فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحولات فنی و جمعیتی قرن نوزدهم و دهه های آغازین قرن بیستم، سبب گردیده که نسل جوان کنونی به سادگی گذشته، حاضر به پذیرش نقشهای اقتدارگرای گروههای اجتماعی و والدین و همچنین ارزشها، الگوها و قواعد رفتاری آنها نشود. حاصل این فرایند بروز نوعی تفاوت ارزشی، هنجاری و... بین نسل هاست که با تعابیری مختلفی از تفاوت و فاصله نسلی تا گسست و شکاف نسلی مورد خطاب قرار گرفته است. نوشتار حاضر نیز در پی واکاوی وضعیت رابطه نسلی در شهر کرمانشاه برآمده است. به عبارتی هدف نوشتار حاضر سنجش وضعیت تفاوت میان نسل ها در ابعاد مختلف است. این نوشتار از نظر کنترل شرایط پژوهش یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمه دوم 1388). جامعه آماری پژوهش شهروندان 18-29 و 40 سال به بالای مناطق 3 گانه شهر کرمانشاه بوده، حجم نمونه مقتضی بر اساس فرمول کوکران 360 نفر تعیین شده است، البته این میزان با توجه به بررسی دو نسل در 2 ضرب شده و نمونه نهایی 720 نفر تعیین شد و نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام پذیرفته است. یافته ها نشان از آن دارند که تفاوت دو نسل در مقوله های نوگرایی، مادیگرایی/فرامادیگرایی، نگرش به زنان و خانواده معنی دار بوده و این نسل جوان است که در هر چهار مقوله رتبه بالاتری کسب کرده است. در رابطه با پیوستار نسلی در زمینه دینداری می توان تفاوت های مکشوف میان نسل ها را با عبارت « فاصله نسلی» بیان داشت. اگرچه در پاره ای از ابعاد مانند بعد مناسکی می توان تاحدودی قائل به «شکاف نسلی» بود. در باب تقاوت در نوگرایی، مادیگرایی/فرامادیگرایی، نگرش به زنان و خانواده نیز بهترین مفهومی که توان تبیین وضعیت را دارد همان مفهوم « فاصله نسلی» است.
تحلیلی بر سیاست کاهش تمرکز از برنامه ریزی درسی در آموزش عالی ایران: ضرورت ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نویسنده ابتدا به مهجوریت تاریخی مباحث مربوط به آموزش عالی در رشته برنامه درسی می پردازد و از این رهگذر، نیاز به جبران این کاستی را که اختصاص به محیط ایران ندارد و بیش و کم، وجهه جهانی دارد، گوشزد می نماید. سپس، بحث کوتاهی درباره ماهیت و ماموریت رشته برنامه درسی ارایه می کند تا خواننده قرایتی از ماموریت رشته را که بحث تولید برنامه های درسی به وسیله دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، در چارچوب آن قرایت، معنا می یابد، دریابد. مباحث اصلی مقاله در دو بخش ضرورت ها و فرصت های معطوف به سیاست تمرکز زدایی از فرآیند برنامه ریزی درسی آموزش عالی، قابل پی گیری است. در بخش ضرورت ها، نگارنده تلویحا به اصولی می پردازد که ضرورتا در برنامه ریزی درسی به وسیله دانشگاه ها باید مطمح نظر باشد و غفلت از آن ها، این سیاست را از خیز انتفاع ساقط خواهد کرد. در بخش فرصت ها، به این پرسش پاسخ داده می شود که از منظر دانش برنامه درسی، توجه به کدام اصول متضمن دستیابی به قابلیت حداکثری در اجرای سیاست کاهش تمرکز در برنامه ریزی درسی آموزش عالی خواهد بود. به دیگر سخن، در بخش ضرورت ها، شرایط حد اقلی التزام به عهده دار شدن ماموریت برنامه ریزی درسی در سطح دانشگاه ها و در بخش فرصت ها، شرایط حداکثری مورد توجه قرار می گیرند. در بخش پایانی این نوشتار و در قالب یک جمع بندی کوتاه، این معنا مورد تاکید قرار می گیرد که وضع سیاست های مترقی برای دستیابی به تعالی و ترقی لازم است؛ ولیکن هرگز کافی نیست.
