فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۹٬۸۵۹ مورد.
کودکان کار در رادیو
بررسی انتقادی دگردیسی «حجاب چادر» در بازنمایی تلویزیونی: مطالعه معناشناختی دو سریال «آخرین گناه» و «بی صدا فریاد کن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات عارض شده بر «حجاب» بانوان در ایران پس از انقلاب اسلامی و مطالعه ابعاد و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن یکی از مسائل مهم و جذاب حوزه «مطالعات فرهنگی حجاب در جمهوری اسلامی ایران» است. «چادر» نیز به عنوان یکی از گونه های برجسته و چشمگیر حجاب بانوان در ایران از روند عمومی این تغییرات مستثنی نبوده و بخش های قابل توجهی از فرهنگ عمومی و نیز فضای رسانه ای ایران به ویژه در تلویزیون و سینما، نمایشگاه این دگرگونی های متأخر است. اگرچه بخش اعظم کنش های چادرمدار بانوان امروز ایران در همان زمینه های سنتی و اصیل آن روی می دهد اما ملاحظه تغییراتی در نشانه و کارکرد چادر نزد بخش هایی از بدنه اجتماعی و نیز بازنمایی های رسانه ای کافی است تا این پدیده را در شمار مسائل مهم و حساس مطالعات فرهنگی لباس و حجاب در ایران قرار دهد. نوشتار پیش رو به دنبال مطالعه سطوحی از تغییرات نشانه شناختی، کارکردی و در نهایت معنی شناختی حجاب چادر در سریال های تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. این مطالعه از طریق مصاحبة گروهی با چهار گروه پانزده نفره از بانوان حوزوی و دانشگاهی حامل چادر سنتی و اصیل ایرانی در مورد برساخته های متأخر تلویزیون از «زن و دختر چادری»، در نهایت توضیح می دهد که چادر در بسیاری از تولیدات نمایشی صدا و سیما دچار دگردیسی های کارکردی و معنایی همه جانبه ای شده و در نوعی نقض غرض رسانه ای و فرهنگی به یک «شنل» خیره کننده و جذاب تقلیل یافته است
جذب نوآوران و طرد کلیشه سازان؛ راه حل این است!؛ گفت و گو با طیبه شیخ زاده، تهیه کننده پیشکسوت رادیو
رادیو مهاباد صدای وحدت و همدلی؛ گفت و گویی صمیمانه با ابوالقاسم امان اللهی مدیر کل مرکز مهاباد
منبع:
رادیو دی ۱۳۹۱ شماره ۶۶
نیم نگاهی به اوقات فراغت
نقد پسااستعماری روایت سریال قهوه تلخ از مدرنیته سیاسی ایرانی: با تاکید بر روش واسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۸
121 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات پسا استعماری یکی از جدیدترین حوزه های علوم اجتماعی در کشورهای موسوم به جهان سوم است که توجه روزافزونی را به خود جلب کرده است. مطالعات پسااستعماری به دنبال آشکار کردن این مسئله است که مدرنیته چگونه در قالب گفتمان شرق شناسی در پی شکل دادن به یک چارچوب تجویزی برای رفتار استعمارگرایانه غرب با شرق است. بر این اساس "تلاش برای به رسمیت شناختن تفاوت ها" را به عنوان هدف عملی خود انتخاب کرده است. تحقق این هدف نیازمند نوع خاصی از "بازنمایی" است یعنی تصویر خود در نزد "خود" و "دیگری" باید تغییر کند. بنابراین می توان گفت مطالعات پسااستعماری خود را محدود به نقد غرب نمی کند؛ بلکه نقد تصویر خود در نزد خود و انتقاد از خود نیز بخشی از آن است. بنابراین در این پژوهش به نقد بازنمایی جامعه ایران در سریال قهوه تلخ مهران مدیری پرداخته ایم. سوال اصلی ما این بوده است که روایت سریال از تقابل سنت/مدرنیته چگونه است؟ به عبارتی این که آیا جامعه ایران به عنوان پدیده ای نامعقول و ناسازگار با مدرنیته بازنمایی می شود؟ با استفاده از رویکرد نقد پسااستعماری برای پاسخ به سوالات فوق از روش واسازی استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که روایت غالب سریال از تقابل سنت/مدرنیته، یک روایت سنت گریز است. بر این اساس سنت (جامعه ایران) به عنوان دیگری مدرنیته بازنمایی شده است. هرچند در موارد متعددی روایت مرکزگرای فیلم خود را واسازی می کند. اما از آنجایی که در تحلیل واسازی هدف جایگزین کردن یک مرکز با مرکز دیگر نیست، باید به دنبال ارائه راهکاری برای برون رفت از تقابل سنت و مدرنیته و کمک به فهم این تقابل در جامعه ایران باشیم. به عبارتی می توان گفت این تقابل از اساس کذب بوده و باید به دنبال یک راه سوم یا به عبارت دیگر مدرنیته بومی باشیم.
برون سپاری حلقة مفقوده در سازمان های مطبوعاتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهرست گزیده مقالات ارتباطات جمعی در مطبوعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و محدودیت رسانش پیام از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوآوری و خلاقیت، اساس پیشرفت؛ پزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله)
منبع:
رادیو دی ۱۳۹۱ شماره ۶۶
تروریسم دولتی در فضای مجازی و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد دوفضایی به آسیب های مجازی و دین: نگرش ها و تجربه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجربه شناسی آسیبی کاربران فضای مجازی ایران، چه نسبتی با اعتقاد دینی و اخلاقی آنها دارد؟ آیا می توان میان سطوح مختلف دینداری و تجربه های آسیبی، ارتباط معناداری یافت؟ از سوی دیگر آیا نسبتی میان نگرش ها به آسیب های مجازی (ناهنجاری و جرم) و سطح دینداری وجود دارد؟ میان سه متغیر تجربه شناسی آسیبی، نگرش سنجی نسبت به آسیب ها و سطح دینداری کاربران فضای مجازی ارتباط معناداری وجود دارد؟ موارد فوق، سؤالات اساسی است، که در این مقاله مورد بحث قرار می گیرد. برای پاسخگویی به این سؤالات نیازمند مفهوم شناسی رویکرد دوفضایی به آسیب های مجازی خواهیم بود.
لذا در این مقاله ابتدا پارادایم دوفضایی شدن تبیین شده و در ذیل این نگاه، تبدیل هایی که از آسیب فیزیکی به آسیب مجازی رخ می دهد، مورد توجه قرار می گیرد. سپس داده های پرسشنامه برخط با رویکرد اکتشافی، جهت تجربه شناسی آسیبی، نگرش سنجی آسیبی و همچنین سنجش سطح دینداری مطالعه می شود. پس از آن رابطه میان سطح دینداری و تجربه شناسی آسیبی و سطح دینداری و نگرش سنجی آسیبی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در پایان به عنوان جمع بندی مباحث مطرح شده، همچنین طرح الگویی برای تبیین روابط میان سه متغیر، به ترسیم نقشه مسیر روابط میان متغیرهای مورد توجه خواهیم پرداخت. این نقشه مسیر را می توان بر اساس روش تحلیل مسیر و منطق اکتشافی بودن پژوهش، نوعی تحلیل مسیر اکتشافی و یا نقشه مسیر اکتشافی دانست.
امام خمینی و هنر متعهد
منبع:
رادیو بهمن ۱۳۹۱ شماره ۶۷