فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۰۶۶ مورد.
دوگانه زائر ـ سیاح در تجربه زیسته سه نسل: مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه شهیدبهشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جامعه شناختی تمایزهای نظری میان دو مفهوم زیارت و سیاحت به عنوان دو نوع کنش اجتماعی و دو مفهوم دارای قرابت با سبک های متمایز زندگی می پردازد و دو پدیده زائر و سیاح را به عنوان دو هویت گفتمانی مورد مطالعه قرار می دهد و بر این اساس به جستجوی این تمایز در تجربیات سه نسل از کارمندان دانشگاه شهید بهشتی می پردازد و می کوشد تفاوت های نسلی موجود در تجربه زیسته این سه نسل را درخصوص زیارت و سیاحت آشکار سازد. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از تکنیک مصاحبه عمیق استفاده شده و به این منظور با 15 نفر از کارمندان سه نسل این دانشگاه مصاحبه هایی انجام گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کاهشی محسوس در گرایش نسل سوم پاسخگویان به مقوله زیارت در مقایسه با نسل های اول و دوم حاصل شده است. همچنین در ذهنیت های پاسخگویان تمایزی مفهومی میان سیاحت و زیارت اماکن مذهبی خارج از کشور وجود دارد. این تمایز میان سیاحت و سفرهای زیارتی داخل کشور کمتر به چشم می خورد.
مقایسه روان بنه های ناسازگاراولیه، باورهای غیرمنطقی، تعارض زناشویی و پایبندی مذهبی زنان و مردان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه روان بنه های ناسازگار اولیه، باورهای غیرمنطقی، تعارض زناشویی و پایبندی مذهبی در بین زنان و مردان متأهل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین استان سمنان بود که تعداد نمونه 391 زوج پژوهش از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین آنها انتخاب شد. شرکت کنندگان در این پژوهش همراه با ارائه برخی مشخصات جمعیت شناختی به پرسشنامه های روان بنه های ناسازگار اولیه (YSQ-SF)، باورهای غیرمنطقی (IBT)، تعارض زناشویی (MCQ-R) و پایبندی مذهبی (JRAQ) پاسخ دادند. داده های به دست آمده از طریق روش های آمار توصیفی و استنباطی، تجزیه و تحلیل شد و برای مقایسه متغیر از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات باورهای غیرمنطقی، تعارض زناشویی و پایبندی مذهبی زنان و مردان وجود دارد، اما این تفاوت در مورد متغیر روان بنه های ناسازگار اولیه، معنادار نشد. در واقع ازدواج، انتخاب روان بنه همسان یا همسان ساز روان بنه ها است، در حالی که این پدیده درباره باورهای غیرمنطقی، تعارض زناشویی و پایبندی مذهبی، صادق نیست.
نگرش سکولار، نظریه های سکولاریزاسیون و جامعه ما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا التزام دینی در مردم رو به تنزل است؟ و یا شکل دینداری در جامعه ما (شهر مشهد) در حال تغییر است؟ برای یافتن پاسخ،نظریههای مختلف سکولاریزاسیون را بررسی کردیم و سطوح سهگانه آن را مشخص نمودیم. سکولارشدن فردی و محصول آن، یعنی نگرش سکولار را تعریف نمودیم و ابعاد و شاخصهای آن را تعیین کردیم. میزان نگرش سکولار را سنجیدیم و عوامل گوناگونی را که میتواند در واریانس نگرش سکولار دخیل باشد، بررسی نمودیم. عمدهترین روشهای به کار گرفته شده، تحلیل رگرسیون چند متغیری،تحلیل واریانس، تحلیل روند و تحلیل مسیر است. نمونه آماری، 240 نفر از جوانان و میانسالان طبقات مختلف مردم شهر مشهد، در تابستان 1384 میباشند. تحقیق، حضور قابل ملاحظه نگرش سکولار، وجود شکلهای نوین دینداری و عدم انسجام کافی در گروههای دینی را نشان میدهد.
تکنولوژی های نوین و علمای حوزه علمیه، مورد مطالعه حوزه علمیه قم تحلیل جامعه شناختی براساس روش نظریه بنیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله توسعه فناوری در گرو شناخت فناوری از یک سو و شناخت جامعه از سوی دیگر است. بی شک شناخت جامعه در گرو شناخت افکار، عقاید و رویکردهای نخبگان آن جامعه است. این رویکردها قانونمندی هایی را در جامعه به وجود می آورد که می تواند دلایل موفقیت یا ناکامی دستیابی به فناوری و انتقال آن را مشخص کند. در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی رویکردهای متفاوتی نسبت به فناوری وجود داشته است. این تحقیق قصد دارد تا در چارچوب مطالعات جامعه شناختی توسعه و استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی،[1] به نظریات علما و اندیشمندان حوزه علمیه قم در خصوص پیشرفت فناوری های نوین دست یابد. بدین منظور برای گردآوری داده ها از تکنیک هایی مانند مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. براساس داده های به دست آمده چهار رویکرد نسبت به پیشرفت فناوری های نوین در بین علمای حوزه علمیه قم وجود دارد. این چهار رهیافت کلی عبارتند از: 1. رویکرد ضرورت ابزاری و محدودیت فناوری؛ 2. رویکرد ضرورت ابزاری و آگاهی رسانی؛ 3. رویکرد تعریف نرم افزاری و بدبینانه؛ 4. رویکرد ابزار توسعه مهارت و معرفت علمی. این چهار رویکرد پس از تحلیل نهایی به دو رویکرد کلی خوشبینانه و بدبینانه به فناوری تحویل گردید. در پایان نیز رهیافت فناوری مناسب به عنوان رهیافت مختار محقق بیان می شود.
