فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
582 - 595
حوزههای تخصصی:
گردشگری حاوی ظرفیت های پویا برای اشتغال و کارآفرینی روستایی است. با پیوند گردشگری و جاذبه های روستایی به واسطه شناسایی عوامل آمیخته های بازاریابی می توان گردشگران بالقوه را شناسایی و جذب مقصد موردنظر کرد. هدف از انجام این پژوهش تأثیر بازاریابی گردشگری (محل و مردم) بر توسعه کارآفرینی روستایی در منطقه پرجاذبه ریجاب استان کرمانشاه است. این تحقیق از اولین پژوهش ها در این حیطه است که فضای یکی از مناطق نمونه گردشگری روستایی را به عنوان مقصد گردشگران خارجی برگزیده است. با بررسی پیشینه و مبانی نظری، متغیرهای تحقیق مورد شناسایی قرار گرفتند و سپس مدل تحلیلی تحقیق با توجه به مصاحبه های به عمل آمده با مسئولین و همچنین شاخص ها و نتایج پژوهشگران (اکثراً سال های 1394 تا 1396) طراحی شد. داده ها پس از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه محقق ساخته در جامعه آماری که به صورت هدفمند و جمعیت شمار و با توجه به سه شاخص : مسئول بودن، دولتی و اجرایی بودن و کارآفرین صنعت گردشگری انتخاب و جمع آوری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS برای استفاده شد. برازش مدل ها با ریشه میانگین مجذور باقیمانده های استانداردشده (SRMR)، آزمون برازش دقیق مدل (EMFT)، شاخص برازش هنجار (NFI) و ریشه میانگین مجذور ماتریس کوواریانس باقیمانده ها (RMS_Theta) انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که بعد مکان با 51 درصد و بعد مردم با 52 درصد بر توسعه کارآفرینی روستایی منطقه ریجاب استان کرمانشاه مؤثر بوده اند.
واکاوی جایگاه پیوندهای روستایی- شهری در توانمندسازی بهره برداران کشاورزی در راستای امنیت غذایی پایدار (موردمطالعه: سکونتگاه های روستایی جنوب شرق استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
674 - 695
حوزههای تخصصی:
بین کانون های شهری و روستایی انواع گوناگون جریان ها و تعاملات فضایی وجود دارد. قوت و کم توانی، نوع و کیفیت تعامل روستایی - شهری همواره دچار تحول بوده و از پتانسیل های پنهان و آشکار فراوانی برخوردار است. سال های طولانی است که آگاهی بسیار از مسئله پیوندهای روستایی - شهری به گونه ای فراگیر وجود داشته است؛ اما پتانسیل های نهفته در جریان ها و تعامل فضایی آن ها بیشتر ناشناخته، رهاشده و نادیده انگاشته شده است. بر این شالوده، این مقاله رابطه بین بهبود پیوندهای روستایی - شهری برای توانمندسازی بهره برداران کشاورزی در امنیت غذایی پایدار روستاهای جنوب شرق استان تهران را آشکار می سازد. برای تبیین این موضوع، 400 پرسشنامه در بین بهره برداران کشاورزی به روش نمونه گیری تصادفی ساده تکمیل شد. یافته های این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی است، بیانگر تأثیر مثبت این پیوندها بر مشارکت بهره برداران کشاورزی در سرمایه گذاری، دسترسی به منابع، بازاررسانی محصولات است. یافته ها بهبود شاخص های جریان فضایی برای توانمندسازی و امنیت غذایی را آشکار ساخت. به سخن دیگر، بهبود شاخص های جریان های فضایی، مشارکت بهره برداران کشاورزی را برای تولید در زمینه های گوناگون و فعالیت های متنوع کشاورزی و غیر کشاورزی تسهیل می کند که پی آیند آن بهبود میانگین ابعاد امنیت غذایی پایدار است. در این ارتباط اتخاذ سیاست های مناسب و بازنگری در نظام سیاست گذاری در راستای توجه بیشتر به پتانسیل پیوندهای روستایی شهری برای بهبود امنیت غذایی پایدار پیشنهاد می شود.
