فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۴
161 - 192
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروز ایران با تنوع و گسترش سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد شیوه های همسرگزینی دگرگون شده است، این مقاله به تبیین جامعه شناختی تاثیر سرمایه ها(اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) بر شیوه های همسرگزینی می پردازد. در چارچوب نظری دیدگاه پی یر بوردیو مورد استفاده قرار گرفت. روش تحقیق مورد استفاده در مقاله حاضر، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است .جامعه آماری تحقیق هم زنان و مردانی تهرانی که در ده سال گذشته ازدواج کرده اند، بوده است. که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سپس سهمیه ای 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است و داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS22، نرم افزار مدل سازی معادلات ساختاری Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. تحلیل داده ها نشان می دهد که بین سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با شیوه های همسرگزینی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با استفاده از مدل معادلات ساختاری تأثیر سرمایه اجتماعی(75/0) سرمایه فرهنگی (68/0) و سرمایه اقتصادی(66/0) است.واژگان کلیدی: نگرش، همسرگزینی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه اقتصادی.. تبیین تغییرات احتمالی ایجاد شده می تواند به شناخت دگرگونی های رخ داده در خانواده و هم چنین پیش بینی ظرفیت موجود برای تغییرات آینده آن کمک کند. بنابراین، مساله اصلی تحقیق این است که: سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چه تاثیری بر شیوه های همسرگزینی دارند؟
مدرسه آینده در ایران: روش نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدارس آینده از دغدغه های مهم نظام آموزشی است که نشان از وضعیت ناپایدار مدارس کنونی دارد. علیرغم انتقادات به نظام فعلی، به ویژه فرهنگ مدرسه، تصویری از مدرسه آینده پیش رو قرار نگرفته است. این پژوهش با همین هدف به روش نظریه زمینه ای به دنبال تدوین مدل مدرسه آینده است. روش پژوهش کیفی-استقرایی است و از روش نظریه زمینه ای استراوس-کوربین استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختمند که به سه روش کدگذاری باز محوری و انتخابی، تجزیه وتحلیل شد. مشارکت کنندگان متخصصان موضوعی در زمینه تعلیم و تربیت واجد شرایط ورود به مصاحبه بودند که از طریق نمونه گیری نظری تا 14 نفر به سطح اشباع داده ها رسید. نتایج با 22 مقوله کلی در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علی (توسعه و پذیرش فناوری، سیاست های مشارکتی، توسعه سرمایه ای، تاکتیک های نهادی تفکر آینده نگرانه) پدیده محوری (ایجاد مدرسه آینده)، شرایط زمینه ساز (سیاست های یادگیری، سرمایه های اجتماعی، حساسیت فرهنگی هنری)، شرایط مداخله گر (گفتمان نمایشی، تنازع نهادهای قدرت، مدیریت تفاوت ها، وابستگی منابع) راهبردها (توسعه گفتمان خلاقیت، احیای رسالت مدرسه ای، پذیرش چند فرهنگ گرایی، بازآرایی محیطی، بازاندیشی آموزشی) و پیامدها (شفافیت عملکرد، شوق یادگیری، برون یابی، توسعه دانایی محوری) قرار گرفت. نتایج این پژوهش برای بازشناسی ضعف مدارس فعلی و زمینه سازی برای مدارس آینده مفید خواهد بود.
تحلیل جامعه شناختی علل و پیامدهای خشونت خانگی (مورد مطالعه: شهرهای زلزله زده تازه آباد و جوانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
125 - 148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی علل به وجود آورنده و پیامدهای ناشی از آن، در میان عاملان خشونت خانگی در شهرهای تازه آباد و جوانرود در استان کرمانشاه، بعد از زلزله سال 1397 می باشد. هدف این پژوهش بررسی درک عاملان خشونت از علل، شرایط مداخله گر و زمینه های شکل گیری خشونت خانگی و پیامدهای آن می باشد. روش پژوهش نظریه داده بنیاد می باشد که داده های مورد نیاز آن از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافت با 11 نفر از عاملان خشونت های خانگی، به دست آمده است. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص گردید. از مجموع 468 داده ی خام، 298 مفهوم، 39 خرده مقوله و 14 مقوله اصلی از داده های اولیه استخراج گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سردی روابط و پیامدهای منفی خانوادگی از جمله تبعات خشونت ناشی از اقتدارگرایی و احساس ندامت و آسیب های شخصیتی، از جمله پیامدهای پدیده کتمان ناتوانی می باشد.
