فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئلة اصلی مقالة حاضر به مهاجرت علمی از دانشگاه به حوزة علمیه و شناخت انگیزه های این مهاجرت مربوط است که معمولاً در سویة مخالف از حوزه ها به دانشگاه ها رایج است. به منظور پاسخ گویی به این مسئله، با استفاده از مصاحبه های عمیق اپیزودیک با ۲۳ نفر از مهاجران از دانشگاه به حوزه، همچنین مشاهده های میدانی در حوزه های علمیة قم و تهران، درنهایت به سنخ بندی سه گانه ای از انگیزه های ایشان رسیدیم. هستة اصلی این بود که این دانشجویان با سه رویکرد متفاوت دینی که خود با خرد ابزاری منفعت محور نیز پیوند دارد، دست به چنین انتخابی می زنند. نمونه های متعلق به سنخ نخست با عنوان «محافظان دین» می خواهند از صورت های سنتی دین داری در مقابل عناصر تغییربخش فعلی در جامعه محافظت کنند. دومین سنخ با عنوان «پیام آوران دین» طلاب هستند که قصد دارند پیوند مسالمت آمیزی میان دین و مسائل جامعة امروزی فراهم کنند. درنهایت نمونه های متعلق به سنخ سوم با عنوان «امنیت طلبان»، دین را پناهگاه امنی می دانند که در رسیدن به تعالی اجتماعی، امنیت خاطر و مزایای اجتماعی سیاسی برای آن ها مفید است. در پایان تلاش شده است ضمن تحلیل انگیزه ها از خلال سه سنخ، به تبیینی از روابط میان آن ها نیز دست یابیم.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی در ساماندهی بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: منطقه 3 شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت مرد می در ساماندهی بافت فرسوده شهری منطقه 3 شهر زاهدان تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جمع آوری اطلاعات با دو روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، محدوده بافت فرسوده منطقه 3 شهر زاهدان که مشتمل بر 61304 نفر و نمونه طبق فرمول کوکران 325 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل با کمک نرم افزار Spss و آزمون های آماری تحلیل عاملی، پیرسون و آزمون کروسکال والیس انجام گرفته است. نتایج تحلیل عاملی بیانگر آن است که اولین عامل به تنهایی 76/27 درصد از واریانس را تبیین می کند و عامل دوم 99/15 درصد، عامل سوم 20/10، عامل چهارم 61/7، عامل پنجم 56/6، عامل ششم 12/4، عامل هفتم 74/4، عامل هشتم 17/4 درصد از واریانس را محاسبه می کند. همچنین نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مرد می درروند ساماندهی بافت فرسوده با مؤلفه های میزان امکانات و خدمات شهری و اعتمادسازی رابطه معناداری وجود دارد. در نهایت نتایج آزمون کروسکال والیس حاکی از آن بود که محلات کارخانه نمک و غریب آباد به ترتیب، با میانگین رتبه های 59/136، 39/73 در بهترین و بدترین شرایط قرار داشتند. واژه های کلیدی: بافت فرسوده، ساماندهی، مشارکت، اعتمادسازی، منطقه 3 شهر زاهدان.
کیفیت توسعه اجتماعی درمیان شهروندان مناطق شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1 - 34
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: توسعه اجتماعی از فراگیرترین ابعاد توسعه محسوب می گردد. این بُعد از توسعه را یک حوزه میان رشته ای و میان بخشی تجربی می دانند که رفاه مادی و معنوی مردم در همه سطوح جامعه را جستجو می کند این پژوهش به بررسی وضعیت توسعه اجتماعی در میان شهروندان مناطق شمال و جنوب شهر تهران می پردازد.<br /> روش شناسی: در این پژوهش با استفاده از متغیرهای کیفیت زندگی، انسجام اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی و با بهره جستن از روش پیمایش وضعیت توسعه اجتماعی در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شهروندان 18 تا50 سال ساکن شهر تهران هستند. نمونه پژوهش 384 نفر از شهروندان دو منطقه3 به عنوان شمال شهر و 18 به عنوان جنوب شهر با شیوه نمونه گیری چند مرحله ای ساده انتخاب شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه می باشد. داده های حاصل نیز با استفاده از نرم افزار Spssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمونt دو نمونه مستقل نشان <br /> می دهد متغیرهای کیفیت زندگی(t=2/65)، انسجام اجتماعی(t=1/78)، احساس امنیت اجتماعی(t=2/60) و پایگاه اجتماعی- اقتصادی(t=7/26) و متغیر توسعه اجتماعی (t=2/57) با سطح معناداری کوچکتر از 0/05در مناطق 3 و 18 متفاوت است. بنابراین متغیرهای بررسی شده از یک منطقه تا منطقه دیگر متفاوت است و مهم تر اینکه در منطقه 3 بیشتر از منطقه 18 می باشد و نیز متغیر اصلی پژوهش که توسعه اجتماعی است، در منطقه 3 بیشتر از منطقه 18 بوده است . توسعه اجتماعی در بعضی مناطق در شرایط متعادل تری نسبت به مناطق دیگر قرار دارد از این رو شهر تهران از نظر توسعه اجتماعی در وضعیت نامتعادلی قرار دارد.<br /> <br />
