فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با تغییر دیدگاه های برنامه ریزی شهری، روش های رایج مربوط به تهیه طرح های توسعه شهری نیز مورد بازنگری جدی قرار می گیرند. استراتژی های توسعه شهر (CDSS)از دیدگاه های جدید و تاثیرگذار در بهبود روند برنامه ریزی شهر استو هدف پژوهش تعیین استراتژی های توسعه شهری شیراز و اولویت بندی آنها با استفاده از مدل AHP است. برنامه های کنونی شهر شیراز کالبدی و ایستا بوده و در تدوین آنها ابعاد اجتماعی، اقتصادی لحاظ نشده و پاسخگوی نیازهای فعلی نبوده و تحقق اهداف پیش بینی شده در آنها بسیار کم است، در این پژوهش ابتدا 6 استراتژی اصلی، ساماندهی فضایی، تقویت اقتصاد شهری، زیست پذیری اجتماعی، دسترسی پایدار، محیط زیست و حکمروایی خوب شهر، به همراه استراتژی های فرعی بر اساس درخت سلسله مراتبی ترسیم گردید و پس از تهیه پرسشنامه از متخصصان و مدیران شهری خواسته شد تا بر اساس مقایسه زوجی اولویتها را مشخص سازند. در کل نتایج حاصل از تلفیق معیارها و زیر معیارها با هدف (استراتژی توسعه پایدار شهری) نشان می دهد که کسب درآمدهای پایدار اولویت اول، عدالت فضایی و توزیع بهینه امکانات دارای اولویت دوم، گسترش توریسم اولویت سوم و در راستای دسترسی پایدار تکمیل مترو شهر در اولویت چهارم برنامه ریزی قرار داشته و اولویت پنجم برنامه ریزی نیز تدوین چشم انداز است و جلوگیری از گسترش کالبدی و شهر فشرده در اولویت اخر برنامه ریزی قرار گرفته است. در انتها نیز راهکارها و برنامه های اجرایی ده استراتژی اول شهر شیراز ارائه می گردد.
آزمون روشی کمّی در تحلیل گونه-ریخت شناسانه ی بافت های شهری بر اساس شاخص تراکم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که روشی کمّی را بر اساس نگرش گونه-ریخت شناسانه به بافت های شهری معرفی و آزمایش کند. در این میان شاخص تراکم با تعریف خاصی به عنوان یک ویژگی گونه شناختیِ قابل سنجش مورد استفاده قرار می گیرد. در این نوشتار پس از مقدمه و اشاره ای کوتاه به پیشینه ی روش های کمّی مطالعه ی شکل بافت های شهری و نیز پیوند میان تراکم فیزیکی و گونه-ریخت شناسی ، ابزاری به نام spacemate معرفی و تشریح می گردد. برای آزمون این روش بافت هایی از کلانشهر تبریز برگزیده شده و پس از استخراج و طبقه بندی داده های مورد نیاز بر روی نمودار spacemateجانمایی و تحلیل شده است. با این که این روش در اصل با در نظر گرفتن ساختارهای شهری کشورهای غربی طراحی و به شکلی محدودآزموده شده است، نتایج این تحقیق نشان می دهد که روش مورد آزمایش – که در کشور ایران برای اولین بار در پژوهش حاضر آزموده می شود - در صورت وجود داده های قابل استناد ، قابلیت بومی شدن و کاربست ، هم به منظور توصیف و هم به منظور پیش بینی و برنامه ریزی در بافت های شهری ایران (و کشورهایی که بافت های شهری مشابه ایران دارند)را نیز دارا است.
بررسی روند حجم خشکی رودخانه با استفاده از آزمون نقاط چرخش، من-کندال و اسپیرمن (مطالعه موردی: رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شرایط مهم در تحلیل سری های زمانی این است که سری زمانی ایستا باشد. یک سری زمانی نسبت به پارامترهای آماری خود ایستاست زمانی که امید ریاضی آن پارامتر مستقل از زمان باشد. با توجه به اینکه اغلب سری های زمانی ناایستا هستند لازم است که عوامل ایجاد ناایستائی شناسائی شده و از سری زمانی حذف شوند. یکی از عوامل مهمی که سبب ناایستایی سری زمانی می شوند، مولفه روند است. در این مطالعه با استفاده از داده های دبی روزانه، سری زمانی حجم آورد خشکی 1 تا 60 روزه رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه استخراج شد و سپس روند تغییرات حجم خشکی 1 روزه رودخانه ها با استفاده از سه آزمون نقاط چرخش، اسپیرمن و من-کندال مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دهنده برتری روش من-کندال و اسپیرمن نسبت به آزمون نقاط چرخش بود و نتایج آزمون های اسپیرمن و من-کندال نشان دهنده روند افزایشی خفیف در 4 ایستگاه از 9 رودخانه حوضه دریاچه ارومیه بود که می-توان این ایستگاه ها را تقریبا بدون روند در نظر گرفت. در 5 ایستگاه روند افزایشی چشمگیر قابل رویت بود.
