فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
"هدف این پیمایش گسترش فهم نقش تقیدات به نهادهای اجتماعی اولیه، سازمانها و گروههایی نظیر خانواده، مذهب، مدرسه و تأثیر گروههای همسالان در تبین رفتار بزهکارانه میباشد.پیش فرضهایی که دورنمای نظری این پیمایش را بیان میدارد در نظریه کنترل اجتماعی، توسعه یافته است.
"
مطالعه رابطه سرمایه فرهنگی خانواده، مدرسه و دانش آموز با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر مراکز پیش دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش موفقیت تحصیلی است. پژوهشگران نشان داده اند که افزایش درآمد و سرمایه مالی خانواده باعث موفقیت تحصیلی دانش آموزان شده است. در این پژوهش علاوه بر مفهوم سرمایه فرهنگی خانوده دو متغیر جدید سرمایه فرهنگی دانش آموزی و سرمایه فرهنگی مدرسه ای نیز مطرح شده است. سؤال تحقیق به صورت زیر بیان شده است: رابطه سرمایه فرهنگی حاصل از خانواده مدرسه و دانش آموز با موفقیت تحصیلی دانش آموزان چگونه است؟جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال چهارم در سطح مناطق 20 و 6، 1 تهران است. برای ارزیابی تجربی فرضیات، 300 نفر از دانش آموزان دختر به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای داوری در باب فرضیات، از روش تکنیک تحلیل رگرسیون بر مبنای داده های فازی استفاده شده است. نتایج پژوهشی نشان داد که سرمایه فرهنگی خانواده و سرمایه فرهنگی مدرسه ای رابطه معناداری با موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد و دانش آموزان طبقات پایین با بهره گیری از سرمایه فرهنگی به موفقیت تحصیلی دست یافته اند. همچنین سرمایه فرهنگی در حضور پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نوع مدرسه تأثیر بیشتری بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارد.
آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک (مطابق الگوی لندرث) به مادران و اثربخشی آن در کاهش هیجانات منفی تحصیلی فرزندان دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آموزش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک (مطابق الگوی لندرث) به مادران و تعیین اثربخشی آن در کاهش هیجانات منفی تحصیلی فرزندان دانش آموز آنان انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دوره اول ابتدایی منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران بود که در سال تحصیلی 96 1395 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 60 نفر از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه های انتخاب شدند و در دو گروه (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. به منظور مقایسه پذیری روند تغییرات در نمره های هیجانات تحصیلی دانش آموزان از یک گروه کنترل استفاده شد. از هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری آزمون هیجانات منفی تحصیلی گرفته شد. به گروه آزمایش، بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک مطابق با الگوی لندرث به مدت ده جلسه 5/1 ساعته آموزش داده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اینکه طرح تحقیق مورد نظر برای بررسی این فرضیه از طرح اندازه گیریهای مکرر دو گروهی برخوردار است و هیجانات منفی شامل پنج بعد است برای تحلیل این فرضیه از تحلیل واریانس چند متغیره آمیخته استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه هیجانات تحصیلی پکران است و پس از جلسات بازی درمانی برای گروه آزمایش، تمام آزمودنیها با همین آزمون مورد بررسی قرار گرفت. بنابر یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که به طور معنی داری آموزش روش بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد کودک به مادران سبب کاهش هیجانات تحصیلی در دانش آموزان مقطع ابتدایی می شود.
مقایسه و بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و عمل به باورهای دینی با سازگاری زناشویی در طلاب و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مذهب و ایمان جنبه های مهم تجربه بشری هستند. بنابراین اهمیت دارد که به نقش باورهای مذهبی در زندگی زناشویی پرداخته شود. هدف این مطالعه مقایسه و بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و عمل به باورهای دینی با سازگاری زناشویی طلاب و دانشجویان بوده است. طرح این پژوهش علّی ـ مقایسه ای بوده و آزمودنی ها شامل 200 نفر (50 زوج دانشجو و 50 زوج طلبه) بودند که با نمونه گیری در دسترس از دانشجویان دانشگاه یزد و مدارس علمیه یزد انتخاب شدند.