تحلیل جنسیتی سیاستگذاری تأمین اجتماعی در ایران پساانقلاب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۳۰۴-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
مقد مه: جنسیت به مثابه پایه ای ترین رکن هویت افراد د ر کلیه مناسبات اجتماعی و سیاست گذاری د ارای اهمیت است و تحلیل سیاستها از این منظر د ر شناسایی کاستیهای موجود د ر این حوزه راهگشا است. روش: روش مورد استفاد ه د ر این تحقیق تحلیل محتوای کیفی و رویکرد مورد نظر، تحلیل جنسیتی بود ه است. بد ین منظور اسناد و مصوبات نهاد های اصلی سیاست گذار د ر حوزه زنان و تأمین اجتماعی تحلیل محتوای کیفی شد و با 10 نفر از متخصصان حوزه تأمین اجتماعی و مسئولین مرتبط با حوزه زنان، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد . یافته ها: الگوهای مختلفی د ر سیاستهای حوزه تأمین اجتماعی زنان مد نظر سیاست گذار بود ه است و الگوی غالب سیاست گذاری تأمین اجتماعی د ر کلیت سیاستهای مربوط به زنان، الگوی شهروند ی تبعی (مرد نان آور و زن خانه د ار) است. این الگو ضمن تقویت رویکرد حمایتی نظام تأمین اجتماعی و افزایش هزینه های آن با مطالبات و تحولات جامعه هم خوان نیست. سیاست گذار د ر قوانین اصلی این حوزه الگوی د و نان آور (نان آور فراگیر) را مد نظر د اشته است اما از منظر شمولیت د رصد پایینی از زنان را د ر برمی گیرد . الگوی مراقب برابر و شغل انگاری خانه د اری نیز بخصوص د ر د و د هه اخیر مورد نظر سیاست گذار بود ه اما با مشکلاتی از حیث اجرا مواجه بود ه اند . الگوی وظایف مراقبتی عام (د و مراقب) نیز د ر حد توصیه و اتخاذ سیاستهای محد ود ی همچون مرخصی پد رانه د ر پنج ساله اخیر مورد نظر سیاست گذار بود ه است اما این سیاست د ر جهت تشویق فرزند آوری مد نظر سیاست گذار بود ه است؛ بنابراین، سیاستهای کلان جنسیتی -علی رغم رویکرد تشابه محورانه قوانین خاص این حوزه- تأثیرات بیشتری بر وضعیت کلی نظام تأمین اجتماعی د اشته اند . بحث: تد وین سیاستها بر مبنای زمینه و تحولات جامعه و وفاق د ر رویکرد جنسیتی حاکم بر فضای سیاست گذاری، می تواند د ر رفع تناقضات موجود د ر سیاست گذاری این حوزه کمک کند .
بررسی نقش معنویت و نگرش نسبت به مرگ در بهزیستی روان شناختی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
217 - 248
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پدیده سالمندی و چالش های اجتماعی و فردی آن ازجمله مباحثی است که امروزه با توجه به رشد جمعیت سالمندان بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرارگرفته است. یکی از این جنبه ها بهزیستی روان شناختی این افراد به عنوان یک شاخص کیفیت زندگی است که به عوامل مختلفی گره خورده است، ازجمله عواملی که در دوران سالمندی به ویژه پررنگ و قابل تأمل هستند، معنویت و نگرش نسبت به مرگ است، اینکه فرد سالمند با نگرش ترس و اجتناب یا پذیرش و سازش با پدیده مرگ مواجه شود و همچنین معنویت فرد چه تأثیراتی بر بهزیستی روان شناختی او دارد، موضوع پژوهش حاضر است. روش:پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و از طریق رگرسیون چندگانه موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش 182 سالمند به روش نمونه گیری در دسترس مشارکت داشتند. از سه مقیاس معتبر پرسشنامه نیم رخ نگرش نسبت به مرگ (DAPR) ، بهزیستی روان شناختی ریف، معنویت پارسیان استفاده شد، روایی و پایایی پرسشنامه های مذکور در پژوهش حاضر بررسی و تائید گردید. یافته:با توجه به تحلیل های صورت گرفته نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای معنویت و نگرش نسبت به مرگ-اجتنابی پیش بینی کننده های قوی بهزیستی روان شناختی هستند. بحث:رابطه منفی و معنادار نگرش نسبت به مرگ-اجتنابی با بهزیستی روان شناختی بیانگر این مهم است که علی رغم اینکه در جامعه سالمندان و بخصوص مراکز حمایتی و پوششی آن ها، پدیده انکار مرگ و فرار از مباحث مرتبط با مرگ به عنوان یک رویه پذیرفته شده در حال نهادینه شدن است؛ اما باعث کاهش بهزیستی روان شناختی در سالمندان می گردد. از سوی دیگر معنویت عامل مثبتی در احساس بهزیستی سالمندان است که باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
