فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۲٬۵۱۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
عرضه فرصتهای تفریحی با کیفیت یکی از اهداف مهم مدیریت سایت های گردشگری است و سنجش «ظرفیت تحمل اجتماعی گردشگری» از ابزارهای مدیریتی برای نیل به این مقصود میباشد. به علاوه، ظرفیت تحمل اجتماعی با «ازدحام ادراک شده» توسط دیدارکنندگان ارتباط نزدیکی دارد. مطالعات پیشین نشان داده است که با عبور از آستانه ظرفیت تحمل اجتماعی و نزدیک شدن به وضعیت ازدحام، شاهد افت کیفیت تجربه تفریحی دیدارکنندگان و به دنبال آن کاهش مطلوبیت منبع تفریحی خواهیم بود. در ایران، تاکنون مطالعه ای که به بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر ازدحام ادراک شده توسط دیدارکنندگان پرداخته باشد، صورت نگرفته است؛ از این رو هدف از این مطالعه، شناسایی و اولویت بندی این متغیرها بوده است. بدین منظور داده های تحقیق در تعطیلات نوروز 1390، به روش میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری این تحقیق گردشگران درون حوزهای دیدارکننده از آبشار مارگون بوده است. دادهها با استفاده از روش های آماری توصیفی- استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 273 پرسش نامه، نشان داد که 4 متغیر انتظار فرد از تراکم، کمبود فضای پارکینگ، رفتار سایر دیدارکنندگان و کمبود فضای پیک نیک (به ترتیب) بر ادراک دیدارکنندگان از ازدحام در آبشار مارگون مؤثر بودند. به علاوه، ازدحام ادراک شده در نقاط مختلف سایت تفاوت معناداری نشان داد.
طراحی راهبردهای توسعه پایدار گردشگری روستاهای تاریخی - فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر گردشگری به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت قابل توجهی در زمینه تنوع بخشی اقتصادی، حفظ میراث طبیعی و تاریخی- فرهنگی پیدا کرده است. در این میان اهمیت آثار تاریخی- فرهنگی موجود در روستاها به عنوان میراث تمدنی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و سبب جذب گردشگران زیادی به مقصدهای دارای چنین پتانسیل هایی می شود. لذا بهره گیری از این پتانسیل ها نیازمند طرّاحی، راهبردهای مناسب و ویژه این نواحی از سوی برنامه ریزان و مدیران گردشگری است. لذا این پژوهش با هدف تدوین راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای مورد مطالعه در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی است که راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای تاریخی- فرهنگی کشور کدام است؟ بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه پیمایشی و مدل تحلیلی SWOC و ماتریس ارزیابی QSPM به ارائه راهبردهای مناسب در قالب سه گروه مشارکت کننده مردم، گردشگران و مسئولان در 7 روستای تاریخی- فرهنگی ایران پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه راهبرد مطلوب توسعه گردشگری روستایی، از روش تحلیلی سواک استفاده شده است. با توجّه به نتایج به دست آمده از نظرات جامعه های نمونه راهبرد تدافعی به عنوان راهبرد کانونی برای توسعه گردشگری روستایی در روستاهای مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی تأثیرات سدّ ژاوه بر مناطق روستایی هم جوار؛ شهرستان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعه حاضر به ارزیابی