فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق عاطفی در زندگی زناشویی می تواند موجب اختلال در تداوم روابط بین زوجین و نهایتاً بروز طلاق قانونی گردد. خانواده هایی که دچار این پدیده می شوند بسیاری از کارکردهای خود را از جمله فرایند جامعه پذیری کودکان که لازمه تداوم و توسعه یک جامعه سالم است از دست می دهند. این پدیده با عوامل مختلفی در ارتباط است. مطالعه حاضر رابطه مقایسه اجتماعی و طلاق عاطفی را با توجّه به رسانه های جمعی مورد بررسی قرار داده است. چارچوب نظری تحقیق برگرفته از دیدگاه کالینز و خودآگاهی عینی بوده است. روش و داده ها: این مقاله به روش پیمایش انجام شده و نمونه مورد مطالعه 800 زن متأهّل در 11 منطقه شهر شیراز بودند که با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش طلاق عاطفی، از طیف گاتمن استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج، بیش از 39 درصد پاسخگویان دارای طلاق عاطفی متوسط و بالا بوده اند. یافته های مدل رگرسیون چند متغیره نشان داد که به ترتیب متغیرهای میزان حضور شوهر در خانواده، مقایسه شوهر با دیگران، مقایسه پاسخگو با دیگران توسط شوهر و میزان تحصیلات شوهر توانسته اند نزدیک به 33 درصد تغییرات طلاق عاطفی را تبیین کنند. بحث و نتیجه گیری: یکی از عوامل تأثیرگذار بر طلاق عاطفی، مقایسه هایی است که زوجین انجام می دهند. رسانه های جمعی، اعم از تلویزیون، ماهواره و شبکه های اجتماعی از عوامل تأثیرگذار بر رابطه مقایسه اجتماعی و طلاق عاطفی هستند. پیام اصلی: طلاق عاطفی یکی از آسیب های جدّی خانواده ها و به تبع آن جامعه است. این پدیده اگر به خوبی کنترل و کاهش پیدا نکند، می تواند داوم خانواده را تحت تأثیر قرار داده و تبعات جدّی برای اعضای آن به همراه داشته باشد.
بنیادگرایی دینی؛ خشونت علیه زنان ایزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
90 - 108
حوزههای تخصصی:
موضوع بزه دیده شناسی زنان در قلمرو مطالعات جرم شناختی، چه در بعد داخلی و چه در بعد بین المللی، از اهمیت شایانی برخوردار است. در اعلامیه بیستم دسامبر 1993 برای نخستین بار، خشونت علیه زنان و مصادیق آن بیان شده است و پس از آن در سایر اسناد بین المللی، خشونت علیه زنان، نقض حقوق بشر شمرده شده است. در تحقیق پیش رو که به صورت تحلیل –تفسیری و با استفاده از مطالعات اسنادی انجام شده است تلاش می شود، خشونت علیه زنان بزه دیده ایزدی مورد بررسی قرار گیرد. یکی از مهم ترین جلوه های خشونت علیه زنان در سال های اخیر، اقدامات نیروهای داعش علیه زنان ایزدی در شهر سنجار عراق در سال 2014 بوده است. در سال ۲۰۱۶ کمیسیون تحقیق سازمان ملل اعلام کرد داعش علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل زدایی شده است. متعاقبا در سال ۲۰۱۷، شورای امنیت قطعنامه ۲۳۷۹ را صادر کرد که مقدمات تحقیق در مورد جنایات داعش را توسط دولت عراق فراهم نمود. یافته های تحقیق نشان می دهد کشتارهای دسته جمعی( اعم از مرد، زن و کودک)، بردگی زنان، اعمال خشونت های جنسی برعلیه زنان و دختران ایزدی صورت گرفته است که با توجه به قصد و انگیزه خاص مرتکب در انجام چنین اقداماتی، جنایت ضد بشریت و جنایت نسل کشی علیه زنان ایزدی صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد بر اساس قانون حمایت از بازماندگان ایزدی مصوب2021 عراق، کشتارهای دسته جمعی (اعم از مرد، زن و کودک)، بردگی زنان، اعمال خشونت های جنسی برعلیه زنان و دختران ایزدی صورت گرفته است که با توجه به قصد و انگیزه خاص مرتکب در انجام چنین اقداماتی، جنایت ضد بشریت و جنایت نسل کشی محسوب می شود. نتایج نشان داد پدیده خشونت علیه زنان در اکثر کشورهای جهان به چشم خورد اما اعمال ارتکابی گروه داعش یکی از گسترده ترین خشونت های قرن اخیر محسوب می شود. گروه داعش از مجرای خشونت جنسی علیه اقلیت ایزدی مرتکب نسل زدایی شده است و دیوان کیفری بین المللی تواند مبتنی بر صلاحیت شخصی یا ارجاع شورای امنیت این جنایت را مورد تعقیب قرار دهد.
