فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۰۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
روند یابی سیل، کاربرد فراوانی در مسایل مربوط به پیش بینی سیل، طراحی مخازن، سامان دهی رودخانه، محاسبه ارتفاع سیل بندها، دیواره های موازی رودخانه و غیره دارد. با وجود تکنیک های روندیابی و داشتن هیدروگراف سیل یک نقطه، می توان ارتفاع سیل مورد نظر رادر هر نقطه از مسیر رودخانه تعیین کرد.
برای روندیابی سیلاب در رودخانه از روش های هیدرولیکی و هیدرولوژیکی استفاده می شود. حل روش های هیدرولیکی پیچیده و طولانی می باشد بنابراین استفاده از روش های هیدرولوژیکی که با محاسبات کمتر و ساده تر می تواند جواب های قابل قبولی ارایه کند اجتناب ناپذیر است.
در این تحقیق به منظور انتخاب مناسب ترین روش روندیابی هیدرولوژیکی روش های ماسکینگام، کانوکس و آت- کین اصلاح شده و مناسب ترین ضرایب هر مدل، تعداد 26 سیل در بازه حرمله- بامدژ در بخشی از رودخانه دز انتخاب شد. برای ارزیابی کارآیی روش ها از شاخص های نکویی برازش مجذور میانگین مربعات خطا و ضریب کارایی و ضریب همبستگی استفاده شد. شاخص مجذور میانگین مربعات خطا بیشترین هم خوانی را با دید چشمی داشت. نتایج نشان داد که در روش های ماسکینگام و کانوکس، روش گرافیکی مناسب ترین روش تعیین ضرایب است. روش های کانوکس (گرافیکی)، ماسکینگام (لوپ) و آت- کین به ترتیب، دارای بیشترین دقت بودند. مقایسه خطاها نشان داد که در روش های مختلف روندیابی، تفاوت چشمگیری در انتخاب دبی مبنا وجود ندارد ولی با این حال دبی متوسط و دبی 50 درصد دبی پیک (نصف دبی پیک) به عنوان دبی مبنا، اولویت استفاده دارند
تهیه نقشه حساسیت رانش زمین، از طریق سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی و GIS (منطقه مورد مطالعه: بخشی از استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رانش زمین از جمله بلایای طبیعی است که هر ساله خسارت های مالی و جانی زیادی را به بار می آورد. گسترش بی رویه شهرها سبب گشته است تا مناطق مسکونی زیادی در محل هایی که رانش زمین در آنها بسیار محتمل است پدیدار شوند. این گونه است که تهیه و تدوین نقشه حساسیت رانش زمین، امری بسیار ضروری برای سلامت توسعه شهرها به شمار می آید. هدف این مقاله، ارائه روشی برای استخراج دانش (توابع عضویت فازی و قوانین فازی) برای پیش بینی رانش زمین در بخشی از استان مازندران است. به دلیل مکانی بودن پدیده رانش زمین و همچنین وجود عدم قطعیت مکانی، از تلفیق سیستم اطلاعات مکانی (GIS) و سیستم استنتاج قاعده مبنای فازی (FRBIS) استفاده شد. در این تحقیق FRBIS از طریق داده های آموزشی به صورت خودکار ایجاد گردید. گام نخست برای ایجاد چنین سیستمی، خوشه بندی داده هاست که بدین منظور از الگوریتم فازی C Means استفاده شده است. برای تعیین تعداد بهینه خوشه ها دو شاخص ارزیابی خوشه (CVI) و سه معیار «دقت و سازگاری و کامل بودن» پیشنهاد گردید و به کار گرفته شد. در ادامه و با تصویر کردن خوشه ها بر روی محورهای مختصات توابع عضویت و قوانین فازی استخراج شدند. در مرحله نهایی و با افزودن دانش کارشناسی به این سیستم عملکرد سیستم بهبود یافت. دقت نقشه حساسیت رانش زمین به دست آمده از طریق سیستم پیشنهادی بیش از 80 درصد است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه حساسیت رانش زمین ملاحظه شد که 5/13 درصد از مساحت کل منطقه خطرپذیری بالایی دارد. با محاسبه وابستگی بین نقشه حساسیت به دست آمده و نقشه های معیار، مشخص گردید که نقشه حساسیت رانش زمین دارای بیشترین همبستگی با سه نقشه معیار سنگ شناسی و فاصله از جاده و نیز کاربری اراضی است.