تأثیرات محیطی، اقتصادی و اجتماعی سدّ ژاوه در استان کردستان تا سال ۱۳۹۳ و آبگیری آن در آینده پرداخته است. روش: ارزیابی نگرش ساکنین مناطق روستایی واقع در حوضه سد، نسبت به تأثیرات احداث آن تا زمان مطالعه و آبگیری آن در آینده، جداگانه صورت گرفته و داده ها با تکمیل پرسش نامه و مصاحبه با ۲۵۰ سرپرست خانوار از ۱۳ روستای نمونه، گردآوری شده است. یافته ها/نتایج: آسیب پذیری های ادراک شده اقتصادی و محیطی احداث سد، متوجّه وضعیت معیشتی و دارایی ها و منابع محیطی تولید کشاورزی روستاها بوده و با افزایش فاصله از سد، افزایش جمعیت و افزایش مقدار زمین، بیشتر ارزیابی شده است. به عبارتی، ساکنین برخوردارتر از مواهب و منابع محیطی، احداث سدّ ژاوه را مخاطره ای برای دیرپایی سکونت پذیری اکوسیستم سکونتگاهی و پایداری نظام معیشتی خود ارزیابی کرده و بیش از منافع آب سد، آسیب های آن را متوجّه خود دانسته اند. باوجوداین، همچنان حسّ تعلّق و انگیزه ماندگاری ساکنین آسیب ناپذیر باقی مانده است. نتیجه گیری: مدیریت پایدار منابع محدود آب کشاورزی، با توجّه به فزایندگی تقاضا و رخداد کم آبی های گسترده، ضرورتی اجتناب ناپذیر برای کشور به حساب می آید. سدسازی برای ذخیره منابع محدود آب، بالقوّه می تواند امکان استفاده کارآمدتر از آنها را فراهم نماید. امّا اجرای غیراصولی و بدون ارزیابی های همه جانبه از پیامدهای آن به ویژه برای جوامع هدف، اکوسیستم های محیطی و انسانی را از فواید آب های سطحی محروم کرده و پیامدهای ناگواری برای آنها خواهد داشت.
تأثیرات فرهنگی گردشگری در مناطق روستایی از دید جامعه محلی (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری یکی از بزرگ ترین منابع درآمدیِ بسیاری از کشورها به حساب می آید. اما گردشگری از نظر ماهوی قبل از آنکه به عنوان یک پدیده اقتصادی مطرح باشد، یک امر فرهنگی است و فرهنگ به عنوان جاذبه اصلی گردشگری محسوب می شود. با توجه به آسیب پذیری و شکنندگی خاص میراث فرهنگی، توسعه گردشگری در مواردی می تواند موجب صدمه دیدن الگوهای فرهنگی بومی گردد. این امر در رابطه با گردشگری روستایی، که از جمله گزینه های مطرح و مهم برای کمک به توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع روستایی است، از حساسیت و اهمیت بیشتری برخوردار است. روستای ابیانه، به اعتبار پیشینه و آثارِ اصیل فرهنگی و تاریخی آن، از جمله شاخص ترین روستاهای گردشگری ایران در حوزه گردشگری فرهنگی به حساب می آید. با توجه به سابقه و شدت رونق گردشگری در این روستا، پژوهش حاضر با بهره گیری از فنون پیمایشی، به ارزیابی تأثیرات فرهنگیِ این پدیده از دیدگاه جامعه محلی پرداخته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بر اساس دیدگاه طیفیِ تداوم / گسستِ فرهنگی، بیانگر تأثیرگذاری فرهنگیِ معنی دار گسترش گردشگری، در همه حوزه هایِ آداب و رسوم محلی، روابط و انسجام اجتماعی، مبادلات فرهنگی، کالایی شدن فرهنگ محلی، توجه به میراث فرهنگی، آگاهی های عمومی، ناهنجاری های فرهنگی، نمودهای رفتاری و تغییرات یا واگشت های فرهنگی، در سطح روستا از دیدگاه ساکنین محلی است. گذشته از تفاوت های جزئی و انگشت شمار، ارزیابی جامعه محلی حاکی از تضعیف همه موارد فوق و به عبارتی بروز این تغییرات در محدوده گسست فرهنگی، البته با شدت های ملایم، بوده است.
