فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۸۷۷ مورد.
مکان یابی منطقه استقرار یگان های پشتیبانی خدمات رزمی با استفاده از سامانة استنتاج فازی در منطقة نصرآباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مکان گزینی در یگان های نظامی، از موضوعات اساسی طراحان نظامی به منظور کاهش تلفات انسانی و تسلیحاتی است. لجستیک به عنوان یکی از ارکان اصلی درگیری های نظامی و در واقع ستون فقرات تمامی جنگ ها شناخته می شود. یکی از مهم ترین عوامل در طراحی لجستیکی، تعیین کانون، تمرکز و مکان یابی آن است. سامانه اطلاعات جغرافیایی با توان پردازشی بالا و مدیریت حجم بالای اطلاعات، فرماندهان و طراحان این عملیات را یاری می نماید. هدف از این پژوهش، شناسایی مناطق مستعد استقرار واحدهای آمادی در رزم جلو قبل از حضور فیزیکی، با استفاده از سامانة اطلاعات جغرافیایی و تصمیم گیری چندمعیاره فازی است. به همین منظور، عواملی از قبیل شیب، زهکشی، دید و اختفاء، خاک، کاربری اراضی، خطوط مواصلاتی، نزدیکی به یگان های مانوری، سازندها، نزدیکی به مناطق فرود بالگرد و فاصله از توپخانه سبک دشمن مورد بررسی قرار گرفت. پس از آماده سازی داده ها، عملیات فازی سازی انجام و در ادامه با معرفی قوانین مورد نظر کارشناسی در محیط متلب به صورت نظام فازی، الگو سازی شد. در نهایت با غیر فازی کردن این مجموعه، خروجی نهایی آماده و وارد محیط GIS گردید. نتایج پژوهش با توجه به بازدیدهای میدانی انجام شده، نشان می دهد که محدوده های پایکوهی، نیمه مرتفع و مناطقی که از نظر ژئومورفولوژی نظامی حائز اهمیت و مطابق ملاحظات این یگان هاست به خوبی استخراج گردیده است و GIS با تلفیق روش های تصمیم گیری چندمعیاره، می تواند جهت انجام تحلیل های نظامی با دقت مناسب، به منظور کاهش هزینه، زمان و تلفات، مؤثر واقع گردد.
بررسی عوامل موثر بر به هنگامی گزارشگری مالی با استفاده از تکنیک های شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به هنگامی از ویژگی های اطلاعات مفید در تصمیم گیری است که توجه روزافزون نهادهای نظارتی را به خود جلب کرده است. این پژوهش به بررسی عوامل مرتبط با به هنگامی گزارش گری مالی سالانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. اثر نسبت های مالکیت سهامداران عمده، سهامداران نهادی، هیئت مدیره، مدیر عامل و هلدینگ ها، تعداد سهامداران عمده، نسبت اعضای غیرمؤظف، تمایز مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره، موسسه حسابرسی، تغییر حسابرس مستقل، اندازه شرکت، قدمت شرکت، بازده ارزش ویژه، خبر خوب، گزارش مالی تلفیقی، وجود سیستم بهای مورد تأیید حسابرس، اظهارنظر مقبول حسابرس مستقل و صنعت در خلال سال های 1387 تا 1389 بر به هنگامی گزارشگری مالی سالانه مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت آموزش و آزمون مدل از دو تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد به ترتیب متغیرهای نسبت مالکیت سهامداران نهادی، تعداد سهامداران عمده، صنعت، حسابرس بزرگ، اظهارنظر مقبول، نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره، گزارش تلفیقی و بازده ارزش ویژه بیشترین اثر را بر به هنگامی دارند. بعلاوه، میانگین دقت تکنیک شبکه عصبی مصنوعی بالاتر از درخت تصمیم است.