بررسی تطبیقی هویت اعتراضی و نهادهای سازمانبخشِ جنبش های اجتماعی در ایران طی سال های 1396-1378(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر با استفاده از نظریه بسیج منابع چارلز تیلی و با تأکید بر الگوی بسیج سیاسی تیلی، به بررسی ویژگی های سازمان یابی در سه جنبش اعتراضی سال های 1378، 1388 و 1396 در ایران پرداخته شده است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که تفاوت ها و شباهت های هریک از این جنبش ها از منظر فرایند سازمان یابی (هویت مشترک و نهادهای سازمان دهنده) چه بوده است؟ روش این پژوهش، مقایسه تطبیقی تاریخی این سه جنبش برپایه تحلیل تفسیری اسناد و مقایسه موردهاست. برپایه نتایج حاصل از تحقیق، تفاوت ها و شباهت های سه جنبش مورد بررسی از منظر سازمان یابی تعیین شده است . تشکل های سازمان دهنده در جنبش 1378، عمدتاً ترکیبی از احزاب رسمی اصلاح طلب، تشکل های رسمی دانشجویی و حلقه های روشنفکری دینی هستند. سازمان در جنبش 1388 مرتبط با کمپین های انتخاباتی و ستادهای انتخاباتی، احزاب رسمی اصلاح طلب و تشکلات رسمی دانشجویی است، اما نقش محوری بر مشارکت از پایین به بالای طبقه متوسط شهری و شبکه سازی های وسیع این طبقه از طریق تکنولوژی های ارتباطی استوار است. در مقایسه با جنبش های 1378 و 1388، در جنبش 1396 هسته های معترض صنفی یا گروه های معترضی که مستقیماً در معرض تهیدستی قرار داشتند، موتور محرک سازمانی جنبش 1396 هستند .
مطالعه شهروندی فرهنگی در کلان شهر کرج و رابطه آن با سرمایه فرهنگی و فرهنگ شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد فرهنگی در همه امور ازجمله سیاست گذاری مدیریت شهری اهمیت یافته است و نظام های اجتماعی از آن حمایت می کنند. هدف پژوهش بررسی شهروندی فرهنگی در کلان شهر کرج است و رابطه ای که با سرمایه فرهنگی و فرهنگ شهروندی دارد. پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و روش آن پیمایشی است. جامعه آماری شهروندان 15 -65 ساله کرجی بودند که طبق فرمول کوکران 384 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه گردآوری و به کمک spss و با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد، بین شهروندی فرهنگی با فرهنگ شهروندی رابطه معناداری وجود دارد اما بین شهروندی فرهنگی با سرمایه فرهنگی رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه اینکه شهروندان کرج حضور سایر ساکنان آن شهر را که با آنها از نظر زبان، نژاد، قومیت تفاوت دارند را در یک مجموعه شهری پذیرفته اند و با حقوق و وظایف خود نسبت به شهروندان دیگر آشنا هستند. با توجه به حقوق فرهنگی شهروندان، هریک از قومیت ها، نژادها و اقلیت های مذهبی اجتماعی دارای حق شهروندی است و فرهنگ شهروندی می تواند عاملی برای ارتقای حقوق فرهنگی آنها باشد.
پاتوس و حال وهوای بنیادین نزد هایدگر به سوی یک تربیت حالمند و تیماردارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله یافتگی و حال وهوای بنیادین را در نسبت با پاتوسِ ارسطویی تحلیل کرده و از چنین تحلیلی به تربیت حالمند و مجال دهنده پرداخته می شود. ازاین رو مفهوم پاتوس را بررسی و با تفسیر هایدگر از پاتوس به عمل متأثرشده و درعین حال کنشگر می رسیم که اگزیستانسیال بنیادین یافتگی را ترسیم می کند که با متأثرشدگی از چیزها، آدم ها و جهان پیرامونی رفتار-عمل در بستر طرح افکنی پرتاب شده مطرح می شود. با این تلقی احساسات و حال وهواهای بنیادین به مثابه اموری بنیادین مطرح می شوند که سبب بیداری و رفتن به سوی امکان دیگر از هستی اند. ازاین رو بر اساس آموزه های هایدگر، تربیت حالمند با اساسی پنداشتن حال وهواهای بنیادین، تربیت را در بستر جهان مندی و نسبت مندی با چیزها و دیگران و آری گوی به امکانات فهم می کند که به شیوه طرح افکنی پرتاب شده، فهمی حالمند را ممکن می سازد که سبب گشودگی به هستی و امکانات متعدد تربیت بر اساس حال وهواها می شود.
