزههای تخصصی:
علمای امامیه برای ارزیابی روایات از دو اصطلاح صحیح و ضعیف استفاده می کردند و بر اساس قراین - که یکی از آن قراین سند حدیث بود - به صحت و یا ضعف حدیثی حکم می کردند. تا این که نظریه تربیع احادیث توسط علّامه حلّی به کار گرفته شد. ایشان احادیث را بر اساس سلسله سند به چهار دسته «صحیح»، «حسن»، «موثق » و «ضعیف» تقسیم کرد. با توجه به انتقاد بسیاری از عالمان به این شیوه ارزیابی، در این پژوهش بر آن شدیم تا به صورت آماری میزان پای بندی علّامه حلّی در عمل به وضع اصطلاحات جدید و سندمحوری را به دست آوریم. بر اساس نتایج به دست آمده، ایشان در موارد بسیاری به اصطلاحات خود پای بند نبوده و تعداد احادیث ضعیفی که مورد عمل قرار داده، از مجموع احادیث صحیح وحسن و موثق بیشتر است. بنابراین با وجود این که ایشان از پیشگامان رویکرد سندمحورانه به نقد حدیث است. این رویه را در کتاب هایش در پیش نگرفته است.
ابن قولویه: محدثی در گذر از نصّ به اجتهاد (ظهور و افول یک محدث قمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
81 - 112
حوزههای تخصصی:
ابن قولویه محدث و فقیه متقدم شیعی، از خاندانی محدث بود. وی تأثیرگذارترین استاد شیخ مفید بود و محدثان و بزرگان نامداری چون شیخ صدوق و ابن غضائری نزدش شاگردی کرده اند. حیات علمی وی در مکتب حدیث قم آغاز شد و پس از فعالیت در چند بوم حدیث مهم شیعه، در بغداد وفات یافت. نقش وی در انتقال حدیث و کتب راویان میان این بوم ها و سرزمین های اسلامی، در سده چهارم مؤثر و کارآمد بود. او در خراسان، ماوراءالنهر و مناطق مختلف عراق و مصر به تعلیم و تعلم حدیث پرداخت. مطالعه اسامی کتاب ها و برخی اعتقادات ابن قولویه نشان می دهد او از اساتید و اعتقادات شیعیان خراسان مانند عیاشی و برخی باورهای اسماعیلیه، بیش از سایر بلاد تأثیر گرفته است. محصول این سفرها فقط کتاب کامل الزیارات نبود، بلکه بیست کتاب با موضوعات فقهی به او نسبت داده شده است. این پژوهش با اشاره به تجارب و تحلیل دستاوردهای حضور وی در شهرهای مختلف، کوشیده است درباره سبب وانهاده و کنار زده شدن ابن قولویه که اندکی پس از وفات وی رخ داده، کاوش کند. دیدگاه فقهی مشهور ابن قولویه، نظریه عددیه است که به نظر می رسد افزون بر اوضاع علمی، فرهنگی و اجتماعی سده چهارم و پنجم، این رأی هم به طور خاص، در باقی نماندن نشان علمی از فقیهی نامدار چون او، سهم عمده ای داشته باشد.
بررسی سندی و محتوایی گزاره حدیث انگاشته «من طلَبَنی وجدَنی و...»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
116 - 141
حوزههای تخصصی:
مواریث حدیثی به عنوان یکی از مهم ترین راه های دست یابی به معارف الهی، نیازمند حفظ آن از فراموشی و حراست از آن در برابر آسیب هایی است که این گنجینه ارزشمند را تهدید می کند. راهیابی عبارت های حدیث نما به مجموعه های روایی از جمله این آسیب هاست. یکی از گزاره هایی که به نظر می رسد در فضای تصوف و عرفان تولد یافته و به تدریج، به برخی منابع راهیافته است، عبارت است از: «من طلَبَنی وجدَنی، و من وجدَنی عرفَنی، و من عرفَنی أحبَّنی، و من أحبّنی عشَقنی، و من عشقنی عشقتُه، و من عشقتُه قتلتُه، و من قتلتُه فعلیّ دیتُه، و من علیّ دیتُه فأنا دیتُه». دغدغه این پژوهش - که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی سامان یافته - ردیابی این عبارت در منابع روایی و عرفانی و بررسی محتوایی آن است. یافته های این جستار نشان از آن دارد که این گزاره در منابع اولیه حدیثی وجود ندارد و به تدریج، با توجه به سازگاری با مشرب اهل تصوف و عرفان، به منابع روایی و عرفانی راه پیدا کرده است. افزون بر این، کاربرد اندک واژه عشق در روایات آن هم بیشتر در مفهوم منفی و برخی ناهمخوانی محتوایی آن با قرآن و سنت، پذیرش آن را به عنوان روایت، مورد تردید قرار داده است.