ابزارهای پژوهش، مقیاس جهت گیری مذهبی بهرامی، پـرسشنامـه معبد و سـازگـاری زنـاشـویـی (DAS) است.
داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی و t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بین جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی رابطه وجود دارد. سازگاری زناشویی با مذهب گرایی، همبستگی مثبت و با سازمان نایافتگی مذهبی، همبستگی منفی دارد. بین عمل به باورهای دینی و سازگاری زناشویی در هر دو گروه رابطه وجود دارد. همبستگی عمل به باورهای مذهبی با سازگاری زناشویی، بیشتر از همبستگی جهت گیری مذهبی با سازگاری زناشویی است. طلاب نسبت به دانشجویان از جهت گیری مذهبی، عمل به باورهای دینی و سازگاری زناشویی بالاتری برخوردارند و این سازگاری به دلیل داشتن توافق و ابراز محبت بالاتر از گروه دانشجویان نیست بلکه به دلیل رضایتمندی زناشویی بیشتر است. در نتیجه افراد مذهبی به دلیل باورهای مذهبی از رضایتمندی زناشویی و سازگاری بالاتری برخوردار هستند. هم چنین اعمال و باورهای مذهبی در افزایش رضایتمندی و سازگاری زناشویی، فرایند حل تعارض و گذشت و بخشندگی تأثیر دارند. همبستگی مثبت عمل به باورهای مذهبی، از طریق باورهای ضد طلاق و باور به این که خدا حامی زناشویی است توجیه می شود.
ساخت، تحلیل عاملی و هنجاریابی آزمون طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ساخت، هنجاریابی و شناسایی عوامل زیربنایی پرسشنامه طلاق عاطفی است. جامعه آماری این تحقیق، شامل مردان و زنان عادی و متقاضی طلاق استان بوشهر بود. حجم گروه نمونه 1312 نفر بود که 1001 نفر گروه عادی و 311 نفر گروه متقاضی طلاق بودند. 501 پرسشنامه برای تحلیل عاملی اکتشافی و 500 عدد برای تحلیل عامل تأییدی تحلیل شد. گروه نمونه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل یافته ها همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و تحلیل واریانس چند متغیره است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های انریچ فورز و اولسون (1989)، میل به طلاق روزلت و همکاران (1986) و بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1987) است. نتایج به روش تحلیل عامل اکتشافی 9 عامل را به عنوان عوامل اصلی طلاق عاطفی شناسایی کرد. همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه میل به طلاق 0/59و سطح معناداری P
خشونت علیه همسران معتادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح مساله: هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه خشونت تجربه شده همسران افراد معتاد در مقایسه با همسران افراد غیر معتاد است.
روش: تعداد 107 نفر از همسران افراد معتاد به صورت تصادفی و 107 نفر همسران افراد غیرمعتاد پس از همتاسازی با گروه نمونه انتخاب و توسط پرسشنامه میزان خشونت تجربه شده، ارزیابی شدند. میزان حمایت اجتماعی زنان نیز توسط پرسشنامه پروسیدانو محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج آزمون t مبین تفاوت معنی دار بین میانگین نمرات خشونت تجربه در دو گروه بود (P<0.01). نتایج تحلیل واریانس نیز نشان داد که در دو گروه رابطه معنی داری بین میزان تحصیلات و وضعیت شغلی افراد با خشونت تجربه شده همسرانشان وجود دارد (P<0.05). در گروه افراد غیر معتاد ارتباط معنی داری بین میزان تحصیلات زنان با میزان خشونت تجربه شده آن ها وجود دارد. در گروه افراد غیر معتاد همبستگی منفی معنی داری بین میزان حمایت اجتماعی با خشونت تجربه شده وجود دارد، در حالی که چنین رابطه ای در گروه افراد معتاد مشاهده نشد (P<0.05).
نتایج: همسران افراد معتاد در مقایسه با همسران افراد غیرمعتاد خشونت بالاتری را تجربه می کنند. در بین همسران افراد معتاد خشونت تجربه شده با حمایت اجتماعی رابطه معکوس دارد.
