مقاله حاضر، با هدف تبیین چینش واژگانی آیات قرآن در مورد خویشاوندان، به بررسی تفاوت های تعبیری و وجه تقدم و تأخر کاربرد آنها در آیاتِ مربوط به روابط خویشاوندی میپردازد و با استفاده از روایات و دیدگاه های مفسران، برخی رازهای تقدم و تأخر واژگان قرآن در نحوه و ترتیب ذکر خویشاوندان را باز میگوید، و بالتبع، لطایف و ظرایف بیانی قرآن در کاربرد واژگان و ترتیب میان آنها را روشن میکند.
از بررسی و تأمل در آیات مربوط به خانواده در قرآن به دست میآید که تفاوت های معناداری در چگونگی ترتیب ذکر خویشاوندان از جهات مختلف در آیات قرآن دیده میشود.
به لحاظ جایگاه و حرمت، پدر و مادر بر سایر خویشاوندان مقدم دانسته شده اند. از جهت عاطفی و تعلق خاطر به اطرافیان، ابتدا فرزند، سپس همسر و در مرتبة بعد والدین و بعد برادر و خواهر ذکر شده اند.
ترتیب خویشاوندان از جنبة حقوقی این گونه است که ابتدا از فرزند، سپس والدین و در مرتبة بعد همسر و سپس از برادر و خواهر یادشده است.
در ترتیب ذکر محارم زن و مرد در آیات تفاوت دیده میشود؛ بدین نحو که در بیان محارم زن نسبت به مرد، ابتدا محارم نسبی، بعد محارم رضاعی و سپس محرم سببی ذکر شده، اما در ترتیب ذکر محارم مرد نسبت به زن، محارم سببی مذکر بر محارم نسبی مقدم داشته شده اند.
راه های متفاوتی برای آموزش قرآن کریم به کودکان وجود دارد. یکی از بهترین راه های درک مفاهیم، موضوعات و قصص قرآن کریم استفاده از روش تصویرگری است. با بررسی ویژگی های سنی درکودکان دبستانی، متوجه این موضوع می شویم که از طریق نقاشی و تصویر می توان بر جذابیت و شیرینی داستان پردازی و علاقة کودک به موضوع داستان افزود. علاوه بر آن درکِ مفاهیم از طریق تصویر بر حافظة طولانی مدت تاثیرگذارتر از بیانِ کلام است.
امروزه توسط اکثر مؤسسات فرهنگی و مراکز دارالقرآن از روش های تصویری برای آموزش قرآن به کودکان استفاده می شود ولی کاربرد آن تخصصی و حرفه ای نیست. علاوه بر آن تصویرگری بسیاری از کتب، نشریات و برنامه های آموزشی دیجیتالی قرآن کریم نیز دارای نقاط ضعف است.
اگر چه کاربرد اصولی از هنر تصویرگری در جذب و علاقمندی کودک تاثیر فزاینده ای می تواند داشته باشد، اما بیان ضعیف و غیر حرفه ای آن هم خسارت های منفی جبران ناپذیری را بر روح کودک وارد می کند. در این مقاله با بررسی ضعف و نقاط قوت موجود در تصویرگری مضامین قرآنی کتابهای کودکان، می توان به ضرورت این امر پرداخت که می بایستی بازنگری و توجهی عمیق به امر تصویرگری کتابهای قرآنی کودکان نمود و آن را به عنوان یک امر مهم در فرآیند آموزش درک مضامین قرآنی در نظر گرفت.
