فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳٬۱۷۳ مورد.
ارزش ها و امنیت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
رفتارها و باورهای ایرانیان: تحلیلی جامعه شناختی از چهار دهه دینداری در جامعه ایران -- احمد غیاثوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین در جامعه ایرانی با توجه به شرایط تاریخی، اجتماعی و سیاسی آن، از جایگاه بالایی برخوردار است. پژوهش در حوزه ارزش ها و رفتار دینی مردم، در جهت درک تحولات و از سویی پیش بینی تغییرات آن، متضمن انجام مطالعات مستمر در طی سال های مختلف می باشد. مطالعه حاضر به روش تحلیل ثانویه انجام پذیرفته و سعی دارد یافته های حاصل از پیمایش های ملی مختلف طی سال های 1353 تا 1390 را مورد تحلیل قرار دهد. بنابراین با عنایت به داده های پژوهش های قبلی موجود، دو بعد رفتار و باور دینی در چهار سطح فردی، جمعی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه برای تحلیل رفتار و باور مردم ایران از دو رویکرد سکولار شدن جامعه با تکیه بر نظرات «پیتر برگر» و نیز تعبیر کارکردی و عملکردی دین از نظریه «لوهمان» استفاده شده است. در مجموع یافته های حاصل نشان می دهد که چندان تفاوتی مبنی بر افزایش یا کاهش چشمگیر در رفتارها و احساسات دینی فردی مردم ایران مشاهده نمی گردد. به عبارتی، جامعه دچار نوعی «تثبیت کارکردی» شده و از این حیث افراد جامعه همان قدر مذهبی اند که در گذشته بوده اند. بنابراین تلقی سکولارشدن جامعه، قضاوتی ناصحیح است. البته تفاوت در میزان دینداری جوانان با بزرگسالان و مسن ترها را می توان ناشی از اقتضائات سنی آن ها دانست. در سطح باورها و رفتارهای جمعی، عیلرغم عدم وجود داده هایی مبنی بر مقایسه آن با دهه های گذشته، ولی در مقایسه با آنچه در اوایل انقلاب و دوران بعد از آن ملاحظه می گردد، نوعی «تغییر کارکردی در حوزه رفتارها و باورهای دینی جمعی» را می توان استنباط نمود. در واقع کاهش در رفتارهای دینی جمعی آن هم از نوع رسمی بیشتر بازتاب تغییرات دوران و کارکردهای خاص خود، به ویژه در زمان انقلاب و دوران جنگ است که نوعی نمونه آرمانی «دین دوران» را بر اذهان و آرمان های مذهبی به یاد می آورد. در نهایت مقایسه رفتارها و باورهای دینی سیاسی و اجتماعی نوعی «قطبی شدن عملکرد دین» را در دو حوزه سیاسی و اجتماعی نشان می دهد. به عبارتی نوعی «سیاست زدایی از دین» یا «سیاسی شدن دین» و نیز «اخلاق زدایی دینی» یا «اخلاقی کردن دینی» را شاهدیم. ازاین رو، تعبیر سکولارشدن در این دو حوزه برداشتی دوگانه است.
تحلیل تهدیدهای دولت و جامعه ی پاکستان علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیلگران همواره در بررسی تهدیدهای دولت و نیروهای اجتماعی پاکستان علیه امنیّت ملی ایران، دیدگاهی حداقلی داشته و صرفاً به تبیین تهدیدها یکی از دو حوزه ی دولت یا جامعه ی این کشور بسنده نموده اند. در مقاله ی پیش رو، علاوه بر بازشناسی تهدیدهای امنیتی دولت و نیروهای اجتماعی پاکستان، تهدیدهایی که ناشی از کنش و واکنش دو حوزه ی مزبور هستند، نیز تحلیل می گردد. بنابراین، در ابتدا بر اساس نظریه ی سازه انگاری، تهدیدهای ناشی از جامعه ی پاکستان که منبعث از مسائل هویتی بوده و در شکل بنیادگرایی اسلامی و تجزیه طلبی، علیه امنیّت ملی ایران بروز می کنند، بررسی می شوند. سپس بر اساس نظریه ی نئورئالیسم نشان داده می شود که منافع متعارض دولت پاکستان با ایران، منجر به تسهیل حضور نیروهای نظامی آمریکایی و ناتو در منطقه شده و همچنین خطرات امنیّتی ناشی از تسلیحات اتمی این کشور برای ایران، قابل ملاحظه هستند. در پایان با در نظرداشت مفروضه ی اصلی نظریه ی عام سیستم ها مبنی بر تعامل اجزای یک سیستم، تهدیدهای ناشی از قاچاق و ترانزیت مواد مخدر و مسئله ی افغانستان که حاصل همکاری دولت و ج امعه ی
پاکستان علیه امنیّت ملی ایران بوده، تحلیل می گردد. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که بررسی تهدیدهای پاکستان علیه امنیّت ملی ایران، مستلزم شناخت پیجیدگی های خاص محیط اجتماعی و سیاسی این کشور است.
