فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
قرائت جرم شناسانه از قانون مدنی ایران در زمینه «نگاهداری و تربیت اطفال»؛ جلوهای از جرمشناسی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده همواره شاخص ترین محیط در جامعه پذیر کردن انسان ها ست. در این بستر است که کودکان با معیارهای اخلاقی و ارزش های اجتماعی آشنا شده و به تدریج، به سوی احترام گذاردن به بایدها و نبایدهای کیفری هدایت می شوند. با وجود این، گاه محیط خانواده به عرصه ای برای متمایل کردن کودکان به ارتکاب بزهکاری تبدیل می شود؛ از همین رو تربیت کودکان در این محیط و نیز چگونه تربیت شدن آنان اهمیت بسیاری پیدا می کند.
در گستره تقنینی ایران، به الزام خانواده ها به تربیت کودکان و ایجاد بستر مناسب برای درست تربیت شدن این دسته و نیز حمایت مالی ـ اقتصادی از آنان توجه شده است. طبیعتاً، این الزام که در قالب حق ـ تکلیف حضانت تبلور یافته، علاوه بر اینکه دارای جنبه حقوقی مدنی است، کارکردی جرم شناسانه نیز دارد. در این نوشتار، از جنبه های جرم شناسانه حق ـ تکلیف پدر و مادر (۱) و دور ساختن کودکان از پدر و مادر در پرتو قانون مدنی ایران (۲) سخن به میان می آید.
بررسی نگرش نسبت به ادامه تحصیل پس از ازدواج و تأثیر آن بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری (مطالعه زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، تعیین نقش نگرش نسبت به تحصیلات و تصمیم به ادامه تحصیل بر تصمیم گیری درباره فرزندآوری در بین زنان در شرف ازدواج شهرستان نیشابور می باشد. روش تحقیق: این مقاله بر اساس داده های یک پیمایش بر روی 415 نفر از زنان در شرف ازدواج 10 تا 39 ساله که برای انجام آزمایشات و شرکت در کلاس های مشاوره ی قبل از ازدواج در آبان و آذرماه سال 1392 به آزمایشگاه مرجع سلامت این شهرستان مراجعه نموده و ازدواج اول آن ها بوده، صورت گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای ساخت یافته است. متغیر وابسته قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول، متغیر مستقل نگرش نسبت به تحصیلات و قصد ادامه تحصیل و متغیرهای مخدوش کننده عبارتند از مقیاس های نگرشی و برخی متغیرهای جمعیت شناسی.
یافته ها: نگرش زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها درخصوص ادامه تحصیل پس از ازدواج بعنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار بر قصد فاصله گذاری از ازدواج تا تولد فرزند اول می تواند در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد. چرا که نگرش مثبت زنان نسبت به تحصیلات و تصمیم آنها برای ادامه تحصیل پس از ازدواج به رقم سن پایین ازدواج در جامعه ی مورد بررسی، رفتار باروری را از طریق فاصله گذاری بین ازدواج تا تولد فرزند اول تحت تأثیر قرار می دهد. به عبارتی تداخل بوجود آمده بین تحصیلات زنان و باروری آنها معمولاً با فاصله انداختن از ازدواج تا تولد فرزند اول پاسخ داده می شود که این پاسخ مستقیماً بر میزان و رفتار باروری جامعه مورد نظر اثر می گذارد. بنابراین سیاست های جمعیتی اگر بتوانند برنامه هایی را اجرایی کنند که موجب سازگاری نقش مادری با ادامه تحصیلات زنان پس از ازدواج شود می توانند بسیار مؤثرتر باشند.
