فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲٬۵۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با ایجاد روحیه کارآفرینی در زنان روستایی و تقویت اعتماد به نفس و استفادة هرچه بیشتر از نیروهای بالقوة زنان روستایی، دستیابی به توسعه روستایی سریع تر محقق خواهد شد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطة بین اعتماد اجتماعی و روحیة کارآفرینی میان زنان کارآفرین روستایی است. جامعة آماری این پژوهش، کلیة زنان عضو شرکت تعاونی دهستان شیروان از توابع شهرستان بروجرد است، که تمام 118 نفر اعضای آن، نمونة آماری مطالعه را تشکیل می دهند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت و روایی و پایایی آن به ترتیب با نظر استادان و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. فرض اصلی پژوهش این بود که بین اعتماد اجتماعی (با ابعاد فردی، عمومی و نهادی) و روحیة کارآفرینی (با ابعاد ریسک پذیری و خلاقیت) رابطه معنی داری وجود دارد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که بین اعتماد اجتماعی (فردی، عمومی و نهادی) و روحیة کارآفرینی (ریسک پذیری و خلاقیت) زنان روستایی ارتباط مثبت و معنا داری وجود دارد.
تحلیل فضایی تنش روانی زنان در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان، استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی از نظر ساختار اکولوژیکی (طبیعی و انسانی) در معرض خطرهایی قرار دارند که زمینه ساز تنش و پریشانی جسمی و روانی است. در این میان، زنان با زندگی در مناطق روستایی با تبعیض و محرومیت بیشتری مواجه اند و ازاین رو موقعیت اجتماعی-اقتصادی پایین تری دارند. در این مقاله با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی-تحلیلی به شیوة پیمایشی استرس زنان روستاهای بخش مانه سنجش و ارزیابی شد. حجم نمونه به شیوة تصادفی طبقه بندی شد و با احتساب ویژگی هایی نظیر «میزان جمعیت روستاها، وضعیت طبیعی روستا، نیز دوری و نزدیکی به شهر» تعیین گردید، و درمجموع تعداد 240 زن از 16 روستا انتخاب شد. نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مطالعه شده، بیشتر دچار استرس اقتصادی با میانگین 9/27 و سپس استرس محیطی با 8/16 و استرس اجتماعی با میانگین 5/13 هستند. نتایج به دست آمده از طبقه بندی خوشه ای روستاهای نمونه از نظر میزان استرس (روستاهای با استرس کم، روستاهای با استرس متوسط و روستاهای با استرس زیاد)، نشان می دهند که 7 روستا در طبقة اول، 4 روستا در طبقة دوم و 5 روستا در طبقة سوم قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهند که عوامل اقتصادی بیشترین تنش را در زنان روستایی به همراه داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهند که بین استرس کل زنان روستایی بخش مانه و تمامی شاخص های مکانی-فضایی به کار گرفته شده در این مقاله از نظر آماری تفاوت معنادار وجود دارد.
بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات با تأکید بر نقش معتمدان محلی (مطالعه موردی: دهستان بنجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش بومی بخشی از سرمایه ملی هر قومی است که باورها، ارزش ها و آگاهی های محلی و دانش اجتماعی آن ها را در بر می گیرد. در این راستا بزرگان هر قوم و قبیله نقش مهمی در حل اختلافات روستائیان با توجه به دانشی که در زمینه های اجتماعی محل سکونت خود دارند می توانند داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی نقش دانش بومی در حل اختلافات محلی با تأکید بر نقش معتمدان محلی با استفاده از مدل PRA می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه ای) نیز استفاده شده است. جامعه آماری 1915 خانوار و حجم جامعه نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 خانوار انتخاب شده است. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روایی و پایایی تحقیق نیز 223/0 می باشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول بر اساس فراوانی مشاهده شده در آزمون خی دو نشان دهنده آن است که از بین الگوهای حل اختلاف، مردم برای حل اختلافات خود بیشتر به معتمدان محلی مراجعه می کنند. نتایج آزمون نیز نشان می دهد که مقدار p.value کوچک تر از (01/0=a) است بنابراین فرض H0 رد و فرضیه اول تأیید می گردد. نتایج آزمون ضریب همبستگی برای فرضیه دوم نیز حاکی از این است با توجه به اینکه سطح معناداری متغیرهای پایگاه اجتماعی معتمدان محلی و حل اختلاف کمتر از 5/0 (220/0) است، نتیجه می گیریم که بین پایگاه اجتماعی معتمدان محلی و حل اختلافات در نواحی روستایی رابطه معناداری وجود بنابراین فرضیه دوم نیز تأیید می گردد. بنابراین، مردم روستاهای دهستان بنجار به دلیل طایفه گرایی و این که این شیوه حل اختلاف سال های طولانی است که در روستاها اجرا می شود و جزء فرهنگ این منطقه است و همچنین آشنا نبودن روستاییان با فرهنگ کاغذبازی دادگاه معمولاً ترجیح می دهند که اختلافات خود را به این شیوه حل کنند و دنبال کشش اختلافات نباشند.