شناسایی ابعاد عملکردی خوشه های صنعتی به روش تحلیل خوشه ای توافقی سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوشه های صنعتی یکی از رویکرد های نوین در توسعه صنعتی کشور های در حال توسعه است که اخیراً توجه
بسیاری از پژوهشگران و سیاستگذاران را به خود جلب کرده است. خوشه سازی باعث اثرات اقتصادی مثبت بر
منطقه و همچنین افزایش رقابت پذیری بنگاه های کوچک و متوسط می شود، اما میزان موفقیت همه خوشه ها
یکسان نیست زیرا عملکرد آن ها متفاوت است. بحث عملکرد خوشه ها دارای جوانب گوناگون است و گستره
وسیعی از حوزه های بروز نتایج را شامل می شود. این امر ناشی از ماهیت فراسازمانی و پیچیدگی کنش های
درونی و اثرات بیرونی خوشه است؛ چنانچه تابه حال مدل جامعی از ابعاد عملکردی خوشه صنعتی ارائه نشده
است. تعریف دقیق ابعاد عملکردی می تواند از بخشی نگری مبتنی بر زاویه نگاه به خوشه ها بکاهد و بررسی
اقدامات توسعه خوشه ها با رویکرد جامع، قابل اجرا شود. این تحقیق برآن است تا با طبقه بندی سنجه های
عملکرد خوشه های صنعتی، ابعاد عملکردی خوشه های صنعتی را شناسایی کند و مدلی برای سنجش جامع
عملکرد خوشه های صنعتی ارائه دهد. روش بکارگرفته شده در تحلیل داده های این تحقیق، تحلیل خوشه ای
است که به روشی ابتکاری، طبقه بندی های مد نظر 82 نفر از خبرگان موضوع را یکپارچه ساخته است و بر
اساس آن، چهار بعدعملکردی خوشه صنعتی شامل بعد مالی، بعد رقابتی، بعد اقتصادی و بعد زیست محیطی به
همراه مولفه ها و سنجه های هر یک استخراج گردیدند.
ارایه مدلی برای ارزیابی عملکرد دانشگاه ها؛ مورد مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت شدید دانشگاه ها و نهادهای آموزش عالی و تلاش آن ها در جهت ارائه خدمات با بالاترین کیفیت، باعث شده تا نیاز این نهادها به رویکردی جامع که بتواند تمامی زمینه های عملکردی مرتبط با موفقیت را در نظر بگیرد و عملکرد نهاد را در قالب آن ارزیابی کند، روز به روز افزایش می یابد. هدف از این پژوهش ارائه ی یک سیستم پیشنهادی از شاخص های استراتژیک بر اساس الگوی کارت امتیازی متوازن به منظور ارزیابی عملکرد برنامه استراتژیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان بود. این پژوهش شامل سه مرحله بود، مرحله اول منابع اطلاعاتی، که دارای سه گام بود شامل (گام اول برنامه استراتژیک دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، گام دوم پیشینه تحقیقات و گام سوم نظرخواهی از کارشناسان و صاحبان کلیدی فرایند) که هر کدام از مراحل ابزار و روش مرتبط با خود را داشتند. مرحله دوم تعیین منظرها برای ارزشیابی (شامل منظر مالی، رشد و یادگیری، فرایند داخلی و مشتری) و مرحله سوم، تدوین شاخص های اصلی این مناظر بود که مهم ترین شاخص ها استخراج شد و این شاخص ها توسط معاونت یا حوزه مربوط به خود، بایستی به صورت مداوم مورد نظارت و ارزیابی قرار گیرد. لازم به ذکر است، در این مقاله بخشی از اطلاعات حاصل از طرح پژوهشی آورده شده است.
طراحی سیستم پیش بینی کننده عملکرد مالی در شرکت های صنعتی بر مبنای روش های داده کاوی
حوزههای تخصصی:
با ظهور انواع جدید کسب وکارها که منتج به افزایش پیچیدگی در فضای کسب وکار شده است، مدیران و سرمایه گذاران بیش ازپیش نیازمند ابزارهایی هستند که با استفاده از آن ها، شفافیت بیشتری در وضعیت آتی کسب وکار خود ایجاد نمایند. وضعیت مالی سازمان ها در همه ادوار از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و بررسی سودآوری کسب وکار نیز از طریق تحلیل وضعیت مالی سازمان تبیین می شود. صورت های مالی، وضعیت مالی سازمان را در یک دوره مشخص در بردارند. در این تحقیق سعی بر آن است که با استفاده از نسبت های مالی و با به کارگیری الگوریتم های داده کاوی، سیستمی طراحی شود که با توجه به عملکرد گذشته شرکت های صنعتی، سود خالص آن ها را در آینده پیش بینی نماید و بر مبنای آن، تحلیل مناسبی از وضعیت عملکردی شرکت حاصل گردد. سیستم مبتنی بر شبکه عصبی که در این تحقیق طراحی شده است، با کشف روابط موجود میان نسبت های مالی و سودآوری شرکت ها، اقدام به پیش بینی سود خالص سازمان ها می نماید.