حدود روابط جنسی زن و شوهر در چارچوب قاعده معاشرت به معروف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
75-94
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر پایه التزام به قاعده لزوم معاشرت به معروف، به نقد و بازنگری دیدگاه های رایج فقهی و حقوقی در حوزه روابط جنسی زوجین، می پردازد. بر پایه این قاعده از جمله ضوابط وضع احکام در حوزه روابط زناشویی همچون دیگر قلمروهای رابطه زن و شوهر- صدق رفتار متعارف است. مفاد قاعده، رعایت معیار متعارف در روابط جنسی را الزامی می نماید. بر این پایه، نظریه تحدید زمانی حق جنسی زوجه به هر چهار ماه یک بار، با معیار رفتار متعارف ناسازگار است. به همین ترتیب به حکم مضمون قاعده در هر بار رابطه جنسی نیز معیار رفتار متعارف باید مراعات شود. در نتیجه، برقراری رابطه مبتنی بر اجبار، شیوه های نامتعارف نزدیکی و برقراری رابطه جنسی خشن، به لحاظ مغایرت با معروف نمی تواند مشروع باشد. مقاله با تأکید بر پویایی مفهوم معروف و متعارف و امکان اثرپذیری آن از عرف های مقبول نتیجه می گیرد که گاه رفتارهایی که پیشتر معروف بوده اند اما اکنون نامتعارف قلمداد شوند نمی توانند مقبول شارع باشند. مقاله همچنین به منظور روزآمدسازی قوانین مدنی ایران در این زمینه پیشنهادهایی ارایه نموده است.
جامعه شناسی قومیت
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۹ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
خشم صفت- حالت و شیوه های کنترل خشم و گرایش افراد به نزاع دسته جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین خشم صفت- حالت و شیوه های کنترل خشم و گرایش افراد به نزاع دسته جمعی در استان کهگیلویه و بویر احمد انجام شده است. روش: روش پژوهش غیر آزمایشی از نوع همبستگی بوده است. برای رسیدن به هدف فوق، از جامعه آماری تحقیق که عبارت است از کلیه شهروندان 40-15 ساله استان کهگیلویه و بویراحمد ، 400 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از پرسشنامه های گرایش به نزاع دسته جمعی، سیاهه بروز خشم صفت- حالت اسپیلبرگر و طرح واره های شناختی پرخاشگرانه، با آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین متغیرهای خشم صفت- حالت و گرایش به نزاع دسته جمعی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در حالی که بین شیوه های کنترل خشم و گرایش به نزاع دسته جمعی ارتباط منفی و معناداری وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد متغیر خشم حالت، کنترل خشم درونی و خشم صفت به ترتیب بهترین پیش بینی کننده های گرایش به نزاع دسته جمعی بودند. نتیجه گیری: خشم حالت و شیوه های کنترل درونی یا بیرونی خشم می توانند گرایش افراد به نزاع دسته جمعی را پیش بینی کنند.
بررسی روایی و پایایی ابزار تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطات خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طور کلی الگوهای ارتباطات خانواده در طول سه دهه گذشته تحقیقات بسیاری را در زمینه های گوناگون و در فرهنگ های مختلف برانگیخته اند. این در حالی است که بخش عمده این تحقیقات با استفاده از ابزار تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطات خانواده صورت گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی روایی و پایایی این ابزار در ایران بود. به این منظور 326 دانش آموز (161 دختر و 165 پسر) پایه های دوم و سوم دبیرستان های شهر شیراز ابزار مورد نظر را تکمیل کردند. بررسی روایی ملاکی این ابزار نشان داد بین ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده و ابزار پیوند والد ـ فرزندی همبستگی وجود دارد. نتیجه تحلیل عامل محتوای این ابزار به شیوه مؤلفه های اصلی استخراج دو عامل جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی بود.
بررسی همسانی درونی نشان داد سؤالات مربوط به هر عامل با نمره کل آن عامل بیشترین همبستگی معنادار را دارند. همچنین بین نمرات مربوط به هر عامل و نمره کل نیز همبستگی معناداری وجود داشت. بررسی پایایی این ابزار به روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و شیوه آزمون بازآزمون حاکی از پایایی این ابزار بود. در مجموع، نتایج نشان داد ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده از ویژگیهای روان سنجی مناسبی برخوردار است و می تواند به عنوان ابزاری روا و پایا در مورد دانش آموزان ایرانی به کار برده شود.