تحلیل رابطة سکونت گزینی افاغنه بر توسعة اقتصادی اجتماعی روستاهای مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة مرزی سیستان جزء نقاط پیرامونی و کمترتوسعه یافتة کشور است که قرارگیری آن در همسایگی کشور افغانستان و میزبانی مهاجران افغان بر توسعه نیافتگی این منطقه دامن زده است. در واقع، سکونت افاغنه باعث ایجاد شرایط خاصِ اقتصادی – اجتماعی در منطقة سیستان شده است و بر بسیاری از کارکردهای منطقه، به ویژه کارکردهای روستاهای مرزی تأثیر گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل رابطة سکونت گزینی افاغنه و سطح توسعة اقتصادی - اجتماعی روستاهای مرزی سیستان است. روش تحقیق تحلیلی– همبستگی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه است و اطلاعات جمع آوری شده با روش تاکسونومی و آزمون اسپیرمن در نرم افزار SPSS ارزیابی شد. نتایج سطح بندی تاکسونومی نشان داد از 31 روستای مورد بررسی 6 روستا در سطح مطلوب توسعه هستند و 25 روستای دیگر نیز سطح توسعة متوسط و پایین دارند. همچنین، نتایج آزمون اسپیرمن با سطح اطمینان 99 درصد گویای همبستگی معکوس بین سطح سکونت افاغنه و سطح توسعة اقتصادی (814/0-) و اجتماعی (672/0-) روستاها است، به طوری که با افزایش افاغنه سطح توسعة اقتصادی و اجتماعی روستاها کاهش، و با کاهش افاغنه، سطح توسعة اقتصادی و اجتماعی روستاها افزایش می یابد.
نقش مدیریت در توسعة جوامع روستایی برای مقابله با مخاطرات زلزله (مطالعة موردی: دهستان زاغة شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مدیریت در توسعة جوامع روستایی برای مقابله با مخاطرات زلزله در دهستان زاغة شهرستان خرم آباد است؛ بنابراین، مدیریت و برنامه ریزی برای مقابله و پیشگیری از این مخاطرات و آثار زیان بار آن ها، در زمرة اهداف این تحقیق مطرح است.
روش تحقیق: نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی- تحلیلی است و برای گرد آوری داده ها، از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده) استفاده شده است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، فریدمن و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار GIS بهره گرفته شده است.
یافته ها: براساس آزمون t نمونه ای، تفاوت معناداری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی وجود دارد و این تفاوت از مطلوبیت عددی نیز به شکل منفی ارزیابی و برآورد شده است. همچنین، آزمون فریدمن نشان می دهد که بیشترین میانگین رتبه ای به ظرفیت های کالبدی- محیطی و کمترین آن، به ظرفیت های نهادی، اجتماعی و اقتصادی اختصاص یافته است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان دهندة این است که بین عوامل چهارگانة اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی- محیطی، رابطة کاملاً معنی دار وجود دارد.
محدودیت ها/ راهبردها: در منطقة موردمطالعه، ازیک سو، توجهی به قرارگرفتن روستاها در مسیر گسل ها نشده است و در این منطقه، ساخت وساز بسیار روبه گسترش است و درصورت بروز زلزله، با اثرات جانی و مالی زیادی مواجه خواهند شد و ازسوی دیگر، مردم منطقة موردمطالعه از روش های مقابله با این بحران چندان اطلاعی ندارند.
راهکارهای عملی: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت روستاهایی که در مسیر گسل ها قرار دارند، بیشتر درمعرض آسیب پذیری و خسارات های جانی و مالی هستند؛ بنابراین، قبل از بحران باید به آن توجه ویژه ای کرد.
اصالت و ارزش: اهمیت پژوهش حاضر در این است که مدیریت می تواند علاوه بر آگاه کردن مردم با اثرهای ناشی از وقوع زلزله و اجرایی کردن دستورالعمل بحران، برای پیشگیری از وقوع زلزله و به حداقل رساندن خسارات مالی و جانی در محدودة موردمطالعه وارد عمل شود.
نقش تعاونی های تولیدی در توانمندسازی زنان روستایی استان فارس مطالعه موردی: تعاونی روستایی زنان همایجان سپیدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توانمندسازی زنان ضمن اینکه وسیله ای برای رسیدن به اهداف توسعه ای دیگر قلمداد می شود، خود به تنهایی نیز هدف است. در دهه های اخیر، توانمندسازی به عنوان سازوکاری برای افزایش کیفیت زندگی کاری و شخصی زنان مطرح شده است. هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر تعاونی تولید روستایی زنان همایجان- که از تعاونی های موفق در ایران است- بر توانمندسازی زنان است. روش تحقیق این پژوهش، مطالعة موردی است. برای تعیین نمونه در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. داده ها از طریق پرسشنامه ای که 123 نفر از اعضای تعاونی آن را تکمیل کردند، جمع آوری شد (300 =N). تأثیر عضویت در تعاونی بر توانمندی اعضا، در ابعاد توانمندی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خانوادگی و توانمندی روانی اندازه گیری شد. روایی ظاهری پرسشنامه در نشستی با حضور متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز از طریق آزمون پیشاهنگ به دست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که تعاونی روستایی زنان همایجان تأثیر اندکی در توانمندی زنان عضو، در ابعاد مختلف توانمندی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، خانوادگی و روانی داشته است. نتایج همچنین حاکی از آن بود که میزان رضایت اعضا از تعاونی و هیئت مدیره، و میزان درآمد اعضا مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر توانمندی اعضای تعاونی است.