بررسی میزان سواد سیاسی و اجتماعی شهروندان بزرگسال شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان سواد اجتماعی و سیاسی بزرگسالان شرکت کننده در مراکز آموزشی غیر رسمی بزرگسالان شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و جامعه مورد پژوهش شامل 2572 نفر از بزرگسالان (35 سال به بالا) بودند که در برنامه آموزشی مراکز آموزشی سازمان های دولتی شهر اصفهان در سال 1390 شرکت کردند. حجم نمونه برآورد شده 380 نفر بود که با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه 29 سؤالی محقق ساخته بود که در دو حیطه سیاسی و اجتماعی طراحی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و 84/0 بهدست آمد. برای تحلیل استنباطی داده ها از روش آماری t تک متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان داد سواد اجتماعی بزرگسالان از سواد سیاسی آنان بیشتر است. همچنین، بین میانگین سواد اجتماعی و سیاسی با توجه به متغیرهای دموگرافیک (جنسیت، تحصیلات، سن، محل زندگی) تفاوت معناداری وجود دارد.
بازارهای هفتگی روستایی در شمال ایران
حوزههای تخصصی:
بازارهای هفتگی روستایی در ایران سابقه تارخی دارد‘ و در طول تاریخ تغییر و تحولاتی پیدا کرده است. پاره ای از آنها از بین رفته‘ پاره ای باقی مانده و پاره ای تغییر مکان داده اند. گاه نیز بازارهای جدیدی سربرآوردند. هنوز هم در خراسان‘ آذربایجان و سرتاسر جنوب دریای خزر (گیلان و مازنداران) بازارهای هفتگی روستایی همچنان تشکیل می شود و گروههای مختلف اجتماعی در آن شرکت می کنند. بازارهای هفتگی شمال ایران بازارهای مناسب روستایی ای منطقه است زیرا در محیط و شرایطی مناسب خود به بوجود آمده اند‘ وضع اجتماعی خاص روستاها‘ نزدیکی دهات به هم و نیز حاصلخیزی خاک و آب فراوان و در نتیجه کشاورزی پررونق و دست یافتن دهقانان به مازاد تولید وجود بازارهای روستایی را ایجاب می کند. بازارهای هفتگی روستایی در یان منطقه که در روزهای مختلف هفته تشکیل می شوند و نام آن روز را به خود می گیرند هنوز هم نقش موثری در اقتصاد منطقه دارند. در این بازارها محصولات کشاورزی و صنایع دستی و سایر فرآورده های روستایی به فروش می رسد. روستاییان به طور مرتب یک یا دو روز در هفته در آن شرکت می کنند و تولیدات زراعی و دامی و صنایع دستی خود را به فروش می رسانند و از نظر نظام قیمتها و ارزش کالاها تابع نظمی معین اند. از سوی دیگر بازارهای هفتگی روستایی در رشد آبادی نشینی تأثیر داشته اند و آبادیهایی هستند که نام آنها با کلمه بازار همراه است. مانند آبادی ‹‹جمعه بازار››. بازارهای بعد از انقلاب سال 1357 دگرگونیهایی پیدا کردند برخی حذف شدند‘ برخی پس از حذف شدن دوباره احیا شدند‘ روزهای تشکیل شدن برخی از آنها تغییر کرد و پاره ای از آنها علاوه بر عملکردهای همیشگی وظایف دیگری را هم به عهده گرفتند. در واقع نهادهای جدید به آنها افزوده شد و این به ویژه در سالهای جنگ تحمیلی محسوستر بود.
