فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی به صورت روزافزونی در مطالعات جامعه شناختی سیاسی ایران، اولویت ویژه ای یافته است. از مهم ترین حوزه های تأثیرگذار، فرآیند ظهور و بروز فرهنگ سیاسی در نظام آموزشی است و مطالعات بسیاری - برای مثال آلموند و وربا (1965)، کلمن (1965)، هاپر (1971)- بر اهمیت آموزش و پرورش در تعیین نگرش ها و رفتارهای سیاسی تأکید نموده اند. در این مقاله باهدف شناسایی الگوی دانش سیاسی مورداستفاده و به تبع آن، الگوی فرهنگ سیاسی ترویج شده و شناسایی روند تغییرات احتمالی الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی پس از انقلاب اسلامی (1380- 1357) از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. بدین ترتیب، سؤال اصلی عبارت است از: الگوی فرهنگ سیاسی غالب در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی در جمهوری اسلامی ایران، ترسیم کننده الگوی رقابت محوری است یا همکاری محور (یاریگرانه)؟
ترسیم چارچوب نظری بر اساس دو رهیافت رقیب در مطالعات فرهنگ سیاسی؛ رهیافت کلاسیک فرهنگ سیاسی (منظر خارجی) و رهیافت جامعه شناسی تاریخیِ فرهنگ سیاسی (منظر داخلی) صورت گرفت.
یافته ها از منظر خارجی نشان داد که گسستگی بر پیوستگی کنش های جمعی غلبه داشته است و فرهنگ سیاسی مشارکتی، الگوی غالب در کتاب های درسی مورد بررسی نبوده است. از منظر داخلی نیز مشخص شد که «یاریگری» به عنوان توصیه ای اخلاقی و دینی و در مصادیق «خودیاری» و حداکثر «همیاری» - آن هم محدود به برخی شقوق آن ها - تقلیل یافته است. پراکندگی مصادیق مؤید فرهنگ سیاسی یاریگرانه عملاً مانع از آن گردید که سازماندهی عمودی مطالب تأیید شود. در مجموع، ویژگی های نظری به دست آمده قابل تطبیق با دیدگاه داروینیسم اجتماعی است. پیامد این وضعیت، تضعیف زمینه های بروز فرهنگ سیاسی مشارکتی است.
مهم ترین ویژگی های افسانه های پهلوانی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه قصّه ای است حاوی سرگذشت یا رویدادی خیالی از زندگی انسان ها، حیوانات، پرندگان یا موجودات وهمی چون دیو، پری، غول و اژدها که با رمز و رازها و گاه مقاصدی اخلاقی و آموزشی توأم است و نگارش آن بیشتر به قصد سرگرمی و تفریح خوانندگان انجام می گیرد. وجه ممیز افسانه ها، تخیل قوی و اغراق آمیز بودن آنهاست. افسانه ها انواعی دارند: تمثیلی، پریان، عاشقانه و پهلوانی. در این مقاله، ضمن تعریف و آشنایی با انواع افسانه های پهلوانی با ویژگی های این گونه ادبی آشنا می شویم. این ویژگی ها عبارت اند از: خرق عادت، پیرنگ ضعیف، مطلق گرایی، کلی گرایی، ایستایی زمان و مکان فرضی، همسانی بیان شخصیت ها، شگفت آوری، استقلال یافتگی حوادث، کهنگی. در بخش پایانی مقاله به مهم ترین بن مایه ها اشاره می شود که اغلب، داستان ها دارای این بن مایه ها هستند. روش ما مطالعه در 23 اثر است که برای مثال از این آثار ادب مکتوب استفاده کرده ایم. هدف مقاله نشان دادن ویژگی های دقیق افسانه های پهلوانی است تا بتوان آنها را با انواع دیگر مقایسه کرد.