کاربرد مدل AHP و منطق فازی در منطقه بندی خطرات زمین لغزش نمونه موردی: حوضه آبریز فریزی، دامنه شمالی کوه های بینالود
حوزههای تخصصی:
ناپایداری دامنه ای به ویژه خطر زمین لغزش از جمله مخاطرات عمده ای است که به دلیل ماهیت مناطق کوهستانی، معمولا از فراوانی زیادی برخوردار است. البته اگر این مخاطره با خطرات دیگری چون زلزله و سیل نیز همراه شود، دامنه وسیع تری به خود می گیرد. زون کوهستانی بینالود به دلیل گسترش سازندهای حساس شیل و فیلیت و همچنین شدت زیاد کاربری اراضی و سایر فعالیت های آنتروپوژنیک، حساسیت ویژه ای در برابر مخاطرات زمین لغزش دارد. در این میان حوضه آبریز فریزی با وسعت زیاد خود و استقرار در بستر دو نوع لیتولوژی متفاوت فیلیتی و آهکی شرایط ویژه ای دارد. ما در این مقاله با استفاده از مدل AHP و منطق فازی به ارزیابی خطر زمین لغزش در حوضه فریزی پرداختیم. مجموعا 15 معیار اصلی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش مورد تحلیل گرفت. این معیارها به عنوان نقشه های عامل، هر کدام جداگانه کلاسه بندی شده و از روش های آماری ارزش گذاری شدند. نقشه نهایی تولید شده برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه اولا نشان داد که مجموعا حدود 68 درصد از حوضه در معرض خطر بحرانی و متوسط زمین لغزش قرار دارد. ثانیا مشخص کرد که متغیر سازند فیلیتی با برخورداری از معناداری بالا (Sig<0.05)، نسبت به سازندهای دیگر موجود در حوضه همبستگی قوی تری را با متغیر وابسته خطر زمین لغزش دارد(R2=0.835) . اطلاعات برداشت شده با GPS هم انطباق پذیری بالایی با تکنیک مورد استفاده بر اساس منطق فازی نشان داد. همچنین مناسبت کاربرد این مدل برای پهنه بندی ناپایداری های دامنه ای در حوضه های کوهستانی تایید شد.
بررسی الگوهای زمانی ـ مکانی در داده های مربوط به زمین لرزه های تاریخی ایران، با استفاده از شاخص ها و مدل های آمار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش آسیب پذیری در برابر زمین لرزه و برنامه ریزی صحیح به منظور مقابله با آن، نیازمند اطلاعات درست و دقیق و روزآمد یا بهنگام است. در این مقاله داده های مربوط به زمین لرزه های بزرگ تر از 5 ریشتر در ایران از سال 1950 تا 2010 مورد ارزیابی های آماری قرار گرفته اند. ابتدا وجود روند کلی بین بزرگی زمین لرزه ها در دو جهت شمالی ـ جنوبی و شرقی ـ غربی بررسی گردیدند و مشخص شد که روند قابل تشخیصی در بزرگی زمین لرزه ها وجود ندارد. به منظور بررسی وجود خود همبستگی مکانی بین زمین لرزه ها، شاخص های میانگین فاصله تا نزدیک ترین همسایه و K(d) ـ که هر دو فاصله مبنا هستند ـ مورد استفاده قرار گرفته و نشان داده شده است که زمین لرزه ها به شدت از الگوی خوشه ای تبعیت می کنند. اما شاخص های واریوگرام، General G و Global Moran’s I نشان دادند که بزرگی زلزله ها خودهمبسته نیستند. برای اطمینان از فقدان خودهمبستگی بین بزرگی زمین لرزه ها با توجه به تعداد زیاد آنها، منطقه مورد مطالعه به شبکه های یک کیلومتری تقسیم بندی شد و مقادیر ماکزیمم و میانگین بزرگی زلزله ها نیز در هر شبکه تعیین گردیدند. سپس وجود خودهمبستگی بین هر یک از خصوصیات پیکسل ها با استفاده از واریوگرام بررسی شد. در مرحله بعد، به منظور بررسی رفتار زمانی زمین لرزه ها، نمودار فراوانی تجمعی آنها براساس زمان و نمودار