مطالعه بررسی نقش مشارکت شهروندان در تأمین احساس امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
139 - 166
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش مشارکت شهروندان در تأمین احساس امنیت اجتماعی (مورد مطالعه شهر مبارکه) می باشد.<br /> روش شناسی: این تحقیق باروش پیمایش انجام گردیده و داده های پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری در این تحقیق شامل شهروندان بالاتر از 20 ساله شهر مبارکه در سال 1395 است. بر اساس سالنامه آماری و سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 جمعیت شهر مبارکه برابر 120737 می باشد. با توجه به اینکه حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر 383 نفر به دست آمد، محقق برای بالا رفتن پایایی ابزار پژوهش تعداد 400 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفت. نحوه پیدا کردن نمونه ها در این پژوهش بر اساس خوشه های تعیین شده از شهر مبارکه انجام می گیرند.<br /> یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصله نشان می دهد که بین میزان مشارکت مردمی و احساس امنیت همبستگی بالایی وجود دارد، به طوری که مقدار T برای مشارکت مردمی برابر (28/6) و ضریب معنی داری (000/0=Sig.T)، برای محل تولد برابر (42/5) و ضریب معنی داری (000/0=Sig.T)، برای رضایتمندی از عملکرد پلیس برابر (87/4)، مسئولیت پذیری افراد برابر (002/3) و ضریب معنی داری (017/0=Sig.T)، برای جنسیت برابر (85/2) و ضریب معنی داری (006/0=Sig.T) و برای وضعیت تأهل برابر (44/2) و ضریب معنی داری (004/0=Sig.T) می باشد. در این مرحله میزان ضریب تعیین برابر با 49/. به دست آمده است.
بررسی تأثیر الگوی توانمندسازی روانی – اجتماعی بر سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۶ شماره ۱۳
37 - 71
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی در مددکاری اجتماعی به عنوان یک استراتژی مداخله برای کمک به خانواده هایی است که عوامل خطرسازی در رابطه با سلامت روان آن ها وجود دارد. این پژوهش نیز به منظور بررسی تأثیر الگوی توانمندسازی روانی- اجتماعی در بهبود سلامت روان زنان دارای همسر بیمار روانی مزمن انجام شد. در این پژوهش نیمه تجربی (با طرح پیش آزمون پس آزمون پیگیری و گروه کنترل)، 40 نفر از زنانی که همسرشان مبتلا به اختلالات مزمن روانی بوده و در سال 1391 در بیمارستان روانپزشکی فرشچیان همدان بستری گردیده اند، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 20 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه توانمندسازی روانی-اجتماعی شرکت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق پرسشنامه سلامت روان SCL-90-R جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس دومتغیری با اندازه گیری های مکرر روی یک متغیر و آزمون توکی استفاده شد. نمره سلامت روان زنان دارای همسر بیماری روانی مزمن در گروه مداخله در آزمون SCL-90-R نسبت به گروه کنترل، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش بیشتری ( p=0/01 ) نشان می دهد. نتیجه این که استفاده از الگوی توانمندسازی در ارتقاء سلامت روان زنانی که همسران آن ها از اختلالات مزمن روانپزشکی در رنج اند مؤثر می باشد و بنابراین توانمندسازی با این الگو می تواند بالقوه منجر به بهبود سلامت هم در بیماران و هم اعضای خانواده آن ها گردد.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی در ایجاد بحران های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر جوامع انسانی با ظهور پدیده نوینی با عنوان شبکه های اجتماعی مواجه شده اند که یکی از پیامدهای ظهورشان، فراهم شدن زمینه حرکت های جمعی و ایجاد بحران های اجتماعی است. این پژوهش با هدف تبیین نقش شبکه های اجتماعی مجازی در ایجاد بحران های اجتماعی انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و کارشناسان فضای مجازی جامعه اطلاعاتی شهر تهران تشکیل داده اند که به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 106 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه روا و پایا (آلفای کرونباخ 73/87) استفاده شده و برای تحلیل داده ها آزمون تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد که شبکه های اجتماعی مجازی در ایجاد بحران های اجتماعی نقش مستقیم و قابل توجهی دارند و به موازات توسعه این شبکه ها، در ایجاد بحران های اجتماعی و گسترش شرایط بحرانی در جامعه نقش بیشتری خواهند داشت. در این راستا برنامه ریزی برای مدیریت این شبکه ها به ویژه برای پلیس ضروری است