تحلیلی جامعه شناختی از آمادگی برای دروغ گویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است دریابد کدام موقعیت مرتبط با کنش های روزمرة زنان آن ها را بیش تر به سمت دروغ گویی سوق می دهد و چگونه می توان این موقعیت ها را دسته بندی و از هم متمایز کرد. برای این منظور بر مبنای دسته بندی مورد بحث سه نوع موقعیت در چهارچوب نظری طراحی شد تا میزان تمایل زنان به دروغ گویی در هر یک از این سه نوع موقعیت به طور کلی و نیز متناسب با موقعیت اجتماعی شان (مبنی بر خانه دار بودن، کارمند بودن، و شاغل آزاد بودن) به طور خاص مشخص شود. این تحقیق با استفاده از تکنیک پرسش نامه و در میان 280 زن ساکن و شاغل در منطقة 6، از سه گروه زنان خانه دار، کارمند و شاغل آزاد انجام شد. نتایج این تحقیق نشان داد که به طور کلی زنان کارمند کم تر از دو گروه دیگر دروغ می گویند و زنان در موقعیت تسهیل کنندة روابط اجتماعی به نسبت دو موقعیت دیگر بیش تر دروغ می گویند.
رویکرد اجتماعی فرهنگی در حوزة آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم برخی دلالت های رویکرد اجتماعی فرهنگی برای حوزة آموزش زبان را با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان بازسازی کنیم. ایدة محوری ما بر این دریافت استوار است که رویکرد اجتماعی فرهنگی با وجود دستاوردهای بسیاری که برای حوزة آموزش زبان داشته است، به دلیل فقدان منابع هنجارین لازم برای تبیین چگونگی رسیدن به فهم مشترک و توافق در میان کنش های زبانی، هنوز نتوانسته است آموزش زبان را واجد بُعد اخلاقی و تربیتی درخوری سازد. بر این نکته تأکید می شود که این نقصان را می توان با نگاه به نظریة اخلاق گفتمان جبران کرد. سپس دلالت های این رویکرد هنجارگذار اجتماعی فرهنگی در سه حوزة پژوهش، تدریس و ارزشیابی آموزش زبان بررسی و کاویده می شود. در این سه حوزه، بر وجه اخلاقی آموزش زبان تأکید می شود.
سبک زندگی در روستاهای تبدیل شده به شهر در ایران (مورد مطالعه: شهرهای جدید خواف و رشتخوار در استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گوناگونی تحت تأثیر شهرنشینی، سبک زندگی افراد را تغییر داده است. سبک زندگی در نحوه ی گذران اوقات فراغت، پوشاک، تغذیه، مدیریت بدن، سبک معماری و چیدمان داخلی منازل جلوه گر می شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مؤثر بر سبک زندگی ساکنان روستاهای تبدیل شده به شهر در شهرستانهای خواف و رُشتخوار در استان خراسان رضوی انجام شده است. مبانی نظری پژوهش بر مبنای نظریات ابن خلدون، وبر، وبلن، زیمل، بوردیو، گیدنز و چِنی تدوین شده است. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد بین مشارکت اجتماعی، سازمان های سیاسی و اداری، شبکه ی راهها و وسایل ارتباطی، روحیه ی فردگرایی، هویت طبقاتی و روابط غیرمستقیم و ثانویه به عنوان عوامل اجتماعی، امکانات فرهنگی و آموزشی، مصرف رسانه ای و سرمایه ی فرهنگی به عنوان عوامل فرهنگی، مصرف گرایی، ایجاد مراکز خرید، تمایل به منافع سوداگرانه، کمرنگ شدن حمایت های مشترک و سطح رفاه اقتصادی به عنوان عوامل اقتصادی و سبک زندگی افراد ارتباط معناداری وجود دارد.
