فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
160-181
حوزههای تخصصی:
ارتباط درمانی یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده ی موفقیت درمانی است. هدف از این مطالعه بررسی ادراک زوجین ایرانی از حریم خصوصی زناشویی در ارتباط درمانی با روان درمانگر بود. مطالعه ی حاضر، پژوهشی کیفی به روش تحلیل موضوعی مکنون بود. این پژوهش با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساخت یافته ی چهره به چهره و نمونه گیری هدفمند انجام شده است. 30 فرد متأهل (15 زن و 15 مرد) ساکن در شهر تهران که حداقل سه سال از زندگی زناشویی آن ها سپری شده بود، دیدگاه شان پیرامون ملزومات صیانت از حریم زناشویی خود در ارتباط درمانی با روان درمانگر را به اشتراک گزاردند. راهبرد شش مرحله ای براون و کلارک (2006) برای استخراج درون مایه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق در قالب سه درون مایه سایبانی، نه درون مایه و چهار درون مایه فرعی طبقه بندی شدند.درون مایه های سایبانی عبارتند از: محرمیت، تخصص و مرز در ارتباط درمانی. نتایج این مطالعه ضمن برجسته نمودن اقبال عمومی نسبت به نقش روان شناس در تقلیل آلام روحی و مشکلات زناشویی در جامعه ی ایرانی، بیانگر اهمیت برخی مؤلفه های فرهنگ بسته در شکل گیری یک ارتباط درمانی مؤثر و ملزومات صیانت از حریم خصوصی زناشویی در روان درمانی است.
مرگ نهاد خانواده در جوامع صنعتی
منبع:
گزارش آذر ۱۳۷۴ شماره ۵۸
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش مهارت های مدیریت خشم در کاهش خشونت خانوادگی و بهبود رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۵
299-310
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های مدیریت خشم در کاهش خشونت خانوادگی و بهبود رضایت زناشویی زنان خانه دار در شهر تهران انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی است و برای انجام آن از بین زنان مراجعه کننده به خانه سلامت در منطقه 2 تهران، 34 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های رضایت زناشویی انریچ و خشونت CTS2 در مراحل قبل و بعد از مداخلات و پیگیری جمع آوری شد و به وسیله تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های مدیریت خشم می تواند خشونت خانوادگی را در زنان خانه دار به طور معنادار کاهشداده و رضایت زناشویی آنان را افزایش دهد. افزون بر این، تحلیل داده ها در مرحله پیگیری نشان داد که اثر مداخلات ماندگار بوده است. نتایج این پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش مهارت های مدیریت خشم روش مناسبی برای کاهش خشونت خانوادگی و در نتیجه بهبود رضایت زناشویی می باشد. آموزش مهارت های مدیریت خشم احتمالا از طریق تقویت مهارت های رفتاری تنظیم و تغییر کرده و ایجاد هیجانات خوشایند به زنان کمک می کند که خشونت خودشان را کاهش دهند، در اثر این تغییرات مطلوب رفتاری و هیجانی رضایت زناشویی زنان خانه دار بهبود یافت.
کنگره جهانی جوانان
حوزههای تخصصی:
بررسی تفاوت اثربخشی آموزش هیجان مدار و تئوری انتخاب بر رضایت زناشویی و دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۳
377 - 393
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی دو رویکرد هیجان مدار و تئوری انتخاب بر رضایت و دلزدگی زناشویی زوجین بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل زوجین متأهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره شهر همدان در سال 1398 بودند که از میان آنها 30 زوج با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروههای آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با یکی از روش های مشاوره گروهی (مبتنی بر نظریه انتخاب و رویکرد هیجان مدار) آموزش دیدند. آزمودنی ها پرسشنامه های رضایت زناشویی انریج (1998) و دلزدگی زناشویی پاینز (1996) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و آزمون تعقیبی بکار رفت. نتایج نشان داد هر دو روش مشاوره گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب و هیجان مدار بر افزایش رضایت زناشویی و کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین موثر بودند (05/0p< ). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد بین اثربخشی این دو روش بر رضایت دلزدگی زناشویی در زوجین تفاوت معناداری وجود نداشت(05/0p> ). با توجه به اثربخشی دو رویکرد تئوری انتخاب و هیجان مدار می توان از این رویکردها برای مداخلات روانشناختی زوجین استفاده کرد.
