فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش دختران نسبت به ازدواج و عوامل مؤثر در آن در دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد انجام شده است. چارچوب نظری این پژوهش، ترکیبی از مجموعه نظریات مدرنیزاسیون، گذار جمعیتی دوم، نقش، انتخاب عقلانی و نظام کارکردی پارسونز است که برای بررسی متغیرهای هزینه فرصت، کلیشه های نقش جنسیتی و دینداری استفاده شده است. روش پژوهش در این مطالعه، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول عمومی کوکران 374 نفر (222 نفر در مقطع کارشناسی، 110 نفر در مقطع کارشناسی ارشد، 42 نفر در مقطع دکتری) تعیین شده است. پرسشنامه در سطح دانشگاه فردوسی مشهد و با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم اجرا شده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (ضریب همبستگی و تفاوت میانگین، رگرسیون، تحلیل مسیر) و با کمک دو نرم افزار Spss وAmosبررسی شدند. نتایج نشان می دهند بین متغیرهای مدّنظر با نوع نگرش به ازدواج، رابطه وجود دارد. همچنین بین متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی، دینداری، هزینه فرصت و کلیشه های نقش جنسیتی با نوع نگرش به ازدواج، رابطه وجود دارد. بیشترین میزان اثرگذاری در نگرش سنتی به ازدواج مربوط به متغیر دینداری و برای نگرش مدرن به ازدواج، مربوط به هزینه فرصت است. همچنین به لحاظ توصیف توزیع پاسخگویان نسبت به نوع نگرش به ازدواج، نتایج نشان دادند بیشتر پاسخگویان، نگرش سنتی تری به ازدواج داشتند.
رابطه میان سطوح متفاوت روابطِ پیش از ازدواج و نگرش والدین به آن با میزان سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات جامعه ایران منجر به تغییرات مهمی در شکل روابط پیش از ازدواج در بین جوانان شده است. مطالعات پیشین نشان داده اند، این روابط اگر با افراد متعدد یا به طور پیشرفته باشد، تأثیر نامطلوبی بر کیفیت رابطه بعدی فرد خواهد داشت. اما اگر به عنوان مسیری برای رسیدن به ازدواج انتخاب شود و با نظارت خانواده و جامعه باشد باعث ارتقاء کیفیت انتخاب فرد می شود. بر این اساس در این پژوهش قصد بررسی رابطه میان سطوح روابط پیش از ازدواج با میزان سازگاری زوجین را داریم. باتوجه به نقش تعیین کننده خانواده در گفتمان جامعه ایرانی در این بررسی، نگرش والدین به رابطه پیش از ازدواج و ازدواج فرزندشان نیز مورد مطالعه قرار گرفت. برای جمع آوری گروه نمونه از روش در دسترس و گلوله برفی استفاده شد و از افراد خواسته شد علاوه بر سطح ارتباط خود، آزمون سازگاری زناشویی را تکمیل کنند. نتایج این بررسی نشان داد، سازگاری زناشویی افرادی که پیش از ازدواج رابطه ای نداشتند و یا روابط محدودی داشته اند بیش از افراد با روابط پیشرفته و متعدد است. توافق والدین با ازدواج نیز باعث افزایش میزان سازگاری زناشویی است.