تأثیر سبک زندگی بر هویت قومی (مطالعه نمونه ای در استان لرستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جنبه های گوناگون مسأله هویت از سوی اندیشمندان و نظریه پردازان اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. در جامعه سنتی هویت قومی از طریق سنت و با عضویت افراد در گروه یا اجتماعات قومی به افراد داده می شود و بدین ترتیب از بیرون و به دست نظام خویشاوندی تعیین می شود. در مقابل با پیدایش سبک زندگی مدرن، چارچوب های سنتی هویت بخش کم رنگ شده و سبک زندگی مدرن باعث شکل کیری چالش های هویتی شده است. این مقاله به دنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت قومی در استان لرستان است. مدل نظری این پژوهش برمبنای نظریه گیدنز، بوردیو و بودریار طراحی شده است. سبک زندگی به شکل دوگانة مدرن و سنتی در پنج بعد شامل الگوی فراغت، الگوی مصرف رسانه، الگوی بازنمایی بدن، الگوی خرید و الگوی تغذیه سنجیده شده است. همچنین هویت قومی در سه بعد ساکن در شهرهای خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج به دست آمده از روش مدل سازی معادلات ساختاری بیانگر این است که مدل نظری، برازش نسبتاً بالایی دارد و داده های تجربی مدل نظری تحقیق را تأیید و پشتیبانی می کند. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 21/0- بر هویت قومی تأثیر منفی می گذارد و سبک سنتی بر عکس سبک مدرن، به صورت مستقیم 25/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت می گذارد. علاوه بر آن سبک مدرن به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری 8/0- بر هویت قومی تأثیر منفی می گذارد و سبک سنتی به شکل غیرمستقیم و از طریق دینداری20/0 بر هویت قومی تأثیر مثبت می گذارد. فرهنگی، تاریخی و اجتماعی سنجیده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل جمعیت
رابطه عوامل اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی در کنار سلامت جسمی و روانی یکی از ارکان تشکیل دهنده سلامت و بیانگر ارزیابی فرد از زندگی اجتماعی است. بررسی و مقایسه میزان سلامت اجتماعی در بین دانشجویان دختر و پسر هدف اصلی مقاله حاضر بوده که براساس تئوری کییز با پنج بعد یکپارچگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی، سهم داشت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و پیوستگی اجتماعی مورد بررسی قرارگرفته است. این پژوهش ازنوع پیمایش مقطعی و با استفاده از ابزار پرسشنامه در میان دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان انجام شده است. نمونه این پژوهش 375 دانشجواست و داده ها با استفاده از نرم افزار spss و به وسیله آزمون های تی، آنوا و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی ازآن است که از بین متغیرهای مستقل، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، دسترسی به امکانات وخدمات محیطی و ارزیابی فرد از طبقه اجتماعی خود و خانواده و از بین متغیرهای زمینه ای، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی، محل تولد و رشته تحصیلی با سلامت اجتماعی رابطه معناداری دارند. برای سنجش تأثیر جمعی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته با استفاده از رگرسیون مشخص شد 59 درصد از تغییرات واریانس سلامت اجتماعی به وسیله دو متغیر اعتماد و مشارکت اجتماعی تبیین می شود و میزان سلامت اجتماعی دانشجویان در حد متوسط است، به طوری که سلامت اجتماعی دانشجویان پسر (با میانگین 7/99) بیشتراز سلامت اجتماعی دانشجویان دختر (8/98) است.
تحلیل هم آیندی: گامی به فراسوی دوآلیسم نظریه/ روش در مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مروری بر مباحث روش شناختی موجود در مطالعات فرهنگی مشخص می شود که نوعی دوآلیسم نظریه/ روش همچنان در این مباحث جاری است. تأکید ویژه بر کیفی بودن پژوهش های مطالعات فرهنگی نمی تواند راه کاری بایسته جهت فراروی از این دوآلیسم باشد؛ بنابراین دامن زدن به جدال کمّی/ کیفی که در مباحث روش شناختی مطالعات فرهنگی به ویژه در ایران بسیار دیده شده است، نمی تواند چندان راه گشا باشد. نگارندگان این مقاله با طرح مجادلات دوآلیستی در روش شناسی جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی می کوشند با توجه به سیاست نظریه و روش در مطالعات فرهنگی، روی کردی تحلیلی معرفی کنند که به جای باقی ماندن در سطح مجادلات دوآلیستی، راهی به فراسوی آن بگشایند. این روی کرد که به تحلیل هم آیندی شهره است، در مقاله حاضر به تفصیل معرفی شده، تبارهای مفهومی آن نزد ماکیاولی، مارکس، لنین، گرامشی و آلتوسر مرور، و سپس ملاحظاتی درباره کاربست های آن در مطالعات فرهنگی مطرح شده است. این ملاحظات بیشتر ناظر بر رابطه این فراروی از دوآلیسم
نظریه/ روش با امکان تحقق مطالعات فرهنگی به مثابه دانشی مداخله گر، زمینه مند و دارای حساسیت های تاریخی است.