رویکرد شبکه بندی هگزاگون در ارزیابی تخریب سیمای سرزمین (مورد مطالعه: شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه که بر روی سیمای سرزمین شهرستان شمیرانات انجام گرفت، برای اولین بار شبکه بندی هگزاگون برای دستیابی به واحدهای همگن در اجرای مدل تخریب به کار گرفته شد. در این راستا، با توجه به وسعت محدودة مورد مطالعه یک شبکة هگزاگون متشکل از 36 واحد (سلول) ایجاد و هر سلول شبکه به عنوان یک زیرسیما در نظر گرفته شد. در ادامه، آسیب پذیری اکولوژیک، عوامل تخریب و شدت آن ها برای هر سلول با به کارگیری متریک های سیمای سرزمین محاسبه و براساس منطق فازی استانداردسازی و طبقه بندی شد. در پایان، بر مبنای ضرایب تخریب به دست آمده، تحلیل و پهنه بندی سیمای سرزمین انجام گرفت. در مجموع، 73 درصد از مساحت شهرستان شمیرانات با وضعیت تخریب کم و مستعد توسعه شناسایی شد که با رعایت محدودیت های اکولوژیکی و حریم های (رود دره ها، فاصله از گسل های اصلی و مناطق حفاظت شده) قابل توسعه است. همچنین، 23 درصد نیازمند بازسازی و احیاء و 4 درصد نیازمند اقدامات حفاظتی شناسایی شد. در صورت به کارگیری شبکة هگزاگون به عنوان مبنای ارزیابی تخریب سیمای سرزمین، ضمن محاسبة دقیق تر متریک ها و در نهایت، برآورد ضریب تخریب به تفکیک سلول های همگن، وضعیت کل سیمای سرزمین مورد مطالعه نیز از لحاظ میزان تخریب صورت گرفته و پتانسیل توسعة آتی مشخص خواهد شد.
تحلیل الگوهای فضایی و دامنه برد قاچاق کالا در مناطق مرزی کشور (مطالعه موردی: قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاچاق یا ورود و خروج غیرقانونی و مخفیانة کالا، از پیچیده ترین و پرمسئله ترین رفتارهای مجرمانه در کشور است. هرساله از محل این رفتار ناهنجار، هزینه ها و خسارت های جبران ناپذیر مادی و معنوی به کشور وارد می شود. در استان بوشهر در مرز جنوبی کشور، به دلیل وجود مرزهای گستردة آبی و ویژگی های جغرافیایی و سوق الجیشی، آمار بالای قاچاق کالا یکی از مسائل مهم به شمار می آید. در پژوهش حاضر، الگوهای فضایی پدیدة قاچاق کالا و دامنة کالاهای قاچاق در این استان مطالعه شده است. این پژوهش کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها به دو روش اسنادی و میدانی، طی یک سال انجام شده است. جامعة آماری پژوهش نیز شامل قاچاق های وقوع یافتة ارزاق عمومی در محدودة استان بوشهر است. به منظور تحلیل داده ها و تحلیل فضایی قاچاق در این استان، از آزمون های مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، روش تحلیل شبکه و تحلیل تراکم کرنل استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد بیشترین میزان کشف قاچاق ارزاق عمومی در استان بوشهر، در شهرستان کنگان و کمترین میزان کشفیات در شهرستان دشتی رخ داده است. تحلیل زمانی ارزاق عمومی نشان می دهد این کالاها، در روزهای میانی هفته بیش از روزهای دیگر قاچاق می شود و الگوی توزیع شبانه روزی، بیانگر توزیع بیشتر جرایم در ساعت های میانی روز است. درپایان، ضمن تحلیل عوامل مؤثر بر پدیدة قاچاق در استان بوشهر، چند پیشنهاد برای کنترل و مقابله با این پدیدة ناهنجار ارائه می شود.