عوامل موثر بر مکان یابی کاربری های اراضی در طرح های هادی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی کاربری ها یکی از مراحل پایانی برنامه ریزی کاربری زمین است. از این رو، استقرار مطلوب کاربری ها، که خود متأثر از عوامل متنوع و متعدد می باشد، عامل اصلی در پایین نگه داشتن هزینه ها و بالا بردن قابلیت دسترسی است. هدف از این تحقیق بررسی عوامل موثر بر مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی سکونتگاه های روستایی در ایران است. وجود معیارها و ضوابط گوناگون در انتخاب مکان مناسب برای کاربری های روستایی، استفاده از روش های تصمیم چند معیاری را ضروری می کند. یکی از پرکاربردترین و رایج ترین این روش ها فرایند تحلیل سلسله مراتبی است. به این منظور، برای مکان یابی بهینه کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخص ها و معرف هایی را شناسایی و برای تعیین امتیاز هر کدام، ماتریس های مقایسه دو به دویی شاخص ها در بین 30 نفر کارشناس از سه گروه اساتید دانشگاه، کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و مهندسان مشاور تهیه طرح هادی روستایی توزیع و تکمیل شد. در ادامه ارتباط بین اهداف، معیارها، زیر معیارها و معرف ها یک ساختار سلسله مراتبی تهیه شد. سپس ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها، وزن معرف ها و امتیاز نهایی شاخص ها و معرف ها محاسبه و سازگاری منطقی قضاوت ها بررسی شد. مراحل یادشده، با استفاده از نرم افزار Expert Choice، صورت گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین سه شاخص عوامل کمی، کیفی و نیازهای جامعه، به عنوان شاخص های اصلی در مکان یابی کاربری های پیشنهادی طرح هادی روستایی، شاخص نیازهای جامعه روستایی با وزن 413/0 بیش ترین تأثیر را دارد. که خود دارای چندین زیر معیار است و در این میان شاخص های آسایش و عدالت در توزیع کاربری ها با وزن های، 166/0 و 122/0 بالاترین وزن ها را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل وضیعت بهداشت مسکن روستاهای جنگلی- کوهستانی و عوامل مؤثر بر آن در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:یکی از اجزای حقوق بشر، داشتن مسکن مناسب است. پس از هوا، غذا و پوشاک، دراختیارداشتن مسکن مناسب از اساسی ترین ضروریات برای زندگی باعزت و همراه با کرامت انسانی است و یکی از پایه های مهم استانداردهای زندگی مطلوب می باشد و مقدمه ای برای دست یابی به عدالت اجتماعی محسوب می گردد.
روش:تحقیق حاضر ازنوع کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است و هدف آن، ارزیابی وضیعت بهداشت مسکن روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن می باشد. روستاهای جنگلی بخش بندپی شرقی از توابع شهرستان بابل جامعة آماری این تحقیق هستند که از بین 235 روستای جنگلی- کوهستانی، 36 روستا به شیوة نمونه گیری تصادفی نظام مند، به-عنوان نمونة آماری این پژوهش درنظر گرفته شده اند. داده های این تحقیق ازطریق پرسشنامه، مصاحبة نیمه عمیق و همچنین، از داده های بهداشتی مرکز بهداشت گردآوری شده اند و سپس، در چارچوب نرم افزار SPSS و Excel و آزمون-های آماری تجزیه وتحلیل گردیده اند.
یافته ها:نتایج تحقیق نشان می دهد که عمده ترین چالش های بهداشتی خانه های روستایی، وجود موش ها و سایر حیوانات موزی، برخوردار نبودن از کپسول اطفای حریق، وجود خطرهای برقی، آتش سوزی و دفع غیربهداشتی زباله در منازل هستند که نیاز به توجه ضروری دارند. امنیت سقف، کف اتاق، شناز ساختمان، حفاظ پله و دیوار و پنجره ها در اولویت دوم قرار دارند. وضعیت روشنایی و نور منازل، آشپزخانه، دستشویی، حمام و محوطة حیاط و همچنین، نبود درب اضطراری در اولویت بعدی قرار دارد. عوامل اقتصادی (درآمد)، نوع شغل، تحصیلات و وضیعت مالکیت، رابطة معنی دار و مستقیمی با بهداشت مسکن دارند و همچنین، عوامل بعد خانوار، فاصله از شهر، فاصله از جاده و سن با بهداشت مسکن، رابطة معنی دار و معکوس دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: گردآوری داده ها و کمبود منابع تحقیقاتی دربارة موضوع موردمطالعه، ازجمله موانع انجام این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: همکاری بین سازمانی اداراتی که در امر بهبود کیفیت مسکن مؤثر هستند، ارتقای سطح توان اقتصادی خانوارهای روستایی، افزایش جلب مشارکت روستاییان و ارتقای سطح آگاهی روستاییان، ازجمله راهکاری عملیِ ارتقای سطح بهداشتی مساکن روستایی هستند.