بررسی مقایسه ای آراء و نظریات امیل دورکیم و ماکس وبر در جامعه شناسی دین
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
تحلیل جامعه شناختی خشونت خانگی علیه زنان و رابطه آن با احساس امنیت در خانه (مطالعه موردی زنان 18- 54 سال شهر میانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تحلیل جامعه شناختی خشونت علیه زنان و مطالعه عوامل اثرگذار بر آن صورت گرفته است.چارچوب نظری از رهیافت ترکیبی در حوزه خشونت خانگی، از نظریه هایی چون منابع، یادگیری اجتماعی، جامعه پذیری جنسیت، نظریات فمینیستی و حوزه امنیت از دیدگاه گیدنز (امنیت وجودی) استفاده شده است.این تحقیق،از روش پیمایش کاربردی بهره برده است؛ جامعه آماری آن شامل زنان 18 تا 54 سال ساکن شهر میانه در سال 1393 بوده است.حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، برابر با 381 نفر و شیوه نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای با استفاده از تکنیک پرسشنامه خود محقق ساخته، اطلاعات از پاسخگویان جمع آوری شده است.نتایج نشان می دهد که از بین انواع خشونت علیه زنان (مالی، جسمی، جنسی، اجتماعی، عاطفی، کلامی و روانی)، خشونت های عاطفی، کلامی و روانی شایع ترین نوع خشونت علیه زنان در این شهر بوده است،همچنین احساس امنیت زنان در خانه در سطح متوسط و رو به پایین ارزیابی شده است؛رابطه بین انواع خشونت و احساس امنیت زنان در خانه به صورت منفی و معکوس به دست آمده که نشان از بالا رفتن هر یک از انواع خشونت است،درنتیجه میزان احساس امنیت در خانه کاهش می یابد.نتایج رگرسیون حاکی از آن است که از میان متغیرهای اثرگذار نگرش مردسالاری،پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان،تجربه و مشاهده خشونت، تحریک روانی شوهر) بر خشونت، متغیر نگرش مردسالارانه (پدرسالاری) با مقدار بتای 50/0 به طور مستقیم بیشترین تأثیر را به صورت مستقیم بر خشونت علیه زنان دارد.
تحلیل رابطه بین عدالت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان سازمان بهزیستی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، تحلیل رابطه عدالت سازمانی و رضایت شغلی کارکنان بهزیستی شهر اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری، شامل 689 نفر از کارکنان بهزیستی شهر اصفهان بوده اند که از این تعداد 86 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه محقق ساخته عدالت سازمانی در قالب 24 سؤال بسته پاسخ بر حسب طیف پنج درجه ای لیکرت و پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی مینه سوتا ( msq ) در قالب 100 سؤال بود. روایی هر دو پرسشنامه به صورت صوری، محتوایی و سازه تأیید شد. پایایی پرسشنامه عدالت سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 93/0 و پرسشنامه رضایت شغلی 92/0 به دست آمد. داده های بهدست آمده به کمک نرم افزار Spss و استفاده از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها حاکی از وجود رابطه معناداری بین کلیه مؤلفه های عدالت سازمانی و رضایت شغلی بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که عدالت رویه ای بهترین پیش بینی کننده رضایت شغلی است. طبق نتایج به دست آمده، F مشاهده شده در سطح 05/0> p تفاوت مثبت و معناداری را بین میانگین عدالت سازمانی و رضایت شغلی اعضا بر اساس سن، سابقه خدمت و وضعیت استخدامی نشان نمی دهد.
موضوع جامعه شناسی دینی چیست؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی و دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش دارد تا به جایگاه هویت ملی در دفاع مقدس بپردازد. در ابتدای مقاله اشاره می گردد که جدایی میان گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان جنگ تحمیلی در بررسی مقوله هویت ملی چندان واقعی به نظر نمی رسد و برعکس رابطه وثیقی میان این دو برقرار است. نویسنده ضمن توجه به دگرگونی های هویتی در گذشته تاریخی ایران، برای تحلیل مقوله هویت ملی در گفتمان جنگ نیز، به «بحران مشروعیت» در مفاهیم ملی گرایانه اشاره می نماید. با بررسی این کلیات، اصل مباحث مقاله در دو بخش مبانی هویت ملی در جنگ و تاثیر هویت ملی بر رفتارهای جنگی، تنظیم می گردد. در بخش اول، آموزه های دینی، انقلابی و ملی به عنوان مبانی تشکیل دهنده هویت ملی در دفاع مقدس مورد دقت قرار می گیرند و در بخش دوم نیز پنچ مولفه هویت دفاعی، تسلیم ناپذیری و روی کرد عدالت محورانه، حاکمیت نظام صدقی اسلامی، بسیج و انسجام ملی و نهایتا معنویت و روحیه ملی، برای بررسی نقش شاخص های هویت ملی بر رفتارهای جنگی مورد پردازی قرار می گیرند.