بزرگ ترین زمین لرزه در هر سال رسم شدند. بررسی این نمودارها مشخص ساخت که زمین لرزه های بزرگ همیشه وجود داشته اند. در نهایت نمودار فراوانی تجمعی زمین لرزه ها براساس فاصله از گسل نشان داد که 90 درصد زمین لرزه های تاریخی ایران در فاصله کمتر از 40 کیلومتری گسل ها رخ داده اند. نتایج این تحقیق می تواند برای بررسی و کشف مناطق لرزه خیز و پهنه بندی لرزه ای، بررسی روند زمین لرزه ها و پیش بینی رخدادهای بعدی مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل روند وقوع پدیده اقلیمی گرد و غبار در غرب کشور در 55 سال اخیر با استفاده از روش های آمارهای ناپارامتری
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به منظور شناسایی روند تغییرات زمانی- مکانی وقوع گرد و غبارها در غرب کشور از 16 ایستگاه سینوپتیک که دارای طولانی ترین و کامل ترین دوره آماری بودند؛ استفاده شد. در ابتدا به منظور ارایه دیدگاه اولیه از اقلیم گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه، تغییرات میانگین سال به سال و ماهانه روزهای همراه با گرد و غبار با استفاده از نمودار و نقشه مورد تحلیل قرار گرفته و مشخص گردید که غرب ایران از لحاظ تعداد روزهای همراه با گرد و غبار منطقه همگنی نبوده و تعداد روزهای گرد و غباری سالانه از شمال به سمت جنوب افزایش می یابد. سپس بر اساس روش های آماری به بررسی روند وقوع این پدیده مهم اقلیمی پرداخته شد. دو روش آماری ناپارامتری من – کندال و سنس استیمیتور برای تحلیل روند داده ها انتخاب شد. نتایج نشان داد که با توجه به طبیعت (گسسته بودن) داده های ورودی؛ روش های آماری من- کندال و سنس استیمیتور کارایی بسیار مناسبی را برای تحلیل روند پدیده گرد و غبار از خود نشان دادند. همچنین نتایج حاصل از آزمون های آماری مذکور نشان داد که همه ایستگاه های مورد مطالعه (با استثنای ایستگاه خوی) دارای روند هستند ولی از میان آن ها فقط 8 مورد روند معنی داری دارند (3 ایستگاه روند کاهشی و 5 ایستگاه روند افزایشی دارند). نهایتا نقشه توزیع جغرافیایی نوع روند روزهای گرد و غباری در محیط GIS تهیه و نسبت به تحلیل آن ها اقدام شد.
مقایسه شاخص های SIAP،PN و RAI در بررسی خشکسالی های استان خوزستان با تاکید بر ایستگاه های آبادان و دزفول
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر در میان حوادث طبیعی که جمعیت های انسانی را تحت تاثیر قرار داده است، تعدد و فراوانی پدیده خشکسالی بیش از سایر حوادث بوده است. برای کمی کردن پدیده خشکسالی شاخص های متفاوتی وجود دارد. در تحقیق حاضر با استفاده از شاخص معیار بارش سالانه (SIAP)، درصد از نرمال (PN) و ناهنجاری بارش (RAI) وضعیت خشکسالی ها در دو ایستگاه سینوپتیک آبادان و دزفول در طول دوره آماری ?? ساله (1961-2005) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که فراوانی و توالی (دوره تداوم) خشکسالی ها با درجات مختلف در ایستگاه آبادان بیشتر از دزفول است. بر اساس دو شاخص SIAP و RAI فراوانی خشکسالی های بسیار شدید در ایستگاه دزفول بیشتر از آبادان است و تنها در شاخص PN فراوانی خشکسالی های بسیار شدید ایستگاه آبادان بیشتر از دزفول دیده شد. همچنین در سه شاخص مذکور شدیدترین خشکسالی در ایستگاه دزفول در سال 1964 و در ایستگاه آبادان در سال های 1964، 1973 و 2005 اتفاق افتاده است.