"
رابطه مبانی ضرورت رشد عقلی و مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان در پرتو منابع اسلامی و تحول الگوی اسلامی- ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلوغ عقلی که معیار رشد عقلی است، درک اوامر و نواهی دین را برای مسئولیت پذیری کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال مورد توجه قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین بهترین ملاک ایجاد مسئولیت در افراد زیر 18 سال صورت گرفت که برای دستیابی به این ملاک ها، مبانی شرعی ضرورت احراز رشد عقلی و فکری این افراد تحلیل شد و دیدگاه های فقهی موافق و مخالف کفایت بلوغ جنسی مورد بررسی قررا گرفت. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و به صورت مطالعات کتابخانه ای انجام گرفت، نشان داد که الگوی اسلامی -ایرانی بر خلاف پذیرش احراز رشد عقلی در تحقق مسئولیت بر اساس مقررات جدید، همچنان سن بلوغ شرعی را که در زبان فقهی به مفهوم رسیدن به مرحله ای از رشد جنسی است، مبنای هر نوع مسئولیت تلقی نموده است. این موضوع سبب شده است که دختران در سنی تکلیف پیدا کنند که از توانایی ذهنی لازم برای انتساب مسئولیت بی بهره اند. براین اساس، با توجه به عدم تطابق سن بلوغ شرعی با واقعیات عینی و اجتماعی، و عدم تفکیک بلوغ عبادی از بلوغ غیرعبادی در این سن، با پیش بینی سن خاصی برای سن تمییز در الگوی اسلامی -ایرانی همانند سایر نظام های اسلامی، افزایش سن بلوغ غیر عبادی دختران با توجه به وجود زمینه های فقهی این تغییر ضروری به نظر می رسد.
سن ازدواج و ابعاد خانواده در ایران
حوزههای تخصصی:
دیدگاه دانش آموزان دبیرستانی نسبت به سهم اولیاء مدارس و کتب درسی در پرداختن به مسائل خانواده
حوزههای تخصصی:
بعد از خانواده، مهم ترین سازمان مؤثر در تکوین شخصیت و رشد جنبه های مختلف انسان، مدرسه است. بنابراین، رشد مهارت ها و استعدادهای لازم برای زندگی افراد در جامعه باید یکی از اهداف اساسی مدرسه محسوب شود. با توجه به این که آموزش مسائل زندگی خانوادگی به دانش آموزان می تواند در استحکام خانواده و کاهش ناهنجاری هایی از قبیل طلاق نقش داشته باشد؛ این پژوهش درصدد بررسی این موضوع است که از دید دانش آموزان چهار عامل آموزشگاهی: مدیر، دبیر، مشاور، مر بی پرورشی و کتاب های درسی تا چه حد به مسائل زندگی خانوادگی در دبیرستان می پردازند. این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است و جامعه آماری آن را دانش آموزان دختر سال سوم نظام متوسطه نظری در سه شهر یزد، اردکان و میبد تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای متناسب با حجم، 210 دانش آموز از جامعه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از یک پرسشنامه محقق ساخته شامل 46 سؤال به سبک لیکرت و پنج سؤال باز پاسخ استفاده شد. داده های آن با نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته های حاصل از پژوهش مشخص نمود که نقش عوامل آموزشگاهی در آموزش مسائل خانواده، از نظر دانش آموزان کمتر از سطح متوسط (3) می باشد. البته نقش این عوامل به نظر آن ها یکسان نبوده، بیشترین تاثیر مربوط به نقش مدیران و کمترین تاثیر مربوط به نقش دبیران بوده است. براساس این یافته ها نتیجه گیری می شود که عملکرد دبیرستان ها در آموزش مسائل زندگی خانوادگی از دید دانش آموزان کمتر از حد مورد انتظار آنان بوده، لازم است برنامه ها و کتاب های آموزشی ویژه ای برای آموزش مسائل زندگی خانوادگی برای دانش آموزان تدارک دیده شود.