Predicting Academic Engagement Based on Academic Optimism, Competency Perception and Academic Excitement in Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic engagement as a basis for reformist efforts in the field of education is very important in achieving learning experience so that indirectly guarantees students' academic achievement. Therefore, purpose of this study was to prediction of academic engagement based on academic optimism, perception competence and achievement emotions in students. The descriptive- correlation method was used. Methodology: The statistical population consists of all male students studying of Hewraman region in year academic 2019-20 to 1476 student. In this study, according to random cluster sampling method, 100 married students by formula Plant of Tabachnick & Fidell (2007) were selected as samples and they were asked to academic engagement scale (AES) of Reeve (2013), perception competence scale of Harter (1982), academic optimism scale (AOS) of Tschannen‐Moran, Bankole, Mitchell and Moore (2013) and achievement emotions questionnaire (AEQ) of Pekrun, Goetz & Perry (2005). Findings: The data were analyzed by tests of Pearson correlation and multivariate regression. Results: Findings showed that there was positive and significant correlation between spdemic optimism, perception competence and positive achievement emotions with academic engagement (P<0/01). There was negative and significant correlation between negative with academic engagement (P<0/01). Regression analyses also revealed that %79/2 of variance of academic engagement was explained by academic optimism, perception competence and achievement emotions. Conclusion: This study confirmed the significant contribution of academic optimism, perception competence and achievement emotions in academic engagement of students. The results of this research can help planners and implementers of education organization to adopt appropriate educational policies in order to engage students in academic studies and the factors affecting it.
تبیین جامعه شناختی وفاق اجتماعی در شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۸
۱۳۶-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
مقد مه: با توجه به تأثیر وفاق اجتماعی د ر توسعه جوامع و اینکه وفاق، پایه و اساس هر نوع برنامه ریزی و سیاست گذاری د ر جامعه محسوب می شود ، شناخت آن می تواند کمک شایانی برای امر توسعه باشد . از سوی د یگر، اصلی ترین هد ف همه نظامهای سیاسی، تلاش برای یکپارچه ساختن گروههای اجتماعی است که د ر سایه وفاق اجتماعی حاصل می شود . روش: روش این پژوهش از نوع کمی (پیمایشی) است. جامعه آماری، شامل کلیه شهروند ان 17 ساله به بالا (اعم از زن و مرد ) ساکن د ر شهرکرد است که با استفاد ه از فرمول کوکران تعد اد 385 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاد ه از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد ند . ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل د اد ه ها با نرم افزار Amos صورت گرفته است. یافته ها: میزان وفاق اجتماعی د ر بین شهروند ان شهرکرد ی کمتر از متوسط است. همچنین رابطه معناد اری بین متغیرهای رضایت از د ولت، جامعه پذیری و اعتماد اجتماعی با وفاق اجتماعی وجود د ارد ؛ ضمن آنکه متغیر جامعه پذیری بیشترین تأثیر را بر متغیر وفاق اجتماعی نشان می د هد . بحث: ازآنجاکه میانگین نمره وفاق اجتماعی د ر شهرکرد متوسط به پایین است و از سوی د یگر، وفاق اجتماعی جهت پیشرفت یک منطقه یا شهر پد ید ه ای ضروری است؛ ایجاب می کند که سیاستهای مرتبط با این موضوع، پیگیری و بازنگری شوند و راهکارهایی جهت افزایش آن ارائه شود . یافته ها بیانگر آن است که افزایش اعتماد اجتماعی، رضایت از د ولت و نوع جامعه پذیری می تواند وفاق اجتماعی د ر شهرکرد را افزایش د هد .