مقایسه تعهد زناشویی و رضایت جنسی در زنان متأهل تماشاگر و غیرتماشاگر سریال های فارسی زبان ماهواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان تعهد زناشویی و رضایت جنسی زنان متأهل تماشاگر و غیر تماشاگر سریال های فارسی زبان ماهواره در شهرستان خمین بود. پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهرخمین در سال 1394 و نمونه پژوهش شامل 50 زن متأهل تماشاگر سریال های فارسی زبان ماهواره بود که از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند همچنین 50 زن متأهل غیر تماشاگر انتخاب شد که با گروه اول همتا سازی شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز) رضایت جنسی (هادسون، هاریسون و کروسکاپ) و اطلاعات دموگرافی استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری t مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان تعهد زناشویی در زنان متأهل تماشاکننده سریال های فارسی زبان ماهواره به طور معنی دار کمتر از زنان متأهل غیر تماشاکننده است. زنان گروه اول به طور معنی دار در تعهد شخصی و اخلاقی میانگین کمتری را نسبت به گروه دوم کسب نمودند ولی در تعهد ساختاری تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نگردید. همچنین تفاوت معنی دار بین دو گروه از لحاظ رضایت جنسی مشاهده نشد. بنابراین پیشنهاد می شود آموزش هایی برای آگاهی خانواده ها و جلوگیری از پایین آمدن آستانه حساسیت (عادی شدن) در برابر موضوعات مخرب موجود در سریال ها ارائه شود، همچنین سواد رسانه ای و آگاهی بخشی جامعه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
مطالعه کیفی موانع و چالش های مادری زنان شاغل در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان شاغل در فرایند مادری با مسائل و چالش های عدیده ای مواجهند. آن ها با مادرشدن، در معرض نقش های چندگانه و فشارهای ناشی از آن ها قرار می گیرند. در این راستا، هدف از این مقاله فهم ادراک و تجربیات زنان شاغل تحصیل کردة دانشگاهی از فرایند مادری و چالش های مرتبط با آن است. روش پژوهش، کیفی و مشارکت کنندگان 30 زن 20 تا 40 سالة متأهل و شاغل با تحصیلات دانشگاهی در شهر تهران هستند که در زمان مصاحبه یک فرزند داشتند و مادری را تجربه کرده اند. داده ها با استفاده از فن مصاحبة عمیق گردآوری، و به شیوة تحلیل محتوای متعارف تحلیل شده است. نتایج پژوهش در چهار مقوله شامل پارادوکس سختی و لذت بخشی مادری، هویت یابی نقشی چندگانه، فشار نقشی مادری و شاغلی و موانع شغلی مادری و فرزندآوری استخراج و بحث شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد زنان شاغل تحصیل کرده به دلیل داشتن مسئولیت های چندگانه اعم از مادری، همسری، شاغلی و در برخی موارد حتی دانشجویی و فراهم نبودن حمایت های اجتماعی و خانوادگی لازم، همچنین تجربة مادری به مراتب سخت تر و مسائل و چالش های بیشتری در این زمینه، در مقایسه با سایر زنان با مشکلات بیشتری مواجهند. به طورکلی، با وجود همة مشکلات پیش روی زنان شاغل مادری برای آنان اهمیت و ارزش بالایی دارد، اما این نیاز و ارزش با توجه به شرایط شغلی و اجرانشدن سیاست ها و برنامه های حمایتی از مادران شاغل عمدتاً در یک فرزند خلاصه می شود.
بررسی عوامل زمینه ساز طلاق در بافت اجتماعی فرهنگی شهر تهران، پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل زمینه ساز طلاق در بافت اجتماعی فرهنگی شهر تهران انجام شد. این مطالعه از نوع پژوهشهای کیفی است که با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. بدین منظور با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها جمع آوری شد و تا رسیدن به اشباع نظری 22 نفر از واجدان شرایط مورد بررسی قرار گرفتند. برای دستیابی به عوامل، تحلیل داده ها با استفاده از فنون استراوس و کربین انجام شد که شامل شناسه گذاری مفاهیم و شکل دادن به نظریه است. تجزیه و تحلیل داده ها در شناسه گذاری باز، به شناسایی عوامل اصلی، مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها منجر شد. نتایج نشانگر این است که عدم عشق و صمیمیت، مقوله مرکزی الگوی یافته های پژوهش است. مقوله عدم آمادگی برای ازدواج و طی نکردن درست فرایند ازدواج جزء شرایط علّی برای ازدواجهای در حال فروپاشی است؛ مسائل فرهنگی و مسائل اقتصادی در زیر شرایط مداخله گر قرار گرفت و مقولاتی از قبیل اعتیاد، ساختار نامناسب خانواده کنونی، عدم سازگاری زناشویی، عوامل و مشکلات جنسی، ارتباط نامناسب با خانواده های اصلی، پیشینه خانوادگی و مشکلات شخصیتی از جمله عوامل زمینه ای مؤثر در طلاق بود. نتایج نشان داد که به کارگیری راهبردهای ارتباطی و هیجانی ناکارامد به پیامدهایی همچون احساس خستگی، تنهایی، ناامیدی و احساس تنفر از همسر و در نهایت میل به طلاق منجر شد.