بررسی مناسبات ارزش های زیست جهان زنان با میزان تأخر نظام حقوقی مدنی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، مناسبات ارزش های زیست جهان زنان با تأخر نظام حقوقی مدنی و عوامل مؤثر بر این مناسبات از دیدگاه زنان متأهل 18 سال به بالای تهران، با استفاده از روش پیمایش و با گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه آزمون شد. برای بررسی این مناسبات از نظر زنان، 600 نفر از زنان متأهل کل مناطق 22 گانه شهر تهران، براساس نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.
از نظر 48 درصد زنان متأهل تهرانی، میزان تأخر و شکاف نظام حقوقی از زیست جهان زنان در حد زیاد و بسیار زیاد است و 52 درصد آنان، میزان تأخر و شکاف نظام حقوقی از زیست جهان زنان را در حد کم و بسیار کم ارزیابی کرده اند.
براساس نتایج فرضیه های کلی این مطالعه، عامل سیستمی «نقص در اجرای قانون» با تأخر نظام حقوقی رابطة معنا دار دارد. شش متغیر عامل زیست جهان نیز در تبیین واریانس متغیر تأخر نظام حقوقی از زیست جهان نقش دارند و رابطة این شش متغیر معنا دار است. مذهب به عنوان عامل فرانهادی از نظر زنان دارای ذخیرة دانش حقوقی، بر تأخر نظام حقوقی از زیست جهان زنان تأثیر دارد.
ارزیابی م ؤ لفه های کالبدی فضاهای عمومی و تأثیر آن در احساس امنیت اجتماعی شهروندان بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش نموده است که با شناسایی شاخص ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های محیطی و تأثیر آن در امنیت اجتماعی، به بررسی آن در فضاهای عمومی پارک و خیابان های پرتراکم شهر بابلسر بپردازد. روش تحقیق از نوع تحلیلی- تبیینی است و به منظور دستیابی به نتایج دقیق تر، با استفاده از شاخص های ترکیبی و در قالب پرسشنامه، دیدگاه کاربران منتخب در دو فضای مطالعه شده (پارک ها و خیابان های پرتراکم) مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات پرسشنامه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد پردازش قرارگرفت و از آزمون هایی نظیر آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیراستفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که فضاهای مورد مطالعه در معرض تهدید عواملی چون: ازدحام، فرم فضا، آلودگی بصری، آلودگی نور و آلودگی محیطی نیستند. همچنین، رابطه مستقیم و معناداری میان مؤلفه های محیطی و امنیت اجتماعی وجود دارد، در عین حال نتایج تحلیل مسیر هم نشان می دهد که عوامل محیطی (29/.) و پس از آن نور (283/0) بیشترین تأثیر را در ارتقاء احساس امنیت اجتماعی فضاهای عمومی شهر دارند.
سبک های زندگی در سطح شهر تهران به کدام سو می روند؛ تمایز یا یکدستی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با حرکت از مفهوم «تمایز بوردیو» به شناسایی سبک های زندگی در تهران می پردازد. در این راستا، سؤال محوری: «سبک های زندگی در تهران از چه روندی پیروی می کنند: تمایز یا یکدستی؟» شکل گرفته است. در سنجش این امر، صور مادی و غیرمادی فرهنگ در نظر گرفته شده است. صور مادی، مواردی چون مصرف خوراک، پوشاک، خانه و صور غیرمادی مواردی چون تعاملات اجتماعی، هنر، ادبیات، موسیقی، شعرا و نویسندگان را در بر می گیرد. روش تحقیق، کمی و ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخت بود که در میان 300 پاسخ گوی ناهمگون از نظرِ؛ سن، جنس، میزان تحصیلات، شغل، محل سکونت و میزان درآمد، در سطح شهر تهران تکمیل شد. در این پژوهش از آمارهای توصیفی و استنباطی بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که علی رغم ناهمگونی پاسخ گویان، وجه یکدستی بر وجه تمایز در سبک های زندگی در شهر تهران، غالب است.