اصالت و ارزش: در این مقاله، به موضوع بهداشت مسکن در روستاهای جنگلی- کوهستانی که شرایط خاصی دارند، توجه شده است و برای مسئولان ملی و محلی اداراتِ بنیاد مسکن، بهداشت و درمان و سایر سازمان هایی که با مسائل بهداشتی روستاها به طور عام و بهداشت مسکن به طور خاص در ارتباط اند، مفید واقع می شود.
بررسی تأثیر وام مسکن روستایی در کیفیت ساخت و سازهای جدید مسکونی مطالعه موردی شهرستان شفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر که کیفیت زندگی انسان ها را بطور مستقیم تحت تأثیر قرار می دهد یکی از دغدغه های اصلی خانواده ها محسوب می شود. به همین خاطر تأمین مسکن مناسب جایگاه مهمی را در برنامه ریزی های توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتر کشورها به خود اختصاص می دهد. نکته مهم این می باشد که اکثر سیاست های مسکن متوجه موضوع مسکن شهری است و علیرغم اینکه بخش مهمی از ساکنان روستایی به ویژه در کشورهای در حال توسعه در مسکن نامناسب از لحاظ وضعیت فیزیکی زندگی می کنند، کمتر مورد توجه دولت ها و نهادهای رسمی دیگر قرار می گیرند. هدف مقاله حاضر بررسی نقش سیاست جدید مسکن در ایران بر کیفیت ساخت و سازهای مسکونی در مناطق روستایی می باشد. با توجه به اینکه پیرو سیاست اعطای وام کم بهره مسکن روستایی از سال 1385 به این طرف حجم قابل توجهی از ساخت و سازهای مسکونی در نواحی روستاها اتفاق افتاده است، ارزیابی اثرات این سیاست می تواند حائز اهمیت باشد. برای انجام این تحقیق روستاهای شهرستان شفت از توابع استان گیلان بطور موردی بررسی شده اند. داده های مورد استفاده در این پژوهش از طریق مطالعات میدانی و تکمیل 332 پرسشنامه از میان خانوارهای دریافت کننده وام مسکونی انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روشهای آماری از جمله تی-استیودنت (T-test) استفاده شده است. مهمترین یافته های تحقیق حاکی از بهبود کیفیت فیزیکی ساخت و سازهای جدید از لحاظ سازه ای، نوع مصالح ساختمانی بکار رفته در بنا و نماسازی می باشد. این ساخت و سازها همچنین منعکس کننده تغییرات در شیوه زندگی روستایی سالهای اخیر است که در خصوصیات کالبدی همانند وسعت کوچکتر، تعداد اتاق کمتر و نرخ پایین خانوار در مساکن جدید در مقایسه با حانه های قدیمی مشاهده می شود. در مقابل از لحاظ برخورداری از تسهیلات رفاهی، به استثنای نرخ برخورداری از تلفن تفاوت معنی داری بین واحدهای مسکونی جدید و قدیمی مشاهده نمی شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای زراعی با تأکید بر رفتار کشاورزان سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی در منطقة سیستان نقش بسزایی در درآمدزایی و اشتغال روستاییان این منطقه دارد و بررسی عملکرد و عوامل رفتاری تأثیرگذار بر آن اهمیت ویژه ای دارد. ازاین رو در مطالعة حاضر ضمن بررسی خصوصیات اقتصادی- اجتماعی روستاییان، به بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد واحدهای کشاورزی در این منطقه پرداخته شده است. داده ها و اطلاعات لازم از طریق تکمیل 100 پرسشنامه از کشاورزان منطقه به دست آمد. برای تحلیل نتایج و یافته ها از بستة نرم افزاری Eviews7 استفاده شد. نتایج مطالعهنشان دادند که سطح زیر کشت و تجربه اثر معناداری بر عملکرد کشاورزان منطقه داشته است. لذا تقویت زیرساخت های گفته شده برای بهبود عملکرد کشاورزی سیستان پیشنهاد می شود.