مرور نظام مند مطالعات ناظر به تعیین کننده های سلامت روان در جامعه ایرانی مورد کاوش: مقالات علمی پژوهشی داخلی 1385-1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
1 - 46
حوزههای تخصصی:
پراکندگی نتایج مطالعات، ضرورت مرور نظام مند پژوهش های ناظر به تعیین کننده های سلامت روان را به منظور رسیدن به تصویری نسبتا جامع از آورده ها و چالش های مطالعاتی آشکار می سازد. هدف مطالعه، شناسایی و سنخ بندی متغیرهای معطوف به سلامت روان در جامعه ایرانی است. پرسش اصلی مطالعه این است که در پژوهش های داخلی 1399-1385 موضوع سلامت روان در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفته است؟ مرور نظام مند 30 مقاله پژوهشی منتخب نشان می دهد سلامت روان متاثر از 36 متغیر در چهار سنخ اجتماعی، فرهنگی، زمینه ای و روان شناختی، محصول شرایط اجتماعی و فرهنگی است. متغیرهای اجتماعی در 6/36% موارد بیشترین فراوانی را دارا هستند و متغیرهای روان شناختی در 4/23% موارد کمترین اهمیت را نزد نویسندگان پژوهش های مرورشده داشته اند. این نتیجه نشانگر اهمیت شرایط اجتماعی و موید یافته های علمی جهانیِ ناظر به سهم بیشتر تعیین کننده های اجتماعی – نسبت به تعیین کننده های فردی و روان-شناختی - در سلامت و بیماری و به طور خاص سلامت و بیماری روانی می باشد. متغیرهای فرهنگی و زمینه ای نیز هر کدام به طور جداگانه در 30% پژوهش ها توجه پژوهشگران را به خود جلب نموده اند. عدم راهکار اجرایی در مطالعات، امتناع پژوهشگران داخلی از کاربست روش های کیفی و تفسیری، و بی توجهی به نوع مناسبات میان ساختار و مولفه های سیاسی با سلامت روان از جمله محوری ترین وجوه مغفول در پژوهش-های مرورشده است. این بررسی اهمیت عوامل اجتماعی و نیاز به اقدامات سیاستی و مداخلات جدی برای ارتقاء سلامت روان اعضای جامعه را برجسته می سازد.
سنجش رابطه ی بین مشارکت در ورزش همگانی و کیفیت زندگی زنان و مردان سالمند شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
185 - 209
حوزههای تخصصی:
ورزش های همگانی به جهت افزایش امید به زندگی از طریق ارتقای سلامت افراد جامعه، یکی از شاخص های توسعه انسانی جوامع محسوب می شوند. سازمان بهداشت جهانی، ورزش های شهروندی و همگانی را جزو ورزش هایی می داند که با کمترین هزینه برای همه ی افراد جامعه در دسترس باشد و موجب ارتقای بهداشت و سلامت جسمی و روانی جامعه شود. سالمندان به عنوان یکی از گروه های هدف ترویج ورزش همگانی در نظر گرفته شده اند. با توجه به جمعیت 6 درصدی سالمندان در ایران، توسعه ورزش همگانی برای این گروه ضروری است. این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین مشارکت در ورزش همگانی و کیفیت زندگی در گروه زنان و مردان 60 ساله سالمند شهر تهران و با پژوهشی میدانی و پیمایشی انجام شده است. در این تحقیق برای هر دو گروه زنان و مردان 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه ترکیبی است به این معنا که بخشی از سؤالات خود محقق ساخته و بخشی از پرسشنامه استاندارد می باشد. انتخاب نمونه ها به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از مناطق 22 گانه شهر تهران براساس اطلاعات اقتصادی خانوارها و درجه بندی سطح اقتصادی اجتماعی مناطق بوده است. نتایج این پژوهش رابطه بین مشارکت در ورزش همگانی با متغیرهای سلامت روانی، سلامت جسمی و احساس بهزیستی و منزلت نقشی را تائید می کند. همچنین خود اثربخشی ورزشی زنان و مردان سالمند و سبک زندگی سلامت محور با کیفیت زندگی سالمندان رابطه نشان داد.