هویت دینی در جامعه ایرانی: مرور نظام مند مطالعات انجام شده (1380-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت دینی یکی از مهم ترین ابعاد هویت بوده که نقش تعیین کننده ای در هویت یابی افراد ایفا می کند و تقویت این بعد از هویت می تواند موجبات قوام سایر ابعاد و چالش در این حوزه می تواند زمینه ساز بحران در سایر ابعاد هویت شود. این ادعا مخصوصاً در جوامعی که دین رکن اساسی آن جامعه را تشکیل می دهد موضوعیت بیشتری دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن مرور نظام مند پژوهش های انجام شده در بیش از یک دهه گذشته (1380 تا 1392) در حوزه هویت دینی و سنجش آن در جامعه، سیمای کلی هویت دینی را در جامعه ایرانی مورد بررسی، چالش ها و روایت های گوناگون سنجش آن را مورد ارزیابی انتقادی و میزان استحکام سازه های آن را در جامعه ایرانی تحلیل نماید. به لحاظ روشی، پژوهش حاضر مرور نظام مندی است که در آن پژوهش های منتخب در سطح مشخصات عمومی، اهداف و سؤالات، روش شناسی، متغیرها، یافته ها و نتایج، طبقه بندی و ارزیابی شده اند. به طور کلی، یافته های نشان می دهد که تقلیل گرایی، اعوجاج مفهومی و نبود پایه نظری و روش شناختی منسجم مهم ترین نقاط ضعف سنجه های هویت دینی در این پژوهش هاست. به طور کلی نتایج این پژوهش ها حاکی از وضعیت مثبت هویت دینی و ارتباط مثبت و هم زیستی بین هویت دینی و هویت های رقیب (هویت ملی و هویت قومیتی) بجز هویت مدرن و جهانی می باشد. همچنین عوامل ایجاد تصویر منفی یا مثبت از دین در اغلب موارد ناشی از عوامل برون دینی است تا عوامل درون دینی.
بازنمایی مدیران دولتی در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم ها تصورات ما درباره مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را بازنمایی می کنند و به شیوه هایی که درباره مسائل می اندیشیم، شکل می دهند. با توجه به اینکه مقوله مدیریت، یکی از معضلات امروز کشور ماست، توجه به این مسئله که مدیران چگونه در فیلم های سینمایی بازنمایی و برساخت می شوند، در شناخت باور عمومی از مدیران می تواند مؤثر باشد. مقاله حاضر به بررسی چگونگی بازنمایی مدیران دولتی در فیلم های سینمایی پس از انقلاب اسلامی ایران پرداخته است. پرسش اصلی بررسی حاضر این است که مدیران دولتی چگونه در فیلم های سینمایی ساخته شده در جمهوری اسلامی، بازنمایی شده اند و مقوله مدیریت چگونه با هویت های اجتماعی کنش گران فیلم ها گره خورده است؟ روش این مطالعه، تحلیل نشانه شناختی است که با به کارگیری آن، پنج فیلم سینمایی که در سال اکران خود، پرفروش ترین فیلم سال بوده اند، بررسی شد ه اند. یافته ها نشان می دهد فیلم سازان به ویژگی های حوزه رفتاری مدیران بیش از سایر حوزه ها توجه دارند.