لایه های هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران (1394-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه های توسعه از اسناد فرادستی مهم نظام جمهوری اسلامی ایران است که آینده مطلوب را در میان مدت ترسیم می کند. یکی از حوزه های مغفول در این برنامه که کمتر به آن توجه شده، جایگاه هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه است، چراکه ﻫﻮﯾﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻨﺘﺮلﮐﻨﻨﺪه ﺗﻮﺳﻌﻪ، ﺗﻀﻤﯿﻦﮐﻨﻨﺪه ﭘﺎﯾﺪاری ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮده و ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺒﺎت ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ را ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﻨﺪ. سؤال اصلی این است که لایه های هویت ملی در برنامه های پنج گانه توسعه جمهوری اسلامی ایران چگونه است. برای پاسخ به سؤال، از روش تطبیقی تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد: هویت ملی ایرانی در برنامه های توسعه ، ترکیبی از سه لایه هویت اسلامی، هویت ایرانی و هویت متجددانه با عناصر و مؤلفه های مختلف است که اهمیت و برجستگی لایه ها و عناصر هویت ملی، تابعی از گفتمان های دولت های حاکم در زمان تهیه و تدوین برنامه های توسعه مزبور است.
اراده به اداره کردن: حجاب و ابژه های آن پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آن گاه که در پی وقوع انقلاب اسلامی، نگرانی حول نحوة پوشش زنان از دغدغه ای صرفاً دینی به موضوعی حکومتی بدل گشت، راه و رسم پوششی که پیش تر منحصر به بخش هایی خاص از جمعیت بود و تغییر در ابژه های آن کمتر صورت می گرفت به کل جمعیت گسترش یافت. اما از همان زمان که اراده ای برای ادارة زنان شکل گرفت تا نحوة پوشش آن ها را سامان دهد تصور می شد طبقه ای که کنترل نظم سیاسی را در اختیار دارد بر آن است تا دیگر طبقات اجتماعی به ویژه طبقات متوسط کم تر مذهبی را به سمت پذیرش پوششی سوق دهد که در هیئت پوشش همین طبقه باشد. اما نه سامانه پوششی که ابداع شد همان خصوصیات پوشش مورد نظر را داشت و نه طبقات متوسط آن گونه در این سامانه ادغام شدند که پنداشته می شد. گویا عقلانیت سیاسی و حاملان آن با تکوین و توسعه سامانه پوشش، نه تنها با انتشار ابژه های پوششی مواجه شدند که کمتر در چارچوب های مورد انتظار بودند بلکه از رهگذر این تلاش برای «ادارة دیگران»، امکانی برای «ادارة خود» نیز فراهم آوردند؛ شیوه ای از ادارة خود که با ملاحظات متنوع شرعی و عرفی گره خورده بود. به نظر می رسد آن چه تاکنون صرفاً دغدغه ای دینی برای محجبه کردن زنان تلقی شده، در عمل به شیوه پیچیده ای از گفتمان ها، ابژه ها، تکنولوژی ها، فضاها و ترتیبات راه برده که حاصل آن حکومت مند شدن دولت و زنان حول محور پوشش بوده است.
مناسب سازی مبلمان های شهری متناسب با نیازهای معلولان و جانبازان (مورد مطالعه: خیابان های فردوسی و آیت الله حیدری شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یکی دو دهه ی اخیر تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه سبب شده که اشخاص معلول به میزان قابل توجهی جذب جامعه شوند؛ اما وجود برخی موانع به ویژه موانع عرصه ی برنامه ریزی شهری و شهرسازی باعث شده که بسیاری از فضاهای شهری فاقد شرایط لازم برای حضور این قشر در جامعه باشد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و ارزیابی مبلمان و تجهیزات شهری است و سعی شده ضمن تعریف مبلمان شهری و اهداف طراحی آن به نارسایی ها و کمبودهای مبلمان شهری ویژه ی معلولان در شهر ایلام پرداخته شود. این پژوهش با روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با استفاده از شیوه ی مشاهدات میدانی و مصاحبه انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که محدوده ی مورد مطالعه (مرکز شهر ایلام)، شرایط بحرانی و مشکلات زیادی در حوزه ی مبلمان و تجهیزات شهری دارد.
بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با نابرابری جنسیتی در میان دختران 18 تا 59 ساله شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
متفاوت بودن دو جنس مرد و زن ورای هرگونه برتری در هر جامعه ای مستعد نابرابری بوده است. این نابرابری در جوامع مختلف به سبک های متفاوتی جریان داشته و نوعی برتری و حق کشی را به دنبال داشته و این نابرابری ورای قومیت ها و گروه های متفاوت بیشتر در جنسیت نمود بارزی پیدا کرده است. امروزه به موازات تحولات گسترده ای که در اوضاع اجتماعی زنان در جوامع بشری پدید آمده است، شاهد تغییر و تحولاتی درخواسته ها و نیازهای زنان جامعه هستیم که این خواسته ها در جهت احقاق حقوق از دست رفته آنها و دستیابی به عدالت جنسیتی است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر نابرابری جنسیتی در میان دختران 18 تا 59 ساله شهر تهران به روش پیمایشی انجام شده است. در بررسی نتایج حاصل از فرضیات پژوهش بر اساس تحلیل واریانس مشخص شد که رابطه معناداری بین وضعیت اشتغال و قومیت با نابرابری جنسیتی وجود دارد. همچنین در آزمون های همبستگی ابطه درآمد و گرایش مذهبی با نابرابری جنسیتی معنادار شد و اما در نتایج تحلیل واریانس ابطه بین تحصیلات و نابرابری جنسیتی معنادار دیده نشد.
رویکردهای گفتمان
توسعه اجتماعی و سیاست های جمعیتی در ایران (بعد از انقلاب، از سال 1357 تا 1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی جامعه شناختی سیاست های جمعیتی، از طریق شناخت تحول گفتمان ها و پارادایم های توسعه، و شکل گیری گونه های مختلف توسعه اجتماعی، با توجه به تغییرات ایجاد شده در نهاد خانواده در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در خلال سال های 1357 تا سال 1385 می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، کتابخانه ای بوده و متناسب با بخش های مختلف مقاله، از روش های کمی و کیفی استفاده شده است. مقاله حاضر، با بهره گیری از یک نگاه کلان، غلبه و چرخش گفتمان های توسعه (مربوط به کشورهای توسعه یافته مرکز و توسعه نیافته پیرامون)، در شکل بخشیدن به توسعه اجتماعی، سیاست های جمعیتی و در نتیجه تأثیر آن بر نهاد خانواده را به تصویر کشیده و نشان می دهد که در فاصله سال های 1357 تا 1385 در ایران بعد از انقلاب، نظام سیاسی جمهوری اسلامی و دست اندرکاران سیاسی آن، چگونه با توجه به شرایط قرارگرفته در وضعیت یک کشور درحال توسعه، منطبق با گفتمان های توسعه کلان، با اتخاذ گونه های مختلفی از توسعه اجتماعی و سیاست های جمعیتی، زمینه را برای تغییر در ساختارهای اجتماعی - فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... و در نتیجه ظهور انواع مختلفی از آسیب ها در نهاد خانواده، فراهم ساخته اند. واژه های کلیدی: توسعه اجتماعی، جمعیت، پارادایم، نهاد خانواده، سیاست های جمعیتی.
فرهنگ گذار و الزامات آن برای روابط بین نسلی
حوزههای تخصصی:
"تعامل نیروهای ساختاری و ارزشی در جامعه جدید ایران ، شرایط ی تازه برا ی تجربه گذار به بزرگسالی و ارتباط نسل ها ایجاد کرده است. عاملیت ارتقا یافته و فردی شدن، از جمله زمینه های اصلی هستند که برآیند آن، غیراستاندارد شدن و غیرخطی شدن گذار بوده است.
مقاله حاضر بر اساس مطالعات تجربی نویسنده بر فرهنگ و خرده فرهنگ های جوانان ایرانی و نیز اتکا به داده های به دست آمده از پیمای ش های اخیر ملی، الزامات تحول در تجربه گذار را بر روابط قدرت جوانان با خانواده های خویش، میل افزایش یافته آنها به کسب استقلال، دموکراتیزه شدن مناسبات خانوادگی و اجتماعی شدن دو طرفه، بررسی می کند. استدلال اصلی این مقاله
آن است که تجربه تعاملات نسلی جوانان در خانواده و نیز اجتماع بزرگ تر، بیش تر از آنکه بیانگر گسست و به اصطلاح انقطاع نسلی باشد، بیانگر تداوم و پیوستگی است که نیروهای جهت دهنده آن اگرچه به طور فزاینده از شرایط تحول یافته فرهنگی و ارزشی جامعه تاثیر می پذیرد، همچنان وابسته به نیروهای ساختی چون طبقه، جنسیت و مکان زندگی می باشد.