فرهنگ بوروکراتیک و سایبرلوفینگ کارکنان: تحلیل نقش میانجی تنبلی سازمانی (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای پر از تغییر امروز، اینترنت به سازمان ها این امکان را می دهد که هزینه های خود را کاهش و محصولات و خدمات بهتری را ارائه دهند. در این میان، آنچه باعث نگرانی مدیران سازمان ها و به دغدغه اصلی آنها تبدیل شده است، استفاده های شخصی و نابجای کارکنان از اینترنت است که از آن به سایبرلوفینگ یاد می شود. این پژوهش، تأثیر فرهنگ بوروکراتیک را بر سایبرلوفینگ کارکنان با نقش میانجی تنبلی سازمانی در سازمان های دولتی استان لرستان بررسی می کند. پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ نوع پژوهش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تعداد 1317 نفر از کارکنان اداره های کل ستادی استان لرستان مستقر در شهر خرم آباد است که براساس جدول مورگان، حجم نمونه ای به تعداد 297 نفر به روش تصادفی طبقه ای از میان آنها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه فرهنگ بوروکراتیک (کامرون و کویین، 2006)، پرسش نامه تنبلی سازمانی (حسینی، 2008) و پرسش نامه سایبرلوفینگ (آگرین و همکاران، 2018) استفاده شد که روایی آنها با استفاده از روش روایی صوری، تأیید و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب، 80/0، 86/0 و 83/0 به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد فرهنگ بوروکراتیک هم به صورت مستقیم و هم ازطریق تنبلی سازمانی، زمینه ساز اصلی سایبرلوفینگ کارکنان است و این سوء رفتار را در آنان تشدید می کند.
تأثیر عوامل فرهنگی بر سیمای ظاهری شهر تبریز (1313-1264 ﻫ.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری سیمای شهر تبریز در عهد ناصرالدین شاه قاجار (1313/ 1264 ق)، علاوه بر عوامل اقلیمی، اقتصادی و سیاسی، مؤلفه های فرهنگی همچون دین، عادات و رسوم، پنهان کاری ناشی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگ بیگانه به صورت آشکار و پنهان اثرگذار بوده است. لذا، بافت کالبدی شهر تا حدودی متأثر از فرهنگ و مؤلفه های فرهنگی این دوران است. این تأثیر و تأثر سیمای شهر در این دوره را ترسیم می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در پی مطالعه این مؤلفه ها و تبیین نقش آن در شکل گیری سیمای ظاهری شهر تبریز و پاسخ به این پرسش است که آیا می توان عوامل فرهنگی را در شکل گیری سیمای تبریز در این مقطع زمانی مؤثر دانست. با بررسی اطلاعات موجود چنین به نظر می رسد که مؤلفه هایی مانند «پنهان کاری» ناشی از ناامنی های متعدد و پرشمار، فرهنگ دینی، عادات و رسوم عمومی، نقشی پنهان بر نحوه احداث منازل و محلات تبریز داشته؛ درنتیجه بر شکل گیری بافت کالبدی و سیمای ظاهری شهر تأثیرگذار بوده است.
بررسی مدل معادلات ساختاری حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی با اعتیاد به اینترنت: با نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دوزادهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
101 - 122
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به اینترنت، سازه ای گسترده است که شامل بازی اینترنتی و سایر اشکال استفاده ی اعتیادی از اینترنت می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی برازش مدل معادلات ساختاری حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی با اعتیاد به اینترنت با نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی هست. روش شناسی: روش تحقیق حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری هست. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد مهاباد در سال تحصیلی ۹۹-۱۳۹۸ هست و نمونه آماری 205 دانشجو از دانشگاه پیام نور واحد مهاباد می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، رضایت از زندگی دینر و لارسون (1985)، حمایت اجتماعی ادارک شده زایمت و همکاران (1988) و سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزار spss و Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده (92/0r=-)، رضایت از زندگی (86/0r=-) و سرمایه اجتماعی اعتماد (81/0r=-) و سرمایه اجتماعی همدلی (88/0r=-) با اعتیاد به اینترنت رابطه وجود دارد (001/0>p). نتایج تحلیل مدل سازی نشان داد مسیرهای غیرمستقیم رضایت از زندگی و سرمایه اجتماعی به اعتیاد به اینترنت از طریق حمایت اجتماعی ادراک شده دارای برازش (07/0 (RMSEA= و (99/0=CFI) می باشند. نتیجه گیری: در مفهوم اعتیاد به اینترنت، باید رضایت از زندگی، سرمایه اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده مدنظر قرار گیرد و با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان عنوان نمود میزان پایین روابط مطلوب با خانواده، دوستان و رضایت از زندگی با افزایش میزان اعتیاد به اینترنت در جوانان مرتبط است.