اقدام پژوهی مشارکتی: زمینه ساز کنش ارتباطی در حوزه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقدام پژوهی یک نوع تحقیق خودتاملی جمعی است که به وسیله مشارکت کنندگان در موقعیت های اجتماعی به منظور ارتقا منطق و عدالت عملکردهای آموزشی یا اجتماعی و نیز درک آنها از این عملکردها و موقعیت هایی که این عملکردها در آن انجام می شود، صورت می گیرد. بر این اساس، کلیه افرادی که مسأله مورد تحقیق به طور مستقیم با زندگی آنها در ارتباط است نباید صرفاً به عنوان موضوع تحقیق در نظر گرفته شوند بلکه باید در کلیه مراحل تحقیق نقش فعال داشته باشند. در این مقاله، ابتدا مبانی پارادیمی، ویژگی های کلیدی و مهمترین سنت های اقدام پژوهی مورد بررسی قرار می گیرد؛ سپس ضمن مطرح کردن نظریه «کنش ارتباطی و حوزه عمومی» یورگن هابرماس، پتانسیل اقدام پژوهی در جهت ایجاد کنش ارتباطی در حوزه های عمومی مورد بحث قرار می گیرد. همچنین با توجه به نظریه تلفیقی وی درباره «زیست جهان و سیستم ها» و نقد وی از «سوژه کلان اجتماعی» نگاه عمیق تری به اقدام پژوهی و ویژگی های آن می شود. براساس نتایج حاصله، اقدام پژوهی، کنشی ارتباطی است که در میان شرکت کنندگان خود یک فضای عمومی ایجاد می نماید. فرآیند اقدام پژوهی عبارت است از: تحقیقی متقابل به منظور رسیدن به یک توافق بینا ذهنی، فهم متقابل یک موقعیت، اجماع غیرجبری در مورد آن چه که باید انجام شود و نهایتاً رسیدن به معنایی که نه تنها در نظر خود افراد بلکه در نظر هر فرد منطقی، مشروع باشد (ادّعایی عام). از سویی اقدام پژوهی، به دنبال خلق موقعیت هایی است که در آن افراد در کنار یکدیگر و با همکاری متقابل بتوانند، به شیوه هایی قابل فهم تر، حقیقی تر و از لحاظ اخلاقی مناسب تر از فهم و عمل موجود در جهان فعلی دست یابند.
بازگویی تجربیات زنان در ارتقا به مرتبه استادی در دانشگاههای ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۶
۱۰۶-۵۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت زنان در ورود به دانشگاه و پیوستن به جامعه علمی سبب شده تا در بسیاری از کشورهای جهان سهمی نزدیک به 50 درصد از اعضای هیئت علمی و حدود 20 تا 30 درصد از رتبه های استادی را از آن خود نمایند. بر پایه اطلاعات موجود در ایران، از مجموع اعضای هیئت علمی تمام وقت دارای مدرک دکتری در مؤسسات وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری 8/15 درصد را زنان تشکیل می دهند که فقط 8/3 درصد آنها به مرتبه استادی دست یافته اند و در کل استادان کشور سهمی حدود 8/5 درصد به زنان تعلق دارد که در مقایسه با مردان و سهم زنان در سایر کشورها نیز بسیار کم تر است. روش: این مقاله با هدف درک دلایل سهم کم زنان نسبت به مردان و شناخت عوامل تسهیل کننده و بازدارنده آن تدوین شده است. روش تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی و ثبت تجربه زیسته زنانی است که به مقام استادی دست یافته و یا از دستیابی به آن بازمانده اند. یافته ها: اهمیت بیشتر فعالیتهای آموزشی برای زنان هیئت علمی در مقابل امتیازدهیهای بیشتر به پژوهش و همکاریهای بین المللی مطابق آیین نامه های ارتقا، همراه با دشواری جذب بودجه های پژوهشی به دلایل فرهنگی و عدم حضور در شبکه های غیررسمی و عضویت نداشتن در کمیته های ارتقا و بالاخره مسئولیت زنان در خانواده سبب سهم بسیار کم زنان در دستیابی به مقام استادی شده است. بحث: هرچند اقدام برای اصلاحات فرهنگی صرفاً بر عهده دانشگاه نیست، اما درعین حال نمی توان تعهد اخلاقی و قانونی نهادهای علمی را برای تحول فضای دانشگاهی و اصلاح آیین نامه ها کوچک پنداشت. به نظر می رسد برای کاهش مشکل، بهترین و ساده ترین راه این است که به جای این که انتظار داشته باشیم زنان هیئت علمی برای ارتقا به مرتبه استادی مشابه مردان عمل کنند و خود را با مقررات موجود که به طور تاریخی بر اساس نیازها و دیدگاه مردان طراحی شده، سازگار کنند، مقررات را تا حد ممکن و با تأکید بر توسعه علم و پرورش عالمان سازگار نماییم.