تحلیل مؤلفه های سرمایه اجتماعی مؤثر بر مهاجرت روستاییان با نقش میانجی دلبستگی مکانی (موردمطالعه: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
370 - 387
حوزههای تخصصی:
مهاجرت مهم ترین پدیده ای است که می تواند موجودیت و بقای جوامع روستایی را به خطر بیندازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی و دلبستگی مکانی بر مهاجرت افراد در روستاهای شهرستان جیرفت است. جامعه آماری شامل جمعیت فعال روستایی بود و حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری تصادفی با انتساب متناسب 382 نفر انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود که برای تعیین روایی آن از پانل متخصصان استفاده شد. همچنین، به منظور سنجش پایایی ابزار تحقیق از آلفای کرونباخ استفاده شد و مقدار آن برای سنجه های مختلف پرسشنامه بین 71/0 تا 83/0 محاسبه گردید. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد هرچقدر فاصله محل سکونت روستاییان تا شهر بیشتر شود میزان مهاجرت آن ها هم به شهرها افزایش می یابد، از سوی دیگر هرچقدر سرمایه اجتماعی در میان روستاییان کاهش یابد مهاجرت به میزان زیادی افزایش می یابد. واکاوی حاصل از آزمون تحلیل مسیر نیز نشان داد تمام مؤلفه های سرمایه اجتماعی اثرات مستقیم و معنی داری بر مهاجرت دارند و در این بین مشارکت اجتماعی بیشترین اثر مستقیم معنی دار را بر مهاجرت روستاییان دارد. ضمن اینکه دلبستگی مکانی نیز دارای اثر منفی مستقیم معنی دار بر مهاجرت است. همچنین تمامی مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر دلبستگی مکانی دارای اثر مستقیم مثبت معنی دار هستند، به این معنا که هر چه افراد در جوامع روستایی از سطح بالایی از مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و روابط اجتماعی برخوردار باشند احتمال دلبستگی مکانی در آن ها بیشتر می شود و در نتیجه احتمال مهاجرت در میان آن ها کاهش می یابد.
The Effect of Household Head Characteristics on Poverty and its Intensity in Rural Households of West Azerbaijan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- In the present study, the impact of the household head's features on poverty and its intensity in rural households was investigated using the data related to income cost of rural households of West Azerbaijan during 2014. Design/methodology/approach- To this end, the relative poverty line of the rural households was first estimated in this study. Then, the effect of household characteristics on the intensity of poverty and its incidence was examined as well. The two-step Heckman model was used in this regard through which the impact of variables on household poverty was explored and the likelihood of household poverty was calculated. Afterward, assessing the poverty intensity of poor households, the effect of the study variables on the intensity of poverty of these households was investigated. Findings- The results of the study showed that the age, marital status, employment, and literacy level of the household head had a significantly positive effect on decreasing the incidence of poverty of the households. In addition, being married, the higher level of education, and employment of the household head, and also increasing the number of employed members in the household alleviated the severity of poverty among rural households. Research limitations/implications- The main limitation of this study was the lack of direct access to statistics and that extraction of data from micro- households was time-consuming. Practical implications- Considering the high probability of poverty at the beginning of the young age and retirement, actions must be taken to minimize the negative consequences of poverty in these ages through appropriate social security systems. Furthermore, given that being married reduces the incidence of poverty, careful planning is required to increase employment opportunities, to develop the culture of marriage, and therefore, to reduce the level of divorce in the society. Originality/value- In this article, an attempt has been made to study the influence of individual characteristics of the household head on poverty incidence and its severity in rural households of West Azerbaijan Province using the relative poverty line system. Moreover, based on the aim of the study, the severity of poverty and its incidence are to be separately investigated.
تحلیل اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در رفاه خانوارهای روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شاخص های مهم توسعه در بحث کیفیت زندگی، شاخص رفاه اقتصادی است که دارای اهداف کلانی از جمله ایجاد درآمد و اشتغال در نواحی روستایی در جهت رفاه و کاهش فقر روستائیان است. این پژوهش به تعیین اثربخشی مؤلفه های اقتصادی در رفاه خانوارهای روستایی پرداخته است. روش تحقیق پیمایشی و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق حاضر، کل سرپرستان خانوارهای روستایی بخش مرکزی اسلام آبادغرب است که شامل 4265 خانوار بوده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه لازم جهت تکمیل پرسشنامه 352 خانوار محاسبه گردید و با استفاده از مدل تاپسیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی های صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد مؤلفه های اقتصادی در روستای قلعه شیان با میزان 9997/0 رتبه یک و در روستای چنگرجلیلوند با میزان 8334/0 رتبه آخر را دارد و این نشان از وجود نابرابری ها در بخش شاخص های اقتصادی مورد مطالعه در بین نواحی روستایی است.