مؤلفه های شکل دهنده ی هویت ملی ایران در فرایند تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی مؤلفه های شکل دهنده هویت ملی ایران در سیر تحول تاریخی می باشد. به طورکلی کشور ایران دارای یک هویت ملی تاریخی و کهن می باشد که قرن ها پیش ایجاد شده و در فراخنای تاریخ توانسته است پایداری، پویایی و موجودیت خویش را حفظ کرده و تداوم بخشد. نکته اساسی در این جا این است که در این فرایند تاریخی، مؤلفه های مهمی در شکل گیری و استمرار این هویت نقش داشته اند که سرزمین ایران، تاریخ طولانی و کهن، دین و اعتقادات مذهبی(به ویژه اسلام)، میراث سیاسی و حکومت، فرهنگ غنی و پویا، زبان فارسی، اسطوره های ملی-ایرانی و عناصر عدالت خواهی، حق جویی و آزادی خواهی، اصلی ترین آن ها می باشند.این مؤلفه ها جامعه ایرانی را از گذشته های دور تا امروز، از یک هویت واحد برخوردار ساخته اند. مؤلفه های فوق در طول تاریخ، تحولات خاصی را طی نمودند و به عنوان سنگ بنا و ستون های مستحکم بنای ایرانی قوام یافته و صلابت خود را به عنوان مهم ترین نشانه های ایرانی بودن در فرایند بحران های گوناگون به آزمون گذاشتند و امروزه نیز مهم ترین نشانه های ایران و تعریف ایرانی بودن می باشند. مؤلفه های هویت ملی ایران موجب اشتراک و ارتباط ایرانیانِ امروز با نیاکان و هم عصران شان و نیز دلبستگی آنان نسبت به هویت ملی شان می گردند. لازم به ذکر است که در این مقاله از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده شده است.
واکاوی جامعه شناختی نماد دایره در ساختارهای تدفینی عصرآهن مطالعه موردی گورستان های حوزه ی رود مشگین چایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر آهن به دوره ای اطلاق می گردد که در آن تکاپوی مهاجرت در بین اقوام مختلف شدت گرفت. بهترین اثر باستان شناختی از این اقوام مهاجر، ساختارهای تدفینی آنهاست. به گونه ای که این ساختارها در بسیاری از حوزه های باستان شناختی که آنها اشغال نموده اند، دیده می شود. شاخص ترین ویژگی تدفینی این اقوام که در غالب سرزمین های وارد شده به آن قابل مشاهده است، وجود یک ساختار مدور سنگی بر سطح گور است که فضای مرکزی یا محل قرار گرفتن مرده را احاطه نموده است که گاهی بواسطه چیدن یک ردیف قلوه سنگ یا قطعه سنگ ساخته می شده و یا گاهی با ساختاری چند ردیفه از سنگ های کوچک و بزرگ و با نظمی خاص انجام می گرفته است. منطقه ی مورد مطالعه، حوضه یکی از رودخانه های پر آب شهرستان مشگین شهر است که یکی از مهمترین عوامل شکل گیری محوطه های باستانی این بخش از استان اردبیل به شمار می آید. در بررسی های میدانی، گورستان های عصر آهن بسیاری در این حوضه مورد مطالعه قرار گرفت که یکی از ویژگی های بارز آنها، ساختارهای جالب توجه دایره ای شکلی است که فضای داخلی گور و محل قرار گرفتن جایگاه مرده را احاطه نموده است. پژوهش حاضر با پیش زمینه ای مختصر از نحوه پراکنش چنین ساختارهایی در قبور هزاره دوم و اول ق.م، با نگاهی به مطالعات اسطوره شناختی و نمادشناختی، به چرایی و چگونگی وجود ساختارهای مدور در تدفین های باستانی عصر آهن حوزه مشگین چایی پرداخته است. نگاهی جامعه شناختی به این موضوع، نشانگر وجود باورهای خاصی در بین جوامع عصر آهن بوده که اعتقاد به آنها سبب پیدایش و تداوم شیوه های خاصی در تدفین مردگان شده است.