تحلیل عاملی موانع توسعه گردشگری روستایی در بخش سلطانیه استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی موانع توسعه گردشگری روستایی در بخش سلطانیه استان زنجان بود. این تحقیق از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های تلفیقی کمی-کیفی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیر آزمایشی و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق را سه گروه مردم محلی، کارکنان ادارات دولتی و گردشگران تشکیل دادند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود که توسط محقق طراحی شد. روایی ظاهری و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات کارشناسان صاحب نظر توسعه روستایی در استان و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پایلوت تست انجام گردید و جهت تعیین پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel و SPSS نسخه 16 پردازش و تحلیل گردید. نتایج نشان داد منطقه دارای قابلیت بالایی در زمینه توسعه گردشگری روستایی در ابعاد تاریخی، طبیعی و فرهنگی در راستای توسعه پایدار می باشد. نتایج تحلیل عاملی موانع توسعه گردشگری روستایی در منطقه نشان داد این موانع به ترتیب اهمیت شامل ضعف مدیریت و برنامه ریزی، کمبود تسهیلات رفاهی و بهداشتی، موانع فرهنگی و آموزشی و سرمایه گذاری ناکافی می باشد.
بررسی و شناخت صنایع دستی ( قالیبافی) در روستاهای حاشی؟ غربی دشت کویر به منظور توسعه و احیاء آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش ایوانکی یکی ازسه بخش شهرستان گرمسار است. در این بخش، یازده روستا با حدود 2000 نفر جمعیت استقرار یافته اند . روستاهای این بخش در سه گروه اقتصادی بر اساس یافته های تحقیق طبقه بندی می شوند: گروه اول ، از لحاظ سطح زندگی از یک رفاه نسبی برخوردار می باشند، گروه دوم از لحاظ سطح زندگی در درجه دوم قرار دارند و گروه سوم را روستاهای نسبتاٌ محروم تشکیل می دهند. محدودیت آب، خاک، اقلیم ، فناوری ، علم، سرمایه و مدیریت موجب گردیده که توسعه روستائی را پوشش دهد، متأسفانه در سالهای اخیر به جهت افزایش قیمت مواد اولیه و پائین بودن کیفیت تولید از رونق افتاده و در حال منسوخ شدن می باشد. در این تحقیق ضمن شناخت محیط طبیعی،انسانی و اقتصادی ناحیه مورد مطالعه ، راهکارهائی به منظور تعالی و توسعه صنایع روستائی بخصوص قالیبافی ، در روستاهای مورد نظر ارائه گردیده است.
کاربرد مدل DRASTIC در مکان یابی محل دفن پسماند روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان کارون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مسائلی که در امر مدیریت پسماند حائز اهمیت می باشد، مبحث مکان یابی محل دفن پس ماند و شیرابه های ناشی از آن در نواحی روستایی است. این شیرابه ها، موجب آلودگی آبخوان می شوند. ارزیابی آسیب پذیری آلودگی آبخوان، ابزاری توانمند جهت توصیف حفاظت از این چنین مناطقی است که متأثر از آلاینده ها هستند. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، مکان یابی محل دفن پسماند روستایی است. علاوه بر این، پژوهش حاضر به بررسی پتانسیل آسیب پذیری آلودگی آبخوان در مکان های پیشنهادی دفن پسماند با استفاده از مدل دراستیک در نقاط روستایی و تهیه نقشه پهنه بندی مناطق آسیب-پذیر می پردازد.
روش: روش این پژوهش از نوع اسنادی(کتابخانه ای)، میدانی و توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش، از مدل دراستیک جهت پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان استفاده شده است. این مدل از ترکیب هفت پارامتر هیدروژئولوژیک مؤثر در انتقال آلودگی به آبخوان تشکیل شده است. این پارامترها در محیط نرم افزار GIS به صورت هفت لایه که تحلیل های لازم بر روی آن ها انجام می شود، ظاهر می گردند.
یافته ها: استفاده از مدل دراستیک، یک روش ارزشمند برای بررسی پتانسیل آلودگی آب های زیرزمینی توسط شیرابه حاصل از مکان دفن پسماند است. استفاده از مدل دراستیک و نرم افزار GIS، در انتخاب مکان دفن پسماند برای مسئولین محلی که مسئولیت مدیریت دفن پسماند روستایی را برعهده دارند، بسیار کاربردی می باشد در ادامه، با تهیه این نقشه ها در محیط GIS، می توان لایه های مختلف را تلفیق و نقشهه پهنه بندی آسیب پذیری را تهیه نمود. با توجه به نقشه آسیب پذیری آبخوان و با در نظر گرفتن میزان پتانسیل آلودگی آبخوان در قسمت های مختلف، می توان مکان مناسبی جهت دفن پسماند تعیین کرد. در شرایط حاضر، حدود 88 درصد سفره ها در وضعیت آسیب پذیری کم قرار گرفته که می توان با در نظر گرفتن این نواحی، مکانی مناسب جهت دفن پسماند تعیین کرد.