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در نقش پذیری نهادهای محلی جهت مدیریت بحران زلزله مناطق روستایی (شهرستان قیر و کارزین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله، سالانه خسارت های زیادی در کشورهای مختلف به بار می آورد و گروه های انسانی را از جنبه های مختلف مادی و معنوی در معرض آسیب قرار می دهد. ایران از نظر میانگین سالانه بیشترین تعداد مطلق جمعیت در معرض خطر زلزله، در جایگاه هفتم آسیا و سیزدهم جهان قرار دارد. در میان نواحی سکونتگاهی کشور، شهرستان قیروکارزین در طول تاریخ، همواره با زلزله های ویرانگری رو به رو بوده است. این شرایط، زمینه ساز وقوع قوی ترین زمین لرزه ها در قیروکارزین شده که تلفات و خسارات بسیار زیادی را بر عرصه های شهری و روستایی وارد کرده است. در این ارتباط سیستم اطلاعات مکانی می تواند نقش بسزایی در زمینه تعیین مناطق در معرض مخاطره، نحوه توزیع و کیفیت ساختارهای فیزیکی در معرض خطر و تحلیل مشخصات اقتصادی، اجتماعی و جمعیت مواجه با خطر ایفا نمایند. هدف از این مطالعه، شناسایی پهنه های امن و ناامن و مکانیابی مناسب برای ایجاد پایگاه های مدیریت بحران در شهرستان قیروکارزین می باشد. برای رسیدن به این هدف، اطلاعات مربوط به معیارهای مختلف، مطالعه و به سه دسته متغیرهای طبیعی، متغیرهای کالبدی و متغیرهای نهادی - مدیریتی تقسیم بندی شدند. سپس لایه های اطلاعاتی مربوط به معیارهای مختلف به سامانه GIS وارد و بعد از آماده سازی با استفاده از معادله ی خطی فازی استاندارد سازی شده، سپس تلفیق نقشه ها با استفاده از جمع فازی صورت گرفت. در نهایت پهنه های مناسب و نامناسب از جهت خطر پذیری و ایجاد پایگاه های مدیریت بحران مشخص و بر پایه یافته های این تحقیق، سه روستا با توجه به قابلیت آنها برای ایجاد پایگاه های مدیریت بحران در سه سطح متفاوت تعیین شدند تا دهیاری ها را در فرایند مدیریت بحران در شهرستان قیروکارزین یاری نمایند و از توانایی سیستم اطلاعات جغرافیایی در جهت پیشبرد اهداف پایگاه های مدیریت بحران بهره گرفته شود.
امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جامعة روستایی شهرستان دیواندره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به غذای کافی و مطلوب و سلامت تغذیه ای از محورهای اصلی توسعه و زیربنای پرورش نسل آیندة کشور قلمداد می شود. در دهه های اخیر با برجسته شدن مفهوم توسعة انسانی موضوع تغذیه ابعاد تازه ای به خود گرفته است. پژوهش حاضر با هدف کلی تحلیل وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در جامعة روستایی شهرستان دیواندره انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة زنان متأهل روستایی شهرستان دیواندره بود (N=15421). با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 213 نفر به روش طبقه بندی تصادفی برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی آن را جمعی از متخصصان امنیت غذایی و اعضای هیئت علمی گروه مدیریت و توسعة کشاورزی دانشگاه تهران، و پایایی آن را ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید کرد. نتایج پژوهش نشان دهندة وضعیت نامناسب امنیت غذایی و گروه های غذایی در خانوارهای روستایی مطالعه شده بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین درآمد خانوار، تعداد شاغلان خانوار، فاصلة محل سکونت تا شهر، بعد خانوار، مقدار زمین زراعی و باغی درتملک خانواده و تحصیلات مادر خانواده (مسئول تغذیه) با امنیت غذایی خانوار رابطة معنا داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سه متغیر درآمد خانوار، تحصیلات مادر و نظام تولیدی مختلط می توانند تا 1/62 درصد از واریانس متغیر وابستة تحقیق (امنیت غذایی) خانوار را تبیین کنند.
ارزیابی و تحلیل رضایت مندی مدیران محلی از خدمات سازمان های محلی مطالعة موردی: روستاهای شهرستان شیروان و چرداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف سنجش و تحلیل رضایت مدیران محلی از عملکرد سازمان های محلی فعال در نواحی روستایی شهرستان شیروان و چرداول (استان ایلام) انجام شده است. حوزة پژوهش، تمامی روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان است که در زمان پژوهش، شورای اسلامی داشته اند و جامعة آماری تحقیق نیز تمامی اعضای شورای اسلامی این روستاهاست. به دلیل ضرورت آگاهی از میزان رضایت روستاییان تمامی روستاها، مطالعه به صورت تمام شماری انجام شد و در مجموع، 445 پرسشنامة بسته از 168 روستای بالای 20 خانوار گردآوری شد. در این پژوهش، برای سنجش رضایت روستاییان از مدل شکاف کیفیت خدمات، برای تحلیل نتایج و ارزیابی نظر مدیران محلی از آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای و برای مقایسه و سطح بندی رضایتمندی، از تحلیل خوشه ای استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد روستاییان، در مجموع از عملکرد سازمان های محلی، رضایت اندکی دارند. در این میان، روستاییان دهستان زردلان با امتیاز 5/3 (در بازة یک تا پنج) کمترین و روستاییان دهستان کارزان با امتیاز 53/3 بیشترین رضایت را از خدمات عمومی اعلام کردند. خدمات رسانة جمعی (رادیو و تلویزیون)، آنتن دهی موبایل، بیمة روستاییان و خدمات آموزش ابتدایی، بیشترین امتیاز رضایتمندی جامعة آماری را کسب کردند و در نهایت، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد ارتباط مثبت و معناداری بین شاخص عمومی برخورداری، و ارتباط معکوس و معناداری بین شاخص میانگین فاصلة دسترسی با شاخص رضایت عمومی وجود دارد.