جامعه شناسی دین
نظام مدیریتی فقه و فرآیند سیاست گذاری و طرح ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پررنگ تر شدن بعد اجتماعی زندگی انسان ها و تنوع و تکثر سیستم های مختلف اجتماعی، طرح ریزی و سیاست گذاری برای جوامع بشری به مرور پیچیده تر می شود. کلان نگری، جامع نگری و فرآیندگرا بودن تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها، از شروط اصلی موفقیت سیستم های مدیریتی می باشد. فقه شیعی نیز به عنوان یک سیستم مدیریتی کارآمد که ناظر بر تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان هاست، از این قاعده مستثنی نیست. رویکرد سیستمی در وضع احکام و مقرارت فقهی بدان معناست که باید «تکالیف سایر مکلفین» و «سایر تکالیف مکلفین» در منظومه احکام فقهی توأماً مدنظر قرار گیرد. همچنین لازم است که فرآیند تبدیل «باور»ها به «باید»ها به درستی ترسیم شود تا احکام فقهی نامتناسب با اهداف و مبانی فقهی و اغراض شارع نباشد. برای این منظور باید ابتدا اهداف و مبانی به دقت در فلسفه فقه مورد مطالعه قرار گیرد، سپس دکترین ها و سیاست های کلی شارع به درستی کشف و حوزه عملکرد هر یک تعیین گردد و در نهایت با ارائه ساختار مناسب و نظام مند کردن قواعد و دکترین ها و تعیین جایگاه آنها در هر حوزه، تصمیم گیری و سیاست گذاری برمبنای آن صورت پذیرد. در این نوشتار، پنج راهکار برای کشف دکترین های شریعت ارائه و در نهایت، برخی سازوکارهای فقه برای تعادل سیستم و حفظ نظام معرفی شده است.
یک حرف صوفیانه
دین، رسانه و فرهنگ شهروندی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شهروندی به مثابه نوعی فرایند از قرن نوزدهم همگام با جوامع مدنی و دولت های ملی شکل گرفته است. این پدیده با جدی شدن مساله جهانی شدن در دهه های اخیر از مهمترین مسایل اجتماعی معاصر می باشد. پژوهش حاضر قصد داشته است تاثیر دین، رسانه را بر فرهنگ شهروندی زنان 29- 18 سال شهر فیروزآباد مورد بررسی قرار دهد. نظریه های ژانوسکی و فالکس به عنوان چارچوب نظری مورد انتخاب قرار گرفتند. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقّق ساخته است. حجم نمونه 400 نفر از زنان 29- 18 سال شهر فیروزآباد با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در نظر گرفته شد. اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید گشت. داده های جمع آوری شده نیز از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشانگر آن است که از میان 6 فرضیه مطرح شده در تحقیق 3 فرضیه مورد تایید قرار گرفتند. نتایج رگرسیون چند متغیره نیز نشانگر این واقعیت بود که 3 متغیر میزان دینداری، میزان آگاهی سیاسی و میزان تحصیلات پاسخگویان در مجموع 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند.
بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان عواملی که به منظور تسهیل زندگی روزمرة مصرف کننده با درگیری ذهنی بالا لازم است، پوشاک مد عاملی مهم و قابل توجه برای بسیاری از مصرف کنندگان است و در سال های اخیر توجه مصرف کنندگان به این حوزه بیشتر شده است. با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد را در بین شهروندان یزدی مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر به صورت پیمایشی و از بُعد هدف، توصیفی است. در آمار تحلیلی این پژوهش برای تعیین نقش و جایگاه هریک از مؤلفه های پژوهش، با استفاده از نرم افزار Amos، روش تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شده است. همچنین به منظور بررسی روابط بین درگیری پوشاک مد با ابعاد آن از آزمون همبستگی، و برای تعیین نحوة تأثیر درگیری با پوشاک مد و دانش ذهنی بر اطمینان در تصمیم گیری مد، از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة افراد بالای بیست سال در سطح شهر یزد است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 99 نفر محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که مذهب و مادی گرایی بر درگیری ذهنی با پوشاک مد تأثیر معنی داری دارند و درگیری بر اطمینان تصمیم گیری مد تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین درگیری ذهنی با پوشاک مد و دانش ذهنی تأثیر مثبت و معنی داری بر اطمینان تصمیم گیری مد دارد. در بررسی ارتباط عوامل جمعیت شناختی (جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد) با متغیرهای مورد مطالعه مشخص شد که همبستگی بین آنها حتی در سطح اطمینان 95 درصد هم معنی دار نبود.
