فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در راستای تحقق اهداف برنامه های توسعه کشور، هماهنگ نمودن اهداف ملی با واقعیت های منطقه ای امری اجتناب ناپذیر است. بر همین اساس، تخصیص منابع باید براساس توانمندی ها و مزیت های نسبی مناطق صورت پذیرد. از طرفی، تدوین برنامه توسعه مناطق براساس ظرفیت های بالقوه و بالفعل در بخش های مختلف اقتصادی امری بی بدیل است، از آنجا که فعالیت های اقتصادی، به طور خاص و منابع و امکانات به طور عام، از لحاظ توزیع فضایی از درجه تمرکز نامطلوبی برخوردار است، هر منطقه متناسب با ویژگی های خاص خود، نیازمند برنامه های ویژه ای است که لازمه هرگونه اقدامی در این زمینه، شناسایی وضعیت گذشته و موجود مناطق مختلف براساس روش های علمی مناسب است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کاربردی بوده که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است. داده های مورد نیاز از سرشماری های 1385 و 1390 استخراج شده است. میزان عدالت توزیعی با استفاده از پرکاربردترین شاخص های آماری در این زمینه یعنی منحنی لورنز و ضریب جینی از طریق نرم افزار Excel محاسبه شد. سطح بندی استان ها براساس مدل تحلیل عاملی، تاپسیس و تحلیل خوشه ای انجام شد و در نهایت نقشه های جغرافیایی میزان مزیت نسبی انواع گروه های عمده شغلی در محیط نرم افزار Arc GIS، در سطح کشور نیز ترسیم شد که قطعاً برای سیاست گذاری مناسب در زمینه توسعه منطقه ای ضروری است. نتایج تحقیق، نشان دهنده شکاف زیاد بین نواحی روستایی استان های کشور و توسعه ی نامتعادل استان ها با توجه به شاخص های مورد استفاده است. براین اساس استان های تهران، کرمانشاه، بوشهر و مازندران بالاترین امتیاز نسبی را کسب کردند و از امکانات بیشتری برای اشتغال زایی در نواحی روستایی برخوردارند. در مقابل استان های کرمان، سیستان و بلوچستان، کردستان و خوزستان از امتیازات نسبی پایین تری برای اشتغال زایی برخوردارند.
ارزیابی جایگاه آبزی پروری در معیشت پایدار روستایی کشاورزان شهرستان زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشورهایی که با کمبود منابع محیطی و افزایش بی شمار جمعیت مواجه اند، همة تلاش ها بر این است که بتوان از راه فعالیت های تولیدی، منبع پایداری برای امرار معاش خانواده ها ایجاد کرد. آبزی پروری یکی از فعالیت هایی است که برای تولید غذا در جهان نقش دارند. این پژوهش توصیفی که با هدف بررسی جایگاه کشاورزی چندکارکردی در معیشت پایدار روستایی انجام گرفت، بر آن بود تا معیشت کشاورزان آبزی پرور فعال (5 سال سابقة فعالیت آبزی پروری)، کشاورزان غیرفعال (پرهیز از ادامة فعالیت آبزی پروری) و کشاورزان نپذیرنده را در روستاهای شهرستان زاهدان با یکدیگر مقایسه کند. نمونة آماری با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی (52 خانوار از هر طبقه) انتخاب شد. روایی ابزار جمع آوری اطلاعات که پرسشنامه ای ساختارمند بود در نشست متخصصان، و پایایی آن با استفاده از مطالعة راهنما تأیید شد. نتایج این پژوهش نشان دادند که آبزی پروری موجب پایداری بیشتر دارایی های اجتماعی، انسانی و مادی معیشتی کشاورزان آبزی پرور فعال درمقایسه با دو گروه دیگر بوده است. برمبنای یافته های پژوهش، آبزی پروری سبب بهبود وضعیت پایداری معیشت کشاورزان آبزی پرور فعال شده است.
ارزیابی رابطة بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر (مطالعة موردی: محله های خیرآباد و عیش آباد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهومی برای نشان دادن میزان رضایت فرد از زندگی و به عبارتی معیاری برای تعیین رضایت و نارضایتی افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی است. این ابعاد، زمینه های تغذیه ای، آموزشی، بهداشت، امنیت و اوقات فراغت را شامل می شود. از سوی دیگر، امروزه در ادبیات برنامه ریزی توسعه، مباحث کیفیت زندگی به عنوان یک اصل اساسی، پیوسته مورد نظر برنامه ریزان و مدیران توسعه است. با این توصیف، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد و بررسی ارتباط میان شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد، درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست که میزان کیفیت زندگی، از نظر جامعة نمونه در دو محلة خیرآباد و عیش آباد چگونه است و آیا بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در دو محلة مورد مطالعه رابطه وجود دارد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و فرم برداشت میدانی، از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T، آزمون U مان ویتنی و آزمون خی دو) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعة آماری این پژوهش، دو روستای ادغام شده در شهر یزد (خیرآباد و عیش آباد) با جمعیت 11054 نفر است که در این بین، 370 نفر به عنوان نمونه درنظر گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که براساس دیدگاه جامعة نمونه، به طور کلی، میزان رضایت در همة ابعاد مورد بررسی، کیفیت زندگی (اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی) پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است و تنها در تعدادی از گویه ها، از جمله امنیت اماکن عمومی، میزان وقت آزاد، تسهیلات مناسب منزل و وضعیت زیرساخت ها، میزان رضایت ساکنان تا حدودی بالاتر از متوسط ارزیابی شده است. همچنین براساس نتایج آزمون کای اسکویر، بین شاخص های ذهنی و عینی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد رابطه ای وجود ندارد.