شناسایی و دسته بندی الگوهای ذهنی کشاورزان دارای مزارع چندکارکردی نسبت به ترویج کشاورزی چندکارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
496 - 511
حوزههای تخصصی:
کشاورزی چندکارکردی به منزله پارادایم نوین توسعه کشاورزی و روستایی به عنوان پاسخی به چالش های اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. از این رو مطالعه پیش رو به شیوه آمیخته و با استفاده از روش کیو، به تحلیل الگوهای ذهنی کشاورزان نسبت به ترویج کشاورزی چندکارکردی می پردازد. در گام کیفی، با استفاده از رویکرد هدفمند و روش نمونه گیری گلوله برفی با 11 نفر از صاحب نظران دانشگاهی مصاحبه شد. تحلیل داده های گردآوری شده با نرم افزار MAXQDA12 منجر به استخراج 61 گزاره شد. از این تعداد، 48 گزاره به عنوان نمونه کیو انتخاب شد. در گام کمی، پس از جمع آوری اطلاعات حاصل از مرتب سازی کیو توسط 16 نفر از کشاورزان دارای مزارع چندکارکردی (21 N =)، این اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو در نرم افزار SPSS25 تحلیل شد. نتایج نشان داد، 16 کشاورز مورد مطالعه در مجموع چهار الگوی ذهنی در مورد ترویج کشاورزی چندکارکردی داشتند که عبارت اند از: حامیان درک اهمیت و منافع کشاورزی چندکارکردی و محدودیت های کشاورزی تولیدگرا، حامیان سیاست های تسهیل و تشویق کننده و عوامل آموزشی و ترویجی، حامیان مهارت های کارآفرینی کشاورزان و تقاضای جامعه برای کارکردهای غیرتولیدی کشاورزی، حامیان ویژگی های مزرعه در چندکارکردی کردن مزارع کشاورزی. این الگوها در مجموع 20/84 درصد واریانس کل را تبیین کردند. الگوی ذهنی اول (86/26 درصد) و الگوی ذهنی دوم (51/23 درصد) سهم بیشتری از واریانس کل را تبیین کردند.
The Effect of National and State Land Resource Allocation on Sustainable Rural Development (Case Study: Northern and Southern Bar’an Rural District in Isfahan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- In addition to preservation of and getting religious and legal rights of the government and people, one of the most important goals of ownership and consolidation of national and government domains is to keep and develop renewable natural resources and to allocate them for development of agricultural and productive activities. The ultimate goal of the legislator, has been movement towards comprehensive agricultural self-sufficiency, deprivation reduction, and development in villages. The present study aims at investigating the effect of national land resource allocation on rural sustainable development. As a result, the rural districts of Northern and Southern Bar’an, as a part of the central province of Isfahan, were selected. Design/methodology/approach- The present study is applied in terms of aims, descriptive-analytical in terms of research method, and survey study in terms of data collection. Data collection was performed through library and field studies. The population of the research consisted of farmers of five villages of the Northern Bar’an rural district and five villages of the Southern Bar’an rural district and 30 experts. A sample 260 farmers were selected using Cochran formula. Findings- The results indicated that the effectiveness of the allocation of national and government lands on the dimensions of rural sustainable development is at a moderate level. It shows poor efficiency of allocation of national and public land resources. Research limitations / implications- Problems like farmers' reluctance to cooperate and questionnaire distribution were among the challenges faced in this research. Originality/value: Given the importance of the studied region in production and agricultural, the findings of the present study can be regarded a big step in exploiting the potentiality of this region to determine strategies for sustainable rural development.
Evaluating the Economic and Social Effects of Tourism on Tourist Attractive Villages of Izeh and Baghmalek Counties(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The villages of Izeh and baghmalek cities are considered as tourist destinations in Khouzestan province due to their valuable natural, cultural and historical attractions. Therefore, in the present study, the economic and social effects of tourism on the tourist attractive villages of Izeh and Baghmalek were studied. Design/methodology/approach- The present study is conducted with applied purposes using a descriptive-analytical method. The library and field methods were used for data collection. The statistical population of the study included 20 rural experts and managers and 242 rural heads of households who were selected by simple random sampling. Villages that had the potential for tourism were selected. In order to use the indicators, based on the theoretical foundations of previous researches and studies, the indicators were screened and operationalized. Based on the nature of the research, 10 indicators with a higher degree of reproducibility were selected. SPSS tests and Prometheus technique were used to analyze the data. Findings- Assessing the effects of tourism on the studied villages showed that tourism has the most positive effects on indicators of improving facilities and services, booming local products market and household income growth and employment, respectively, and the most negative effects on cultural interactions and population dynamics, land price, and changes in lifestyle and security. Moreover, the results of Prometheus technique showed that the percentage of changes in tourism effects was 80% in Imamzadeh Abdolah, above 69% in Shivand, 59.14 in Mal agha, 27.26% in Robat Hazrat Soleiman, 17.69% in Abolabbas, 16.12% in Susan village, 10.75% in Pian, 10.63% in Sadat Hosseini village and 8.46% in Kamal village. Originality/value- The community living in Izeh and Baghmalek cities have been facing many problems for many years. In such a way that the mentioned cities were deprived of the minimum facilities and welfare services. These problems are more pronounced in rural communities. Therefore, considering that the villages of the two cities, have natural potentials for tourism, handicrafts, local and indigenous products, etc., it is possible to develop tourism and take advantage of these capacities to improve facilities and services, income, quality of life, etc., in these villages.