همگنی، صمیمیت و طلاق عاطفی با استفاده از نرم افزار تحلیل شبکه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طلاق عاطفی پدیده ای یک گام پیش از طلاق قانونی و در حال افزایش است که آمار دقیقی از آن ارائه نشده است. بنابراین توجه به آن اهمیت دارد. از سویی توجه به نقش تعاملات اجتماعی در تغییرات طلاق عاطفی بسیار مهم است که این نقش در تحقیقات نادیده گرفته شده است. در این مقاله، نقش شبکه های اجتماعی زوجین در طلاق عاطفی با روش کیفی و نرم افزاری جدید در تحلیل شبکه در میان متأهلان شهر مشهد بررسی شده است. نتایج نشان می دهد بیشترین و مهم ترین عامل مؤثر در تغییرات طلاق عاطفی، صمیمیت هر یک از زوجین با اعضای شبکه اجتماعی خود است که کاهش صمیمیت با همسر را ایجاد کند.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه انقیاد/ قدرتمندی در زندگی روزمره زنان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با اتخاذ یک رویکرد پدیدارشناسانه، استقرایی و اکتشافی، ادراکات و تجربیات زیسته زنان تهرانی از کنشهای انقیاد آور و یا برعکس کنشهای قدرتزا در زندگی روزمره مطالعه شده است. کنشهایی که زنان با استفاده از آنها تلاش میکنند از موقعیتهای زندگی روزمره به عنوان منبع قدرت برای افزایش عاملیت خود در محیط استفاده کنند. روش پژوهش، کیفی و از نوع نظریه پردازی مبنایی بوده است. تکنیک گردآوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده که در کنار آن از مشاهده مشارکتی نیز استفاده شده است. مصاحبه شوندهها عبارتند از 28 نفر از زنان 20 تا 60 ساله تهرانی که بر اساس نمونهگیری نظری و مطابق با منطق اشباع نظری در نمونه تحقیق قرار گرفتهاند. نتایج پژوهش حاکی از تاثیر دو الگوی هویت ساز متضاد (الگوی پدر در مقابل الگوی مادر) در ادراک و تفسیر سیال و همزمان از لحظات و کنشهای انقیادآور و قدرتزا در زندگی روزمره زنان است. بسته به میزان تضاد تجربه شده بین دو الگوی ذکر شده از سوی زنان، میزان تجربه بحران معنا در آنان نیز متغیر خواهد بود و این نیز به نوبه خود به دستیازی متناوب زنان به دو منبع اعمال قدرت یعنی قدرت نمایشی و قدرت غیرنمایشی در موقعیت های مختلف اجتماعی منجر میشود. هر یک از این دو منبع اعمال قدرت، خود را در زندگی روزمره زنان باز تولید می کنند.
رسانه و دین داری در میان جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین در گسترة عمر آدمی تأثیرات عمیق و شگرفی، بر جوامع بشری و به خصوص پیروان خود داشته است؛ بدین سبب در بررسی مسائل اجتماعی و انسانی، نادیده گرفتن عامل دین، به هر علتی که باشد، بی شک نوعی مخالفت با حقایق تاریخی تلقی خواهد شد. با توجه به اهمیت دین داری از یک سو و از سویی دیگر استیلای رسانه ها در دنیای امروز، محور اصلی این پژوهش بررسی رابطه استفاده از تلویزیون ملی (داخلی) و تلویزیون ماهواره ای (خارجی) با میزان دین داری جوانان 18 تا 29 ساله شهر تهران است. در راستای این محور اصلی، رویکرد فرهنگی به رسانه و همچنین نظریات کاشت، برجسته سازی و اندیشه های متفکرانی همچون هوور، کارلسون، دریدا و پژوهش های تجربی متعدد موردبررسی قرار گرفت؛ به طوری که در نهایت با توجه به مطالعات نظری و تجربی صورت گرفته، فرضیاتی تنظیم و در جامعه آماری مورد آزمون قرار گرفت. به طور کلی برخی از مهم ترین نتایج پژوهش بدین شرح است: میزان اعتقادات دینی، عواطف دینی و مناسک دینی نشان می دهد که جوانان موردمطالعه از لحاظ دین داری دارای میانگینی بالاتر از حد متوسط هستند. بین میزان تماشا و استفاده از انواع برنامه های تلویزیون ماهواره ای و میزان دین داری رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد؛ این در حالی است که با افزایش میزان تماشای تلویزیون ملی و تماشای انواع برنامه های سرگرم کننده و خبری آموزشی تلویزیون ملی، بر میزان دین داری جوانان، افزوده می شود