تصوف و جامعه شناسی توسعه نیافتگی در ایران
حوزههای تخصصی:
اهل تصوف و صوفیان مانند سایر خرده فرهنگ های موجود در جامعه ایران، باورهایی دارند که زهد و دنیا گریزی، جبرگرایی، رضایت به وضع موجود، دوری کردن از درس و مدرسه، فقر، صبر، توکل و غیره ازجمله آن هاست. باورهای گروه فوق، به علت نفوذ بسیار زیاد آن ها در ایران و ایرانیان، تأثیرات فراوانی بر حوزه های مختلف دین و فرهنگ ایرانی گذاشته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیرات باورهای تصوف در عدم توسعه ایران است. مقصود از توسعه، یکی از دو وجه پیشرفت، یعنی وجه مادی آن است. ازاین رو، ابتدا نظریه های موجود درباره مذهب و توسعه بررسی گردید. نظریه های مذکور که از آن ها با عنوان جامعه شناسی توسعه یاد می شود، ذیل مکتب نوسازی بررسی شده است. سپس متغیرها و ارزش های فرهنگی عقب برنده و باورهایی از متصوفه بررسی گردیده که در توسعه نیافتگی ایران تأثیرگذار بوده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، باورهایی از تصوف در دین و فرهنگ ایرانی ریشه دوانده است که جزء متغیرها و ارزش های فرهنگی عقب برنده است و درنتیجه، باعث توسعه نیافتگی و عدم پیشرفت در ایران شده است.
ورزش و رابطه آن با آموزش و هنر و فرهنگ
حوزههای تخصصی:
تبیین جامعه شناختی رابطه سرمایه فرهنگی خانواده با هویت اجتماعی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، رابطه سرمایه فرهنگی خانواده با هویت اجتماعی جوانان مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه ابعاد نظری سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی مستقل و وابسته تحقیق و نیز مطالعه سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی جوانان و نیز چگونگی پیوند آن دو می باشد.
سرمایه فرهنگی، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی، از اهمیت خاصی برخوردار است. سرمایه فرهنگی به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل گفته می شود. از نظر صاحب نظران و متفکرین جامعه شناسی، سرمایه فرهنگی به سه مقوله فرهنگی درونی شده، سرمایه فرهنگی عینی و سرمایه فرهنگی نهادینه شده، قابل تفکیک است.
مفهوم هویت نیز به دو معنی تشابه و تمایز معنی می شود. بعد تمایز آن در عرصه زندگی فردی و بعد تشابه آن در عرصه اجتماعی مطرح است. تمامی ابعاد دینی، خانوادگی، ملی، قومی و فرهنگی هویت در قالب هویت اجتماعی قرار می گیرند.
جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه کاشان در سال 1385 می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند.
نتایج به دست آمده از این پژوهش، بیانگر وجود رابطه معنادار بین دو متغیر سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد را نشان می دهند."