تحلیل سطوح توسعه امکانات و خدمات کشاوزی در سکونتگاه های روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت و برنامه ریزی متوازن توسعه کشاورزی مستلزم شناخت نابرابری ها، فاصله ها و اتّخاذ رویکرد منطقه ای و تمرکززدایی به منظور هدایت مناسب امکانات، سرمایه ها و نیروی انسانی است. بنابر این پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی – تحلیلی در پی رسیدن به دو هدف صورت گرفته است: الف. مشخص کردن وضعیت توسعه یافتگی کشاورزی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از تکنیک های چند معیاره (تاپسیس، ویکور و ساو) ب. ارائه یک مدل تلفیقی بر اساس نتایج این سه مدل با استفاده از تکنیک کپ لند. جامعه آماری شامل 8 شهرستان استان بر اساس سرشماری سال 1395 می باشد. داده های موردنیاز پژوهش (34 متغیر) با استفاده از سالنامه آماری سال 1394 و سرشماری سال 1390 جمع آوری شده است. همچنین وزن هرکدام از متغیر ها با استفاده از روش AHP (مقایسه دوبه دو) مشخص و نقشه های مربوط به وضعیت توسعه یافتگی شهرستان ها با استفاده از نرم افزار Gis ترسیم شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در سطح استان هیچ شهرستانی به لحاظ امکانات کشاورزی در سطح توسعه یافتگی بسیار بالا قرار ندارد، همچنین میان شهرستان های استان شکاف توسعه ای و ناهمگنی آشکاری وجود دارد زیرا شهرستان بویراحمد با مقدار شاخص تلفیقی 797/0 در رتبه اول (وضعیت نسبتاً توسعه یافته) و شهرستان باشت با اختلاف 653/0 و مقدار شاخص تلفیقی 144/0 در رتبه هشتم (وضعیت کاملاً محروم از توسعه) قرار دارد. 5/37 درصد شهرستان ها نسبتاً توسعه یافته، 25 درصد شهرستان ها در وضعیت توسعه یافتگی متوسط، 25 درصد شهرستان ها نسبتاً محروم از توسعه و درنهایت 5/12 درصد شهرستان های استان کاملاً از توسعه محروم هستند.
بررسی رابطه تغییرات منابع آب کشاورزی با شاخص های اقتصادی و اجتماعی (مورد مطالعه: دهستان نیزار، بخش سلفچگان، شهرستان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
666 - 683
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی منابع آب کشاورزی در اختیار روستاهای منطقه و تغییرات آن و سپس بررسی رابطه آن با سایر تغییرات ایجادشده در روستاهای دهستان موردمطالعه و در بازه زمانی 1385 تا 1395 است. استفاده از روش های کتابخانه ای و پایشی برای بررسی وضعیت منابع آب کشاورزی و میزان تغییرات آن و سپس مراجعه مستقیم به جامعه موردمطالعه و گردآوری اطلاعات موردنظر برای ارزیابی اثرات تغییر در منابع آب از طریق پرسشنامه ای که روایی آن به تأیید کارشناسان و صاحب نظران رسید. یافته ها نشان می دهد ارتباط معنی داری میان تغییر در منابع آب کشاورزی با تغییرات جمعیتی در روستاها وجود ندارد، اما تغییر میزان دسترسی به این منابع منجر به افزایش تنش های اجتماعی، افزایش انگیزه های مهاجرت، کاهش سطح زیرکشت، کاهش رضایتمندی از زندگی و افزایش هزینه های بهره برداری از منابع آب منجر شده است اگرچه در حال حاضر به تغییر الگوی کشت منجر نشده است. درنتیجه باید تدابیر لازم با در نظر گرفتن ارتباط میان این شاخص ها مدنظر سیاست گذاران قرار گیرد و ضمن تقویت قدرت انطباق روستاییان با شرایط کمبود آب به افزایش سرمایه های اجتماعی و آموزش توجه ویژه ای داشت.
ارزیابی اثرات یکپارچه سازی اراضی کشاورزی بر اقتصاد خانوارهای روستایی مورد: بخش میرزاکوچک شهرستان صومعه سرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، مطالعه و ارزیابی اثرات یکپارچه سازی ارضی کشت برنج در اقتصاد خانوارهای بهره بردار روستایی است. برای بررسی موضوع, اثرات اجرای طرح بر روی متغیرهایی همچون سطح زیر کشت، درآمد خانوارهای بهره بردار روستایی و کاهش هزینه های تولید کشاورزی، مطالعه گردید. این پژوهش براساس هدف کاربردی و از دیدگاه روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. از روش توصیفی برای وضع موجود و از روش تحلیلی برای تجزیه و تحلیل استفاده می شود. جهت انجام این مطالعه 20 روستای بخش میرزا کوچک شهرستان صومعه سرا (که طرح یکپارچه سازی اراضی در آن اجرا شده است) مورد مطالعه قرار گرفت. داده های مورد نیاز جهت تجزیه و تحلیل نهایی اطلاعات از طریق مطالعات میدانی و مراجعه به روستاهای مجری طرح انجام شده است. روش نمونه گیری بصورت تصادفی است که براساس فرمول کوکران از میان 5343 بهره بردار 389 خانوار بهره بردار انتخاب شدند. اعتبار روایی این پژوهش, توسط متخصصان مشخص گردیدو با محاسبه آلفای کرونباخ 91/0 پایایی بسیار بالای پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. برای توزیع حجم نمونه بطور وزنی، نسبت به تعداد خانوارهای بهره بردار هریک از روستاها تعیین گردید. داده های پیمایشی پس از استخراج و تحلیل، با داده های اسنادی تلفیق گردید و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار Excel و spss از طریق آزمون میانگین و ضریب اسپیرمن استفاده شد. نتایج مطالعه نشان می دهد که در روستاهای مورد بررسی، راندمان تولید بالا و هزینه های تولید کاهش و اقتصاد خانوارهای بهره بردار روستایی بهبود یافته است. بعلاوه، یکپارچه سازی اراضی کشاورزی بر ورود فناوری، صرفه جویی در آب، کاهش مصرف کود، کاهش زمان انجام کار و کاهش نیروی کار تأثیرگذار باشد، اثرات مثبت ویژه ای نداشته است.