گردشگری غذا، فرصتی برای توسعة پایدار روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهة گذشته، صنعت گردشگری روستایی رشد چشمگیری در جهان پیدا کرده و روزبه روز بر تنوع آن افزوده شده است. یکی از زیرمجموعه های گردشگری روستایی، گردشگری غذاست که با توجه به کارکرد و فواید آن، مورد توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران کشورهای مختلف قرار گرفته است. در ایران با وجود برخورداری از تنوع مواد غذایی محلی و سنتی، هنوز به گردشگری غذا توجه چندانی نشده است؛ حال آنکه رشد و توسعة این بخش می تواند در تحرک و پویایی و توسعة همه جانبه و پایدار جوامع روستایی کشور نقش مؤثری ایفا کند. در نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی به بررسی برخی از متون و مطالعات مطرح در این زمینه و واکاوی ابعاد گوناگون گردشگری غذا و کارکردهای آن پرداخته شده است؛ تا ضمن مطرح شدن مطالعات این حوزه در کشور، بستری برای مطالعة عمیق تر بعدی فراهم آید. یافته های این بررسی نشان می دهند که گردشگری غذا در اغلب کشورهایی که در برنامه ریزهای خود بدان توجه مناسب کرده اند، توانسته است آثار مثبتی در توسعة پایدار روستایی و منطقه ای ایجاد کند و منجر به رونق اقتصادی و شکل گیری هویت منحصربه فرد برای این جوامع شود. بررسی های اولیه نشان می دهند که کشور ایران قابلیت های زیادی در زمینة گردشگری غذا دارد و با رفع چالش ها و مشکلات موجود در این خصوص می توان از کارکردهای این نوع گردشگری درجهت توسعة پایدار روستایی کشور بهره برد.
بررسی تأثیر میزان تعلق خاطر و رضایت از زندگی روستایی بر میزان مشارکت جوانان در فعالیت های کشاورزی مطالعة موردی: شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تعلق خاطر و رضایت از زندگی جوانان روستایی و تأثیر آنها بر میزان مشارکت در فعالیت های کشاورزی به روش توصیفی همبستگی انجام شد. جامعة آماری تحقیق، جوانان روستاهای شهرستان کرمانشاه (سه بخش سرفیروزآباد، ماهی دشت و مرکزی) بودند (34089N=) که با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای، 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن را اعضای هیئت علمی دانشگاه رازی تأیید کردند و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 79/0 تأیید شد. تحلیل داده ها با استفاده از ابزار SPSS انجام شد. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان دادند که میزان تعلق خاطر جوانان به روستای خود با میانگین 65/3 و انحراف معیار 46/0 و میزان رضایتمندی آنان از زندگی روستایی با میانگین 90/2 و انحراف معیار 03/1، در حد متوسط است. مشارکت جوانان در فعالیت های کشاورزی در حد نسبتاً خوب ارزیابی شد. رگرسیون خطی نشان داد که 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت در امور کشاورزی) را دو متغیر مستقل (تعلق خاطر و رضایتمندی از زندگی روستایی) تبیین می کنند. بیشترین میزان سطح تحصیلات را جوانانی با سطح تحصیلات دیپلم دارند (5/34 درصد) که نشان می دهد سطح سواد اکثر جوانان روستاها در سطح پایینی قرار دارد. پیشنهاد می شود برنامه ریزان و سیاست گذاران در برنامه های خود حداکثر توجه را به آموزش روستاها داشته باشند.
تحلیلی بر تعاملات فضایی شهر و روستا با تأکید بر توسعه روستاهای اطراف شهرها (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرکز یا کانون هر فعالیت، دارای توانمندی هایی از عملکرد و قدرت است که قسمتی از آن را به نسبت معکوس فاصله در پیرامون شهرها توزیع می کند. هدف مقاله حاضر، تحلیل توسعه یافتگی روستایی با توجه به فاصله و اندازه شهرها می باشد.
