فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرهنگی کشور
خلاقیت
حوزههای تخصصی:
بررسی زبانی نسبت دوستی و ریاست در اندیشه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی زبانی آثار فارابی، رابطه میان ریاست و دوستی یا به بیان دیگر، میان شیوه حکومت (یعنی نوع نظام) و سبک روابط بین اشخاص، مورد بررسی قرار گیرد. دوستی از جمله مقولاتی است که در تاریخ اندیشه سیاسی، همواره جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. این مقوله از دیرباز در یونان با مقولات دیگری چون عدالت، برابری و برادری، جزء فضائل انسانی محسوب می شده است و در ساخت جامعه آرمانی مورد نظر اندیشمند سیاسی مورد توجه بوده است به نحوی که دوستی و پولیس با یکدیگر پیوندی تنگاتنگ داشته اند. همچنین، ریاست به معنای تدبیر و هدایت یک جمع براساس یک نظام از پیش تعریف شده است که غایت آن، رساندن افراد تحت رهبری به مقصدی است که بر سر آن تآمل فلسفی شده است با استفاده از روش هرمنوتیک مؤلف-زمینه اسکینر، در اندیشه سیاسی فارابی، می توان گفت که میان ریاست و محبت نسبت مستقیم و ارگانیک برقرار است. به دیگر سخن، ریاست مدینه فاضله وقتی می تواند کارآمد و موفق باشد که در بین اتباع، اعضاء و طبقات مدینه رابطه دوستی حاکم باشد. از این منظر، رابطه دوستی یک رابطه یک طرفه نیست دوستی رئیس نسبت به اتباع و به عکس و نیز دوستی اتباع نسبت به یکدیگر.
"
مفهوم «سبک زندگی» و گستره آن در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مفهوم سبک زندگی از جمله مفاهیم علوم اجتماعی است که اخیراً بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما کاربردهای متفاوت و بعضاً متعارض، آن را مفهومی مبهم و از دیدگاه پاره ای محققان غیر قابل استفاده ساخته است. در مقاله حاضر، در ابتدا به ارایه تبیینی واژه شناسنامه از این مفهوم، پرداخته شده و سپس به بررسی ابعاد مفهومی آن در حوزه علوم اجتماعی پرداخته شده است. این مفهوم، با سایر مفاهیم در حوزه علوم اجتماعی، از جمله مفهوم «ذائقه» دارای ارتباط و پیوند وثیقی است. در این مقاله، کوشیده ایم، با بررسی و مقایسه نظرات جامعه شناسان کلاسیک و مدرن به تبیین ابعاد مفهومی و مؤلفه های «سبک زندگی» بپردازیم.
"
کیفیت زندگی شهروندان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی دارای دو بعد اساسی عینی و ذهنی است. در این پژوهش رابطه سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی و دو بعد اصلی آن مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده های حاصل از پیمایش انجام شده در شهر مشهد نشان داد که سرمایه اجتماعی در تبیین متغیر کیفیت زندگی بیش از درآمد و تحصیلات دارای اهمیت است. همچنین در بررسی رابطه متغیرهای مستقل با دو نوع کیفیت زندگی عینی و ذهنی روشن شد که سرمایه مادی (درآمد) بیش از دیگر متغیرها بر کیفیت زندگی عینی افراد مؤثر است. در حالی که سرمایه اجتماعی بیش از دیگر متغیرها می تواند کیفیت زندگی ذهنی افراد را بهبود دهد. البته میزان تاثیرگذاری درآمد بر کیفیت زندگی ذهنی و میزان تاثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی عینی هم قابل توجه است. علاوه بر دو متغیر فوق، سرمایه انسانی (تحصیلات) نیز تاثیر مثبتی بر دو نوع کیفیت زندگی داشته است.
پیامدهای سیاسی مصرف گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مطالعه مصرف همواره مورد توجه شاخه های مختلف علوم اجتماعی قرارداشته است. در این مطالعات، به ویژه در مطالعات انتقادی، یکی از موضوعات مورد توجه گسترش مصرف گرایی وپیامدهای آن بوده است. در این مقاله، با هدف پیوند مطالعات سیاسی و فرهنگی، تلاش خواهیم کرد تا پیامدهای سیاسی مصرف گرایی را با تکیه بر مفهوم حمایت سیاسی بررسی نماییم. براین اساس، ابتدا مصرف گرایی وحمایت سیاسی تعریف خواهد شد و به دنبال آن نظریه هایی که قادرند آثار و پیامدهای مصرف گرایی را تبیین نمایند ارائه خواهیم کرد.