"
نگاهی بر عملکرد پزشک خانواده روستایی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی نظام ارایه ی خدمات بهداشتی و درمانی هر کشوری، ارتقای سطح سلامت آحاد مردم می باشد. عدم پاسخگویی به نیازها و انتظارات سلامتی در چند دهه ی اخیر، اجرای برنامه های اصلاحی را ایجاب می کند. پزشک خانواده ی روستایی از جمله این اصلاحات در نظام سلامت ایران است که از سال 1384 به اجرا درآمد. هدف از این مطالعه، بررسی عملکرد برنامه ی پزشک خانواده ی روستایی از زمان آغاز این برنامه بود. مطالعه ی حاضر یک مطالعه ی مروری نقلی بود که با جستجو در سایت های Google، Google scholar، SID، Magiran و Irandoc با کلید واژه های «پزشک خانواده، پزشک خانواده ی روستایی، Family physician،
Family medicine،Rural family medicine ، Rural family physician» انجام گرفت که در نهایت 39 مقاله ی مرتبط با هدف مطالعه، استخراج و بررسی شد. در این مطالعه اهداف برنامه ی پزشک خانواده در چندین زیر مجموعه شامل نظام ارجاع، پاسخگویی، دسترسی، هزینه، پوشش خدمات، اولویت به خدمات سلامت نگر، تشکیل پرونده ی سلامت، کنترل کیفیت خدمات، رضایتمندی و نگرش کارکنان تیم سلامت و گیرندگان خدمت دسته بندی شد و عملکرد برنامه ی پزشک خانواده در دستیابی به این اهداف بررسی گردید. مطابق بررسی های انجام شده، برنامه عملکرد به نسبت خوبی پس از گذشت چند سال از اجرا داشت، ولی هنوز نظام ارجاع و ارایه ی پسخوراند از پزشکان متخصص به سطح یک، پیگیری عاقبت بیماران و تکمیل پرونده ی سلامت به درستی اجرا نمی شود. دسترسی تا حدودی بهبود یافت و هزینه های غیر ضروری کاهش پیدا کرد، با این حال هنوز بینش سلامت نگر مطلوب در اذهان نهادینه نشده است.
تحلیل پدیدارشناختی تجربه زیسته کاربران شبکه اجتماعی تصویری اینستاگرام در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته کاربران ایرانی اینستاگرام است. ویژگی های خاص این شبکه اجتماعی سبب شده است تا نوع خاصی از تعاملات به واسطه آن شکل بگیرد. این ویژگی ها تجربیات نوینی را در روال های هر روزه کاربرانِ فعّال جایگیر کرده است. بنابراین، محققان بر کاربرانی متمرکز شدند که تجربه حضور کافی در اینستاگرام را داشتند. در این مقاله، برای فهم معنای عمیق این تجربیات از رویکرد پدیدارشناسی تفسیری و روش مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. در مجموع با شانزده نفر مرد و زن مصاحبه شد که مدت میانگین عضویت آنها در اینستاگرام دو سال بوده است. در نهایت، بر اساس تحلیل مصاحبه ها مضامین مختلفی در رابطه با نقش اینستاگرام در زندگی روزمره کاربران شناسایی شد که مهم ترین آنها عبارتند از: لایک به منزله تحسین و نیز ایجاد رابطه اجتماعی؛ کامنت به منزله میدان گفت وگو؛ ارزشمند بودن تعداد زیاد فالوئرها؛ و نیز عدم شکل گیری دوستی واقعی در میان فالوئرها. در کل، باید اشاره کرد که تجربیات زندگی در شبکه های اجتماعی همانند طرد و پذیرش اجتماعی با توجه به محو شدن فزاینده تمایز زندگی واقعی از زندگی مجازی، از نظر پیامدهایی که برای زندگی واقعی دارد نباید مورد غفلت قرار بگیرد. از سوی دیگر، هر نوع اختلال در کردارهای هر روزه کاربران اینستاگرام، می تواند به برخی پیامدهای منفی روان شناختی و اجتماعی منجر شود.