مطالعة تطبیقی ابعاد پیاده مداری مکان از دیدگاه کاربران فضا و متخصصان با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه مورد شناسی: تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده محوری از جمله عواملی است که می تواند در تجدید حیات مدنی فضاهای شهری مؤثر باشد و از طریق افزایش زمینة حضور شهروندان در مکان های جمعی، تعاملات و همبستگی اجتماعی را بیشتر کند. در این راستا، ارتقای عوامل کیفی و کمّی پیاده مداری مکان های شهری، زمانی می تواند تحقق یابد که اولویت سنجی مسائل موجود، مبتنی بر نظریات شهروندان و استفاده کنندگان از این فضاها باشد. ازآنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر و پیرامون مسائل موجود شهری و اولویت های آن وجود دارد و اتخاذ تصمیمات نیز باید همگرا و درجهتِ پوشش همه جانبة اولویت ها باشد؛ بنابراین، هدف این پژوهش ارتقای کیفی پیاده راه ها و بررسی تطبیقی دیدگاه های متخصصان و شهروندان از میزان اهمیت شاخص های مؤثر در پیاده مداری فضاهای شهری با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکة (ANP) می باشد. در این روش، معیارها و مؤلفه های ارزیابی در 5 مؤلفه و 26 شاخص بااستفاده از نرم افزار Decisions Super تولید شد و نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مذکور مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای معیارها و شاخص ها قابل ارائه است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پنج عاملِ « فیزیکی بصری»، «جابجایی و دسترسی»، «عوامل اجتماعی و فرهنگی»، «عوامل زیست محیطی» و «عوامل کارکردی» بیشترین نقش را در تبیین قابلیت پیاده مداری فضاهای شهری ایفا می کنند. مقایسة امتیاز نهایی پیاده مداری پیاده راه های مورد مطالعه نشان داد که از دیدگاه شهروندان و متخصصان، پیاده راه تربیت دارای شرایط بهتری نسبت به پیاده راه شهریار ولیعصر و مقصودیه می باشد.
بررسی فضایی انعطاف پذیری مناطق شهری پس از زلزله با استفاده از روش OWA در منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش حوادث طبیعی تعمیق آنمتاثر از فعالیتهای انسانی، خسارتهای متعددی را مخصوصاَ در کشورهای در حال توسعه اموجب شده است.خسارت های مالی و جانی ناشی از حوادث طبیعی در جهان و مخصوصا در کشورهای کمتر توسعه یافته، متاثر از زیرساخت های ضعیف اجتماعی و اقتصادی، روز به روز در حال افزایش می باشد. در میان حوادث طبیعی، زلزله، به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن، یکی از مخربترین این حوادث به شمار می رود.ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای جهان است و شهرهای آن بر اثر این پدیده بسیار آسیب دیده اند. در بین شهرهای ایران، تهران به عنوان کلانشهر اول کشوربا توجه به جمعیت متراکم، توسعه فیزیکی نامناسب، تراکم سازه ای، و عدم رعایت استانداردها، با خطر جدی تری روبه رو است.هدف از این پژوهش، بررسی فضایی انعطاف پذیری منطقه 12 تهران پس از زلزله می باشد. در این مطالعه، ابتدا داده ها ی منطقه 12تهرانآماده و استانداردسازی گردید. سپس با استفاده از روشAHP، میزان ریسک پذیری منطقه 12 تهران تحلیل شد. در نهایت با توجه به نقشه میزان ریسک پذیری منطقه، به کمک روش OWAنقشه نهایی میزان انعطاف پذیری آن پس از زلزله حاصل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که محلات شماره 2و12 (بهارستان و دروازه غار شوش) کمترین انعطاف پذیری را پس از زلزله دارند
مکانیابی بهینه محل دفن مواد زاید جامدشهری با استفاده از مدل (AHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزمره تولید مواد زاید شهری یکی از مهمترین عوامل تهدید کننده سلامت محیط زیست جهانی می باشد. در حال حاضر دفن مواد زاید شهری عمدترین روش دفع در بسیاری از کشورها از جمله ایران است. نوع تحقیق توسعه ای و کاربردیوروشبررسیآنتوصیفی و تحلیلیاست.در این تحقیق از نرم افزارهای SPSSو 10 وARC/GISجهت تحلیل های مکانی و آماری استفاده گردیده است. گردآوری اطلاعات در این پژوهش بصورت کتابخانه ای شامل : منابع کتاب ها و فیش برداری و استفاده از مقالات شبکه اینترنت، سیمنارها و پایان نامه ها بوده است. هدف اینمقاله،تعیین مکانمناسببرایدفنموادزائدشهریدر شهرستان تنکابناست. در فرایندمکا یابیاراضیمناسب برایمحلدفنموادزائد،9 لایه اطلاعاتی شامل لایه های فاصله از مناطق شهری و روستایی، سطح آب های زیرزمینی،فاصله از رودخانه، کاربری اراضی، نوع خاک،بارش،فاصله از راه های ارتباطی،کاربری اراضی و شیب کلاس بندی شده، با استفاده از فرایندهم پوشانی و استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با استخراج وزن های مؤثر در عملیات مکان یابی به کار گرفته شد. بر اساس نتایج بدست آمده در این پژوهش، 12/34 هکتار از مساحت کل شهرستان تنکابن دارای اهمیت فوق العاده قوی می باشدکه 12/0 درصد منطقه را در اختیار دارد. همچنین 90/1827 هکتار از مساحت منطقه اهمیت خیلی قوی دارد که 95/6 درصد از منطقه را در اختیار دارد. این درحالی است که 82/9904 هکتار از مساحت منطقه دارای اولویت کم اهمیت است که 70/37 درصد منطقه و اهمیت متوسط با 63/7233 هکتار حدود 53/27 درصد منطقه را در اختیار دارد. منطقه دارای اهمیت قوی با مساحت 35/7267 هکتار و 66/27 درصد و منطقه خیلی قوی با مساحت 90/1827 و 95/6 درصد، جهت پیشنهاد محل دفن موادزائد جامدشهری مورد توجه قرار گرفته اند.