بررسی جایگاه درآمد های محلی در تأمین بودجه سالانة دهیاری ها و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دهیاری ها یک نهاد عمومی غیردولتی با شخصیت حقوقی مستقل هستند که برخی از خدمات عمومی را در محدودة قانونی و خدماتی روستاها انجام می دهند. هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر، بررسی وضعیت منابع درآمدزای محلی در سطح دهیاری های استان خراسان شمالی و عوامل مؤثر بر میزان درآمد محلی و درصد آن در کل درآمد سالانة هر دهیاری می باشد.
روش: روش تحقیق در این مطالعه، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعة آماری تحقیق، 678 روستای دارای دهیاری واقع در استان خراسان شمالی در سال 1392 هستند و حجم نمونه، 58 روستا است که با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است.
یافته ها: سهم درآمدهای محلی از کل درآمد سالانة دهیاری ها، کمتر از 8/15 درصد است و در توزیع فضایی آن در شهرستان ها، بالاترین میزان درآمدزایی محلی به شهرستان شیروان با 1/28 درصد و پایین ترین آن به شهرستان تازه تأسیس و مرزی راز و جرگلان (وحدت) با ضریب 1/1 درصد اختصاص یافته است. ازبین ویژگی های مکانی و فضایی روستاهای موردمطالعه، فقط بین تعداد جمعیت و نرخ رشد جمعیت در نیم دهة 1390-1385، رابطة معناداری با شاخص های درصد درآمد محلی از کل درآمد سالانه، با ضریب 481/0 تا 622/0 و با میزان کل درآمد محلی هر دهیاری، با آمارة 442/0 تا 795/0 وجود داشته است.
محدودیت ها/ راهبردها: دست یابی به اطلاعات مالی دهیاری ها از چالش های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهای تهیة طرح جامع راهبردی درآمدی پایدار دهیاری ها، تأسیس انواع شرکت های تعاونی و متمرکزکردن ماشین آلات دهیاری ها در آن، تعیین حریم برای روستاها برای دریافت عوارض از معادن و کارخانه ها، افزایش سهم درآمدهای جرایم راهنمایی و رانندگی و غیره پیشنهاد شده است.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که می توان با شناسایی سهم درآمدهای محلی، به افزابش این منابع و بالابردن ضریب توفیق دهیاری ها اقدام نمود.
بررسی عوامل مداخله گر در شکل گیری معماری صخره ای در نواحی روستایی نمونه موردی: روستای کندوان استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف معماری روستایی فقط ساختن و تأمین سرپناه برای جوامع نیست، بلکه معنای قدرتمندی از ارتباطات را بیان می نماید. ارتباطات بین انسان و محیط طبیعی، شرایط اقتصادی و اجتماعی مهم ترین ارتباطی است که معماری روستایی بیانگر آن است. معماری بومی ساختمان هایی را بنا می کند که عملکرد آن ها برخاسته از نوع نگرش آنان می باشد. در این میان صخره ها با عنصر طبیعی و کمترین خرابی توسط بشر بیشترین امتیاز را در رابطه با برتری های بصری دارا هستند. جهان بینی و نگرش انسان ها، شکل دهنده دنیا پی پیرامون آنها است، اما گاهی این جهان بینی و بینش تحت تأثیر نیروهای مداخله گر محیط بیرونی قرار می گیرد. در معماری صخره ای علاوه بر جنبه های فرهنگی، طبیعت و زمین شناسی منطقه نقش مهمی در شکل گیری این نوع سکونتگاه ها دارد. در این پژوهش ابتدا ضمن بررسی ویژگی ها و فرم کالبدی معماری صخره ای، دلایل استقرار در روستای کندوان مورد کنکاش قرار گرفته است. سپس با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بررسی های میدانی، عوامل موثر در شکل گیری معماری صخره ای کندوان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بر روی طیف ا الی 6، بوم با میانگین 23/5 و معیشت با میانگین 5/3، به ترتیب مهم ترین عوامل تأثیرگذار در شکل دهی معماری صخره ای در روستای کندوان بوده است.