تأثیر سطوح خشم و شیوه های فرزندپروری مادران کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی بر خودپنداره فرزندانشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۸
175-196
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر سطوح خشم و شیوه های فرزندپروری مادران کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی بر خودپنداره فرزندانشان بود. طرح این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بوده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی مادران کودکان دارای ناتوانی های یادگیری بین سنین 8 تا 12 سال که به مراکز مورد نظر مراجعه کرده اند و جامعه کودکان عادی، کودکان مدارس همان مناطق بود . به این منظور 82 نفر از دانش آموزان بین سنین 8 تا 12 سال که به مراکز مورد نظر مراجعه کرده بودند، به عنوان گروه نمونه کودکان دچ ار ناتوانی های یادگیری انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسش نامه های شی وه های فرزن دپروری ب امریند، 1991، خودپنداره کودکان آهلووالیا، 1961 و خش م اسپیلبرگر، 1999، توسط کودکان و مادرانشان، گروه کودکان عادی و مادران، پرسش نامه های مشابه را کامل کردند. داده های بدست آمده از طریق آزمون های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و رگرسیون مورد بررسی قرار گرفتند. مادران کودکان دچار ناتوانی های یادگیری در مؤلفه های احساس خشم، واکنش خشمناک، برون ریزی خشم، درون ریزی خشم، کنترل برون ریزی خشم و کنترل درون ریزی خشم با مادران کودکان عادی تفاوت معناداری دارند. خشم مادران در رابطه میان ناتوانی یادگیری و شیوه های فرزندپروری نقش تعدیل کننده ندارد. خشم می تواند مؤلفه های خودپنداره رفتاری، خودپنداره تحصیلی و شادی را توجیه کنند. مؤلفه های خودپنداره کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی تفاوت معناداری دارند . خانواده به عنوان مهم ترین شکل دهنده پیشینه هر کودک می تواند جزء اساسی ترین موارد پژوهشی باشد و با توجه به مجهولاتی که در زمینه تأثیر شرایط مادران کودکان دچار نات وانی های یادگیری وجود دارد، ضروری به نظر می رسد تا اطلاعاتی در این زمینه جمع آوری شود. در طی درمان برای درمانگران سوالاتی در زمینه مادران کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و چگونگی تأثیر آن ها بر روند درمانی فرزندانشان ایجاد می شود که پژوهش حاضر می تواند پاسخ گوی آن ها باشد.
بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی (ساکن در مناطق 3و20) و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی است. ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی پژوهش از ﻧﻈﺮﯾه ﻫﻤﺴﺎنﻫﻤﺴﺮی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی آن گزاره نویسی و ﻓﺮﺿﯿه ها أخذ شده است. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است که با تعیین حجم نمونه 400 نفری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، داده ها و داده های لازم گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که 8/32 درصد از پاسخگویان همسانی سنی و 8/82 درصد همسانی قومیتی داشته اند. 3/41 درصد از پاسخگویان رشته تحصیلی همانند، 5/15 درصدشغلی همانند و 3/36 درصد سطح درآمدی همانند سطح درآمد همسر خود داشته اند و هم چنین، 8/52 درصد از پاسخگویان سطح تحصیلاتی دقیقا همانند سطح تحصیلات همسر خود داشته اند و اگر سطوح تحصیلی نزدیک به هم را نیز همسان تحصیل در نظر بگیریم، آنگاه 8/80 درصد از زوجین، همسان تحصیل بوده اند. نتایج حاکی از این است که رابطه بین متغیرهای همسانی سن، تحصیل، شغل و سطح درآمد با رضایت از زندگی زناشویی معنادار است، اما وجود رابطه معنادار بین متغیرهای همسانی قومیتی و همسانی رشته تحصیلی با رضایت مندی زناشویی تأیید نشد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای همسان همسری در کنار هم توانسته اند 7/21 درصد تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کنند. بر اساس نتایج مشاهده شده، متغیرهای همسانی سنی، همسانی تحصیلی و همسانی سطح درآمد تأثیرگذاری بیش تری نسبت به سایر متغیرهای همسان همسری بررضایت مندی زناشویی داشته اند.