جامعه مدنی در جوامع چند فرهنگی
حوزههای تخصصی:
دولت مدرن به طور کلی به شیوه ایی کاملاً متفاوت از سَلَف خویش یعنی دولت پیشا مدرن به وجود آمد. گستره ی دولت مدرن از لحاظ سیاسی به دو حوزه تقسیم می شود یکی دولت به معنای خاص آن که به قلمرو سیاسی ربط دارد و دیگری جامعه که معمولاً آن را جامعه ی مدنی می نامند در نتیجه این تقسیم بندی دو مدل متفاوت ظاهر می شود که اولی عمومی است و دولت به شمار می رود و دومی خصوصی که به جامعه مربوط می شود. انسان نیز به همین سان به دو موجودیت متفاوت تقسیم می شود: از سویی شهروند است که از این لحاظ عضو دولت شمرده می شود و از طرف دیگر نیز به جامعه ی مدنی تعلق دارد که خود از اجتماع فردها شکل گرفته است. این تقسیم بندی نتایجی به بار می آورد که دیگر انسان به مانند دوران پیشامدرن به جزئی از کل تقلیل داده نمی شود. در دوران مدرن فرد می تواند به عنوان شهروند در زندگی دولت شرکت جوید و وجود و کنش سیاسی داشته باشد و همچنین می تواند به عنوان فرد از آزادی شخصی بهره مند شود و به مثابه ی فردی خودمختار وجود یابد این ساختار برای نخستین بار در پایان سده ی 18 در دو کشور فرانسه و ایالات متحده آمریکا و بعد از طی کردن نسبی بحران هویت که به نظر می رسد از اولین ضروریات این پروسه باشد، تحقق پیدا می کند. اما بعد از دهه ی 1990 به نظر می رسد در عمل مدرنیته ی سیاسی در غرب و دیگر نقاط جهان، خصوصاً در جوامع چندفرهنگی با مشکلات فراوانی روبرو شده است که باعث وارد آمدن نقدهایی دامنه دار به لیبرالیسم به عنوان یکی از پایه های جامعه ی مدنی، شده است. بیشتر این نقدها از طرف اجتماع گرایان مطرح شده است که یکی از وجوه انتقاداتشان بحثهای فرهنگی است که در درون کل بزرگتری قرار دارند که محکوم به ادغام یا از بین رفتن هستند و همین انتقادات لیبرالهایی مانند جان رالز را به دو واکنش واداشته است و آلترنانیوهایی به عنوان حل مسئله از طرف آنها مطرح شده است.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی برون گروهی بر توسعه اقتصادی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بحث در مورد نتایج مثبت سرمایه اجتماعی رشد چشمگیری یافته است؛ به گونه ای که از آن به عنوان حلقه مفقوده توسعه یاد می شود. در این نوشتار این باور به چالش کشیده می شود و فرض بر این است که سرمایه اجتماعی انواع گوناگون دارد و ممکن است که نوعی از آن تأثیر منفی بر توسعه داشته باشد و نوع برون گروهی آن که به روابط مبتنی بر اعتماد گروه های باز و نهادهای مدنی ارجاع داده می شود، در شرایط خاصی می تواند موجب کاهش هزینه مبادلات، اعتماد تعمیم یافته و افزایش سرمایه انسانی شود و در نتیجه تأثیر مثبت بر روند توسعه یک کشور داشته باشد. همچنین دو مفهوم متفاوت از توسعه در ارتباط با سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق مبتنی بر تحلیل ثانویه است. برای تدوین سازه ها از مراکزی چون مرکز آمار ایران، مرکز پژوهش های بازرگانی، پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان، معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و برخی از تحقیقات پیشین، شاخص های متعددی انتخاب شدند، و با استفاده از نرم افزار AMOS و مدل معادلات ساختاری، فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند. جامعه آماری، کل ایران و واحد تحلیل استان های آن است. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه منفی میان سرمایه اجتماعی برون گروهی و توسعه وجود دارد بدین گونه که هر چه میزان سرمایه اجتماعی برون گروهی در استان های کشور بیشتر باشد، میزان توسعه اقتصادی آن استان کاهش می یابد. این امر در ارتباط با سازه توسعه اقتصادی نسل دوم، شدت بیشتری دارد.