ارزیابی اثرات توسعه گردشگری فرهنگ محور در تغییرات اجتماعی- فرهنگی مقاصد روستایی(مطالعه موردی: بخش کن – دهستان سولقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی با وجود برخورداری از ماهیت های متفاوت، در همه شرایط دارای بار فرهنگی عظیمی می باشد. این اثرگذاری و اثرپذیری فرهنگی در هر دو جامعه میزبان و میهمان مشاهده می شود که بستگی به شرایط اجتماعی، پذیرش یا رد آن متفاوت می باشد. شناخت اثرات گردشگری بر روی جوامع میزبان، یکی از حوزه های اصلی مورد علاقه برای جغرافیدانان و همچنین دیگر محققان گردشگری است. اثرات حاصل از گردشگری به دو صورت مثبت و منفی می باشد که در بررسی و تحلیل اثرات آن بر جامعه میزبان باید هر دوی آن ها را مورد مطالعه قرار داد. یکی از مهم ترین ابعاد گردشگری، بعد فرهنگی می باشد. در واقع آثار فرهنگی و اجتماعی گردشگری از جمله مهم ترین ملاحظات توسعه گردشگری در هر منطقه به ویژه در مناطق روستایی بشمار می رود که تأثیرپذیری و تأثیرگذاری فرهنگی بین جامعه میزبان و میهمان بسیار بالا می باشد و تاکنون در محافل علمی کمتر مورد کاوش و بررسی قرار گرفته است. این نوع گردشگری که مطرح شدن آن منوط به وجود آثار و جاذبه های فرهنگی می باشد، با عنوان گردشگری فرهنگ محور یاد می شود، از آنجا که در منطقه سولقان آثار گردشگری مذهبی و فرهنگی زیادی وجود دارند، از این رو، هدف این پژوهش شناخت اثرات و پیامدهای گردشگری روستایی با تاکید بر راهبرد فرهنگ محور در منطقه سولقان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از نوع میدانی و از طریق پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری مورد مطالعه 360 نفر در دو گروه گردشگران و جامعه محلی بوده که از طریق فرمول کوکران به دست آمده است. برای تعیین مقدار روایی ابزار پرسشنامه از روش صوری (تایید خبرگان دانشگاهی) استفاده شد و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه گردشگران 81/0 جامعه محلی 84/0 و مدیران و کارشناسان 82/0 بدست آمده است. تحلیل ها داده از طریق آزمون همبستگی، آزمون t تک نمونه ای و مدل چند معیاره پرومتی انجام شد که نتایج به دست آمده نشان داد که، بین اثرات توسعه گردشگری با تغییرات اجتماعی- فرهنگی در روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار وجود دارد و بیشترین اثرات در زمینه تغییر در نحوه پوشش جوانان روستا و تغییر آداب و رسوم مردم محلی مشاهده می شود. همچنین نتایج نشان می دهد که بیشترین تغییرات در بعد فرهنگی با مقدار t محاسبه شده 318/49 می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده از مدل پرومتی بیشترین اثرات و تغییرات اجتماعی- فرهنگی رخ داده در روستاهای سولقان و امام زاده داوود و سنگان بالا می باشد. بنابراین می توان بیان کرد که توسعه گردشگری در روستاهای منطقه مورد مطالعه تأثیرات عمیقی بر تغییرات اجتماعی- فرهنگی دارد.
شناسایی روش های بومی مدیریت خشکسالی مطالعة موردی: شهرستان سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع روستایی به دلیل ارتباط تنگاتنگ شان با محیط طبیعی و محدودیت فرصت های شان از دیرباز در معرض نیروهای مخرب طبیعی به ویژه خشکسالی قرار داشتند و کشاورزان هر منطقه به تجربه اقداماتی را برای سازگاری و مقابله با آن انجام می دهند. هدف کلی پژوهش کیفی حاضر که به روش پدیدارشناسی انجام شد، بررسی و شناسایی روش هایی است که کشاورزان در برخورد با خشکسالی از خود نشان می دهند. جامعة مطالعه شده در این پژوهش را روستاییان شهرستان سرپل ذهاب، که بیشترین خشکسالی ها را در سال های اخیر داشتند، تشکیل دادند. افراد مطلع از طریق روش گلولة برفی شناسایی شدند. داده های تحقیق با روش مصاحبة عمیق و مشاهدة مستقیم جمع آوری و براساس الگوی کلایزی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که کشاورزان روش های متفاوتی را در مقابله با خشکسالی به کار می گیرند. برخی از شرکت کنندگان در تحقیق حاضر روش هایی نظیر تغییر الگوی کشت، ذخیرة علوفه، تغییر زمان کاشت و برداشت، تنوع معیشت، ترمیم جوی های آب و اصلاح شیوه های آبیاری را به منظور سازگاری به کار می گیرند و از روش هایی مانند چرای مزارع خشک شده، خرید آب، کاهش تعداد دام، قطع درختان و نذر و نیاز کردن به منظور مقابله با خشکسالی استفاده می کنند.