اثربخشی آموزش کیفیت زندگی درمانی بر کاهش استرس والدینی و ابعاد آن در بین مادران کودکان ناتوان هوشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰
237-250
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش کیفیت زندگی درمانی بر کاهش استرس والدینی و ابعاد آن در بین مادران کودکان با ناتوانی هوشی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از مادران دارای دانش آموز با ناتوانی هوشی شهر سمیرم. نمونه آماری 30 مادر دارای فرزند ناتوان هوشی بودند که به شکل در دسترس انتخاب شدند و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. در حالی که گروه گواه در لیست انتظار قرار داشت، گروه آزمایش طی 9 جلسه 90 دقیقه ای بسته کیفیت زندگی درمانی را دریافت کردند. ابزار پژوهش عبارت بود از فرم کوتاه پرسش نامه استرس والدینی آبدین (1983). هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل کواریانس چندمتغیری) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد گروه کنترل در ارزیابی های پس آزمون نسبت به گروه آزمایشی استرس بیشتری نشان می دهند. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که این روش برای کاهش استرس های والدینی و ابعاد آن در بین مادران کودکان با ناتوانی هوشی مؤثر است.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری بر کیفیت رابطه والد- فرزندی و عملکرد خانواده در خانواده های مادر سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
423-445
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری بر کیفیت رابطه والد فرزندی و عملکرد خانواده است. این پژوهش به روش نیمه تجربی است و از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری دربرگیرنده 38 خانواده مادر سرپرست تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی بودند که به مراکز مشاوره مناطق چهارگانه کمیته امداد امام خمینی شهر کرمانشاه در سال 1394 مراجعه کردند و پس از مصاحبه کیفی و ارزیابی به عنوان افراد مبتلا به مشکلات ارتباطی تشخیص داده شدند. نمونه پژوهش 16 خانواده (مادر و دختر) بودند که به صورت تصادفی برگزیده و در دو گروه مشاره گروهی مبتنی بر تاب آوری و گواه، جایگزین شدند. مادران و دختران شان در 11 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری، شرکت کردند. مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری، کیفیت رابطه والد - فرزندی و عملکرد خانواده را افزایش داد. نتایج نشان دادند که با مشاوره گروهی مبتنی بر تاب آوری می توان رابطه والد - فرزندی و عملکرد خانواده را افزایش داد. بنابراین، این روش مشاوره برای کاهش آسیب های خانواده های مادرسرپرست می تواند به نحوه موثری توسط متخصصین به کارگرفته شود.
تأثیر آموزش مدیریت خشم و استرس بر کاهش خشم و استرس مادران کودکان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
515-530
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مدیریت خشم و استرس بر کاهش خشم و استرس مادران کودکان مبتلا به اختلال های طیف اتیسم انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان مبتلا به طیف اتیسم مراجع کننده به مرکز به آرا در سال 94 تشکیل می دادند. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از مادران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه (15 نفره) آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه های پاسخ به استرس کوه و همکاران (2001) و پرخاشگری گلادو (1991) بود. آموزش مدیریت خشم و استرس روی مادران گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای اجرا شد. در این تحقیق از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز از طریق آزمون تحلیل کواریانس صورت گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم و استرس والدگری موجب کنترل خشم و ابعاد آن (کلامی، فیزیکی و تکانش گری) و هم چنین کاهش استرس و ابعاد آن (تنش، پرخاشگری، خشم، خستگی و ناکامی) در مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم می شود.