استدلال اساسی این مقاله آن است که گسترش مصرف گرایی در جامعه ایران به رشد احساس محرومیت نسبی منجر شده و منبع این محرومیت عملکرد نظام سیاسی ارزیابی خواهدشد، و بدین ترتیب تحت تاثیر احساس محرومیت نسبی در دهه آینده شاهد کاهش حمایت سیاسی خواهیم بود.
"
نخبه و نخبه گرایی
خرده فرهنگ های اقلیتی و سبک زندگی، روندها و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"جهانی شدن روند متناقض مدرنیته را تشدید کرده و آن را درون فرایندی متقابل از همگن سازی ها و ناهمگن سازی های هویتی ـ جماعتی وارد نموده است. اثر مشخص این امر گسترش مطلق شمار هویت های اقلیتی در سطوح بومی و محلی از یک سو، و تداخل نقش های هویتی و شکل گیری هویت های اجتماعی هر چه گسترده تر در قالب های غیر بومی و فراملی از سوی دیگر است. شهرها به مثابه پهنه های اصلی تبلور یافتن فضاییِ هویت ها و روزمرگی شهری به مثابه زمان اصلی بیان این هویت ها، امروز بیش از پیش مطرح هستند. هم از این رو مفهوم سبک زندگی که در دهه های پس از جنگ جهانی دوم و عمدتاً در چارچوب نظریه های برون آمده از مطالعات فرهنگی مطرح شده بود در ترکیب خود با مفهوم روزمرگی در معنایی لوفبوری از این واژه امروز باید به گونه ای دیگر تفسیر شود. زمانی که این دو مفهوم را در تقاطعی معنایی با دو مفهوم دیگر خرده فرهنگ و اقلیت قرار دهیم، باز هم به موقعیت های پیچیده تری می رسیم که ما را با شرایطی نسبتاً بی نظیر در شکل گیری فرهنگ های انسانی و پویایی آن ها روبرو می کند. آن چه در مقاله حاضر مورد نظر است حرکت از این چارچوب فکری و تلاش برای کاربرد آن در شرایط خاص ایران است که در آن همچون بسیاری دیگر از کشورهای در حال توسعه جهانی شدن به امواج مقاومت هویتی- جماعت دامن زده است، ولو اینکه این مقاومت لزوما شکل فعال نداشته و در حوزه خود آگاه قرار نمی گیرد. بنابراین هدف ما در این مقاله آن است که نشان دهیم چگونه گسست های کنونی جامعه ما در تبلورِ فضایی – زمانی خود و از خلال بیان و بروز خویش در سبک های زندگی در سطح شهرها برونیت یافته و چه پی آمدهای کوتاه و دراز مدتی را می توان از این فرایند انتظار داشت. رویکرد مقاله، رویکردی کاربردی است که تلاش می کند به راهکارهایی عملی به ویژه در زمینه سیاست گذاری های راهبردی و راهکاری در زمینه فرهنگ عمومی دست یابد و همین امر آن را در تداخلی نظری بین دو حوزه انسان شناسی و مطالعات فرهنگی قرار می دهد.
"
بررسی عوامل موثر بر سازگاری فرهنگی مهاجران به شهر قائمیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و پژوهش درباره اثرات مهاجرت بر افراد، همواره مورد توجه پژوهشگران و صاحب نظران علوم اجتماعی بوده است. اثرات مهاجرت بر مهاجران نیز یکسان نبوده و متغیرهای گوناگون به میزان های متفاوت بر آن ها تاثیر می گذارند. تحقیق حاضر، در پی سنجش میزان تاثیر متغیرهای تحصیلات، شغل، میزان درآمد، سن، مدت اقامت در قائمیه، فاصله محل سکونت مهاجر نسبت به شهر قائمیه و داشتن رابطه خویشاوندی با بومیان بعد از مهاجرت، بر سازگاری فرهنگی مهاجران به شهر قائمیه بود. در این تحقیق، با به کارگیری دیدگاه کارکردگرایی و " فرضیه تماس"، شاخص هایی جهت سنجش سازگاری فرهنگی مهاجران که شامل دو زیر مجموعه فرهنگ پذیری و رضایتمندی می شد، تنظیم گردید. روش تحقیق این مطالعه «پیمایش» و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. جامعه آماری، کلیه مهاجران 15سال به بالا به شهر قائمیه بودند که از میان آنها، با استفاده از فرمول کوکران، 325 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که، سازگاری فرهنگی مهاجران در حد متوسط بوده و اینکه سن، تحصیلات، مدت اقامت در قائمیه و درآمد، دارای رابطه مثبت و معنی دار با سازگاری فرهنگی بودند و متغیر فاصله محل تولد مهاجر از قائمیه، دارای رابطه منفی و معنی دار با سازگاری فرهنگی بود.تحلیل رگرسیون نشان داد که، متغیرهای مدت اقامت در قائمیه، ایجاد رابطه خویشاوندی با بومیان پس از مهاجرت، سن، درآمد، تحصیلات، داشتن اقوام در قائمیه قبل از مهاجرت و فاصله قائمیه تا محل تولد، 86/43 درصد واریانس سازگاری فرهنگی را تبیین می نمایند.