ارزشیابی اثربخشی دوره آموزشی عملیات انتظامی بر اساس مدل کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
23 - 46
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ارزشیابی اثربخشی یکی از مهم ترین سازو کارهای تحقق کیفیت در آموزش است. هدف پژوهش ارزشیابی اثربخشی دوره آموزشی عملیات انتظامی است.<br /> روش شناسی: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانشجویان دوره آموزشی عملیات انتظامی است، هم چنین جامعه آماری را فرماندهان و رؤسای مستقیم محیط کار و رده های تخصصی تشکیل می دهند. برای انتخاب نمونه آماری از روش تصادفی طبقه ای نسبی و جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان استفاده شده است. حجم نمونه دانشجویان 186 نفر است و حجم نمونه فرماندهان و رؤسای مستقیم با حجم جامعه برابر است. ابزار اندازه گیری پرسش نامه های محقق ساخته و کارنامه تحصیلی فراگیران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی، آزمون کالموگروف– اسمیرونوف و آزمون T تک گروهی استفاده شد.<br /> یافته ها: یافته ها نشان داد که واکنش دانشجویان نسبت به برنامه آموزشی دوره، متوسط بود. بیش ترین میزان یادگیری تخصصی دوره مربوط به درس دفاع شخصی و کم ترین مربوط به درس آیین دادرسی کیفری است و میانگین دروس تخصصی 86/16 است. بیش ترین میزان یادگیری عمومی مربوط به درس مبانی امور انتظامی و کم ترین مربوط به درس نقشه خوانی، قطب نما و کار با جی. پی. اس بوده است. در مجموع میانگین یادگیری دروس عمومی62/16بوده است و از دیدگاه دانشجویان و فرماندهان سطح رفتار شرکت کنندگان در حد متوسط است.<br /> نتیجه گیری: با تمسک بر مدل های مختلف ارزشیابی اثربخشی از جمله مدل پاتریک می توان امکان باز اندیشی، بازآفرینی و اصلاحات بنیادی در برنامه های آموزشی دوره عملیات انتظامی را فراهم کرد.
تحلیل علل مهاجرت های داخلی ایران در سرشماری های 1385 و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های داخلی براساس دلایل متعددی صورت می گیرد و در حال حاضر یکی از مهم ترین مسائل جمعیتی در ایران به شمار می رود. در این پژوهش، با تحلیل ثانویة داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن 1385 و 1390، مهم ترین علل مهاجرت های داخلی در ایران به همراه عوامل و تبیین کننده های آن شناسایی شده است. مهم ترین علت مهاجرت پیروی از خانوار (یک علت کلی و مبهم) است و بعد از آن دلایل مربوط به اشتغال، تحصیل و پایان تحصیل، دستیابی به مسکن مناسب تر، انجام دادن و پایان خدمت وظیفه است که می توان آن ها را در دو دستة کلی مهاجرت تبعی و مهاجرت اقتصادی قرار داد. مهاجران واردشده به مناطق شهری و روستایی، مهاجران مرد و زن و مهاجران دارای دوره های سنی مختلف، دلایل تقریباً متفاوتی را برای مهاجرت خود برشمرده اند. براساس نتایج تحلیل های چند متغیره، جنس و سن مهاجران (به عنوان دو متغیر جمعیتی) از تبیین کننده های بسیار قوی در احتمال وقوع مهاجرت های تبعی و اقتصادی محسوب می شوند و پس از آن ها متغیرهای تحصیلات، جریان مهاجرت، نوع مهاجرت و سطح توسعه یافتگی مقصد قرار می گیرند. نوع مهاجرت های مورد بررسی، پیامدهای متفاوتی برای مبدأ و مقصد به همراه دارد که با آگاهی از تبیین کننده های آن می توان در راستای برنامه ریزی مهاجرت های داخلی در ایران گام برداشت.
مدرنیته، شهر و مصرف (بررسی پدیدار مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر در پی بررسی جایگاه مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی هسنیم. در این مسیر بر جایگاه مصرف در منظومه تجارب زیسته شهروندان و نقش آن در شکل دادن به فضاهای شهری تهران و هویت های سیال موجود در این کلانشهر تمرکز نموده و تاثیر مصرف در برساخت هویت شهر و شهروندان را مورد بررسی قرار داده ایم. این تحقیق با استفاده از روش نظریه مبنایی و از خلال مشاهده میدانی مشارکتی و مستقیم و همچنین مصاحبه با 31 نفر از شهروندان تهرانی انجام شده و در نهایت یافته های بررسی در قالب هشت مقوله اصلی و تعدادی مقوله فرعی سازمان یافته اند. پل زدن میان سطوح تحلیلی به جای باقی ماندن در سطح خرد یا کلان و همچنین اتخاذ رویکردی چند وجهی برای بررسی وجوه پارادوکسیکال مصرف، از جمله ویزگی های تحقیق و شیوه بررسی حاضر هستند. تکثر تقلیل ناپذیر نیروهای موثر بر مصرف و هویتهای چند پاره و فضاهای شهری مرتبط، نشانه ای شدن مصرف و استقلال نسبی پرکتیس های مصرفی از عمل مصرف و همینطور وجود رابطه دیالکتیکی میان مصرف و چارچوب های محدود کننده و جهت دهنده به رفتارها و ذهنیت های مصرفی و همزمانی تثبیت و فراگذشتن از این چارچوب ها در قالب دیالکتیک مصرف از یافته های تحقیق حاضر هستند.