تحلیل رابطه عوامل جمعیتی با وضعیت اشتغال بخش کشاورزی (مورد مطالعه: روستاهای استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روستایی مرهون بهبود شاخص های مختلفی است که یکی از مهمترین آن ها، اشتغال زایی است. اشتغال زایی در طی چند دهه گذشته اهمیت بیشتری داشته است؛ چرا که روستاها با معضلات مختلفی از جمله مهاجرت، نابرابری، تخلیه جمعیتی رو به رو بوده اند. ریشه بسیاری از این مشکلات، بیکاری و نبود یک اشتغال پایدار است. عواملی گوناگونی در اشتغال زایی موثر است که از ان جمله می توان به شاخص های جمعیتی اشاره نمود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی عوامل موثر جمعیتی بر اشتغال بخش کشاورزی در روستاهای استان اصفهان است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر آمار سازمانی مربوط به اشتغال روستایی استان اصفهان است. تجریه و تحلیل در نرم افزار Eviews 10 مبتنی بر تدوین یک معادله رگرسیونی لگاریتمی متشکل از نرخ باسوادی، تعداد مهاجران، بارتکفل خالص، جمعیت فعال و متغیر مجازی میزان استقبال روستائیان از طرح های مشارکتی در بخش کشاورزی انجام شده است. نتایح تحقیق نشان می دهد که به ازای یک درصد افزایش در نرخ باسوادی در روستاها، اشتغال در بخش کشاورزی 5/0 درصد کاهش می یابد. این موضوع استفاده از روش های غیرعلمی و سنتی بودن کشاورزی در روستاهای منتخب را نشان می دهد. همچنین با افزایش یک درصد مهاجرت از روستاهای استان اصفهان، اشتغال در بخش کشاورزی 06/0 درصد کاهش می یابد. نتایج نشان دهنده این است که با افزایش یک درصد بار تکفل خالص، 5/0 درصد اشتغال بخش کشاورزی در منطقه کاهش و با افزایش یک درصد جمعیت فعال، اشتغال در بخش کشاورزی 64/0 درصد افزایش می یابد. این درصد برآورد شده تایید کننده ی اشتغال 65 درصدی روستائیان در بخش کشاورزی استان اصفهان است. ضریب متغیر مجازی مثبت برآورد شده ، نشان می دهد با افزایش یک درصد استقبال روستائیان از طرح های مشارکتی، اشتغال در بخش کشاورزی 6/0 افزایش می یابد. دلیل اصلی این امر، ایجاد اشتغال جدید در اجرای طرح های مشارکتی و افزایش ارزش افزوده در بخش کشاورزی به کمک این نوع طرح ها است.
Assessment of Local Communities Standpoint about Rural Development (Case Study: Boyerahmad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
21 - 41
حوزههای تخصصی:
Purpose- The main objective of present study is analysis of viewpoints of Boyer-Ahmad local communities about rural development. The criteria of rural development are identified by a systematic approach from the standpoints of people who are aware of current rural issues in the investigated villages. In the next stage, the level of development of settlements was determined according to the identified criteria. Design/methodology/approach- The current study is based on qualitative methods (grounded theory) and quantitative (descriptive-analytical and survey). The required data was collected through the field methods (questionnaire and interview). The sample population of the study was determined to extract the indicators purposefully and based on the snowball method until the theoretical saturation of the interview with 18 people was reached. The statistical population of the study is the people living in the villages of Boyer-Ahmad County. 380 people in 10 rural settlements are assessed by employing Cochran's formula. The validity of the research questionnaire was confirmed by content validity and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha. SPSS22 and ArcGis software were used for analyzing the data. Finding- In the index extraction stage, 51 concepts were identified in the form of 6 major categories. In the second stage, the results of one-sample t-test showed that rural settlements have a development coefficient of 0.35 in terms of the studied categories with an average of 2.46, which are at an undeveloped level. The status of development categories also shows that the category of environmental resources with an average of 3.31 has the best level and the category of quality of life with an average of 1.96 have the worst situation in the studied villages. The results also show that the Ganjeh Kohneh village with a coefficient of 0.43 and Mazdak village with a coefficient of 0.40 are in the middle development level and other settlements are in the undeveloped level. Practical implications- According to the results, solutions such as equitable distribution of services, development of a vision document for integrated development, diversification of economic activities and the use of social capital of villagers in the planning process have been proposed. Originality/value- Before planning at the local level, it is necessary to examine the views of the local community regarding rural development. There are differences between rural areas in terms of capabilities, talents, facilities and priorities, and local planning can take these differences into account.