نقد پژوهش پیمایشی بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل موثر برآن و چگونگی نقش رسانه در آفرینش آن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
جوانان، بدن و فرهنگ تناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"توجه محافل دانشگاهی و علمی به حوزه بدن را می بایست واکنشی به تغییرات بنیادین صورت گرفته در رابطه بین بدن، اقتصاد، تکنولوژی و جامعه دانست. رشد تکنولوژی های تغذیه، سلامت و ورزش در کنار اهمیت یافتن عاملیت و مصرف گرایی شدید بدن و بدنی شدن را به موضوعی مهم د رمطالعات اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر تبدیل ساخته است. مقاله حاضر با اتکاء به یافته های کمی و کیفی جوانان دختر و پسر فعال ورزشی بدنبال شناخت رابطه و احساس این دسته جوانان نسبت به بدن خود و زمینه ها و انگیزه های موثر بر توجه جدی آن ها به تناسب اندام است. نتایج بدست آمده بیانگر این است که نوگرایی د رجامعه ایران تاثیرات خود را در حساسیت جوانان به کنترل و انضباط بر بدن خویش و حساسیت بیشتر برای ارائه تصویر مطلوب از آن بر جای گذاشته است. به موازات تاثیر این نیرو، گفتمان های رقیب در حوزه عمومی جامعه ( از جمله گفتمان مردانه) مرجع مهمی در شکل دهی، فهم، تفسیر و بازنمایی بدن به شمار می آید که علاوه بر بازتولید سنتی هنجارها و رفتارهای بدنی قواعد و تاثیرات آن بواسطه تغییر نگاه و نگرش های جدید، تغییراتی را نیز متحمل شده است.
"
ادراک گروه های قومی از تصاویر رسانه ای خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان فراگیر ترین و پرمخاطب ترین رسانه کشور، نقش بسزایی در پروراندن شناخت و درک مردم از گروه های قومی و تعریف روابط میان گروهی در کشور برعهده دارد. شواهد پژوهشی نشان می دهد که اقوام ایرانی، تصاویر پخش شده از سیما درباره خود را چندان مطلوب نمی یابند. برای فهم عمیق تر درک خود اعضای گروه های قومی، یک رشته مصاحبه نیمه متمرکز در میان افرادی از این گروه ها، که در تهران به کار یا تحصیل اشتغال دارند، صورت گرفت. همان طور که انتظار می رفت، آنها از بازنمایی هایی که از ایشان در سریال ها و فیلم های تلویزیونی ارائه می شود، ناخرسندند. افراد مصاحبه شده از شبکه های سراسری انتقاد دارند و چنین می پندارند که در این شبکه ها به اندازه کافی نقش ندارند و اگر هم نشان داده می شوند، اغلب چهره های تحریف شده ای از آنان به نمایش درمی آید. آنها بر این باورند که در بسیاری از مواقع از آنان، برحسب ویژ گی های منسوب به قومشان در گفتمان عامیانه، تصویرهای قالبی نشان داده می شوند. بیشتر افراد مصاحبه شده بر این باورند که فیلم های نشان داده شده در تلویزیون، از اعضای گروه های قومی در چهر ه های اصلی استفاده نمی کنند و معمولاً نقش های حاشیه ای را به آنها محول می نمایند. به اعتقاد مصاحبه شوندگان، گستردگی بازنمایی های مذکور از یک سو ناشی از بی اطلاعی تهیه کنندگان برنامه های تلویزیونی و یا نگرش های پیشداورانه آنها نسبت به خرده فرهنگ های قومی است و از سوی دیگر، ریشه در برخی سیاست های گذشته دارد که به حضور و سهم گروه های قومی در فرهنگ ملی بهای لازم را نمی دهد.
"