محدودیت ها/ راهبردها: عدم دسترسی به اطلاعات جدید در بخش هایی از گزارش.
اصالت و ارزش: در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از مدل دراستیک بتوان مکانی مناسب جهت دفن پسماند روستایی مشخص شود.
واکاوی عوامل اثرگذار بر دگرش نظام های بهره برداری زراعی مورد شناسی: روستاهای شرکت سهامی زراعی سهل آباد- نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان و کیفیت تولید محصولات کشاورزی در کشور، تابعی از نوع نظام بهره برداری است. نظام بهره برداری غالب، نظام خرده مالکی با راندمان پایین تولیدی است. از سوی دیگر میزان جمعیت کشور با روندی رو به رشد مواجه است. بدینسان، نیاز به تولید هر چه بیشتر محصولات کشاورزی، ضرورت تغییر در این نظام بهره برداری را امری اجتنابناپذیر مینماید. برای دست یابی به این هدف، راهکارهایی چون بسط و گسترش نظامهای زراعی جدید از جمله شرکت های سهامی زراعی که روندی رو به احیاء در کشور دارد، امروزه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در مقاله حاضر تلاش شده است، تا به بررسی الگوی عوامل اثرگذار در تشکیل شرکت سهامی زراعی سهل آباد در شهرستان نهبندان پرداخته شود. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی است که با رویکردی توصیفی- تحلیلی انجام شده است. برای گردآوری داده ها، از تکنیک های دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، میزان عواملی هم چون آینده نگری، مشارکت پذیری و جمع گرایی و امید به آینده، دارای بیشترین اثر مثبت در تشکیل شرکت سهامی زراعی است. مؤلفههای کلی الگوی اثرگذاری بر پذیرش و تشکیل شرکت سهامی زراعی شامل پتانسیل اجتماعی، وضعیت اقتصادی تولید و توسعه و شاخصه های فرهنگی بوده است.
بررسی سازمان یابی فضایی - مکانی سکونتگاهها و بهینه سازی آن در نواحی روستایی (مطالعه موردی؛ شهرستان شاهرود)
حوزههای تخصصی:
بررسی نوع مسکن و تسهیلات اولیه سکونتگاهی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت وضعیت مسکن و رتبه بندی استان ها، به عنوان ابزاری توانا در افزایش کارایی سیاست های حمایتی دولت و افزایش عدالت منطقه ای و توزیع عادلانه خدمات و امکانات می باشد.در این پژوهش با بررسی امکانات و تسهیلات اولیه مسکن، وضعیت استان های کشور در خصوص دسترسی به این امکانات و تسهیلات مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش رتبه بندی استان های کشور در برخورداری از امکانات و تسهیلات و مشخص کردن استان های برخوردار و نابرخوردار از نظر تسهیلات و امکانات وابسته به مسکن و بررسی وضعیت مسکن استان های کشور از نظر مساحت زیربنا و نوع مسکن می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، استان سیستان و بلوچستان در رابطه با امکانات و تسهیلات مسکن با وزن نهایی 0.022در وضعیت بسیار محروم قرار دارد و استان های کرمان و هرمزگان با میانگین وزن نهایی 0.027 استان های محروم کشور می باشند. استان هایی مانند اردبیل، زنجان، کهگیلویه بویراحمد با میانگین وزن نهایی 0.030 از استان های کمتر برخوردار کشور و استان هایی از جمله آذربایجان شرقی، ایلام، مازندران و همدان با میانگین وزن نهایی 0.033 استان های نسبتاً برخوردار را تشکیل می دهند. استان اصفهان با وزن نهایی 0.038 برخوردارترین استان و به همراه استان هایی چون یزد، البرز، تهران، سمنان و ... با میانگین وزن نهایی 0.036 استان های برخوردار کشور در این خصوص می باشند.