تحلیل اثرات احداث آزادراه تهران- شمال بر روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی منجر به افزایش تقاضا برای توسعه راه های جدید می شود. راه ها از عناصر مهم زندگی نوین به شمار می آیند و زمینه های رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را فراهم می سازند. در عصر حاضر انسان کاملاً از طبیعت جدا شده و در مسیری ناپایدار قرار گرفته که قطعاً به تخریب کامل محیط زیست و از بین رفتن شرایط زیستی بر کره زمین منتهی خواهد شد. به منظور امکان ارتباط سریع، ایمن و ارزان بین مناطق شمالی و مرکزی کشور و تکمیل کریدور حمل و نقلی شمال- جنوب کشور، نیاز به احداث آزادراه تهران- شمال در منطقه شمال کشور احساس گردید. این پروژه در دست احداث علاوه بر اینکه پیامدهای بالقوه مثبت، پیامدهای منفی را نیز به همراه داشته است. در این تحقیق، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری داده های میدانی و تحلیل آماری تأثیر آزاد راه تهران- شمال بر اقتصاد روستاهای پیرامونی، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه، علی رغم مزایای غیر قابل انکار احداث آزادراه تهران- شمال نظیر کاهش میانگین شیب طولی، افزایش سرعت سفر، کاهش مصرف انرژی، این پروژه دارای اثرات و پیامدهای منفی بر روستاهای پیرامونی می باشد. یافته ها نشان داده است که روستای سینوا واقع در مسیر این با دگرگونی های بنیادین مواجه گردیده است و احداث آزاد راه نه تنها هیچ گونه جنبش و پویایی اقتصادی به وجود نیاورده است بلکه با تصرف و تخریب بافت اصلی روستا باعث از بین بردن زمین های زراعی، باغات، و مراکز دامپروری گردیده و در مجموع هیچ گونه دستاورد اقتصادی و گردشگری نداشته است.
Framework for Studying Consequence of Rural Tourism Entrepreneurship Development (Case Study: Shit and Shirin Sou areas of Tarom County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
105-120
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of this study is to present a framework for studying the consequences of rural tourism entrepreneurship development. Design/methodology/approach- The type of study is applied Research and descriptive-exploratory in essence. Data collection tool was a researcher-made questionnaire and the validity of the questionnaire items was confirmed by experts and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha (.876). Based on statistical population of experts, local managers and owners of tourism complexes in the villages of Darram and Chavarzgh counties that were selected through purposive non-probability sampling method, 277 households were selected from the owners of tourism complexes and practitioners related to tourism activity. The field-library data collection and data analysis were performed using SPSS software and Structural Equation Modeling (SEM) using AMOS software. The relevance of the four factors affecting the outcomes of rural tourism entrepreneurship development is discussed. Finding- The results show that the extent of the impact of independent variables of entrepreneurship on tourism development outcomes in the study area, respectively, are the indicators of the opportunities created by the growth and development of entrepreneurship with 0.98 as the first rank and the most influential, socio-economic value creation index of entrepreneurship with 0.87, which is ranked second, innovation and creativity index is ranked third with 0.43 and finally, environmental entrepreneurship index of tourism entrepreneurship is 0.38 and is ranked fourth. Practical implications- The formulation framework for evaluating the implications of tourism entrepreneurship development presented in this study has a meaningful and acceptable explanation in the study area.