روش: روش پژوهش این متن، تطبیقی و مبتنی بر رویکرد فازی است. واحد تحلیل در این پژوهش، روستاهای واقع در حاشیه 5، 10 و 15 کیلومتری شهرهای مراکز شهرستانی استان آذربایجان غربی براساس تقیسمات اداری- سیاسی در سال 1390 است. برای تعیین توسعه یافتگی روستاها، از 79 شاخص و مدل رتبه بندی تاپسیس استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که شاخص سازگاری بین فاصله جغرافیایی روستا تا شهر و توسعه روستایی برابر با 836/0 است. بر این مبنا، 84 درصد روستاهای مورد مطالعه، این ادعا را تایید می کنند که فاصله روستا تا شهر، شرط لازم برای توسعه روستایی به شمار می رود. همچنین، رابطة فازی مجموعة توسعه روستایی با مجموعة شرط لازم و علّی فاصله روستا تا شهر، به اندازه 582/0است. مقدار رابطه فازی مجموعة توسعه روستایی با مجموعة شرط علّی اندازه شهر 521/0 است.
محدویت ها/ راهبردها:
• تقویت شهرهای کوچک در مناطق مختلف جغرافیای در جهت ایجاد فرصت برای روستاهای دور از مرکز شهرستان.
• توسعه فرصتهای اقتصادی و اجتماعی در نقاط روستایی دور از مراکز شهری.
راهکارهای عملی:
• اولویت قرار دادن پراکنش فضایی روستاها در ایجاد شهرها و تبدیل روستاها به شهر.
• پرهیز از جمعیت بعنوان معیار اصلی در ایجاد و استقرار خدمات شهری و توجه به محرومیت نواحی و موقعیت جغرافیایی سکونتگاهها.
اصالت و ارزش: تحقیق از جمله تحقیقات کاملا جغرافیایی است و در جهت برنامه ریزی منطقه ای و ایجاد عدالت اجتماعی و فضایی کاربرد بسیار دارد.
مطالعه تطبیقی روش های چند شاخصه جهت اولویت بندی استقرار مراکز ICT (مطالعه موردی: بخش فورگ شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این نکته که امروزه یکی از مهم ترین اقدامات در توسعه روستاها، ایجاد مراکز ICT است، هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت روستاهای بخش فورگ در شهرستان داراب از نظر استقرار مراکز ICT روستایی است.
روش : روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی است. در این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه روش های رتبه بندی از سه روش میزان انحراف از اپتیمم، SAW و WSM استفاده شده است و در نهایت، با استفاده از شاخص ترکیبی رتبه نهایی هر یک از روستاهای مورد مطالعه برای اولویت بندی استقرار مراکز ICT تعیین شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داده است که به کارگیری روش های چند شاخص جهت اولویت بندی استقرار مراکزICT در سطح روستاهای بخش فورگ شهرستان داراب، نتایج یکسانی به همراه نداشته است. جهت حل این مشکل از روش های ادغامی استفاده شده است. نتایج به کارگیری روش ادغامی نیز در این پژوهش نشان داده است که روستاهای مُرز، قلاتویه، قلعه نو به ترتیب، از نظر اولویت استقرار مراکزICT دارای رتبه های برتر هستند.
محدودیت ها/ راهبردها: پراکندگی بیش از حد روستاهای منطقه مورد مطالعه، جمعیت کم روستاهای منطقه، کیفیت نامناسب راه های ارتباط روستایی، ضعف زیر ساخت های فناوری از جمله مهم ترین محدودیت های توسعه مراکز ICT در سطح روستاهای منطقه مورد مطالعه هستندکه باید به آن توجه شود.
راهکارهای عملی: ارتقای زیر ساخت های مخابراتی، مکان یابی بهینه مراکز ICT، ارتقای فرهنگ منطقه مورد مطالعه، توسعه زیر ساخت های اقتصادی؛ مانند بانک ها از جمله مهم ترین راهکارهایی است که در جهت توسعه مراکز ICT روستاهای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد می شود.
اصالت و ارزش: ارزش این پژوهش می تواند به دلیل کاربرد هم زمان سه روش چند شاخصه برای اولویت بندی مراکز ICT روستایی باشد.
تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی (نمونه: بخش سیمکان- شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیل به جامعه بالنده و برخودار از توسعه اجتماعی پایدار در گرو داشتن جامعه ای است که کیفیت زندگی آن در مقیاس فردی و جامعه ای وضعیت مطلوب و قابل قبولی قرار داشته باشد. بی گمان این مهم هرگز بدون شناخت و تحلیل دقیق، انتقادی و عالمانه از جامعه محقّق نخواهد شد. هدف از تحقیق حاضر، تحلیل فضایی کیفیت زندگی در نواحی روستایی بخش سیمکان شهرستان جهرم، عوامل مؤثر بر آن و میزان رضایت مندی روستاییان از کیفیت زندگی است. تحقیق حاضر بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات نیز از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. در همین راستا پرسشنامه ای در قالب 4 شاخص بر اساس طیف لیکرت تنظیم و به صورت تصادفی بین روستاییان توزیع گردید. جامعه آماری پژوهش 17276 نفر می باشد؛ که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 375 نفر انتخاب شد. تجزیه و تحلیل پرسشنامه با استفاده از روش آمار توصیفی، آزمون تی و رگرسیون چندمتغیره انجام گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین ابعاد چهارگانه (زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی) و کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود دارد. بدین معنا که با افزایش کیفیت ابعاد چهارگانه، کیفیت زندگی در روستاهای مورد مطالعه افزایش می یابد. بعلاوه، مقدار ضریب همبستگیR)) بین متغیرها، 974/0 می باشد که نشان می دهد بین مجموعه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته همبستگی نسبتاً قوی وجود دارد. متغیرهای ابعاد کالبدی با ضریب رگرسیونی 351/0 و ابعاد زیست محیطی با ضریب رگرسیونی 317/0 بیشترین تأثیر را روی متغیر کیفیت زندگی دارند و متغیرهای ابعاد اقتصادی و ابعاد اجتماعی با ضریب رگرسیونی 341/0 و 257/0 در رتبه بعدی قرار دارند.
رتبه بندی نواحی روستایی براساس میزان رضایت از کیفیت زندگی با استفاده از مدل تصمیم گیری کوپراس (مطالعه موردی: دهستان نورآباد، بخش مرکزی شهرستان دلفان، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت مکان زندگی انسان، یکی از مهم ترین حوزه های پژوهش های برنامه ریزی مکانی- فضایی در کشورهای مختلف است. این اهمیت، به دلیل تأثیرگذاری روزافزون پژوهش های کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی مکانی است. هرچند ارتقای کیفیت زندگی در مقیاس های فردی و اجتماعی در سکونتگاه های روستایی، از دیرباز مورد توجه برنامه ریزان بوده است، اما در دهه های اخیر و با اولویت یافتن اهداف اجتماعی توسعه و تدوین آن ها در قالب برنامه های توسعه، به تدریج نگرش انسانی و جامعه شناختی دربارة کیفیت زندگی، به ادبیات توسعه و همچنین برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های کلان کشورهای پیشرفته راه یافته است. هدف این پژوهش، سنجش و اولویت بندی شاخص های کیفیت زندگی در محدودة روستاهای دهستان نورآباد، شهرستان دلفان استان لرستان، با استفاده از شاخص های عینی و ذهنی است. داده ها با استفاده از پیمایش میدانی جمع آوری شدند. براین اساس، 240 خانوار از روستاهای مورد مطالعه به شیوة تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. درادامه، از مدل تصمیم گیری کوپراس و شیوه های تحلیلی مربوطه، برای رتبه بندی شانزده روستای مورد مطالعه براساس میزان رضایت از کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان می دهد 9/39 درصد از ساکنان این روستاها، از شاخص های کیفیت زندگی ذهنی، کاملاً ناراضی و تنها 78/1 کاملاً راضی هستند. همچنین، براساس مدل تصمیم گیری کوپراس می توان گفت روستاهای خلیفه آباد، اکبرآباد و ظفرآباد، به ترتیب بالاترین و روستاهای هاشم آباد، سبزه خانی و محمدرضاآباد، به ترتیب پایین ترین سطح کیفیت زندگی را از دید جامعة نمونه دارند.
عوامل مؤثر بر عدم مشارکت شالیکاران استان مازندران در طرح یکپارچه سازی اراضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد منطقه ای، شهری، روستایی
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی تحلیل های منطقه ای ،شهری و روستایی
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
سنجش و ارزیابی چرخه حیات گردشگری پایدار روستایی (مطالعه موردی: بررسی تطبیقی روستاهای واقع در محورهای گردشگری استان های تهران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش مقاله حاضر سنجش سطح پایداری و تکامل فعالیت های گردشگری در محور گردشگری استان های البرز و تهران است؛ در این مقاله همچنین، تلاش شده است تا نقش محورهای گردشگری در ارتقای سطح پایداری فعالیت های گردشگری تبیین شود.