شناسایی عوامل تعیین کنندة فقر چندبعدی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مشکلات برنامه های فقرزدایی که مانع از موفقیت آنها در سطوح ملی و بین المللی شده، نگاه تک بعدی مبتنی بر درآمد به این پدیده است. هدف پژوهش حاضر، سنجش شاخص فقر چندبعدی در مناطق روستایی ایران و شناسایی عوامل تعیین کنندة آن در سه گروه ویژگی های منطقه ای و ارتباطی، جمعیتی (اجتماعی) خانوار و اقتصادی است. جامعة آماری این پژوهش را کلیة خانوارهای ساکن مناطق روستایی کشور تشکیل می دهند. داده های مورد نیاز پژوهش حاضر مبتنی بر داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار سال 1385 است. نتایج این بررسی نشان دادند که 4/21 درصد خانوارهای روستایی فقیرند و میانگین محرومیت خانوارهای فقیر 5/31 درصد است. بررسی عوامل مؤثر بر فقر خانوارها با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که سواد، جنسیت، تحصیلات، وضع زناشویی، شغل و سن سرپرست خانوار، منبع تأمین آب آشامیدنی، نحوة دفع فاضلاب توالت، تملک واحد مسکونی، تعداد فرزندان، بار تکفل، تعداد افراد باسواد خانوار، موقعیت جغرافیایی، و نوع تابعیت خانوار تأثیر معناداری بر فقر خانوارهای روستایی دارند.
بررسی راهکارهای بومی مدیریت مخاطرات طبیعی فعالیت های زراعی روستایی با تاکید بر (سرمازدگی، سیل و خشکسالی) مطالعه موردی: شهرستان رازوجرگلان
حوزههای تخصصی:
جوامع انسانی، همواره با بلایای طبیعی متعددی نظیر سرمازدگی، سیل ، خشکسالی، و ... مواجه بوده این بلایا موجب تخریب منابع درآمد مردم می شوند و امکانات زیستی و مراکز فعالیتی آنان را از بین می برندکه موجب آسیب های اقتصادی و فیزیکی نیز می شود. جوامع روستایی و فعالیت های تولیدی آنها (بخصوص زراعت) نیز به دلیل ارتباط تنگاتنگ با محیط طبیعی، ماهیت عوامل اصلی تولید، کار در فضای باز و داشتن توان محدود، از دیرباز در معرض تهدید بیشتر این نیروهای مخرب طبیعی قرار داشته اند. لذا ساکنان هر منطقه به تجربه، اقداماتی را در جهت کاهش آثار زیان بار این نیروها بر جوامع خود صورت داده اند و با اثرات این محدودیت ها و حوادث غیر مترقبه مقابله کرده اند. بطوریکه اقدامات آنها موجب شده است که توانمندی بیشتری در برابر بلایای طبیعی پیدا کنند بکارگیری دانش بومی و احیای مجدد این دانش ارزنده می تواند گامی مفید در پیشبرد اهداف توسعه پایدار محسوب شود. در مقاله حاضر سعی بر شناسایی راهکارهای بومی مقابله با مخطرات (سرمازدگی، خشکسالی، سیل) فعالیت های زراعی شده است. روش گردآوری مطالب به دو صورت میدانی و از طریق مصاحبه برای شناسایی راهکارهای بومی با تعدادی از افراد باتجربه خصوصاً کشاورزان خبره، در سطح بخش جرگلان شهرستان رازوجرگلان صورت گرفته، که در این مطالعات، مبنا استفاده از روش ها و رهیافت های تحقیق کیفی مانند ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) بوده است. در ادامه در این پژوهش، برای بیان و توصیف رابطه و همبستگی میان متغیر مستقل(دانش بومی) و متغیر وابسته میزان خسارت ناشی از بحران (سیل، خشکسالی، سرمازدگی) از روش تحقیق توصیفی- همبستگی استفاده شده است. n=213)) جامعه آماری زارعان روستاهای شهرستان رازوجرگلان بودند. که غالب پرسشنامه به صورت دو قسمت بوده است قسمت اول شامل مخاطرات محیطی و میزان خسارت مخاطرات محیطی بر فعالیت های زراعی، قسمت دوم شامل راهکارهای بومی مقابله با بحران های محیطی شناسایی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که استفاده از دانش بومی موجب کاهش آسیب های ناشی از بلایای طبیعی در روستاها می شود و باعث فرایند پیشگیری و آمادگی در برابر مخاطرات طبیعی (سرمازدگی، سیل ، خشکسالی) و نیز آمادگی و مقابله آنها را بهبود بخشد. همچنین در صورت تلفیق با دانش مدرن، ارتقای کارایی دانش مدرن را نیز به دنبال خواهد داشت.