مدل سازی فراسنج های اقلیمی استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم و تغییرات آن، نقش مهمی در همه ابعاد زندگی انسان ایفا می کند و به همین دلیل پیش بینی اقلیم آینده که متکی بر مدل های گردش عمومی جو انجام می گیرد، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این پژوهش، داده های سناریوی A1B مدل های گردش عمومی جو BCM2 و IPCM4، برای ارزیابی تأثیر تغییرات اقلیمی بر دمای کمینه و بیشینه، تابش و بارش در هفت ایستگاه همدید استان خراسان جنوبی به کمک مدل آماری LARS-WG ریزمقیاس شدند. برای این کار سه مرحله واسنجی، صحت سنجی و مدل سازی مدل ها در ایستگاه های منتخب انجام گرفت و کارایی مدل ها از نظر شباهت مقادیر مشاهده شده و مقادیر شبیه سازی شده با استفاده از شاخص های خطا، مانند ریشه میانگین مربعات و ضریب تعیین ارزیابی شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها در لارس، مکنز، سنس استیمیتور و من کندال، نشان داد که دمای کمینه، دمای بیشینه و تبخیر و تعرق در تمام شهرهای استان خراسان جنوبی (بجز قائن با افزایش بسیار جزئی بارش) طی2060-2011 روند افزایشی خواهند داشت، بقیه ایستگاه ها روند کاهشی بارش را شاهد خواهند بود. همچنین به جزبه جز قائن و فردوس، در بقیه ایستگاه ها روند افزایشی تابش مشاهده خواهد شد. طبق برآوردها، روند افزایشی دما در بیرجند و قائن کمتر بوده و در طبس بیشتر خواهد بود. چنین به نظر می رسد که تغییرات نه چندان شدید فراسنج ها در برخی ایستگاه ها، به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی و توپوگرافی منطقه است.
طراحی و تبیین الگویی برای تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه: کاربرد نرم افزار NVivo(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه کشاورزی به عنوان یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی کشور، قابلیت زیادی برای اشتغال جمعیت بیکار کشور دارد، اما ناتوانی افراد در تشخیص فرصت های کارآفرینانه موجب شده است با وجود فرصت های بی شمار در این بخش، سهم بخش کشاورزی از اشتغال کشور روز به روز کاهش یابد. ازاین رو، در شرایط موجود بهبود قابلیت افراد برای تشخیص فرصت های کارآفرینانه کشاورزی می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات کشور باشد. در این راستا، مطالعه حاضر با بهره گیری از الگوی کیفی و نرم افزار NVivo به طراحی و تبیین الگوی تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه پرداخته است. جامعه مطالعه شده در این پژوهش، تمام کارآفرینان بخش کشاورزی استان کرمانشاه بودند که نمونه های مطالعه شده به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. درنهایت با انجام 19 مصاحبه، برای تولید نظریه اشباع نظری حاصل شد و فرایند جمع آوری داده ها خاتمه یافت. نتایج نشان داد مؤلفه های اصلی الگوی تشخیص فرصت های کارآفرینی در بخش کشاورزی استان کرمانشاه عبارتند از: سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی، حمایت های محیطی، ویژگی های روان شناختی، هوشیاری و تلاطم ها. نتایج این مطالعه می تواند دستاوردهایی برای سیاست گذاران عرصه کشاورزی، پارک های علم و فناوری، سازمان جهاد کشاورزی، طراحان دوره های آموزش کارآفرینی و نظام آموزش عالی کشاورزی به دنبال داشته باشد.
شناسایی راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی با تلفیق مدل های برنامه ریزی راهبردی و شبکة عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بخش مهمی از تقاضای جهانی گردشگری را گردشگری فرهنگی تشکیل می دهد. به رغم غنا و تنوع فرهنگی سکونتگاه های روستایی کشور، این گردشگری رشد مناسبی در این نواحی ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل راهبردهای مطلوب توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با ماهیتی کاربردی توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات به شیوة اسنادی و میدانی انجام شده است. با استفاده از مدل تحلیلی SWOT ، راهبردهای مناسب توسعة گردشگری فرهنگی نواحی روستایی ارائه شد. به منظور اولویت بندی راهبردها، از روش شبکة عصبی مصنوعی (ANN) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهند راهبردهای مطلوب برای توسعة گردشگری فرهنگی در نواحی روستایی شهرستان بینالود براساس امتیازهای نرمال شده در مدل ANN، راهبردهای محافظه کارانه (با امتیاز 5431/0) و پس از آن راهبردهای تدافعی (با امتیاز 2842/0) هستند. براساس شبکة عصبی مصنوعی، 10 راهبرد دارای اولویت انتخاب شد، که راهبرد «تدوین برنامة جامع و بلندمدت گردشگری فرهنگی» با امتیاز یک بیشترین اولویت را در منطقة مطالعه شده دارد.