درآمدی نظری بر کاربرد و نقد نظریه چهارچوب سازی در تحلیل پویش های قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی میزان توانایی نظریه چهارچوب سازی در تحلیل پویش های قومی می پردازد. این چشم انداز نظری بر نقش عنصر فرهنگ و معنا در مطالعه پویش ها و رفتارهای جمعی و کوشش کنشگران برای برساختن و گسترش دادن معناهایی نوین که متفاوت با وضع موجود و گفتمان مسلط است، تاکید می نماید. هدف محوری چهارچوب سازی تفسیری که طی مراحل مختلف صورت می گیرد، بسیج مخاطبان، تهییج ناظران و جلوگیری کردن از مخالفان جنبش در مقابل آن است.درباره پویش های قومی می توان گفت فرآیند چهارچوب سازی، با ترسیم مرز بین درون و برون گروه، برجسته کردن موضوع رسالت تاریخی، و سیاسی نمودن مقوله قومیت و عناصر فرهنگی، برداشت ها، تصورات، خواسته ها و آرمان های قومی را برمی سازد و معانی شناخته شده را به منظور بسیج هواخواهان و فعالان پویش های قومی به کار می برد.کاربرد این نظریه در مبحث پویش های قومی، با انتقاداتی نیز مواجه شده است؛ ازجمله اینکه چهارچوب سازی، سازه ای نظری توصیفی است و از جهت تبیینی و تحلیلی چشم اندازی ضعیف ارزیابی می گردد؛ علاوه بر آن، این فرآیند مولفه های فرهنگی را از اصالت دور می کند و با سیاسی نمودن آنها از ویژگی های نظریه فاصله می گیرد و در قامت یک طرح سیاسی برای سیاسی کردن قومیت درمی آید؛ چهارچوب سازی از مضامین نظریات بسیج منابع، انتخاب عقلانی و ساختار فرصت سیاسی بهره فراوان می برد؛ بدین ترتیب، واجد تکرارگویی و فاقد نوآوری ارزیابی می گردد؛ و سرانجام این نظریه با بزرگ نمایی و سیاسی جلوه دادن تفاوت ها و در حاشیه قراردادن شباهت ها نظریه ای دارای خصلت تجزی گرایانه و ضعیف کننده فرآیند همگرایی و انسجام اجتماعی قلمداد می شود.
بررسی رابطه بین میزان بخشودگی و تعارض زناشویی زوجین در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی همبستگی بین میزان بخشودگی همسران و تعارض زناشویی آنان می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه زوجین استان یزد هستند. آزمودنی های این پژوهش 30 زوج که با نمونه گیری در دسترس (غیراحتمالی) گزیده شده اند و شرط ورود آزمودنی ها این بود که دست کم شش ماه از ازدواج شان گذشته باشد. ابزارهای تحقیق عبارت است از: بخشودگی آزمای خانواده(FFS)1 و پرسشنامه تعارض زناشویی که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن ها به ترتیب 85/0 و 94/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین تعارض زناشویی و بخشودگی در سه خرده مقیاس درک واقع بینانه، تشخیص و تصدیق خطا و جبران عمل اشتباه رابطه وجود دارد. هم چنین بین بخشودگی و تعارض زناشویی در خرده مقیاس های رابطه فردی با خویشاوندان خود و رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان رابطه معناداری دیده شد (05/0P<).
رابطه بین کودک آزاری والدین و الگوی مجرمانه شرارت در کودکان آزار دیده (مطالعه موردی: مجرمین شرارت زندان های خوزستان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح بحث: این مقاله به بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذا در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی این کودکان می پردازد. بر مبنای نظریه لئونارد برکوییتس و بندورا می پردازد.
روش تحقیق: جامعه پژوهشی این بررسی کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندان های خوزستان در سال 1384 می باشد که با نمونه گیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودک آزاری در مورد آنها اجرا و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته ها: 90 درصد نمونه ها گزارش کردند که والدین (به ویژه پدران) کم یا بی سواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نموده اند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودک آزاری در میان آزمودنی ها بالاتر از سطح میانه (60 درصد) بود. مصادیق کودک آزاری شامل تنبیه بدنی، سوء استفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح می باشد.
نتیجه: فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سبب شناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین سواد والدین، ساخت خانواده تک والدی و طلاق زود هنگام با کودک آزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت در آنها گسترش می یابد.
"