روح حاکم بر حوزه های علمیه، اخلاص و صمیمیت است؛ امتیاز و احترام، جز بر مبنای دانش و تقوی نیست و چیزی غیر از تحصیلات علمی و معنوی، ارزش ندارد. حوزه ها، با محیط زهد و قناعتی که دارند، همواره مرکز خودسازی و تهذیب نفس بوده اند. هدف از تاسیس حوزه، تحصیل معارف دینی و انتقال آن به گستره قلمرو اسلامی و رساندن حقایق به گروههای گوناگون جامعه، دفاع از شریعت و حفاظت از کیان دینی است. حوزه، مجمع اندیشه وران و عالمانی است که متصدی پاسخ گویی به نیازهای معنوی بوده و به عنوان تشکیلاتی منسجم و هدفدار، رسالت استنباط احکام و تبیین فرهنگ دینی را به دوش می کشد. محیط حوزه، به مثابه مرکز آموزش و کارآموزی است که طلاب، پس از گذراندن دوران فراگیری، باید جذب جایگاه کار شوند و آنچه را فرا گرفته اند، به کار بندند. جامعه اسلامی، بر پایه نیازی که به مسائل معنوی و شرعی دارد، نمی تواند برای تامین خواسته ها از افراد عادی بهره مند شود از این رو، به نیروهای مهارت یافته و با صلاحیت نیازمند است، اینجاست که باید مدت فراگیری در حوزه علمیه، مشخص باشد، تا پیوسته نیاز جامعه اسلامی برآورده شود و شعاع ارشاد و ابلاغ، همه سو را فراگیرد. در هیچ مرکز آموزشی، دیده یا شنیده نشده که دانش پژوه، برای اقامت همیشگی راهی آنجا شود و همه یا حتی عمده عمر سودمند خود را در آنجا سپری کند و از امکانات و مزایای آن بهره گیرد؛ جا دارد چشم گشاییم و اسوه های تحسین برانگیز حوزه ها را بنگریم که در کمترین مدت، مایه علمی را از حوزه گرفته اند و شاخسار پُر بار خود را به دستان نیازمند نزدیک ساختند. باید باور کرد که اگر همت یار و توفیق مددکار شود، هر جا مَدرس علم است و هر سوی محضر تحقیق. استاد آیه الله سید علی اکبر قرشی، از شاخص ترین این بلند همتی و سودمندی است که سالهای سال مانند شمعی فروزان، فرا راه خلق خداست و در خدمت به معارف دینی می کوشد. آنان که با قرآن سَرو سِری داشته و لحظاتی را با نهج البلاغه و صحیفه سجادیه می گذارنند، این پژوهشگری بلند مرتبه و پوینده متبحر را از دیرباز می شناسند. جویندگان اسرارالهی و رمز و راز فُرقانی، سالهاست که جلسه های تفسیر استاد را منبع فیضی یافته اند که شیفتگان معانی و دلداگان حدیث دوست را پاسخ می دهد. آثار جاویدان، حلقه های درسی و محفل های انس او، چون نگار زیبایی بر دفتر زندگیش می درخشد. حوزه و دانشگاه، پیوسته از درسها و زمزمه های محبت استاد بهره مند شده و می شود. حضور مرتب ایشان در مسجد و آمادگی برای پرسش ها و مراجعات دینی، او را روحانی تمام عیار ساخته است. امید آن که خداوند بزرگ، توفیق دهد از گفته های برخاسته از دل آن بزرگوار، بهره مند گردیم.
احتجاج و جدال در اسلام، جایگاه ویژه ای دارد و اسلام، ضمن سفارش به نپذیرفتن چیزی بدون تفکر و سئوال، همگان را به بحث و گفتگو دعوت می کند.
جدالِ مورد پذیرش اسلام، دارای ویژگی هایی است که می توان به موارد ذیل اشاره کرد: اهداف صحیح، دفاع از حقیقت، دفع شبهات و از بین بردن اوهام و سوءظن ها، تصدیق عقاید مکتب حق، شکست دادن خصم یاوه گو به قصد یاری حق.
علاوه بر این، داشتن شرایط ویژه ای همچون تسلط علمی فرد مجادله کننده، اهلیت وی برای گفتگو، استفاده از مطالب حق برای اثبات مدعای خویش، و رعایت آدابی همچون توکل به خدا و کمک گرفتن از او، احترام به طرف مقابل، دوری از تندى، رعایت انصاف، استفاده به جا و مناسب از مبانی طرف مقابل و مشخص کردن محل نزاع، پیروی از معیارهای عقلی و علمی، ضروری است .
جدال و احتجاج آفاتی نیز دارد؛ رعایت نکردن آداب، شرایط، و فنون جدال جهالت و نادانی، پیروی از گمان و پندار، پافشاری و تعصب بی جا و تقلید کورکورانه از گذشتگان، و نیز پیروی از هوی و هوس جزء آفات جدال و احتجاج بشمار می رود.