نگاه جامعه شناختی به عملکرد رسانه ها در نابرابری پخش رویدادهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
115 - 152
حوزههای تخصصی:
رسانه ها از طریق تطابق یا چالش دادن نقش های جنسیتی متداول و ترتیب دهی دیدگاه های جامعه به ورزش زنان تأثیر می گذارند. ورزش به طورمعمول به عنوان یک دنیای مردانه در نظر گرفته می شود و بسیاری از افراد معتقدند که ورزش زنان جذابیت کمتری دارد. هدف این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی نقش رسانه ها در ترویج نابرابری در پوشش رویدادهای ورزشی است. روش تحقیق به صورت مرور نظام مند و تحلیل منابع ثانویه انجام شد و با استفاده از تکرار و تنوع منابع، داده ها جمع آوری و تحلیل شدند. جستجوی منابع در پایگاه های اطلاعاتی معتبری مانند وب آوسیس، اسکوپوس، اشپرینگر، امرالد و الزویر و غیره انجام شد. محدوده زمانی جستجو از ژانویه 2005 تا ژوئن 2022 بود و مقالاتی که به ورزش زنان متمرکز نبودند حذف شدند. با وجود پیشرفت های چشمگیر در ورزش های زنان و توانایی بالای ورزشکاران زن در ایجاد نمونه های مثبت، پوشش رسانه ای آن ها نسبت به ورزشکاران مرد همچنان محدود است. این نابرابری در نحوه نمایش ورزشکاران زن در رسانه ها به وجود آمده و باعث عدم احترام به آن ها می شود. برای تسهیل موفقیت ورزش زنان، باید به آن ها پوشش رسانه ای باکیفیت بیشتر و جلب احترام به عنوان ورزشکاران قدرتمند توجه کرد. تصورات جامعه از ورزش زنان تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه ها است. فقدان پوشش رسانه ای باکیفیت باعث می شود ورزشکاران زن از اهمیت کمتری برخوردار شوند و فرصت کمی برای ایجاد علاقه به ورزش می دهد. تبعیض هایی که در رسانه ها وجود دارد، موفقیت ورزشکاران را بی اهمیت جلوه می دهد و باعث عدم احترام جامعه می شود. برای اینکه ورزش زنان فرصتی برای موفقیت واقعی داشته باشد، باید به آن ها پوشش رسانه ای بیشتر و باکیفیت بالاتری داده شود که به جایگاه آن ها به عنوان ورزشکاران قدرتمند احترام بگذارد.
نقش تعدیلگر تجربه اعتماد از ازدواج پیشین در رابطه سبک دلبستگی و اعتماد به همسر در ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
567 - 582
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر نقش ابعاد دلبستگی (به عنوان متغیر درون فردی) در کنار تجربه اعتماد در ازدواج قبلی (به عنوان متغیر میان فردی) در نحوه شکل گیری اعتماد در ازدواج مجدد را بررسی کرده است. جامعه آماری این پژوهش تمامی افراد ساکن شهر تهران بودند که ازدواج مجدد داشتند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران ۱۹۰ نفر تعیین شد و به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه دلبستگی در روابط بزرگسالی فرالی و همکاران (2000)، تجربه اعتماد در ازدواج پیشینِ هیوستون و لارزلی (1989) و تجربه اعتماد در ازدواج مجدد رمپل و هولمز (1996) بود. داده ها پس از گرد آوری با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته های این پژوهش از نقش تعدیلگر تجربه اعتماد در ازدواج پیشین با دلبستگی اجتنابی و اعتماد در ازدواج مجدد حمایت کرد و نشان داد که تجربه اعتماد در ازدواج پیشین می تواند تأثیر دلبستگی اجتنابی را تقویت و تأثیر دلبستگی اضطرابی را خنثی کند. به بیان دیگر، باتوجه به نگرش محافظه کارانه افراد با دلبستگی اجتنابی، تجربه اعتماد در ازدواج قبلی به آن ها کمک می کند که در ازدواج مجدد سطوح بالاتری از اعتماد را تجربه کنند. از طرف دیگر، اثر تعاملی تجربه اعتماد در ازدواج قبلی با دلبستگی اضطرابی از تأثیر منفی آن کاسته و به نوعی آن را خنثی می کند.