روش: مقاله پیش روی از نوع پژوهش های بنیادی- کاربردی بوده که با استفاده از روش های توصیفی- تحلیلی (تکنیک های سنجش پایداری پرسکات آلن و چرخه حیات گردشگری باتلر) به تجزیه و تحلیل اطلاعات می پردازد. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش به روش های میدانی (تکمیل پرسش نامه خانوار و پرسش نامه گردشگران) و اسنادی (فیش برداری، نقشه ها و آمارنامه ها) گردآوری شده است. جامعه آماری این مقاله را روستاهای واقع در محورهای گردشگری استان های تهران و البرز تشکیل می دهد. تعداد شش روستا در مجموع به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شده اند. خانوارهای نمونه که از طریق روش نمونه گیری کوکران با ضریب اطمینان 95% انتخاب شده است، شامل 345 نفر است و به دو روش تصادفی سیستماتیک (خانوارها) و تصادفی ساده (گردشگران) انتخاب شده اند. توزیع جامعه نمونه در میان روستاهای مورد مطالعه به روش نسبی (نسبت جمعیت) انجام شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که روستاهای واقع در محورهای گردشگری اصلی از سطح پایداری و چرخه تکامل بالاتری برخوردارند.
راهکارهای عملی: در این مقاله پیشنهاد شده است که در برنامه ریزی های گردشگری به جای رویکردهای نقطه ای و مقطعی، رویکردهای فضایی مورد توجه قرار گیرد که در آن چارچوب تعریف و تقویت محورهای گردشگری و روستاهای مقاصد گردشگری موجود در آن از جمله اهداف پیشنهادی مد-نظر است. همچنین، به روز کردن نظام خدمات رسان مطابق استاندارهای منطقه ای و جهانی، تکمیل زیر ساخت های اقامتی، پذیرایی، رفاهی و تفریحی، ایجاد و توسعه نظام حسابداری گردشگری در مراکز گردشگری، گسترش جذب سرمایه های بخش خصوصی، آموزش جامعه محلّی و درگیر کردن ذی نفعان محلّی از جمله راهکارهای عملی در مقاصد گردشگری مورد مطالعه است.
اصالت و ارزش: نظر به این که هر گونه برنامه ریزی گردشگری مستلزم شناخت جایگاه مقاصد هدف در فرآیند چرخه حیات آن است و نیز با عنایت به نقش هم جواری محورهای گردشگری در توسعه فعالیت های گردشگری روستاهای هم جوار و نیز کمبود پژوهش در حوزه گردشگری با تکیه بر مدل باتلر و پرسکات آلن انجام این پژوهش در روستاهای مورد مطالعه ضروری به نظر می رسد.
آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از ماسه های روان بستر خشک تالاب بین المللی هامون در شهرستان هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هجوم ماسه های روان و آثار تخریبی آن بلای طبیعی است و خطر عمده ای در زندگی بشر محسوب می شود. متأسفانه، با شروع خشک سالی و با خشک شدن تالاب بین المللی هامون در منطقه ی سیستان، شکل گیری ماسه های روان و هجوم آن ها به سکونتگاه های روستایی همراه با بادهای 120 روزه حاکم بر منطقه آغاز می شود که بروز این پدیده مسائل متعددی را در زندگی روستاییان شهرستان هیرمند به وجود می آورد. بر این اساس، شناسایی و تحلیل آسیب پذیری سکونتگاه های روس تایی در برابر مخاطرات ناشی از هجوم ماسه های روان در سطح روستاهای این شهرستان برای مقابله با آن اهمیت فراوانی دارد. روش تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه های روستا و خانوار است. در اجرای تحقیق، ابتدا ضمن مصاحبه با کارشناسان بنیاد مسکن انقلاب اس لامی، دهیاران، اعضای ش وراها و خبرگان محلی، از بین 303 روستای واقع در شهرستان هیرمند (جامعه ی آماری تحقیق)، 56 روس تای دارای مشکل ماسه های روان شناسایی گردید. در جمع آوری داده ها، متناسب با گستره ی جغرافیایی محدوده ی مطالعه و شرایط حاکم بر روستاهای این شهرستان به طیف گسترده ای از شاخص ها برای بررسی شدت آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از ماسه های روان حاصل از فرسایش بادی توجه شد. همچنین، در تجزیه و تحلیل اطلاعات، مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، تحلیل های آماری و تحلیل های فضایی (برای مقایسه ی توأمان اطلاعات مکانی و داده های توصیفی روستاها) و نرم افزارهای Choice Expert، SPSS و ArcGIS استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش، سطح آسیب پذیری روستاهای مورد مطالعه در 38/30 درصد از روستاها شدید یا بسیار شدید است که بخش عمده آن ها در قسمت های شمالی محدوده ی مطالعه و در دهستان های مجاور تالاب خشک هامون واقع شده اند. از طرف دیگر، نتایج تحقیق مؤید آن است که آثار تخریبی ماسه های روان در اراضی کشاورزی و شبکه های آبرسانی بیشتر از سایر بخش هاست
تحلیل اثرات اعتبارات خرد بر پایداری اقتصاد روستایی (مورد مطالعاتی: اعتبارات صندوق کارآفرینی امید در شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه توسعة اقتصادی پایدار، اﺻﻠﻰترین هدف اقتصادی کشورهای درحاﻝتوسعه است و در این زمینه، اعتباراﺕ خرد ﻣﻰتواند به عنوان رهیافتی کارآمد، نقش مهمی در دﺳﺖیابی به معیشت پایدار در نواحی روستایی ایفا کند. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اثرات اعتبارات خرد بر پایداری اقتصاد روستایی و در نهایت پاسخ به این سؤال است که پرداخت اعتباراﺕ خرد در روستاهای منطقة مورد مطالعه، چه تأثیری بر پایداری اقتصاد روستایی و مؤلفهﻫﺎی مربوط به آن شامل عدالت اقتصادی، ثبات اقتصادی و رفاه اقتصادی داشته است.