بررسی میزان، انگیزه ها و ادراک پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی بر مبنای کیفیت رابطه دلبستگی و ادراک طرد و کنترل والدینی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
531-549
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت رفتار کاربر در شبکه های اجتماعی به ویژه در گروه سنی نوجوانان، هدف این پژوهش بررسی رابطه میزان استفاده، انگیزه ها و ادراک پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی با کیفیت دلبستگی به والدین و ادراک طرد و کنترل والدینی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام نوجوانان 15 تا 18 سال شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 146 پرسشنامه های دلبستگی به والدین و همسالان، پرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل والدینی و پرسشنامه کاربری شبکه های اجتماعی پاسخ دادند نتایج نشان داد که کیفیت رابطه با والدین نقش مهمی در پیش بینی میزان استفاده و نوع کاربری شبکه های اجتماعی داشته و همچنین می تواند بر پیامدهای استفاده از این شبکه ها نیز تأثیر بگذارد. هم چنین، بر خلاف انتظار، افزایش کنترل والدینی نمی تواند موجب کاهش استفاده از این شبکه ها گردد. بر مبنای یافته ها به نظر می رسد که هر چند بیشتر نوجوانان از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند ولی رابطه با والدین نقش مهمی در پیش بینی انگیزه استفاده از شبکه های اجتماعی دارد.
اعتباریابی پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی در زوجین ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
57-73
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی و همبستگی آن با آزمون پنج عاملی شخصیت در زوجین ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه محقق اردبیلی بودند که از این بین 502 نفر در سال تحصیلی 95-94 به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند؛ روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی و آزمون سازی بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چرخه مشکلات رفتاری بین فردی (IPC-32) و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (NEO-5) بود. از روش آرایش تصادفی برای بررسی روایی ساختاری ابزار استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آرایش تصادفی الگوهای نظمی مفروض (RTHOR) استفاده شد که برازش مناسبی را برای ساختار پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی نشان داد. تفاوت معناداری بین نمونه ایران و آمریکا وجود نداشت. زنان و مردان مشکلات بین فردی خود و همسران شان را به صورت مشابه و منطبق با ساختار چرخه ای IPC گزارش کردند. ضریب آلفای کرونباخ در خرده مقیاس های پرسشنامه چرخه مشکلات بین فردی بین 70/0 تا 89/0 برآورد شده است. نتایج از نظر بعد بین فرهنگی نیز از این مدل حمایت می کند. همبستگی آن با آزمون پنج عاملی شخصیت نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که ابعاد پرسشنامه پنج عاملی شخصیت با چرخه بین فردی هم خوانی دارند.
بررسی تأثیر آموزش مهارت های سازگاری به والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۸
159-174
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های سازگاری به والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان 9 7 ساله در نمونه غیربالینی انجام شد. برای دستیابی به این هدف از یک طرح پژوهشی از نوع آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این ترتیب که با روش نمونه گیری خوشه ای 4 مدرسه از بین مدارس دولتی شهر تهران انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. به این صورت که در نهایت30 نفر از مادران کودکان 9 7 ساله در قالب گروه آزمایشی، به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه به مدت دو ساعت برنامه آموزش مهارت های سازگاری را دریافت کردند. گروه کنترل نیز در نهایت 31 نفر شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش، آزمون فهرست رفتاری کودک (CBCL) بود. نتایج بررسی داده های کمی پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس بیانگر آن بود که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری در میزان مشکلات رفتاری کودکان (01/0p<) نشان دادند.
آمادگی برای خیانت زناشویی: نقش شیوه های تربیتی والدین و الگوهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر قصد دارد این موضوع را بررسی کند که آیا سبک های متفاوت والدینی از طریق ایجاد سبک های مختلف دلبستگی در ایجاد استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شود. شرکت کنندگان در پژوهش 268 نفر از دانشجویان زن و مرد متاهل بودند که دامنه ی سنی بین20 تا 46 سال داشتند و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه های شیوه های تربیتی والدین، سبک های دلبستگی و استعداد خیانت زناشویی بود. داده ها به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد، که سبک والدینی اقتداری با ایجاد دلبستگی ایمن در استعداد خیانت زناشویی نقشی ندارد. سبک های والدینی استبدادی، آزادگذار و بی اعتنا از طریق ایجاد دلبستگی ناایمن در استعداد خیانت زناشویی موثر واقع می شوند. پژوهش حاضر با تاکید بر نقش اساسی و بنیادین شیوه های تربیتی والدینی و سبک های دلبستگی در رقم زدن آینده روشن زناشویی فرزندان، فراگیری شیوه تربیتی اقتداری و اصلاح روش های تربیتی مستبدانه، آزادگذار و بی اعتنا را در خانواده ها به والدین توصیه می کند.