فاصله قومى و عوامل موثر بر آن در ایران
حوزههای تخصصی:
" وجود احساس نزدیکى و پذیرش اجتماعى در بین اقوام ایرانى، یکى از مطمئن ترین راه هاى نیل به همبستگى و وفاق اجتماعى در ایران به شمار مى آید. این مقاله با اتخاذ رویکردى جامعه شناختى، به بررسى میزان فاصله اجتماعى ساکنان شهر بانه (که به لحاظ قومیتى کرد هستند) از اقوام ایرانى و عوامل موثر بر آن مى پردازد. در این پژوهش، منظور از فاصله اجتماعى، گرایش اعضاى یک قوم به پذیرش یا طرد اعضاى اقوام دیگر است. این گرایش ابعاد شناختى، عاطفى و آمادگى براى عمل را شامل مى شود. بنابراین براى تحلیل آن با مرور دیدگاه ها و نظریه هاى سطح خرد جامعه شناسى و روان شناسى اجتماعى و منابع تجربى موجود، چارچوب مفهومى مناسبى تنظیم گردیده است.
در اجراى تحقیق از روش پیمایشى و براى گردآورى داده ها نیز از پرسشنامه استفاده شده است. مصاحبه با نمونه 399 نفرى از ساکنان شهر بانه نشان مى دهد که پاسخگویان، کم ترین فاصله اجتماعى را با قوم فارس و بیش ترین فاصله را با قوم عرب دارند. در جمع بندى سلسله مراتب ترجیحات قومى، در بین پاسخگویان به ترتیب اقوام فارس، آذرى، بلوچ، لر و عرب قرار مى گیرند.
یافته هاى تحقیق، ناکافى بودن رویکردهاى مبتنى بر جامعه شناسى خرد را در مطالعه و بررسى فاصله قومى در ایران نشان مى دهد. با توجه به این که مسئله فاصله قومى و به تبع آن تعاملات اقوام در ایران، متاثر از فضاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسى و اقتصادى کشور و تحولات تاریخى مرتبط با آن است، توجه به دیدگاه ها و نظریه هاى سطح کلان نظیر نظریه استعمار داخلى هشتر، که بر متغیرهایى نظیر میزان محرومیت، میزان تبعیض و نابرابرى هاى اقتصادى در بین اقوام در شکل گیرى هویت و بسیج قومى تاکید دارد و تلفیق آن ها با نظریه هاى سطح خرد، ضرورى به نظر مى رسد. یافته هاى این پژوهش نشان مى دهد که مسئله فاصله اجتماعى بین اقوام در ایران وجود دارد و لذا اهمیت و ضرورت اتخاذ و تدوین سیاست قومى مناسب در ایران در جهت کاهش این فاصله ها مورد توجه و تاکید خاص قرار گرفته است.
"
تحلیل جامعه شناختی پیامدهای رسانه های اجتماعی بر ارزش های جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، رابطه حضور و تعامل در رسانه های اجتماعی را با ارزش های جوانان مورد مطالعه قرار می دهد. پرسش اصلی این است که استفاده از رسانه های اجتماعی چه تأثیری بر پایبندی جوانان به ارزش ها دارد. این مقاله به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس و بهره گیری از پرسشنامه اینترنتی محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کاربران جوان رسانه های اجتماعی در پنج شهر اصفهان، تهران، تبریز، مشهد و ساری در سال 1393 تشکیل می دهند و حجم نمونه برابر با 2100 نفر است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین مدت زمان عضویت در رسانه های اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های اجتماعی، نوع استفاده و واقعی تلقی کردن محتوای مطالب ارائه شده در رسانه های اجتماعی و پایبندی جوانان به ارزش های خانوادگی، دینی و اجتماعی و فرهنگی رابطه معنادار معکوس وجود دارد.