بررسی میزان، انگیزه ها و ادراک پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی بر مبنای کیفیت رابطه دلبستگی و ادراک طرد و کنترل والدینی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۲
531-549
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت رفتار کاربر در شبکه های اجتماعی به ویژه در گروه سنی نوجوانان، هدف این پژوهش بررسی رابطه میزان استفاده، انگیزه ها و ادراک پیامدهای استفاده از شبکه های اجتماعی با کیفیت دلبستگی به والدین و ادراک طرد و کنترل والدینی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام نوجوانان 15 تا 18 سال شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 146 پرسشنامه های دلبستگی به والدین و همسالان، پرسشنامه پذیرش، طرد و کنترل والدینی و پرسشنامه کاربری شبکه های اجتماعی پاسخ دادند نتایج نشان داد که کیفیت رابطه با والدین نقش مهمی در پیش بینی میزان استفاده و نوع کاربری شبکه های اجتماعی داشته و همچنین می تواند بر پیامدهای استفاده از این شبکه ها نیز تأثیر بگذارد. هم چنین، بر خلاف انتظار، افزایش کنترل والدینی نمی تواند موجب کاهش استفاده از این شبکه ها گردد. بر مبنای یافته ها به نظر می رسد که هر چند بیشتر نوجوانان از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند ولی رابطه با والدین نقش مهمی در پیش بینی انگیزه استفاده از شبکه های اجتماعی دارد.
بررسی رابطه بین ابعاد خودکارآمدی فرزندان با سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و عاطفی) دانش آموزان بر اساس سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده است. بدین منظور، 398 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش ابعاد خودکارآمدی ، مقیاس خودکارآمدی موریس و ابزار سنجش سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مقیاس های محقق ساخته است. برای تعیین روایی همه ابزار ها از روایی سازه و روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده و پایایی آن ها با استفاده از ضرایب آلفا ی کرونباخ و کودر ریچاردسون محاسبه شده است. در این پژوهش که از نوع همبستگی است، داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد کالای فرهنگی، خودکارآمدی تحصیلی را و رفتارهای فرهنگی، خودکارآمدی اجتماعی را به طور مثبت و معناداری می توانند پیش بینی کنند. و کالای فرهنگی و رفتارهای فرهنگی به طور مثبت و معنادار و اعتماد به صورت منفی و معناداری می توانند خودکارآمدی عاطفی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری اساسی پژوهش حاضر این است که والدین و مدرسه ها با افزایش میزان کالای فرهنگی به عنوان بعدی از سرمایه فرهنگی، خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را می توانند افزایش دهند. خانواده ها و مدارس با تشویق رفتارهای فرهنگی، به خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان می توانند کمک کنند و با افزایش دسترسی دانش آموزان به کالاهای فرهنگی و تشویق آنان به انجام رفتارهای فرهنگی، خودکارآمدی عاطفی آنان را می توانند ارتقاء بخشند.
شیوه های جلب مشارکت رسانه ها برای اعتمادسازی نسبت به پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد مردم به پلیس یکی از ضرورت های موفقیت این نهاد برای تأمین امنیت اجتماعی و عمومی است. عوامل متعددی بر اعتماد به پلیس تأثیر دارند که ازجمله مهمترین آنها اقدامات رسانه های ارتباط جمعی است. پژوهش حاضر شیوه های جلب مشارکت رسانه ها برای اعتمادسازی نسبت به پلیس را بررسی می کند. روش: پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا کیفی و از نظر نوع، توصیفی- تبیینی است. جامعه آماری پژوهش را مدیران و سردبیران و دبیر سرویس های رسانه های ارتباط جمعی از جمله رسانه های شنیداری، دیداری- شنیداری، مکتوب و مجازی تشکیل داده اند. نمونه گیری به شیوه گلوله برفی انجام و با 46 نفر اشباع نظری حاصل شد. جمع آوری داده ها نیز به شیوه مصاحبه حضوری نیمه ساخت یافته صورت گرفت. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد نیروی انتظامی با اقداماتی از قبیل تعامل صحیح و مستمر با رسانه ها، تشکیل کانون های اندیشه ورزی، اطلاع رسانی به موقع به رسانه ها، امکان دستیابی خبرنگاران به پرونده های مهیج، سخنگوی رسانه ای داشتن و داشتن خبرنگاران انتظامی در رسانه ها می تواند مشارکت رسانه ها را برای اعتمادسازی نسبت به پلیس جلب کند.
شبکه های اجتماعی مجازی و سبک زندگی جوانان: فراتحلیل پژوهش های پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه اجمالی به پژوهش های انجام شده در زمینه تأثیرات شبکه های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان، نشان دهنده نتایج متفاوت و در برخی موارد متناقض آنهاست که شناخت دلایل آن عمدتاً از طریق فراتحلیل مسیر است. بدین منظور، پس از پالایش اولیه مقالات، شانزده مقاله علمی پژوهشی مرتبط به موضوع از طریق پایگاه اطلاعات علمی مگیران انتخاب و بر اساس معیار های مختلف، در سه سطح نظری، روش شناختی و نتیجه شناختی فراتحلیل شدند. تصویر کلی به دست آمده از فراتحلیل نشان داد که پژوهش های انجام شده به رغم داشتن نقاط قوت، متأثر از نقاط ضعف نظری و روش شناختی هستند که می تواند توضیحی بر تفاوت ها و تناقض های موجود در نتایج به دست آمده از این پژوهش ها باشد. پراکندگی و عدم انسجام در شاخص سازی سبک زندگی، تلقی متفاوت از مفهوم شبکه های اجتماعی مجازی، پس افتادگی روش شناسی نسبت به چهارچوب های نظری، کم توجهی به اعتبار ابزار، تعمیم نتایج به رغم استفاده از روش های نمونه گیری غیر احتمالی، ارزیابی تأثیر شبکه های اجتماعی به روش ذهنی و عدم آزمون فرضیه ها به تفکیک شاخص ها، از جمله نقاط ضعف قابل مشاهده در پژوهش های انجام شده هستند.