تحلیلی بر استفاده از روشهای تصمیم گیری چندمعیاره و بهینه سازی چندهدفه برای مکانیابی جغرافیایی مدارس، مطالعه موردی منطقه 17 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت، استقرار مراکز خدماتی جدید مختلف از جمله مراکز آموزشی را ضروری میسازد. یکی از گامهای اساسی در استقرار این مراکز، انتخاب مکان بهینه برای آن ها با توجه به اهداف و معیارهای مختلف است؛ به گونهای که ضمن برخورداری مراکز از توزیع فضایی مناسب و تخصیص متعادل، ناسازگاری بین کاربریها نیز در سطح منطقه تا حد ممکن کاهش یابد. افزایش تعداد معیارها و عوامل مؤثر، منجر به پیچیدهتر شدن مسأله میشود و استفاده از روشهای قوی و کارآمد را ضروری میسازد. در این پژوهش به منظور تعیین مکانهای مناسب جهت استقرار چندین مدرسه ابتدایی دخترانه در بخشی از منطقه 17 تهران و تخصیص آن ها به دانشآموزان، از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی[1]، روشهای تصمیمگیری چندمعیاره[2] و رویکرد بهینهسازی تکاملی چندهدفه[3] استفاده شده است. برای انجام بهینهسازی، اصل عدالت در دسترسی، تعادل ظرفیت مدارس و نیز تناسب و مطلوبیت مکانهای انتخابی با توجه به موقعیت کاربریهای سازگار و ناسازگار مدنظر قرار گرفته است. به دلیل استفاده از یک روش تکاملی چندهدفه، نتایج تحقیق به جای یک پاسخ، شامل چندین پاسخ بهینه است. در این تحقیق پنج پاسخ به طور نمونه انتخاب و بررسی شدند. در حالتی که مکان ها از سازگاری و مطلوبیت بالایی برخوردار بوده اند، تابع تعادل ظرفیت وضعیت مناسبی نداشته است. در بهترین پاسخ مربوط به تابع عدالت در دسترسی، مکان های پیشنهادی از توزیع فضایی مناسبی برخوردار هستند اما مطلوبیت و سازگاری آن ها چندان مناسب نیست. مکان های مربوط به بهترین پاسخ تابع تعادل ظرفیت نیز از نظر مطلوبیت و سازگاری ضعیف هستند. در هر صورت تصمیمگیرندگان میتوانند پاسخهای بهینه را از دیدگاههای مختلف با یکدیگر مقایسه و پاسخ نهایی را با توجه به اهمیت نسبی هر یک از اهداف از بین آن ها برای پیادهسازی انتخاب نمایند.
پهنه بندی آمایشی با استفاده از مدل های ANP و AHP جهت توسعه گردشگری مطالعه موردی: شهرستان اشنویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به منظور برنامه ریزی کاربری اراضی جهت توسعه گردشگری با رویکرد ارزیابی چند عامله، از 10 متغیر طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، خاک، لیتولوژی، پوشش زمین، راه ارتباطی، گسل، پتانسیل سیلاب و پتانسیل زمین لغزش برای منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. مواد مورد استفاده در این پژوهش از نقشه های مختلف با مقیاس های متفاوت، نرم افزار ARC GIS10 ، نرم افزار Super Decisions استفاده شده است، در مرحله بعد متغیرها با استفاده از مدل های ANP و AHP و بر اساس نظر متخصصین امر ارزش گذاری گردیدند. سپس با استفاده از تحلیل گرهای فضایی در محیط GIS خروجی های مورد نظر از نقشه های مرجع تهیه شد و ضمن هم پوشانی این نقشه ها در محیط GIS با استفاده ازعملگر جمع جبری، خروجی نهایی تحت عنوان پهنه بندی کاربری اراضی برای پهنه بندی فضایی گردشگری به دست آمد. نتایج در سه طبقه کیفی ممنوع، مشروط و مجاز محاسبه شد و نشان داد که حدود 21 درصد از منطقه واجد قابلیت توسعه گردشگری به طور مجاز است و حدود 42 درصد از منطقه قابلیت توسعه فقط به صورت مشروط با رعایت جوانب اکولوژیکی را دارا است. حدود 37 درصد هم ممنوع بودن توسعه گردشگری را نشان می دهد. در پهنه هایی که جهت توسعه گردشگری مجاز هستند، در صورت استفاده مطلوب، ارائه امکانات و خدمات رفاهی و تبلیغ مناسب می توان از پتانسیل های آن ها به منظور گسترش گردشگری پایدار و برقراری تعادل و توازن اقتصادی مناطق مختلف به ویژه مناطق توسعه نیافته و روستایی استفاده کرد. نتایج این تحقیق را می توان به عنوان شاخصی جهت توسعه کاربری های مناسب و بهینه در چارچوب طرح های اقتصادی در منطقه مورد بهره برداری قرار داد.