انتخاب همسر و معیارهای آن: مطالعه ای در بین مردان و زنان ازدواج کرده ی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت ها و شباهت های موجود در معیارهای همسرگزینی بین مردان و زنان ازدواج کرده شهر رشت است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در بین 400 نفر از مردان و زنان ازدواج کرده با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای سیستماتیک انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهند که مردان به معیارهای جسمانی و زنان به معیارهای اقتصادی- اجتماعی توجه بیشتری دارند و در سایر معیارها از جمله معیارهای عاطفی و شخصیتی تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. تحلیل عاملی معیارهای همسرگزینی نشان داد که معیارهای به کار گرفته شده در پژوهش حاضر به شش دسته تقسیم می شوند که این شش معیار نیز به دو دسته معیارهای درونی و بیرونی قابل تقلیل هستند. این دسته بندی ها در مورد مردان مطابق با دیدگاه نظری پژوهش است اما برای زنان صدق نمی کند. از آنجا که در جامعه ایران هنوز مردان نقش انتخاب کننده و زنان نقش انتخاب شونده را دارند، تفاوت های موجود در انتخاب همسر ممکن است به مشارکت پایین زنان در امر همسرگزینی و وابستگی آنان به انتخاب شدن از طرف مردان ارتباط داشته باشد. بنابراین، مردان و زنان در معیارهای درونی برای همسرگزینی مشابهت دارند، اما در معیارهای بیرونی، بر الگوهای متفاوتی تأکید دارند.
ارزش های فرهنگی و انصاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ارزش های فرهنگی و انصاف با عدالت سازمانی، رضایت شغلی و ترک خدمت در بین کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر اصفهان به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان ادارات نواحی آموزش و پرورش شهر اصفهان تشکیل داده اند که از بین آنها 309 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انصاف کلی با 3 سؤال، پرسشنامه ارزش های فرهنگی (در دو حوزه مادی گرایی و فاصله قدرت) با 8 سؤال، پرسشنامه های عدالت توزیعی، رویه ای و تعاملی هریک با 3 سؤال، پرسشنامه رضایت شغلی با 3 سؤال و پرسشنامه ترک خدمت با 3 سؤال بود. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای و تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن بود که انصاف کلی با عدالت توزیعی، رویه ای، تعاملی، ترک خدمت، رضایت شغلی و مادی گرایی رابطه معناداری (01/0P<) دارد اما با فاصله قدرت، دارای رابطه معنادار (05/0P>) نیست. نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای نشان داد انصاف کلی به طور نسبی واسطه رابطه و عدالت رویه ای با ترک خدمت است، اما برای عدالت تعاملی و توزیعی چنین نقشی را ایفا نمی کند. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبیِ تعدیلی حاکی از آن بود که با احتمال زیاد، فاصله قدرت نقش تعدیل کننده را در رابطه بین انصاف کلی و ترک خدمت و رضایت شغلی ایفا می کند.
"
جایگاه نمادهای هویت ملی در زبان و ادب فارسی؛ مطالعه موردی: آثار داستانی جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسئله هویت ملی در عصر مشروطه از اهمیت زیادی برخوردار شد؛ دغدغه هویت ملی در آثار بسیاری از نویسندگان این عصر، گویای جایگاه این مسئله در این دوره تاریخی است. از جمله این نویسندگان، پدر داستان نویسی کوتاه ایران، سید محمدعلی جمال زاده است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف تشریح جایگاه نمادهای هویت ملی در آثار این نویسنده (یکی بودیکی نبود؛ تلخ وشیرین؛ کهنه و نو؛ قصّه مابه سر رسید) درمراحل مختلف زندگی ادبی او صورت گرفته است .