روش: روش انجام مطالعات در این پژوهش، مبتنی بر روشﻫﺎی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. همچنین اطّلاعات مورد نیاز از طریق روشﻫﺎی میدانی و اسنادی گردآوری شدﻩاند. جامعة آماری مورد نظر، مشتمل بر خانوارهای ساکن روستاهای شهرستان نیشابور است که از صندوق کارآفرینی امید وام خوداشتغالی دریافت کرده اند. 276 خانوار بر اساس فرمول کوکران به عنوان جامعة نمونه تحقیق به طور تصادفی انتخاب شده است. روایی پرسش نامه از طریق روش اعتبار محتوایی از نوع صوری مورد تأیید قرار گرفته و پایایی پرسش نامه با روش آلفای کرونباخ برابر با 939/0 به دست آمده است. دادﻩهای جمعﺁوری شده توسّط آمار توصیفی و استنباطی(x2 ﺗکبعدی و t ﺗکمتغیره) تحلیل و نتیجهﮔیﺮی شده است.
یافتهﻫﺎ: یافتهﻫﺎی پژوهش نشان ﻣﻰدهد که ارایة اعتبارات خرد، بر پایداری اقتصاد روستایی تأثیر معناداری داشته و آن را بهبود بخشیده است.
نتیجهﮔیﺮی: برای پایداری اقتصاد روستاها، رویکرد توسعهﺍی مطلوب است که به اقشار پایینﺩست به مثابة عاملان و پایش گران سیاستﻫﺎی پیش گیرانه مانند اعطای اعتبارات خرد نگاه کند.
تبیین عوامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با وجود اینکه بیش از نیم قرن از برنامه ریزی و برنامه ریزی روستایی در ایران می گذرد، نشانه های ناپایداری از قبیل تخریب پوشش گیاهی و کاربرد غیر اصولی منابع طبیعی، بیکاری و عدم وجود اشتغال پایدار، ضعف بنیان های اجتماعی جهت تعمیم مشارکت و غیره در فضاهای روستایی کشور مشهود است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی بنیادها و عوامل ایجادکننده ناپایداری روستایی در کشور است.
روش: در این تحقیق اطلاعات به روش کتابخانه ای جمع آوری و تنسیق گردیده و با استفاده از تجزیه و تحلیل کیفی، یعنی تفکر و استدلال های عقلانی، عوامل مؤثر در ناپایداری روستایی شناسایی و مدخلیت آن در ناپایداری روستایی تحلیل گردیده است.
یافته ها: براساس دانش موجود، برخی ازعوامل مؤثر بر ناپایداری روستایی به شرح زیر شناسایی و به دودسته عوامل ملی و فراملی تقسیم شده است. عوامل ملی عبارتند از؛ بومی نبودن مبانی نظری و الگوهای توسعه در ایران، نقایص ومشکلات حاکم بر نظام برنامه ریزی، رانتیر بودن دولت، نقایص آموزشی و پایین بودن سطح سواد، مشکلات و کاستی های مدیریت روستایی، ضعف امکانات و خدمات و عوامل فراملی عبارتند از رویکرد عقل باوری و سلطه بر طبیعت، انقلاب صنعتی، رشد جمعیت و ماهیت توسعه.
محدودیت ها/ راهبردها: ناپایداری روستایی در ایران عمدتاً نتیجه بنیان ها و ساختارهایی است که به تضعیف مشارکت اجتماعی روستاییان میانجامد. لذا تحقیقات بعدی می تواند به روش ها و راهکارهای اصلاح این بنیان ها بپردازد. همچنین غیربومی بودن الگوهای توسعه که برمبنای نظری برنامه ریزی، مدیریت توسعه و ... نیز تأثیرگذار است، در ناپایداری روستایی نقش اساسی دارد. از این رو تحقیق در راستای تدوین الگویی بهینه، متناسب با مقتضیات بومی کشور می تواند مورد توجه پژوهش های بعدی قرار گیرد.