نقش ساختهای سازمانی متاسب در جامعه روستائی
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر رشد فضایی سکونتگاه های غیررسمی و پیش بینی روند آن در ایران (نمونه موردی: سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی شیوه زندگی مابین زندگی روستایی و شهری است که از ویژگی های اکثر کشورهای در حال توسعه است و جوانه زنی آن با آغاز صنعتی شدن بوده، اما آهنگ رشد سکونتگاه های غیررسمی از روند شهرنشینی که دنباله رو توسعه است، تبعیت می کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت هسته اولیه و روند رشد فضایی سکونتگاه های غیررسمی شهر خوی با استفاده از تصاویر ماهواره ای LandSat انجام گرفت. در این راستا ابتدا تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های ۱۳۵۵، ۱۳۶۸، ۱۳۷۹ و ۱۳۹۰ تهیه شد و سپس با استفاده نرم افزارهای ERDAS و ARC GIS فرآیند مربوط به پردازش تصاویر و تجزیه و تحلیل نتایج انجام یافت. نتایج پژوهش نشان می دهد که هسته اولیه سکونتگاه های غیررسمی خوی در قسمت شمالی شهر (محله جمشیدآباد) شکل گرفته و مساحت آن در دهه های بعدی افزایش یافته است، به طوری که مساحت این سکونتگاه ها از ۸۴/۳۱ هکتار (۸/۲ درصد) در سال ۱۳۵۵ به ۰۵/۹۱۳ هکتار (۰۵/۷۹ درصد) در سال ۱۳۹۰ افزایش پیدا کرده است و بیشترین رشد مساحت بین سال های ۱۳۶۸-۱۳۷۹ با ۴۹۶ هکتار اتفاق افتاده است. همچنین در این پژوهش روند رشد فضایی سکونتگاه های غیررسمی برای افق ۱۴۰۵ با استفاده از ترکیب روش زنجیره مارکوف و سلول های خودکار مدل سازی شد که نتایج حاکی از افزایش سطح این سکونتگاه ها به ۳۵/۱۰۳۶ هکتار می باشد که رشد ۱۲۳ هکتاری را نسبت به سال ۱۳۹۰ نشان می دهد.
عوامل مؤثر بر سطح سلامت روستاها (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت به عنوان وضعیتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی تعریف می شود که هم شامل فقدان بیماری و هم بهره مندی از بالاترین استاندارد سلامتی قابل دسترس، بدون تبعیض فرهنگی، سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی است. در جمهوری اسلامی ایران برنامه های بسیاری در رابطه با محیط روستا از سالهای 1358 اجرا شده است. با این همه شواهد حاکی از آن است که سطح سلامت نواحی روستایی پایین است. چالش ارتقای سطح سلامت روستایی مانع بزرگی بر سر راه توسعه پایدار نواحی مزبور محسوب می شود. هدف از تحقیق حاضر بررسی سطح سلامت روستاها و عوامل مؤثرآن بوده است. شناخت ماهیت و ابعاد سلامت و عوامل تأثیرگذار آن برای برنامه ریزی ارتقای سطح سلامت نواحی روستایی ضرورت و اهمیت بسیار زیادی دارد و می تواند نقش مهمی در توسعه پایدار این نواحی داشته باشد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق روستاهای شهرستان شفت استان گیلان می باشد. مشاهده مستقیم، مصاحبه با مردم محلی و تکمیل پرسشنامه اصلی ترین روش های جمع آوری داده ها بوده است.داده های جمع آوری شده بر اساس آمار توصیفی و استنباطی( مدل تاپسیس و تحلیل عاملی( مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. داده های جمع آوری شده بر اساس آمار توصیفی و استنباطی( مدل تاپسیس و تحلیل عاملی( مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه نشان می دهد که سطح سلامت جامعه روستایی پایین است. وضعیت اقتصادی، نحوه کارکرد نهادهای عمومی و مدنی، سرمایه اجتماعی و فرهنگ برخواسته از آن به گونه ای است که افراد جامعه در جستجوی منافع شخصی سلامت جامعه روستایی را در معرض خطر قرار داده اند.