طراحی مدلی جهت پیش بینی رتبه اعتباری مشتریان بانکها با استفاده از الگوریتم فراابتکاری و هیبریدی چند معیاره شبکه عصبی فازی – کلونی مورچگان ( مطالعه موردی شعب پست بانک استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره موسسات مالی و اعتباری برای آنکه بتوانند حداکثر سود حاصل از سرمایه گذاری های خود را دریافت دارند، بدنبال پالایش، جذب و نگهداشت بهترین سرمایه گذاران، مشاوران، مشتریان و قرض-گیرندگان بوده اند. بااین وجود، علوم مختلف سعی نموده اندروشهای دقیقی برای تفکیک مشتریان ارایه نمایند. از همین رو علومی مانند روانشناسی تا علوم مدیریت، ریاضیات، مالی و ... درصدد تحقق این هدف برآمده اند. آنچه که دراین پژوهش بدان اشاره خواهد شد ضرورت استفاده از روشهای نوین داده-کاوی در ترکیب با روشهای هوش مصنوعی جهت فائق آمدن بر پیچیدیگی های مسئله است و پاسخ به این سوال که آیا روش ترکیبی استفاده شده به خوبی رتبه اعتباری مشتریان را پیش بینی می کند؛ این امر در حالی رخ می دهد که نباید بُعد دیگری از مسئله را که همانا انتخاب مهمترین عوامل سنجش (معیارها) هستند را فراموش نمود و در این راستا ازقضاوت خبرگان و تحلیل های ناپارامتری ( آزاد توزیع) به منظور رتبه بندی معیارها استفاده گردیده است که نهایت با انتخاب تعدادی از شاخصها به منظور پیاده سازی مدل ترکیبی به این سوال پاسخ داده خواهد شد که آیا نظر خبرگان در انتخاب معیارها منتج به پیش بینی مناسبی از وضعیت اعتباری مشتریان می گردد. سه شاخص "" سن"" ، "" سابقه ارتباط با بانک ( مدت حساب)"" و "" میزان اعتبار"" برای پیاده سازی مدل ترکبی عصبی فازیانتخاب گردید. و نتایج بیانگر آن می باشد که 89.67درصد از مواقع این سیستم می تواندتخمین درستی نسبت به رتبه اعتباری مشتریان ارائه دهد..
طراحی سیستم خبره فازی جهت اندازه گیری کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه چشمگیر فناوری اطلاعات و کاربرد های وسیع آن، افزایش وابستگی سازمان ها به فناوری اطلاعات و افزایش پیچیدگی در فناوری های مورد استفاده در سازمان ها مدیریت اینگونه فناوری ها و خدمات مربوطه سخت تر شده است، بنابراین با توسعه خدمات مبتنی بر فناوری اطلاعات بانک ها، از جمله خدمات بانکداری الکترونیکی، نیاز به روش هایی برای ارزیابی کیفیت اینگونه خدمات در سازمان ها افزایش می یابد. بنابراین، در این پژوهش مدلی جامع برای اندازه گیری دقیق تر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی از طریق یک بررسی گسترده ادبیات موضوع و همچنین پرسش از خبرگان این حوزه برای بررسی متغیرهای موثر بر کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی با به کارگیری تکنیک دلفی فازی ارائه شده است . در این راستا پس از شناسایی ابعاد و شاخص های مربوطه،از آنجایی که مقیاس های سنتی نمی تواند ارزیابی دقیق و درستی از کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی در شرایط عدم قطعیت ارائه کند اقدام به فازی سازی این شاخص ها می گردد و در نهایت یک سیستم خبره فازی که در برگیرنده 5 سیستم فازی همراه با طراحی یک واسط گرافیکی در نرم افزار MATLAB ارائه می گردد. این سیستم خبره فازی وضعیت نهایی کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی و هم چنین وضعیت هر یک از ابعاد اصلی اندازه گیری کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی را نشان می دهد.در این مقاله کاربرد این سیستم طراحی شده در بانک سینا بررسی شده است. در نهایت با محاسبات خطاهای سیستم خبره، عملکرد مطلوب سیستم فازی طراحی شده با اطلاعات مربوط به بانک سینا تست و ارزیابی شده است و مورد تایید قرار گرفت.