فلسفه وجودی حقوق خانواده از منظر اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
702 - 717
حوزههای تخصصی:
ازدواج و تشکیل خانواده از مهم ترین انتخاب های غیربازاری افراد در طول زندگی است که آثار اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی خاص خود را به همراه دارد. این انتخاب غیربازاری در بستری از نهادهای رسمی و غیررسمی صورت می پذیرد. منظور از نهاد، قاعده ی بازی است. این مقاله به دنبال آن است تا با استفاده از ادبیات علمی «اقتصاد خانواده» و «تحلیل اقتصادی حقوق»، به بررسی فلسفه وجودی حقوق خانواده بپردازد. از منظر اقتصادی، ازدواج را می توان به مثابه ی قرارداد بلندمدتی تلقی کرد که در آن، زوج و زوجه ملزم به انجام تعهداتی در قبال یکدیگرند و در نتیجه ی ایفای تعهدات خود، منافعی به دست می آورند. البته کسب این منافع، بستگی به سرمایه گذاری طرفین در رابطه دارد و ازهمین رو، هزینه ها و ریسک هایی را در پی خواهد داشت. نبودِ تقارن میان هزینه های ایجاد منافع در ازدواج و ریسک بهره مندی از آن ها در طول زمان، زمینه ی رفتار فرصت طلبانه را که همان مصادره منافع ناشی از ازدواج است، در زوج فراهم خواهد کرد (به ویژه در سال های آغازین ازدواج). در همین راستا، نهادهای متفاوتی در گذر زمان به منظور پوشش ریسک زوجه و جلوگیری از رفتار فرصت طلبانه ی زوج در جوامع مختلف ایجاد شده اند. از منظر اقتصادی، فلسفه ی وجودی حقوق خانواده، ایجاد سازوکار مناسب برای مدیریت و پوشش ریسک مزبور برای زوجه و ایجاد مانع بر سر راه رفتار فرصت طلبانه در زوج است که به طور مشخص در بسیاری از نظام های حقوقی در قوانین مربوط به طلاق تبلور می یابد.
خوانش فیلم «زنی به نام نیکیتا» براساس اسطوره شناسی تطبیقی ساخت گرای جوزف کمبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار سینمایی بسیاری در سراسر جهان حول یک شخصیت کلیدی شکل گرفته اند که با ویژگی های مشترکشان در کنار هم، به کهن الگویی رهنمون می شود که جوزف کمبل آن را دست مایه نظریه ای قرار داد که فهم همه آثار و معانی پنهانشان را به سادگی میسر می کند. این کهن الگو که قهرمان نام دارد در غالب آثار به صورت یک مرد رخ می نماید حال آنکه قهرمان می تواند یک زن نیز باشد. نظر به محدودیت حضور قهرمانان زن در آثار سینمایی، این پژوهش بر آن است تا با مبنا قرار دادن فیلم «زنی به نام نیکیتا» به بررسی چند و چون حضور قهرمان زن در آثار سینمایی بپردازد. در این راه برای پاسخ به پرسش های پژوهش نظیر اینکه الگوی شکل دهنده به سرگذشت قهرمان در فیلم «زنی به نام نیکیتا» چیست؟ معنای پنهان در این اثر چیست؟ و شکل گیری معنا در این اثر به رغم شباهت ساختاری اش با سایر آثار قهرمان محور، چگونه انجام می گیرد؟ این نوشتار شیوه ای توصیفی و تحلیلی در پیش گرفت و با ابتنا به روش تحقیق اسطوره شناسی تطبیقی ساختگرا به این نتیجه دست یافت که الگوی شکل دهنده به سرگذشت قهرمان در فیلم «زنی به نام نیکیتا» همان الگوی تبیینی کمبل منتها با در نظر گرفتن جزئیاتی به خاطر تغییر جنسیت قهرمان است. معنای پنهان در این اثر از تقابل دوگانه های طبیعت/فرهنگ، آنیموس/آنیما، محبت/خشونت، بخشش/عدالت حاصل شده و همانا تقابل و تنازع با فرهنگ مرد سالارانه غرب است.
بررسی کهن الگوی سایه یونگ در هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقادی مبتنی بر تحلیل های روانشناسی، علم به نسبت جدیدی است که می توان با آن به معرفت شناسی و هستی شناسی آثار و افکار شعرای زبان فارسی پرداخت. در این پژوهش محقق در صدد است هفت پیکر نظامی را با استفاده از رویکرد تحلیلی روانشناسانه سایه مورد واکاوی قرار دهد. این پژوهش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. نمونه مورد مطالعه، داستان هفت پیکر نظامی است که بر مبنای نظریه سایه یونگ مورد تحلیل قرار می گیرد. سایه در هفت پیکر نظامی با خصلت هایی مانند زودباوری، حرص و طمع، شهوت و میل به رابطه خارج از ازدواج با زنان، غرور و خودبزرگ بینی و تکبر، نمود پیدا کرده است. نظامی راه خلاص از این صفات بد (سایه) را در تفکر و گفتگو و صداقت (داستان دوم)، پرهیزگاری و فروتنی (داستان بشر و ملیخا)، کسب علم و دانش (داستان بانوی حصاری)، پاکی و حسن نیت و توبه (داستان ماهان و دیوان)، پاک نهادی (داستان خیر و شر) و پذیرش خطا و توبه (داستان هفتم)، معرفی می کند. تمام قهرمانان هفت داستان، افرادی درست کردار و در ظاهر امین و پاک نهاد بوده اند؛ اما در بزنگاه های زندگی پای آن ها لغزیده و گرفتار بلا و مصیبت شده اند. نظامی در این منظومه با نشان دادن امکان خطا و لرزش برای همه افراد، حتی افراد با ویژگی های انسانی مثبت، نشان می دهد که در نهایت این افراد به دلیل همان ذات نیکویی که دارند، بر سایه خود فایق آمده و از خطایی که کرده اند و بلایی که در آن گرفتار شدند، نجات پیدات می کنند.