آسیب شناسی استفاده از شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای تلفن همراه در خانواده ی ایرانی (با تأکید بر نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حضور گسترده ی شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای تلفن همراه در خانواده ها و استفاده ی روزافزون اعضای خانواده از آن، این مقاله ی پژوهشی درصدد شناسایی نقاط قوت ضعف، فرصت تهدید شبکه های اجتماعی و نرم افزارهای پیام رسان تلفن همراه در خانواده ی ایرانی و تعیین راهبردهای بهره گیری از این شبکه ها برای خانواده ی ایرانی است. روش این پژوهش روش تحلیل راهبردی یا SWOT(سوات) است. جامعه ی آماری آن دو گروه استادان و صاحب نظران دانشگاهی و مدیران اجرایی هستند. حجم نمونه 40 نفر و روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی است. تکنیک گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از مصاحبه ی نیمه ساخت یافته و پرسش نامه ی متوازن استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در تحلیل مصاحبه از تحلیل مضمون کینگ، در تحلیل داده های پرسش نامه از ماتریس های SWOT ، برای رتبه بندی نقاط قوت و ضعف از ماتریس ارزیابی عوامل داخلی (IFE) و برای رتبه بندی نقاط فرصت و تهدید از ماتریس ارزیابی عوامل خارجی (EFE) و برای اولویت بندی راهبردها و انتخاب راهبرد بهینه از ماتریس QSPM استفاده شده است. مهم ترین قوت این شبکه ها و نرم افزار تلفن همراه قوی تر شدن پیوند بین اعضای خانواده ای که به لحاظ جغرافیایی از هم دور هستند و تقویت ارتباطات ارزان، دائمی و مناسب بین اعضای خانواده و مهم ترین ضعف طراحی ساختار شبکه ها بر اساس فرهنگ غربی و عدم تطابق آن با ایرانی اسلامی محیط خانواده (برخلاف شبکه های بومی)، مهم ترین فرصت استفاده از ظرفیت آنها در معرفی فرهنگ اصیل خانواده ی ایرانی اسلامی و گسترش آن در بین کاربران و مهم ترین تهدید تغییر سبک زندگی و ترویج جدایی خانواده به مثابه مهم ترین نهاد اجتماعی در فرهنگ اسلامی و ایرانی است. مهم ترین راهبرد برای استفاده ی بهینه نیز بهره گیری از ظرفیت کمی و کیفی بالای کاربران ایرانی برای تولید و اشاعه ی محتواهای دینی، فرهنگی و اخلاقی در دو سطح داخلی و خارجی در حوزه ی خانواده، همگرایی نهادهای فعال دولتی و غیردولتی در افزایش سواد رسانه ای و اطلاعاتی خانواده جهت حضور در شبکه ی اجتماعی است.
چگونگی انعکاس تصویر بیمارهای روانی در مطبوعات بررسی انگهای اجتماعی در صفحات حوادث پنج روزنامه کثیرالانتشار کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۵
۲۳۴-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامت در جهان امروز نقش حیاتی دارد و هسته اص لی و مرک زی در توس عه پای دار تلقی می شود. سلامت جامعه، ارتباط عمیق ی ب ا رشد و توسعه جامعه دارد. بی تردید رسانه ها مهم ترین منبع اطلاعات بهداشتی برای اغلب م ردم ه ستند. ه دف از آم وزش سلامت، ارتقای سواد بهداشتی، اتخاذ رفتارهای سالم و گ سترش فرهن گ س لامت در جامعه است. از سویی رسانه ها، بزرگ ترین مربیان دنیای امروز هستند. با رسانه ای شدن دنیای کنونی تعاریف متفاوتی از واقعیتها دیده می شود. از جمله نقش مهم رسانه در دنیای امروز فرهنگ سازی است وهمچنین می توان رسانه ها را از منابع جامعه پذیری افراد محسوب کرد. بسیاری از باورها و نگرشها در طول زمان و از طریق القائاتی که از سوی رسانه ها صورت می گیرد در ذهن انسانها شکل می گیرد. ازجمله موضوعات قابل بحث در این مورد افراد مبتلابه بیماریهای روانی و انگ یا برچسبهایی است که از طریق رسانه ها به آنها زده می شود و این استیگما سبب ایجاد نگرش منفی در بین اذهان عموم می شود. هدف این پژوهش واکاوی انگهای روانی است که در خبرهای حوادث مطبوعات به سوژه های حوادث نسبت داده می شود. روش: در این پژوهش توصیفی از تحلیل محتوای کمی استفاده کرده ایم. جامعه پژوهش خبرهای صفحات حوادث مطبوعات پنج روزنامه کثیرالانتشار کشور یعنی ایران، جام جم، شرق، همشهری و شهروند در سال 1394 بود. به دلیل کمی داده های خبری، داده های یافت شده به صورت کل شماری مورد بررسی قرار گرفته اند. داده ها با استفاده از آزمون کای اسکوئر استقلال مورد سنجش قرار گرفت. روایی محتوایی داده ها با استفاده از آزمون اسکات انجام شده است. داده ها توسط نرم افزار SPSS و در قالب نظریه های چارچوب بندی و داغ ننگ تحلیل شده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده 9/%92 مطالب با محوریت بیماران روانی بوده است و هدف اصلی 3/33% مطالب بر این بوده است که بیماران روحی و روانی دیوانه و غیرقابل کنترل هستند. 6/23% دیگر مطالب با هدف این بودند که بیماران روانی گوشه گیر و دارای اختلال شخصیت حاد هستند. 4/20% باقی مطالب با هدف بیمار بودن این افراد برای همیشه اشاره داشتند. 3/14% دیگر مطالب بر این هدف تأکید داشتند که این گونه افراد ضداجتماع هستند. 