تأثیر سرمایه ی فرهنگی و اجتماعی بر مشارکت شهروندان در تفکیک و جمع-آوری زباله های خانگی(نمونه مورد مطالعه شهروندان شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدیاد جمعیت و پیشرفت تکنولوژی و تغییر الگوی مصرف، تولید زباله ی حاصل از فعالیتهای بشر را افزایش داده است. تولید این مواد اثرات نامطلوبی بر محیط زیست دارد. مسلماً تفکیک زباله ها می تواند از ضررهای زیست محیطی و بهداشتی آن بکاهد، به همین دلیل پژوهش حاضر ضمن سنجش میزان مشارکت خانوارهای شهر ارومیه در تفکیک و جمع آوری زباله های خانگی، به تأثیر سرمایه فرهنگی و اجتماعی بر آن پرداخته است. روش این پژوهش، پیمایشی و اطلاعات آن از طریق پرسشنامه محقق ساخته گرداوری شده است. جامعه ی آماری، شامل خانوارهای ساکن شهر ارومیه است که از بین آنها، 612 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، اطلاعات لازم توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد بین سرمایه ی اجتماعی در مجموع و ابعاد آن (احساس تعلق اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد نهادی) با میزان مشارکت در تفکیک و جمع آوری زباله های خانگی در سطح اطمینان 99 % (r=0/401) و سرمایه ی فرهنگی در مجموع و ابعاد آن (بعد ذهنی و عینی) با میزان مشارکت در تفکیک و جمع آوری زباله های خانگی در سطح اطمینان 99% (r=0/334) رابطه معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد در مجموع، ابعاد احساس تعلق اجتماعی و اعتماد نهادی و انسجام اجتماعی سرمایه ی اجتماعی و ابعاد ذهنی و عینی سرمایه ی فرهنگی توان پیش بینی میزان مشارکت در تفکیک و جمع آوری زباله های خانگی را داشتند. این متغیرها 9/23 درصد از واریانس متغیر میزان مشارکت در تفکیک و جمع آوری زباله های خانگی را تبیین نمودند.
ارزیابی اثربخشی گرافیک محیطی در ارتقای سطح فرهنگی جامعه با رویکرد ترغیب محور مطالعه موردی: ارتقای فرهنگ تفکیک پسماند بین دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ هر جامعه نشانه میزان رشد و تعالی معنوی آن جامعه است. بر همین اساس گرافیک محیطی به منزلة شاخه ای جدید از هنرهای کاربردی در کنار کاربردهای متنوعی که دارد، از طریق ایجاد ارتباط تصویری در فضاهای عمومی به ارتقای سطح نگرش افراد می پردازد. اما عوامل زیادی چون همزمانی احتمالی سایر رسانه های جمعی و همچنین مشکلات ارزیابی بازخوردها، موجب عدم اطمینان از میزان خالص اثربخشی این رسانة هنری در میان سایرین شده است. اما به راستی میزان اثربخشی گرافیک محیطی در کمک به ارتقای فرهنگ جامعه یا حل نمونه ای از یک مشکل فرهنگی، از نظر کمی چه مقدار است؟
پژوهش حاضر سعی کرده است از طریق روش های میدانی، ضمن محدود کردن سایر عوامل مؤثر بر رفتار(چون ترغیب، تشویق های کلامی و...) و با ارسال پیام تنها به گروه هدف، میزان تغییر رفتار آن ها را قبل و بعد از اجرای یک کمپین گرافیک محیطی با موضوع تبلیغ فرهنگی از نظرکمی ارزیابی کند. بر همین اساس شیوه نیمه آزمایشی با مطالعه موردی ارتقای فرهنگ تفکیک پسماند در بین دانش آموزان پایة چهارم، پنجم و ششم دبستان، مبنای کار شد. پس از انتخاب تصادفی نمونه آماری با 230 نفر دانش آموز و 14 نفر پرسنل، چند استند محیطی متناسب با موضوع، طراحی، اجرا و در مدرسه نصب شد. برای ارزیابی بازخوردها نیز از دو روش استفاده شد: 1. اندازه گیری حجم پسماندهای ریخته شده در سطل های بازیافت، قبل و بعد از نصب استندها (متغیر مستقل) بر مبنای شیوة سری های زمانی. 2. توزیع پرسش نامه قبل و بعد از نصب استندها (پیش آزمون و پس آزمون) برای ارزیابی میزان اثربخشی طرح بر متغیرهای وابستة آگاهی، ترغیب، بهبود رفتار و تناسب طرح.
نتایج پژوهش فوق علاوه بر اثبات اثر ترغیبی گرافیک محیطی در مسائل فرهنگی، نشان داد که حجم پسماندهای تفکیک شده بعد از اجرای این متغیر مستقل، با افزایش بیش از صددرصدی روبه رو بوده است. همچنین تحلیل پرسش نامة دانش آموزان و معلمان، در قالب نمودارهایی به نمایش در آمد که تغییرات معنا داری را در هر یک از متغیرها نشان می دهد.