تحلیلی بر اثرات عوامل تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی در بلایای طبیعی به ویژه زلزله با تاکید بر کلان شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز در حریم یک گسل بزرگ و فعال بنا شده است. این گسل با طول حدود 500 کیلومتر از مرزهای غربی آذربایجان تا میانه و سراب نقشه برداری شده است. این سامانه گسلی، رشته کوههای بزرگی مانند بزقوش، میشوداغ و موروداغ را در برگرفته است. و در طول تاریخ علاوه بر تبریز شهرهایی که در مجاورت این گسل بوده اند. بارها دچار ویرانی شده اند .
گسل تبریز در ادامه شمال غربی خود با روند SE – NW دارای ساز و کاری راستا لغز با مولفه راست براست. و یکی از لرزه خیزترین گسل های ایران در ناحیه آذربایجان است. در قسمت های مختلف این گسل وجود آثار ریخت شناسی متعدد ناشی از فعالیت های زمین ساختی در راستای آن است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطق با غمیشه، ولیعصر و سیلاب از مناطق مخاطره آمیز شهر هستند. اما از دیدگاه تکتونیکی به لحاظ پراکندگی گسل های فرعی در سراسر منطقه در برابر زلزله آسیب پذیری برای همه جا یکسان است
بررسی خشکسالی هیدرولوژیک وارتباط آن بابارش درحوضه رود خانه خرم آباد
حوزههای تخصصی:
دراین مقاله میزان همبستگی بین بارش با خشکسالی هیدرولوژیک در حوضه رودخانه خرم آباد مورد بررسی قرارگرفت. در راستای موضوع فوق ابتدا، با استفاده از آستانه خشکسالی اقلیمی 5/0، آستانه 3/0SPI= برای خشکسالی هیدرولوژیک محاسبه شد در ادامه با استفاده ازتئوری RUNS و شاخص خشکسالیSPI جداول شدت،تداوم و فراوانی برای خشکسالی های اقلیمی و هیدرولوژیکی استخراج گردید. سپس با استفاده از توزیع و یبول اقدام به برآورد مقادیرشدت خشکسالی برای هر یک ازتداوم ها در دوره بازگشت های 2تا100 سال شد و منحنی های شدت، تداوم و فراوانی برای خشکسالی های اقلیمی و هیدرولوژیکی ترسیم گردید. با بررسی این جداول و منحنی ها مشخص شد که خشکسالی های اقلیمی حداکثر با تداوم های یک تا سه ماهه و خشکسالی های هیدرولوژیک حتی در تداوم های پنج تا دوازده ماهه نیز مشاهده می شوند. در نهایت باتعیین R-sq(adj)بارش در میزان تغییرات نمره Z دبی مشخص شد که فقط همبستگی بین بارش و نمره Z دبی سالانه و بارش ماه های آبان، آذر و اردیبهشت با نمره Z دبی این ماهها در سطوح 99 و 95 درصد معنی دار می باشد و برای سایر ماهها اگرچه ضریب همبستگی بالاست و در بسیاری از موارد مقادیرP-Value به صفر نزدیک است اما درسطوح 99 و 95 درصد معنی دار نمی باشند.