طراحی الگوی توسعه بندر خشک در ایران با استفاده از تکنیک های دلفی، تحلیل شکاف و دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بندر خشک یک راه حل بالقوه برای دسترسی بهتر به قابلیت های بنادر دریایی داخلی محسوب می شود. مطمئناً برای پیاده سازی موفق بندر خشک وابسته به شناسایی و تعریف موانع و قابلیت های توسعه ترمینال های واسطه ای پیشرفته می باشد. در راستای پیدا کردن روش راه اندازی بندر خشک در ایران، بازنگری ادبیات و مقایسه مطالعات انجام شد. از روش دلفی بر اساس مصاحبه الزامات راه اندازی بندر خشک شناسایی شد. در نتیجه این بررسی 8 متغیر با اهمیت (مسیر جاده ای؛ شبکه ریلی؛ بنادر دریایی؛ ساختار و زیرساخت؛ فرایند و اجرا؛ مالی؛ حفاظت از محیط زیست؛ محیط فیزیکی) شناسایی شد و کمبود (شکاف موجود) در همه عوامل تایید گردید. سپس از روش دیماتل روابط علی بین آنها کشف شد. روابط علی در قالب یک مدل مفهومی مطرح گردید. بنابراین این تحقیق با هدف دستیابی درک بهتری از مسیر اجرای پروژه های بندر خشک در ایران الگویی از روابط بین مهمترین متغیرهای اثرگذاری در اجرای پروژه های بندر خشک را پیشنهاد می نماید.
تجزیه و تحلیل حالات خرابی بالقوه و اثرات آن با استفاده از تحلیل پوششی داده های استوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود و ارتقای سطح کیفیت محصول و خدمات ارائه شده توسط بنگاهها اولین و اصلیترین عامل پیشرفت
نسبت به رقبا و گرفتن سهم عمده بازار میباشد. در همین راستا تجزیه و تحلیل حالتهای خطا و آثار آنها
ابزاری کارآمد بمنظور بهبود کیفیت در مدیریت کیفیت میباشد. با توجه به انتقادات فراوان به روش سنتی،
عدد تقدم ریسک در تجزیه و تحلیل حالات خرابی بالقوه از ضرب سه عدد شدت، وقوع و تشخیص تشکیل
میشود. به منظور برطرف کردن عیوب موجود، روش جدیدی برای محاسبه عدد تقدم ریسک در تجزیه و
تحلیل حالات خرابی بالقوه بر پایه روش تحلیل پوششی دادهها معرفی می گردد. هدف از این تحقیق ارائه نوع
جدیدی از عدد تقدم ریسک با تخصیص وزنهای مختلف برای هر یک از فاکتورهای ریسک میباشد.
همچنین با توجه به این که اعداد شدت، وقوع و تشخیص توسط تیمی متشکل از گروههای مختلف خبرگان
بدست می آید و عاملی قطعی و ثابت نمیباشد، در این پژوهش از روش بهینهسازی استوار که نتایج تحلیل
پوششی دادهها را میپوشاند و پیچیدگی کمتری نسبت به روش فازی دارد، استفاده شده است. نتایج حاصل از
مثال حل شده حکایت از موثرتر بودن مدل پیشنهادی نسبت به RPN سنتی دارد و رتبهبندی کاملی از حالات
خرابی را ارائه میکند.