انتخاب شهر کوچک برای توسعه منطقه ای با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در محدوده مجموعه شهری آمل، بابل، ساری و قائمشهر
حوزههای تخصصی:
با وجود مهم بودن سیاست استفاده از شهر کوچک در توسعه منطقه ای، نظریه پردازان و اندیشمندان این حوزه، هیچگونه تعریف واضح و مشخصی از شهر کوچک و نیز نقش ها و ویژگی هایی که باید در برنامه ریزی منطقه ای داشته باشد، ارائه نمی دهند. بنابراین در عمل، اجرای سیاست شهر کوچک برای بر طرف نمودن ناتوازنی منطقه ای به دلیل وجود ابهامات مذکور، نتوانسته موفقیت جامع و کاملی را بدست آورد. لذا زمانی می توان به کارکرد بهتر و موثرتر این سیاست دست یافت که درک شود به چه شهری «کوچک» گفته می شود و چه شهر کوچکی دارای «قابلیت و توانایی» استفاده در توسعه منطقه ای است؟ در این راستا، این مقاله با بررسی متون نظری و تجربیات عملی استفاده از سیاست شهر کوچک نقش هایی از قبیل بازار فروش محصولات کشاورزی، توزیع خدمات و کالا، ایجاد اشتغال غیرکشاورزی و جذب مهاجران روستایی را برای شهرهای کوچک در نظر گرفته و در ادامه، از درون مفهوم و ماهیت این نقش ها، ویژگی هایی مانند ویژگی های جمعیتی، اداری، اقتصادی، خدماتی، ارتباطی و جغرافیایی را در قالب چارچوب مفهومی برای «انتخاب» یک شهر کوچک استخراج و معرفی می نماید. این پژوهش بوسیله مدل فرآیند تحلیل شبکه(ANP) و با مطالعه مجموعه شهری آمل، بابل، ساری و قائمشهر، آشکار می کند که از 16 شهر موجود در محدوده مطالعاتی، تنها 6 شهر بر اساس نقش ها و ویژگی های مذکور، می توانند جزو شهرهای کوچک باشند؛ آن هم شهرهای کوچکی که دارای بالاترین ظرفیت و توانایی در اجرای اقدامات و سیاست های مربوط به توسعه منطقه ای برای ایجاد توازن و تعادل در سطح محدوده مورد نظر هستند.
شبیه سازی خطر سیلاب با استفاده از مدل اتومات سلولی بر پایه GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز چرچر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتومات سلولی ابزاری است برای مدل سازی و شبیه سازی فرایندهایی که در جهان واقعی رخ می دهد؛ این ابزار همچنین در زمینة مدیریت بحران نیز کاربرد دارد. در این تحقیق از اتومات سلولی بر پایة GIS برای شبیه سازی سیلاب در حوضة آبریز چرچر در شمال غرب ایران استفاده شده است. نتایج نشان داد بیشترین مساحت حوضة چرچر دارای کاربری مرتع و گروه هیدرولوژیکی خاک D است و نفوذپذیریِ بسیار کمی دارد. ارتفاع رواناب در نیمة شرقی و جنوب شرقی حوضه، به دلیل قابلیت نفوذ کم و شیب زیاد، بالاست. همچنین، خطر سیلاب در مسیر رودخانه و اراضی اطراف آن، به ویژه در پایین دست جریان، زیاد است؛ به طوری که، علاوه بر کاربری اراضی، خاک، نفوذپذیری، و بارش، عامل شیب تأثیر بیشتری در تولید رواناب در حوضه گذارده است. سرانجام، مقایسة دبی محاسباتی با دبی مشاهداتی نشان داد مقادیر ضریب همبستگی دبی برای دو رویداد مورد بررسی به ترتیب برابر 82/0 و 70/0 است و درصد کم خطا نیز نشان دهندة کارایی بسیار مدل اتومات سلولی در پیش بینی دبی اوج سیلاب و زمان وقوع آن است. بنابراین، استفاده از اتومات سلولی در کنار GIS، علاوه بر سرعت بخشیدن به محاسبة رواناب، موجب افزایش نتایجِ دقیق نیز می شود.