تحلیل نگرش زنان روستایی شهرستان دیواندره نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نگرش زنان روستایی شهرستان دیواندره نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی انجام شده است. جامعة آماری تحقیق شامل همة زنان روستایی بالای سن 15 سال شهرستان دیواندره (استان کردستان) بودند (17101N=). با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران،120 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب توزیع شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسش نامه ای بود که روایی آن به تأیید پانل متخصصان رسید و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (7/0α>). تجزیه وتحلیل داده ها به وسیلة نرم افزار SPSSwin18 انجام شد. نتایج تحقیق بیانگر این بود که بیشتر زنان موردمطالعه نگرش مساعدی نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی ندارند. همچنین، نتایج مقایسة میانگین ها نشان داد بین نگرش آنان براساس متغیرهای تعداد اعضای خانوار، استفاده از رسانه های ارتباطی، آگاهی درزمینة اشتغال مربوط به صنایع دستی، علاقه به صنایع دستی، دریافت آموزش، درآمد خانوار، سطح تحصیلات و شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی اختلاف معناداری وجود دارد. علاوه براین، نتایج تحلیل عاملی، عوامل مؤثر بر بهبود نگرش زنان موردمطالعه را نسبت به اشتغال در بخش صنایع دستی را در سه عامل راهکارهای حمایتی، آموزشی- تشویقی و ایجاد تشکل های صنایع دستی طبقه بندی کرد.
ارزیابی هویت محله ای در شهر جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر شهر و هر محله ای هویت خود را از ویژگی های محیط طبیعی و محیط اجتماعی- فرهنگی باز می یابد و این ویژگی ها آن را از دیگر شهرها و محله ها متمایز می کند. چنین مؤلفه هایی یک فرصت و یک امتیاز منحصربه فرد برای تشخیص و حس مکان یا فضا است. در همین راستا، این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به دو صورت اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را همه ساکنان محلات[1] شهر جهرم شامل 22375 نفر تشکیل می دهند. با فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 260 نفر به دست آمد. بدین منظور، پرسش نامه سنجش هویت شهری محلات شهر جهرم تهیه و با روش های آماری استاندارد شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، T و هم بستگی در نرم افزار آماری Spss تحلیل شد. 43 شاخص اولیه به 6 عامل شامل کیفیت خدمات رسانی، شناخت هویت کالبدی محله، امنیت، میزان مشارکت و هم بستگی های درونی ساکنان محله، مخاطرات زیباشناختی محله و تعهد در حفظ کالبد محله تقلیل یافته است. بنا بر نتایج تحلیل عاملی، اولین عامل مربوط به متغیر کیفیت خدمات رسانی با مقدار ویژه (120/23) است و کوچک ترین عامل مربوط به متغیر تعهد در حفظ کالبد محله با مقدار ویژه (974/.) است. نتایج آزمون تی نشان دهنده پایین بودن تعلق خاطر در بین پاسخ گویان نسبت به محل زندگی شان است. همچنین، نتایج آزمون هم بستگی نشان می دهد بین دو متغیر میزان تمایل به مشارکت و میزان تعلق مکانی رابطه وجود دارد.