تعاملات عاطفی زوجین و نقش آن در طلاق عاطفی و اقدام به طلاق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
585-604
حوزههای تخصصی:
عوامل عدیده ای از جمله عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و ... در طلاق عاطفی و اقدام عملی به طلاق مؤثر هستند. مطالعه کیفی حاضر به تعاملات عاطفی زوجین و نقش آن در طلاق عاطفی و اقدام به طلاق پرداخته است. 30 زن متأهل مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره شهر تهران که حداقل یک سال از زمان ازدواج آن ها می گذشت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و با روش تحلیل محتوا کدگذاری و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش، هفت گروه مشکلات شامل تغییر وضعیت پذیرش بدون قید و شرط اولیه به پذیرش توأم با قید و شرط فراوان، ازدواج اجباری و بدون عشق و علاقه، فقدان دوره نامزدی و آشنایی اولیه، عدم اختصاص زمان کافی برای ابراز علاقه و محبت به خانواده، تعاملات اجتماعی ضعیف، لج و لجبازی و مشکلات عاطفی حل نشده قبلی را شناسایی کرد که در طلاق عاطفی و اقدام به طلاق زوجین مؤثر بودند. تعاملات عاطفی منفی زوجین نقش کلیدی در ایجاد و گسترش طلاق عاطفی و اقدام به طلاق دارند و لازم است قبل از ازدواج، آگاهی کافی به زوجین در خصوص این گونه تعاملات و نقش آن ها در تخریب زندگی داده شود.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی در بین ساکنان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حیات خانواده مرهون ارزش های آن است و یکی از ارزش هایی که تأثیر مستقیم در سازگاری زوجین و تحکیم و ثبات خانواده دارد، خانواده گرایی است که این سازه اجتماعی، در هر فرهنگی متفاوت است. امروزه ساختار اجتماعی جوامع پیچیده شده و نمی توان برای آن ها سلسله مراتب ساده که فقط از طریق درآمد و مالکیت تعیین می شود، در نظر گرفت بلکه سایر اشکال سرمایه از جمله سرمایه فرهنگی در انتخاب سبک زندگی افراد و چگونگی زندگی آن ها مؤثر است. این پژوهش درصدد است به بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی بپردازد. روش: این تحقیق پیمایشی بوده و جامعه آماری، ساکنین شهر اصفهان می باشند که با فرمول کوکران برای جمعیت های بزرگ، حجم نمونه برابر 665 نفر تعیین و بر اساس نمونه گیری سهمیه ای مبتنی بر محل سکونت انتخاب شده اند. داده ها با کمک پرسشنامه استاندارد خانواده گرایی و پرسشنامه محقق ساخته در خصوص سرمایه فرهنگی جمع آوری شده و با کمک نرم افزار spssو اندازه گیری ضرایب همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج: این پژوهش نشان داد که سطح سرمایه فرهنگی پاسخگویان پایین تر از متوسط بوده ولی خانواده گرایی در نمونه از میانگین بالاتر است. این تحقیق نشان داد که افراد با سرمایه فرهنگی بالاتر به دنبال سبک های زندگی انتخابی خود بوده و نوعی فردگرایی در این گونه افراد قابل ملاحظه است و رابطه همبستگی و معکوس بین سرمایه فرهنگی و خانواده گرایی وجود دارد. سرمایه فرهنگی شکل دهنده سبک زندگی فردی است و با افزایش آن ترجیحات فردی بر مبنای سلایق و عادات خاص افزایش می یابد که نتیجه آن می تواند منجر به گزینش نوعی سبک زندگی انتخابی و حتی متفاوت با سایرین شود.
مقایسه رضایت زناشویی در زنان با توجه به روابط قبل از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۱
361-374
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه رضایت زناشویی در گروه های مختلف زنان با توجه به روابط قبل از ازدواج صورت پذیرفته است. نمونه این پژوهش علّی مقایسه ای (پس رویدادی) را 197 نفر از زنان متأهل شهر تهران تشکیل دادند که دو تا پنج سال از ازدواج شان گذشته بود. بر اساس یافته های پژوهش، در رضایت زناشویی (نمره به دست آمده از پرسش نامه انریچ) زنان در گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد، به گونه ای که رضایت زناشویی به ترتیب از بیشترین تا کمترین در گروه های مورد مطالعه عبارت بود از: داشتن رابطه غیرپیشرفته با همسر، داشتن رابطه غیرپیشرفته با غیرهمسر، بدون رابطه، داشتن رابطه پیشرفته با همسر و داشتن رابطه پیشرفته با غیرهمسر. هم چنین، در تمام خرده مقیاس های رضایت زناشویی (شامل موضوعات شخصی، ارتباط زناشویی، حل تعارض، مدیریت مالی، فعالیت های اوقات فراغت، روابط جنسی، ازدواج و فرزندان، خانواده و دوستان و جهت گیری مذهبی) افراد دارای روابط غیرپیشرفته با همسر، نمرات بالاتری ثبت کردند. نتایج نشان دهنده این است که روابط قبل از ازدواج به صورت غیرپیشرفته با همسر می تواند رضایت زناشویی بیشتری به همراه داشته باشد. در مقابل، روابط پیشرفته قبل از ازدواج با همسر و غیرهمسر می تواند با کمترین رضایت زناشویی همراه باشد.