7/62% مطالب به مؤلفه اختلالات روانی در افراد مبتلا اشاره داشتند و در مرتبه دیگر 1/31% مطالب خشونت را از مؤلفه های دیگر بیماران روانی می دانند. انحراف اجتماعی و سوءمصرف بیمار هر کدام به ترتیب با 1/3% و 7/2% بیماریهای روان را با این مؤلفه ها نشان داده اند. بحث: نتایج تحقیق نشان می دهد که انگهای روانی به صورت مفهومی در اکثر مطالب خبری به بیماریهای روانی زده می شود و در تیترها و عکسهای منتشرشده از سوژه ها انعکاس می یابد. این انگها شامل برچسبهای روانی چون «دیوانه»، «مجنون»، «روانی» و «قاطی» است که در تیترها بیشتر به چشم می خورد؛ و بازنمایی بیماریها در قالب چنین کلیشه های تصویری این نتیجه را به دنبال دارد که افراد مبتلا به بیماریهای روانی قابل درمان نیستند و عامل وقوع بسیاری از حوادث می تواند بیماریهای روانی باشد. روزنامه جام جم بیشترین کلیشه تصویری متجاوزان جنسی و قاتلان را در مورد بیماران روانی ارائه می دهد. روزنامه های شهروند و ایران بیشترین تصویر از افراد مبتلا به بیماریهای روانی را روان پریش نشان داده اند و روزنامه ایران بیماران روانی را با تصویر وحشی نیز انعکاس داده است. روزنامه ایران بیشترین انگ روانی در تیتر را داراست و کم ترین انگ روانی در تیتر از آن روزنامه شرق است. پیامدهای این انگها این است که بیماریهای روانی مترادف با «دیوانه بودن» و «غیرقابل کنترل بودن» به شمار آمده و افرادی را که از بیماریهای روانی رنج می برند از درمان دور کرده و «اعتمادبه نفس» و «رفتارهای اجتماعی» آنان را به مخاطره می اندازد. در حال حاضر رسانه ها با تصویرسازیهای گمراه کننده در انتقال پیامهای مرتبط با سلامت و روان، بیشتر نقش منفی ایفا می کنند. اما با تغییر نگرش و عملکرد می توان این تأثیرگذاری منفی را به تأثیرگذاری مثبت تغییر داد. می توان تلاش کرد که ابزار رسانه به ابزار فعال در جهت مثبت و ارتقای سلامت تبدیل شود و از امکانات نشر و اطلاع رسانی فراگیر رسانه ای کمکهای قابل توجهی گرفت. رسانه ها به ویژه رسانه های جدیدتر امکان تعاملی دوسویه را فراهم می کنند. با این وصف، اصحاب رسانه و روزنامه نگاران باید در ایجاد تصویرهای درست رسانه ای از افراد مبتلا به بیماریهای روانی قدم بردارند و درصدد تصحیح کلیشه های تصویری نادرست از تمامی افراد مبتلا به بیماریه
الگوی فضایی نابرابری توسعه در مناطق 22گانه کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۶
184-149
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در یک قرن اخیر، نسبت شهرنشینی در ایران چهار برابر افزایش یافته است و در حال حاضر سه چهارم جمعیت کشور در شهرها زندگی می کنند. روند شتابان گذار شهری در ایران با افزایش تمایز و نابرابری نه تنها بین شهرها، بلکه درون شهرها و بین مناطق مختلف شهری همراه بوده است. ازاین رو، یکی از ویژگیهای بارز کلان شهر تهران، نابرابری فضایی و منطقه ای آن است. در این راستا، هدف اصلی مقاله بررسی میزان و الگوهای نابرابری فضایی با استفاده از سنجش و پهنه بندی توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق 22 گانه شهر تهران است. روش: مقاله در چارچوب سطح بندی توسعه ای طراحی شده و روش تحقیق آن، توصیفی-تحلیلی است. در سنجش توسعه یافتگی مناطق از شیوه تصمیم گیری چندشاخصه (MCDM) استفاده شده است. تعداد 16 شاخص اقتصادی و اجتماعی از داده های سرشماری 1390 شهر تهران استخراج و بر مبنای به کارگیری دو تکنیک تاپسیس و تحلیل عاملی، سطح توسعه مناطق سنجش شده است. یافته ها: بیشترین درجه توسعه یافتگی به منطقه 3 و کم ترین آن به منطقه 17 تهران تعلق دارد. بالاترین نمره توسعه یافتگی، به ترتیب، برای مناطق 3، 1، 2، 6 و 5 و پایین ترین آن، به ترتیب، برای مناطق 17، 19، 18، 15، 16 و 20 شهری تهران به دست آمد. نتایج دو تکنیک تاپسیس و تحلیل عاملی در سنجش و رتبه بندی میزان توسعه یافتگی مناطق 22 گانه شهری تهران تقریباً یکسان و از همبستگی مثبت و بسیار بالایی (99/0) برخوردار بود. بر مبنای تحلیل خوشه، مناطق شهری تهران ازنظر درجه توسعه اقتصادی و اجتماعی در پنج گروه سطح بندی شدند؛ چهار منطقه 3، 1، 2 و 6 مناطق توسعه یافته (برخوردار) شهر تهران هستند. دو منطقه 5 و 7 نسبتاً توسعه یافته محسوب می شوند. سطح توسعه در شش منطقه 4، 8، 22، 13، 21 و 11 متوسط است و پنج منطقه 10، 14، 9، 12 و 20 در گروه مناطق کم تر توسعه یافته قرار دارند. درنهایت، پنج منطقه 16، 15، 18، 19 و 17 مناطق توسعه نیافته (خیلی محروم) تهران هستند. بحث: نتایج دلالت بر آن دارد که بین مناطق مختلف شهر تهران ازنظر سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی تفاوت محسوس و معناداری وجود دارد. مناطق کم تر توسعه یافته و توسعه نیافته بیشتر در جنوب و جنوب شرقی شهر هستند، مناطق متوسط و نسبتاً توسعه یافته در مرکز و غرب شهر تهران قرار دارند و مناطق توسعه یافته (برخوردار) در شمال شهر واقع شده اند. بدین ترتیب، نابرابری فضایی در ابعاد مختلف توسعه ای مشخصه بارز کلان شهر تهران است و فضاهای نابرابر شهری عامل کلیدی توسعه ناپایدار شهری محسوب می شود.