بازتاب انگاره های قدسی در ترانه های دهه 1350 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
105 - 122
حوزههای تخصصی:
ترانه یک قالب شعری موسیقایی است که در پهنه تاریخ همواره با درخواست ها و علایق عمومی مردم همراه و همسو بوده است. ترانه متعلق به توده مردم است و در میان دیگر انواع شعری بیشترین تأثیرپذیری را از فرهنگ عامه دارد. در دهه50 شمسی مصادف با اواخر حکومت پهلوی نوعی باور مذهبی در بین روشنفکران شکل گرفت که منحصراً در مواجهه با استبداد تعریف می شد؛ در نتیجه پرداختن به انگاره های قدسی و اساطیر آیینی مذهبی خود به نوعی اعتراض قابل فهم برای عامه بدل شد. از این رو محور اصلی این پژوهش واکاوی اسنادی سلطه عقاید مذهبی در بین ترانه سرایان نوین و بررسی چگونگی برخورد این ترانه سرایان با انگاره های قدسی و تحلیل ترانه های شاخص با مضمون اسطوره های آیینی است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد علاقه به ترسیم انگاره های مذهبی در ترانه روزگار پهلوی دوم جنبه آخرالزمانی دارد و ترانه سرا با نگاهی تمثیلی به دنبال یافتن یکسانی های عصر خود و دوران قدیسان است.
طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
349 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت هوش و استعداد و نقش آنها در عملکردهای تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه مطالعه در بخش کیفی صاحب نظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت هوش و استعداد بودند که بر اساس اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه مطالعه در بخش کمّی مدیران و معلمان استان بوشهر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر آنها با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده های بخش کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته و بخش کمّی با پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA-12 و برای تحلیل داده های بخش کمّی از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-25 و Smart PLS 4 استفاده شد.
یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی 124 شاخص، 15 مولفه در 6 بعد شامل مقوله محوری (با سه مولفه جذب استعداد، توسعه و ارتقاء استعداد و حفظ استعداد)، عوامل علّی (با سه مولفه شرایط داخلی، شرایط سازمانی و فرآیندهای جاری)، عوامل زمینه ای (با سه مولفه عوامل مدیریتی، برنامه ریزی نیروی انسانی و عوامل زیرساختی)، عوامل راهبردی (با دو مولفه ساختاری و فرآیندی)، عوامل محیطی (با دو مولفه پویایی محیطی و حمایت محیطی) و پیامدها (با دو مولفه فردی و اجتماعی- سازمانی) داشت. همچنین، یافته های بخش کمّی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت و عوامل علّی، عوامل زمینه ای و عوامل محیطی بر مقوله محوری اثر مستقیم و معنادار، مقوله محوری، عوامل زمینه ای و عوامل محیطی بر عوامل راهبردی اثر مستقیم و معنادار و عوامل راهبردی بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<).
بحث و نتیجه گیری: الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی طراحی شده در پژوهش حاضر می تواند به متخصصان و برنامه ریزان حوزه تعلیم وتربیت برای بهبود هوش و استعداد دانش آموزان در راستای ارتقای عملکردهای تحصیلی کمک نماید.
شناسایی سبک های مدیریتی دانشگاه خلاق و نقش آن در ایجاد کسب و کارهای نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
471 - 486
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی سبک های مدیریتی خلاق در دانشگاه ها و بررسی نقش آن ها در ایجاد کسب و کارهای نوآورانه است. روش شناسی: این پژوهش از نظر روش، توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل ۱۸۰ نفر از مدیران، اساتید و کارکنان دانشکده های کارآفرینی دانشگاه تهران و دانشکده های مدیریت و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج بود. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد و بر اساس جدول کرجسی-مورگان، ۱۵۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس پرسشنامه های استاندارد طراحی و تدوین شد. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار SPSS-27 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های مدیریتی مشارکتی (r = 0.67, p < 0.01) و مربیگری (r = 0.83, p < 0.01) به طور معناداری با نوآوری در کسب وکارهای نوآورانه مرتبط هستند. مدل رگرسیون نشان داد که هر دو سبک مدیریتی به طور معناداری نوآوری را پیش بینی می کنند (F = 56.78, p < 0.01, R² = 0.79). نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که سبک مدیریت مشارکتی (B = 0.55, β = 0.46, p < 0.01) و سبک مدیریت مربیگری (B = 0.73, β = 0.62, p < 0.01) تاثیر معناداری بر نوآوری در کسب وکار دارند. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت سبک های مدیریتی مشارکتی و مربیگری در تقویت نوآوری و خلاقیت در محیط های دانشگاهی است. مدیران دانشگاه ها می توانند با اتخاذ این سبک های مدیریتی، محیطی خلاق و نوآورانه ایجاد کنند که به توسعه کسب وکارهای نوآورانه کمک می کند.