هنجاریابی و ساختار عاملی مقیاس تعاملات خانوادگی (FCS) و رضایت خانوادگی (FSS): در خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۹
313-329
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی مقیاس های تکمیلی انسجام و سازگاری خانواده (FACES-IV)، یعنی؛ مقیاس تعاملات خ ان وادگ ی (FCS) و مقیاس رضایت خ ان وادگی (FSS) در جامعه خانواده های ایرانی بود. این پژوهش یک مطالعه توصیفی و مقطعی است که برای این منظور 1652 آزمودنی از اعضاء خانواده های هفت است ان تهران، مشهد، ت ب ری ز، کرمانشاه، یزد، شیراز و اصفهان (558 پدر، 576 مادر و 518 فرزند) مقیاس های تعاملات و رضایت خانوادگی را تکمیل نمودند. برای بررسی روایی همگرا و واگ را از مقی اس سلامت خلقی (DASS)، پرسش نامه مشکلات رفت اری ک ودک ان (YSR)، فرم کوتاه مقیاس است رس فرزندپروری (PSI-SF) و فهرست وقایع زندگی (LE) استفاده گردید. نتایج آلفای کرونباخ حاکی از آن بود که میزان اعتبار مقیاس تعاملات خانوادگی برای پدران، مادران و فرزندان خانواده به ترتیب 0/88، 0/87 و 0/89 و مقیاس رضایت خانوادگی برای پدران، مادران و فرزندان خانواده به ترتیب 0/90، 0/88، 0/89 به دست آمد. بررسی روایی همگرا و واگرا از طریق محاسبه ضریب همبستگی مقیاس تعاملات و رضایت خانوادگی با مقیاس DASS، YSR، PSI-SF و LE رضایت بخش بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که الگوی دو عاملی وابسته به هم تحت عناوین دو زیرمقیاس تعاملات و رضایت خانوادگی، برازش خوبی با داده ها دارد. در بررسی ساختار عاملی، نتایج پژوهش از مدل دو عاملی متمایل حمایت کرد. بر اساس نتایج، مقیاس های تعاملات و رضایت خانوادگی واجد ویژگی های روان سنجی برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی خانواده های ایرانی است.
ساخت اجتماعی طلاق توافقی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۱
97-114
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی یکی از عرصه های مهم تحقیق در علوم اجتماعی به شمار می روند. پدیده طلاق توافقی در جامعه ایرانی یکی از مصادیق تحول در نهاد خانواده و ازدواج است. در این مقاله سعی شده تا روند تغییرات این پدیده با چگونگی ساخت یابی اجتماعی آن فهم و تحلیل شود. برای این منظور از رویکرد «واقع گرایی تحلیلی» و به طور خاص «نظریه اراده گرایانه کنش» تالکوت پارسنز جامعه شناس ساختارگرای آمریکایی بهره گرفته شد. روش مورد استفاده در این تحقیق، کیفی و از نوع تحلیل ثانویه بوده و برای گردآوری داده ها از پیمایش ها و تحقیقات پیشین بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که طلاق توافقی متأثر از دو ساحت عینی و ذهنی ساخت اجتماعی می یابد. ساحت ذهنی آن مربوط به تحول در الگوهای همسرگزینی و تغییر در ساختار اقتدار خانواده و ساحت عینی آن مربوط به اطاله دادرسی دعاوی خانوادگی در دادگاه های خانواده و نیز زیست جهان جنسی دنیای امروز می گردد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴
277-293
حوزههای تخصصی:
مادران کودکان دارای اختلال طیف اتیسم با فشارها و چالش های مهمی روبرو هستند. با این وجود، تحقیقات محدودی به شکل موثر در رابطه با درماندگی و مشکلات سازگاری آ ن ها صورت گرفته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش مشکلات روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مادارن دارای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به انستیتو روان پزشکی و روانشناسی بالینی تهران در سال 1395 بودند که از میان آن ها 30 مادر به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس تشخیص متخصص و انجام مصاحبه بالینی انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS)، جنبه های مثبت مراقبت کردن (PAC)، پنج جنبه ذهن آگاهی (FFMQ) و پذیرش و عمل (AAQ) بود که شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مبتنی بر تعهد و پذیرش در کاهش مشکلات روان شناختی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون موثر است (0005/0 p<). درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در بهبودی سلامت روانی مادران کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم مفید باشد