تحلیل موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین صنعت خودرو با به کارگیری رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری( ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همکاری بین شرکت ها در زنجیره تأمین صنایع مختلف برای دستیابی به رضایت مشتریان نهایی ضروری است، اما طبق تحقیقات مختلفی که انجام شده است، بسیاری از پروژه های همکاری توفیق لازم را نمی یابند. یکی از مهم ترین دلایل این امر عدم توجه به مسائل و اختلافات فرهنگی در ایجاد همکاری بین سازمان هاست. نظر به اهمیت موضوع، در این تحقیق ابتدا موانع مهم تعامل پذیری فرهنگی بین سازمان های همکاری کننده در زنجیره تأمین صنعت خودرو شناسایی شد و سپس این موانع با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی گردیدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، از خبرگان و متخصصین صنعت خودرو در شهر رشت با استفاده از پرسشنامه سطح بندی موانع تعامل پذیری فرهنگی که توسط محقق بر طبق روش شناسی مدل سازی ساختاری تفسیری طراحی شده، گردآوری شده است. مطالعه نشان می دهد که رفع چهار مانع «تفاوت در جهت گیری استراتژیک سازمان ها»، «تفاوت پرسنل سازمان ها از لحاظ دانش، تجربه و ظرفیت یادگیری»، «تفاوت در زبان گفتاری سازمان ها» و «تفاوت در میزان توجه سازمان ها به یادگیری» سنگ زیربنای رفع موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین می باشند.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری در منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار با رویکرد ترکیبی SWOT-AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری و جذب
گردشگر به عنوان یکی از مسائل مهم در شناساندن پتانسیل های یک منطقه و جذب سرمایه های
داخلی و خارجی در کشورهای جهان مطرح است. در واقع گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی
از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است. در این راستا هدف از انجام این پژوهش، بررسی
و شناسایی عوامل تأثیرگذار در توسعه صنعت گردشگری منطقه آزاد چابهار و تدوین
استراتژی و راهبردهای مطلوب و همچنین اولویت بندی این استراتژی ها می باشد. درپژوهشحاضر،روشتحقیقبراساسنوعهدف،کاربردیوبراساسنوعروش،توصیفی- تحلیلیاست. جامعه آماری
پژوهش را 30 نفر از مدیران عالی و میانی، کارشناسان ارشد سرمایه گذاری و سرمایه گذاران
و صاحب نظران فعال بخش گردشگری تشکیل می دهند. برای تحلیل داده ها از روش ترکیبی SWOT با AHPاستفادهشدهاست. یافته های حاصل
از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از میان راهبردهای تدوین شده، «فراهم نمودن زمینه های
جذب سرمایه گذاری برای ورزش های ساحلی و آبی»، «معرفی
چابهار به عنوان قطب گردشگری زمستانی» و «ایجاد مراکز گردشگری زمستانی و تابستانی
برای جذب گردشگر در تمام فصول سال» از مهمترین استراتژی ها برای توسعه سرمایه گذاری
گردشگری در حوزه چابهار می باشند.
پیش بینی قیمت زنجیره محصولات پلی اتیلن ترفتالات با استفاده از سیستم مبتنی بر شبکه های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقدان پیش بینی ساختارمند درخصوص محصول پرکاربرد پلی اتیلن ترفتالات شرکت صنایع پتروشیمی را بر آن داشته است که پیش بینی های قیمت را از شرکت های خارجی خریداری کند. جلوگیری از خروج ارز و تحمل عوامل سیاسی مانند تحریم ها در این حوزه نیازمند پیش بینی علمی قیمت ها در داخل است. به دلیل ماهیت زنجیره وار و نیز عدم اطلاع از میزان تأثیر عوامل متعدد موثر بر قیمت، محققان ناچار هستند به منظور پیش بینی، مسائلی با پیچیدگی زیاد و معادلاتی با درجه بالا حل کنند. انتخاب تعداد و نوع متغیرهای ورودی شبکه عصبی، تأثیر بسزایی در کارایی سیستم دارد، ازاین رو از روش تحلیل بنیادین با تکیه بر تئوری عرضه-تقاضا و نگرش کلان اقتصادی، و روش آماری دلفی جهت انتخاب عواملی با اثرگذاری بیشتر بر قیمت استفاده شده است. ابتدا با استفاده از متغیرهای کنترل شده، توپولوژی کلی شبکه عصبی طراحی شده است. سپس با در نظر گرفتن متغیرهای مستقل، مانند تعداد لایه های پنهان و تعداد نرون ها و بررسی تأثیر آن ها بر کارایی عملکرد شبکه عصبی، شبکه بهینه انتخاب گردید. از معیارهای میانگین مربعات خطا و ضریب تعیین به عنوان متغیرهای وابسته استفاده شده است. بعد از ایجاد رابط کاربری، ارتباط سیستم با شبکه عصبی بهینه برقرارشد. به منظور بررسی عملکرد سیستم، قیمت واقعی محصول مدنظر، در سال مرجع با قیمت پیش بینی شده توسط سیستم پیشنهادی و قیمت خریداری شده از شرکت CMAI مورد مقایسه قرارگرفت و نتایج، کارایی قابل قبول سیستم پیشنهادی را با میانگین خطای کمتراز 3% در پیش بینی قیمت زنجیره مدنظر، اثبات نمود. این سیستم می تواند صنایع پتروشیمی را از خرید اطلاعات پیش-بینی قیمت از شرکت های خارجی بی نیاز سازد.