Qualitative Analysis of Elemental Components of Social Education in Elementary Curriculum Emphasizing the High Hand Records(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This research was conducted with the aim of studying the essential components of curriculum social education in the elementary period. Methodology: The statistical population of the study included upstream documents such as the Transformation Document and the National Curriculum, both fully analyzed and analyzed. The statistical population and the statistical sample are equal in this research. The sample was the subject of the research. The results of this research show that social education in upstream documents is not as good as the goals. In the goals, the cognitive dimension is considered more than two other dimensions. Functional dimension has been neglected. To succeed, a program requires full attention to all three dimensions (cognitive, emotional, and functional). Findings: According to the research findings, the essential components of social education are the sense of truth of truth; tendency toward goodness; tendency towards gamal; tendency to creativity; virtue; aestheticism; creativity and innovation; love and worship; an inherent tendency toward worship ; Perfectionism; desire for immortality; truthfulness; desire for goodness; human tendency towards absolute perfection and worship; human tendency toward absolute perfection and worship; nature and freedom; nature and authority; opposition to human humility against one's being with fitting ; The integrity of jihad and defense; nature and justice; the requirements of nature regarding the homework and social rights of individuals; The integrity of the building of the tomb and its pilgrimage; the nature of truth-seeking and realism and adherence to the right. Discussion: The essential components of social education are the reference to the universe for the subjection of science; the adherence to science; the innate nature of science to the outside world; the innate logic of thought through the compilation of the premises And deduction from it; the nature of love; the nature of the attenuation and the nature of the possibility; the subjection of nature; the nature of the hope and the rhya; the nature of the illness and the nature of the defect and the principle of the principle.
Nature and Legal-Social Implications of Documentary Credits(A Comparative Study)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The increasing expansion of international trade, especially after World War II, on the one hand, and the interest of countries with free economic system to liberalize their commercial rules, on the other hand, have made law scholars to find ways to adapt with these changes. The result of this effort is called "International Trade Law." The necessity of economic and commercial cooperation between governments and the necessity of the cooperation of traders at the international arena as well as the uniformity of the laws and regulations governing documentary credits led the International Chamber of Commerce to for the first time introduce and approve this commercial customs and practice as a legal entity in 1933; these regulations were published under the title of Uniform Customs and Practice for Documentary Credits (UCPDC) and were made available to traders. These regulations have been adapted to the changing commercial customs in line with the rapid changes in the world economy. The regulations are revised every ten years, and its latest revisions were published in 1993 under the title of the Publication 500. This paper will review the Iranian, US, and international law approaches bank documentary credits in order to explain the nature and legal implications of these international trade mechanisms in the light of the studies conducted, and, ultimately, make a comparison between the three legal sources mentioned.