اصالت و ارزش: این مقاله از حیث رویکرد نظری به عوامل مؤثر بر ناپایداری روستایی و نیز از جهت نحوه نگرش آن به عوامل ناپایداری در راستای اولویت بخشی به نقش انسان، جدید است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری در مناطق روستایی (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعة مطلوب صنعت گردشگری نیازمند آگاهی و شناخت کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در همین راستا، پژوهش حاضر تلاشی در جهت سنجش سطح امکانات و زیرساخت های مورد نیاز گردشگری و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار این صنعت در مناطق روستایی شهرستان جیرفت است.
روش: این پژوهش، مطالعه ای کاربردی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است که جمع آوری اطلاعات آن با استفاده ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه مسئولین و کارشناسان امر گردشگری در شهرستان جیرفت می باشد؛ که به صورت تمام سرشماری نظرسنجی از ایشان صورت گرفته است و برای تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تحلیل های آماری توصیفی و استنباطی آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی، رگرسیون و تحلیل عاملی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از دیدگاه متخصصان و کارشناسان حوزه گردشگری، توسعه زیرساخت ها و امکانات پیش نیاز گسترش گردشگری در مناطق روستایی شهرستان جیرفت، چندان رضایت بخش نیست و تفاوت معنی دار بین میزان رضایتمندی مشاهده شده نزد کارشناسان با میانه نظری یا میزان رضایتمندی متوسط وجود دارد. همچنین بررسی ها نشان داد هرچند بین توسعة گردشگری و توسعة اقتصادی این منطقه رابطه معنا دار وجود دارد، اما توسعه گردشگری در شرایط کنونی نتوانسته است آن گونه که باید در توسعه اقتصادی مناطق روستایی این شهرستان، مؤثر باشد.
محدودیت ها/راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق کمبود آمار و اطلاعات کافی در رابطه با زیرساخت ها و امکانات توریستی و آمار گردشگران منطقه است.
راهکارهای عملی: توسعه زیرساخت های ارتباطی، تنوع بخشیدن به محل های اقامت، تبلیغ مناسب امکانات توریستی منطقه، ایجاد دهکده های توریستی و ...، استخدام و به کارگیری نیروی انسانی متخصص، استفاده از مواد و مصالح محلی در احداث هتل ها و اقامتگاه ها و ...، افزایش تولید اقلام غذایی محلی، گسترش تولید و فروش صنایع دستی محلی و حفاظت، نگهداری و مرمت بناها و محوطه تاریخی ازجمله راهکارهای توسعه پایدار گردشگری در این منطقه می باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در تحلیل عوامل مؤثر و ارائه راهکارهایی در جهت توسعه پایدار صنعت گردشگری در مناطق روستایی جیرفت می باشد.
تحلیل تأثیر شبکه های اجتماعی درکارکرد فضایی خدمات روستایی مورد:دهستان شیروان(شهرستان بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت و تقویت شبکه های اجتماعی و خدماتی موجود در سکونتگاه های روستایی و مدیریت آگاهانه ی امکانات و خدمات به عنوان یکی از خط و مشی های برنامه ریزی توسعه ی روستایی نه تنها به توزیع بهینه ی امکانات و منابع در نواحی روستایی یاری می رساند بلکه انسجام کالبدی و ساختار فضایی مناسب سکونتگاهی را در پی خواهد داشت. دهستان شیروان که محدوده ی مورد پژوهش را تشکیل می دهد یکی از 7 دهستان تشکیل دهنده ی شهرستان بروجرد و بزرگ ترین آن ها به شمار می رود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی خدماتی در کارکرد فضایی خدمات روستایی دهستان است. به منظور دست یابی به هدف پژوهش، برای هرکدام از جریانات و روابط اجتماعی- فرهنگی و خدماتی موجود در دهستان شیروان پرسشنامه تهیه گردید و با مراجعه به شورای روستاها تکمیل شد. سپس هر کدام از این جریانات و روابط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با یکدیگر مقایسه شده است. تحقیق ازنوع توصیفی –تحلیلی بوده وبرای گردآوری اطلاعات وداده ها ی مورد نیاز ازشیوه های اسنادی ومیدانی استفاده شده است .به طور خاص در این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل شبکه به تحلیل جریانات و روابط عنوان شده در ناحیه ی مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که در سطح دهستان شیروان اکثر نقاط و مکان های مرکزی در زمینه ی روابط اجتماعی- فرهنگی با نقاط گره گاهی و مکان های مرکزی در زمینه ی خدمات روستایی پوشش و همخوانی دارد و این پوشش مؤید این مطلب است که شبکه های اجتماعی در جریانات و روابط خدماتی بین سکونتگاه های روستایی دهستان تأثیرگذار بوده است و جریانات و روابط خدماتی میان آن ها محدود به محیط خود نبوده و روستاهای مستقر در نواحی طبیعی عنوان شده، با یکدیگر در ارتباط بوده و جریانات خدماتی میان آن ها برقرار است.