مدل سازی فضایی گاوداری های صنعتی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های اقتصادی و صنایع اغلب در مناطق خاصی تمرکز می یابند. صنایع مرتبط با فعالیت های کشاورزی به خصوص صنایع دامی نیز از چنین الگویی پیروی می کنند. شناسایی الگوهای فضایی گاوداری های صنعتی و نیروهایی که موجب استقرار آنها در مناطق خاص می شود از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا می تواند نقش مهمی در طراحی برنامه های آمایشی با هدف توزیع بهینه صنایع دامی متناسب با توانمندی های مناطق داشته باشد. این پژوهش با هدف مدل سازی توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده های اصلی آن در سطح استان های ایران انجام شده است. داده های پژوهش مربوط به تعداد گاوداری های فعال به تفکیک استان ها و مستخرج از نتایج آمارگیری، از گاوداری های صنعتی کشور در سال های 1392، 1395و 1398 می باشد. از رگرسیون وزنی جغرافیایی پواسن(GWPR) برای مدل سازی روابط بین توزیع فضایی گاوداری های صنعتی و تعیین کننده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که توزیع فضایی و زمانی گاوداری های صنعتی در دوره های مورد بررسی تغییرپذیری فضایی و زمانی کمی دارند. به طورکلی، گاوداری های صنعتی فعال عمدتاً در مناطق مرکزی، جنوب(استان فارس) و شمال شرق تمرکز یافته اند، این الگو در طی دوره های مورد بررسی تقریباً ثابت بوده است اما در سال 1398 تاحدودی مناطق شمال غربی نیز بدان افزوده شده است. نتایج مدل نشان می دهد که 84 درصد از انحراف تبیین شده مربوط به متغیرهای مورد بررسی(درصد تولید جو، درصد تولید علوفه، میانگین ارتقاع، تولید ناخالص داخلی، متوسط دما، متوسط بارش، تراکم شبکه راه و درصد جمعیت) است. نتایج ضرایب محلی مدل GWPR نشان داد که مقادیر آن در سراسر فضا یکسان نیست و باتوجه به شرایط محلی تغییر می کند. همچنین مدل GWPR عملکرد بهتری در مقایسه با مدل GPR دارد.
واکاوی سازوکار تولید و نشر اطلاعات سامانه هشدار زودهنگام خشکسالی در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
740 - 753
حوزههای تخصصی:
خشکسالی ازجمله بلایایی است که بیشترین خسارات مالی را در ایران برجای می گذارد. بااین وجود، برنامه های مدیریت خشکسالی عمدتاً بر پایه مدیریت بحران استوار است. درحالی که می بایست جهت گیری برنامه ریزی های خشکسالی به سمت مدیریت ریسک که یکی از مهم ترین ارکان آن، سامانه هشدار زودهنگام است، تغییر جهت یابد. در سامانه هشدار زودهنگام، اطلاعات به موقع برای افرادی که در معرض مخاطره قرار دارند، فراهم می شود تا بدین طریق بتوانند ریسک را کاهش دهند. پژوهش حاضر با هدف واکاوی سازوکار تولید و نشر اطلاعات سامانه هشدار زودهنگام خشکسالی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. بدین منظور، از رویکرد کیفی (روش مطالعه موردی و روش اسنادی) بهره گرفته شد. جامعه موردمطالعه شامل کارشناسان سازمان هواشناسی، جهاد کشاورزی، شرکت آب منطقه ای، نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی، بانک کشاورزی، صداوسیما، اداره بحران و فرمانداری (26 نفر) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری موارد ویژه انتخاب شدند. نتایج نشان داد ارائه اطلاعات و هشدار خشکسالی و مدیریت آن در قالب یک سیستم سازمان یافته در شهرستان کرمانشاه توسعه پیدا نکرده و گاهی سازمان ها به صورت مستقل و جزیره ای، اقداماتی را انجام می دهند و اطلاعاتی را به بهره برداران منتقل می کنند، بدون اینکه به شرایط محلی منطقه، نیازها و واکنش کشاورزان نسبت به این هشدارها توجهی داشته باشند. دستاوردهای این تحقیق می تواند گامی مؤثر در راستای طراحی سامانه هشدار زودهنگام خشکسالی در استان کرمانشاه باشد که به توانمندسازی کشاورزان جهت اقدامات به موقع و مناسب جهت کاهش ریسک خشکسالی منجر گردد.
تحلیل تأثیر طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد بر کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
816 - 831
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف تأثیر اجرای طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد بر کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان انجام شد. روش این تحقیق، توصیفی - همبستگی بود که با استفاده از تکنیک پیمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، روستائیان شهرستان مریوان بودند که در میان آن ها طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد اجرا شده بود که 8127 نفر را شامل می شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بدست آمد. نتایج آمار توصیفی نشان داد میانگین مؤلفه های متغیر ا طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد (پیشگیری و کاهش سوء مصرف مواد) در سطح کم به دست آمد (<2). میانگین مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی متغیر کیفیت زندگی کمتر از سطح متوسط (3>) و برای مؤلفه کالبدی متغیر کیفیت زندگی بالاتر از سطح متوسط محاسبه شد (>3). نتایج به دست آمده از مدل ساختاری تحقیق نشان داد که طرح اجتماع محور پیشگیری از اعتیاد اثر مثبت و معنی داری بر متغیر کیفیت زندگی داشت، به طوری که این متغیر 76 درصد از تغییرات کیفیت زندگی روستائیان مورد مطالعه را تبیین نمود. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت اجرای طرح اجتماع محور پیشگیری در اعتیاد نقش بسزایی در بهبود کیفیت زندگی روستائیان شهرستان مریوان داشته است.