بررسی ذهنیت و تصور افراد بی خانمان از مددسرای محله راه آهن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
183 - 221
حوزههای تخصصی:
زندگی افراد در قالب «زندگی بی خانمانی» یکی از پیامدهای توسعه شهر بالاخص کلانشهر تهران است. برای این منظور، تهیه و ایجاد مراکزی تحت عنوان مددسرا یکی از راهکارهای توانمندسازی و مقابله با این پدیده ی اجتماعی درنظر گرفته شده است. از اینرو، هدف اصلی این مقاله، بررسی تصور و ذهنیت افراد بی خانمان (تعداد نمونه 12 نفر مرد، انتخاب به شیوه نمونه گیری هدفمند تا دستیابی به اشباع نظری داده) از مددسرا در محله راه آهن منطقه11 شهر تهران با استفاده از روش تحقیق کیفی-پدیدارشناسی است. طبق یافته های تحقیق، میانگین سنی شرکت کنندگان این پژوهش 37.58 سال بود. در این تحقیق، 16 مقوله ساختاری از خوشه های معنایی و متنی مستخرج شد که به ابعاد زندگی روزمره، عناصر هویتی، نگرش، انتظارات و عدم استقبال بی خانمانان مرد نسبت به مددسراها اشاره داشته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار شکل گرفته هویت یک فرد بی خانمان، باعث می شود که این فرد، زندگی رزمره خود را به شکل خواب آسمانی زمینی، چارچوب گریزی، اعتیاد به شکل متجاهرانه و ولگری در خیابان ها و کوچه ها نشان می دهد. از بعد نگرش بی خانمانی، مددسرا معمولاً محدود کننده هستند و به شکل ناقص سازماندهی شده و کارکرد ناقصی دارند. همچنین از بعد انتظارات از مددسراها، انتظار می رود که از لحاظ امکانات بازسازی و تجهیز شوند و یک محیط ایمن و محترمانه را شکل دهند. از اینرو می توان گفت که علل عدم استقبال بی خانمانان مرد نسبت به مددسراها را سه مقوله مهم «ایجاد تداخل در روند زندگی بی خانمانی»، «ضعف امکانات و تجهیزات» و «ضعف تعاملات انسانی» تشکیل داده است.
کشاکش رنج و گنج (سازوکارهای حفظ سرمایه و نحوه مواجهه با کولبری در میدان تجارت مرزی بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد تا به میانجی توصیف میدان کولبری به واکاوی سازوکارهای حفظ سرمایه از سوی بازیگران فرادست غیرنهادی و نحوه مواجهه با کولبری بپردازد. به منظور صورت بندی مفاهیم از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز استفاده شد. روش پژوهش، اتنوگرافی انتقادی با رویکرد کارسپیکن و میدان مورد مطالعه منطقه مرزی بانه است که با نمونه گیری هدفمند و به شیوه گلوله برفی تعداد 25 نفر از افراد مطلع و درگیر برای مصاحبه نیمه ساخت یافته انتخاب شدند. برمبنای نتایج، مشخصه های میدان کولبری، مناسبات اقتدارگرایانه – استثمارگرایانه، طرح ریزی یک سویه فرایند کولبری، غیاب عاملیت جمعی، توزیع ناعادلانه سود و خطر و تقدم کول بر کولبر است. همچنین بازیگران فرادست غیرنهادی از مجاری شایسته نمایی و طبیعی نمایی موقعیت، رویت ناپذیری، شکستن استتار؛ پیشروی خزنده سعی در تثبیت موقعیت و تداوم کولبری دارند. فرودستان نیز به میانجی کولبری، بعنوان اصلی ترین تاکتیک بقا، به انحاء مختلف با بازسازی نوعی حیات اخلاقی و بواسطه سازوکارهایی نظیر پذیرش سازشکارانه، تحمل پذیرساختن خطرات کولبری، موجه سازی و مبارزه منفی در تکمیل چرخه مناسبات میدان تجارت مرزی کولبری را پذیرفته و استمرار می بخشند. در پایان باید نابرابری های موجود در میدان تجارت مرزی میان گروه های فرودست با سایر گروه ها را در ضعف آن ها در بسیج منابع و عدم مشارکت در دیالکتیک کنترل و به سخن دیگر فقدان عاملیت ارزیابی نمود.