بررسی مشارکت اجتماعی – اقتصادی شاغلان اداری ماندگار در روستاهای شهرستان هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاغلان اداری ماندگار در روستاها بخشی از نظام های جمعی شناسایی متقابل هستند که هویت جمعی قدیم و جدید را با عناصر مهم فرهنگی و نمادین بیان می کنند. آنها واسطه هایی هستند که نیازها و خواست های روستاییان را به محیط عمومی می آورند و زمینه های لازم را برای بیان مشکلات آنان فراهم می کنند. پژوهش حاضر با این دیدگاه به بررسی و تحلیل مشارکت اجتماعی – اقتصادی شاغلان اداری ماندگار و غیرماندگار در روستاهای شهرستان هامون با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد. جامعة نمونة تحقیق شامل 126 نفر شاغل اداری ماندگار و 106 نفر شاغل اداری غیرماندگار از بخش تیمورآباد (انتخاب بخش به صورت تصافی ساده) به صورت تمام شماری انتخاب شد و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه صورت گرفت. برای آزمون فرضیات از آزمون مان - ویتنی و فریدمن استفاده شد. یافته ها حاکی از تأیید فرضیات تحقیق اند و نشان می دهند که ماندگاری شاغلان اداری در مشارکت اجتماعی و اقتصادی آنها در روستاها مؤثر است. ازاین رو چند مورد پیشنهاد می شود: 1. در استخدام شاغلان اداری روستاها، تحصیل کرده های هر روستا در اولویت قرار گیرند؛ 2. برای کارآفرینی شاغلان اداری ماندگار در روستاها، تسهیلات و پشتیبانی های مالی و نهادی لازم انجام شود؛ و 3. در بررسی و شناخت نیازهای روستاها به منظور برنامه ریزی برای توسعة روستاها از ظرفیت های علمی و تجربی شاغلان اداری ماندگار در روستاها استفاده شود.
کارکرد برنامه های آموزشی در دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی (مورد: روستاهای ناحیه اورامانات در کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش و عملکرد برنامه های آموزشی در دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی در ناحیه روستایی اورامانات است. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی و با فن پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 130 نفر از روستاییان ناحیه اورامانات استان کرمانشاه است. حجم نمونه براساس جدول مورگان به تعداد 100 نفر تعیین گردید و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای بود که روایی صوری و محتوایی آن براساس نظر جمعی از متخصصین دانشگاهی و کارشناسان دستگاه های اجرایی مربوطه مورد تایید قرار گرفت و اعتبار آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 98/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد، بین زن و مرد، پاسخگویان با سطح تحصیلات مختلف، آنهایی که برنامه های آموزشی تلویزیونی استان را می دیدند و آنهایی که نمی دیدند، همچنین بین روستاییان شهرستان های مختلف اورامانات اختلاف معنی داری نسبت به اثربخش بودن برنامه های آموزشی مشاهده شد. همچنین، براساس مدل کرک پاتریک از دیدگاه روستاییان، مصاحبه با کشاورزان نمونه، اعتمادداشتن به توصیه های کارشناسان برنامه آموزشی، میزان پذیرش و عمل به این توصیه ها و انتقال پیام های آموزشی به ساده ترین شکل ممکن به کشاورزان، در حد متوسط به بالا در اثربخشی برنامه های آموزشی و بکارگیری شیوه های نوین کشاورزی مؤثر بود.
سنجش سطح دانش مدیریت بحران مدیران محلی روستایی با تأکید بر زلزله مطالعة موردی: دهستان گشت، شهرستان سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی در طول تاریخ جزء گزیرناپذیر زندگی انسان بوده اند و در میان آنها زلزله از مخرب ترین بلایا در جهان و ایران به شمار می آید. این بلای طبیعی سالانه خسارت های جانی و مالی بسیاری به مناطق روستایی کشور که آسیب پذیری شان بیشتر از مناطق شهری است وارد می آورد. مدیران بهره مند از دانش و آگاهی می توانند نقشی اساسی در مدیریت بحران های طبیعی مانند زلزله داشته باشند و آسیب های ناشی از آن را به حداقل برسانند. مدیریت محلی آگاه به اصول، مهارت ها و شیوه های مدیریت بحران در روستاها، نقش جدی در کاهش آثار بلایای طبیعی خواهد داشت. مطالعة حاضر با هدف بررسی میزان دانش مدیریت بحران میان مدیران محلی مناطق روستایی (دهیاران و شوراها) انجام شد. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش شناسی توصیفی تحلیلی ازطریق شیوة مطالعة اسنادی و پیمایشی برای پاسخگویی به پرسش تحقیق در منطقة روستایی دهستان گشت استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل، از آزمون T برای مشخص کردن میزان دانش مدیریت بحران بین مدیران محلی و از مدل تصمیم گیری چندشاخصة الکتره (ELECTRE) برای اولویت بندی روستاهای منطقه براساس سطح دانش مدیریت بحران مدیران محلی استفاده شد. نتایج نهایی تحقیق نشان می دهند که براساس آزمون T، میانگین آمارة آزمونِ هیچ کدام از شاخص ها بالاتر از میانگین مطلوب نیست و سطح دانش مدیریت بحران میان مدیران روستاهای مطالعه شده پایین تر از حد متوسط است. نتیجة اولویت بندی مدیران محلی روستاها نیز نشان داد که روستاهای گشت، اله آباد و کسوری به ترتیب بالاترین سطح دانش مدیریت بحران را درمقایسه با سایر روستاها دارند و سطح دانش مدیریت بحران تقریباً نزدیک به متوسط است.