گردشگری پایدار در ایران: کارکردها، چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن بیست و یکم، پیشرفت فناوری موجب می شود تا وقت انسان بیش از پیش آزاد گردد و زمان بیشتری را صرف اوقات فراغت خود نماید. در واقع این قرن را باید عصر صنعت گردشگری نام نهاد. به دلیل زیر ساخت های فناوری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد شده در قرن بیست و یکم، پدیده گردشگری یک واقعیت اجتناب ناپذیر در رفتار و عمل انسان برای ارضای روح کنجکاوی او خواهد بود. سفر به دیگر نقاط دنیا چه به صورت حقیقی و واقعی و چه به صورت مجازی، با انگیزه های مختلفی جزو ملزومات زندگی قرن بیست ویکم و شکل دهنده جریانی است که مرزهای ملی و بین المللی را درنوردیده، رویکردی فراتر از دولت و ملت خواهد داشت. گردشگری به عنوان یکی از منابع در آمد و ایجاد اشتغال در سطح محلی می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی باشد. گردشگری بخصوص در زمانی که سود فعالیت های دیگر بخش های اقتصادی در حال کاهش باشد، جایگزین مناسبی برای آنها و راهبردی برای توسعه است. امروز صنعت گردشگری به اندازه ای در توسعه اقتصادی - اجتماعی کشورها اهمیت دارد که اقتصاد دانان آن را «صادرات نامریی» نام نهاده اند. صنعت توریسم از صنایعی است که در سال های اخیر به سرعت گسترش یافته و در ردیف یکی از بزرگ ترین منابع درآمد جهان در آمده است. همچنین باید افزود که چرخه عظیم مالی که به طور غیرمستقیم طول محور صنعت گردشگری می چرخد، به مراتب مهم تر از درآمدهای مستقیم بر اقتصاد جهانی تاثیر گذار است. این مقاله، بر توسعه پایدار گردشگری تاکید دارد. در این دیدگاه، توسعه گردشگری با استفاده از منابع موجود به گونه ای است که ضمن پاسخ دادن به نیازهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ضوابط قانونی جامعه و انتظارات گردشگران بتوان وحدت و یکپارچگی، هویت فرهنگی، سلامت محیط زیست، تعادل اقتصادی و رفاه مردم محلی را تامین کرد. این مقاله ضمن تحلیل وضعیت صنعت گردشگری در ایران به نقش، کارکردهای آن و موانع و راهکارهای ایجاد صنعت گردشگری پایدار در ایران می پردازد.
بررسی ابعاد پیشگیری از بحران زلزله (مطالعه موردی: شهر بابل)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوع هایی که بیشتر شهرهای جهان با آن دست به گریبانند، موضوع سوانح طبیعی است. سوانح طبیعی (بویژه زلزله) که اغلب خاموش و در عین حال بالقوه مستعد ایجاد آسیب هستند، به طور متوسط سالانه بیش از 150000 نفر تلفات جانی و بیش از 140 میلیارد دلار خسارت مالی در کشورها بویژه کشورهای در حال توسعه به بار می آورند. در این میان، کشور ایران از کشورهای حادثه خیز دنیا بوده چنانکه در چند دهه قبل (زلزله بوئین زهرا، 1342 تا زلزله بم، 1382) به موجب وقوع این دست حوادث متحمل خسارات (جانی و مالی) وسیعی شده است.
هدف این مقاله، بررسی و تحلیل ابعاد پیشگیری از بحران زلزله درچارچوب مناطق هفده گانه شهر بابل است. در این راستا، از روش معیاری-تحلیلی برای تحلیل ابعاد کالبدی و خصوصیات جمعیتی شهر بابل از نظر آسیب پذیری زلزله استفاده و به تحلیل تجهیزات امدادرسانی و آتش نشانی پرداخته شده است و در کنار آن از روش مقایسه ای برای جمع بندی یافته ها و تعیین سلسله مراتب آسیب پذیری مناطق مختلف شهری استفاده شده است. ابزارهای این تحقیق شامل: مشاهده، پرسشنامه، پژوهش میدانی، منابع کتابخانه ای و اینترنتی، بوده است. در این پژوهش، از تکنیک تحلیل SWOT برای ارائه راهبردها و اقدامات ضروری استفاده شده و جدول زمان بندی اقدامات و سازمان های مسوول به عنوان برنامه عمل ارائه شده است. بر مبنای یافته های تحقیق، مناطق 2، 9، 4، 15 و 10 دارای بالاترین آسیب پذیری از مجموع معیارها و مناطق 7و8 از بعد کالبدی آسیب پذیرتر از سایر مناطق است. بازنگری در طرح تفصیلی، بهسازی مساکن، تخصیص دو سایت امداد و نجات و نیز دسترسی سریع به عنوان بخشی از راهبردهای پیشنهادی برای پیشگیری ازاز تلفات جانی و مالی است.