مدل سازی ریاضی انعطاف پذیری زنجیره تأمین با استفاده از برنامه ریزی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات شرایط تولید و بازار، شرکت ها با فشار زیادی مواجه شده اند. یکی از راه های برخورد با این فشارها، مفهوم زنجیره تأمین و افزایش انعطاف پذیری آن برای برآوردن نیازهای متفاوت مشتریان است. با وجود اهمیت فراوان انعطاف پذیری زنجیره تأمین، کمبود مدل های تحلیلی مناسبی که روابط بین میزان انعطاف پذیری در یک سیستم و سطح عملکرد کلی سیستم را توضیح دهد، همچنان احساس می شود. بنابراین، در این مطالعه یک مدل ریاضی برای انعطاف پذیری زنجیره تأمین ارائه شده است. مطالعة حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و از انواع تحقیقات توصیفی است.این مطالعه در دو مرحله انجام شده است؛ شناسایی ابعاد انعطاف پذیری زنجیره تأمین و مدل سازی ریاضی آن با استفاده از برنامه ریزی آرمانی. ابعاد شناسایی شده در مرحلة اول، انعطاف پذیری نیروی انسانی، ماشین آلات، تعمیرات و نگهداری و فرایند هستند که ابعادی عمومی و مهم برای ارزیابی هر یک از سه سطح تأمین، تولید و مونتاژ در زنجیره تأمین به شمار می روند. حاصل مرحلة دوم، طراحی مدلی ریاضی برای هر یک از این سه سطح، به صورت جداگانه اما وابسته به سایر سطوح از طریق تابع هدف شان بود که محدودیت های شان براساس ابعاد شناسایی شده در مرحلة اول تعریف شده اند.
بخش بندی بازار حمل و نقل عمومی شهری با استفاده از تحلیل خوشه ای (مطالعه موردی: منطقه شش شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از حمل و نقل عمومی، از موضوعاتی است که با جنبه های مختلفی از کیفیت زندگی، در ارتباط می باشد. با توجه به اقدامات صورت گرفته در کشور در راستای هدفمند کردن یارانه ها، لازم است تحقیقات بیشتری در زمینه بازاریابی حمل و نقل و شناخت انواع مسافران یا مشتریان این بازار صورت گیرد. به منظور توسعه راهکارهای افزایش میزان استفاده از حمل و نقل عمومی شهری، شناخت نیازهای آن ها اهمیت فراوانی پیدا می کند. بخش بندی مسافران، تصمیم گیرندگان را برای این شناخت و پاسخ دادن به آن، یاری می نماید. هدف این تحقیق، بخش بندی بازار با توجه به عوامل نگرشی است. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین منطقه شش شهر تهران می باشد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی، 391 نمونه به دست آمد و مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل خوشه ای استفاده شد. از نتایج تحلیل خوشه ای که بر اساس عوامل نگرشی انجام گردید، سه بخش بازار شناسایی شدند: بخش اول، اهمیت زیادی به بهره وری می دادند و بهره برداران نام گذاری شدند، بخش دوم، اهمیت زیادی برای راحتی و آسایش قائل بودند و راحت طلبان نام گذاری شدند و بخش سوم که زمان مداران خوانده شدند، اهمیت فراوانی برای سرعت و زمان قائل بودند. همچنین رابطه متغیرهای جمعیت شناختی مختلف، با بخش ها مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که متغیرهای سن، تحصیلات، تأهل و ترجیح در نوع استفاده از حمل و نقل، با خوشه ها مرتبط هستند.