راهبرد روزنامه های چاپی هند برای مخاطب افزایی در عصر مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
155 - 185
حوزههای تخصصی:
درعصر مجازی روزنامه های چاپی جذابیت زیادی برای مخاطبان ایجاد نمی کنند.روزنامه های چاپی بیش ازچهارصدسال است که درجهان افکارعمومی را شکل می دهندوهنوزجزوشکل های محبوب و معتبر رسانه ای درعرصه اطلاع رسانی هستند.حفظ این موقعیت،اصلی ترین چالش تولیدکنندگان روزنامه هااست. دردورانی که رسانه های مجازی به سرعت درحال گسترش هستند روزنامه نگاران ناگزیربه تغییررویه هستندتااخبارواطلاعات را متناسب باشرایط روز عرضه کنند.فعالان صنعت رسانه های چاپی هنددرده سال اخیر موفق شده اند علاوه برافزایش شصت درصدی درآمد تبلیغات خود حدود چهل درصد به شمار خوانندگان خود بیافزایند.شناسایی مولفه ها وعوامل تاثیر گذار در افزایش بهره وری ، بهینه سازی و موفقیت روزنامه هایی که همچنان مخاطبان خود را حفظ کرده اندو یا افزایش داده اند می تواند دراین زمینه موثر باشد. هدف از این پژوهش بررسی نحوه عملکرد این روزنامه ها در قالب راهبردهای اجرایی و عملیاتی است. برای ترسیم این راهبردها بااستفاده ازروش تحقیق کیفی داده بنیاد ومصاحبه عمیق با سردبیران وخبرنگاران مجرب،تجارب زیسته آنهااستخراج شد. جامعه آماری این پژوهش،مدیران وسردبیران روزنامه هایی هستند که درهندمنتشرمی شوند. نمونه گیری به صورت هدفمنداز صورت گرفت.در پایان این تحقیق چهار راهبرد تولیدی ، توزیعی ،مجازی و حمایتی به عنوان راهبردهای عملیاتی روزنامه های چاپی در هند شناسایی شد. مالکان این رسانه ها توانسته اند با بکارگیری راهبردهای چهارگانه در عصراوج گیری رسانه ها و شبکه های اجتماعی، سهم خود را در بازار مصرف رسانه ای حفظ کنند.
Comparison the Effect of Gagne’s Educational Model and Keller’s Educational-Motivational Model on Academic Motivation and Achievement of Seventh Grade Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: One of the main goals of the education system is to improve the academic performance of students. Therefore, the aim of this study was to comparison the effect of Gagne’s educational model and Keller’s educational-motivational model on academic motivation and achievement of seventh grade students. Methodology: This was a quasi-experimental study with pretest and posttest design with control group. The research population was seventh grade students of Zahedan city in 2019-20 academic years, which from them 60 people who were selected by purposive sampling method and randomly replaced in three equal groups including two experimental groups and one control group. The first experimental group was trained by Gagne’s educational model method and the second experimental group was trained by Keller’s educational-motivational model method for eight sessions of 45 minutes and the control group was trained by conventional method. Data were collected by academic motivation questionnaire (Harter, 1981) and research-made academic achievement test and analyzed by multivariate analysis of covariance and Bonferroni post hoc test in SPSS software. Findings: The findings of the present research showed that both methods of Gagne’s educational model and Keller’s educational-motivational model in compared to the control group significantly increased academic motivation and academic achievement of students (P<0.05), but there was no significant difference between the two educational methods in increasing their academic motivation and academic achievement (P>0.05). Conclusion: According to the results of this study, to increase and promote academic motivation and academic achievement of students can be used both methods of Gagne’s educational model and Keller’s educational-motivational model.
بررسی تأثیر شاخصه های معماری اسلامی بر ارزش های تعالی بخش انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری اسلامی جلوه گر و تداعی کننده نوعی از نگرش به جهان هستی است که روشن کننده قوه فکری و ساختاری انسان است. این مقاله تلاش نموده با توجه به تعریف تعالی، فرهنگ، معماری اسلامی و آموزه های دین اسلام و ظرفیت های هریک و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر از منظر اسلام(با مبنا قراردادن آموزه های دین اسلام)، رابطه بین آن ها را با مدلی کاربردی در حوزه معماری اسلامی ارائه نموده و بر اساس آن تعریفی از معماری اسلامی مبتنی بر تعالی ارزش های فرهنگی انسان ارائه نماید. روش پژوهش، استدلال منطقی از نوع توصیفی-تحلیلی- بنیادی است. استنباط منطقی ثابت می نماید معماری شایسته اسلامی می تواند قابلیت هایی متناظر با مراتب وجود انسان و هستی داشته باشد و به انسان کمک می کند با استفاده از ارزش های تعالی فرهنگی انسان درک مناسبی از مراتب جهان هستی پیدا کند. با توجه به مفاهیم، معانی و نمادهای معماری اسلامی و تعالی انسان در آموزه های دینی و اصول و قواعد اسلام در معماری، می توان نتیجه گرفت که شاخصه های معماری تأثیرگذار بر تعالی انسان در شش گروه دسته بندی می شوند: منشأ کمال و سیر الی الله، پرهیز از بیهودگی، حریم، ایمان به خدا و پیامبران، تزیینات و دوری از تفاخر و موقعیت مناسب؛ که هر دسته به ترتیب از شاخصه های معماری اسلامی خاص آن بهره می گیرد: کثرت به وحدت و وحدت به کثرت، گنبد، مناره، محراب، پرهیز از بیهودگی، سلسله مراتب و درون گرایی، نور و مرکزیت، شمسه و، رنگ و کتیبه، سلسله مراتب و ریتم و تکرار تأثیر می پذیرند و بر آن ها تأثیر می گذارند.
تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق: (با تأکید بر سنخ شناسی معنای طلاق و نقش تحولات دوره زندگی در وقوع طلاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
415 - 436
حوزههای تخصصی:
بروز تغییرات متعدد در روند زندگی و ظهور رخدادهای ناگهانی، تعاملات زوجین را با مشکلات اساسی مواجه می کند. پژوهش حاضر به منظور رسیدن به فهم عمیق تر از معنایی که به طلاق منتسب می کنند و نقش تحولات زندگی در طلاق بر اساس تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق، به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها با شانزده نفر از (زنان و مردان) متقاضی طلاق در محدوده سنی 27 تا 45 سال، مصاحبه نیمه ساختار یافته و عمیق انجام شده است. مصاحبه کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای سهولت تحلیل داده ها از نرم افزار maxqda استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، فهم افراد از معنای طلاق در سه مضمون اصلی راه رهایی، نقطه پایان و پذیرش واقع بینانه شناسایی شد. همچنین عوامل بروز تغییرات در روند زندگی مشترک مانند تغییرات در وضعیت (سلامت شخص، وضعیت شغلی، روابط شبکه ای، روابط جنسی، سبک زندگی، تغییرات در محیط، اتفاق های غیرمترقبه، تغییر ناگهانی در منزلت و استحاله ارزشی) به عنوان بسترهای اصلی طلاق شناسایی شدند که هرکدام را می توان با بررسی دقیق مسئله و مدیریت شایسته آن، حل و رفع یا از بحرانی شدن مسائل و متلاشی شدن خانواده جلوگیری کرد.
تاثیر شاخص های کلان اقتصادی بر نرخ خام ازدواج استان های کشور در بازه زمانی 1390- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
209 - 233
حوزههای تخصصی:
اهداف: ازدواج، قراردادی اجتماعی بوده و مبنی بر عرف، قانون و مذهب هر جامعه ای تعیین می شود. بنیان شکل گیری و پایداری نهاد خانواده، بستگی به فرهنگ ازدواج دارد. تمایل به ازواج در جامعه ایرانی با گذار از جهان سنتی به مدرنیته، تغییرات ارزشی- هنجای، تحول از نظام خانواده گسترده به هسته ای و همچنین سبک زندگی نوین؛ روند کاهشی داشته است. هدف اصلی تحقیق مطالعه تأثیر شاخص های کلان اقتصادی بر نرخ ازدواج در استان های کشور طی بازه زمانی 1390-1400 است. روش مطالعه: روش تحقیق این پژوهش اسنادی و بر پایه تحلیل ثانویه است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که امروزه ازدواج کنشی عقلانی - عاطفی بوده و در اثر فشارهای اقتصادی؛ بعد عقلانی آن نقش تعیین کننده در نرخ و میزان ازدواج دارد. افزایش آمارهای طلاق؛ فشارهای مالی بر زندگی زوجین؛ بی ثباتی اقتصادی؛ فضای کسب وکار نامساعد و ناپایدار به کنش های محتاطانه (سود- زیان، کنش مبادله ای، گریز از زیان اقتصادی-اجتماعی) در مسئله ازدواج شده است و در نتیجه با در دهه 90 (فاصله زمانی 1390-1400) هم زمان با افزایش ضریب جینی، نرخ تورم و بیکاری و همچنین کاهش نرخ مشارکت اقتصادی ) در کنار آگاهی جامعه از شرایط موجود (افزایش طلاق و مهریه سنگین)؛ تمایل به ازدواج کاهش یافته است، نتیجه گیری: انتظار می رود که برای حفظ پنجره جمعیتی جامعه و پایداری نهاد و فرهنگ نظام خانواده ایرانی؛ به طوری جدی در شاخص های کلان اقتصادی برنامه ریزی و سیاست گذاری علمی بلندمدت صورت بگیرد.