پژوهشی جامعه شناختی درباره تأثیر دینی بودن و نوع مذهب برمشارکت سیاسی در ایران : یک تحلیل کلان نگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو بخشی از یک پژوهش ملی و معطوف به مسأله تأثیر میزان دینی بودن و نوع مذهب برمیزان مشارکت سیاسی در ایران است که از طریق یک تحقیق مقایسه ای درون کشوری با واحد تحلیل شهرستان ودر یک مقطع زمانی ۱۶ ساله صورت پذیرفته است.مدعای کلی ما آن بود که میزان دینی بودن شهرستان ها بر میزان مشارکت سیاسی آنها تأثیر مثبت و معناداری می گذارد؛ اما با توجه به تفاوت های مذهبی در ایران (از حیث موقعیت نهادی، آموزه های مذهبی و ظرفیت سازمانی مذاهب مختلف) چنین فرضیه سازی کردیم که تأثیر میزان دینی بودن در میزان مشارکت سیاسی برای شهرستان های شیعه نشین (مذهب مسلط و غالب) مثبت و برای شهرستان های سنی نشین (مذهب اقلیت) معکوس می باشد. یافته های این تحقیق نشان داد که میانگین میزان مشارکت در شهرستان های شیعه نشین و سنی نشین در مقطع مورد بررسی، تفاوت معناداری با یکدیگر داشته اند. اما برخلاف انتظار نظری و فرضیه تحقیق، ضرایب استاندارد رگرسیونی سازة دینی بودن و مشارکت سیاسی برای هر دو دسته شهرستان های شیعه نشین و سنی نشین، هم جهت و بلحاظ شدت قریب به یکدیگر محاسبه شده اند. حاصل آن که می توانیم در بررسی ارتباط میان دینی بودن و مشارکت سیاسی، عامل نوع مذهب را کنار بگذاریم و ارتباط میان این دو را به طور کلی و صرف نظر از تنوع مذهبی بسنجیم.
دین و خانواده؛ بررسی تفاوت نسلی در دینداری در بین خانواده های روحانی و غیرروحانی شهر قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اساسی جوامع در حال گذار، مسئله تغییرات دینداری از بعد نسلی است. در تبیین این مسئله، بیشتر تحقیقات صرفاً مبتنی بر رویکردهای ساختاری و کلان می باشند. این تحقیق علاوه بر توجه به رویکرد کلان، با تأکید بر پدیده های خرد دامنه، مانند خانواده و از طریق مقایسه خانواده های روحانی و غیرروحانی، در پی بررسی سهم مؤلفه های دینی خانوادگی در تبیین تفاوت نسلی از حیث دینداری است. در این پژوهش، از روش پیمایش و تکنیک پرسش نامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. از میان کلیه خانواده های روحانی و غیرروحانی شهر قم، که دارای حداقل یک فرزند 18 تا 29 سال بودند، تعداد 390 نفر پدر و یک فرزند آن، به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد علاوه بر رابطه معنادار تفاوت نسلی با متغیرهای توافق دینی والدین و درک از اهمیت دینداری برای پدر و اجتماعی کردن دینی، تفاوت نسلی از حیث دینداری در خانواده های روحانی، به طور معناداری کمتر از خانواده های غیرروحانی است.
تبیین یک چهارچوب مفهومی برای «شهر اسلامی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«شهر اسلامی» انگاره ای است که سؤالات بسیاری در باب چیستی، ماهیت و ویژگی های آن مطرح بوده است و نظام های علمی گوناگون، از زوایای مختلف بدان پرداخته و تلاش در تبیین و تشریح آن داشته اند. با این حال، مروری انتقادی بر ادبیات مربوطه، نشانگر حجم بالایی از سوءتعبیرها و آشفتگی ها درباره این انگاره و مفاهیم، موضوعات و اهداف مرتبط با آن است. بر این اساس، شهر اسلامی انگاره ای است مبهم، فاقد تعریفی کاربردی و غیرشفاف که توصیفی فراگیر از ابعاد آن وجود ندارد. به طور کلی چهارچوب نظری جامعی که ماهیت و پیچیدگی شهر اسلامی را به طور جامع نشان دهد، ارائه نشده است. مقاله حاضر در پی آن است تا با ترکیب نظری ادبیات مربوطه، چهارچوبی مفهومی برای انگاره «شهر اسلامی» تبیین کند. در این راه از تکنیک تحلیل چهارچوب مفهومی استفاده شده است که ادبیات میان رشته ای در خصوص شهر اسلامی را مرور کرده، الگوها و مشابهت های موجود آنها را شناسایی نموده و آنها را ذیل مفاهیم و دسته های متمایز اما به هم پیوسته ترکیب می نماید. مقاله نه دسته شامل هجده مفهوم را شناسایی کرده است که همراه با یکدیگر، جهانِ نظری شهر اسلامی را تشکیل می دهند که هر یک از مفاهیم بیان کننده معنایی مستقل از چهارچوب مفهومی هستند.