غربالگری متقاضیان فرزندپذیری: مشخصه ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
485-496
حوزههای تخصصی:
علاقه مندی فراوانی در زمینه مطالعه و شناخت خانواده های فرزندپذیر ایرانی در حال شکل گیری است، با این حال هنوز ناشناخته های این حوزه در ایران فراوان است. با توجه به نیازهای متعدد برنامه ریزی و مداخلاتی به ویژه در حوزه مشاوره فرزندپذیری، این مطالعه به بررسی مشخصه های متقاضیان فرزندپذیری پرداخته است. در این بررسی از روش زمینه یابی توصیفی بهره گرفته شده است. این پژوهش کلیه مراجعینی را دربر می گرفت که طی سال های 1393 و 1394 جهت دریافت خدمات مشاوره فرزندپذیری مراجعه کرده بودند. با 411 متقاضی پذیرش فرزندخواندگی مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. از بین مراجعین، 78 درصد فرزندپذیری را به شیوه مؤسسه ای و 22 درصد این فرایند را به صورت غیرقانونی پیگیری کرده اند. زوج های متقاضی نابارور تقریباً نیمی از زندگی مشترک خود را صرف دریافت خدمات ناباروری کرده بودند. یافته ها نشان داد که فقط نزدیک 27 درصد متقاضیان از آمادگی لازم برای پذیرش فرزند برخوردارند و بیشتر آن ها نیازمند آمادگی بیشتر یا انصراف از ادامه روند فرزندپذیری هستند. غربالگری متقاضیان فرزندپذیری فرایندی مهم و حساس است که ارائه خدمات مشاوره ای این فرایند را تسهیل می کند، اما آن چه اهمیت می یابد زمینه بهره گیری از ابزار و چک لیست های استاندارد با توجه به شرایط بومی و فرهنگی موجود است.
مؤلفه های حفظ کرامت زن و نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های حفظ کرامت زن و تبیین نقش تربیتی آن در سبک زندگی اسلامی است که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت. داده های پژوهش پس از بررسی منابع موجود و مرتبط، با استفاده از فرم های فیش برداری جمع آوری شد و با شیوه های کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. دستاورد این پژوهش، شناسایی شش مؤلفه حفظ کرامت زن شامل آگاهی از توانمندی های سرشتی، توجه به توانمندی های اکتسابی، توجه به نتیجه کرامت، پرورش حیا، پرورش عزت نفس، آشنایی با حقوق خویش است. همچنین پنج نقش تربیتی در سبک زندگی اسلامی شناسایی شد که عبارتند از: شکل گیری شخصیت سالم، تقویت دین داری، آراستگی به رفتار عزتمندانه در زندگی، کنترل خود از آلودگی ها، افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی. توجه به این مؤلفه ها می تواند زندگی زنان جامعه را به سمت زیست دین دارانه هدایت کند.
فهم دلالت های اجتماعی- فرهنگی توصیه های غذایی دوران بارداری و پس از آن (یک مطالعة مردم نگارانه در بین زنان و خانواده های سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارداری، زایمان و آنچه که به موقعیت مادری ختم می گردد، با مجموعه ای از عوامل، عناصر و پدیده ها معنی می یابد؛ یکی از این موارد، بایدها یا نبایدهای غذایی است که فرد موظف به رعایت آن ها می گردد. توصیه های مزبور را باید توصیه های یک فرهنگ دانست؛ فرهنگی که در این معنی، خود را در تهیه و مصرف مجموعه ای از خوراکی ها باز می نماید. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال فهم دلالت هایی بوده است که می توان از تأمل بر تکاپو جهت این تهیه و مصرف، برداشت نمود. این پژوهش با حرکت از نوعی دیدگاه نظری چند سطحی، بر اساس رویکردی کیفی و به شیوة مردم نگاری در پهنه ای جغرافیایی از زاهدان تا نواحی شمالی استان سیستان و بلوچستان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که این دلالت ها صرفاً بر کارکرد زیستی- طبی توصیه های غذایی مزبور که بیشتر معطوف به پس از زایمان است، تأکید ندارد. تهیه و مصرف برخی از خوراکی ها مانند کاچی سیستانی که ترکیب منحصر به فردی در مقایسه با سایر نسخه های مشابه است، در حال حاضر دلالت هایی را باز می نماید که باید با نوعی نگاه نمادین و معنی شناختی، تفسیر گردند. این خوراکی ها علاوه بر آنکه نشان گذاری یک رخداد را تسهیل می کنند، زمینه ای جهت خلق یک هویت مادرانه و نیز فراتر از آن، زمینه ای جهت برجسته سازی مرزها و تمایزات دیگر نیز می باشند.