تحلیل فضایی رابطه نوع کاربری زمین با ارتکاب بزهکاری با استفاده از مدل آنتروپی محلی (مطالعه موردی: رابطه کاربری های مسکونی، تجاری و بانک با وقوع بزه شرارت در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوع و میزان کاربری اراضی و نحوه استفاده از زمین در سطح شهرها تأثیر غیرقابل انکاری در شکل گیری الگوهای رفتاری هنجار و نابهنجار دارد. در بسیاری از موارد کمبود یا نبود یک کاربری خاص تسهیل کننده یا مانع بروز بزهکاری است. بنابراین، شناسایی ارتباط نوع و میزان کاربری با وقوع جرایم نقش تعیین کننده ای در فرایند برنامه ریزی پیشگیری از جرم دارد. در پژوهش حاضر با هدف تحلیل نوع کاربری اراضی در فضاهای شهری و وقوع بزهکاری ارتباط بین نوع و میزان وجود کاربری های مسکونی، تجاری و بانک ها با ارتکاب بزه شرارت مورد سنجش قرارگرفتهاست. این پژوهش از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شدهاست. داده های پژوهش به دو روش اسنادی و میدانی گردآوری و به منظور تحلیل مکانی ارتباط بین متغیرهای مورد بررسی از مدل آنتروپی محلی استفاده شده است. نتایج حاصل از خودهمبستگی مکانی متغیرهای پژوهش نشان دهنده الگوهای خوشه ای معنادار درزمینه وقوع بزه شرارت در شهر تهران است. با توجه به تراکم بزهکاری در مناطق خاصی از شهر تهران انطباق و ارتباط معنادار جرایم و کاربری های مورد پژوهش در برخی از محدوده ها بسیار قوی است و بیانگر معناداری بسیار بالایی(در سطح بونفرونی) است. هرچند تمامی کاربری ها تأثیر یکسانی بر وقوع بزه -شرارت- ندارد. یافته های پژوهش بر ضرورت انجام پژوهش های بیشتر به منظور تشخیص عوامل بروز بزهکاری تحتتأثیر نوع کاربری های خاص تنها در محدوده لکه های شناسایی شده و سعی در کاهش تأثیر این عوامل به منظور پیشگیری و کنترل بزهکاری در این محدوده های خاص را نشانمی دهد.
مدل سازی رشد شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای متوسط مقیاس و مبتنی بر روش خودکاره های سلولی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مد ل سازی رشد شهری و تغییرات صورت گرفته د ر کاربری اراضی جزء جد ایی ناپذیری از برنامه ریزی برای توسعه پاید ارند . تحقیق حاضر نیز د ر نظر د ارد رشد و توسعه شهری را برای کلان شهر تهران از بعد زمانی و توزیع مکانی، مد ل سازی نماید . بد ین منظور ابتد ا با استفاد ه از تصاویر سری زمانی ماهواره لند ست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1988، 2002 و 2013 با رویکرد شئ پایه مورد طبقه بند ی قرار گرفت. د ر گام بعد ی با بهره گیری از مد ل رگرسیون لجستیک میزان تأثیر متغیرهای مستقل د ر رابطه با گسترش شهری شامل چهارد ه متغیر د ر قالب د و گروه متغیرهای محیطی-طبیعی و اجتماعی – اقتصاد ی د ر د وره 1988 تا 2002، به صورت ضریب د ر معاد له رگرسیون محاسبه شد ه و نقشه پتانسیل گسترش شهری تولید گرد ید . ارزیابی عملکرد رگرسیون لجستیک با استفاد ه از د و شاخصPseudo R2 و ROC با مقاد یر به ترتیب 32/0 و 89/0 نشانگر برازش خوب رگرسیون و قابلیت تشریحی مناسب آن بود . د ر اد امه مساحت تغییرات برای سال مورد انتظار با استفاد ه از تحلیل زنجیره مارکوف به صورت کمی پیش بینی شد . د ر نهایت با استفاد ه از خروجی های د و مد ل رگرسیون لجستیک و تحلیل زنجیره مارکوف، با بهره گیری از مد ل خود کاره های سلولی ، رشد شهری برای سال 2013 مد ل سازی گشت که مقایسه آن با تصویر طبقه بند ی شد ه سال 2013 نشان می د هد مد ل مورد استفاد ه با د قت نسبی برآورد مساحت93/0 و ضریب کاپای 87/0 یک مد ل موفق بود ه است. بر این اساس از همین مد ل برای برآورد رشد شهری د ر سال 2025 استفاد ه گرد ید و برای این کار از تصاویر سال های 2002 و 2013 استفاد ه شد .
ارایه مدلی برای ارزیابی کیفیت محیط طبیعی نواحی روستایی به کمک سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر به دنبال ارایه الگویی دانش بنیان برای اندازه گیری و ارزیابی کیفیت محیطی در مناطق روستایی است و مناطق روستایی شهرستان های قوچان- فاروج به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.
روش: در این تحقیق نواحی روستایی شهرستان های قوچان- فاروج مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 15 شاخص، در قالب 4 مؤلفه استفاده شده است. برای ارزیابی کیفیت محیطی از سیستم دانش بنیان بر اساس سیستم استنباط فازی به کارگرفته شده است.