مکان یابی مراکز بهینه توسعه سکونتگاه های روستایی در شهرستان قائم شهر (مطالعه موردی: دهستان کوهساران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که یکی از مشکلات اساسی موجود بر سر راه توسعه پایدار روستایی گسیختگی سازمان فضایی و فقدان سلسله مراتبی مناسب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها شناخته شده است. در این پژوهش سعی شده است تا با مکان یابی مراکز برتر روستایی و طراحی سلسله مراتب مناسب سکونتگاهی و ایجاد یک انسجام و رابطه منطقی بین این مراکز بتوان روستاهای مرکز را جهت خدمات رسانی مناسب به روستاهای پیرامونی و تابعه شناسایی نمود. برای نیل به این هدف از روش های شاخص مرکزیت، روش فواصل و روش ماتریس ارتباط مستقیم در محیط (GIS) استفاده شده است. با توجه به معیارو ضابطه ها برای این مراکز پس از بررسی مبانی نظری مرتبط با این موضوع و گردآوری داده های مؤثر این روش ها انتخاب شدند، سپس با اذعان تهیه شده، وضعیت موجود و در حال حاضر مراکز بهینه روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت و علاوه بر مراکز موجود، مراکز دیگری هم پیشنهاد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که با مکانیابی مراکز بهینه روستایی و طراحی الگوی سلسله مراتبی در دهستان کوهساران دو روستای «کوتنا» و «ریکنده» دارای بهترین شرایط برای ارائه خدمات به روستاهای پراکنده در سطح دهستان می باشند. از این رو این دو روستا بعنوان مرکز اصلی ارائه دهنده خدمات به روستاهای زیر مجموعه خود توصیه می گردد تا با تجهیز و توسعه خدمات و امکانات مورد نیاز اهالی روستاهای فوق و در سطح بالاتر کل دهستان، موجب توسعه مناطق روستایی ناحیه گردد.
نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه روستایی دهستان چهاردانگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه نواحی روستایی هدف اصلی این تحقیق بوده است. منطقه مورد مطالعه تحقیق دهستان چهاردانگه جزء استان البرز و از توابع شهرستان ساوجبلاغ بوده است. جامعه نمونه از طریق مدل کوکران و برابر 38 خانوار معین شده است. داده های مورد نیاز تحقیق بر اساس مطالعه میدانی و برخی اسناد جمع آوری شده است. برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ (75/0) و برای تعیین روایی از نظرات کارشناسان استفاده گردیده است. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری نظیر آزمون تی، رگرسیون و مدل شبکه عصبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری بین سطح سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی وجود دارد که در آن مولفه های مشارکت، آگاهی و اعتماد عوامل تعیین کننده هستند. نتایج مدل شبکه عصبی نشان دهنده این است که متغیرهای مشارکت، اعتماد و آگاهی بیشترین تاثیر را در روند توسعه دارند، در حالی که نقش انسجام اجتماعی و شبکه اجتماعی محدودتر می باشد
سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی؛ مطالعه موردی: شهرستان پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفاه اجتماعی مردم و مکان های روستایی به عوامل زیادی از جمله اشتغال، درآمد مناسب، دسترسی به خدماتی مانند آموزش و بهداشت، سلامت، محیط طبیعی، امنیت، و انجمن های قوی وابسته است و رفاه اجتماعی روستایی در برگیرنده یک سری از تدابیر و پشتیبانی های اجتماعی می باشد که با تکیه بر مشارکت افراد روستایی و نهادهای دولتی و غیر دولتی درگیر در مناطق روستایی برای پیشبرد برنامه های توسعه روستایی جهت ارضای نیازهای روستاییان ساکن در مناطق روستایی و حفظ شان و کرامت انسانی آنها صورت می گیرد. هدف این مقاله سنجش و اولویت بندی مناطق روستایی بر حسب سطوح رفاه اجتماعی با استفاده از تاپسیس فازی در شهرستان پارس آباد می باشد. روش کار به صورت میدانی بوده و اطلاعات از طریق پرسش نامه از 196 نفر از روستاییان شهرستان پارس آباد جمع آوری گردیده است. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی صوری آن با کسب نظرات صاحب نظران در دانشگاه و کارشناسان اجرایی مربوطه به دست آمد. آزمون مقدماتی نیز برای بدست آوردن پایایی ابزار پژوهش انجام گرفت و ضرایب آلفای کرونباخ (α) برای بخش های مختلف پرسش نامه بین 84/0 الی 97/0 محاسبه شد. و داده های بدست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مورد تحلیل قرار گرفتند. در نهایت، نتایج مدل تاپسیس فازی بر اساس وزن های محاسبه شده نشان داد که در بین دهستان های مناطق روستایی شهرستان پارس آباد؛ دهستان تازه کند و ساوالان از حیث رفاه اجتماعی در رده اول و دوم و قشلاق غربی در رده آخر قرار دارد. در نهایت، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.