موانع توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی مورد: مددجویان تحت پوشش کمیته امداد در سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی یکی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب می آید؛ به گونه ای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان ناپذیر توصیف می شود. در این تحقیق تلاش شده است تا موانع و محدودیت های توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خان وارهای روس تایی تحت پوشش کمیته ام داد سیستان، مورد کنکاش قرار گیرد. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی و بررسی های میدانی با استفاده از تکمیل پرسشنامه های روستا و خانوار و تکمیل فرم های مشاهدات میدانی بوده است. جامعه آماری تحقیق را خانوارهای روستایی تحت پوشش کمیته امداد در منطقه سیستان تشکیل می دهد. برای تعیین حجم نمونه خانوار، ابتدا روستاهای با بیش از 50 خانوار تحت پوشش کمیته امداد شناسایی گردید و با توجه به تعداد این روستاها و به کارگیری فرمول های شارپ و اصلاحی، 40 روستا به عنوان روستاهای نمونه تعیین گردید. سپس با توجه به تعداد خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد در روستاهای نمونه و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 341 خانوار به عنوان حجم نمونه خانوار محاسبه شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات، از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تحلیل های آماری و فضایی با استفاده از نرم افزارهای Expert Choice، SPSS وArcGIS صورت گرفته است. نتایج حاکی از وجود اختلاف معنی دار در شدت موانع و محدودیت های اقتصادی و اجتماعی روستاهای واقع در شهرستان های مرزی سیستان با سایر روستاهای واقع در این منطقه است. همچنین بر اساس تحلیل های فضایی، نواحی شمال شرقی و غرب این منطقه، دارای بیشترین و نواحی جنوب شرقی آن دارای کمترین شدت موانع و محدودیت ها برای توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی هستند. از طرف دیگر، نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (One-Way Anova) مؤید آن است که تأثیر محدودیت های منابع آب، بر فعالیت های معیشتی با ضریب 502/0 و درآمد و اشتغال با ضریب 378/0، به ترتیب مهم ترین موانع و محدودیت های اقتصادی و مشکلات سازمانی با ضریب 490/0 و ویژگی های شخصیتی یا فردی سرپرست خانواده با ضریب 436/0 به عنوان مهم ترین موانع و محدودیت های توانمندسازی اجتماعی خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد ساکن در این منطقه به حساب می آید.
بررسی عوامل فردی مؤثر بر مشارکت روستاییان در فرایند اجرای طرح های هادی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح های هادی روستایی، در دو دهه اخیر سیمای سکونتگاه های روستایی ایران را دگرگون ساخته است، اما این تحول بدون مشارکت مردم در فرایند تهیه،اجرای طرح ها و نگهداری از آن ها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله مشارکت عوامل فردی مؤثر بر فرایند اجرای طرح های هادی روستایی و میزان موفقیت آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه براین، پژوهش دارای هدف کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی انجام شده است که بخش عمده داده های آن براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری(کوکران)از سطح 233 خانوار منطقه نمونه ی جمع آوری شده است. یافته های پژوهش برپایه نتایج آزمون های همبستگی تیپ پیرسون نشان داد بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و فرایند اجرای طرح های هادی روستایی ارتباط معنی دار و ضعیفی وجود دارد که بر اساس آن، عوامل فردی مؤثر بر مشارکت فقط 14 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین و توجیه می کند و در بین عوامل فردی، فقط تأهل و تعداد فرزندان به میزان 8 درصد بر روند اجرای طرح هادی تأثیرگذار بوده است. درمورد توزیع فضایی، باتوجه به ارتباط بین عوامل فردی مؤثر بر مشارکت و روند اجرای طرح های هادی فقط در سه روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی مشاهده شد. باتوجه به یافته های پژوهش، راهکارهایی مانند ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت عمومی روستاییان، برگزاری کارگاه های آموزشی برای آشنایی با فرایند تهیه، اجرا و نگه داری طرح های هادی، بهره گیری از نهادهای محلی و مواردی ازاین قبیل پیشنهاد شد.