مردم نگاری فرایند تغییرات حمام در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمام کردن در ایران ، قدمتی طولانی دارد و با توجه به کارکرد های بهداشتی، زیبایی شناختی، مذهبی و اجتماعی، نقش مؤثری در تاریخ اجتماعی آن داشته است. در دهه های اخیر، حمام و استحمام با رشد تکنولوژی تأمین منابع آب و انتقال آن به تهران از یک سو و رونق اندیشه فراوانی از سوی دیگر ، دستخوش تغییرات اساسی شده است. هم زمانی سبک زندگی مصرفی و دسترس پذیری حمام در دوران معاصر، زمینه های تغییر ذائق ه فرهنگی و روان شناختی انسان امروز را به همراه داشته است ؛ به گونه ای که تغییر کارکردی حمام و دگرگونی معانی آن به عنوان بخشی از تغییرات مهم انسان متمدن ، پیگیری شدنی است. مقال ه حاضر به دنبال درک تغییرات حمام و استحمام در مسیر تکوین تاریخی آن است. در این پژوهش از روش شناسی کیفی - تاریخی و به طور خاص از روش مردم نگاری برای انجام عملیات پژوهش و کلیه مراحل کار میدانی بهره گرفته شد. یافته های این پژوهش ، حاصل تجربه زیسته زندگی پژوهشگران در تهران، مشاهدات و مصاحبه با طبقات مختلف شهری در تهران است. این مطالعه نشان می دهد با وجود تغییرات ساختاری در زندگی شهری، از بین رفتن حمام عمومی و جایگزینی حمام خانگی، این تغییرات صرفاً ساختاری نبوده و به مرور ، ذائقه روان شناختی مردم تهران نیز متناسب با پیچیده تر شدن جامعه، تحولاتی را تجربه کرده است. افزایش دفعات شست و شو، کاهش فواصل زمانی، افزایش حساسیت های بهداشتی، انزجار از بو، پنهان سازی بروز های بدن، خصوصی شدن و تغییرات کارکردی و معنایی حمام و استحمام، بخشی از این تحولات فرهنگی – روان شناختی است که در سال های اخیر در ایران رخ داده است.
کاربست تجربی نظریه فمینیسم رادیکال در تبیین نگرش دانشجویان به زن زنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهش های فمینیسم رادیکال، افشای خشونت مردان به زنان را هدف خود قرار داده است و می کوشد رد پای ارزش های پدرسالارانه و علوم اجتماعی مردمحور را آشکار کند. برداشت های افراد از دیگران از نگرش هایی متأثر است که آنها ابراز می کنند و برخورداری از نگرشی خاص به افراد اجازه می دهد خود واقعیشان را ابراز کنند. هدف این پژوهش، بررسی و تبیین نگرش به زن زنی در میان دانشجویان پسر از دیدگاه نظریه فمینیسم رادیکال است که تمرکز اصلی آن بر ساختارهای نابرابر اجتماعی در حوزه های خصوصی و عمومی است. روش تحقیق، پیمایشی است و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شد. جمعیت پژوهش نیز متشکل از دانشجویان پسر دانشگاه مازندران بوده است. درمجموع، ۴۲۸ نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. متغیرهای مستقل، که در پی تبیین نگرش به زن زنی بوده اند، شامل اعتقاد به باورهای پدرسالاری شوهران، پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی، انتظارات ناشی از نقش ازدواج، باور به مسئول بودن شوهر در قبال خشونتشان و باور به مقصربودن زن برای خشونت علیه او بوده است. نتایج داده های توصیفی نشان داد نگرش به زن زنی در سطح میانه قرار دارد. یافته ها نشان داد میان متغیرهای مدنظر، توان تبیینی متغیر پذیرش کلیشه های نقش جنسیتی در تبیین نگرش دانشجویان پسر دانشگاه مازندران به زن زنی، بیشتر از متغیرهای دیگر است.دستاورد نظری این پژوهش، به قابلیت کاربست نظریه فمینیسم رادیکال در بررسی نگرش دانشجویان پسر به زن زنی دلالت دارد و رویکرد فمینیسم رادیکال، از قابلیت تحلیل و تفسیر رویکرد جوانان برخوردار است.
Designing and Validating a Talent Management Model for Primary School Principals in Zanjan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to design a talent management model for primary school principals in Zanjan. Methodology: The method of the present study was a combination (qualitative and quantitative) and in terms of purpose it was an applied research. The statistical population of the qualitative section was experts who were theoretically familiar with the concept of talent management and based on purposive sampling, 17 of them were interviewed until theoretical saturation. The statistical population in the quantitative part was all primary school principals in Zanjan province (1079 people) in the academic year 2018-19 that according to Krejcie and Morgan table, 283 people were selected by stratified random sampling method. Qualitative research tools were interviews and in the quantitative part, a researcher-made questionnaire was developed based on qualitative results. The validity of qualitative results was obtained by reviewing the codings and using the agreement coefficient between the coders and for the questionnaire with face validity and reliability by Cronbach's alpha test (0.88). For the analysis of qualitative data, the method of basic theory and open, axial and selective coding were used, and for a small part of the structural equations in Amos software version 24. Findings: Qualitative data analysis identified 63 concepts and 10 central themes (environmental, cultural, motivational, educational, human resource management, personal characteristics, regulatory, communication, organizational, managerial and structural factors) that the theme Selective research also obtained effective factors on talent management. The results of structural equations also showed that organizational factors with factor load (0.85), educational (0.83) and cultural (0.80) were more important and in general, the proposed model had a good fit. Conclusion: Improving talent management requires attention to various factors that the education system by investing in organizational, educational and cultural factors can help improve the talent management of managers.