تفاوت های نسلی ارزش ازدواج (مورد مطالعه ی شهر هشتگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های نسلی ارزش ازدواج انجام شد. داده ها حاصل پیمایشی است که در سال 1393 بر روی 379 نفر (نسل جوان 163 نفر، نسل میان سال 175 نفر و نسل بزرگ سال 41 نفر) در شهر هشتگرد انجام گرفت. یافته ها نشان داد، تفاوت آماری معنی داری در ارزش ازدواج در نسل های مختلف وجود دارد و این تأثیر در حضور متغیرهای اقتصادی اجتماعی همچنان پابرجاست. با این حال ترکیبی از ارزش های سنتی و مدرن در ازدواج در سه نسل وجود دارد. بیشترین تفاوت نسلی مربوط به گویه های معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج و سپس ازدواج با اقوام نزدیک است. در سایر ابعاد به ویژه اهمیت رضایت پدر و مادر در ازدواج، پایین بودن سن دختر از پسر و مخالفت با خواستگاری دختر از پسر دیدگاه هر سه نسل به یکدیگر نزدیک است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد متغیر نسل به همراه جنس، نوع رسانه و تقید به مناسک دینی رابطه ی معنی داری با ارزش ازدواج دارد. یافته های مقاله حاکی از این است که ازدواج در ایران و به طور خاص در شهر هشتگرد همچنان ارزشمند است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. این پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین جوان زیر پوشش کمیته امداد شهرستان قوچان تشکیل می داد. نمونه آماری این گونه تهیه شد که پس از اعلان عمومی و فراخوان، 91 خانم به صورت داوطلبانه شرکت کردند. در ابتدا پرسش نامه خشونت خانگی(Mohseni Tabrizi et al, 2013) بمنظور غربالگری اجرا و از بین زنانی که دارای بالاترین مقدار خشونت خانگی بودند (37 زن انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و گروه کنترل (18 نفر) قرار گرفتند و هم چنین، آزمودنی ها به پرسش نامه نستوهی و کیفیت زندگی(SF-36) پاسخ دادند و درمان شناختی رفتاری گروهی، برای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان گروهی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی، تأثیر دارد. از آن جا که خانواده درمانی شناختی رفتاری بر نستوهی و کیفیت زندگی زنان قربانی خشونت خانگی اثربخش و مطلوب بود، اجرای این روش مداخله را بمنظور بهبود روابط زوجین و بهبود عملکرد خانواده توصیه می شود.
تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده: مطالعه ای مقایسه ای بین خانواده های با و بدون فرزند کم توان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده های دارای کودک معلول انزوای اجتماعی و مشکلات سلامت روانی را در حد اعلای خود تجربه می کنند و نسبت به مشکلات رفتاری، اجتماعی و هیجانی آسیب پذیرترند. بر همین مبنا هدف پژوهش حاضر مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند معلول و خانواده های دارای فرزند سالم بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه ی خانواده های دارای فرزند معلول جسمی – حرکتی و خانواده های دارای فرزند سالم شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 150 خانواده(75 خانواده دارای فرزند کم توان جسمی-حرکتی و 75 خانواده دارای فرزند سالم) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره جهت مقایسه تعادل عاطفی و الگوهای ارتباطی در خانواده های دارای فرزند کم توان و خانواده های دارای فرزند عادی نشان داد که خانواده های دارای فرزند معلول تعادل عاطفی پایین تری نسبت به خانواده های دارای فرزند عادی دارند. همچنین خانواده های دارای فرزند کم توان در الگوی ارتباطی سازنده متقابل نمرات کمتری از خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کردند و در مقابل در الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر نمرات بیشتری را نسبت به خانواده های دارای فرزند سالم گزارش کرده اند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که خانواده های دارای فرزند کم توان در مقایسه با خانواده های دارای فرزند سالم از تعادل عاطفی پایین تری برخوردارند و در روابط خانوادگی خود بیشتر از الگوهای ارتباطی اجتنابی متقابل و توقع/کناره گیر استفاده می کنند
پدیدارشناسی تجربی واکنش به مرگ؛ مطالعه زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضاد مرگ با زندگی، انکار مرگ و ضرورت تداوم زندگی، انسان ها را ناگزیر از پذیرش مرگ ساخته است. این وضعیت سبب شده انسان ها همواره در مرز پذیرش و انکار مرگ حرکت کنند. به علاوه آنچه مرگ را پذیرفتنی یا قابل انکار می سازد، معانی ساخته شده اجتماعی مرگ است که از طریق فرایند های متعدد یادگیری به جامعه منتقل می شود. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربی واکنش به مرگ بین 8 مشارکت کننده زن در مشهد که با حداکثر نوسان از لحاظ دین داری برگزیده شده اند نشان داده اولاً واحد های معنایی واکنش به مرگ را می توان در ذیل سه موضوع اصلی شامل «آمادگی برای مرگ»، «دانستن زمان مرگ» و «اراده مرگ» قرارداد که هر سه بر معنای کلی تر مفهوم «پذیرش یا انکار مرگ» دلالت دارند. ثانیاً فهم های مذهبی تأثیر عمیقی بر تجربه های واکنش به مرگ دارند. افراد مذهبی میل به پذیرش و افراد غیرمذهبی میل به انکار مرگ دارند؛ فکر مداوم درباره مرگ، میل به دانستن بیشتر درباره مرگ و تمهید برای مرگ از جمله دلالت های پذیرش مرگ بین مشارکت کنندگان مذهبی و جایگزینی فکر مرگ، عدم تمایل به دانستن درباره مرگ و تمهید ننمودن برای مرگ بین مشارکت کنندگان غیرمذهبی دلالت روشنی بر به حاشیه راندن و انکار مرگ دارد.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس مهارت های مقابله با استرس و چشم انداز زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
569-584
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس مهارت های مقابله با استرس و چشم انداز زمان بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل زوجین ساکن در منطقه 2 شهر تهران بود که از میان آن ها نمونه ای به تعداد 250 نفر به صورت در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه های رضایتمندی زناشویی انریچ، سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن، چشم انداز زمان زیمباردو پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد، 12/5 درصد واریانس رضایت زناشویی بر اساس چشم انداز زمان و به کارگیری راهبردهای مقابله با استرس در زوجین پیش بینی می شود. نتایج همچنین نشان داد در به کارگیری راهبردهای هیجانی با رضایت زناشویی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد، اما در به کارگیری راهبردهای مقابله ای متمرکز بر حل مسئله با رضایت زناشویی رابطه معناداری نشان داده نشد. در بررسی روابط دیدگاه های زمان با رضایت زناشویی نتایج حاکی از رابطه معکوس معنادار رضایت زناشویی با دیدگاه زمان گذشته منفی، حال لذت گرا و حال معتقد به سرنوشت بود. همچنین با توجه به نتایج آزمون t، زنان و مردان در رضایت زناشویی، به کارگیری راهبردهای مقابله با استرس و دیدگاه های زمان با هم تفاوت معناداری ندارند.
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و هیجان محور بر بهبود سازگاری و تعهد زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و هیجان محور بر بهبود سازگاری و تعهد زناشویی زوجین شهر اراک بود. در این پژوهش ""45 زوج"" با مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه هر کدام (15 زوج) قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام و اسپنیر (1976) و تعهد آدامز و جونز (1997) بود. داده ها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان محور نسبت به گروه گواه به طور معنی داری بر سازگاری و تعهد زناشویی اثربخش بوده است (0/001≥P). در نتیجه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان محور در افزایش سازگاری و تعهد زوجین تأثیر داشته است و از نتایج این پژوهش می توان در کاهش مشکلات زناشویی بهره برد.