اقتصاد و باروری (نظریه ها و نقدها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود، با بررسی نظریه های مهم اقتصادی در موضوع باروری از زمان آدام اسمیت تا دوران معاصر، تقسیم بندی مناسبی از این نظریه ها ارائه شود. بر اساس یافته های این پژوهش، تقسیم بندی این نظریه ها به خرد و کلان بهترین تقسیم بندی برای این موضوع است و نظریه های خرد استحکام نظری بیشتری دارند. با این حال، نظریه های خرد نیز کلیت یکپارچه ای نیستند و تفاوت های فراوانی بین آنها وجود دارد. از سوی دیگر، عموماً به نظریه های اقتصادی و از جمله نظریه های اقتصادی در موضوع باروری انتقادی مهم مبنی بر نادیده گرفتن نقش نهادها وارد است. در واقع، مطالعات گوناگون نهادگرایان و اندیشمندان علوم شناختی نشان می دهد که فرض عقلانیت کامل که سنگ بنای رویکرد اقتصادی است، فرض درستی نیست؛ لذا در تحلیل رفتار افراد باید به عواملی مانند فرهنگ، ایدئولوژی، عرف و غیره که نهادگرایان آنها را ذیل عنوان نهاد تعریف می کنند، توجه کرد. امری که در تحلیل باروری نیز باید به آن توجه شود. بررسی های گوناگونی نشان داده اند که نهادها نقش مهمی بر باروری دارند و این در حالی است که در تحلیل های اقتصادی از این مسئله غفلت می شود.
عوامل تعالی بخش مؤثر در تحکیم بنیان خانواده در آرای مفسران و اندیشمندان معاصر مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در مطالعه ای کیفی، عوامل تعالی بخش مؤثر در تحکیم خانواده را جمع آوری کرد و سپس یافته های پژوهش را در مراحل انتخاب همسر، دوران عقد و زندگی مشترک مورد تحلیل و بررسی قرار داد. بدین منظور آرای 14 تن از مفسران و اندیشمندان معاصر مسلمان را که در کتابها و تفاسیر ایشان جمع آوری شده است به صورت شناسهگذاری و در قالب شبکه مضمون تنظیم و نسبت به مقایسه آرای ایشان با یکدیگر در قالب نمودار اقدام کرد؛ لذا تعالی خانواده به عنوان متغیر وابسته و عوامل معنوی، فکری، احساسی و مادی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد. نتایج حاکی بود که بین عوامل بررسی شده، عوامل معنوی مؤثر بر تعالی بیشترین تعداد مضمون را در مستندات بررسی شده به خود اختصاص داده بود.
تغییر نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در طی فرآیند گذار جمعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر جوامع انسانی، جنسیت، که در بردارنده ویژگی های فرهنگی و اجتماعی جنس است، پایه توزیع نابرابر امکانات، موقعیت ها، فرصت ها و پاداش ها قرار می گیرد. مسأله مورد بررسی در اینجا نقش گذار جمعیتی در نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی است. از تئوری گذار جمعیتی اول و دوم و همچنین، نظریات چافتز، بوردیو و دایسون به عنوان چارچوب نظری پژوهش استفاده شده است. برای آزمون تجربی مدعای پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و داده های ثانویه پیمایش جهانی ارزش ها و صندوق جمعیت سازمان ملل برای پنجاه کشور انجام شده است. نتایج نشان داد که نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در کشورها بر حسب مراحل گذار جمعیتی متفاوت است. کشورهای مالی، زامبیا، هند و عراق که گذار جمعیتی اول را پشت سر نگذاشته اند، نگرش منفی کمتری نسبت به نابرابری جنسیتی دارند؛ برعکس، کشورهایی مانند سوئد، فنلاند و فرانسه که وارد گذار جمعیتی دوم شده اند، نگرش منفی بیشتری نسبت به نابرابری جنسیتی دارند. کشورهای ترکیه، برزیل، آفریقای جنوبی و اندونزی که در سال های اخیر گذار جمعیتی را پشت سرگذاشته اند، نگرش نسبت به نابرابری جنسیتی در آنها بین دو دسته از کشورهای فوق است.