مطالعه شیوه های فرزندپروری ادراک شده نوجوانان بر اساس جنسیت و سن آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
447-459
حوزههای تخصصی:
شیوه های فرزندپروری نقش اساسی در تعیین سبک های زندگی نوجوانان داشته و بنابراین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های فرزندپروری ادراک شده نوجوانان بر اساس جنسیت و سن آنان انجام شد. این پژوهش به روش پس رویدادی و با نمونه ای به حجم 623 نفر (311 دختر، ۳۱۲ پسر) که با روش نمونه برداری چندمرحله ای انتخاب شده بودند، انجام شد. داده ها پس از گردآوری به کمک پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند، با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد اثرهای اصلی جنسیت و سن در سطح 0/01 معنادار بوده و والدین با فرزندان پسر بیشتر به شیوه مستبدانه و با فرزندان دختر بیشتر به شیوه مقتدرانه تعامل می کنند، آن ها در تعامل با نوجوانان 17ساله در مقایسه با نوجوانان زیر 17 سال بیشتر از سبک فرزندپروری سهل گیرانه استفاده می کنند. اثر تعاملی جنسیت و سن در سطح 0/05 و تنها در متغیر شیوه فرزندپروری سهل گیرانه معنادار بود، به این معنا که بر خلاف دختران، والدین همگام با افزایش سن فرزندان نوجوان پسر بیشتر از شیوه فرزندپروری سهل گیرانه استفاده می کنند. چنین نتیجه گیری شد که الگوهای تعامل والدین با فرزندان ثابت نبوده و در مجموع این الگوها متناسب با جنسیت و سن فرزندان تغییر می یابد.
ضمانت اجرا و اثر قرارداد در جلوگیری از ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۸
235-253
حوزههای تخصصی:
خانواده ساده ترین اجتماع انسانی است. بخشی از شکل گیری این نهاد، غیرارادی و بخش دیگر آن کاملا ارادی و بر اساس قصد و اراده است. ازدواج در برخی موارد از قواعد عام حقوقی پیروی نمی کند و همین امر، مطالعه احکام و موضوعات مرتبط با آن را حائز اهمیتی ویژه ساخته است. شناخت جایگاه آزادی قرارداد در اصل برخورداری از حق ازدواج مجدد و یا عدم آن و نیز شخصیت طرف عقد، از همین دست است. قواعد حاکم بر حقوق خانواده، نوعاً امری است و در نتیجه، اراده زن و مرد را یارای مخالفت با آن نیست. این مقاله در پی آن است تا به اثر آزادی اراده بر ازدواج مجدد بپردازد؛ مطالعه ای که تاکنون جسته گریخته انجام شده و کلی گویی ها و بعضاً تعصبات غیرحقوقی، همان اثر اندک را نیز زایل نموده است.
اثربخشی آموزش مدیریت رفتاری والدین بر سلامت عمومی مادران کودکان بیش فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۴۱
103-122
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش مدیریت رفتاری والدین، بر سلامت عمومی مادران دارای کودکان بیش فعال می پردازد. نوع تحقیق، نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل است. نمونه مورد پژوهش شامل 30 نفر از مادران کودکان بیش فعال نقص توجه می باشد که با استفاده از مقیاس غربال گری CSI-4 و مص احب ه ب الین ی روان پ زشک از بی ن پرونده های موجود، در هسته مشاوره اصفهان گزینش شدند. و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسش نامه سلامت عمومی بود. مادران گروه آزمایش 9 جلسه دو ساعته برنامه آموزش مدیریت رفتاری را دریافت نمودند. نتایج اندازه گیری های مکرر نشان داد که آموزش مدیریت رفتاری در ارتقاء سلامت عمومی مادران در سطح (0/05> P) معنادار بوده است.