پهنه بندی خطر حرکات توده ای با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی حوضه آبریز سد کرج)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی عوامل موثر در ایجاد پدیده زمین لغزش، مشخص کردن مناطق دارای پتانسیل و پهنه بندی زمین لغزش در حوضه آبخیز سد کرج به روش سلسله مراتبی صورت گرفته است. ابتدا مهمترین عوامل موثر در وقوع زمین لغزشهای رخ داده در منطقه بررسی، سپس نقشه پراکنش زمین لغزش با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی به مقیاسهای 1:50000 مربوط به سال های 1336 و 1382 به بعد و بررسی تصاویر ماهواره ای و انجام عملیات میدانی با استفاده از GPS انجام گردید. درمرحله بعد با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبیAHP عوامل مورد بررسی به صورت زوجی مقایسه و وزن هر یک از عوامل که مبین میزان تاثیر آنها است محاسبه و در نهایتا اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش با حساسیتهای مختلف تهیه گردید. نتایج نشان داد اکثر زمین لغزشهای وقوع یافته در این حوضه، در پهنه بسیار حساس که توسط مدل پیشنهادی مشخص شده بود، قرار گرفته اند.
گزارش:آتش در جنگل
تعیین مناطق آسیب پذیر در برابر خشکسالی های احتمالی با استفاده از شاخص MFI و نقش آن در پراکنش مراکز جمعیتی دشت سراب
حوزههای تخصصی:
اهداف تحقیق حاضر استفاده از داده های مربوط به نقشه های دوره خشکسالی و ترسالی و مقایسه روند تغییرات داده ها به منظور تعیین نوسانات رطوبتی می باشد. بدین منظور ابتدا داده های باران سنجی ماهانه ایستگاه های موجود در دشت سراب با استفاده از شاخص SPI (به عنوان یک استاندارد) بررسی شد. داده های حاصله به محیط GIS منتقل گردید و با استفاده از برنامه های جانبی نسبت به درون یابی متناسب داده ها در محیط GIS اقدام شد. در ادامه ارزیابی حساسیت سطح زمین در مقابل نوسانات عنصر بارش با روابط ریاضی مدل سازی شد. نتایج نشانگر بالا بودن مقدار حساسیت پیکسل هایی است که از نوسانات رطوبتی بالاتری برخوردار هستند. مقایسه پراکنش نقاط روستایی با نتایج حاصل از شاخص MFI، نشانگر همبستگی بالایی بین تعداد خانوار و نیز تعداد نقاط سکونتگاه روستایی با شاخص نوسان رطوبتی می باشد
تحلیلی بر دیدگاههای نظری آسیبپذیری جامعه نسبت به مخاطرات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش خسارتهای جبرانناپذیر بحرانهای طبیعی در ایران نیازمند فهم صحیح علل و راهحلهای کاهش آنها میباشد. در این ارتباط، امروزه آسیبپذیری به عنوان تعیین¬کننده اصلی بحران معرفی میشود و سه دیدگاه زیستی- فیزیکی، ساخت اجتماعی و ترکیبی در مورد آن شکل گرفته است که دلالتها متفاوت آنها بر فهم، تحلیل و کاهش آسیبپذیری، بررسی کامل آنها را ضروری میسازد. بنابراین این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه تطبیقی، پاسخ به این سؤال را دنبال می کند که کدام دیدگاه در فهم و تحلیل آسیبپذیری جامعه در برابر مخاطرات طبیعی تبیین کاملی را ارائه میدهد. نتایج نشان میدهد که برای فهم و تحلیل آسیبپذیری (در مقیاس جامعه) در جایگزینی کامل هر یک از دیدگاههای زیستی- فیزیکی و ساخت اجتماعی به جای یکدیگر امتیازی وجود ندارد. در مقابل، دیدگاه ترکیبی به عنوان سازشی از دو دیدگاه قبلی و شامل نقاط قوت هر دوی آنها و نیز حاوی پیشرفتهای نظری و روششناسی چشمگیر در فهم و تحلیل آسیبپذیری، تبیین کاملی را از آن ارائه میدهد.