پژوهش حاضر از نوع پژوهش های توصیفی، کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوا صورت گرفته است. بدین منظور با مطالعه ابعاد هویت ملی، مباحث نظری و ادبیات پژوهش دربارة هویت ملی، مؤلفه هایی برای این هویت تعیین و سازه تحلیل محتوا تهیه شد و بر مبنای آن، میزان و نوع توجه به هویت ملی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بین مؤلفه های هویت ملی در داستان های جمال زاده، بیشترین فراوانی متعلق به نمادهای زبان فارسی است. در مراحل بعدی این واکاوی نمادهای جغرافیایی، تاریخی، ادبیات، و مشاهیر و فرهنگ از بیشترین فراوانی ها برخوردارند. تعمق در آثار جمال زاده نشان می دهد این نویسنده در اوایل داستان نویسی، به ساختار عینی و مادی هویت توجه بیشتری کرده و در اواخر دوره داستان نویسی به ساختار معرفتی هویت بها داده است. تحلیل کیفی محتوای داستان های جمال زاده نشان می دهد عناصر هویت ملی در آثار وی بسیار پُررنگ و تقریباً تمام جنبه ها در آن مورد توجه قرار گرفته است. آثار او وابسته به زمینه بوده واز این حیث حال و هوای ایرانی دارند به نحوی که می توان گفت هر چند جمالزاده خود در ایران نمیزیسته است اما در دنیای داستانهایش درایران وهمراه با ایرانیان زیسته است
وضعیت فرهنگی جامعه از منظر متولیان فرهنگ؛ مورد مطالعه: مدیران و فعالان فرهنگی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از دیدگاه های مختلف در خصوص وضعیت فرهنگی جامعه ضرورتی مهم برای تدوین و اجرای موفقیت آمیز برنامه های فرهنگی است. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش کیو که روشی ترکیبی است، دیدگاه های متولیان فرهنگی استان همدان را درخصوص وضعیت فرهنگی جامعه شناسایی کند. نمونه گیری در روش کیو هدفمند است. تحلیل عاملی کیو و تفسیر عامل ها حاکی است که نُه دیدگاه در بین متولیان فرهنگی وجود دارد که غالباً کیفیت برنامه های فرهنگی و نیز وضعیت فرهنگ جامعه را مطلوب ارزیابی نمی کنند. کلیه این دیدگاه ها اذعان دارند که اقدامات و برنامه های فرهنگی، مورد ارزیابی و نتیجه سنجی کارشناسانه قرارنمی گیرند و لذا فرهنگ جامعه را دچار آسیب های جدی مانند نسبی گرایی دینی، اقدامات فرهنگی غیرمتخصصانه و غیرمحققانه، جریان ظاهرگرایی، جریان تجمل گرایی، عدم موفقیت روحانیت در تبلیغ دین، ضعف در همیاری مسئولین فرهنگی، بحران معرفت و تردید در اعتقادات اصیل دینی و... می دانند. نگرانی جدی در خصوص فعالیت و یا ترویج جریان های معاند و مخرب فرهنگی همچون شیطان پرستی، بهائیت، وهابیت و گرایش به ادیان غیراسلامی و... در این دیدگاه ها وجود ندارد. تحلیل این دیدگاه ها می تواند مواد اولیه برای برنامه های محققانه تر را فراهم کند که این امر از اتکای تصمیمات فرهنگی بر سلیقه ها و برداشت های شخصی خواهد کاست.
تدوین سیستم خط مشی گذاری فرهنگی آینده نگر با استفاده از هم افزائی مدل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه هویت ملی و هویت قومی در بین جوانان کُرد (مطالعه موردی دانشگاه پیام نور سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"تقویت هویت ملی به منظور وحدت و انسجام جمعی عام و حفظ هویت های قومی، با اتخاذ سیاست «وحدت در کثرت» قابل تحقق است. این مقاله به بررسی جامعه شناختی رابطه هویت ملی و هویت قومی در بین جوانان کرد پرداخته و سعی کرده است به پرسش های زیر پاسخ علمی و دقیق دهد:
میزان پای بندی به هویت ملی و هویت قومی چقدر است؟
چه رابطه ای بین هویت قومی و هویت ملی وجود دارد؟
عوامل موثر بر پای بندی به هویت ملی و هویت قومی کدامند؟
یافته های تحقیق نشان می دهد دانشجویان کرد نسبت به همه مولفه های هویت ملی و هویت قومی پای بندی زیادی دارند، اما نسبت به دولت پای بندی کمی نشان می دهند. این ناشی از نوعی احساس نابرابری (تبعیض و محرومیت) است که دولت را عامل آن می دانند. همچنین، نشان می دهد بین هویت ملی و هویت قومی برخلاف برخی نظریه ها رابطه معکوس و متضاد وجود ندارد، بلکه رابطه بین آنها مستقیم و سازگار است؛ بدین معنی که افراد دارای هویت های چندگانه هستند و در شرایط و موقعیت های خاصی خود را آن می شناسانند و شناخته می شوند. در تحلیل چندمتغیره، متغیر نابرابری اجتماعی اهمیت خاصی را یافت، به طوری که در تبیین و پیش بینی پای بندی به هویت ملی و هویت قومی، بالاترین سهم را دارا شد. "