Comparative Review the Development of Ownership Concept in Preschool and Elementary School Children(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was comparison the development of ownership concept in preschool and elementary school children. Methodology: Present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation was causal comparative. Research statistical population was all male and female children of preschool and elementary school of Pakdasht township in 2017-18 academic years. The research sample was 100 people (25 people in each grade) who were selected by random cluster sampling method. To collect data used from individually structured interview (31 questions) that the face and content validity of interview questions was confirmed by the educational sciences and psychology experts and its reliability was reported desirable by method of examiners. Data were analyzed by multivariate analysis of variance method in SPSS software version 19. Findings: The findings showed that there was a significant difference between the overall scores of the groups in the objective questions (P<0.05), but there was no significant difference between them in the descriptive questions (P>0.05). Conclusion: The results showed that preschool and first year elementary school children in compared to third and fifth year elementary school children do not have a good understanding and these children, unlike third and fifth year elementary school children, consider the first person who associates with the object as its owner.
Provide a Model for the Establishment of the School in Accordance with the Indicators and Requirements of the Education Transformation Document(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to provide a model for school establishment in accordance with the indicators and requirements of the Education Transformation Document. Methodology: The research method was basic-applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of data collection method and combined in terms of data type. The statistical population of the study in the qualitative section included managers and staff of the Ministry of Education, provincial administrations and education districts, and in a small part, all staff staff of the Ministry of Education and staff of provincial departments. The sample size in the qualitative part was determined using the principle of theoretical saturation of 23 people who were selected using purposive sampling method. Also, in the quantitative part, according to the statistical population, 384 subjects were obtained using Morgan table, the subjects were selected using multi-stage cluster sampling method. In the present study, a semi-structured interview tool was used to collect data in the qualitative section and a researcher-made questionnaire was used in the quantitative section, which confirmed the validity and reliability of both tools. Data analysis in the qualitative part was performed by coding method and in the quantitative part, descriptive and inferential statistical methods (factor analysis (confirmatory and exploratory) and one-sample t-test) were used. Findings: The results showed that the factors that make up the top school at the level of the transformation document included moral, social, economic, political, biological / physical, scientific and technological education; Causal conditions in the implementation of the superior school at the level of the transformation document included teacher, curriculum, management, educational space and equipment, information technology, as internal requirements and Islamic society, media, family, educational justice, as external requirements; The consequences of implementing a top school at the level of the fundamental transformation document included agility, maturity, and continuous learning. Finally, the model presented in this study had a good fit. Conclusion: Top schools smoothly put moral education at the top of the agenda and moral education of students in such a school should be a key factor in development and progress, because this factor is a prerequisite for achieving maturity in various areas of life.
The Effect of Empowerment Components on Human Resource Performance in the Department of Sport and Youth of West Azerbaijan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to predict the effective variables of empowerment on human resource efficiency of the Sports and Youth Organization of West Azerbaijan Province using the TOPSIS technique. Methodology: The method of the present study was descriptive-analytical, applied. The statistical population of the study, in the first part included the experts of the sports and youth departments of West Azerbaijan province in the winter and spring of 1397-1397 and in the second part all the employees of the sports and youth departments of West Azerbaijan province. In the first part of the research, the researcher ranked the research options with a survey of 15 experts and in the second part, using Morgan table, 150 people were estimated as a research sample, which was done by random sampling among the staff of the Sports and Youth Department of Azerbaijan province. It was western. In the first part, with the exploratory approach and extraction of components, 8 indicators and 39 items were extracted, which were used for design in the model design stage, and in this part, according to the sample size, which was less than 200. In this study, in order to describe the data from descriptive and inferential statistics and from TOPSIS statistical software for the best and worst desired situation in evaluating the options, SPS24 and the partial least squares technique with the help of Smart Cup software. S2 was used. Findings: The results showed that 8 extracted indicators (organizational culture, 0.79, organizational support 0.76, technical factors 0.74, individual factors 0.653, job-related factors 0.646, educational factors 0.60, Systemic factors (0.495 and environmental factors (0.367, respectively) indicated empowerment and productivity of human resources from the perspective of respondents. Conclusion: Empowering employees on organizational performance of employees significantly increases organizational performance.