یافته ها: زندگی انسان به شدت وابسته به محیط و خدماتی است که از سوی محیط ارایه می شود. کیفیت محیطی، با مجموعه ای از خصوصیات و صفات مشخص می شود که به کمک آن ها می توان به ارزیابی شرایط محیط پرداخت. مناطقی که دارای شرایط محیطی بهتری هستند بستر و زمینه مناسبت تری برای زندگی و فعالیت های بشر فراهم می آورند. یافته های تحقیق دو بخش می باشد: یک بخش پایگاه دانش است که به کمک آن امکان ارزیابی کیفیت محیطی وجود دارد و همچنین، قوانین و شرایط حاکم برای ارزیابی کیفیت محیطی مشخص می شود و دیگر، پهنه بندی منطقه است. بسط این مدل می تواند در تحقیقات بعدی با تلفیق آن روش های کشف دانش و شبکه های عصبی مصنوعی باشد.
راهکارهای عملی: در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، کیفیت محیطی برتصمیم گیری ها اثر مستقیم داشته و می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. ارزیابی کیفیت محیط، یکی از ابزارهای مهم در زمینه برنامه ریزی فضایی و برنامه ریزی محیطی است و مدل ارایه شده در این جا می تواند راهکاری عملی در زمینه سنجش و ارزیابی کیفیت محیطی محسوب شود.
اولویت بندی مسیرهای اصلی گردشگری استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل های TOPSIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسیرهای گردشگری به منظور جذب توریسم در یک منطقه می تواند ضمن درآمد زایی، باعث ارتقای کیفیت زندگی جامعه میزبان شود. یک مسیر گردشگری علی رغم داشتن جاذبه ها و منابع متعدد گردشگری در طول مسیر نیاز به برنامه ریزی راهبردی دارد. استان چهارمحال و بختیاری از جمله استان هایی است که با دارا بودن شرایط و امکانات مناسب فرهنگی و تاریخی و جاذبه های طبیعی وگردشگری یکی از قطب های توریستی کشور می باشد اما با این وجود به طور شایسته نتوانسته از این فرصت به صورت بهینه استفاده نماید. این مقاله با هدف اولویت بندی مسیرهای گردشگری استان چهار محال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفته است.روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کمی و کیفی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از آمار رسمی بدست آمده است، سپس با استفاده از مدل TOPSIS و همچنین وزن دهی به شاخص ها و زیر شاخص ها از طریق مدل AHP به رتبه بندی مسیرهای 6گانه گردشگری استان چهار محال و بختیاری پرداخته شده است . نتایج حاصل ازTOPSIS نشان می دهد که بین مسیرها نابرابری وجود دارد و مسیر شماره 1 دارای رتبه اول و مسیر شماره 4 دارای رتبه آخر است . میانگین امتیاز ها نشان می دهد که مسیرهای شماره 1 و5 دارای امتیاز بالاتر از میانگین ، مسیرهای شماره 5 و 3حول میانگین و مسیرهای 2و4 پایین تر از میانگین هستند. در نهایت راهکارهای لازم برای از بین بردن عدم تعادل در مسیرهای گردشگری و ارائه پیشنهادات لازم پرداخته شده است.
پهنه بندی عوامل مؤثر بر توزیع جغرافیایی مرگ و میر در استان خوزستان با استفاده از مدل ترکیبیFAHP- GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های مهم در برنامه ریزی های مربوط به سلامت هر جامعه، آمار و علل مرگ و میر در آن جامعه است. در این مطالعه به پهنه بندی عوامل مؤثر بر توزیع جغرافیایی مرگ و میر در سطح 24 شهرستان استان خوزستان، در سال 1391 با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار کاربردی ArcGIS پرداخته شده است. در این روش برای مقایسه زوجی گزینه ها از اعداد فازی و برای به دست آوردن وزن ها و ارجحیت ها از روش میانگین گیری هندسی استفاده می گردد. پس از محاسبه وزن ها با استفاده از اعداد فازی مثلثی، اوزان نهایی آماده به کارگیری در محیط GIS گردید. بر اساس آمار سازمان ثبت احوال استان خوزستان در سال 1391 بیشترین عومل مؤثر در مرگ و میر ناشی از بیماری های قبلی و عروقی (6687)، علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم (1778) و حوادث غیر عمد (1667) است. در نتیجه در بیماری قلبی و عروقی با وزن 06/0 شهرستان اهواز با قرارگیری در طبقه ی دارای رتبه ی اول و شهرستان های رامهرمز، بهبهان، بندر ماهشهر، دزفول و آبادان با قرارگیری در طبقه ی (زیاد) رتبه ی دوم را به خود اختصاص داده اند. شهرستان های ایذه، مسجد سلیمان، شوشتر، شوش، شادگان و خرمشهر در طبقه ی (متوسط)، رتبه ی سوم و در نهایت سایر شهرستان ها دارای کم ترین تراکم این بیماری می باشند. بنابراین پراکندگی بیماری ها در سطح شهرستان های استان خوزستان به دلیل مرکزیت اداری و سیاسی و تراکم بالای جمعیت به صورت نامتعادل صورت گرفته است.