افت منابع آب زیرزمینی و تأثیر آن بر ساختار کالبدی نواحی روستایی (موردمطالعه: سکونتگاه های روستایی شهرستان لردگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
170 - 189
حوزههای تخصصی:
نیاز روز افزون انسان به آب از یک سو و کمبود آن از سوی دیگر، باعث افزایش بهره برداری از این منبع حیاتی شده است. امروزه، به دلیل بهره برداری بیشتر از منابع آب زیرزمینی و افت سطح ایستابی این ذخایر به سمت لایه های عمیق تر، مشکلات متعددی سکونتگاه های روستایی را تهدید می نماید. مسئله اساسی این است که به دنبال افزایش جمعیت و رشد تقاضا برای رفع نیازهای جوامع روستایی، بهره برداری بی رویه و فشار بر این ذخایر حیاتی مضاعف گردید. هدف اصلی پژوهش، ریشه یابی علل افت منابع آب زیرزمینی و تأثیر آن بر ساختار کالبدی نواحی روستایی است. برای گردآوری اطلاعات تحقیق (که به لحاظ هدف، کاربردی است) از مطالعات اسنادی و میدانی بهره گیری شد. جامعه آماری پژوهش 89831 نفر از جمعیت روستایی شهرستان لردگان است که 115 نمونه آن به کمک نرم افزار G-Power، به طور هدفمند انتخاب گردید. داده های پژوهش با روش های توصیفی-تحلیلی و علی-تطبیقی و نیز به یاری نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد طی دوره 1340-1395، افزایش شمار بهره برداران زراعی، گسترش سطح زیرکشت آبی و حفر چاه های عمیق، با افزایش بهره برداری بی رویه و افت سطح آب زیرزمینی در قلمروی پژوهش، رابطه دارد. همچنین می توان گفت خرد شدن قطعات زراعی، اعطای مجوز حفر و کف شکنی چاه ها و رواج محصولات زراعی آبخواه در تعامل با افزایش جمعیت، مهم ترین عوامل برداشت مضاعف و افت تراز آب های زیرزمینی تا مرز 22- متر در دشت ها به شمار می آید که پیامدهای آن به شکل از بین رفتن تالاب ها و مراتع، نشست زمین به میزان 85 سانتی متر، ایجاد شکاف عمیق در مساکن و مزارع، دگرگونی سیمای دشت ها و سرانجام ناپایداری سکونتگاه های روستایی ظاهر شده است.
سطح توسعه کارآفرینی کشاورزی در بین کارآفرینان خرد و نقش عوامل فردی موثر بر آن در مناطق روستایی شهرستان مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی در کشاورزی به معنای بکارگیری خلاقیت و نوآوری در فعالیت های مرتبط با کشاورزی و راهبرد کلیدی در حل چالش های بخش کشاورزی نواحی روستایی است. پژوهش حاضر به بررسی سطح توسعه کارآفرینی کشاورزی در بین کارآفرینان خرد و نقش عوامل فردی موثر بر آن می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است. در این پژوهش 55 روستا که دارای کارآفرین خرد کشاورزی در شهرستان مشهد هستند، شناسایی و تمامی کارآفرینان خرد کشاورز (90 کارآفرین) مورد بررسی قرار گرفت. لذا چه در سطح روستا و چه در سطح واحد تحلیل، تمام شماری انجام شد. توسعه کارآفرینی در میان کارآفرینان کشاورزی خرد به کمک 4 بعد نوسازی، پیشگامی، ریسک پذیری و نوگرایی و 18 شاخص به کمک ابزار پرسشنامه کمی شد. آلفای کرونباخ 0.83 بیانگر پایایی مطلوب ابزار پژوهش است. نتایج نشان داد میانگین بعد نوسازی با 3.26، بعد پیشگامی با 3.24، بعد ریسک پذیری با 3.48، بعد نوگرایی با 3.19 به طور معنی داری بالاتر از میانه نظری در حد متوسط می باشد. همچنین میانگین سازه توسعه کارآفرینی در بین کارآفرینان کشاورز با 3.29 از میانه نظری بالاتر است؛ لذا میزان توسعه کارآفرینی در بین کارآفرینان خرد کشاورزی نواحی روستایی شهرستان مشهد در سطح متوسط ارزیابی شده است. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد رابطه مستقیم و معنی داری بین سابقه فعالیت کشاورزی، رضایت از کسب و کار کارآفرینانه و درآمد با سازه توسعه فعالیت های کارآفرینانه کشاورزی وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین میانگین توسعه فعالیت های کارآفرینانه کشاورزی بر اساس بومی/غیربومی بودن، جنسیت، تاهل، دارا بودن/نبودن تحصیلات تخصصی، شرکت/عدم شرکت در دوره های آموزشی مشاهده نشد.